امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

امام حسین(ع)، شب جمعه ط -(نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم..) * محمد جواد شیرازی

789

امام حسین(ع)، شب جمعه ط -(نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم..) نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم
بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم

عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ عشق است
از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم

گمراه بودم، گریه کردم در عزایت
از نسلِ آدم بودم و آدم گذشتم

از کودکی ام بین هیئت ها نشستم
من پای عشقت از همه عالم گذشتم

فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم
از خیرِ طب و بهره ی مرهم گذشتم

یک روز زیر پرچمت من را رساندند
عمری است از زیرِ همین پرچم گذشتم

امشب شبیه تو که درهم می خریمان
از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم

شب های جمعه در فراقِ کربلایت
از شهر ری با سینه ای پر غم گذشتم

کم کم مرا سوزاند داغِ روضه هایت
از شعرها... از روضه ها... کم کم گذشتم

مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم
هی بغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم

بوسه به زیر حنجرت دردسری شد
از روضه ی جان کندنت مبهم گذشتم

جانم به لب آمد زمانی که به مقتل
از غارت پیراهن و خاتم گذشتم

شکر خدا این بار هم از روضه هایت
با قلب خون، با چشم پر شبنم گذشتم

  • جمعه
  • 14
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:40
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

امام حسن علیه السلام -(ما به شاه کرم بدهکاریم) * محمد حبیب زاده

417

امام حسن علیه السلام -(ما به شاه کرم بدهکاریم) #امام_حسن_علیه_السلام
#مدح

ما به شاه کرم بدهکاریم
از ازل از عدم بدهکاریم

به نگاهش که آبرومان داد
هر نفس هر قدم بدهکاریم

در ازای سخای بی حدش
ما به او یک حرم بدهکاریم

روی قلب ضریح خوش نقشش
شعری از محتشم بدهکاریم

و به صحن و سرای افلاکیش
خادمان و حشم بدهکاریم

روی گنبد طلای زیبایش
پرچم یک علم بدهکاریم

هرچه داریم از حسن داریم
ما به او دم به دم بدهکاریم

چه بگوییم در ثنای حسن
جان عالم شود فدای حسن

#محمد_حبیب_زاده ۴۰۰/۳/۱۷
@mohammadhabibzade۱۱۰

  • شنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

مناجات با امام حسین(ع)، شب جمعه -(باز هم در حرمت میل گدایی دارم...) * موسی علیمرادی

487

مناجات با امام حسین(ع)، شب جمعه -(باز هم در حرمت میل گدایی دارم...) باز هم در حرمت میل گدایی دارم
شب جمعه به دلم کرببلایی دارم

محشری از اثر ذکر تو در جان بر پاست
که چنان صور به دل آه رسایی دارم

کعبه یک سنگ نشان است برای دگران
من به سوی حرمت قبله نمایی دارم

منزلم روضه ی تو مقصد من روضه توست
بین صحرای غمت سعی و صفایی دارم

بس که در روضه تو اشک نمک گیرم کرد
پرم از شور و در این پرده نوایی دارم

دل و جان و تن و روحم به فدای تو حسین
به هوا خواهی خونت شهدایی دارم

جانم ارزانی این داغ گران روضه بخوان
پای سودای غمت پیش بهایی دارم

پیر هرگز نشوم بر سر خان تو حسین
من که در کاسه چشم آب بقایی دارم

گرمسلمانم و گر کافر و گر ترسایم
قبله ام روی حسین است خدایی دارم

جای تلقین به لحد روضه بخوا نند ای کاش
چون رسد نام تو گوش شنوایی دارم

  • شنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع) مناجات -(ای عالم و آدم همه مات از کرمت...) * علی ساعدی

477

امام حسین(ع) مناجات -(ای عالم و آدم همه مات از کرمت...) ای عالم و آدم، همه مات از کرمت
ای خیل فرشتگان دخیل علمت

افلاک اگر دور سرت می گردند
ای قبله ی دل، جاذبه دارد حرمت...

  • شنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حدیث نفس، امام حسین(ع) -(گره خورده زلفم فقط با حسین..) * رضا دین پرور

584

حدیث نفس، امام حسین(ع) -(گره خورده زلفم فقط با حسین..) گره خورده زلفم فقط با حسین
همه دین و دنیا و عقبا حسین

نفس بی دم یار، شرمندگی است
ولی مرگ ما آخر زندگی است

چنین درس را از خمینی بگیر
"حسینی بمان و حسینی بمیر"

یک عده روی دست دین پا شدند
خلاصه گرفتار دنیا شدند

مرا فرصتی در بزنگاه نیست
در این کوله بارم بجز آه نیست

به عشق مقدس، به سنگر قسم
به اشک و به آقای بی سر قسم

غم و درد را باهم آورده ام
کم آورده ام بد کم آورده ام

از این غصه افتاده ام از نفس
بیا ای شهادت به دادم برس

میان زمین و هوا مانده ام
از این کاروان، آه جامانده ام

دلم بیقرار شهیدان شده
بگو وقت دیدار یاران شده

دل من پس از حاج قاسم گرفت
سرم دردهای مداوم گرفت

رفیق شهیدم! فقط مو به مو
غم و غصه ام را به آقا بگو
**
بگو ای سر پُر ستاره شده
سلام ای تن پاره پاره شده

سلام ای که او را مُحامی نبود
کنارش بغیر از حرامی نبود

بگو ای پریشانِ عطشان شده
دهانت چرا نیزه باران شده

تو را تیزی سنگ ها می زدند
تو را بچه هایت صدا می زدند

شدی بین اشرار، تنها حسین
صدا می زند فاطمه یا حسین

  • شنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات -(من تمام بودنم را، سخت مدیون توام..) * عادل حسین قربان

470

امام حسین(ع)، مناجات -(من تمام بودنم را، سخت مدیون توام..) من تمامِ بودنم را؛ سخت، مدیونِ تواَم!
دین و دنیایم تویی!، ای عشق! ممنونِ تواَم!

گر ببازم سر به پایت، در حقیقت برده‌ام
امر کن فرمانروا! من عبدِ بی‌چونِ تواَم!

این جنونِ عاشقی، از عقل هم، بالاتر است
افتخارم چیست، غیر از این که مجنونِ تواَم؟!

جرمِ من عشق است؛ گَر پیگرد دارد عاشقی،
باکی از کِیفر ندارم! تحتِ قانونِ تواَم!

از اضافاتِ گِلِ تو، شیعیان را ساختند،
از رَگ و از پوست و از گوشت و خونِ تواَم!

  • دوشنبه
  • 24
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(روشنایی بخش جان ها یاحسین) *سید ناصر ولائی زنجانی

409

در مدح امام حسین(ع) -(روشنایی بخش جان ها یاحسین) روشنایی بخش جانها یاحسین
جاودان جاودانها یاحسین

مهر ومه را روشنایی بخش تو
عاجز از مدحت زبانها یا حسین

خون تو آب حیات ملک دین
مهر توجانبخش جانها یا حسین

بهره مند از لطف تو اهل زمین
روشن از تو آسمانها یاحسین

راه حق را ای تو مصباح الهدی
شدزعشقت پر زمانها یاحسین

ای توانبخش همه درماندگان
مهربان مهربانها یاحسین

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(کمتر از مورم در این عالم سلیمانم تویی) *سید ناصر ولائی زنجانی

531

در مدح امام حسین(ع) -(کمتر از مورم در این عالم سلیمانم تویی) کمتر از مورم در این عالم سلیمانم تویی
هستی و جانم فدایت هستی و جانم تویی

من تمام حسن را دیدم فقط در روی تو
در دل تاریکیِ شب ، ماه تابانم تویی

هرچه زیباییست تنها جلوه ای از حُسنِ توست
دیده در راهم تورا زیبای کنعانم تویی

دوری از تو درد و دیدارت دوای درد ها ست
من چه گویم چون طبیب و درد و درمانم تویی

کالبد بی جان ندارد هیچ قدر و ارزشی
بی تو هیچم همچو جسمی بی رمق جانم تویی

من چو کاهم کهربایی آهنم آهنربایی
بر درت کمتر غلامم شاه و سلطانم تویی

صدهزاران بار خواهم جان سپارم پیش پایت
مایة آغاز آرامش به پایانم تویی

من نخواهم صبح گردد شب مرا تا رستخیز
برسر بالین من آنشب که مهمانم تویی

(حا و سین و یا و نون) را همچوجان دارم عزیز
من ولائی هستم و همواره جانانم تویی

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

بر حسین محتاجم... -(علاقه ام نه به قصر و نه مایل تاجم) *سید ناصر ولائی زنجانی

526

بر حسین محتاجم... -(علاقه ام نه به قصر و نه مایل تاجم) علاقه ام نه به قصر و نه مایل تاجم
فقط فقط و فقط بر حسین محتاجم

زنام اقدس او آنقدر روم به عروج
که گاه حس من است این که مرد معراجم

زبان گشوده به به کفر و اناالحسین گویم
جزای همچومنی دار ومن چو حلاجم

به طفل مدرسه که نام او به لب دارد
فدای او دل و جانم که او بود خواجه م

نوشته نام حسین را به خیمه درخانه
طواف آن که کنم گویم لینک الحاجم

بر آن لب زعطش خشک وداغ و پر ترک اش
تمام عمر نگریم اگر، چو حجّاجم

اگر زسجده بر او عقل می کند نهی ام
بگویمش زصف ات من از اوّل اخراجم

به وقت گفتن نامش خداست در قلبم
به غیب، ناظر جام جهان منم یا جم؟

شکوفه های بهشتی به دست چون خیزم
به زیر پای تمام حسینیان ریزم

*ترجمه شعر استاد شاهی اردبیلی

  • شنبه
  • 5
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 احمد پوریا

درد دل با امام حسین(ع) -(اندر زمانه نام حسین شد شعار من) * احمد پوریا

545

درد دل با امام حسین(ع) -(اندر زمانه نام حسین شد شعار من) اندر زمانه نـــام حسین شد شعار من
در هر مکان ولای حسین اعتبار من

کن احتساب نوکریِ درگهت مرا
نالایقم دخیـــلم و بین دیده زار من

می دانی ای شها دل من مست کربلاست
لطفی ز رحمتت به دل غمگسار من

از بچگــــی نوای حسین ازبرم شده
نامت قـــرار قلب من ای با وقار من

با حُبِّ تو نفس کشم و با تو زنده ام
ای نَیِّر هُـــــدا تـــــو مَهِ آشکار من

بی تو فقـــیرم و آقـــــا با توام غنی
سرمـــایه ام ولای تو ای شهریار من

مولا زبچـگی تو مــرا دست گرفته ای
آقا سپــــــرده شـد بــه شما اختیار من

کردم گنه بـــدم آقاجان لیـک عاشقم
زین درگهت ردم مکن ای تاجدار من

ارباب من دلم گرفته نظر کن بر این دلم
شــــوق وصــــال مــرقد تو انتظار من

کــــرب بلا بهشت مـــن و قبله ی دلم
ای صحن و مرقدت چمن و سبزه زار
من
هر گــه شکسته شد دل من ذکر نام تو
آرام کـــــرده این دلِ پُــر زِشـرار من

آقا عنـــــایتی ز شب قبـــــر بر حقیر
آیا شـــــــــود قدم بگذاری مزار من

گویی که جزء خادم درگاه اصغر است
عمری عـــــــزا گرفته برا شیر خوار من

(پویا ) گــدای درگه ارباب شاهی است
بس خــــادم حسین شو و گوافتخار من

  • پنج شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

التجاء به ساحت مقدس امام حسین(ع) -(کردمت عمری صدا مولا جوابم را بده) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

467

التجاء به ساحت مقدس امام حسین(ع) -(کردمت عمری صدا مولا جوابم را بده) کردمت عمری صدا مولا جوابم را بده
امتیازی در میان شیخ و شابم را بده
سائلم عمریست در این باب یاهو میزنم
در برویم باز کن جانا جوابم را بده
یا بگو این باب رحمت جای هر دیوانه نیست
یا قبولم کن سزای انتخابم را بده
بوته خارم در حریم پاک و بی آلایشت
پای هر گُل خار باید انتصابم را بده
ساقیا از جام وصلت ریز و سیرابم بکن
جرعه ای باشد طهورا وش شرابم را بده
ای طبیب عاشقان بیمار عشق وحدتم
تشنه ی آب حیاتم شهد نابم را بده
از کرم دست نوازش بر سر و جانم بکش
مژده ی آرامش این پیچ و تابم را بده
مرغ شب میداند از بس نیمه شب نالیده ام
مهربانا نسخه ی آسوده خوابم را بده
گر غریق بحر عُصیانم پشیمانم ولی
کلب دربارم بخوان بند رقابم را بده
دفتر عشقی که با یاد تو انشاء کرده ام
نمره ی شایان و سرشار از ثوابم را بده
مست صهبای الستم واله میثاق عشق
توسن کوی شهادت کو رکابم را بده
سر بساید بر فلک در ساحت پاکت " صفا "
همچو شعر حافظی بازار یابم را بده

  • یکشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

عرض ادب محضر امام حسین(ع) -(حسین ای آنکه عزت می دهی هر جا گدایت را) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

430

عرض ادب محضر امام حسین(ع) -(حسین ای آنکه عزت می دهی هر جا گدایت را) حسین ای آنکه عزّت می دهی هر جا گدایت را
گدای آستان پاک بی ریب و ریایت را
هر آنکو با تو پیمان مودّت بسته می داند
سر راه محبّان مینهی شمع هدایت را
تو آن شخصیّت محبوب ذات پاک یزدانی
پذیرد ایزد منّان یقین دانم دعایت را
طفیل درگه پر فیض تو توفیق می خواهد
مرا توفیق چون دادی زیادت کن عنایت را
خدا بر احترام تو به فطرس بال می بخشد
که تا روز قیامت عرضه میدارد ثنایت را
منم آن سائل درگاه گستاخ در کویت
مران از در که مشتاقم عیان بینم عطایت را
سعادت شد اگر روزی گذر کردم سر کویت
باشک دیده می شویم به منّت سر سرایت را
من آن دلداده ی ناقابل و نالایقم امّا
که خوشتر دانم از جنّت حسین بزم عزایت را
مدال نوکری بخشیدی و امّا هزار افسوس
گذشت عمرم ز پنجاه و ندیدم کربلایت را
اگر مُردم در این حسرت به من ننگ است یا مولا
تحمّل کی توان کردن ز بیگانه کنایت را
بیاد کربلا عمری نوشتم گریه ها کردم
به هر بزمی عزا آغاز کردم این حکایت را
همان کرب و بلا که اصغرت در خون خود غلطید
معزّا کرد هم زهرا و هم شاه ولایت را
چو تیر حرمله بوسید حلق طفل ششماهه
بریدی از جهان بالمرّه دیگر اعتنایت را
بغل بگرفته بودی شیر خوارت دست و پا میزد
کجا در خاک بسپردی نمیدانم فدایت را
چنین گویند گویا با نوک شمشیر خود کندی
مزاری دفن کردی بلبل شیرین ادایت را
رباب از شرم در خیمه نهان می گفت و می نالید
تصوّر کن تو میزان حیا حدّ رعایت را
سخن هر جا که از طفل رضیع و بی زبان آید
بیاد آریم با چشمان گریان مه لقایت را
خدا بخشیده بر اصغر لقب باب الحوائج را
به بخشد تا به اصغر دوستان با وفایت را
بروز حشر میگیرد به کف قنداقه اش زهرا
شفاعت میکند آندم همه درد آشنایت را
فدای اصغرت روزی اگر بیند مزارت را
بدیده توتیا سازد "صفا" خاک شفایت را

  • یکشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

سلام بر حسین(ع) -(سلام من به حسینی که شهریار من است) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

775
1

سلام بر حسین(ع) -(سلام من به حسینی که شهریار من است) سلام من به حسینی که شهریار من است
شهی که در دو جهان پیر و تاجدار من است
اگر قبول کند بر غلامی اش نازم
مقام نوکریش بس که افتخار من است
از آن زمان که گشودم زبان برای سخن
همیشه ورد زبان یا حسین شعار من است
جسارت است اگر چه و لیک خواهم گفت
بگیر دست من آن دم که انتظار من است
به وقت مردنم از روی خود مکن محروم
که انتظار رُخت چشم اشکبار من است
سعادتی است اگر در مزار خود بینم
شفیع امّت شرمنده در کنار من است
بزن به گردن این کلب آستان زنجیر
بگو که این سگ مردار ریزه خوار من است
نکیر و منکر حق گر سئوال پیچم کرد
به داد من برس آنجا که لیل تار من است
اگر چه من نبوم قابل شفاعت تو
نه حاصل عبث عمر یار کار من است
فقط امید من این است دارم عشق تو را
همین بسی سخن از شرح روزگار من است
مُحبّ آل عبایم مُرید اهل ولا
که هر دو زینت دارین و اعتبار من است
بر آن کسی که نبی گفته لحمک لحمی
مدام خاطره اش موجب نزار من است
به هر کجا که به نام حسین بود بزمی
سرای مأمن و یا قصر زرنگار من است
سرشک دیده به خون جگر در آمیزم
سبب ز عشق فراوان و پایدار من است
نوشت قصه ی این عشق آسمانی را
"صفا" که مظهر آثار و یادگار من است

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

در مدح امام حسین(ع) -(اصلاً حسین.. تا دمِ آخر کنارِ ماست..) * محسن راحت حق

436

در مدح امام حسین(ع) -(اصلاً حسین.. تا دمِ آخر کنارِ ماست..) اصلاً حسین.. تا دمِ آخر کنارِ ماست..
بعد از وفات هم بخدا در جوارِ ماست

با نامِ اوست حالِ دلم خوب می شود
این اسم اعظم است همیشه قرارِ ماست

ما در خزانِ عمر.. پی این پدیده ایم..
قطعاً حسین فاطمه شوقِ بهارِ ماست

ما عاشقیم در تب و تابِ محبت ایم
این زاده ی رسول ..خدایی نگار ماست

در پای این حریم ... مَنایی نمی کنیم
چون نوکری او شرف و اعتبار ماست

باید که گریه کرد برای چنین کسی..
این چشم ها ز غمش آبشار ماست

نزدیک می شویم به پایانِ عمرِ خویش
دیدارِ دوست در کنفِ احتضارِ ماست

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مناجات با امام حسین(ع) -(گفته بودم بی تو می ریزم بهم اربابِ من) * محسن راحت حق

622

مناجات با امام حسین(ع) -(گفته بودم بی تو می ریزم بهم اربابِ من) گفته بودم بی تو می ریزم بهم اربابِ من
گفته بودم زود می پاشم ز هم اربابِ من

گرچه ممنونِ توام با این بدی های زیاد
باز جا دادی مرا زیرِ عَلَم اربابِ من

اشکِ بر تو چشم هایم را مطهّر کرده است
وقتش آمد تاکه بگذاری قدم اربابِ من

مجلسِ روضه شروع شد کارِ من شد ولوله
در سکوتم موج زد بحرِ ستم اربابِ من

عشقِ تو زیباترین دُرّی ست در کلّ ِ وجود
در دلم جا داده ای اوجِ نعم اربابِ من

تا به کی دوری؟نمی خواهی مرا دعوت کنی؟
ذکرِ لبهایم شده تنها حرم اربابِ من

این بلاتکلیفی و دربدری پشتم شکست
گفته بودم بی تو می ریزم بهم اربابِ من

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مناجات با امام حسین(ع) -(دوستی با تو برایم خیرِ محشر داشته) * محسن راحت حق

515

مناجات با امام حسین(ع) -(دوستی با تو برایم خیرِ محشر داشته) دوستی با تو برایم خیرِ محشر داشته
هم رضایت نامه از سمتِ پیمبر داشته

غیرِ تو یاری ندارم در جهان،لطفی نما
یاری ات هر مشگلی را بی گمان برداشته

قلبِ من شد خانه ی مهرِ شما از کودکی
زیرِ بیرق بودنم را عشق باور داشته

اعتبارم ..عزّتم را یافتم از محضرت
خوش بحالِ آنکسی که شغل نوکر داشته

مثلِ یک کارگرم در هیئتِ گریه کُنان
این مقاماتی ست که مانند قنبر داشته

آخرش سلمانِ این کاشانه می گردم حسین
مهر تو قطعاً صلاحم را که دربر داشته

در دلم کرببلایت را ..ز نو.. احیا نما..
قلبِ من اینگونه شوقی را مکرر داشته

تا دمِ مردن مبادا دور سازی از خودت
دوستی با تو برایم ..خیرِ محشر داشته

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(من نوکر حسینم عالم فدای ارباب) * حسین خدایی زنجانی

939
1

در مدح امام حسین(ع) -(من نوکر حسینم عالم فدای ارباب) من نوکر حسینم عالم فدای ارباب
شامل شده به حالم حتی دعای ارباب

وقتی که چشم گشودم بر این جهان فانی
گفت مادرم که این طفل باشد گدای ارباب

وقتی که لب به صحبت من وا نمودم اول
گفتم پدر و مادر قربان برای ارباب

وقتی که پا گرفتم رفتم به بزم ماتم
دیوانه ش شدم لطف کرده خدای ارباب

گشتم دخیل و گفتم بیمار بی علاجم
شاید شفا دهد لیک من را دوای ارباب

رفتم به کربلایش جانی به جانم آمد
مجنون و عاشقم کرد صحن و سرای ارباب

گفتم که یا ابوالفضل آمد" خدایی" آخر
شوری به شورش افکند سوز دعای ارباب

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(شاه بیت شعر های من تو هستی یاحسین) * حسین خدایی زنجانی

432
1

در مدح امام حسین(ع) -(شاه بیت شعر های من تو هستی یاحسین) شاه بیت شعرهای من تو هستی یا حسین
در جهان عشق و صفای من تو هستی یاحسین

گشته ام مجنون و بیمار از فراق صحن تو
کن نظر زیرا شفای من تو هستی یا حسین

من غلام هستم ولی از پادشاهان سرترم
کفر نگویم چون خدای من تو هستی یاحسین

میزنم بر سینه ام اشفته گشت احوال خویش
غصه ها دارم عزای من تو هستی یاحسین

عاشقان را حد کنند از بحر عاشق بودنش
باک نیست چون وچرای من تو هستی یاحسین

من گدایی هستم و بر لطفت عادت کرده ام
ساءلم، رحمت سرای من تو هستی یاحسین

هر که دارد مرجعی الگوی خود کرده ولی
مرجع تقلید برای من تو هستی یاحسین

ای "خدایی" عقل و اندیشه شده مبهوت یار
خسته ام تنها دوای من تو هستی یاحسین

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 19:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(مظهر ایمان و قرآن و عبادت است حسین) * حسین خدایی زنجانی

678

در مدح امام حسین(ع) -(مظهر ایمان و قرآن و عبادت است حسین) مظهر ایمان و قرآن و عبادت است حسین
بند قلب مرتضی کان شجاعت است حسین

نور حق در چهره ی زیبای او معنا شود
از خدا بر اهل عالم همچو آیت است حسین

انقلابش زنده کرد اسلام و عدل و دین را
زانکه بر خلق جهان تنها خود علت است حسین

مفخر یک انجمن در خامس آل عبا
سومین نوری که در جمع امامت است حسین

زینت عرش تعالی گشته قونداقش همی
همدم زینب و فخر آل عترت است حسین

ناطق قرآن و تفسیر تمام آیه ها
پایه و رکن نماز ماه کرامت است حسین

دوش پیغمبر به زیره پای ا و لایق بود
در مقام از اولیا در حال سبقت است حسین

بر علی شاگرد حسین، استاد عباسه علی
مرد میدان نبرد دریای غیرت است حسین

بر سر ایتام کشد دست محبت را که چون
مظهره صدق و وفا ، باب کرامت است حسین

بارها گوید " خدایی" یاحسین کن یک نظر
چون که میداند امید کل امت است حسین

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سید تقی سیفی اردبیلی

در مدح امام حسین(ع) -(دل شام و سحر واله رخسار حسین است) * سید تقی سیفی اردبیلی

1138
1

در مدح امام حسین(ع) -(دل شام و سحر واله رخسار حسین است) دل شام و سحر واله رخسار حسین است
جان در گرو زلف سمن وار حسین است

این بزم عزائیکه ملک نوحه گر اوست
یک گوشه از گرمی بازار حسین است

گفتم به خرد کیست فراتر ز سلیمان
فرمود گروهی که عزادار حسین است

انکس که برد غبطه ملایک به مقامش
او نوکر با غیرت دربار حسین است

باغیست نوشتند که در عالم برزخ
ان باغ فقط مسکن زوار حسین است

هر کس که حسینی است یقین روز قیامت
همسایه دیوار به دیوار حسین است

  • چهارشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سید تقی سیفی اردبیلی

غزل امام حسین(ع) -(دوش دیدم که ملائک به تماشاگه راز) * سید تقی سیفی اردبیلی

747
1

غزل امام حسین(ع) -(دوش دیدم که ملائک به تماشاگه راز) دوش دیدم که ملائک به تماشاگه راز
جمله درسجده عشق اند به صدسوزوگداز

همه ازحضرت هو یکدله میپرسیدند
درجهان غیرشما هست مگرآینه ساز؟

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
وین چه نوریست که برخاسته از ملک حجاز

این بشرکیست که با خون گلوکرده وضو
مسلخ درد براوگشته مصلای نماز

دادپاسخ به ملائک شه ملک ملکوت
برتراز من به جهان نیست کسی بنده نواز

این حسین آینه داراست،درآئینه منم
غیرمن پیش کسی او نبرد دست نیاز

این همان عاشق مست ایست،درآغوش سیوف
میفروشدبمن اینگونه فقط عشوه و ناز

پیش اوتیرمنم،نیزه و شمشیرمنم
بهر آنست به لب شِکوِه نمی آردباز

عشق من نقش حسین است زصورتگری ام
پرده برداشتم اکنون ز سراپرده راز

معنی عشق همان است که اندر دل اوست
آفریننده منم،نورمن آب و گِل اوست

  • چهارشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج رسول امینیان امینی خویی

در مدح امام حسین(ع) -(ای حسین ای پادشاه ملک دین) *حاج رسول امینیان امینی خویی

475

در مدح امام حسین(ع) -(ای حسین ای پادشاه ملک دین) ای حسین ای پادشاه ملک دین
یابن زهرا و امیر المومنین

نور عین خاتم پیغمبران
سرور کل سریر و سروران

رونق بازار عرف و عارفان
شاهد بزم جهان جاودان

رهنمای راه بی پایان عشق
عشق بازان و بلا گویان عشق

ای شه خوبان شهید کربلا
وی گل سرخ گلستان بلا

ای پناه کل مردان خدا
مرد با وجدان و قربان خدا

از ره دور آمدم من بهر تو
آرزو دارم بمانم شهر تو

عشق تو دیوانه میگردد مرا
جای من در جا شده ماتم سرا

مست جام ساقیان کوثرم
پیرو خط ولای حیدرم

من "امینی" شاعر این مکتبم
آمده بالا ولی تاب تبم

تا که گشتم نوکر دربار تو
بلبل باغ و گل و گلزار تو

می سرایم این ترانه روز و شب
نام زیبای حسین و زین اب

  • جمعه
  • 22
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج رسول امینیان امینی خویی

آرزوی زیارت کربلا -(بار الها ابر شد در آسمان کربلا) *حاج رسول امینیان امینی خویی

471

آرزوی زیارت کربلا -(بار الها ابر شد در آسمان کربلا) بار الها ابر شد در آسمان کربلا
دود آه و نالهء لب تشنگان کربلا
ای نسیم ای باد غم بر زینب کبری بگو
آب دیده دارد این دیوانگان کربلا

دیدهء دل وا نمودم دیدم اندر روزگار
عاشقان سرگشته گشتند وخمار ومحو یار
گرچه من دیوانه ام در کوی مولایم حسین
لیک این دیوانگی بخشید برمن اعتبار

یا حسین افسانه ام در محفل جانانه ات
چون گدا افتاده ام برآستان خانه ات
باده ای نوشیدم از پیمانهء پرشور تو
عاقل و فرزانه گشتم تا شدم دیوانه ات

در جهان بازار پرکالا از این بازار نیست
مفلسان را بر چنین بازار رفتن عار نیست
هرکسی را سهم از این سودای تجّاری جداست
از کسی بر هیچ تجّار غنی آزار نیست

ای صبا وی قاصد غم برنگار از من بگو
عاشق بی چاره ات عمریست دارد جستجو
نوحه خواند و قصه گفت از کربلایت یا حسین
آرزومند است""امین""ایستد دمی در روبرو

  • جمعه
  • 22
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

آرزوی کربلا -(اگر چه خلق بگویند در سماست بهشت) *مرحوم انور اردبیلی

917
1

آرزوی کربلا -(اگر چه خلق بگویند در سماست بهشت) اگر چه خلق بگویند در سماست بهشت
زِ من بپرس که در خاکِ کربلاست بهشت

چرا سَما بکند غبطه خود به کرب بلا
اگر بگفته این خلق در سَماست بهشت

بخلق کرب بلا را نشان دهم گر خلق
زِ من سؤال نمایند در کجاست بهشت

نه من بهشت بگویم به کربلا تنها
حسینیان همه گویند کربلاست بهشت

جوارِ قبرِ حسین جنت است بی شبهه
بر آن دلیل که گویند پر جَلاست بهشت

چگونه روضهء جنّت نباشد آن روضه
که جای جلوهء جان بخش کبریاست بهشت

بگو بهشت بجائ که آشنا آنجاست
به آشنا طلبان کوی آشناست بهشت

همی کشد دل ما را به خویش کرب بلا
بُود درست که گویند دلرباست بهشت

کسیکه جلوهء آن بارگاه را دیده
بچشمِ خویش بدیده است جانفزاست بهشت

به زلفِ اکبرِ شهزاده کربلا خوشبوست
نسیمِ صبح رساند که مُشک ساست بهشت

چو چشمه هاست در آن اشکِ چشمها جاری
به چشمه های روان گو که با صفاست بهشت

پیمبران همه در روضهء حسین جمع اند
مکانِ پاک دلان جای انبیاست بهشت

بهشتِ روی زمین را بیان کنم یک یک
شود عیان که چه جا ها برای ماست بهشت

بهشتِ (انور) این دهر در مدینه بُود
بصدق روضهء شاه قل انّماست بهشت

چو کربلا نجف الاَشرف است جاوه نَما
رواقِ روضهء پُر نورِ مرتضاست بهشت

چو باغِ خُلد بُود خاکِ طوس عنبر سا
به شیعیان حرمِ حضرتِ رضاست بهشت

دو جنّت است بما کاظمین و سامرّا
که از چهار امام این دو جا بماست بهشت

بسان هشت بهشت هفت روضهء پُر نور
برای خلق بر آن خانهء خداست بهشت

اگر نقاب فتد از جمالِ حُجّتِ عصر
عیان شود که جهانِ خدا نماست بهشت

به جلوه های روان بخشِ ساقی کوثر
رواقِ روضهء عباس باوفاست بهشت

به جرم در طلبِ کربلا مشو (انور)
که جای مردم بی جرم و بی خطاست بهشت

  • سه شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 19:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا حسین(ع) _سالها باشد که من بر مهر تو دل داده ام * اسماعیل تقوایی

714

یا حسین(ع) _سالها باشد که من بر مهر تو دل داده ام یا حسین(ع)
سالها باشد که من بر مهر تو دل داده ام
ماها از تربت پاک تو دور افتاده ام

دوست دارم در حریم پاک تو مُحرِم شوم
گر که جان باشد بهای دیدنش آماده ام

از زمان کودکی من با تو پیمان بسته ام
نوکری هستم، سر پیمان خود استاده ام

فخر دارم رهرو راه تو هستم یا حسین(ع)
عبد درگاه عظیم سروری آزاده ام

باده خمخانه عشق تو جان را پرورد
سالها باشد محرم، مست از آن باده ام

کربلایت کعبه عشاق رهجوی خداست
راهی از قلبم بسوی کربلا بگشاده ام

هرشب جمعه به یادت رو سوی کرببلا
با سلامی دست روی سینه ام بنهاده ام

بارهافیض زیارت از خدا کردم طلب
روز وشب بهر اجابت بر سر سجاده ام

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1400
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

امام حسین ع -( کربلای تو چه زیباست ابا عبدالله حرَمت کعبه ی دلهاست ابا عبدالله) * هستی محرابی

534

امام حسین ع -( کربلای تو چه زیباست ابا عبدالله حرَمت کعبه ی دلهاست ابا عبدالله) #السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین_ع
#شب_زیارتی_ارباب_بیکفن_حسرت_کربلا

کربلای تو چه زیباست ابا عبدالله
حرَمت کعبه ی دلهاست ابا عبدالله

این طرف دستِ جدا مشک و علَم
خیمه ی غم
آن طرف گنبدِ سقاست اباعبدالله

من چه دارم بجز این شوق که در جانِ من است
دلم از شورِ تو شیداست ابا عبدالله

هیچ کس جز تو نباشد به جهان کعبه ی عشق
نامِ تو عزتِ دنیاست ابا عبدالله

هر چه دارم به فدایت کنم ای جانِ نبی
مادرت حضرتِ زهراست(س) ابا عبدالله

از ازل از دمِ عشقِ تو نمک گیر شدم
وسعتِ لطفِ تو دریاست ابا عبدالله

بس که عشقِ تو به عالم هیَجان می بخشد
عالم از عشقِ تو برجاست ابا عبدالله

روضه ات معجزه ای است ز الطافِ خدا
با تو هر درد مداواست ابا عبدلله

شکرِ یزدان به جهان مثلِ تو مولا دارم
ذکرِ نامِ تو تسلاست ابا عبدالله

قبله ام سمتِ نگاهِ تو و زیباییِ توست
علَمِ سبزِ تو بالاست ابا عبدالله

سیبِ لبهای ضریحِ تو چشیدن دارد
طعمِ آن بس که گواراست ابا عبدالله

شورِ عشقِ تو چنان شعله به عالم زده است
آسمان محوِ تماشاست اباعبدالله

من که از روزِ ازل دل به نگاهت دادم
جز تو کی این همه آقاست ابا عبدالله

کاش می شد که دو دستم به ضریحت برسد
که بهشتم همه اینجاست ابا عبدالله

کاش گویند پس از این همه دوری و فراق
اربعین جاده مهیاست ابا عبدالله!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 17:00
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح امام حسین علیه السلام -(در حریم خانه‌ی تو نوکری کردم حسین) * محسن راحت حق

1363
1

مدح امام حسین علیه السلام -(در حریم خانه‌ی تو نوکری کردم حسین) در حریم خانه‌ی تو نوکری کردم حسین
درحقیقت نوکری نه، سروری کردم حسین
با حضور و گریه کردن در میان روضه‌ها
از دل زهرای اطهر دلبری کردم حسین
با گناه و معصیت دعوت شدم در مجلست
با گناه تو هوای دیگری کردم حسین

( بی‌تکلف، بی‌ریا، در روضه‌ات آدم شدم
باورم اصلا نمی‌شد باز هم محرم شدم)

از تو ممنونم که آقا جان لیاقت داده‌ای
با غلامیِ خودت، الحق سعادت داده‌ای
من کجا و خانه‌ی تو ای تمام معرفت
ای بنازم بر نگاهت که ولایت داده‌ای
غوطه‌ور بودم زمانی در تباهی، در گناه
از تو ممنونم که احساس ندامت داده‌ای

(من صدایت می‌کنم از بهترین آقا حسین
عبد تو هستم، تو هستی حضرت مولا حسین)

ابتدای کار دستم را گرفتی از وفا
بعد از آن بارم خریدی حضرت عقده گشا
آبرو داری نمودی، آبرو دادی ز مهر
حلقه در گوشت شدم ای مقتدای کربلا
هرچه طی شد عمر من، وابسته تر گشتم حسین
دست و پا گیرم ولی دارم امید التجا

(پشت من بر کوه باشد با عنایاتت حسین
جَلد این خانه شدم من با کراماتت حسین)

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

امام حسین ع -(بی عشقِ حسین(ع) زندگی ممکن نیست) * هستی محرابی

727

امام حسین ع -(بی عشقِ حسین(ع) زندگی ممکن نیست) #السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسن_ع

ما زنده به ایمانِ حسینیم مدام
بی عشقِ حسین(ع) زندگی ممکن نیست
در باورِ ما هست که بی شورِ حسین_
قرآن و خدا وُ بندگی ممکن نیست!

#هستی_محرابی

  • پنج شنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 18:14
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

خوشبخت کسی که با نیازی دلخواه * مرضیه عاطفی

1006

خوشبخت کسی که با نیازی دلخواه خوشبخت کسی که با نیازی دلخواه
شد سائل دست-خالیِ این درگاه
دور از غضب خداست هر کس دارد
در سینهٔ خود داغ أباعبدالله(ع)!

  • دوشنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

شب جمعه امام حسین (ع) -(جز نام تو روی لب آهنگی ندارم) * محمد حبیب زاده

696

شب جمعه امام حسین (ع) -(جز نام تو روی لب آهنگی ندارم) جز نام تو روی لب آهنگی ندارم
جز رنگ غم روی دلم رنگی ندارم

با یاد تو لبریز آرام و قرارم
جز دوریت با هیچ کس جنگی ندارم

من درس مستی خوانده آن در مکتب عشق
جز نوکری عشق فرهنگی ندارم

سنگ تو را بر سینه میکوبم حسین جان
جز سنگ عشقت بر کفم سنگی ندارم

شب های جمعه که لبالب از جنونم
جز چشم بارانی و دلتنگی ندارم

دل انس دارد با ضریح دلربایت
لب انس دارد با حسین جانم فدایت...

  • پنج شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد