نذر گل روی تو باید شهر را آذین کنم
اسباب شور و شادی عشاق را تامین کنم
وقتی که یاری میرسد عطر بهاری میرسد
شبهای دی را با دمت شبهای فروردین کنم
جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن
کام تمام شهر را با نام تو شیرین کنم
در زیر طاق گنبدت هفت اسمان گم میشود
در پلکان بارگاهت ناز بر پروین کنم
بین بهشت و سامرایت سامرایت مال من
اصلا نیازی نیست که عمری سبک سنگین کنم
تو هر چه باشد شاهی و من هر چه باشد نوکرم
این را همیشه روز و شب باید به خود تلقین کنم
اعجاز ابیات کمیت باشد به لطف اهل بیت
تنها کسی که شاعر کوی تو شد تحسین کنم
حرف دلم را پیش از اینها خواجه ی شیراز گفت
پس از لسان الغیب بیت دیگری تضمین کنم
"عمری
- پنج شنبه
- 22
- آذر
- 1397
- ساعت
- 14:04
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور