حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس
 محسن راحت حق

مدح حضرت امام علی(ع) -( یا امیرالمؤمنین گفتم پُر از هیبت شدم) * محسن راحت حق

498

مدح حضرت امام علی(ع) -( یا امیرالمؤمنین گفتم پُر از هیبت شدم) یا امیرالمؤمنین گفتم پُر از هیبت شدم
با توّلایِ علی آئینه ی شوکت شدم

در دلم‌ جایی برایِ مرتضی تا باز شد..
کارِ من بالا گرفت و دُرّ ِ پُر قیمت شدم

تا که دیدم طاقِ ایوانِ طلاییِ نجف
سر فرود آوردم و در بُهت و در حیرت شدم

روسیاهی ام ملائک را ستوه آورده بود
با نگاهِ حیدری مغروق در رحمت شدم

نوکرِ خوبی نبودم وای بر احوالِ من
لحظه هایِ بی شماری بر علی زحمت شدم

در بساطم آبرو پیدا نمی شد ذرّه ای..
با امیرالمؤمنین من صاحبِ عزّت شدم

خاتمِ طایی گدایِ خانه ام شد بی گمان..
از زمانی که گدایِ سائلِ حضرت شدم

  • دوشنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 سید پوریا هاشمی

مدح امیرالمومنین(ع) -( توان بخشیده ذکرت هر مریض ناتوان را هم) * سید پوریا هاشمی

738

مدح امیرالمومنین(ع) -( توان بخشیده ذکرت هر مریض ناتوان را هم) توان بخشیده ذکرت هر مریض ناتوان را هم
زبان درد دل دادی زبان بی زبان را هم

گواهی داده رد الشمس تکوین است در مشتت
برای چهار رکعت میزنی برهم زمان را هم

برایت سوختم خاکستر من آبرویم شد
به زیر دین خود آورده ام آتش فشان راهم

ضرر اینست که در پای عشقت بی ضرر باشم
سراسر سود خالص کرده ای حتی زیان را هم

برای ایلیا انجیل افتادست بر سجده
چگونه بنده خود کرده ای نصرانیان را هم

من از سلمان سیصد ساله فهمیدم جوانی را
که پیر عشق میسازد ولایت هر جوان را هم

عجب خیریه ای داری به روی شانه ات مولا
شریک کار خیرت کرده ای خرما و نان را هم

موذن بی علی تکبیر نه.تکفیر میگوید
همیشه نام تو توحید می‌بخشد اذان را هم

نجف آمد به میدان کعبه هم مایل بسویش شد
نشانی داده ای با قبه ات سنگ نشان را هم

تو دستت بر سر هرکس که آمد سقف امنی شد
به سلطانی رساندی قنبر بی خانمان راهم

صبوری پای صبرت زانوی شاگردی اش را زد
گلویت نرم کرده از خجالت استخوان را هم

همینکه رفت زهرا زود پیرت کرد هجرانش
به سوگ این خزان آورده ای عمری خزان را هم

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 10:27
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( خاک پایش را خدا برداشت انسان آفرید) * محمد داوری

740
1

مدح امیرالمومنین(ع) -( خاک پایش را خدا برداشت انسان آفرید) خاک پایش را خدا برداشت انسان آفرید
از نفس های مناجات علی جان آفرید

جمع شد جمع فضیلت های او در نقطه ای
رفت زیر باء بسم الله ، قرآن آفرید

با مرام او نه تنها هر مسلمان شد مرید
از مسیحی ها مسلمانی چو سلمان آفرید

شاه بود و زندگی میکرد وقتی چون فقیر
واژه ای زیبا به نام شاه مردان آفرید

شامل یک ذره شد یک ذره از لطف علی
با همان یک ذره او خورشید تابان آفرید

سنگ بردل بست شب هااین چنین سنگ محک
از برای سنجش میزان ایمان آفرید

در مصاف مرحب و عبدود و امثالهم
لافتی الا علی در قلب میدان آفرید

بادِ تیغِ ضربه های ذولفقارش در نبرد
در میان لشکر کفار طوفان آفرید

کرد یکتا مرتضی را خلق گرچه خالقش
عاشقانش را در این عالم فراوان آفرید

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 10:30
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( خدا می‌خواست بنویسد که بسم الله یعنی چه!) * داود رحیمی

7577
23

مدح امیرالمومنین(ع) -( خدا می‌خواست بنویسد که بسم الله یعنی چه!) خدا می‌خواست بنویسد که بسم الله یعنی چه!
صراط المستقیمش چیست آیا؟ راه یعنی چه؟
بفهماند به مهر و ماه اصلا ماه یعنی چه!
به شاهان جهان گوید مراد از شاه یعنی چه؟

خدا از خود نوشت و در دلش منظور دیگر بود
که وجه الله و عین الله و بسم الله حیدر بود

خدا می‌خواست در خلقت علی نقش آفرین باشد
علی یک نسخه از ذات خودش روی زمین باشد
خدا می‌خواست از اول که تا آخر چنین باشد
فقط حیدر فقط حیدر امیرالمومنین باشد

از اول تا همان آخر همین را گفت پیغمبر
امیر اصلا به جز حیدر ندارد معنی دیگر

خدا با خلق حیدر جلوه‌ی خود را نشان داده
پس از آن یاعلی گفته به آدم روح و جان داده
طنین یا علی‌هایش عوالم را تکان داده
علی گفته‌است و آرامش به جان این جهان داده

به آدم گفت برخیزد ز جایش یاعلی گوید
و یادش داد هر شب در دعایش یاعلی گوید

علی را حاکم ملک سلیمانی خود کرده
دلش را مخزن اسرار پنهانی خود کرده
نجف را تکیه‌گاه عرش رحمانی خود کرده
و این ایوان طلا را وقف مهمانی خود کرده

هر آن‌کس که نجف رفته‌است مهمان خداوند است
بپرس از من دلیلش را: علی جان خداوند است

علی دروازه‌ی علم نبی، دروازه‌ی قرآن
علی راز همان اعجاز بی‌اندازه‌ی قرآن
علی متن کلام‌الله در شیرازه‌ی قرآن
کلامش مو نمی‌زد با کلام تازه‌ی قرآن

من از نهج‌البلاغه شرح قرآن را درآوردم
از ارکان نمازش روح ایمان را درآوردم

علی معمار این جان و علی معیار ایمان و
علی سالار انسان و علی سردار میدان و
علی اذکار عرفان و علی اسرار قرآن و
علی انوار تابان و علی تکرار یزدان و ...

همه این‌ها علی هست و علی تنها همین‌ها نیست
علی اندازه‌ی فهم زمان‌ها و زمین‌ها نیست

خدا از اول ایجاد تا حالا علی گفته
فقط در وصف حیدر "لا فتی الا علی" گفته
"سلونی" را در این عالم فقط مولا علی گفته
ببین هفتاد دفعه دشمنش "لولا علی..." گفته

دریغا! دشمنانش مرتضی را درک می‌کردند
ولی یاران به هر هنگامه او را ترک می‌کردند

اگر حیدر به یک سو رفت و عالم سوی دیگر رفت
نجات از آنِ آن فردی است که دنبال حیدر رفت
سعادت‌ را هرآنکس خواست با پا نه که با سر رفت
از آن راهی که سلمان رفت و مالک رفت و قنبر رفت

صراط المستقیم است و به جز حیدر صراطی نیست
علی راه نجات است و جز او راه نجاتی نیست

برای پیکر ایمان، امیرالمومنین سر بود
تماشای جمالش از عبادات پیمبر بود
علی معنای قرآن و علی تفسیر کوثر بود
علی ذکر قنوت هر شب زهرای اطهر بود

نبود از عشق تعریفی، علی معشوق زهرا بود
علی داند که عشق و عاشقی مخلوق زهرا بود

کسی که بی علی باشد قیامت کور خواهد بود
رفیق مرتضی در غصه هم مسرور خواهد بود
عذاب از جسم و جان شیعیانش دور خواهد بود
و بدخواه علی پیش خدا منفور خواهد بود

جهنم چیست غیر از اینکه از حیدر جدا باشم؟
بهشتم چیست؟ این که در پناه مرتضی باشم

گدای مرتضی مُلک دو عالم را نمی‌خواهد
اسیر عشق حیدر غیر ازین غم را نمی‌خواهد
دلم از دست حیدر حاجت کم را نمی‌خواهد
از او غیر از ولی‌الله اعظم را نمی‌خواهد

مگو یوسف که بعد از این زلیخا را نمی‌خواهی
میان این‌همه عاشق نگو ما را نمی‌خواهی

برای ماتمی جز ماتم مولا نمی‌سوزم
مرا آتش بزن جانا که جز اینجا نمی‌سوزم
علی شمع است و من گِردش چنان پروانه می‌سوزم
در این دنیا که می‌سوزم در آن دنیا نمی‌سوزم

دلی که پر شد از عشق علی آتش نمی‌گیرد
دل پروانه می‌سوزد ولی آتش نمی‌گیرد

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( تشنه‌کامی که لبِ او رَبَّنا برداشته) * بردیا محمدی

673

مدح امیرالمومنین(ع) -( تشنه‌کامی که لبِ او رَبَّنا برداشته) تشنه‌کامی که لبِ او رَبَّنا برداشته
آب را از چشمه‌سار مرتضی برداشته

از وضوی او حیات جاودانه می چکد
خضر از مَسحِ علی آب بقا برداشته

زحمت خَلقِ تشیُّع را خودش گردن گرفت
بار ما را حیدر از دوش خدا برداشته

کعبه را بی پرده ی مشکی تصور کرده اند
تا علی از شانه های خود عبا‌ برداشته

از زمانی که علی حِین قنوتش اخم کرد
طاق محراب مساجد انحنا برداشته

کار دست قابض الارواح داده وقت جنگ
ذوالفقارش را به قصد حمله تا برداشته

وصله‌پینه فوت و فنِّ کیمیای حیدر است
بارها فضّه ز نعلینش طلا برداشته

روز محشر دست حسرت بر سر خود می زند
هرکه دست از حُبِّ آل مرتضی برداشته

آمده که شیعه ی حیدر،شفیعش فاطمه است
این مُسَبب شد که من را هم هوا برداشته

می توان بر شکِّ قلبش با یقین خرده گرفت
زائری که در نجف قبله‌نما برداشته؟!

در حریمش شاعران سرگرم مضمون یابی اند
جای جای صحن او را محتوا برداشته

گنبد و گلدسته را انسان تجسم می کنم...
گوئیا ایوان‌طلا دست دُعا برداشته

اذن دیدار پسر را هم پدر امضا کند
در "نجف" زائر براتِ "کربلا" برداشته

آن کفن های بهشتی سهم فرزندش نشد
پس برای خود حسینش بوریا برداشته

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( قسم به حضرت الله ، خالق یکتا) * ناصر شهریاری

1209
2

مدح امیرالمومنین(ع) -( قسم به حضرت الله ، خالق یکتا) قسم به حضرت الله ، خالق یکتا
قسم به خالق صحرا و خالق دریا

قسم به خالق صبح و قسم به خالق شب
قسم به خالق لوح و قلم ، قسم به خدا

قسم به نور و به نام هر آنچه از نور است
قسم به ارض و سماوات و کل ما فیها

قسم به نون و قلم ، فجر و تین و والزیتون
قسم به آنکه فرستاده آب و باران را

قسم به پاکی دامان انبیا سلف
قسم به حضرت موسی و حضرت عیسی

قسم به میم محمد قسم به نون نبی
قسم به نور تجلی جلوه ی طاها

که هست روزی عالم به دست شاه نجف
که هست بر همه ی مومنان علی مولا

علی خدا که نه اما خدا نماست علی
علی ست آینه دار خدای بی همتا

خدا به شکل علی در میان مردم بود
همیشه بوده خدا از رخ علی پیدا

خدا به لحن علی با نبی تکلم کرد
در آن میانه ی معراج ، لیله الاسرا

علیست آنکه به دوش نبی گرفته مکان
علی ست آنکه غدیر از دمش گرفته بها

علی ست آنکه به یمنش گدا ، سلیمان شد
علی ست آنکه بقا می دهد به آب بقا

طواف کعبه چه حاصل اگر بدون علیست
علیست کعبه ی کعبه علیست قبله نما

علی ست آنکه خدا را به چشم می بیند
علیست محشر محشر به صبح روز جزا

به کوری همه ی دشمنان آل الله
بود ز روز ازل پرچم علی بالا

هر آنکه حاجت خود از علی طلب کرده
روا شده ست به دستان حضرت زهرا

غبار کوی علی باش تا شوی خورشید
غلام کوی علی باش تا شوی آقا

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:43
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( بی وقفه و بی معطّلی میگویم) * مرضیه عاطفی

439

مدح امیرالمومنین(ع) -( بی وقفه و بی معطّلی میگویم) بی وقفه و بی معطّلی میگویم
با صوتِ رسا و منجلی میگویم

من شوق سؤال «مَن إمامُک؟» دارم
یک عمر اگر علی علی میگویم

  • دوشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 09:18
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( صاحب اسرار «سُبْحان الَّذی اسری» علی است) * سید محمدرضا یعقوبی آل

550
1

مدح امیرالمومنین(ع) -( صاحب اسرار «سُبْحان الَّذی اسری» علی است) صاحب اسرار «سُبْحان الَّذی اسری» علی است
مقصد سیر رسول از مسجد الاقصی علی است

طاق جفت ابروانش "قاب قوسین" رسول
آیت حق در مقام قرب "اَو اَدْنی" علی است

شاهد ما بر علوّش آیه های بَیّنه
بین آیات الهی آیت کبری علی است

«قُلْ هُوَ الله احد» تفسیری از اخلاص اوست
در کمال بندگی یکتای بی همتا علی است

حافظ جان علی «فَالله خَیْرٌ حافظا»
حافظ قرآن به «اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنا» علی است

آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است
ای مسلمانان به قرآن "عُروةُ الوُثقی" علی است

شرح آن را از «اَلَمْ نَشْرَح لَکَ صَدْرَک» بپرس
آنکه شرح صدر می افزود بر طاها علی است

سیرْ در «ما فی السَّموات وَ ما فیِ الارض» کُن
چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی است

با حدیث طِیر، تا اوج خدا پرواز کن
آنکه با این بال ما را می برد بالا علی است
@hosenih
«اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد»
در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علی است

از «اَلَمْ اَعْهَد اِلَیْکم یا بنی آدم» بپرس
تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علی است

آسمان «رَبَّنا اَنْزِل عَلَیْنا مائده»
سفره دار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علی است

نور علمش"علم الانسان ما لم یعلم" است
"علم القرآن"علی و علم الاسما علی است

لوح محفوظ خدا، "من عنده علم الکتاب"
در دو عالم "یعلم الجهر و ما یخفی" علی است

در طریقت، رایت «اِنّا هَدَیْناه السَّبیل»
رهنمای «اَلَّذینَ جاهدوا فینا» علی است

اختر تابندهء «ان علینا للهدی»
ماه ظلمت سوز «واللیل اذا یغشی» علی است

در مقام صدق، سلطان نصیر مصطفی
مالک الملکی که دارد تاج"کرمنا" علی است

نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او
باء «بِسْمِ اللَّـهِ مَجْریهَا وَمُرْ‌سَیهَا» علی است

روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نفس فجر
صاحب قدر و معارج، شاهد اسری علی است

عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام
زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علی است

"یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم"
یا الهی مظهر اسمائک الحسنی علی است

یاد او "تنهی عن الفحشاء و المنکر کند"
در نماز قرب "ذکرالله اکبر" یاعلی است

سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد
رازدار «سبح اسم ربک الاعلی» علی است

بشنو از احمد حدیث حیثما دار علی
تا ببینی هر طرف رو آورد حق با علی است

ذوالفقار اثبات حق و نفی باطل می کند
بی گمان فاروق اعظم در جهان تنها علی است

تیغش «انزلنا الحدید» و ضربتش «بأسٌ شدید»
بهترین توصیف فتحش "لا فتی الا علی" است

خشم او "صب علیهم ربک سوط عذاب"
"و یقول الکافر یا لیتنی کنت تراب"

  • دوشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 09:23
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

مدح امیرالمومنین(ع) -( عقل در مانده در روایاتش) * علی اصغر یزدی

388
1

مدح امیرالمومنین(ع) -( عقل در مانده در روایاتش) عقل در مانده در روایاتش
جهل منکر شدست از بنیاد
در خدایی خویش هم بنده ست
جُمِعَتْ فی صِفاتهٕ اضداد

فکر نان شب یتیمان بود
حاتمی که گرسنه می خوابید
گرچه راه جنون به ما آموخت
بیشتر درس عقل را می داد

زور و زر را طلاق داد علی
سودِ او را همه ضرر دیدند
پیش قومی که کور و کر بودند
در سکوت ست معنی فریاد

قعر زندان علی علی می گفت
بر روی دار هم علی می گفت
میثم اینگونه در دل هر «بند»
با علی بود سر خوش و «آزاد»

ابر و باد و مه و درختان را
خاک و خورشید و حور و انسان را
کُلِّ مخلوق های یزدان را
چه کسی غیر او کُند امداد

ما اسیران کوی او هستیم
جام قالو بَلا به جان زده ایم
وطن ما اگر نجف باشد
قلب ما می شود علی آباد

باده ی ناب کوثری مارا
غرق در موج عشق او کرده
مانده ام در زلالی این جام
از چه رو شیخ می کند ایراد

کوه ایمان علی ست از این رو
عاشق او شدن چه «شیرین» است
هر کسی در طواف او باشد
در ره عشق می شود فرهاد

دست افتادگان غم را جز
لطف مولا کسی نمی گیرد
پای عشق علی و اولادش
تا دلم شد خراب شد آباد

  • دوشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 09:28
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 ایمان دهقانیا

علی ممسوس فی ذات الله -(دلم مشغول او بود و سرم را مشغله میداد) * ایمان دهقانیا

609
0

علی ممسوس فی ذات الله -(دلم مشغول او بود و سرم را مشغله میداد) دلم مشغول او بود و سرم را مشغله میداد
به دورش گشته ایم هروقت اذن هروله میداد

مُعَطَّل که نمیماند کسی بر درب این خانه
به او تا رو زدیم روزیِّ ما با حوصله میداد

به هر کس که گدایش شد به هر کس که به پاش افتاد
خودش جاه و جلال و شأنِ شاه و منزله ميداد

هر آن صیدی که صیّادش شهنشاه نجف بوده
شبیه آهویی سرمست ، خود پا به تله میداد

سوالِ سائلت این بود ، علی عبد است یا معبود
مناجاتش چه زیبا پاسخِ این مسئله میداد

علی "مَمسوسُ فی ذات" است و پاسخ به اَنَا الحَقَّش
عرب قالو بلا میداد ، عجم آری ، بله میداد

نه با دشنه ، نه با خنجر ، نه با تیر و نه با شمشیر
علی با تیغ ابرو جنگ ها را فیصله میداد
.

ایمان دهقانیا

  • دوشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مدح حضرت علی -(جان ناقابل فدای حیدر کرار ها) * محمد حبیب زاده

789

مدح حضرت علی  -(جان ناقابل فدای حیدر کرار ها) جان ناقابل فدای حیدر کرار ها
حیدر کرار آن اعجوبه سردار ها
قهرمان بی بدیل عرصه پیکارها
سر جدا کرده ز دشمن ها مکرر بارها
او که در قلبش نهادینه شده اسرارها
باید این جمله شود سرجمله گفتارها
لعن و نفرین خدا بر تک تک فرارها

حیدر کرار کرار خداوند است و بس
او فقط نزد خدای خویش در بند است و بس...

  • پنج شنبه
  • 29
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

مدح حضرت علی -(کمانِ ابرویِ دلبر، شکار می خواهد) * علی اصغر یزدی

705
3

مدح حضرت علی  -(کمانِ ابرویِ دلبر، شکار می خواهد) کمانِ ابرویِ دلبر، شکار می خواهد
ذبیح می طلبد جان نثار می خواهد

مجال عرضه ی بی دست و پایی ما نیست
شراب عشق علی کُهنه کار می خواهد

رسیده سائل و از او نگین طَلب کرده
رسیده میثم تمار و دار می خواهد

علی معلم تدریس «قاب قوسین» است
فقیرِ کاهلی از او "انار" می خواهد!؟...

شکوهِ پرچمِ ایوان طلای او از باد
نوای هوهو ی بی اختیار می خواهد

چه ظلم ها که بر او روزگار آورده
چه صبر ها که از او روزگار می خواهد

علی کسی ست که "مرحب" مقابلش از ترس
به تنگ آمده، راه فرار می خواهد

نخواست دشمن او والی ولایت را
نخواست آن چه که پروردگار می خواهد

علیست نام خدا در شناسنامه ی عشق
مرا ببخش ، دلم گَه گُدار می خواهد...

که جای کعبه به صحن نجف کنم سجده
جنون بندگی ام، سنگسار می خواهد

قسم به لوح و قلم هر بلند بالایی
ز خاک پای علی اعتبار می خواهد

چهار فصل دلم را خدا به لطف علی
بهار خواسته است و بهار می خواهد

خیال خال علی خواب مَخمَلی را بُرد
که این معادله، شب زنده دار می خواهد

به کوه کندن فرهاد غبطه خواهم خورد
که شهد عشق علی پشتکار می خواهد

فقیر و خسته و درمانده و پریشانم!
چه عاشقانه مرا زلف یار می خواهد

تمام هستی خود را که باختم،گفتم:
چه چیز دیگری از من قمار می خواهد؟!...

اگر که پاسخ من را به تیغ هم بدهد
ببوسم آن چه لب "ذوالفقار" می خواهد

ادامه دادن این شعر کار شاعر نیست
حِسان و حِمیَری و شهریار می خواهد

شبیه حضرت آدم همیشه عاشق او
کنار صحن و سرایش مزار می خواهد

دعای آخر عشاق او فقط فرج است
ظهور صاحب مان، انتظار می خواهد...

  • یکشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

در مدح حضرت علی(ع) -(خوش آن زبان که شب و روز یا علی گوید) * محمود ژولیده

544

در مدح حضرت علی(ع) -(خوش آن زبان که شب و روز یا علی گوید) خوش آن زبان که شب و روز یاعلی گوید
به هر بهانه سخن گفت، با علی گوید

ز مصطفی که علی دوست تر نمیابیم
همیشه حضرت بدرالدجی علی گوید

نه در زمانِ شهادت، که بعدِ جان دادن
هنوز فاطمه، یا مرتضی علی گوید

نه از غدیرِ خُم، آری، ز صبح روز ازل
که تا قیامِ قیامت خدا علی گوید

به روزِ بدر و اُحد، روزِ خندق و خیبر
مَلَک مَلَک به فلَک، یک صدا علی گوید

به ذوالفقار قسم، در صف یمین و یسار
عجیب نیست که شیر خدا علی گوید

حسن به غزوه ی صفین و نهروان و جمل
حسین در همه ی کربلا علی گوید

ز جبرئیل بپرسید، خوب میداند
که فطرتِ بشر از ابتدا علی گوید

قسم به مادرِ سادات، مادرم میگفت:
که هفت پشتِ پدرهای ما علی گوید

همینکه دست به زانو گرفتم از طفلی
دل و زبانم از آن روزها علی گوید

سرم به سنگِ لحَد هم که میخورَد، آنروز
زبانم از سرِ خوف و رجا علی گوید

سئوالِ آن دو ملَک، هر چه بود، میگویم:
جواب های مرا، با شما علی گوید

خَموشم و به جوابِ سئوالِ “مَن رَبُّک”
نمیدهم نظری هیچ، تا علی گوید

شنیده ام که میایند، چارده معصوم
سلام میدهم و مصطفی علی گوید

چقدر امام حسن، سفره اش کریمانه است
به هر حسن حسنم، مجتبی علی گوید

اگر چه نوکرِ ناقابلم، ولی ارباب
همه حساب و کتابِ مرا علی گوید

هزار مرتبه رفتم، زیارتِ سلطان
هزار مرتبه جایش، رضا علی گوید

مدافعِ پسرِ فاطمه، اگر باشم
لبم به صحنه ی پیکار، یاعلی گوید

  • جمعه
  • 7
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مدح امیر المؤمنین -(اى ماه نجف/دخيلم اى شاه نجف) * محمد حسین مهدی پناه

946

مدح امیر المؤمنین -(اى ماه نجف/دخيلم اى شاه نجف) اى ماه نجف/دخيلم اى شاه نجف
تا عرش خدا/ مى روم از راه نجف
دستم سوى تو/ جانب درگاه نجف
اى حضرت عشق/ اى اسدالله نجف

در طربم،تاب و تبم، ذكر لبم حيدر
ماندم كه خدا يا بشرى، در عجبم حيدر

حقاً حقا/ على مولا مولا
...

اى شير خدا/مرد علمگير خدا
در دست تو هست/ ز ازل شمشير خدا
آقاى من اى/ شكوه تدبير خدا
در آينه ات/ جلوه ى تصوير خدا

شمس و ضحى،شاه وفا،قبله نما حيدر
اى لنگر بر ارض و سما،سيدنا حيدر

حقاً حقا/ على مولا مولا
...

اى بال و پرم/ خاك درت تاج سرم
اى شاه كرم/ منقلبم منتظرم
من در به درم/ ببر مرا تا به حرم
مهر و قمرم/ ز غير تو بى خبرم

نحن معك،ذكر ملك،شاه فلك حيدر
حكاك ازل روى دلم نموده حك حيدر

حقاً حقا/ على مولا مولا

  • شنبه
  • 8
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 21:34
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(یاد داده مادرم از کودکی نام تورا...)*محمدجوادطهرانی نوبندگانی *

661

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(یاد داده مادرم از کودکی نام تورا...)*محمدجوادطهرانی نوبندگانی دل‌علی،دلبر علی،دلدارِبی‌همتا علی‌ست
سَرعلی،سَروَرعلی،والی‌علی،والاعلی‌ست

از خدا و با خدا و در خدا و تا خدا ست
شاهبیتِ‌ شعرِعالم، عالیِ‌اعلا علی‌ست

هم امیرالمؤمنین و هم امام‌المتّقین
حیدرِکرّار وصفدر،حضرت‌ِمولا علی‌ست

اوَّلُ‌مَن‌آمَنَ‌بِالله و وَجهُ‌الله اوست
جلوه‌ی‌جمعِ‌جمالِ عشق سرتاپا علی‌ست

بی‌گمان تنها دلیلِ آفرینش فاطمه ست
لاجَرَم هستی‌بداند همسرِ زهرا علی‌ست

از غدیرِ خُم ، قیامِ کربلا آغاز شد
پایه‌و بُن‌مایه‌ی فرهنگِ‌عاشورا علی‌ست

تک‌شعارِ رزمِ ‌او:"لا سیف اِلّا ذوالفقار"؛
شعرِنابِ‌اقتدارش: "لا فتی اِلّا علی"ست

یاد داده مادرم از کودکی نامِ تو را
هرکجاکارم‌گره‌خورده‌ست‌ذکرم‌یاعلی‌ست

در کنارِ "فوقَ ایدیهم" ، "یدالله" است او
در میانِ دست‌ها بالاترین بالا علی‌ست

در مسیرِ‌زندگی تنها علی مشکل‌گشاست
رُخ‌متاب‌وغم‌مخورروبَرمگردان‌تاعلی‌ست

شیرِمردان،شیرمردانِ‌جهان‌را مقتداست
شبروانِ‌عشق‌را شیداترین‌شیدا‌ علی‌ست

در طریقِ‌ پاک‌بازانِ‌جهان سرسلسله‌ست
در مرام‌و مسلکِ‌رندان‌فقط آقا علی‌ست

من‌که دنیا را به‌عشقِ‌ مرتضی‌ دل‌بسته‌ام
بی‌گمان‌ روزِ قیامت‌هم‌حسابم‌ با علی‌ست

#محمد_جواد_طهرانی_نوبندگانی

  • چهارشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 14:06
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح حضرت علی(ع) -(چو خواهی شوی ایمن از هر بلا) * کربلایی حسن آخوندی

337

مدح حضرت علی(ع) -(چو خواهی شوی ایمن از هر بلا) چو خواهی شوی ایمن از هر بلا
شوی در دو عالم زغمها رها
بگو از دل و جان به صوت جلی
امیر زمین و زمان یا علی
علی رهبری عاشق و سخت کوش
سرا پا وفا عاطفه جنب و جوش
علی بی تجمل علی ساده پوش
به شبها طعام یتیمان به دوش
زند سر به مستضعفان در خفا
بگو از دل و جان به صوت جلی
امیر زمین و زمان یا علی
من از وصف او هر چه گویم کم است
همه گفته ها قطره ای از یم است
به آلام دل نام او مرهم است
بدون علی زندگی برهم است
فقط گویم این جمله را بر ملا
بگو از دل و جان به صوت جلی
امیر زمین و زمان یا علی
علی در دو عالم ولی خدا
بهشت خدا بی علی بی بها
علی مظهر عشق و مهر و وفا
علی بحر جود و عطا و سخا
چو خواهی آخوندی ز ایزد شفا
بگو از دل و جان به صوت جلی
امیر زمین و زمان یا علی

  • چهارشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

یا امیرالمؤمنین -(باقلب بی قرار تورا میزنم صدا) * محمد حبیب زاده

582

یا امیرالمؤمنین -(باقلب بی قرار تورا میزنم صدا) با قلب بی قرار تو را میزنم صدا
با عشق بیشمار تو را میزنم صدا

مانند میثمی که به عشقت به دار شد
حتی به پای دار تو را میزنم صدا

مست از دم توام شده ام ساکن نجف
هر گوشه و کنار تو را میزنم صدا

کعبه به عشق توست اگر سینه چاک کرد
من می درم هزار تو را میزنم صدا

یکشنبه های عشق دم ایوان نشسته ام
آقای ذوالفقار تو را میزنم صدا

با دست خالیم به درت التجا کنان
ای شاه روزگار تو را میزنم صدا

عشق من و نجف شده خوشبختی مدام
با لحن عشق سوی علی می دهم سلام...

  • یکشنبه
  • 23
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

مدح مولا امیرالمومنین(ع) -(بنا شده ست زمین و زمان بنام علی) * محمد قاسمی

815

مدح مولا امیرالمومنین(ع) -(بنا شده ست زمین و زمان بنام علی) بنا شده ست زمین و زمان به نام علی
گرفته است قوام این جهان به نام علی

برای اینکه مُشخّص شود عیـار دقیق
شدند خَـلق خدا ، امتحان به نام علی

به دفتر ازلیّت به کِلْـکِ قدرتِ خویــش
نوشته رب،همه کون و مکان “به نام علی”

همیشــه محوِ تماشای آسمان هائیم
که بوده رونقِ هفت آسمان به نام علی

به احترام علی بسته شد درِ دوزخ
گشوده شــد درِ باغ جَنــان به نام علی

نشانه ای ست برای حلال زادگیَـش
همین که طفل گُشـاید زبان به نام علی

چگونه نام کسی جز علی ست بر لب او ؟
کسی که خورد چو ما آب و نان به نام علی

دُرست با وسطِ خــال می کند برخورد
همین که تیــر پَــرَد از کمان به نام علی

بگو که أشــهدُ أنّ علـی ، ولیُّ الله
گرفته چونکه هُویّت اَذان ، به نام علی

به ترس و جبر نبوده ست ، واقعاً قلبی ست
ارادت همه ی شیعیان به نام علی

سِزد ز چوبه ی دارش رُطب به بار آید
که داده میثم تمّـار ، جـان به نام علی

دعا کنید! که روزی وقوع خواهد یافت
ظهور حضرت صاحب زمان به نام علی

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح حضرت علی -( الم نشرح لک الحیدر و ما ادراک ما حیدر) * محمد حبیب زاده

1013
2

مدح حضرت علی  -( الم نشرح لک الحیدر و ما ادراک ما حیدر) الم نشرح لک الحیدر و ما ادراک ما حیدر
علی کرده تجلی در خدا و نفس پیغمبر
علی درس خدا داده ازل تا عرصه محشر
علی بوده یدالله و ز جا کنده در از خیبر
علی هم در خدا بوده خدا هم در دل حیدر

علی مصداق زیبایی ز رب العالمین بوده
که گردنبند زهرا یا امیرالمومنین بوده...

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مدح امیر المومنین -(در نجف انتظار لازم نیست) * محمد حبیب زاده

301

مدح امیر المومنین -(در نجف انتظار لازم نیست) در نجف انتظار لازم نیست
مستی بیشمار لازم نیست

فاطمه جان نثار شیر خداست
پس دگر جان نثار لازم نیست

لقبی خواستی به او بدهی
غیر پروردگار لازم نیست

خَم ابروی مرتضی تا هست
پس دگر ذوالفقار لازم نیست

تا علی افتخار خلقت شد
واژه ی افتخار لازم نیست

میثمِ عشق روی دار علیست
عاشق سربه دار لازم نیست

تا بهشت خداست کوی نجف
با بهشت هم جوار لازم نیست

تا علی هست در دل میدان
نعره ی الفرار لازم نیست

تا امیری همه غلام توایم
تا قیامت همه به نام توایم..

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مدح حضرت علی -(علی ست مظهر ذات خدای لم یزلی) * محمد حبیب زاده

1067
1

مدح حضرت علی  -(علی ست مظهر ذات خدای لم یزلی) علی ست مظهر ذات خدای لم یزلی
جمیع کل صفات خدای لم یزلی

همان که فوق بشر بوده فوق باورهاست
همان که معجزه اعظم پیمبرهاست

همانکه فاطمه را ذوالفقار دارد او
رخی به صورت پروردگار دارد او

همانکه دست خدا دست بیعتش داده
به دست قدرت خود اوج هیبتش داده

همانکه معنی ایاک نستعین بوده
میان خلق خداوند برترین بوده

همانکه خضر نبی را خودش معمم کرد
برای سیر و سلوکش رهی مجسم کرد

همانکه حضرت عیسی مرید او گشته
به عشق حیدر کرار گشته سرگشته

همانکه که به شده سینه چاک دلبری اش
دریده سینه ز شوق جلال حیدری اش

همانکه اب وضویش چکید و زمزم شد
نگین خاتم دستان دست خاتم شد

همانکه معرکه ها را شکار می کرده
خدا به خلقت او افتخار می کرده

همانکه دست خدا را در آستین دارد
همیشه دغدغه ها از برای دین دارد

همانکه محض رضای خداست هر عملش
همانکه حضرت حق را گرفته در بغلش

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

در مدح حضرت علی(ع) -(سوالی کردم از یک مرد پیری) * حاج اصغر فرشچی

534

در مدح حضرت علی(ع) -(سوالی کردم از یک مرد پیری) سوالی کردم از یک مرد پیری
که دنیا دیده ای روشن ضمیری

اگر باشد به کفّه در ترازو
گزین گردد برآن الفاظ نیکو

دگرکفّه چه باید بر نشیند
که شاهینش عدالت برگزیند

بگفتا واژه هائی را بیان کن
هرآنچه درضمیرداری عیان کن

تمامِ واژه ها را کردم عنوان
شمردم این چنین الفاظ خوبان

موحّد بر خدا" از خود جدائی
وفا داری "عبادت "پارسائی

جوانمردی "سخاوت" جانفشانی
نکوکاری" صداقت " مهربانی

سخندانی" شعور و " علم و ایمان
توانائی "فراست "خیر و احسان

شهامت "حشمت و " شوکت قناعت
کمال و " معرفت" عزّت " مناعت

حیا "الفت" وقارو " عدل و دانش
صفا و" صلح وصبرو" فضل و بینش

تلاش و" انضباط "ایثار محبّت
رضامندی "تواضع " وقرو رحمت

بگفتا پیرمرد ِ خوب پندار
نویسد واژه هارا چند خودکار

کنون از دل کنم من برتو اظهار
ترازو را مده بیهوده آزار

به املاء گر شود الفاظ دفتر
کفایت میکند در کفّه (حیدر)

بو گون حیدرگلوب دنیایه رهبر
علیدور اسمی چون اللهَ مظهر

بو مولود عشقینه دوت الده ساغر
گوز آچماقدا اولوبدی ذکری اکبر

آچوب گوز کعبه ده بو روح پرور
اولوب هم کعبیه هم عرشه زیور

بو نوعی ایستیوب پروردگاری
تاپا" تا اوز ایویندن اعتباری

صلوة اولسون گرک دلده شعاری
توکر قان جبهه لرده ذلفقاری

اولان عرش حقه لنگر علیدور
تمام عالمه رهبرعلیدور

بوصاحبدورتمام لفظ ِبهینه
اولانماز بیرنفربوندان قرینه

اونی بسم اللهَ نطقه سایوللار
ولیّ و مرتضی اسمین یایوللار

اونون وار رجعَتی بعدِ مماتی
یازولموش لوحیده واردورحیاتی

ایدوب شأنینده قرآن آیه نازل
گلوبدورتا اولاحلال مُشکِل

اودور( عدلی)یازارمدحینده اشعار
بوطرزیلن ایدر اوز عشقین اظهار

  • جمعه
  • 19
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

مدح حضرت علی(ع) -(کسی نبود تا بگوید لا اله الا الله ) * حاج اصغر فرشچی

316

مدح حضرت علی(ع) -(کسی نبود تا بگوید لا اله الا الله ) کسی نبود تا بگوید لا اله الالله
اگرنبود وجود و جود ِعلی ولی الله

به غیرعلی کیست که شهرعلم را نُه باب
درآسمان فضیلت آفتاب عالمتاب
اوست که مریدانش رفته اند راه صواب
اوست آموخته به لقمان درس حکمت و آداب
اوست هوای وصالش قلب را کند بی تاب
کسی نبود تا بگوید لا اله الالله
اگرنبود وجود وجود علی ولی الله

علی که وجود او نوراست به صورت انسان
علی که وصی رسول و شیرحضرت یزدان
علی که درشجاعت او همگان درتعجّب وحیران
علی که ولایت او نامۀ اعمال را میزان
علی که شافع محشراست و آیۀ غفران
کسی نبود تا بگوید لا اله الالله
اگرنبود وجود وجود علی ولی الله

علی که حرم سرای خدا را محرم اسرار
علی که روزِروشن نمود به کافران شب تار
علی که اسد به ثری به سما حیدر کرّار
علی که خوابید درفراش رسول به لیلۀ غار
علی که دوست ودشمن نکرده این وَقعَه را انکار
کسی نبود تا بگوید لا اله الالله
اگرنبود وجود وجود علی ولی الله

علی که درمصاف میگرفت بدست خود لوا
پیشرولشکراسلام و قرآن بود همه جا
دَم حُسام دو تیغش محشری می کرد به پا
علی که درنمازصبح شهید است و جان فدا
( عدلی) جلیست کلامت کس نمی کند حاشا
کسی نبود تا بگوید لا اله الالله
اگرنبود وجود وجود علی ولی الله

  • جمعه
  • 19
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 ودود آذرین خلخال

در مدح حضرت علی (ع) -(كيست علي؛ چشمـۀ جوشان عشق ) * ودود آذرین خلخال

361

در مدح حضرت علی (ع) -(كيست علي؛ چشمـۀ جوشان عشق ) كيست علي؛ چشمـة جوشان عشق
كيست علي؛ دفــتــروديــوان عشق
كيست علي؛ نـاطــق قـــرآن عشق
كيست علي؛ حـاكـــم ديــوان عشق
كيست علي؛ لــؤلــؤ مـرجان عشق
اوســت وفــادار بــه پــيـمـان عشق

كيست علي؛ آيــت عــشق و صـفا
كيست علي؛ آيـــنــــة كـــبـــــريــا
كيست علي؛ عــاشـــق روي خــدا
كيست علي؛ عــشــق جـليّ و خـفا
كيست علي؛ جــلــوة عـشــق خــدا
مـيـر و سـپـهدار و نـگـهـبـان عشق

كيست علي؛ درد جـــهــان را دوا
كيست علي؛ بــا غــــم دل آشــنــا
كيست علي؛ بـــا فــقــرا هــمـنــوا
كيست علي؛ شـــافـــع روز جــزا
كيست علي؛ مـنـبـع جـود و عـطا
زنده به عشـقـش شـده ايـمان عشق

كيست علي؛ عــابــد شب زنده دار
كيست علي؛ مـــرد خــدايــي تـبـار
كيست علي؛ آن يــَـل دُل دُل سـوار
كيست علي؛ بـهـر نــبـي غـمگسار
كيست علي؛ مــحـــو رخ كـردگـار
نيست حـريف تــو به مـيـدان عشق

كيست علي؛ هـمـدل پـيـغـمـبراست
كيست علي؛ فاطمه راهـمـسراست
كيست علي؛ عـلـم نـبي را دراست
كيست علي؛ هـمـسـراوكـوثـراست
كيست علي؛ قامـت او مـحشراست
نــســخـة اوعــلـــّت درمـــان عشق

كيست علي؛ لنگــرهـفـت آســـمان
كيست علي؛ غـنـچـة بـاغ جــنــان
كيست علي؛ نــور زمـيـن و زمان
كيست علي؛ بــرتــن عـشـّاق؛جان
كيست علي؛ ســيـّد پِـيـر و جــوان
دســـت يــــداللـّـهــي دربـــان عشق

  • جمعه
  • 26
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 10:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

در مدح حضرت علی(ع) -(ای که از مولا علی دم میزنی) * رامین محمد زاده

871

در مدح حضرت علی(ع) -(ای که از مولا علی دم میزنی) ای که از مولا علی دم میزنی
بهره چه حالم تو برهم میزنی
عاشق مولا شدن کار تونیست
چونکه فتنه بردو عالم میزنی
حال تو در روز محشر دید نیست
چون یتیمان را سرک کم میزنی
نار دوزخ را تویی هیزم گشش
آمدی از جنت اش دم میزنی ؟
مرتضا را از دلت بیرون مران
پشت پا بر آب زمزم میزنی
دست خود از دامن مولا مکش
آتشی بر قلب خاتم میزنی
حق باطل را همه معنا علیست
پس چرا سودای صد غم میزنی
تیر چشمت را هدف گیری بکن
بر دل شیطان مسلم میزنی
گر علی همراه تو باشد چرا
این چنین آهنگ ماتم میزنی
نام حیدر درد عالم را شفاست
دم ز لطف پور مریم میزنی ؟
چون (پریشان) بردلت حیدر نویس
پرچمی برعرش اعظم میزنی

  • پنج شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

در مدح حضرت علی(ع) -(جان علی؛جانان علی؛ای یار مظلومان علی) * رامین محمد زاده

531

در مدح حضرت علی(ع) -(جان علی؛جانان علی؛ای یار مظلومان علی) جان علی؛جانان علی؛ای یار مظلومان علی
دل تویی؛مشکل تویی؛مشکل گشای جان علی

ای صفـا ؛ ای مه لقا ؛ ای کُـل خلقت را بها
دل تویی؛دلبـر تویی؛درد مـرا درمان علی

یار علی ؛ دلدار علی ؛ ای معـدن ایثار علی
در تویی؛کوثر تویی؛بر روح زهرا جان علی

به تویی؛بهتر تویی؛بهتر ز هر گوهر تویی
جان تویی؛ قران تویی؛ای معدن عرفان علی

عزتی؛ حیثیتی ؛ شـأن و وقـار و شهرتی
برتـری؛همچـون زَری؛ای مرد با ایمان علی

ای علی ؛ ای منجلی ؛ در شـأن عزت اولی
حیـدری؛همچون یلی؛عِینُ و یَد جانان علی

مَه تویی؛شاهم تویی؛ جانا یَداللهم تویی
کن نظـر؛باشد ثمر؛ بر درد من درمان علی

  • پنج شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

در مدح حضرت علی(ع) -(ای وجود آفرینش قطب خلقت یاعلی) * مجید قلعه بیگی

518

در مدح حضرت علی(ع) -(ای وجود آفرینش قطب خلقت یاعلی) ای وجود آفرینش، قطب خلقت یاعلی
ناخدایِ فُلک تقوا و ولایت یا علی

صاحب علم لدونـنی، حافظ ارکان دین
شهسوار لافتیٰ، ربّ الشجاعت یا علی

من «فقیـــــــــرِ» مستمندم، خادم درگاه تو
بارها کردی فقیران را حمایت یا علی

عاجزم از وصف تو، ای شهریار عالمین
ناقص العقلم کنم اینگونه خدمت، یاعلی

تو رموز سرنوشتی، نه خدایی نه بشر
می شود با تو قیامت، وه قیامت یا علی

تو امیرِ کائناتی، هسته ی مطلق تویی
تو صراط المستقیمی، بهر جنّت یاعلی

آدم از نور تو شد آدم، نکردم من غلو
از تو آدم شد، گرفت عزّ و شرافت یاعلی

عیسیِ مریم مگر از دم، دمی میزد سخن
تو به او در لامکان کردی عنایت، یاعلی

کهکشان و عرش و فرش و جنت و کرّوبیان
در حضورت میکند، عرض ارادت، یاعلی

بیت الأعلیٰ زادگاهت، با خدا هم خانه ای
انبیا حیران شده بر این مقامت، یاعلی

گفته طاها، لا امیرالمومنین اِلّا علی
حک شده با خطِّ زر بر باب جنّت، یاعلی

آه از آن ساعت که مسجد قتلگاهت شد، دگر
دفن شد در کوفه با تو، آن عدالت یاعلی

بعدِ تو آمد به عرصه، حاکمان زر پرست
بر یتیمان هم نشد، رحم و مروّت یاعلی

ظاهراً فرقِ تو اما، باطناً وجدان شکست
منبر و عمّامه ها هم گشت غارت، یاعلی

با لباس مصطفی بر جای پیغمبر نشست
با سلام و تهنیت ها، شد خیانت یاعلی

من چه گویم عاجزم، مهدی شده خونین جگر
صبر او چون زینبی دارد حکایت، یا علی

نیمۀ شب گشته و حیران قلم، گریان «فقیـــــــر»
از شما دارد فقط چشم کرامت، یاعلی

  • یکشنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 22:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع* -(دلبر شدی تا عاشقانت دم بگیرند..) * محسن راحت حق

736

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع* -(دلبر شدی تا عاشقانت دم بگیرند..) دلبر شدی..تا عاشقانت دم بگیرند
با گفتنِ نامت ز دلها..غم بگیرند
سرور شدی تا اینکه بر دلها نشینی
تا اختیار ..از عالم وآدم بگیرند
گریه کُنان و سینه چاڪانت همیشه
از گریه ی بر تو فقط زمزم بگیرند
مجروح ها بیمارها..در هر شرایط
با یا علی و یاعلی مرهم بگیرند

شاهِ نجف الحق که آقا ..برترینی
تو لایقِ لفظِ امیرالمومنینی

مهرِ تو باعث شد که سر بالا بگیرم
چون قطره بودم آمدم دریا بگیرم
با این ارادت هایِ بسیاری که دارم
آخر ز دستِ فاطمه امضا بگیرم
من هیچ بودم آبرو از تو گرفتم
نوکر شوم با عشقِ تو معنا بگیرم
باعث شده یک گوشه ی چشمانت آقا
تا بهرِ خود هم چهره ای زیبا بگیرم
حبّ ِ تو دارایِ خواصّ بی شماری ست
من آمدم جا در دلِ طاها بگیرم

با ذڪرِ خود بر قلب ها تاب و قراری
شیرخدا..باور کن همتایی نداری

ما شیعیانت را به هر حالی..دعا کن
در روزِ محشر زودتر آقا سوا کن
هستی قسیم النّار و الجنّه ..یقیناً
ما را ز طیفِ دشمنان..فوراً جدا کن
دیدی اگر یک گوشه ای زار و حزینم
بابای خوبیها شدیداً اعتنا کن
مانند فرزندی که کج رفته ..شکسته
ای آشنا لطفی به سویِ آشنا کن
شاه نجف دارم تمنّایی اگر شد
این نوکرت را راهیِ کرببلا کن

تکمیل کن الطاف خود سمتِ گدا را
پایِ پیاده از نجف تا کربلا را

  • چهارشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(خاک در قنبرم، حیدری ام حیدری...) * محمد جواد شیرازی

1211
2

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(خاک در قنبرم، حیدری ام حیدری...) خاک در قنبرم، حیدری ام حیدری
ریزه خور این درم، حیدری ام حیدری

رزق به دستان اوست، ساقی و صاحبْ سبوست
مست میِ کوثرم، حیدری ام حیدری

از دم قالوا بلىٰ، با کرم مرتضی
فاطمه شد مادرم، حیدری ام حیدری

اصلِ اصول خداست ، نفسِ رسول خداست
شیعه ی پیغمبرم، حیدری ام حیدری

به چه مبارک شده، با خط خوش حک شده
بر روی انگشترم، حیدری ام حیدری

مِهر علی منجلی است، حجت سید علی است
پشتِ سر رهبرم، حیدری ام حیدری

هرکه بپرسد مرا، کیست تو را ناخدا؟
نام علی می برم، حیدری ام حیدری

راه و مسیرم علی است، نور ضمیرم علی است
نعره کشد باورم، حیدری ام حیدری

قهر کند یا عطا، درد دهد یا شفا
هر چه دهد می خرم، حیدری ام حیدری

حب علی آبروست، صحن نجف آرزوست
در به در حیدرم، حیدری ام حیدری

ذکر علی چون عسل، شد سخنم از ازل
تا نفس آخرم، حیدری ام حیدری

  • چهارشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 18:11
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد جواد خراشادی زاده

امیرالمؤمنین(ع)، مدح -(دلی که از ازل افتاده دست مرتضی کارش...) * محمد جواد خراشادی زاده

412
1

امیرالمؤمنین(ع)، مدح -(دلی که از ازل افتاده دست مرتضی کارش...) دلی که از ازل افتاده دست مرتضی کارش
قیامت غصه ای هرگز ندارد بین طومارش

همیشه جور عاشق را به پای عشق بگذارند
دلم گرم است تا وقتی که حیدر هست دلدارش

بهشتی را که میگویند زیرش نهرها جاری‌ست
گرفته با نگاه مرتضی سرچشمه انهارش

خدا یکتاست، او بنده است، اما تا قیامت هم
نمی‌آید دوباره در جهان مانند و تکرارش

پس از هر وحی قبل از آنکه برگردد به سمت عرش
می آید جبرئیل و میگذارد سر به دیوارش

تمام انبیا را او کمک کرده است در سختی
رسیده در روایات مناقب ذکر اخبارش:

همان که بوده قبل از خلقت انسان در این دنیا
همان که دیده آدم جلوه ای از نور و آثارش

خلیل الله چون با آتش و هیزم مواجه شد
توسل بر علی کرد و نجاتش داد از نارش

کلیم الله وقتی که عصایش را به دریا زد
دلش خوش بود در آن لحظه که حیدر بود یارش

مسیحا گر شفا داده است بیماری، دلیل آن
فقط بوده است ذکر "یاعلی یاهو" ی بسیارش

علی خوابیده جای مصطفی آن شب که پیغمبر
فلانی را ز ترس جان خود برده است در غارش

همان کس که پیمبر خوب میدانست بی دین است
همان کس که از اول بوده روشن کل آمارش

زمانی که بنا گشته است عرش حضرت خالق
ملائک کارگر بودند و حیدر بوده معمارش

علی آن نقطه ی در زیر بسم الله قرآن که
مدار آسمان چرخیده عمری حول پرگارش

کسی که منکر مولا شد و حس کرد ایمان را
یکی باید بیاید تا کند از خواب بیدارش

علی تنهای تاریخ است جا دارد بمیرم من
برای استخوان در گلو و چشم پر خارش

علی تنهاست اما خوب میدانست در خانه
که روشن می‌شود با خنده ی زهرا شب تارش

دلا هرجا که هستی رو به وادی السلامش کن
به امیدی که باشی باز هم در بین زوارش

رسیدن تا نجف سخت است اما زنده ام عمری
به امیدی که وقت مرگ آسان است دیدارش

چشیدم؛ شوری خاک نجف انگار علت داشت
که سگ تطهیر میگردد چو افتد در نمکزارش

  • چهارشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 18:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد