باربگشائيد، اينجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
بر مشام جان رسد بوي بهشت
به به از اين تربت مينو سرشت
کربلا، اي آفرينش را هدف
قبله گاه عاشقان از هر طرف
طور عشق است و مطاف انبيا
نور حق اينجاست، اي موسي بيا
جسم را احيا اگر عيسي کند
جان و تن را کربلا احيا کند
گر سلامت رفت، از آتش خليل
نور ثار الله شد او را دليل
کربلا، قربانگه ذبح عظيم
عرش رحمان را صراط مستقيم
گر خدا خواهي، برو اين راه را
کن زيارت کوي ثار الله را
شد ز عاشوراي او يک اربعين
قتلگاهش را به چشم دل ببين
ماه، اينجا، واله و سرگشته است
و آن شهاب ثاقب از خود رفته است
گرد غم، افشانده بر سر کهکشان
اشک خون ريزد هنوز
- چهارشنبه
- 14
- بهمن
- 1388
- ساعت
- 20:52
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار