حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس

حضرت علی(ع) -(با صداقت باش یارِ ما شوی) * سید حسن خوشزاد

1425

حضرت علی(ع) -(با صداقت باش یارِ ما شوی) با صداقت باش یارِ ما شوی
لاف با عاشق مَزَن رسوا شوی

کارِ ما بر سِرّ حق پِی بردن است
در سبوی معرفت مِی خوردن است

بی رخِ ساقی جهان باقی مباد
لحظه ای میخانه بی ساقی مباد

حُرمَتِ میخانه از مستی بُوَد
حقِ مِی بِشکستن از پَستی بُوَد

ما نه آن دُردی کِشِ ساقی کُشیم
ما فقط در سایه ی ساقی خوشیم

رمز و راز ِ عشق با عاقل مگو
حرفِ مِی با مردمِ جاهل مگو

در بهاران صحبتی از دِی مکن
جاهلان را با خبر از مِی مکن

مِی که ما گوئیم مستی آورد
نیستی ، نِی ، بلکه هستی آورد

مِی که ما گوئیم صاف است و زلال
این چنین مِی را خدا کرده حلال

مِی که ما گوییم داروی دل است
مِی چه مِی؟ حلّالِ صد مشکل است

مِی که ما گوییم خالص کوثر است
آن بلورین جام دستِ حیدر است

مِی که ما گوئیم لطفِ حق بُوَد
لطفِ حق در مستیِ مطلق بُوَد

می که ما گوئیم عاری از ریاست
مست از این مِی انبیاء و اولیاست

مِی که ما گوئیم الطافِ جلیست
مستیِ این مِی ، فقط یک یا علیست

ساقی ما در سقایت اوّلیست
تا ابد مولای سرمستان علیست

مِی که ما گوئیم زهرا می دهد
با تولّی و تبرّی می دهد

مِی که ما گوییم دستِ فاطمه است
ساقیش مولاست ، مستِ فاطمه است

مِی که ما گوئیم صهبای ولاست
ساقی و میخانه اش در کربلاست

مِی که ما گوئیم پُر سوز و تب است
ان بلورین جام ، دست ِ زینب است

مستی (خوشزاد) از این مِی بُوَد
دیدن ساقی چه داند کِی بوَد

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

در مدح حضرت علی(ع) -(بزرگ مایه‌ی ایجاد قادر ازلی) *مرحوم نورالله عمان سامانی اصفهانی

711

در مدح حضرت علی(ع) -(بزرگ مایه‌ی ایجاد قادر ازلی) بزرگ مایه‌ی ایجاد قادر ازلی
ز نور پاک جمال محمدست و علی

ز نور پاک جمال محمد و علی‌ست
بزرگ مایه‌ی ایجاد قادر ازلی

دو دست کار کنند این دو دستیار وجود
از این دو دست قوی، دستگاه لم یزلی

بصورتند دو، لیکن بمعنی‌اند یکی
مبینشان دو، که باشد دوبینی از حولی

بکوب حلقه‌ی طاعت، در مدینه‌ی علم
کننده‌ی در خیبر ببازوان یلی

چو در گشوده شد آنگه بشهر، یابی راه
بلی، بری به نبی راه، با ولای ولی

نبی کند زولی قصه، چون گلاب از گل
ببو بصدق و رها کن طبیعت جعلی

زمانه گرچه سر ابتذال دین دارد
چگونه غیرت حق تن دهد به مبتذلی

گرفتم آنکه شود در زمانه منکر نور
عنان دل سوی ظلمت کشاند از دغلی

چو آفتاب فروزان ز شرق کرد طلوع
شود چه عاید خفاش غیر منفعلی؟

بود محال کزین بادها فرو میرد
چراغ طلعت حق، با کمال مشتعلی

خدیو آئین یعسوب دین که چرخ برین
بر رهیش ز خورشید دوخته حللی

نسیم تربیت او بود که در مه سال
کند بباغ گهی عقربی گهی حملی

شراب تقویت او بود که در شب و روز
کند بکام گهی حنظلی گهی عسلی

چوب بندگی طلبید از فلک، دو دست قبول
بسینه زد که: لک الحکم و الاطاعة لی

کنند هر دو ز یاقوتی ادعا لیکن
چه مایه فرق که از اصلی است تا بدلی

دو کوکبند، فروزنده لیک چندین فرق
میان عالم برجیسی ست با زحلی

بجز ولایت او قصد حق نبد ز الست
بکاینات که گفتند در جواب: بلی

شها مدیح تو واجب شده‌ست عمان را
ز جان ودل، نه بذکر خفی و بانگ جلی

  • دوشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت علی(ع) -(من ار به قبله رو کنم، نظر به سوی او کنم) * فواد کرمانی

3884
12

در مدح حضرت علی(ع) -(من ار به قبله رو کنم، نظر به سوی او کنم) من ار به قبله رو کنم، نظر به سوی او کنم
اقامه صلوه را به گفتگوی او کنم
گر از وطن سفر کنم، سفر به سوی او کنم
ز حج بیت بگذرم، طواف کوی او کنم
کز احترام مولدش، حرم شده است محترم

الا که رحمت آیتی ز رحمت علی بود
همه کتاب انبیا، حکایت علی بود
بهشت و هر چه اندر او عنایت علی بود
اجل نعمت خدا، ولایت علی بود
در این ولا بگو نعم، که هست اعظم نعم

شهی که از لسان او خدا کند خطاب را
به حکم او به پا کند قیامت و حساب را
به حب و بغض او دهد، ثواب را، عقاب را
منزه است از آنکه من بخوانم آن جناب را
خدیو دولت عرب، امیر کشور عجم

خدای وهم خویش را نه را کعم، نه ساجدم
محاط فهم خویش را، نه عابدم نه حامدم
در این عقیده و گمان نه مفتیم نه زاهدم
خدای ظاهر از علی به باطن است شاهدم
که من صمد ندیده ام، به جز عیان از این صنم

شهی که از علو شان، ثنای او خدا کند
دگر مدیح ذات او چگونه ماسوا کند
نمی توان به وصف او چو عقل دیده وا کند
سزد که او به نطق خود ثنای خود ادا کند
از آنکه سر ذات او، ز غیر اوست مکتتم

بهشت را بهشته ام، بهشت من علی بود
علیست آنکه از رخش بهشت منجلی بود
به غیر دیده داشتن، نشان احولی بود
کسیست عاشق ولی، که ناظر ولی بود
به دست دیگران دهد کلید گلشن ارم

تو ای علی مرتضی، که نفس پاک احمدی
چو نفس پاک احمدی، ظهور ذات سرمدی
ز هر علل منزهی، ز هر خلل مجردی
به ظاهر محمدی، تو باطن محمدی
نبی به جسم ظاهرت، خطاب کرده ابن عم

وجود را، فقود را، تو خالقی، تو داوری
جمال را، جلال را، تو مظهری تو مظهری
تو نقطه ای، تو مرکزی، تو صادری، تو مصدری
تو باطنی، تو ظاهری، تو اولی تو آخری
و منک ینحج الطلب و فیک ینتهی الهمم

تو آن تجلی حقی، که هستی است طور تو
مشارق جهان بود مطالع ظهور تو
دل (فواد) چون کند تغافل از حضور تو
که هر طرف عیان بود تجلیات نور تو
ز پرده های مختلف، به اقتضای بیش و کم

  • دوشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت علی(ع) -(در مبدا نور آنکه عیان بود علی بود) * جواد قدوسی

436

در مدح حضرت علی(ع) -(در مبدا نور آنکه عیان بود علی بود) تضمینی از اشعار مولوی
علی_بود

در مبدء نور آنکه عیان بود علی بود
مرات رخ کنز نهان بود علی بود
نی عالم امکان نه مکان بود، علی بود
تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود

آن صادر اول شه منصور و مظفر
آن آیه اکبر نباء اعظم داور
آن حامی دین افسر و سردار پیمبر
آن قعله گشائی که در قعله خیبر
برکند بیک حمله و بگشود علی بود

آن معدن احسان و سخا کان مروت
اندر دو جهان در کف او پرچم نصرت
آن دست خدائی که بود مظهر قدرت
موسی و عصا و ید بیضا و نبوت
در مصر بفرعون که بنمود علی بود

آنکس که شکست آنهمه اصنام و حرم رُفت
در ذروه عرش اسم عظیمش که خدا سفت
موسی ز تماشای تجلای رخش خفت
عیسی بوجود آمد و فی الحال سخن گفت
آن نطق و فصاحت که در او بود علی بود

از مهر و تولای همان سرور دوران
شد بهر خلیل آتش نمرود گلستان
در غش شد از جلوه او موسی عمران
آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود علی بود

گر بر ته دریا بتواند برسد خس
ممکن شود اوصاف جلالش بکند کس
در منقبتش آیه لا اَسئَلکُم بس
آن شیر دلاور که بَهرِ طمع نفس
بر خوان جهان پنجه نیالود علی بود

در روز غدیر اشرف خلق آن شه اسلام
فرمود یکی خطبه به خیروله اسلام
بعد از من علی باشد امیر و مه اسلام
آن شاه سر افراز که اندر ره اسلام
تا کار نشد راست نیاسود علی بود

از پرتو این صبح ازل عرش برین است
هم علت ایجاد سماوات و زمین است
در سوره دهر آنکه عیانست همین است
این کفر نباشد سخن کفر نه اینست
تا هست علی باشد و تا بود علی بود

از نور علی شمس و نجوم و قمر و بدر
از رشحه او جنت رضوان شده پر عطر
استاد سخن دان، سخن داده در این سطر
آن عارف سجاد که خاک درش از قدر
از کنگره عرش برافزود علی بود

(قدوسیم) از روح قدس فیض مکیدم
در مدح علی هرچه بگفتند شنیدم
با اینهمه بر اول وصفش نرسیدم
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجود علی بود

  • دوشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت علی(ع) -(آفتابی به سپهر عرفا ما را بس) * شبگیر تبریزی

351

در مدح حضرت علی(ع) -(آفتابی به سپهر عرفا ما را بس) آفتابی به سپهر عرفا ما را بس
پادشاهی به میان فقرا ما را بس

جمله وارسته و سرمست رحیق اِلاّ
به جهان سلسلۀ شاه ولا ما را بس

ذکر یاهو بکنم نعره زنم یا مولا
نشئۀ حلقۀ اصحاب صفا ما را بس

ما کمر بستۀ شاه فقرائیم همه
رشمۀ فقر فقیرُ الفقرا ما را بس

چارده ساله بتم ناز کند عشوه کند
می بی غلَ و غش یار حرا ما را بس

مه جبینا تو بیا میکده ، جامی بزنیم
جام گلگون می صلح و صفا ما را بس

نازنینا قدمی رنجه صفائی بکنیم
می تقدیری تسلیم قضا ما را بس

سبحه از دست شده جام دگر یامولا
جام لبریز می یار نما ما را بس

مهر و مه خیمه زده بر در میخانۀ ما
ساحت خانقه شاه ولا ما را بس

میکده خاک نجف کربوبلا میخانه
دودۀ خیمه گه کربوبلا ما را بس

سر ما سایه بگسترده همای رحمت
مُلک شاهنشه اقلیم رضا ما را بس

محفل نور بُوَد خانۀ احسان علی
می (شبگیری) آن قبله نما ما را بس

  • دوشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت علی(ع) -(همتی کز پا نشستم یا علی) *حجة الاسلام نیر تبریزی

754
2

حضرت علی(ع) -(همتی کز پا نشستم یا علی) همتی کز پا نشستم یا علی
مانده ام بر گیر دستم یا علی

تا به دیدار تو چشمم باز شد
از جهان دل بر تو بستم یا علی

مردم ار مست می خمخانه اند
من زِ مینای تو مستم یا علی

من ندانم چیستم یا کیستم
از تو هستم هر چه هستم یا علی

خواجگی کن عهد خود مشکن من اَر
عهد خود با تو شکستم یا علی

پایه از چرخ بلندم برتر است
بر درت تا خاک پستم یا علی

بر عطای تست چشمم کز خطا
تیر فرصت شد زِ شستم یا علی

خلق اگر دل بر گدایان بسته اند
من گدای شه پرستم یا علی

ای عصای رهروان دستی که من
پای خویش از تیشه خستم یا علی

زاهدان در انتظار کوثرند
من خوش از جام الستم یا علی

پایمردی کن زِ لطفم دستگیر
(نیر) بی پا و دستم یا علی

  • پنج شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت علی(ع) -(بر مخزن غِیب باب مَفتوح علی است) *حجة الاسلام نیر تبریزی

811
2

در مدح حضرت علی(ع) -(بر مخزن غِیب باب مَفتوح علی است) بر مخزن غِیب باب مَفتوح علی است
گیتی همه گشتی و در او نوح علیست
آن روح که مبدء حیات همه اوست
بر قالب آفرینش آن روح علیست

اَندر شَب آتش اَفروز علیست
تغییر دهندۀ شب و روز علیست
دل گفت علی مُصوّر الارحام است
گفتم حاشا که صورت آموز علیست

در وصف علی که هر که رائی دارد
کفر است خدائی که خدائی دارد
لیک از نباء عظیم باید دانست
کاین طرفه خبر چه مبتدائی دارد

در سرّ و عیان مظهر اسرارِ علیست
در مُوت و حیات مصدرِ کار علیست
از جای دو انگشت عدوکش پیداست
کاین خلق رقود کهف و بیدارِ علیست

بر مسند کبریا نه جز جای علی
بر دوش نبی سزا نه جز پای علی
دادی گوهی خرد بیکتائی او
گر ذّات نبی نبود همتای علی

ایزد که بجود خودستائی کرده
وز گنج نهان پرده گشائی کرده
زاوصاف کمال قسمت ذَات علی
بود آنچه سزاوار خدائی کرده

عنوان منزّه ارنعوت است علی
بر ذّات حقّ آیت ثبوتست علی
زان ناقهِ سواری و حضورِ شب دفن
پیداست که حیّ ولایموتست علی

غالی بی خود علی پرستی نکند
در کیش نَصیر چیره دستی نکند
زورِ مِی از اندازه برون حوصله تنک
مِی خواره چرا سیاه مستی نکند

ای آنکه حریم کعبه کاشانۀ تست
بطحا صدف گوهر یکدانۀ تست
گر مولود تو به کعبه آمد چه عجب
ای نَجل خلیل خانه خود خانۀ تست

ای شوکت اَیزدی برازندۀ تو
جز تو همه ماسوای حقّ زندۀ تو
از کارِ منِ خسته تغافل تا کی
آخر نه توئی خدا و من بندۀ تو

تا حُسن اَزَل پرده گشائی کرده
زآئینه صنع خودنمائی کرده
ننگیخته صورتی پس از ذّات نَبی
مانند تو تا خدائی کرده

ای داده وجود را صفای دگری
ظاهر زِ تو نور کبریای دگری
گر بود خدای دگری غیر خدا
من فاش بگفتمی خدای دگری

روزیکه به پرده جز تو ای تو نبود
درخلوت قدس کس بجای تو نبود
منظور حقّ از آینه پردازی صنع
جز جلوۀ روی حقّ نمای تو نبود

ای سرّ خدا که ره بر اسرار توئی
جز حیرت و صمت چاره در کار توئی
زانسوی دگر خدای گفتن بتو کفر
زین سو صِفتی دگر سزاوار توئی

در بزم دَنی که جز خدای تو نبود
نامی زِ وجود ما سوای تو نبود
دو گوش نَبی گواه صِدقَند مرا
کاندر پسِ پرده جُز صدای تو نبود

ای درخور تاج بخشی دست خدا
وی هستی تو آئینۀ هست خدا
در کونمکان نیست بجز دست تو دست
بگشای گره زِ کارم ای شَست خدا

  • پنج شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت علی(ع) -(تو را شانی است بالاتر که در اذهان نمی گنجد) * علی شهودی

379

در مدح حضرت علی(ع) -(تو را شانی است بالاتر که در اذهان نمی گنجد) ترا شانی است بالاتر که در اذهان نمی گنجد
شکوه نام والایت بصد دیوان نمی گنجد

گدای بارگاه تو سلیمان می شود روزی
که بحر جود تو در عالم امکان نمی گنجد

اشاراتی است از رزم تو جنگ خندق و خیبر
وگرنه رزم تو در قالب میدان نمی گنجد

شرار عشق تو در دل چنان پیچیده ،چون اسپند
ز شوق وصل تو در مجمر تن، جان نمی گنجد

میی پیموده اند از جام جانبخش ولای تو
که غیر از ذکر تو در حلقه مستان نمی گنجد

ترا هرگز کلامی جز کلام حق نشد صادر
که جز اوصاف حق در مصحف خوبان نمی گنجد

چه در تدفین آن یار رسول الله فرمودی ؟
که از شادی بقبر خود تن سلمان نمی گنجد

ترا نشناختند آنسان که در شان تو می باید
عجب نبود که اندر کوزه ای عمان نمی گنجد

زمان هم با گذشت خود نخواهد برد پی آری
براو که وسعتش هرگز در این دوران نمی گنجد

به گنج شایگان هرچند شعرم شد امین اما
به دل جز گوهر حب شه مردان نمی گنجد

  • پنج شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زبانحال حضرت زهرا (س) به حضرت علی(ع) -(یا علی دین خدا زنده زِ دینداری تو) * صادق تائب

443

زبانحال حضرت زهرا (س) به حضرت علی(ع) -(یا علی دین خدا زنده زِ دینداری تو) یا علی دین خدا زنده زِ دینداری تو
همه بیدار زِ بیداری و هوشیاری تو

جمعِ فرصت طلبانی شده اسلام نما
منع سازند همه خلق زِ همکاری تو

باطل البتّه بهر حال زِ حقّ در بیم است
بیم شان بود زِ حقّ بینی و بیداری تو

مشرکین خواست که خاموش شود نورِ خدا
غافل از آن که بُود حقّ به نگهداری تو

سوختند آن درِ رحمت که بُدی بابِ امید
بی هراس از شررِ آه شرر باری تو

اهلِ بیتی که همه آلِ پیمبر بودند
گشت وحشت زده در ساعتِ دشواری تو

هر جفا رفت درِ خانه ات ای بابِ کرم
فاطمه داند و آن ذاتِ حقِّ باری تو

چاک زد سینهء گل غنچه گُلی پرپر شد
گشت خون جاری چون اشگِ ترِ جاری تو

شد فدَک غصب و چو دیدند تو را دست تُهی
همه رفتند و بریدند زِ همیاری تو

بهرِ دنیا همه بر زور گران پیوستند
بگشودند زبان بهرِ دل آزاری تو

دلِ خونین تو خون گشت و شدی خانه نشین
شد اسفناک جهانی زِ اسفباری تو

گر کسی نیست تو را درد زِ دل برگیرد
می کند فاطمه دلجوئی و دلداری تو

جاگزین است به یک سینه هزاران غمِ روز
داد از حسرتِ تنهائی و دلداری تو

تو طرفدار زِ قرآنی و اسلامِ عزیز
فاطمه نیز بخیزد به طرفداری تو

به هواداریت آماده شدم مردانه
دست بردار نِیم من زِ هواداری تو

پیشِ یزدان تو عزیری و در اسلامِ عزیز
خوار باد آنکه به عالم طلبد خواری تو

تنِ نا چیز چه ارزد به رهِ خدمت تو
جانِ من وقف به همیاری و همکاری تو

تا نفس در تنِ زهراست شریکِ غم توست
گر بمیرد به مزار است به غمخواری تو

حالِ بیمارم و بنشین به برِ بالینم
جان به قربانِ همه لطف و وفا داری تو

یوسفِ مصر شفائی به سرِ بازارت
نقدِ جان فاطمه دارد به خریداری تو

نگران از حسنین می روم ای جانِ جهان
جانِ تو جانِ یتیمان و پرستاری تو

بر سرِ تربتم آور همه گلهایم را
غنچه دل وا کند از عقده به گلباری تو

(تائبا) خادمِ دربارِ حسینی به جهان
در جزا فاطمه آید به هواداری تو

  • سه شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت علی(ع) -(شه کبریا مَنشا تویی که اَمیر عزّ و مجللّی) *حجة الاسلام نیر تبریزی

966
1

در مدح حضرت علی(ع) -(شه کبریا مَنشا تویی که اَمیر عزّ و مجللّی) شه کبریا مَنشا تویی که اَمیر عزّ و مجللّی
به تو زیبد عرش جلال حقّ که به تاج قُدس مُکلَّلی

چو بخواست حقّ زِ کمال خود نظری به سوی مثال خود
بگرفت پیش جمال خود زِ هویّت تو سجنجلی

لمعات نخلهء موسوی نَفَخات خلقت عیسوی
زِ فروغ روی تو پرتوی زِ هوای کوی تو شمألی

تویی ای امیر جهان گشا که زِ بدو خلقت ماسوی
به سریر رَفعَت کبریا نَنِشسته چون تو مجللّی

به ظُلَم سکندرِ آب جو به طُوی کَلیم فِرشته خو
به سنای نور تو راه پو زِ ضیای نارِ تو مُصطلی

تویی آن که خواست چو ذوالمنن زِ ره عنایت و فضل و منّ
زِ طلوع طلعت خویشتن به ورای خویش تَفَضّلی

زِ تَنَزُّهِ اَحَدیّتش زِ تَقَدّس صَمدیّتش
بنمود سرّ هویّتش زِ جلال ذّات تو مُنجلی

تویی آن مثال بدبع حقّ که زِ بعد ذّات منیع حقّ
نکشیده کلک صَنیع حقّ به کمال شَخص تو هِیکلی

زِ تو صادر اول ماذُکِر، به تو لاحِق آخر مازُبِر
تو خود آن مُهَیمِنِ مقّتدر که هم آخری که هم اوّلی

به دلیل آیهء إنّما و به نصّ سورهء هل أتی
به صریح لو کُشف الغطا و خطاب سرّ سینجلی

به نبی ظَهیر و مُعین تویی و اَمیر مُلک یقین تویی
و مُجیر روح الامین تـویی و به کائنات تویی ولی

کسی ار زِ پرده به جز صدا نشنیده خواند تو را خدا
فلَقد أشار بِما بَدا و حَماک عنه بمَعزلی

به حجاب قُدس حریم حقّ تویی آن نهفته ندیم حقّ
که هنوز صُنع قدیم حقّ ننموده کَنز نَهان جَلی

لَمعاتُ وجهک اَشرقَت و شُعاع طلعَتِک اعتَلی
زِ چه رو أَلستُ بربّکم نزنی بزن که بلی بلی

  • سه شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 21:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مختار وطن پرست

در مدح حضرت علی(ع) -(جام بگردان به صفا ساقیا) * مختار وطن پرست

1400

در مدح حضرت علی(ع) -(جام بگردان به صفا ساقیا) جام بگردان به صفا ساقیا
مست بکن اهل وفا ساقیا

باده از آن ساغر والا بده
ساغر والای تولّا بده

ساغر عاری ز همه رجس و زشت
ساغر سرمست کُنِ صد بهشت

ساغر آتش صفتِ لعل گون
آنکه شده مست از آن کاف و نون

ساغری از میکدهء مرتضا
آنکه شده ساقی جام بقا

ساغر او دین من ایمان من
خرد کُنِ ساغر کفران من

کافرِ کافرمنشان وِیَم
مومن مستانهء جام مِیَم

سینهء سیناطلبان ولا
مستی خود جوید از آن مه لقا

مستی ما را دو سه ساغر کم است
خُمّ بده آنرا که بُوَد مِی پرست

مِی نبُود غیر عطای جلی
ساغرِ حق باده و جام علی

جام اگر جام میِ مرتضاست
جام دگر عین خمار و بلاست

ساغر مردان ز علی پرجلاست
ساغر او ساغر قالوا بلاست

ای علی ای ساقی جام نخست
ای که بُوَد مِی ز تو کارش درست

ساغر چشمان تو ما را بس است
بادهء آن دم به دمش نورس است

آنکه ز چشمان تو ساغر گرفت
مستی او نشئهء دیگر گرفت

مست کن از ساغر چشمت مرا
ای به فدای میِ تو ماسوا

جرعه کش بادهء حیدر شدم
رند جهانسوز قلندر شدم

حیدریان راهروان حقند
آن دگران سامری و ناحقند

نغمهء دل دم به دمش یا ولیست
یاعلی و یاعلی و یاعلیست

والی والاست ز ربّ ِ جلیل
ای به فدایش دل و جان خلیل

(داشت خلیل ار دو هزار اسمعیل
بر در پاکش بنمودی قتیل)

همّت اگر بدرقهء راه تست
خانقهت بارگه شاه تست

خانقهت قُبّهء شاه نجف
هو علی و هو علی و لا تَخَف

او صنم و جان منش بت پرست
بِه كه نباشم چو کسان خودپرست

قبلهء من کعبهء من روی اوست
شاهی من بندگی کوی اوست

حمد خدا را که شدم بنده اش
همچو سرشتم که بُدم بنده اش

دیدهء والاست یقین دیده ات
منظر حیدر بُوَد ار دیده ات

بالله اگر شاه جهان مرتضاست
جمله شهان بندهء او مطلقاست

شاه اگر حضرت شاه ولاست
شاعر دربار شدن فخر ماست

غیر علی شاه ندارد جهان
جمله شهان بر در او چون سگان

غیر علی نیست در این کن فکان
جلوهء اکمل به رخ لامکان

عالی اعلاست علیِّ علی
آنکه خدا گشته ز رویش جلی

خاص ترین گوهر بحر ولا
والی والای حبیبِ خدا

مدحت مولاست نه کار کسان
همچو منی شاعرک بی نشان

ذات علی حضرت یزدان ستود
مُرضی حقست که فرقان ستود

کُنهِ علی را بجز از لایری'
کس نتوان دید ز کلّ الوری'

هر صفتی را که خدا شد قرین
بلکه صفت گشته به ذاتش عجین_

مظهر اکمل بُوَدش از صفات
جلوه گری کرده در او عینِ ذات

ذات خدا را که کسانش ندید
چشم علی در همه حالش بدید

پرده اگر پرده درش شد علی
مسِّ علا کرده به لفظ جلی

این بشرست ای حق والا صفات؟
یا که تویی آمده چون بحرِ ذات؟

نی، تو خدائی و علی بنده است
بندهء چون حضرت پاینده است

چونکه همه میرد و گردد فنا
نیست کسی غیر علی در بقا

صادر اول علی و احمدست
فانیِ آخر دو شه امجدست

فانی ذاتند به کُنهِ صفات
عینِ خدایند به اوصاف ذات

نیستی از هستی او گشته هست
هستی او هستی هر رسته هست

هر چه (نگین) در دل این خاک هست
ذرّه ای از مقدم آن پاک هست

  • چهارشنبه
  • 31
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در وصف حضرت علی(ع) -(مهر سپهر دين هدي مرتضی عليست) * ناشناس ؟؟؟

375

در وصف حضرت علی(ع) -(مهر سپهر دين هدي مرتضی عليست) مهر سپهر دين هدي مرتضی عليست
جان و جهان صدق و صفا مُرتضی عليست

در مسند شريعت و در معرض وغا
نفس رسول و شير خدا مُرتضی عليست

ابن عم و برادر و داماد مصطفى
باب حسين و جدّ رضا مُرتضی عليست

آنكس كه در سرای شرف صدرگاه يافت
از صدر و بدرِ هر دو سرا مُرتضى عليست

آنكس كه با رسول بروز مباهله
بود افتخار آل عبا مُرتضى عليست

آنكس كه قاسم فِرَقِ نار و نور اوست
در عرصه گاه خوف و رجا مُرتضى عليست

آنكس كه در جهان نفسى ملتفت نگشت
از ذكر هو به فكر هوی' مُرتضى عليست

آنكس كه در سه شب به سه سائل سه نان بداد
وز حق بهشت يافت جزا مُرتضى عليست

آنكس كه باب قلعهء خيبر ز يكدگر
بركند، شاه قلعه گشا مُرتضى عليست

آنكس كه بهرِ او زِ فلك بازگشت خور
تا فوتِ فرض كرد ادا مُرتضى عليست

دريای علم و حكمت و معلومِ عالمين
گردونِ عون و عزّ و عَلا مُرتضى عليست

در دينِ حق به حكمِ خدا و پيمبرش
اَقضی القُضاة صدرِ قضا مُرتضى عليست

زانسان كه قاضی و حَكمِ شرع آمدست
دُلدل سوارِ روزِ وَغا مُرتضى عليست

هم مُرتضى علیّ ولی شاهِ اولياست
هم ميرِ اَسخيا زِ سَخا مُرتضى عليست

جبريل گفت مَحمِدَتِ مُرتضى على
يعنى سزای مدح و ثَنا مُرتضى عليست

كس را سخن به تيغ زدن کی رسد به رزم
تا سيفِ ذوالفقار و فَتى' مُرتضی عليست

در اِستعانتْ اهلِ طلب را دعا همه
يا مُصطفی محمّد و يا مُرتضى عليست

بر مصطفی محمّد اگر شاهِ ملک و دين
سالارِ كوس و جيش و لوا مُرتضى عليست

چون مُصطفی محمّد از آياتِ مُحكمات
حاكم به شرع مَحكمه را مُرتضى عليست

چون مُصطفا محمّد و سر خيلِ اَنبيا
سردارِ اوُليا بسزا مُرتضى عليست

نزديكِ بارگاهِ خداوندِ كِبريا
دور از طريقِ كِبر و ريا مُرتضى عليست

با خاسرانِ دارِ فنا زان قتال كرد
كز خسروان ملکِ بَقا مُرتضى عليست

ای آنکه دردمندِ وقوعِ حوادثی
درد ترا طبيب و دوا مُرتضى عليست

بعد از نبی به قَدر و شَرف آنكه برتر است
از كائنات ارض و سما مُرتضى عليست

گر خارجى سوال كند كز مكوّنات
عالی ترينِ كُون چرا مُرتضى عليست

گويم از آنک آنكه مقامِ رسول داشت
اولی' به علم و عصمت و جا مُرتضى عليست

گرچه صَحابه جمله به فضلند و كاملند
فخرِ اَفاضل و كُمَلا مُرتضى عليست

هر قوم رهبری و امامی طلب كند
ما را امام و رهبرِ ما مُرتضى عليست

هر چند هست خواجهُ انجم غلام او
شاهِ من فقير گدا مُرتضى عليست

هر مادحى است كرده به ممدوحى التجا
ممدوحِ (لطف) مدح سُرا مُرتضى عليست

  • چهارشنبه
  • 31
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 17:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین علیه السلام -(مثل طفلش، دوست می‌دارد گدا را اینچنین) * مرضیه نعیم امینی

834

مدح امیرالمومنین علیه السلام -(مثل طفلش، دوست می‌دارد گدا را اینچنین) مثل طفلش، دوست می‌دارد گدا را اینچنین
غیر آغوشش گدا دارد کجا را اینچنین؟

عده ای خیره به ایوانند و ما در حسرتش
غیر را آنگونه حیران کرد، ما را اینچنین

کاش بفرستد برایم سرمه از خاک درش
چشم دارم آری آری اعتنا را اینچنین

تیغ ابرو کشت ما را و نگاهش زنده کرد
جمع بسته صولتش خوف و رجا را اینچنین

با قسم بر خاک پایش حاجتم را خواستم
تا سر کوی اثر بردم دعا را اینچنین

دعوی مردانگی جز از علی لاف است و بس
ما که فهمیدیم حکم «لافتی..» را اینچنین

کشته‌ی تیغش ذلیل است و چه کس تفسیر کرد،
جز جناب ذوالفقارش «من تشا» را اینچنین؟

آدم اویم که حتی در زمین گندم نخورد
دوست می‌دارد نگار من خدا را اینچنین

  • یکشنبه
  • 24
  • بهمن
  • 1400
  • ساعت
  • 23:02
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه نعیم امینی
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح و مناجات امیرالمومنین علی ( علیه السلام) -(بی علی دنیا نمی‌‌آید به کار هیچ‌کس) * محسن راحت حق

550

مدح و مناجات امیرالمومنین علی ( علیه السلام) -(بی علی دنیا نمی‌‌آید به کار هیچ‌کس) بی علی دنیا نمی‌‌آید به کار هیچ‌کس
بی علی تامین نخواهد شد قرار هیچ‌کس
گرنبود این ذکر نورانی پر از تب می‌شدیم
بی علی معنا نداشت اصلا هوار هیچ‌کس
حب حیدر در دل زهراست می‌دانی چرا؟
مرتضی جز او نمی‌گردد نگار هیچ‌کس
ای امام فاطمه، الحق که مولای منی
دوست دارم که نباشی شهریار هیچ‌کس

( قیمتی دُرّ است زیر پرچمت نوکر شدن
نوکر و حلقه به گوش حضرت حیدر شدن)

ای پناه بی‌پناهان جهان.. حیدر مدد
حضرت آئینه، ای کهف‌الامان حیدر مدد
وصف تو گفتن نباشد در توان هیچ‌کس
قوّتی بنما عطا بر این بیان حیدر مدد
شیعه‌ی تو نیستم اما مرید و عاشقم
ذکر من باشد امیرِمومنان حیدر مدد
نه محبم، نه مریدم، چیستم ای شاه عشق؟
گر که مقدور است یک نوکر بخوان حیدر مدد

(آمدم... تنها به امید گدایی درت..
کاش آغوشت بگیری، مستحقم در برت)

با تو حس خوش نصیبم می‌شود یا مرتضی
عشق تو تنها طبیبم می‌شود یا مرتضی
گاه با توبه به درگاه خدا بی واسطه
ذکر تو امّن یجیبم می‌شود یا مرتضی
هیچ می‌دانی بدون تو هلاکت حتمی است
شور و حال دلفریبم می‌شود یا مرتضی
در همه عالم تویی تنها کس و کارم علی
شکر که یار غریبم می‌شود یا مرتضی

(با عنایات نگاه فاطمی دلداده‌‌ام
از ازل بر درگه لطف شما افتاده‌ام)

##محسن راحت‌حق

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

ولادت حضرت علی (ع) -(شهر مکه گشته امشب وادی طور دگر) * رضا یعقوبیان

194

ولادت حضرت علی (ع) -(شهر مکه گشته امشب وادی طور دگر) شهر مکه گشته امشب وادی طور دگر
در جهان پیچیده امشب نفخه ی صور دگر
هر کجا را بنگری برپا شده شور دگر
سر زده از آسمان ها ماه پر نور دگر

هر دلی گردیده از یمن وجودش منجلی
زینت بیت خداوند مبین گشته علی

فاطمه بنت اسد سر تا به پایش ناز شد
با خدای مهربانِ خویش گرم راز شد
بار دیگر از کرامات خدا اعجاز شد
ناگهان دیوار بیت الله از هم باز شد

با ندای ادخلوا وارد به بیت الله شد
زینت بیت خدا نور ولی الله شد

هر دو گل از لطف خالق شامل احسان شدند
مادر و فرزند در بیت خدا مهمان شدند
هر دو از الطاف یزدان چون مه تابان شدند
زین همه لطف و کرامات خدا حیران شدند

فاطمه بنت اسد در بیت حق مادر شده
شعبه پر از عطر و بوی حضرت حیدر شده

بر لب اهل ولا امشب بود شور و نوا
آمده تفسیر کل آیه های هل اتی
روشن از نور علی شد بیت حی کبریا
تا سه روز از لطف حق بوده است مهمان خدا

بعد از آن که صاحب خانه برون از خانه شد
روبروی کعبه احمد محو آن دردانه شد

خانه ی کعبه شده از مقدمش خلد برین
آمده از لطف خاص حق امیرالمؤمنین
آمده آن کس که باشدددر جهان حامی دین
شادمان شد از وجودش قلب ختم المرسلین

کوری چشم تمامی حسودان زبون
خواند حیدر بر روی دست پیمبر مؤمنون

عالم از یمن قدوم او پر از شور و شعف
آمده روی زمین حوران جنت صف به صف
بهر تبریک آمده جبریل در بیت الشرف
شد عیان روی چو ماه مرتضی شاه نجف

جبرئیل وحی داده بر همه عالم پیام
سر زده در سیزده ماه رجب ماه تمام

شیعیان شادند امشب شمع محفل ها تویی
ای امید ناامیدان کعبه ی دل ها تویی
همسر زهرای اطهر، هستی طاها تویی
با نگاهت یا علی حلال مشکل ها تویی

بعد پیغمبر تویی بر عالم هستی امیر
امشب از لطف و کرامت یا علی دستم بگیر

ما همه محو گل روی چو ماه حیدریم
شکرلله شیعه ی با عز و جاه حیدریم
در شب میلاد حیدر در پناه حیدریم
مست جام عشق حیدر با نگاه حیدریم

مرتضی کارش بود تا حشر ذره پروری
حیدری ام حیدری ام حیدری ام حیدری

با بدی هایم خودم دانم که عار حیدرم
هرچه هستم شکرلله از دیار حیدرم
جرعه نوش جرعه‌ای از چشمه سار حیدرم
افتخار من شده این، ریزه خوار حیدرم

هرچه دارم باشد از این حیدر والاتبار
بر من مسکین ولای او بداده اعتبار

بر سر کوی تو من چون سائل دل خسته ام
از همه عالم به جز تو یا علی بگسسته ام
تو کرم کردی و من تنها به تو دل بسته ام
در شب میلاد تو در محفلت بنشسته ام

از طفولیت علی مست تولای توام
از کرامات خدا خاک کف پای توام

درس عشق و عاشقی را از علی آموختیم
پای درس عشق مولا لحظه لحظه سوختیم
حب ودمهر او درون سینه ها اندوختیم
دست خالی دیدگان را بر نگاهش دوختیم

مرتضی بر عالم هستی امام و مقتداست
هرچه داریم از ولای حضرت مشکل گشاست

من کی ام طفل دبستان شما یا مرتضی
من کی ام خار گلستان شما یا مرتضی
شاملم گردیده احسان شما یا مرتضی
گشته‌ام ریزه خورذخوان شما یا مرتضی

من (رضا) هستم که از لطف شما شرمنده ام
از شما دم می زنم مولای من تا زنده ام

  • چهارشنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 10:57
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

ولادت امام علی (ع) -(عاشقان فصل حضور است مکه امشب غرق نور است) * رضا یعقوبیان

358

ولادت امام علی (ع) -(عاشقان فصل حضور است مکه امشب غرق نور است) عاشقان فصل حضور است مکه امشب غرق نور است
از قدوم حیدر امشب همه عالم در سرور است
پیک وحی امشب خبر داد
نخل باغ دین ثمر داد
حق از این هدیه دو عالم
شیعیان را عز و فر داد
یا علی خوش آمدی۴

کعبه امشب از قدوم تازه مولود منجلی شد
آمده خیل ملائک ذکر لب ها یا علی شد
بر علی حق کرده احسان
جلوه کرده نور یزدان
گشته از لطف خداوند
در میان خانه مهمان
یا علی خوش آمدی۴

او سه روز همراه مادر بوده مهمان خدایش
بوده آماده پذیرایی ذات حق برایش
آمده شمس ولایت
اولین نور هدایت
همه عالم ز قدومش
در سرور بی نهایت
یا علی خوش آمدی۴

با گل روی علی حق بر همه عالم صفا داد
عزت دنیا و عقبی بر وصی مصطفی داد
بر روی دست پیمبر
می کند قرآن تلاوت
از طفولیت کند از
عترت و قرآن حمایت
یا علی خوش آمدی۴

تو کرم کردی و گشته شاملم احسانت امشب
ای امید همه عالم گشته ام مهمانت امشب
سر ما و قدم تو
کم ما و کرم تو
آرزومه بنشینم
یک شبی در حرم تو
یا علی خوش آمدی۴

گر بدم یا مرتضی از سائلانت کن حسابم
بگذر از این عبد عاصی بده امشب تو جوابم
گرچه عبد روسیاهم
یا علی بر تو پناهم
ای صفای قلب زارم
از کرامت کن نگاهم
یا علی خوش آمدی۴

مهر و حبت در دل من لطف و جودت شامل من
ذکر نامت یا علی جان می کند حل مشکل من
درد ما را تو دوایی
تو فقط امید مایی
گره از کار دو عالم
یا علی تو می گشایی
یا علی خوش آمدی۴

  • چهارشنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

ولادت امام علی (ع) -(علی علی علی مولا٢) * رضا یعقوبیان

480

ولادت امام علی (ع) -(علی علی علی مولا٢) علی علی علی مولا٢
علی علی علی مولا علی مولا علی مولا

علی شیر خدایی
تو نور کبریایی
تو گلبانگ ولایی
علی مولا علی مولا
تو سر تا پا صفایی
تو مکه تو منایی
همه امید مایی
علی مولا علی مولا
علی علی علی مولا٢
علی علی علی مولا علی مولا علی مولا

تو شمس مشرقینی
تو شمس عالمینی
تو بابای حسینی
علی مولا علی مولا
نبی را نور عینی
بر عالم زیب و زینی
تو جان زینبینی
علی مولا علی مولا
علی علی علی مولا٢
علی علی علی مولا علی مولا علی مولا

علی ماه تمامی
علی بر ما امامی
پیمبر را تو حامی
علی مولا علی مولا
علی روح قیامی
نمازی و صیامی
عجب توخوش مرامی
علی مولا علی مولا
علی علی علی مولا٢
علی علی علی مولا علی مولا علی مولا

اگر که بد و پستم
دلت را من شکستم
ولی عاشقت هستم
علی مولا علی مولا
علی دل به تو بستم
به یاد تو نشستم
بگیر مولا تو دستم
علی مولا علی مولا
علی علی علی مولا٢
علی علی علی مولا علی مولا علی مولا

علی جان پیمبر
علی ساقی کوثر
شفیع روز محشر
علی مولا علی مولا
گل حضرت خاتم
علی امید عالم
علی جود مصور
علی مولا علی مولا
علی علی علی مولا٢
علی علی علی مولا علی مولا علی مولا

علی منم گدایت
نما بر من عنایت
بیام ایوان طلایت
علی مولا علی مولا
منم تحت لوایت
شود جانم فدایت
سر خوان عطایت
علی مولا علی مولا
علی علی علی مولا٢
علی علی علی مولا علی مولا علی مولا

تو مظهر خدایی
عزیز مصطفایی
علی سرور مایی
علی مولا علی مولا
تو سر تا پا صفایی
تو منشأ سخایی
علی امید مایی
علی مولا علی مولا
علی علی علی مولا٢
علی علی علی مولا علی مولا علی مولا

علی گر روسیاهم
اگر غرق گناهم
به درگاهت پناهم
علی مولا علی مولا
ز الطاف الاهم
تویی عزت و جاهم
نما امشب نگاهم
علی مولا علی مولا
علی علی علی مولا٢
علی علی علی مولا علی مولا علی مولا

  • چهارشنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 11:34
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

در مدح امام علی (ع) -(دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف) * قاسم نعمتی

391

در مدح امام علی (ع) -(دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف) دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف
كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف

تمام صحن علی بوی فاطمه دارد
شميم سيب بيايد ميان راه نجف

صفای هر سحرش ، گريه بر غم زهراست
به گوش ميرسد آرام سوز و آه نجف

قدم زده دل شب در ميان نخلستان
امان ز كوفه و خون آبه های چاه نجف

قرار ما همه باب الرضا همان جايی
كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف

قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح
چقدر بوی حسين ميدهد پگاه نجف

  • سه شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:42
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

در مدح امام علی (ع) -(موقع خلقت عشاق ز احسان علی) * سید پوریا هاشمی

458

در مدح امام علی (ع) -(موقع خلقت عشاق ز احسان علی) موقع خلقت عشاق ز احسان علی
وَرز میخورد گل شیعه بدستان علی

عرش اگر در حرمش نیست چرا‌ پس شبها
می نشینند ملائک به شبستان علی؟!

فارسی بودن او خوب، ولی حُسن‌ این است
که ‌بگویند به سلمان همه سلمان علی

سجده ی نیمه شبش تا به سحر طول کشید
باز هم گشته علی دست به دامان علی

تا ابد هر چه کریم‌ است به قربان حسن
تا ابد هر چه خلیفه ست به قربان علی

پدرم خانه اش اینجاست به من حق بدهید
خانه ای نیست برایم به جز ایوان علی

چه هراسی ز قیامت...چه هراسی ز صراط
مُهر و موم است اگر نامه بعنوان علی

زائر کرببلا‌ نان نجف را خورده
اربعین ها همه‌ هستند سر خوان علی

اهل یثرب به نبی مزد رسالت دادند
آتش افتاد روی کوثر قرآن علی

  • سه شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 11:54
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

حضرت علی(ع) -(یاعلی گفتم و هی عشق به بار آوردم ) * حسین رحمانی

325

حضرت علی(ع) -(یاعلی گفتم و هی عشق به بار آوردم ) یاعلی گفتم و هی عشق به بار آوردم
دل وامانده خود را به قرار آوردم

تا شدم مست علی ، مست علی ، فهمیدم
که چها بر سر این جان خمار آوردم

آمدم تا که ببازم به درش هستی را
جان خود را وسط بزم قمار آوردم

اُشهِدُالله ، علی هست ولی اللهم
شاعرانه غزلم را به شعار آوردم

این علی دوستی ام ارث پدرها بوده
سند مستند از ایل و تبار آوردم

میثمش نیستم و مست از او می‌خوانم
نام او را به سر منبر دار آوردم

بردن نام دل آرای علی هو دارد
پس قوافی غزل را به هوار آوردم

ذکر یافاطمه با ذکر علی می خوانم
به زمستان دلم فصل بهار آوردم

آنقدر خونْ به دل از هجر نجف هستم که...
دل نگو کاسه ی صد دانه انار آوردم

از نجف تا حرم کرب و بلا حیرانم
روضه را هم وسط مقتل یار آوردم

اربعین زینب غمدیده رسید و می گفت:
از سفر قد خم و دیده ی تار آوردم

از دل آنهمه رنج و کتک و مردمِ بد
لاله ی زخمیِ از طعنه ی خار آوردم

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مدح حضرت علی(ع) -(طریقتی‌ست مرا از شراب و جام به مرگ) * ایمان کریمی

225

مدح حضرت علی(ع) -(طریقتی‌ست مرا از شراب و جام به مرگ) طریقتی‌ست مرا از شراب و جام به مرگ
چه قدر جیفه‌ی دنیا زد اتهام به مرگ

طبیعتی‌ست که باید به آن نگاه کنم
_ ولی نه از نظر غالبِ عوام ... به مرگ

حکایتی‌ست در این واقعیت مبرم
که داده‌اند دلیرانِ عشق، کام به مرگ

"فَمَن یَمَت یَرَنی" ... وعده‌ای که می‌خواهم
سیاه روزی دنیا شود تمام به مرگ

چگونه زنده بمانم بدون حب علی؟!
وَ با محبت او می‌دهم سلام به مرگ

تولدی‌ست مبارک نظر به روی علی
که می‌گذارم از این وجه احترام به مرگ

اگر مرا ببرد وادی‌السّلام علی
به اشتیاق خودم می‌دهم زِمام به مرگ

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

مدح مولا علی -(جا پای مالک اشتر و سلمان گذاشتیم ) * احسان نرگسی رضاپور

195

مدح مولا علی  -(جا پای مالک اشتر و سلمان گذاشتیم ) جا پای مالک اشتر و سلمان گذاشتیم
روزی که با ضریحِ تو پیمان گذاشتیم

ما نام هر کسی که به ایوان طلای تو
یکبار سجده کرده مسلمان گذاشتیم

عشق است عشق،حق بده ما سینه چاک ها
از دوریِ تو سر به بیابان گذاشتیم

کافی نبود گریه ی ما درفراق تو
این بار را به گردن باران گذاشتیم

تا جز تو هیچکس ننشیند به قلب ما
بابُ الورردِ سینه ،نگهبان گذاشتیم

ما بعدِ دیدنِ تو و ایوان طلای تو
بر هر چه عشق نقطه ی پایان گذاشتیم

یک روز می رسد که بگوییم وقت مرگ
ما نیز سر به دامن سلطان گذاشتیم

  • جمعه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1403
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

غزل مدح مولا امیرالمومنین علی علیه‌السلام -(بر گنبد طلای علی ،شاهِ چاره جو) * احسان نرگسی رضاپور

84

غزل مدح مولا امیرالمومنین علی علیه‌السلام -(بر گنبد طلای علی ،شاهِ چاره جو) بر گنبد طلای علی ،شاهِ چاره جو
خورشید یک دقیقه نتابیده بی وضو

ما تا همیشه شهره به عشاقِ حیدریم
مستیم مست باده ی کوثر سبو سبو

از نوع فتح قلعه ی خیبر مشخص است
جز او نبوده است کسی قاهر العدو

یل های نامدار عرب هم نمی شدند
با ذوالفقار حیدر کرار رو به رو

خواندیم خط به خط همه آیات وحی را
مدح علی و آل علی بود مو به مو

ما دلشکسته ها مگر از خود چه داشتیم ؟
ما را نجف نشینی مان داده آبرو

آرام کوچه های نجف را قدم بزن...
هر جا دلت شکست فقط یا علی بگو
➖➖➖

منبع : کانال جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • پنج شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1403
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

غزل مدح امیرالمومنین (ع) -(خوشا آن‌دل‌که در عالم پریشان علی باشد) * روح اله گائینی

177

غزل مدح امیرالمومنین (ع) -(خوشا آن‌دل‌که در عالم پریشان علی باشد) خوشا آن‌دل‌که در عالم پریشان علی باشد
در این دنیای دورافتاده مهمان علی باشد

بهشتی غیر ازاین پیدا نخواهد کرد در عالم
یتیمی که سرش بر روی دامان علی باشد

وجود نخل از شهد رطب‌ها می‌شود لبریز
اگر در گوش آن‌ها صوت قرآن علی باشد

پریشان کرده‌ام گیسو، غزل می‌بارد از چشمم
دلم را نذر کردم تا پریشان علی باشد

برای ردشدن از جاده‌اش باید جنون‌هم داشت
به‌مقصد می‌رسد هرکس که حیران علی باشد

مقامش برتر از شاهان عالم می‌شود روزی
کسی که خاک زیر پای سلمان علی باشد

همیشه جبرئیل از آستان دوست می‌خواهد
که از سربازهای تحت فرمان علی باشد

به ادراک سحاب آسمانی می‌رسد بی‌شک
کسی که لحظه‌ای در زیرباران علی باشد

به یاد میثم تمار می‌افتم که عمری را
به دنیا پشت‌کرده تا که خواهان علی باشد

خدا در آیه‌های روشن قرآن بشارت داد
که جان پاک ختم‌المرسلین جان علی باشد

تمام رازهای خلقت از روز ازل باید
سرآغاز کتابی تحت عنوان علی باشد

" عَلیٌ حُبُّهُ جُنَّه، قَسیمُ النّار وَ الجَنَّه "
به این ترتیب باید محشر از آن علی باشد

من از "فزت و رب الکعبه" فهمیدم که بایستی
کلید رستگاری هم به دستان علی باشد

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 08:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شور امیرالمومنین علی علیه السلام -(صل الله علی ، لنگرِ ارض و سما ) * حامد شریف

37

شور امیرالمومنین علی علیه السلام -(صل الله علی ، لنگرِ ارض و سما ) حامد شریف، محمد معاذ اللهی و سجاد شرفخانی

➖➖➖
صل الله علی ، لنگرِ ارض و سما
انیس فاطمه یا، علی ولی خدا

علی مولا مولا مولا مولا

زندگی یعنی ، با علی بودن
زیرِ پرچمِ ، یاعلی بودن
تا ابد غلام مرتضی علی بودن

عمرم به پای عشق علی سر شود کم است
عالم غلام ساقی کوثر شود کم است
زهرا فدای راه #ولایت شد و نوشت ...،
جانم فدای حضرت حیدر شود کم است

علی مولا مولا مولا مولا
---
صل الله علی علی ولی الله
حک شده بر دل ما علی ولی الله

علی مولا مولا مولا مولا

خون ایرانی، خون غیرته
راه ما راه، سبز عزته
توی زندگی ما علی اولویته

ما تا ابد به پای شما ایستاده ایم
غیر از تو یاعلی به کسی دل نداده‌ایم
با هر نژاد و رنگ و سلیقه به هر زبان
در زیر خیمه‌ات همه یک خانواده ایم

علی مولا مولا مولا مولا
---
صل الله علی رهرو روح خدا
در کنف فاطمه س، رهبر کشور ما

علی مولا مولا مولا مولا

#زن ایرانی ،رهرو زهراست
#زندگی او ، مملو از خداست
روحِ #آزادیِ او‌ زینب کبری ست

وَالفِتنَةُ أَشَدُّ مِنَ القَتل حرف ماست
این انقلاب ادامه پیکار کربلاست
ایران اگر به قله عزت رسیده است
از یمن خون پاک شهیدان سرجداست

علی مولا مولا مولا مولا
➖➖➖
منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

بحر طویل علوی مدح امیرالمومنین علی علیه السلام -(بحر طویل علوی) * روح اله گائینی

35

بحر طویل علوی مدح امیرالمومنین علی علیه السلام  -(بحر طویل علوی) بحر طویل علوی
شیعه با حب علی حیدر کرار، شود شاد
و از بند دو عالم شود آزاد
خدا خلق نمودست ورا از قبل آب و گل حیدر کرار
نهادست سر شیعه عجب تاج گلی خالق دادار
که آب و گلش از آب و گل شاه عرب، فخر عجم، خواجه ی لولاک، علی خلق نموده
علی شاه ، علی ماه
علی راه ، علی نصر من الله
علی زمزمه ی هر دل آگاه
علی حصن حصین است و
علی عین یقین است و
علی جبل متین است و
به کوری دو چشم همه ی خصم
امیرالمؤمنین است
علی کاشف هر غم
علی بر همه مرهم
علی ذکر لب عیسی مریم
على هستی خاتم
علی برگ برات همه ی خلق
از آتش و جهنم
علی اصل وجود است و
علی روی سجود است و
علی معدن جود است
علی راز و نیاز است و
علی سوز و گداز استو
علی محرم راز است و
علی مهر قبولی نماز است
علی صوم و صلات است و
علی برگ و برات است و
علی حج و زکات است و
علی برگ برات است و
تجلی صفات است و
علی باب نجات است و
علی حی و ممات است و
علی رمز عبور از پل باریک صراط است و
علی ساقی کوثر که همان آب حیات است
به خدای احد قادر منان
به همان معجزه ی حضرت احمد
و به قرآن و به قرآن و به قرآن
به همان سوره ی انسان
که علی دین من و
عشق من و
هستی و مستی
علی روز و شب و
ذکر لب و
تاب و تب و
ذکر قیامم و قعودم
بود ذکر سجودم
علی اصل وجودم
دل از مهر علی بر نکنم
تا نفسی آید و رفتی بکند در دل زارم
علی کن فیکون است
و تا روز جزا دشمن او خار و زبون است
علی باده و جام است
علی صاحب نام است
امام است و امام است و امام است
به قرآن که بود معجزه ی احمد مختار
خدا کرده ثنایش
الهی که شبی، نیمه شبی
وعده ی ما کنج حرم، صحن و سرایش، و ایوان طلایش
چه خوش گفت که ایوان نجف دارد عجب حال و هوایی
عجب صحن و سرایی
چه ایوان طلایی
به معراج خدا دید
که احمد به علی حیدر کرار کند فخر
زبانی که سخن گفت همان لحن علی بود
همان صوت علی بود
لسانش چو علی بود
زمانی که نبوده اثر از آدم و حوا
نه موسی و نه عیسی
نه دنیا و نه عقبا
علی بود و علی بود و علی بود....
➖➖➖

منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • دوشنبه
  • 9
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 10:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شور امیرالمومنین علی علیه السلام -(علی توی این عالم، شهره ی عام و خاصه) *

29

شور امیرالمومنین علی علیه السلام  -(علی توی این عالم، شهره ی عام و خاصه) حسین بیدگلی

➖➖➖
علی توی این عالم، شهره ی عام و خاصه
زینت ِ عرش ِ حقّه، خدا گوهر شناسه
خدا از روز ازل، روی مولا حساسه

علی والی و والا عالی مراتب
توی معرکه غالبُ کُلّ ِ غالب
مَثل ِ علی یعنی مثل ِ کعبه
نام مرتضی داره سجده ی واجب

هر کسی بوده، نوکر حیدر
به حُبّ ِ مرتضی برادرم بوده
این که یه عمره، عاشقش هستم
از پاکی ِ دامان مادرم بوده

جانم مولا
---
نمی کُنم عمرم رو، توو راه ِ کسی تلف
توو راه ِ مستقیمم، نمی رم به هیچ طرف
عبد ِ کسی نبودم، غیر سلطان نجف

یکی از معجزات ِ خلقته حیدر
موقع جنگم با کرامته حیدر
هیچ کسی رو محروم نمیکنه مولا
وقت نمازم با سخاوته حیدر

اهل تولّی، حتی دشمنها
می نویسن صاحب فضائله مولا
آرزومه که، نوکرش باشم
شاهنشاه عالمه سائله مولا

جانم مولا
➖➖➖

منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • سه شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 09:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رجز در وصف حضرت علي -(شعار بچه شيعه ها چه دلپذيره) *

38319
93

شعر رجز در وصف حضرت علي -(شعار بچه شيعه ها چه دلپذيره) شعار بچه شيعه ها چه دلپذيره هر كي كه حيدر نمي خواد بره بميره عشق-شور-نور-حور-موسي روي طور ميگه حيدر خون-جون-ليلي و مجنون-قطره بارون ميگه حيدر

علي تو دنيا شاهه

علي قشنگه مثل ماهه علي ستون راهه علي ولي لله علي پر از احسانه علي بخدا داروي درمانه علي خود قرآنه علي فقط سلطانه

  • یکشنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 08:49
  • نوشته شده توسط
  • جواد میرزایی
ادامه مطلب

سروده محسن زعفرانیه بمناسبت ولادت امام علی (ع) - (یا علی با نام تو دل عشق بازی میکند...) *

4126
13

سروده محسن زعفرانیه بمناسبت ولادت امام علی (ع) - (یا علی با نام تو دل عشق بازی میکند...) یا علـــــی با نام تو دل عشـــــــق بازی میکند

شــــیعه با حبّ تــــــو مـــولا سرفرازی میکند

گر که با "نـــاد علــی" بعد از خــدا جویی مدد

گفتن ذکـــر عــــلــی صد چــــــاره سازی میکند

مــــدعــی گر بی "علـی" گیرد وضو جاهل بود

چون که بی حبّ عـــلــــی او آب بــــازی میکند

نام حـــیــــدر تــــا ابــــد بـر کلّ شیعه زینت است

چونکه نام اعظـــمـــش خود شیعه سازی میکند

ما تـــهــــی دســـتــیــم و در کویــش گدایی میکنیم

شــیعـــیـــان را خـــوش عـلی مهمان نوازی میکند

"شعر از: محسن زعفرانیه"

  • سه شنبه
  • 16
  • خرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 09:17
  • نوشته شده توسط
  • محسن زعفرانیه
ادامه مطلب

شعر مدح امام علی(ع) -( حيدر شدي تا پشت در هِي در بكوبند ) * حامد خاکی

12579
37

شعر مدح امام علی(ع) -( حيدر شدي تا پشت در هِي در بكوبند ) ديدار زيبا ميشود با چشمهايت
غرق تماشا ميشود با چشمهايت
لب تشنه اي كه زير پلكت مينشيند
سيرابِ دريا ميشود با چشمهايت
مريم مقدس ميشود در سايه ي تو
عيسا مسيحا ميشود با چشمهايت
هر دردمندي كه مسيرش بر تو افتاد
حتماً مداوا ميشود با چشمهايت
سلمان فرستاديم تا ايمان بيارد
سلمان و مِنّا ميشود با چشمهايت
مستم كُنَد آن خوشه ي چشمي كه داري
اي من فداي گوشه ي چشمي كه تو داري
از دست تو بايد دوايم را بگيرم
بنويس از تو نسخه هايم را بگيرم
از جانِ بيمارم بلا را دور بنويس
من آمدم از تو شفايم را بگيرم
گلدسته ميسازم برايت شمع ها را
وقتي كه وام شعرهايم را بگيرم
اي كاش زهرا هم شبيه تو حرم داشت
تا اذن پيش تو بيايم را بگ

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد