ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

اگر نقطه‌ی با تنزُّل نمی‌کرد
اگر اسمِ اعظم تغزل نمی‌کرد
اگر بر ظهورش تفَئُل نمی‌کرد
دو عالم نبود و جهان گُل نمی‌کرد

علی بود و خلقت سراسر علی دید
خدا عکسِ خود را فقط در علی دید

علی با خدا رمز و رازش یکی بود
علی ذوالفقار و نمازش یکی بود
علی جبهه و جانمازش یکی بود
علی گریه و رویِ بازش یکی بود

خدا شد علی و پیمبر علی شد
علی در علی در علی در علی شد

که هست اینکه حق غَرقِ اوقاتِ او شد
خدا جلوه‌های مناجاتِ او شد
همینکه زمانِ ملاقاتِ او شد
خدا ماتِ او شد علی ماتِ او شد

دلم بُرد و هربار گفتم اباالفضل
صد و سی و سه بار گفتم ابالفضل

ببین بند آمد نفسها سخنها
ببین بازمانده نظرها دهنها
از این پس تمام است

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 11:09
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

کرده حق جلوه گر تمام دین را
روی ماه یل ام البنین را

آمد امشب ساقیِ حرم
چون طوبا سایه اش بر سرم
باب الحوائج باب الکرم 2

سیدی یا ابوفاضل 3

جانِ جانِ تمام عالمین است
مثل کوهی پناه زینبین است
نازنینی که بر خوبان عالم
دلربا هست و دلبرش حسین است

دلبر می گوید عباس من
مادر می گوید عباس من
حیدر می گوید عباس من
خواهر می گوید عباس من

سیدی یا ابوفاضل 3

مادرم گفته هر دم یا ابالفضل
گاه هر شادی و غم یا ابالفضل
حک شده روی قلبم یا ابالفضل
ذکر لبهای آدم یا ابالفضل

شکراً لله ابالفضلی ام
چون مهر و ماه ابالفضلی ام
گر بی پناه ابالفضلی ام
غرق گناه ابالفضلی ام

سیدی یا ابوفاضل 3

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 11:56
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

کی میدونه رو ابرا
میون عرش اعلا
چه خبره اون بالا بالاها

فطرس پرواز میکنه
بالهاشو باز میکنه
بین گهواره کیه
که داره اعجاز میکنه

تو شب مهتاب
گوهر نایاب
مژده بدید اومده
(حضرت ارباب)

٢
میده علی ولیمه
مهمونیشون عظیمه
دلم در خونشون مقیمه

بارون بارون بارونه
تیر ِ حق تو کمونه
مستم مسته مسته مست
حال من رو کی میدونه

آی قلب بی تاب
امشب رو دریاب
میگن انگار اومده
(حضرت ارباب)

۳
تو آسمون پیچیده
خون خدا رسیده
نسیم حق از جنت وزیده

پهنه بازم سور و سات
سر زد اعظم صفات
آی گناه کارا بیاین
اومده کشتیه نجات

فاتح الاَبواب
ای حُسنُ الثَواب
دست من و دامنت
(حضرت ارباب)

۴
حضرت عباس ع

درد دلم دوا شد
حاجت من روا

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 12:29
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

درون سینه دارد جا ابالفضل
حضور عشق در دلها ابالفضل
عجب گفتند " یکفی بالاشاره "
در این دنیا و آن دنیا ابالفضل
ابالفضل است پا تا سر حسین و
حسین اوست سر تا پا ابالفضل
سلام ای وسعتت ، دریا ابالفضل
سلام الله علیکَ یا ابالفضل

زمانی که تو را دارم کمم چیست
کنار سفره ات اصلاً غمم چیست
تو و بابای تو ساقی که باشید
فرات و دجله ، نیل و زمزمم چیست
تو هستی التیام درد عالم
به غیر از ذکر نامت مرهمم چیست
همیشه بیمه هستم با ابالفضل
سلام الله علیک یا ابالفضل

همیشه فاتح پیکارها تو
توئی آسانیِ دشوارها تو
خدا داند که هستی رمز و رازِ
گشایش در تمام کارها تو
مسیحا درس ، پس داده به پیشت
که مُرده زنده کردی بارها تو
مسی

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 13:04
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

قبل از آنکه مدح و وصف ساقیِ لشگر کنم
باز باید مدحِ روی ساقیِ کوثر کنم
آینه در آینه شمس جمالش حیدریست
پس چه فرقی می کند گر صحبت از حیدر کنم
شد علی دست خدا عباس شد دست علی
أشجع النّاسند باید یادی از خیبر کنم
نام حیدر آمد و نام ابالفضل علی
شعر را تا می شود باید حماسی تر کنم
تا که حرف از حضرت عباس می آید وسط
جای دارد یادِ حرفِ مالک اشتر کنم
مالک اشتر کجا ، صفّین ، سردار حسین
بر خودم لرزیدم از اخم علمدار حسین

گفتی ای شاعر چنین است و چنان است این پسر
بیخودی زحمت نکش فوق بیان است این پسر
بحر را در کوزه جا دادن کجا ممکن شود
وسعتش بالاتر از هفت آسمان است این پسر
مو به مو در ذاتِ او حیدر تداعی می شود
ب

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 13:04
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول:
باد صبا خبر آورده
ام بنین پسر آورده
پسر نگو قمر اورده

شب دلداره دل آقام شاده
چه علمداری خدابهش داده

شب گل خنده ام بنین اومده
همه امشب می گن ماه به زمین اومده

ابالفضل ای میرو سپهدار حسین
ابالفضل ای ساقی و سردار حسین
ابالفضل علمدار حسین

(یاکاشف الکرب
عن وجه الحسین
اکشف کربی بحق اخیک الحسین)

بند دوم:
رسیده باز شب مشتاقی
راهی نموند تا خدا باقی
تشنه لبا! اومده ساقی

مثه پیغمبر طبیب دواره
صورتش مثل حیدر کراره

همه گفتن انگار شیر خدا اومده
واسه حاجات ما ، گره گشا اومده

ابالفضل ای ساقی طفلان حسین
ابالفضل ای معرکه گردان حسین
ابالفضل ای جان حسین

(یاکاشف الکرب
عن وجه الحسین
اکشف کربی بحق

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 14:29
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ز کودکی قلبم احساسیه
دلم دل پاک و حساسیه
قلب من فقط قلب من فقط عباسیه
بیا و تو دست من بزار
یه برات کربلا
امضایی بزن رو قلب من
بشه نوکر شما
عباس عباس باب الحوایج ۳
۲
اسم تو درمون دردای ما
خورده به نام تو عشق و وفا
جرعه ای بده جرعه ای بده
یا ساقیا
اسم تو پناه من میشه
توی دلواپسی ها
یا کاشف الکرب میخونم
زمون گرفتاریا
عباس عباس باب الحوایج
۳
عشق ابوفاضل قیمت داره
هر کی ابالفضلی ست عزت داره
اسم تو چقدر اسم تو چقدر
هیبت داره
بیا و به این تکفیریا
زهر چشم نشون بده
با نگاه حیدری خود
دنیا رو تکون بده
عباس عباس باب الحوایج
۴
صورتت از یوسف زیباتره
قد تو از طوبی رعناتره
بین پرچما پرچمت اقا
بالاتره
کرببلا ر

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 14:59
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

اواز عشق بی تو صدایی نداشته ست
قبل از تو عشق راه به جایی نداشته ست
جان ادب بدون تو نایی نداشته ست
دنیای بی تو هیچ صفایی نداشته ست
با تو طلوع عشق و ادب را رقم زدند
غم را ز قلب های محبان قلم زدند

نام تو اولین قسم پاک عالم است
ایمان تو شبیه قدم هات محکم است
در حسرت لبان تو لبهای زمزم است
از تو هرانچه می شنوم باز هم کم است
نامت ز کودکی به لب ما ترانه بود
عباس عشق بود علم ها بهانه بود

ای سر به زیر پیش تو والا مقام ها
ای مقتدای قاطبه ی با مرام ها
بالاست پرچم تو کنار امام ها
لال اند در مقابل مدحت کلام ها
در راه عشق چیره به بی حاصلی شدیم
گفتیم یا حسین و ابوفاضلی شدیم

در شرق و غرب حضرت مشگل گشا تویی

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 15:01
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

اومده دریای کرامت
اومده معنای سعادت
( اومده برا نجات اهل دنیا کشتی هدایت )-۲

آقا - میدونی یه عمره اسیر و مبتلاتم
آقا - اسیره شبایه قشنگه کربلاتم

دلها شده دیوونه / امشب شبه جنونه
چونکه رسیده از راه آقامون

چشمم به زیر پاته / دل تو کربلاته
ميلادت مبارک آقا جون
(مولا مولا - گل زهرا حسین )-۳

بند ۲

اومده سقا و علمدار
اومده یک یار وفادار
( اومده باشه برا عزیز زهرا حیدر کرار)-۲

شاخه - گل ياس پر احساس تویی حضرت عباس
آقا - میدونم همیشه که پرچم تو بالاس

خنده به لب می شینه/اسمت چقدر شيرينه
میگن همه ملائک اباالفضل

حلال هر مسائل / حل میشه با تو مشکل وقتی میگم دخيلک اباالفضل

(مولا مولا - ابوفاضل)-۳

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 15:06
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

زیبای مرتضا ید بالا گرفته ای
نو غنچه ای به دامن گل جا گرفته ای

ساقیّ عشقی و همه مست از حضور تو
با غمزه ای قلوب طهورا گرفته ای

دور از بلا دو دست بلند و گره گشا
گویا که سبقت از ید بیضا گرفته ای

چشمان نافذ و قد بالا و مه جبین
جا در قلوب عترت طاها گرفته ای

زیبای عالمی ، مه اولاد هاشمی
قرص قمر به قامت طوبا گرفته ای

چون رخ نموده ای ؟ که به حسن جمال خود
آل عبا به جذب تماشا گرفته ای

حسرت برد به حسن تو سکّان آسمان
محو نظاره چشم ثریّا گرفته ای

ماه علی ، به ناز تو نازد مه فلک
اهل ولا به حمد و ثنایا گرفته ای

بوسیده بازوان تو را شاه لا فتیٰ
زان بوسه ها قوا و توانا گرفته ای

احیای معرفت به کلام علی

• پنج شنبه
• 22
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 10:16
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

مژده ز گلزار علی گل شکوفا شد
از نکهت آن گل به دل عقده ها واشد
یاعباس۲

به به چه گلها گلشن مرتضا دارد
گلهای رنگارنگ او خوش نما دارد
شایسته گل می پرورد مدّعا دارد
زیرا که استادی بر او از حق اهدا شد

همواره بلبل از پی غنچه ی یاس است
آغوش پر مهر علی جای عباس است
دلدادهٔ عشق حسین اشجع الناس است
روز تولد طلعتش عالم آرا شد

در ماه شعبان بر علی حق عنایت کرد
یک کودک زیباتر از مه کرامت کرد
نور رخش را منجلی بی نهایت کرد
بر بزم جانان جلوه اش رونق افزا شد

نورش به برج معرفت چون قمر پیداست
دید آن قمر را این ندا از فلک برخاست
بر خاندان مرتضی تهنیت برجاست
چون از وصالش شادمان قلب مولا شد

شیر خدا می بوسد از هر

• پنج شنبه
• 22
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 12:17
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ماهی به نور هاشمی
از شرق یثرب شد عیان
کز جلوه اش بیت ولا
شد غبطۀ باغ جنان

زیبِ بَرِ امّ البنین
پور امیرالمؤمنین
سر حلقۀ اهل یقین
مقبول این مطلوب آن

ماه بنی هاشم لقب
بر حجّت حق منتسب
از جلوۀ او در عجب
خورشید اندر خاوران

نخل ولایت را ثمر
برج امامت را قمر
طفلی به زیبائی سمر
شیری شجاعت را نشان

زد بوسه بر پایش ملک
گردید بر دورش فلک
آن چشم حق را مردمک
آن بازوی دین را توان

نفس فضیلت را پدر
معنای وحدت را پسر
بحر ولایت را گهر
در زهد گنج شایگان

چهر وفا خندید از او
نخل ولا بالید از او
نور ورع تابید از او
تقوا شد از او شادمان

تا سنبل پرچین او
زد چتر بر نسرین او
از خندۀ شیرین او
شد عالمی شکرستان

از

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 12:46
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب از برج ولا/گشته نوری انجلا
برقلوب عاشقان_می دهد ذوق وصفا
چارم شعبان مدینه نور باران شد

تا به عرصه پا نهاد/آن عزیز پاکزاد
مرتضی ازدیدنش_خنده رو گردید و شاد
چارم شعبان...

زاده ی ام البنین/در وجاهت بی قرین
مه جبین عباس را_آفرید جان آفرین
چارم شعبان...

شیعیان یار آمده/مژده دلدار آمده
بر حسین بن علی_یار و غمخوار آمده
چارم شعبان...

منبع جود وسخا/بحر ایمان و وفا
می کند بایک نگاه_درد عالم را دوا
چارم شعبان...

در مدینه آن زمان/ماه تابان شد عیان
گشته روشن یکسره_هم زمین و آسمان
چارم شعبان...

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 13:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نور حقّ الیقین میلادت مبارک
یبن امّ البنین میلادت مبارک

گل یاس حیدر نور سرمدی
تو نور دیده ی آل احمدی
ابوفاضل یا عباس یا سیّدی
نگار نازنین میلادت مبارک
یبن امّ البنین میلادت مبارک
نور حقّ الیقین میلادت مبارک
یبن امّ البنین میلادت مبارک

دمی که آمدی شد دیده ها تر
تو را تا گرفت از دستان مادر
زده بوسه بر دستان تو حیدر
اُسوه ی متّقین میلاد مبارک
نور حقّ الیقین میلادت مبارک
یبن امّ البنین میلادت مبارک

شده از عشقت ای محبوب همه
به ذکر یا علی و یا فاطمه
دلِ ما مُحرِمِ کوی علقمه
جانباز راه دین میلادت مبارک
یبن ام البنین میلادت مبارک
نور حقّ الیقین میلادت مبارک
یبن امّ البنین میلادت مبارک

• شنبه
• 29
• تیر
• 1398
• ساعت
• 15:29
• نوشته شده توسط
• علیرضا گودرزی

شادیِ قلبِ،نوکرا بی قرینه
ولادتِ دسته گلِ امّ البنینه
نور خداییش،نمایان و مُبینه
ولادتِ دسته گلِ امّ البنینه
رو لبم آیه های،تبارکه علی جان
قدم نو رسیده،مبارکه علی جان
تهنیت یا علی...

وقتی یا مولا،نگاهی کردی بر روش
بوسه زدی بر سر و دست و چشم و بازوش
آره میگیره،عَلَمی بر روی دوش
عالَمی از نگاهِ او والِه و مدهوش
سائلِ کاسه بر دست،به دَرِشیم علی جان
آبرومون همینه،نوکرشیم علی جان
تهنیت یا علی...

نایبِ احمد،حقیقت وفایی
تو هستیِ خیرالنّسایی مرتضایی
آرزومونه،به مدد خدایی
وَ لطف عبّاست بشیم کرببلایی
عباس تو به زهرا،عزیز و نور عِینه
توو مسیرِ ولایت،فداییِ حسینه
ابوفاضل مدد...

• چهارشنبه
• 9
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 15:21
• نوشته شده توسط
• علیرضا گودرزی

دريايى ترين / ذكر دلنشين
یا ابوفاضل مدد
ماه با وفا / اى مشكل گشا
ياابوفاضل مدد
بيا و دوباره - آقاتو صدا كن
شب جشن سقا - با عشقش صفا كن
براى ظهور امام زمانت دعا كن
قمر بنى هاشم آقا
وَ تَصَدّق عَلَينا

تنديس ادب / قتال العرب
سيدى ذُخر الحسين
اى والاترين / سلمان آفرين
سيدى ذُخر الحسين
نديدم به والله - رو دست تو دستى
چقدر بى قرارم - از اين شور و مستى
توى آسمونا ستاره ى عشقم تو هستى
پسر امير المومنينى
صورت ماه رو زمينى

اى عاليجناب / يابن بوتراب
كاشف الكرب الحسين
ماه عالمين / يا باب الحسين
كاشف الكرب الحسين
بدون تو محشر - كه محشر نميشه
روا ميشه حاجت - با ذكرت هميشه
تا که صدا میزنم اسمتو گره وا میشه

• یکشنبه
• 27
• بهمن
• 1398
• ساعت
• 11:09
• نوشته شده توسط
• سید محمد حسینی

قمر شدی كه بگویی برای خورشیدی
خودت بگو كه برادرتر از خودت دیدی؟

ابوالفضائلی و هم اَبَاالاَدب شده ای
خوشا بحال تو كه حیدری نَسَب شده ای

هلال ماه بُوَد آن كمان ابرویت
بنازم آن دَم شمشیر و صید بازویت

تو منحصر به خودت بوده‌ای، تو الماسی
میان هاشمیان هم فقط تو عبّاسی

تمام آینه ها غرق در تماشایت
درست در عظمت رفته ای به بابایت

به وقت رزم چو شیران بدون واهمه ای
بحق كه تو پسر حیدریّ و فاطمه ای

• دوشنبه
• 28
• بهمن
• 1398
• ساعت
• 11:26
• نوشته شده توسط
• سید محمد حسینی

➰
پیچیده باز توی شهر نجوایی
اومده اسطورهِ زیبایی

میخونن چارقُل ملائک با هم
برای این قامت رعنایی

همه عالم.میگن امشب.الاسلامٌ.علی العباس2
میگیم همراهِ با زینب.السلامٌ.علی العباس2

یا. ابوفاضل3

➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰
بند دوم
➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰
میسوزه اسپندِ دونه دونه
لبای ام البنین خندونه

صدقه دور بچه های زهرا
پسر نازش رو میچرخونه

تویی دلبر.توخدای.ادب و فضل.یاابالفضل2

باتو هستم.شادوسرمست.به خدا وصل.یاابالفضل2

یا.ابوفاضل3

• چهارشنبه
• 30
• بهمن
• 1398
• ساعت
• 11:20
• نوشته شده توسط
• سید محمد حسینی

با فروغِ رویِ تو دنیا گلستان می شود
با طلوعت مطمئناً درد درمان می شود
نازِ چشمانت به هنگامِ توّلد.. ماهِ عشق
باعثِ سرمستیِ شاهِ شهيدان می شود
'آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا ؟'
این سخن ذکرِ لبِ مولایِ خوبان می شود
خالِ مشگینِ لبت باعث شد ای بدرِ تمام
بعد ازین ماهِ فلک پیوسته پنهان می شود
اشک هایی که امیرالمومنین پایِ تو ریخت
بر رُخِ عشّاقِ تو یک روز باران می شود
بوسه بر دستانِ تو لب هایِ حیدر می زند
بازوانت روزگاری.. شورِ میدان می شود

(چشمِ مولایم علی روشن! که آقا آمدی)
(تشنگانِ عشق را ساقی و سقّا آمدی)

نیست در دنیایِ ما زیباتر از تو دلبری
مدحتت گنجانده شد در این سخن :که محشری
قابِ عکسِ حضرت

• سه شنبه
• 5
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 21:13
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

گفتم که زچه غرق شعف ناس بود
اعدای لعین را به دل الماس بود
گفتند ملائک همه در پاسخ من
میلاد علیَّ ثانی عباس بود
****
ای اهل ولا به ما نوید آمده است
زیرا که سه میلاد سعید آمده است
ثارالله و سجاد و به امشب نگرید
میلاد اباالفضل رشیده آمده است
****
امشب به مدینه از کرامات الاه
از فاطمه ی اُم بنین سر زد ماه
در عید اباالفضل بگویید همه
لا حول ولا قوه الا بالله
****
جبریل زند بانگ به آوای جلی
شادان به جنانند همه حور و پری
بفرست دمادم صلوات از شادی
در شام ولادت اباالفضل علی

• سه شنبه
• 5
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 22:44
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ما بر علی و آل علی حساسیم
ما ریزه خور سفره ی خیرالناسیم
این فخر بود تا به جزا ما را بس
ما سائل بیت الشرف عباسیم

در این عالم سرور دیگر آمد
نگر عباس با جاه و فر آمد
مدینه پر شده از شادی و شور
گل ام البنین و حیدر آمد

گلی از گلشن احساس آمد
به مشام عطرو بوی یاس آمد
پسر ام بنین و حیدر
به جهان حضرت عباس آمد

امشب به جهان حامی دین آمده است
فرزند امیرمومنین آمده است
از سوی خدا ماه بنی هاشمیان
نور بصر ام بنین آمده است

برآل علی هدیه زدادارآمد
زیبا پسر حیدر کرار آمد
با آمدن گل پسر ام بنین
از بهر حسین میر و علمدار آمد

• شنبه
• 9
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 01:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در مدینه شور و غوغایی به پاست
شور و شادی در همه ارض و سماست
در شعف بیت علی مرتضاست
در جنان شادان دل خیرالنساست
از جنان عطر گل یاس آمده
عاشقان میلاد عباس آمده

چهارمین روز از مه شعبان رسید
مرتضی را هدیه از یزدان رسید
رهنورد عترت و قران رسید
پای تا سر رحمت و احسان رسید
برحسین میروعلمدار آمده
شیعیان را یار و غمخوارآمده

آمده پور امیرالمومنین
شادمان گشته دل ام البنین
همچو بابش نور خلاق مبین
شیعیان را باشد او حبل المتین
مرتضی راهدیه ازرب آمده
همدم و غمخوار زینب آمده

بار دیگر نخل دین داده ثمر
حق دوباره بر علی داده پسر
در بغل ام البنین دارد قمر
ماه زینب گشته امشب جلوه گر
گلبن قرآن و عترت آمده
مظهر ا

• شنبه
• 9
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 01:29
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

پیچیده در جهان بوی یاس
بوی بهشت می شود احساس
شادان دل اهل ولا در
ولادت حضرت عباس
یا قمر العشیره عباس(۳)

از لطف خاص حی ذوالمن
شهر مدینه گشته گلشن
از مقدم مولا ابالفضل
چشم علی گردیده روشن
یا قمر العشیره عباس

اوهستی ام البنین است
جان امیرالمومنین است
امشب زیمن مقدم او
بیت علی خلد برین است
یا قمر العشیره عباس

حسین خورشید،او بود ماه
همچون برادر هادی راه
از بس مطیع است بر امامش
دارددو دنیا عزت و جاه
یا قمر العشیره عباس

در استقامت همچو حیدر
فدایی دین پیمبر
نزد خدای حی داور
نازد به او زهرای اطهر
یا قمر العشیره عباس

ام البنین را نور عین است
فرزند شاه عالمین است
از لطف حق باب الحوائج
عباس علمدار حس

• شنبه
• 9
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 01:32
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شهر یثرب با صفا گشته از لطف خدا
آمده در این جهان نور چشم مرتضی
یا ابوفاضل مدد (۲)

هدیه ای داده خدا بر امیرالمومنین
آمده دنیا گل حضرت ام البنین
یا ابوفاضل مدد

خانه ی ام البنین گشته چون وادی طور
تا که عباسش رسید شدعلی غرق سرور
یا ابوفاضل مدد

ازقدوم این پسر بیت حیدرگلشن است
زین مه دنیا ودین چشم حیدر روشن است
یا ابوفاضل مدد

هستی ام البنین جان حیدر آمده
بر حسین بن علی میر لشکر آمده
یا ابوفاضل مدد

با نگاه طفل خود گشته حیدر مست او
بادوچشم ترعلی بوسه زد بر دست او
یا ابوفاضل مدد

گفت طفل من دهد عطروبوی یاس من
شیره ی جانم بود ماه من عباس من
یا ابوفاضل مدد

ای صفا بخش دل شیعه ی مولا علی
عاشقان تو شد

• شنبه
• 9
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 01:33
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شادی کن ای شیعه بوی یاس آمد
تبریک گو بر حیدر که عباس آمد
درشب چهارم شعبان
شادمانندآل اطهار
بیت حیدر شده روشن
بر حسین آمد علمدار
یا ابوفاضل ابالفضل(۲)

شهر یثرب گشته چووادی طور
بود بیت حیدر به شادی و شور
عاشقان این خبر آمد
نخل دین را ثمر آمد
از سپهر دین احمد
قمر آمد قمر آمد
یا ابوفاضل ابالفضل

گل واشده امشب ز بستان دین
خانه ی مرتضی شده عطرآگین
این گل گلزار عصمت
پسر ام البنین است
نام او باشد ابوالفضل
با حسین حامی دین است
یا ابوفاضل ابالفضل

بیت ام البنین شد امشب گلشن
از مقدمش گشته دو چشمش روشن
یار بی قرینه آمد
زینت مدینه آمد
مادرش ام البنین را
اوسرور سینه آمد
یا ابوفاضل ابوالفضل

شامل من گشته آق

• شنبه
• 9
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 01:34
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بر با همه جا جشن و سرور است
بیت مرتضی وادی طور است
شد باغ جنان شهر (مدینه)۲
پور مرتضی ماه( زمینه)۲
این مه پسر ام( بنینه)۲
سرزده امشب( مهی زیبا)۲
غرق سرورند (همه دنیا)۲
یا ابوفاضل (مدد مولا )۲

آمد به جهان گل معطر
جان فاطمه عزیز حیدر
حق کرده به ما لطف و عنایت
از ره آمده روح کرامت
عباس گل باغ ولایت
موسم شادی و سرور آمد
امشب و امروز دونور آمد
یا ابوفاضل مدد مولا

با آمدن حضرت عباس
می وزد به جان عطر گل یاس
امشب همه عالم بی قراره
عباس علی گل بهاره
با اومدنش شادی میاره
اصل کرامت ابوفاضل
روح شهامت ابوفاضل
یا ابوفاضل مدد مولا

امشب همه دلها شاد شاده
حق به شیعیان منت نهاده
هستی ما از هست ابوالفضل
شیعه

• شنبه
• 9
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 01:36
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

به دل ها مهر روی یاس داریم
به حب مرتضی احساس داریم

چه باک از دشمنان دین احمد
که ما هم حضرت عباس داریم

• چهارشنبه
• 13
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 23:27
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

عباس علی، مظهر ابرار خوش آمد
دریایِ ادب، سید الاحرار خوش آمد

امشب به لب اهل ولا این سخن آید
"ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد"
شاعر:علی گلچین پور

• چهارشنبه
• 13
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 23:48
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

زینب بنِگر چه تکیه گاهی دارد
ارباب عجب پشت و پناهی دارد

حق داشت رقیه عاشق او بشود
الحق که عجب عموی ماهی دارد
!

• پنج شنبه
• 14
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 00:37
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

عباس عاشقی است که همتا نداشته
کس تاب درک عاشقی اش را نداشته

محرابِ ابروان ابالفضل قبله است
گیرم که شهر، صحنِ مصلا نداشته

از جای مهرِ روی جبینش مشخص است
شب ها بجز عبادت و نجوا نداشته

علامه بود، آیت حق بود او ولی
نزد حسین، دست به فتوا نداشته

باب الحسین گشته و کس جز طریق او
راهی به سوی منزل آقا نداشته

مدحش همین بس است اگر هم که منصبی
جز نوکری زینب کبری نداشته

خُلق و مرام و معرفتش ارث مادری است
ام البنین به وصفِ ادب تا نداشته

"یا مرتضی علی" رجزش بود وقت جنگ
مثل پدر ز واقعه پروا نداشته

چون رعد، بین جنگ سرِ کفر می زده
یعنی شکار وقت تقلا نداشته

هر کس که سر زده است به کویش نوشته است
در خانه ا

• پنج شنبه
• 14
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 02:31
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی