شب دهم محرم - شب عاشورا

مرتب سازی براساس

شهادت نامه-(امشب شهادت نامه عشاق امضاء می شود) *

10410
49

شهادت نامه-(امشب شهادت نامه عشاق امضاء می شود) شهادت نامه

امشب شهادت نامه عشاق امضاء می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود
امشب بود بر پا اگر این خیمه ثار اللهی
فردا ز جور دشمنان بر کنده از جا می شود
حسان

  • یکشنبه
  • 6
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شب عاشورا-(امشب، شب قیامت کبرای دیگر است) *

3950
3

شب عاشورا-(امشب، شب قیامت کبرای دیگر است) شب عاشورا

امشب، شب قیامت کبرای دیگر است
هر لحظه یک گزارش صحرای محشر است
امشب رسد به گوش، مناجات عاشقان
فردا، به روی خاک، بدن‌های بی‌‌سر است

امشب، علم به دست علمدار کربلاست
فردا، تنش به علقمه، در خون شناور است
امشب رباب، دست دعایش بر آسمان
فردا تسلّی دل او، داغ اصغر است
امشب دعا به جان جوانان کند، حسینa
فردا به روی دامن او نعش اکبر است
امشب عطش گرفته ز قاسم توان و تاب
فردا به جای آب، دهانش ز خونْ تر است
امشب دعای زینب کبراست یا حسینa
فردا لبش به زخم گلوی برادر است
امشب حسین گرم مناجات با خداست
فردا هزار پاره ز شمشیر و خنجر است
امشب حسین پیرهن کهنه‌اش به بر
فردا، نه سر، نه پیرهن او را، به پیکر

  • یکشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 21:31
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

ز زبانِ آفتاب-(ما اندکیم و خیل دشمن، بی‌شمارند) *

3196

ز زبانِ آفتاب-(ما اندکیم و خیل دشمن، بی‌شمارند) ز زبانِ آفتاب

ما اندکیم و خیل دشمن، بی‌شمارند
ما چند فرد، اینان همه، چندین هزارند
این ظلمت شب، این شما، این راه صحرا
یاران من، این قوم، با من کار دارند

امشب مرا در کربلا تنها گذارید
آخر عزیزان شما، چشم انتظارند
من در پی ارشاد اینانم، دریغا!
اینان، مصمّم از برای کارزارند
هر کس بماند با من اینجا، کشته گردد
یاران من، یکسر قتیل این دیارند
اینان نه تنها، تشنۀ خون من استند
حتی به فکر خون طفل شیرخوارند
اینجا جواب العطش، تیر سه شعبه است
اینجا به حلق تشنه خنجر می‌گذارند
فردا در اینجا، دسته‌گل‌های مدینه
لب تشنه، زیر خارها، جان می‌سپارند
فردا شوم، از چار جانب تیرباران
این تیرها باید ز پشتم سر در آرند
ف

  • یکشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 21:37
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

روضه امام حسین(ع),(عمو رسیدم و دیدم؛ چقدربلوا بود) *

2660
6

روضه امام حسین(ع),(عمو رسیدم و دیدم؛ چقدربلوا بود) عمو رسیدم و دیدم؛ چقدربلوا بود

سر تصاحبِ عمامه ی تو دعوا بود

به سختی از وسط نیزه ها گذر كردم

هزار مرتبه شكر خدا كمی جا بود

ثواب نَحر گلویت تعارفی شده بود

سرِ زبان همه جمله ی - بفرما- بود

عمو چقدر لبِ خشكتان ترك دارد

چه خوب می شد اگر مشك آب سقا بود

زنی خمیده عمو رد شد از لبِ گودال

نگاه كن؛ نكند مادر تو زهرا بود

برای كشتن تان تیغ و نیزه كم آمد

به دست لشگریان سنگ و چوب حتی بود

تمام هوش و حواس سپاه كوفه و شام

به فكر جایزه ی بردن سر ما بود

بلند شو؛ كه همه سوی خیمه ها رفتند

من آمدم سویِ گودال، عمه تنها بود

منبع:سایت باب الحرم

  • یکشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسین(ع),(یادگاری از امام مجتبی بود همراه عمو در کربلا) *

2896
12

شعر شهادت امام حسین(ع),(یادگاری از امام مجتبی                                          بود همراه عمو در کربلا) یادگاری از امام مجتبی بود همراه عمو در کربلا

نام آن دردانه عبدالله بود همچو جان از بهر ثارالله بود

کودک اما عاشقی جانانه بود پیر صدها عارف فرزانه بود

چون که شه یاد برادر می نمود دیده بر آن ماه منظر می نمود

روز عاشورا که شه گشتی غریب از جوانان و عزیزان بی نصیب

بانگ هل من ناصرش آمد بگو ش شد ملائک از غم او در خروش

تا که عبدالله شنید این صدا از عمویش ناله واغربتا

آمد از خیمه برون با صد شتاب تا کند یاری بر آن عالی جناب

شاه دین گفتا به زینب خواهرم سدّ ره شو تا نیاید در برم

آستین از دست زینب بر کشید تا کنار عم مظلومش رسید

دید قاتل برده بالاز تیغ کین تا زند بر فرق آن سالار دین

دست خود را آن

  • یکشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:00
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شب دهم محرم با صدای کربلایی جواد مقدم -( دل تو را میخواد (چه جوری حرمت بیاد)3 ) *

11455
64

اشعار شب دهم محرم با صدای کربلایی جواد مقدم -( دل تو را میخواد (چه جوری حرمت بیاد)3 ) دل تو را میخواد (چه جوری حرمت بیاد)3
من نوکر توام(آقا منو نبر ز یاد )3
یا از بهشا نگید(یا که بگید و کم بگید)3
این دل یه جا دیگست(برا من از حرم بگید)3
(حرم حرم ای دی ای دل
کبوترم ای دل ای دل)2
حرم نرم خونم اونجاست
کجا برم ای دل ای دل
{(حرم حرم ای دل ای دل)4}2
باز طاقتم بده(شراب هیئتم بده)3
بهتر مستم کنی(یه ذره تربتم)3
اون تربت که میکن(خاک چادر زینبه)3
خدا خدا حق زینب ، مدد بده که مرتب
بگم حسین و بمیرم، تا کربلا باشم امشب
{(حرم حرم ای دل ای دل)4}2

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار سنگین شب دهم محرم به سبک حاج حسن خلج -( پر زده تا آسمون بال قنوت عاشقا ) *

5203
13

اشعار سنگین شب دهم محرم به سبک حاج حسن خلج -( پر زده تا  آسمون بال قنوت عاشقا ) پر زده تا آسمون بال قنوت عاشقا
مشغول ذکر و دعاست تو خیمه ها خون خدا(2)
شب عروج عاشقا شب عبادت و دعا
شب پریدن همه (کبوترای کربلا)2
(حضرت ارباب داره نغمه ی ربنا بر لب) 2
تو مناجاتش داره میخونه زیر لب یا رب
بعد من یا رب امون از دل خسته ی زینب
(ای امون از قریبی،ای امون از غریبی)2
مادری تو خیمه ه داره لالایی میخونه
(الهی تو گهواره همیشه پیشش بمونه)2
(الهی پای دشمنا،میون خیمه ها وا نشه)2
معجر هیچکس نصیبه، دستای بی حیا نشه

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت امام حسین(ع),(پر می کیره روحم تا حسین)به همراه سبک *

3249
4

اشعار شهادت حضرت امام حسین(ع),(پر می کیره روحم تا حسین)به همراه سبک پر می کیره روحم تا حسین
به خدا غمی ندارم تا حسین
انی سلمن لمن سالمکم
به ابی انت و امی یا حسین

می سوزه دلم تو افسوس
تو نذار بمونه مایوس
عمری دلم نشسته
به هوای شب پابوس
(یاحسین غریب مادر،یا حسین غریب مادر 4)
یوسف هم خال روخ ماه حسین
آسمان خاک قدمگاه حسین
می شنوم رو مهد اهدنا الصراط
راه مستقیم می خوای راه حسین
تویی ارباب امیرم
روزیم رو از تو می گیرم
سوال خصوصی دارم
یعنی تو حرم میمیرم
(یاحسین غریب مادر،یاحسین غریب مادر 4)
هیچ شهیدی مثل تو پرپر نیست
هیج امیر مثل تو بی سر نیست
به خدا ناله جان سوز تر از
ناله ای غریب مادر نیست
کی سرت از تنت بریده
چرا موهات و کشیده
کی با مرکبش به روی
جسم و پیکرت دویده

  • سه شنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:24
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار محرم,(دلی که می سوزه پای غم حسین)به همراه سبک *

4926
10

اشعار محرم,(دلی که می سوزه پای غم حسین)به همراه سبک دلی که می سوزه پای غم حسین
تموم آرزوش محرم حسین
صدا می زنه اسم اعظم حسین
خدا رو می بینه تو پرچم حسین

خدایا چرا دیگه طواف حرمش پا نمی ده
چرا اونی که براش میمیرم سگ شو راه نمی ده
توی صف فداییاش قاطی زائراش جا نمی ده
می خوام آواره بشم الهی به امید تو
بزار بی چاره بشم الهی به امید تو
نشون غم تو نشسته رو تنم
از آتش غمت کبود بدنم
اونی که سینه چاک عشقته منم
همه خوشیم اینه که من سینه زنم
یاد ترک لبای تو قلب منو می سوزونه
غلاده نوکریت منو دنبال تو می کشونه
فطرس توی دلم سلامم رو به تو می رسونه
حالم روشن می دونه
دل به دریا زدم اللهی به امید تو
قربونی تو شدم اللهی به امید تو
می خوام آوره بشم اللهی به امی

  • سه شنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین(ع),(پاره پاره شد پیکر تو)به همراه دانلود سبک با نوای حاج محمود کریمی *

12464
94

اشعار شهادت امام حسین(ع),(پاره پاره شد پیکر تو)به همراه دانلود سبک با نوای حاج محمود کریمی پاره پاره شد پیکر تو
ورق ورق دفتر تو
به ضرب شمشیر عدو
پشت من شکست و سر تو

سربه قامتت غرق به خون
به سفره عشق جنون
برادر من که کنون
گشته فاطمه مادر تو
یاری کن بر خیزم یا بنشینم
فرزند زهرا و ام بنینم
ادرکنی که برادر نقش زمینم
فرزند زهرا و ام بنینم
روبه قبله پای تو کنم
گریه برای تو کنم
نمانده جانی به تنم
تا رو نمایی تو کنم
چگونه از تو ببرم
خبر سوی اهل حرم
دیگر چه خاکی به سرم
من ز غصه های تو کنم
از عشقت به خدا بیچاره ترینم
فرزند زهرا و ام بنینم
ادرکنی که برادر نقش زمینم
فرزند زهرا و ام بنینم
اهل خیمه نالان شده است
همه پریشان شده است
ز بحرت ای هستی من
دشمنان رجز خوان شده اند
گشته شد علمدار حسین
تما

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:24
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادتی امام حسن(ع),(ما گدای این خونه ایم)به همراه سبک نوحه شور *

2096
5

اشعار شهادتی امام حسن(ع),(ما گدای این خونه ایم)به همراه سبک نوحه شور ما گدای این خونه ایم
عبد در می خونه ایم
به آب و آتیش می زنیم
تا بدونند دیونه ایم

عشق تو شعله می کشه
از دل بی قرار مون
آواره می خونه شد
هرکی نشست کنار مون
اما خودم نمی دونم
چه جوری لایقت شدم
عقل از سرم پریده از
شنیده عاشقت شدم
حسین ا ا ا وای وای وای
تموم مردم می دونن
ما برای تو جون می دیم
گل روی سینه مون رو
به همشون نشون می دهیم
عسیی بن مریم اومده
تو صف چاکر های تو
رشک تمام اولیا مقام ذاکر های تو
ای عاقل ها به ما نگین
زندگی مون حروم شده
ما رو نصیحت نکنید
که کار ما تموم شده
حسین ا ا ا ا وای وای
سرخ تموم سینه ها
تو تب داغ عشق تو
دست خودت منو کشوند
تو کوچه باغ عشق تو
هوایی کرده قلب مو
هوای بین ال

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار محرم,(واسه اون پرچم سرخت روی اون گنبد زرین)به همراه سبک *

3415
8

اشعار محرم,(واسه اون پرچم سرخت روی اون گنبد زرین)به همراه سبک واسه اون پرچم سرخت روی اون گنبد زرین
واسه اون شش گوشه ای تو واسه اون هوای غمگین
واسه اون صحن سرایی که میشه کعبه عالم
واسه اون تربت پاکت که می شینه روی بالم

واسه مشک و واسه سقا واسه عطر سیب مرقد
تا میاد حضرت زهرا
دل من تنگه می دونی
تو که ماه آسمومنی
واسه اون عاشقایی که خون هاشون اینجا می ریزن
واسه اون جون رعنا که پیشت خیلی عزیز
واسه اون شش ماه ی که به روی سینت خوابیده
جای آب توی بغل تو مزه تیر رو چشیده
دل من تنگه می دونی تو که ماه آسمونی
دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 07:40
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادتی امام حسین(ع),(قلب عاشق یک لخط خونه)به همراه سبک *

2190
2

اشعار شهادتی امام حسین(ع),(قلب عاشق یک لخط خونه)به همراه سبک قلب عاشق یک لخط خونه
کارش هروز شب جنونه
دل من آرزوش ارباب
بکی اینم از خودومنه

حسین تویی سامومنم
تویی وصله جونم
تو از ازل لیلایی
من از ازل مجنونم
(به ابی انت و امی
لک الفدا ثارلله 2)
تو نباشی کل فلک نیست
بر سر خانه حق نمک نیست
برای مرده زنده کردن
به ابوفاضل تو شک نیست
با غمت دمی دارم
اشک نم نمی دارم
بی خیال این عالم
با تو عالمی دارم
(به ابی انت و امی
لک الفدا ثارلله 2)
تا بشم زنده جون
سپردی مثل مادر
غصه و خوردی
برامون اونقدر گذاشتی
یک خودت یک کفن نبردی
انبیا را فرصت ده
یا حسین تو رخصت ده
داغ کربلا دارم
ای عجل تو مهلت ده
به ابی انت و امی
لک الفدا ثارلله

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 08:50
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین(ع),(ثارلله ثارلله ثارلله حسین یل زینب)به همراه نوای حاج عبدالرضا هلالی *

4740
9

اشعار شهادت امام حسین(ع),(ثارلله ثارلله ثارلله حسین یل زینب)به همراه نوای حاج عبدالرضا هلالی ثارلله ثارلله ثارلله حسین یل زینب
شده مجنون دل زارم شده پر خون دلم گله دارم
به تو افتد سر و کارم همچون گیسوی تو بی قرارام
این دلم حاصلم وصل نگاره بی کران ساحلم دامن یاره

(ثارلله ثارلله ثارلله حسین یل زینب4)
شب مستی گر خمارم دیده بستی بر این شب تارم
صاحب دل کن شکارم خسمه خسمه تو شد سگ هارم
این دل حاصلم وصل نگاره بی کران ساحلم دامن یاره
(ثارالله ثارالله ثارالله حسین یل زینب4)
تب و تابم زنگارم چون ندانم غمت کی ببارم
تویی ماه شب تارم تویی دینم حسین تویی یارم
یک سحر کن گذر به کوی قلبم
ساعلم بنظر اگر چه کلبم

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 09:18
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین(ع),(ای سینه ها دست ها وقت نمایش است)به همراه نوای حاج حسین سیب سرخی *

8273
28

اشعار شهادت امام حسین(ع),(ای سینه ها دست ها وقت نمایش است)به همراه نوای حاج حسین سیب سرخی ای سینه ها دست ها وقت نمایش است
ای دیده ها اشک ها هنگام بارش است
پیچیده در عالم باز این چه شورش است

وای وای وای وای
دوباره فصل عزا شد
روضه های تو به پا شد واویلا
نوحه کنان بگیرید در اومده محرم واویلا
( آقام آقام سالار زینب 4)
تو از ازل زهرا من بوده محرمی
دلم خوش است هستم کبوتر حرمی
سالم شده یک ماه آن هم محرمی
آقا جانم هر نغمه ای مثل چاووش
چون ضریح مثل شش گوش ندیدم
تو روضه ات ای شاه بی سر
نه به پا بلکه باسر دویدم
(آقام آقام سالار زینب 4)
یا ای الهل ارباب والله محشری
اربابی و کارت امضای نوکری
دلبر فراوان است تو چیز دیگری
آقا جانم هر نغمه ای مثل چاووش
چون ضریح مثل شش گوش ندیدم
تو روضه ات ای شاه

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین(ع) ,(وقتی دیونه ای بی آب دونه ای)به همراه نوا یحاج عبدالرضا هلالی *

2371
3

اشعار شهادت امام حسین(ع) ,(وقتی دیونه ای بی آب دونه ای)به همراه نوا یحاج عبدالرضا هلالی وقتی دیونه ای بی آب دونه ای
فکر یه لونه ای پر بزن پر بزن برو کربلا
دنیای منی حسین
لیلای منی حسین

مولای منی حسین
آقای منی حسین
عشقک خیر رو عمل
مجنونم از ازل
مهلت بده عجل پرنزن پرنزن
جون نمی دم تا نرم حرم
ذکر لبم مدام آقام آقام
دل تنگ کربلام زین سخن
نگذرم جون نمی دم تا نرم حرم
شاه عرفات حسین،جونم به فدات
پر می زنه دل سمت کربلات
دل گیرم از همه قلبم پر از غمه
هر دم این زمزمه کربلا کربلا
صلی علی حرم الهدا
تاب عشق نمی کشم
بار غم می کشم
کربلا کربلا صلی علی حرم الهدا
مدیون توام حسین
ممنون توام حسین
افسون توام حسین
دل خون توام حسین
مجنون توام حسین
لیلای من حسین
آقای منی حسین

دانلود سبک

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 16:52
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شب دهم محرم-(بمان که روشنی دیده ی ترم باشی) * علی اکبر لطیفیان

4411
1

اشعار شب دهم محرم-(بمان که روشنی دیده ی ترم باشی) بمان که روشنی دیده ی ترم باشی
شبیه آیینه ای در برابرم باشی
هوای خیمه ی من بی نگاه تو سرد است
بمان که مایه ی دل گرمی حرم باشی

چه شد که از ته گودال سر در آوردی
تو زینت سر دوش پیمبرم باشی
در این شلوغی گودال تنگ، قول بده
کمی مراقب پهلوی مادرم باشی
تو در بلندترین نیزه منزلت کردی
به این بهانه مگر سایه ی سرم باشی
جواب خنده ی دشمن به خواهرت با کیست
مگر تو قول ندادی برادرم باشی
تو آفتابی و بالای نیزه هم که شده
بمان که روشنی دیده ی ترم باشی

شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شب دهم عاشورا،(خواب دیدم در این شب غربت) *

2702
3

اشعار شب دهم عاشورا،(خواب دیدم در این شب غربت) خواب دیدم در این شب غربت
خواب دستی عجیب و خون آلود
خواب دیدم که پیکرم خواهر
طعمه ی گرگ های وحشی بود

**
اضطرابی به جانم افتاده
که بیان کردنش میسر نیست
یک جوان مرد با شرف زینب
بین این سی هزار لشگر نیست
**
ماجراهای عصر فردا را
در نگاه تر تو میبینم
راضیم به رضای معبودم
تا سحر بوته خار میچیینم
**
شب آخر وصیتی دارم
در نماز شبت دعایم کن
ظهر فردا به خنده ای خواهر
راهی وادی منایم کن
**
باغ سرسبز خاطراتت را
غصه پاییز میکند زینب
گوش کن شمر خنجر خود را
آن طرف تیز میکند زینب
**
عصر فردا از اهل بیت رسول
زهر چشمی شدید میگیرن
وقت تاراج خیمه های حرم
چند کودک ز ترس میمیرند
**
کوفیان شهره ی عرب هستند
مردمانی که

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شب دهم محرم-(داری عقیله خواهر من گریه می کنی) * علی اکبر لطیفیان

5486
3

اشعار شب دهم محرم-(داری عقیله خواهر من گریه می کنی) داری عقیله خواهر من گریه می کنی
آیینه برابر من گریه می کنی
از لا به لای خیمه دلم تا مدینه رفت
خیلی شبیه مادر من گریه می کنی

دلشوره می چکد ز نگاه سه ساله ام
وقتی کنار دختر من گریه می کنی
من از برای معجر تو گریه می کنم
تو از برای حنجر من گریه می کنی
امشب برای ماندن من نذر می کنی
فردا برای پیکر من گریه می کنی
امشب نشسته ای و مرا باد می زنی
فردا به جسم بی سر من گریه می کنی
شاعر:علی اکبرلطیفیان

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شب دهم محرم،(بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را) *

3016
1

اشعار شب دهم محرم،(بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را) بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را
بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را
دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح
بنالم از سر شب روضه‌های مادر را

پریده خواب رباب از خیال حرمله باز
گرفته است به چادر گلوی اصغر را
خدا کند که بمیرم در این شب و فردا
که روی نیزه نبینم سر برادر را
خدا کند که نبیند دو چشم مبهوتم
به زیر بوسه‌ی نیزه تنی مطهّر را
خدا کند که نبینم به روی تشت طلا
جسارت نوک چوب و لبان پَرپَر را
شاعر:حسن لطفی

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شب دهم عاشورا،(گمان نمي كنم اين روح پيكرم باشد ) * علی اکبر لطیفیان

2137
2

اشعار شب دهم عاشورا،(گمان نمي كنم اين روح پيكرم باشد ) گمان نمي كنم اين روح پيكرم باشد

تني كه مثله شده در برابرم باشد

بدن بدن كيست اينچنين شده است ؟

اگر خداي نكرده برادرم باشد ...!

فداي خواهر مظلومه اي كه نالان گفت

كنار كشته ي گودال موپريشان گفت

گمان نمي كنم اين زير نيزه افتاده

حسين فاطمه يعني برادرم باشد

تو را خدا بگذاريد بوسه اش بزنم

كه قول ميدهم اين بار بار آخرم باشد

كفن كه نيست عبا نيست ، بوريا هم نيست ؟

بد است بي كفن اين مرد محترم باشد

براي آنكه روي پيكرش بيندازم

نمي شود بگذاريد معجرم باشد ؟

شاعر:علی اکبرلطیفیان

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

اشعار شب دهم محرم-(فـوراه هـایِ سـرخی از گــودال زد بالا) * وحید قاسمی

3786
1

اشعار شب دهم محرم-(فـوراه هـایِ سـرخی از گــودال زد بالا) فـوراه هـایِ سـرخی از گــودال زد بالا
مردی عبای خویش را خوشحال زد بالا

تا بـیـن مقـتـل معـدن المـاس پـیدا شد
در صنـف لشـکر قیمـت خـلـخال زد بالا

مـرد کمـان داری یـکـی از تیـرهایش را
نـا بــاورانـــه انـــدکـی از خـــال زد بالا

دیگر حساب کیسه های درهـم پاداش
از چـوب خـط سـهـم بیـت الـمال زد بالا

آتشـفشـان نـور بـود و شعـله های طور
نـاگــاه قـقـــنوسی پــریــد و بال زد بالا

خـورشید چشمش برغروب نیزه ها افتاد
وقـتـی عبــایــش را کـمی دجال زد بالا

می سو خت دامن های دختربچه ها اما
آمــــارِِ ســـرخــیِ رخ اطــفـال زد بــالا

خــورشــید را ازدست هم صدبار دزدیدند
شــب در ســپاه کـوفیــان جنجال ز

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شب دهم عاشورا،(وقتی علی اکبرمن نیست ماندنی) * علی اکبر لطیفیان

2448
1

اشعار شب دهم عاشورا،(وقتی علی اکبرمن نیست ماندنی) وقتی علی اکبرمن نیست ماندنی
پیداست که برادر من نیست ماندنی
باید که با حسین خداحافظی کنم
این آینه برابر من نیست ماندنی

از این به بعد راهی گرماست صورتم
این سایبان که بر سرمن نیست ماندنی
در پشت خیمه فکر نمی کردم عاقبت
این دستباف مادر من نیست ماندنی
تا بوسه بر گلوي تو دادم صدا زدي
خواهر ببوس ، حنجر من نیست ماندنی
انگشترت که رفت خودم با خبر شدم
از این به بعد زیور من نیست ماندنی
جاقحط بود ،شمر روي سینه ات نشست

این کعبه ي مطهر من نیست ماندنی

شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شب دهم ماه محرم،(هر که بیرونی بد از مجلس گریخت) *

2642

اشعار شب دهم ماه محرم،(هر که بیرونی بد از مجلس گریخت) هر که بیرونی بد از مجلس گریخت
رشته الفت ز همراهان گسیخت
دور شد از شکّـرستانش مگس
وز گلستان مرادش ، خار و خس

خلوت از اغیار شد پرداخته
وز رقیبان، خانه خالی ساخته
پیر میخواران ، به صدر اندر نشست
احتیاط خانه کرد و در ببست
محرمان راز خود را خواند پیش
جمله را بنشاند ، پیرامون خویش
با لب خود گوششان انباز کرد
در زصندوق حقیقت ، باز کرد
جمله را کرد از شراب عشق ، مست
یادشان آورد آن عهد الست
گفت شاباش این دل آزادتان
باده خوردستید، بادا یادتان
یادتان باد ای به دلتان شور می
آن اشارت های ساقی پی ز پی
اینک از هر گوشه یی جـّـم غفیر
مر شما را می زند ساقی صفیر
کاین خمار آن باده را بد در قفا
هان و هان آن وعده را

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شب دهم محرم،(آسمان یک ذرّه ی نور است در چشم ترت) *

2260
1

اشعار شب دهم محرم،(آسمان یک ذرّه ی نور است در چشم ترت) آسمان یک ذرّه ی نور است در چشم ترت
پس زمین قدری ندارد پیش مویی از سرت
جان خود دادی و حتی دادی از جان بهترت
اصغرت ، تنها علمدارت ، علی ِ اکبرت

تا بنوشانی به عالم ذرّه ای از باورت
ایستادی مثل کوهی روبروی کاه ها
ماهی و افتاده ای در انزوای چاه ها
گرچه دشمن بست بر آل پیمبر راه ها
باز فریاد تو می آید سوی آگاه ها
بس که والایند هم پیغام و هم پیغمبرت
یوسفانه پیکرت را بین چاه انداختی
در میان گرگ ها در قتلگاه انداختی
سینه ات سنگین شد و یک دم نگاه انداختی
به نگاهت بینشان دعوا به راه انداختی
تا نبیند حال و روز پیکرت را مادرت
در سکوت دشت می آمد صدای اسب ها
آهویی ترسیده بود از شیهه های اسب ها
بانویی لرزید و

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شب دهم ماه محرم،(از حرم تا قتلگه زینب به دنبالت دوید ) *

8526
12

اشعار شب دهم ماه محرم،(از حرم تا قتلگه زینب به دنبالت دوید ) از حرم تا قتلگه زینب به دنبالت دوید

دید شمر دون به روی حنجرت خنجر کشید

دید خنجر می کشد شمر از کنار گردنت

رأس پر خون تو را از روی تن او می برید

از حرم تا قتلگه یک صحنه ی پر درد دید

دید از رگ های تو خون قطره قطره می چکید

تا که آمد پیش نعش پر ز چاکت یا حسین

نیزه ی دشمن چو دندان جسم پاکت می جوید

شاعر:جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شب دهم ماه محرم،(اگر چه ایل و تبار مرا به همراهت) *

2168

اشعار شب دهم ماه محرم،(اگر چه ایل و تبار مرا به همراهت) اگر چه ایل و تبار مرا به همراهت

برو حسین که دست خدا به همراهت

دعای حرز لبم را به گردنت بستم

برو حسین که این بوسه ها به همراهت

تویی که جان مرا میبری به همراهت

نمیبری بدنم را چرا به همراهت

فدای موی بلندت شوم که دست نسیم

چگونه میزند این نظم را به هم ، راحت

برو که با خبری من چگونه می آیم

برای یافتنت تا کجا به همراهت

فقط کنار تنت نیمی از مرا بگذار

که نیم دیگر من تا خرابه همراهت...

دلی دو تا و قد و قامتی دوتا تر از آن

برو که من شده ام چندتا به همراهت

نگفته بودی اگرسمت خیمه ها برگرد

می آمدم به خدا بی هوا به همراهت

تو دور میشوی اما هنوز اینجایی

برای آنکه نبردی مرا به همراهت

شاعر:حسین

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار شب دهم ماه محرم،(مُردم از دلواپسی بسکه پریشان خاطرم) * قاسم نعمتی

4131
4

اشعار شب دهم ماه محرم،(مُردم از دلواپسی بسکه پریشان خاطرم) مُردم از دلواپسی بسکه پریشان خاطرم

سایه ات تا برسرم باشد خدارا شاکرم

دیگر از امروز یک لحظه مشو از من جدا

توشبیه کعبه باش و من شبیه زائرم

در نماز شب دعا کردم نبینم داغ تو

توسلامت باشی اما من بمیرم حاضرم

تو به فکر حنجرت باش و غم من را مخور

دختر زهرایم و در حفظ معجر ماهرم

دست خود روی سرم بگذار و یا ستار گو

بوی خاک چادر مادر گرفته چادرم

ناز کم کن ای نگار نازنینم یاحسین

ترس من این است داغت را ببینم یا حسین

شاعر:قاسم نعمتی

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شب دهم عاشورا،(کم کم غروب واقعه از راه می رسید) *

3043
4

اشعار شب دهم عاشورا،(کم کم غروب واقعه از راه می رسید) کم کم غروب واقعه از راه می رسید
یک زن میان دشت سراسیمه می دوید
این خیمه ها نبود که آتش گرفته بود
آتش میان سینه ی او شعله می کشید

راهی نمانده بود برایش به غیر صبر
باید دل از عزیز سفر کرده می برید؛
مردی که رفت و از سر نی حسّ بودنش
قطره به قطره سرخ و غریبانه می چکید
آن مرد رفت و واقعه را دست زن سپرد
باید حماسه پشت حماسه می آفرید

شاعر:مطهره عباسیان

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 16:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شب دهم ماه محرم،(لحظه ی وصل رسیده ست خدا رحم کند) *

3509
3

اشعار شب دهم ماه محرم،(لحظه ی وصل رسیده ست خدا رحم کند) لحظه ی وصل رسیده ست خدا رحم کند

نفس روضه بریده ست خدا رحم کند

تویی آن شاپرکِ ناز که بین راهت

دشمنت تار ،تنیده ست خدا رحم کند

ادب و رحم و جوانمردی و اینگونه صفات

دور از این قومِ دریده ست خدا رحم کند

وسط خطبه ی تو کاش دگر هو نکشند

رنگ عباس پریده ست خدا رحم کند

مادرش داد علی را ببری آب دهی

حرمله نقشه کشیده ست خدا رحم کند

از همین لحظه که هنگام خداحافظی است

قامت عمه خمیده ست خدا رحم کند

از تو آقا چه بگویم که نرنجد مادر

صحبت از رٱس بریده ست خدا رحم کند

شاعر:کاظم بهمنی

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد