حرم بی صاحب و صاحب حرم گردیده صحرایی
بریز ای کعبه تا صبح قیامت،اشک تنهایی
امیر کاروان دل شده آواره در صحرا
کند،دنبال او صد کاروان دل راهپیمایی
خلایق دور کعبه جمع و جمعی از بنی هاشم
به صحراها شده آواره با گل های زهرایی
رخ ماه بنی هاشم گل روی علی اکبر
بود منزل به منزل دور محمل ها تماشایی
پراکنده آل الله را از مکه،می بینم
که نوک نیزه ها دارند فردا گردد هم آیی
به سنگ زشت خویان از کنار کعبه می بینم
که از خون جبین گلگون شود رخسار زیبایی
بریز ای اشک بهر باغبان وحی از دیده
که پرپر می شود گل های او پیش از شکوفایی
نه طفلی تشنه جان داده،نه آبی منع گردیده
چه رخ داده که از خون چشم سقا گشته دریایی؟
به سوی ک
- یکشنبه
- 30
- شهریور
- 1393
- ساعت
- 05:52
- نوشته شده توسط
- جواد