ولادت حضرت محمد (ص)

مرتب سازی براساس

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص)(دارد از دستِ زمان می رود از دست، زمین) *

1176
1

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص)(دارد از دستِ زمان می رود از دست، زمین) دارد از دستِ زمان می رود از دست، زمین
کمرش خم شده، افتاده، شکسته ست، زمین
شهر عمری ست که از مردم نااهل پر است
کوچه ها از نفس شوم «ابوجهل» پر است
رود از ننگ به تنگ آمده، مرداب شده
کوه از داغ جهالت جگرش آب شده
وقت آن است که از جای کسی برخیزد
که در این بادیه فریاد رسی برخیزد
سنگ در سینه ی اقوام عرب دل بشود
مصحف روی تو یکمرتبه نازل بشود!

در مقام تو ملائک به نماز آمده اند
ماه و خورشید به پابوس حجاز آمده اند
چشم وا می کنی و بر لب مادر آه است
چشم تو روشنی مرقد عبدالله است
اشرف خلقی و از نور خدا پر شده ای
آسمانی که در این خاک تصور شده ای
نفس ات آیه پس از آیه پر از ترتیل است
صورت مکی تو سوره ی عام ال

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(بت فراوان گشته اما دین حق تسلیم نیست) * علی فردوسی

2126
4

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(بت فراوان گشته اما دین حق تسلیم نیست) بت فراوان گشته اما دین حق تسلیم نیست
تا سپیدی هست از تاریکی شب بیم نیست
پیش سنگ و چوب اگر این قوم سر خم می کنند
مي رسد مردی كه رسمش اينچنين تعظیم نیست
کار وحی این بار با جهل عرب افتاده است
کار موسی، کار عیسی، کار ابراهیم نیست
وحی راهش خرق عادت، وحی رسمش معجزه است
آنچه می گویند و می گویید و می گوییم نیست
می رسد از راه طفلی، پیشگویان گفته اند
می رسد روزی که مثلش هیچ در تقویم نیست
می رسد طفلی که دنیا سر به راهش می شود
هر دلی غم داشت او پشت و پناهش می شود
سنگ باران می کند اینک سپاه فیل را
آنکه بر فرعون نازل کرد قهر نیل را
کعبه را بی شک برای دین خود می خواسته
آنکه نازل کرده از منقارها "سجّیل"را
پا

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت رسول اکرم(ص)(سکوت ِ تیره ی تاریخ، سرگردان و حیران بود) *

2946
1

شعر مدح حضرت رسول اکرم(ص)(سکوت ِ تیره ی تاریخ، سرگردان و حیران  بود) سکوت ِ تیره ی تاریخ، سرگردان و حیران بود
زمان خاموش تر در گوشه ی ذهنی پریشان بود.............
جهالت ذهنِ انسان را چنان بی وقفه پر می کرد
که استدلال هم افتاده در گرداب ِ هذيان بود.............
خدا یک واژه ی تاریک و نامفهوم بود وخشک
نماد ِ بت ، امید ِ خانه های بت پرستان بود................
سکوتی ممتد و تاریک ،در متنِ زمین می ریخت
گناه و جهل و بُدعت ، سازِ خوش آهنگ ِ شیطان بود...........
نگاه فصل ها روی زمین خشکیده می روئید
و بذر عشق محروم از صدای پای باران بود.............
شبی بانگ ابابیل از سکوت ِ آسمان بارید
شب اعجاز فرمان خدا عالم خروشان بود................
خدا از عرش بر بال ِ ملائک مهر می پا

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص)(دنیا در آن ایام این دنیا نبود ست) *

1277
2

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص)(دنیا  در آن ایام  این دنیا   نبود ست) دنیا در آن ایام این دنیا نبود ست
حالا بشر بیمار ِ ابراز ِ وجودست
ماه ربیع الاول اکنون فرق دارد
رنگ ِ هلالش نیز غمگین و کبودست
با اینهمه آگاهی و علم و تمدن
جهل بشر بتخانه را غرق سجودست
گفتیم می دانیم ، اما باوری نیست
ایمان و باورهایمان در این حدودست
کفر بشر از قرن ها پیش است ممتد
آسودگان ِ کافرت را توبه زودست
آقا ببخش اکنون قلم هم درد دارد
دستی الفبای قلم ها را ربودست
کاخ مدائن ریخت اما باز برپاست
کاخ مدائن های بسیاری عمودست
آذرگشسب ِ شعله ور خاموش اما
آتش به آتشدان ِ شیطان غرق دودست
شیطان درون ذهن ِ ما ن بیتوته دارد
هر روز کارش وصله ی گفت و شنودست
باران رحمت را همه چشم انتظاریم
هرچند حق ِ ما ه

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(چه صبح صادقی ، انگار آفتاب رسیده) *

1646

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(چه صبح صادقی ، انگار آفتاب رسیده) چه صبح صادقی ، انگار آفتاب رسیده
مدینه خشک شده ، ناگهان به آب رسیده
پیمبران همه انگور های روشن باغ اند
چگونه است که این مرتبه شراب رسیده ؟
پیمبران اولوالعزم گفته اند پیاپی
از این رسول که با آخرین کتاب رسیده
هلا جماعت مکه ! چقدر سنگ پرستی ؟
میان سنگ و خدا وقت انتخاب رسیده
تبر به دست شوید و تبر به دست بجوشید
تبر به دست بمانید ، انقلاب رسیده
به موبدان و انوشیروان چه سخت گذشته
معبران چه بگویند ، وقت خواب رسیده
سوال کرد چگونه تو را بزرگ بخوانم
از آسمان و زمین ناگهان جواب رسیده :
بخوان به نام خدایی که آفریده جهان را
برای خلقت خورشید برگزیده جهان را
رسیده آن که براند ستمگران عرب را
که خطبه هاش پریشان

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت رسول اکرم(ص)(سلام ای کعبه ی دلها محمد) *

2307
8

شعر ولادت رسول اکرم(ص)(سلام  ای     کعبه ی      دلها        محمد) سلام ای کعبه ی دلها محمد
بهار آرزوی ما محمد
سرور سینه ی یکتا پرستان
فروغ دیده ی بینا محمد
گلستان در گلستان جوشش گل
کران تا بیکران دریا محمد
چراغ افروز بزم لیلةالقدر
شکوه لیلةالاسرا محمد
محبت آفرین و مهر پرور
طراوت بخش و روح افزا محمد
ظهور مهرورزی پای تا سر
حضور عشق سر تا پا محمد
ز باء بسمله تا تاء تمّت
کتاب حسن را معنا محمد
جهان روشن شد از نور وجودش
چو گل شد جلوه فرما تا محمد
فراز شاخه ی طوبای هستی است
نوای مرغ دلها یا محمد.

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(وقتی تضـاد هست ، تفــاهــم نمی شود با زخم های تازه ، تبسّم نمی شود) *

1304

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(وقتی تضـاد هست  ،  تفــاهــم نمی شود           با زخم های تازه ،  تبسّم نمی شود) وقتی تضـاد هست ، تفــاهــم نمی شود با زخم های تازه ، تبسّم نمی شود
باید که خون گریست در این ازدحام درد لبخند چاره ی غـم مــردم نمی شود
حتی به آیــه های خـــدا طعـنه می زننـد بر دشمــن شما که ترحـّم نمی شود
اعجـــاز روشــن تــو در آنها اثــر نکرد قوم ثمود "تـابَ عَلـیکُـم" نمی شود
آدم اگـــر یقیــــن به کـــــــلام شما کنـــد دیگر اسیـر دانه ی گنــدم نمی شود
بسیـار واضح است حدیـث شما رســول ... "با اهل بیت ، راه شما گم نمی شود"
بایــد به ریسمــان وِلای تـــو چنــگ زد جایی که آب هست ، تیـمّم نمی شود
بعد از هزار و چارصد و چندمین غدیــر حتی یکی شبیه خـود خــم نمی شود
*********
بی حجّت شماست که در

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(والا مقام آمده ای ، سروری کنی) *

1618

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(والا مقام آمده ای ، سروری کنی) والا مقام آمده ای ، سروری کنی
چهره به ما نشان بدهی ، دلبری کنی
درآسمان عشق بتابی و گردِ خویش
منظومه ی دل ِهمه را مشتری کنی
جتو جلوه ی کمالی و با روشنائی ات
باید که جامه بر تن ِ حور و پری کنی
باید که خاک با نظرت کیمیا شود
باید که بر تمام جهان رهبری کنی
تو واژه ی مطهر ِعشقی که آمدی
از جهل و تیرگی همه کس را بری کنی
والامقام! حضرت خورشید! بی گمان
از شرق تا به غرب زمین ، سروری کنی
جنامت «محمّد» است و محبت مرام تو
بر قلب های عاشقمان مهتری کنی
.حسن ختام این غزلم ربّنای توست
ای کاش با تبسم خود داوری کنی
***سید مهدی نژادهاشمی***

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(دوباره بلبل شوقم زند بانگ غزلخوانی) *

1507

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(دوباره بلبل شوقم زند بانگ غزلخوانی) دوباره بلبل شوقم زند بانگ غزلخوانی
به باغ طبع من شور و سرور است و گل افشانی
خدایا از یم کوثر نمی بر جان من افکن
که تا گویم نمی از یم ز مدح عبد ربانی
نبی خاتم و عقل نخست و صادر اول
مقیم قاب قوسین و ظهور گنج پنهانی
خداوند سخا و خُلق و احسان و جوانمردی
تجلیگاه و مرآت صفات و ذات یزدانی
تمام خلق مخلوقش که لولاکش خدا گفته
خلایق جمله مرزوقش از آن انفاس روحانی
هزاران بوعلی سینا و افلاطون و جالینوس
به مکتب خانۀ عمار او طفل دبستانی
هزاران چون سلیمان با شکوه و شوکت و شاهی
به پیش پای سلمانش نهاده چشم و پیشانی
گمان دارم که موسای کلیم الله در سینا
شده باقی چو گشته در مقام بوذرش فانی
چنان نور جمالش کرد رسوا

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت پیامبر (ص)(داده سیمرغ را بال پرواز ، وسعت ِ آبی آسمانت) *

1286
1

شعر ولادت پیامبر (ص)(داده سیمرغ را بال پرواز ،  وسعت ِ آبی آسمانت) داده سیمرغ را بال پرواز ، وسعت ِ آبی آسمانت
فصل ، فصلِ بهشت ِ برین را ، می تراود دل ِ مهربانت
حلقه بستند دور تو عشاق ، مثل ِ منظومه ای در مدارت
از اولوالعزم ها تا ملائک ، سر سپردند بر آستانت
خم به ابرو نیاورده تابت ، پیش رنج و ملال خلائق
پل زده آسمان و زمین را ، قاب قوسین ِ رنگین کمانت
صبح پیچیده دور عبایت ، ماه عمامه ی روی ماهت
نرگس مست را می شکوفد ، لب به لب خنده روی لبانت
کوه ها جملگی درپناهت ، تکیه داده ند بر استواریت
سینه ات مأمن عشق و ایمان ، ناتوانست باد از تکانت
جماه افتاده بر سجده گاهت ، سرو خم می شود در مقامت
شاعران ناتوان از ثنایت ، آسمان و زمین شعر خوانت
قانعم از شما ، تا بخندی ، ر

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ولادت پیامبر اکرم(ص)(ای فدای تو جنّ و روح و بشر) *

1692
3

ولادت پیامبر اکرم(ص)(ای فدای تو جنّ و روح و بشر) ای فدای تو جنّ و روح و بشر
وی اسیر تو این همه یکسر
خانه ی جان بدون تو ویران
با تو ویرانه کاخی از مرمر
بسکه گیراست چشم نافذ تو
نمی افتد گدا ز منظر تو
وقت کوبیدن سرای تو شب
گاه حاجت گرفتن از تو سحر
چون تویی اول تمام رسل
آدم بوالبشر شود آخر
کوچه باغ محبّتت خضری
چل چراغ ولایتت اخضر
امّتت را به دایه نسپردی
ای به ما مهربانتر از مادر
ای ذبیح تو هر چه اسماعیل
وی قتیل تو هرچه پیغمبر
ساقیِ می فروش می ریزت
شاهدی چون علی بلند اختر
حجر السود است دیده ی تو
لیک چشم سیه کجا و حَجر
ابرویت تیغ بی نیام سپاه
مژِگان تو نیزه ی لشگر
گونه ات سیب، لیک سیب بهشت
لب لعل تو در مثل گوهر
در سفیدی، گلوی تو نقره
در تلألو جمال

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ولادت پیامبر اکرم(ص)-(در صدف پنهان مکن اینقدر مروارید را) * هادی ملک پور

2054
5

ولادت پیامبر اکرم(ص)-(در صدف پنهان مکن اینقدر مروارید را) در صدف پنهان مکن اینقدر مروارید را
عاشقان بگذار خوش باشند روز عید را
با وجود تو دگر جایی برای ماه نیست
آسمان با دیدنت گم می کند خورشید را
می کشانی کهکشان ها را به دنبال خودت
مشتری چشم هایت کرده ای ناهید را
می شکوفد چهره ی تو غنچه را در بوستان
شانه هایت می نوازد شاخه های بید را
کوهی و آتش فشان عشق جاری می کنی
بر لبانت آیه های محکم توحید را
در بشر یک عمر امید رهایی مرده بود
آمدی تا زنده گردانی تو این امید را
من به چشمانت یقین دارم، دلم یک رنگ نیست
ذبح خواهم کرد پای این یقین تردید را

شاعر : هادی ملک پور

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت پیامبر اکرم(گاهی غزل بخوانم و گاهی غزل شوم) *

1777
1

شعر ولادت پیامبر اکرم(گاهی غزل بخوانم و گاهی غزل شوم) گاهی غزل بخوانم و گاهی غزل شوم
گاهی به تکه پاره ای از دل بدل شوم
گاهی که صحبت از لب لعل تو می کنم
انگار که تعارف جامی عسل شوم
جانم غزال تیر نگاه نجیب توست
بی تو چگونه کشته ی تیر اجل شوم
بی مهر تو محلی از اعراب نیستم
وقتی نگاه می کنی اهل محل می شوم
گفتی ز طول سجده مقرب شوی به حشر
بگذار تا حدیث تو را فی المثل شوم
در لحظه ی خطیر حماسه مرا بخوان
ورنه به مکر زهد و ریا معتزل شوم
قالوا بلای ما به تو، تنها الست نیست
روزی هزار بار چو روز ازل شوم
گفتند بی بها که بهشتی نمی شوم
من هم دعا کنید که اهل عمل شوم
حالا که مست باده ی ناب پیمبرم
باید موحدانه کنم وصف دلبرم
ای اشهدت گواه خدا، لاشریک له
چون تو ترانه

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(ای گل سر سبد طایفه ی آقاها) *

1957
3

شعر ولادت حضرت رسول اکرم(ص)(ای گل سر سبد طایفه ی آقاها) ای گل سر سبد طایفه ی آقاها
ای بزرگ همه بی مثل و همتاها
هرکسی دیده تو را مست شد و خانه خراب
تشنه ی دیدن تو میکده ها صهباها
نمک روی تو دیوانه کند مجنون را
کشته و مرده ی رویت همه لیلاها
پیش اعجاز دو چشمان سیاهت آقا
شده بی رنگ حنای همه عیساها
هر که امروز گرفتار نگاهت گردید
نکند وحشتی از بی کسی فرداها
شعبه ی عرش شده از قدم تو دنیا
هر کجا حرف شود از تو بهشت است آنجا
با تو شد روز تر از روز، شب غربت ما
شده نابود غم بی کسی و غربت ما
مثل هر کس که کسی هست میان عالم
شد گدایی درِ خانه تو عادت ما
ما نبودیم اگر که تو نبودی آقا
هست زیر سر تو آمدن و خلقت ما
سنگ خوردی تو که ما خدعه شیطان نخوریم
خون دل خوردن تو

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 17:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد پیامبر اکرم(ص)(چو تکوین جهان را ساز کردند نخست از نور او آغاز کردند) *

1794
3

شعر میلاد پیامبر اکرم(ص)(چو تکوین جهان را ساز کردند                 نخست از نور او آغاز کردند) چو تکوین جهان را ساز کردند نخست از نور او آغاز کردند
محمد (ص) مصطفای آفرینش محمد (ص) نور چشم اهل بینش
شب اسرا چو در عرش خدا گشت فکان قاب قوسینش سزا گشت
محمد(ص) شافع روز پسین است محمد(ص) رحمة للعالمین است
محمد(ص) فاتح بدر و حنین است محمد (ص) مرشد راه حسین است
محمد (ص) هم بشیر و هم نذیر است محمد(ص) در دو عالم بی نظیر است
محمد(ص) محرم اسرار عشق است محمد (ص) مطلع انوار عشق است
محمد (ص) صاحب دختی چو زهراست محمد (ص) زینت ام ابیـهاسـت
محمد (ص) معجزه خلق الهی است که بی نورش سیاهی در سیاهی است
چو دریای وجودش بی کران است در اوصافش سخن بس ناتوان است.
"مسود ارشادی فر"

  • دوشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص)(گل نکند جلوه در جوار محمد رونق گل میبرد، عذار محمد) *

2572
3

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص)(گل نکند جلوه در جوار محمد                  رونق گل میبرد، عذار محمد) گل نکند جلوه در جوار محمد رونق گل میبرد، عذار محمد
گل شود افسرده از خزان ولیکن نیست ‏خزان از پى بهار محمد
سایه ندارد ولى تمام خلایق سایه نشینند در جوار محمد
سایه ندارد ولى به عالم امکان سایه فکنده است، اقتدار محمد
سایه نمی ماند از فروغ جمالش هاله نور است در کنار محمد
شمس رخش همجوار زلف سیه ‏فام آیت و اللیل و النهار محمد
تا که بماند اثر ز نکهت مویش خاک حسین است‏ یادگار محمد
تربت‏ خوشبوى کربلاى معلاست یک اثر از موى مُشکبار محمد
رایت فتحش به اهتزاز درآمد دست ‏خدا بود چون که یار محمد
من چه بگویم [حسان] به مدح و ثنایش بس بودش مدح کردگار محمد
"حسان

  • دوشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

سرود میلاد حضرت محمد(ص) و امام صادق (ع) -( اومده آخرین پیمبر ) * رضا تاجیک

2404
3

سرود میلاد حضرت محمد(ص) و امام صادق (ع) -( اومده آخرین پیمبر ) اومده آخرین پیمبر رویای قلبم استاد حیدر 2
وجیهاً عندالله سیدی رسول الله 2
دل خراب من به زیر پاهاته
سید گنبدها گنبد خضراته
سیدنا نبینا/ از کرمت/ من و ببر کرببلا
****
شب شب شادی و عیشه آقای امشب شاه قریشه 2
وجیها عندالله سیدی رسول الله 2
تو افتخاراتت جهانی گم بوده
نقطه ی عطف اون غدیر خم بوده
جد امیر نینوا / از کرمت/ من و ببر کرببلا
****
پیچیده عطر شقایق از ره رسیده مولای صادق
وجیهاً عندالله مدد یابن الزهرا 2
گل بگو و بشنو شده سرود لب
شکر خدا اومد رییس این مذهب
از مدینه پیش شما/ از کرمت/ میخوام برم کرببلا
****
هر شبی که در جنونیم باید ز عشق حیدر بخونیم 2
علی آقای ما علی عشق زهرا 2
آقای ما مرد دلی

  • پنج شنبه
  • 16
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 11:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سرود میلاد حضرت محمد (ص) به همراه سبک -( سرود کل ملائک با مردم رو زمینه ) * رضا تاجیک

4442
9

دانلود سرود میلاد حضرت محمد (ص) به همراه سبک -( سرود کل ملائک    با مردم رو زمینه ) سرود کل ملائک با مردم رو زمینه
تموم عالم فدای رحمت للعالمینه
سلام ای بابا / امیر این دنیا
سلام ای بهترین خلائق ای پدر زهرا
سلام ای مولا/ رحمت تو، دریا
سلام ای مرد آسمانی نبی بی همتا
یا وجیهاً عند الله إشفع لنا عندالله
****
همیشه با دل صمیمی تو مهربون و کریمی
خدا تو قرآن نوشته صاحب خلق عظیمی
سلام ای آقا/ ای سرور دلها
سلام ای آخرین پیمبر ای منجی دنیا
سلام یا احمد/ ای حضور ممتد
سلام ای سرور دل من حضرت محمد
یا وجیهاً عند الله إشفع لنا عندالله
****
خدا تو کل بنده هاش بهتر از شما نداره
مدینه امشب برای ستاره ها جا نداره
ز عشقت مستم/ به تو دل بستم
من از دیوونه های مست حسین تو هستم
آِبروی دنیا/ آرزوی د

  • پنج شنبه
  • 16
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 10:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

سرود میلاد حضرت محمد(ص) و امام صادق (ع) -( جلوه عشق ازلی (خوش اومد) 3 ) *

2622
2

سرود میلاد حضرت محمد(ص) و امام صادق (ع) -( جلوه عشق ازلی (خوش اومد) 3 ) جلوه عشق ازلی (خوش اومد) 3
صل علی نبینا محمد، محمد، محمد
همه جا غرق نوره، شادی و شوره، الحق که جوره بزم عشق 2
این فضل خداونده، اومد بهترین بنده، دنیا داره می خنده
از این عشق بی حد
آقا رسول الله، (رسول الله) 3
****
عشق محمد با دلم (عجینه) 3
می خوام بشم مسافر (مدینه) 3
برا اون صحن زیبا، گنبد خضرا، دارم خدایا عزم عشق 2
از اون سایه رحمت، وا میشه در جنت، بر روی همه امت
با اذن محمد
آقا رسول الله، (رسول الله) 3
****
امام صادق اومده (به دنیا) 3
تبریک بگید به حیدر و (به زهرا) 3
همه ما رو شفیعه، ماه بقیعه، دلهای شیعه گرم عشق
برشیعه سفارش شد، هر کس عبد راهش شد، زهرا سرپناهش شد
پور حیدر اومد
امام صادق (مد

  • پنج شنبه
  • 16
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 11:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( نگار میرسد از ره بیار باده بیار ) * رضا دین پرور

2757
3

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( نگار میرسد از ره بیار باده بیار ) نگار میرسد از ره بیار باده بیار
به دل حضور دراین بزم صاف و ساده بیار
هزار سجده برآن شاه پاک زاده بیار
هزار بوسه برآن ابروی گشاده بیار
ندارسید گنهکار را شفیع آمد
بریزگل که شب هفده ربیع آمد
گلی که می شکفد از سرشک او کوثر
مهی که در شب زلفش هزار و یک اختر
نخست مرتبه بعد از خدای بالا سر
نهفته بین دو چشمان وی قضا و قدر
به روی دست ملائک محمد آمده است
برای عالم و آدم سرآمد آمده است
طلوع میکند از یک نگاه او خورشید
غروب میکند از جلوه اش به دل تردید
هلال ابروی او شد نشان یوم العید
بهشت بی مه رویش برای ما تبعید
هزار موسی عمران غلام درگاهش
به قدر هردو جهان قدر و عزت و جاهش
بگو به آمنه دری گرانبها زادی
تو ر

  • دوشنبه
  • 23
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل میلاد حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) -( تاکه دنیا آمدی دنیا سر و سامان گرفت ) * سید مصطفی مهدجو

3595
11

غزل میلاد حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) -( تاکه دنیا آمدی دنیا سر و سامان گرفت ) تاکه دنیا آمدی دنیا سر و سامان گرفت
نه فقط دنیا که مافیها سر و سامان گرفت
آمدی و مدعی های دروغین جا زدند
قصه پیغمبری یکجا سر و سامان گرفت
هم نبی و هم امام و هم رسول مرسلی
از شما آدم الی عیسی سر و سامان گرفت
آمدی افسانه ها رنگ تحقق یافتند
عشق مجنون ، جذبه لیلا سر و سامان گرفت
آمدی حرف از شهود و عالم معنا زدی
وحدت پیدا و ناپیدا سر و سامان گرفت
درزمان جاهلیت صحبت از معراج شد
« قابَ قَوسَین اَو اَدنی » سر و سامان گرفت
ای مدال افتخارت « لَعَلی خُلُقٍ عَظیم »
آمدی آیات « کَرَّمنا » سر و سامان گرفت
« انَّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقکُم » به لب
اختلاف خادم و مولا سر و سامان گرفت
جای الّا من و الّا تو ،

  • دوشنبه
  • 23
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 09:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری در میلاد حضرت محمد (ص) از مرحوم حاج علی اکبر نسیری (نصیری) -( دلا در عالم دنیا ز صدق و معرفت بنگر ) *مرحوم حاج علی اکبر نسیری (نصیری)

2915
2

شعری در میلاد حضرت محمد (ص) از مرحوم حاج علی اکبر نسیری (نصیری) -( دلا در عالم   دنیا ز صدق و معرفت    بنگر ) دلا در عالم دنیا ز صدق و معرفت بنگر
زکبر و نخوت و خوی بداندیشی دمی بگذر
مجرد شو تماشا کن به فضل خالق اکبر
که از عرش معظم جلوه گر شد نور پیغمبر
نبی ابطحی شاه امم فخر بشر آمد
خدیو کشور امکان فروزان مشعل ایمان
یگانه باعث خلقت حبیب خالق سبحان
رسول هاشمی یعنی محمد خاتم خوبان
مزین ساخت عالم را زیمن مقدمش یزدان
به فر ایزدی دارا چو روح بوالبشر آمد
شد از کتم عدم ظاهر به دنیا نور یزدانی
جمال احمد مرسل جهان را کرد نورانی
چو ذات کبریا یی واقف از اسرار پنهانی
به فرقش تاج کرمنا زلطف حی سبحانی
شفیع مذنبین ختم رسل خیرالبشر آمد
نبی امی و مکی نکوخوی و نکو منظر
که روشن گشته از نورش همه کون و مکان یکسر
خدایش گفته

  • چهارشنبه
  • 25
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مدح و ولادت پیامبر اکرم(ص) -( آن شب از موج نور دیدن داشت ) * حسین آذری

2606

شعر مدح و ولادت پیامبر اکرم(ص) -( آن شب از موج نور دیدن داشت ) آن شب از موج نور دیدن داشت
آسمانی که غرق اَنجُم بود
در زمیــن از ترنـّـم بــاران
بر لب غنچه ها تبسم بود
ــرقِ در نور آسمان امید
می درخشیـد مثل آییــنه
می گشود از هم و برون می ریخت
((رازهایی که داشت در سینه))
آن شب از لابلای عرش خدا
سوده نور بر زمین می ریخت
آسمان در نشاط و شور و شعف
چلچراغ از ستاره می آویخت
فوج فوج ملک به عرض سلام
آمدند از سما به سوی زمین
تا که بینند عارض احمد
آنکه نامش بود به عرش آذین
خانۀ آمنه سراسر فیض
گوئیا خـانـۀ ملائـک بود
مصطفی در میانه و همه مست
از شمیم گلاب وعنبر و عود
حوریان یک طرف همه مبهوت
همه محو نگاه دلبر خود
پک طرف جبرییل می افکند
زیر بالین مصطفی پر خود
کودکی کو

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( ز شرق بادی اشراق با چه زیبایی ) * مجتبی روشن روان

2664
1

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( ز شرق بادی اشراق با چه زیبایی ) ز شرق بادی اشراق با چه زیبایی
کسی برای ترنم بهانه آورده
دوباره حضرت روح الامین مدد فرمود
برای مستی تازه ترانه آورده
تقارن دو بهار و دو رحمت رحمان
هوای صبح دم شاعرانه آورده
به مژدگانی میلاد احمد و صادق
امین وحی دو دستی اعانه آورده
خدا نوشته که دارد ز سوی من برکات
هر آن کسی که فرستد محمدی صلوات
طلوع کردن خورشید عشق و زیبایی
به یار گلرخ غنچه دهان مبارک باد
هوای تازه و صبح پر از نشاط آمد
غروب ظلمت جهل جهان مبارک باد
نسیم و سبزه و گل بوی یار آورده
دوباره شادی سرو چمان مبارک باد
خزان تمام شد و فصل بی قراری رفت
بهار رحم و عاطفه بر عاشقان مبارک باد
رها شده است ز بنده اسارت ظلمات
هر آن کسی که فرستد محم

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( خورشیـد چهـرۀ تـو برون از حجاب شد ) *استاد سید هاشم وفایی

2311
0

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( خورشیـد چهـرۀ تـو برون از حجاب شد ) خورشیـد چهـرۀ تـو برون از حجاب شد
بـاجلـوۀ فــروغ رُخـت ، آفتــاب شـد
از شـرم نــور قدسیت، ای مهـر لایـزال
خـورشیــد تاکه دید تو را در حجاب شد
تـا بـا خبــر شـونـد همــه از شکفتنت
در آفـرینش از قــدمـت انقــلاب شـد
از شــوکـت بلنـد و رفیــع قــدوم تـو
کسری شکست و سقف مدائن خراب شد
آتشکده شگفت زده شد خموش و باز
آتش پـس از شنیـدن نـام تـو آب شد
عطـر بهشتـی تـو جهـان را فـرا گرفت
هستی ز عطـر وب وی تـو غرق گلاب شد
یـک جلـوه از تجلـّی نـور تـو در فلـک
یک آسمان ستـاره و مـاه و شهـاب شد
آمـد وجـود از تــو بهشت محمّـدی
نـامت بـه لـوح سینۀ تـاریخ قـاب شد
بـر خـدمت مقّـدس ایـن آستـان رسید
پیک امیــن وحـ

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر ولادت امام صادق و پیامبر اکرم(ص) -( شهر بركات است ربیع المولود ) * محمود ژولیده

3094
4

شعر ولادت امام صادق و پیامبر اکرم(ص) -( شهر بركات است ربیع المولود ) شهر بركات است ربیع المولود
پر از حسنات است ربیع المولود
میلاد پیمبر و امام صادق
ماه صلوات است ربیع المولود
٭٭٭
كشتی نجات است ربیع المولود
خود آب حیات است ربیع المولود
گویند كه ازدواج زهرا و علی است
ماه صلوات است ربیع المولود

شاعر : محمود ژولیده

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( آن غایت حسن و لطف و دلبندی ) * محمد سعید میرزائی

2332

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( آن غایت حسن و لطف و دلبندی ) آن غایت حسن و لطف و دلبندی
از یوسف مصر، دلنشین‌تر بود
در کار شریعت خداوندی
جبریل، امین و او امین‌تر بود
عالم همه غرق لطف ایزد شد
هنگام ولادت محمّد شد
ای جان علی سرشته با جانت
ای فاطمه در پناه دستانت
جانی و جهان یتیم احسانت
ای جان جهان، جهان به قربانت
عالم همه غرق لطف ایزد شد
هنگام ولادت محمّد شد
ای جای حسین بَر بر و دوشت
ای جای حسن بهشت آغوشت
ای منت رحمت تو بر عالم
کی امت تو کند فراموشت؟!
عالم همه غرق لطف ایزد شد
هنگام ولادت محمّد شد

شاعر : محمد سعید میرزائی

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( سالها بی تو درختان زمین بار نداشت ) * مهدی فرجی

2328

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -(  سالها بی تو درختان زمین بار نداشت ) سالها بی تو درختان زمین بار نداشت
باغ با پنجره ای وعده ی دیدار نداشت
رود می رفت و فقط حسرت دریا می خورد
باد می آمد و رنگ رخ گلزار نداشت
آسمان در قُرق دسته ی کرکس ها بود
روح آزاده ی پرواز هوادار نداشت
شهر در سلطه ی زیبایی زنگی ها بود
سال تا سال به آئینه کسی کار نداشت
کورها در همه سو راه نشان می دادند
بود اگر قافله ای قافله سالار نداشت
شحنه از سفره ی پر رونق دزدان می خورد
مزدی آزادگی مرد به جز دار نداشت
تو نبودی که ببینی رمه سرگردان بود
گرگ این قصّه ی پر غصّه خودِ چوپان بود
بادی از بادیه آرام به خاور می رفت
آتش حوصله ی فارسیان سر می رفت
کاخ، دیوار به دیوار ترک بر می داشت
آب، دریاچه به دریاچه فرو

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح و ولادت پیامبر اکرم(ص) -( صدای معجزه می‌آید از پشت دری دیگر ) * حسنی محمدزاده

2738
1

شعر مدح و ولادت پیامبر اکرم(ص) -( صدای معجزه می‌آید از پشت دری دیگر ) صدای معجزه می‌آید از پشت دری دیگر
خدا گل می‌کند در ربنای حنجری دیگر
خبر آورده: دارد سنگ‌باران می‌شود، ظلمت
ابابیلی که پر واکرده از پلک‌ تری دیگر
کسی با هفت پشت از نسل اسماعیل می‌آید
شبی از دامن آیینه‌گون‌ هاجری دیگر
خدا با نقره حکاکی خاتم، شبی زیبا
می‌آراید به انگشت زمین، انگشتری دیگر
به نخ کردند ماه و مهر را در نیمه‌های شب
که تسبیحی شود در پنجه پیغمبری دیگر
صدف شد قلب آرام حرا، آهسته آهسته
برای سجده‌های سوزناک گوهری دیگر
چهل سال است می‌خواهد زمین، روشن کند شب را
به نور چلچراغ وحی پیغام‌آوری دیگر
کنار هم هزاران برگ باران‌خورده مصحف شد
برای آیه «یا ایها المدثر ...» دیگر
بخوان با صوت گیرایت: «ال

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( شب مستی و شور بسم الله ) * علیرضا خاکساری

4333
4

شعر ولادت پیامبر اکرم(ص) -( شب مستی و شور بسم الله  ) شب مستی و شور بسم الله
همه جا غرق نور بسم الله
شده وقت سرور بسم الله
لحظات ظهور بسم الله
آمنه نور دیده ات... تبریک
قدم نورسیده ات... تبریک
بچه نه پیر ایل زائیدی
دلبری بی بدیل زائیدی
به دو عالم دلیل زائیدی
به گمانم خلیل زائیدی
خوشبحال شما و عبدالله
چشم بد دور هزار ماشاالله
زیر پایش تمام عرش برین
روی دستش تمام ملک زمین
پر قنداقه اش چو حبل متین
اولین مقتدای دین مبین
جبرئیل عبد محضرش باشد
دست بر سینه نوکرش باشد
او شبیه کتاب مستور است
و خدا خوانده اش که مامور است
پاک مطلق زهر بدی دور است
او سرآغاز چهارده نور است
پیر دین پیر علم و عرفان است
نبی الله بزرگ خاندان است
احدالناسی یا پیمبر نیست
یا رسول و

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد