اربعین حسینی

مرتب سازی براساس
 روح الله پیدایی

شعر اربعین حسینی -(کوله بار معصیت دارم ببین دلواپسم) * روح الله پیدایی

2969

شعر اربعین حسینی -(کوله بار معصیت دارم ببین دلواپسم) کوله بار معصیت دارم ببین دلواپسم
باز هم درمانده ام خوردم زمین دلواپسم

دل به بیگانه سپردم قسمتم آخر نشد
تا که باشم باتو یک شب همنشین دلواپسم

بسکه از تو دور ماندم شاهدی آخر دلم
با ریا و بی حیایی شد عجین دلواپسم

بد ضرر کردم که وابسته به این دنیا شدم
تیره شد قلبم که حالا این چنین دلواپسم

شهر پر شد ازگناه و بی تفاوت مانده ام
وای بر من که ندارم دردِ دین دلواپسم

دربه رویم باز کن آقا که غیر از خانه ات
دائما شیطان نشسته در کمین دلواپسم

میشود لطفی کنی آقا بگویی میرسی
در کنارم لحظه های واپسین دلواپسم

تو فقط دست مرا بگذار در دست حسین
راهی ام کن کربلا در اربعین دلواپسم

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر اربعین حسینی -(از عطر و بوی چای این فنجان گرفته) * داود رحیمی

771
2

شعر اربعین حسینی -(از عطر و بوی چای این فنجان گرفته) از عطر و بوی چای این فنجان گرفته
تا آن دو چشمه که از آن باران گرفته

از خردسالی که طبق بر سر نهاده
تا پیرمردی که به دستش نان گرفته

از این پسر بچه که با شوقی به دستش
مَشکی به یاد ساقی عطشان گرفته

تا آن جوان عاشق دل مرده ای که
با گریه در پای علم ها جان گرفته

از این تهی دستی که خرج سال خود را
آورده پیش روی هر مهمان گرفته

تا آن توانمندی که در راه زیارت
هرچه که داده سود صدچندان گرفته

اینها گواهی می دهند اینجا بهشت است
این سرزمین که سبقت از رضوان گرفته

اینجا همه کاره فقط عشق حسین است
او اختیار از عقل و از برهان گرفته

اینجا حسین بن علی دلهای مارا
با غمزه ی شاهانه ای آسان گرفته

هر کس دلش را دس

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

اربعین -(ای برادر جان رسیده خواهر تو از سفر) * وحید زحمتکش شهری

1138
2

اربعین -(ای برادر جان رسیده خواهر تو از سفر) ای برادر جان رسیده خواهر تو از سفر
آمدم اما ببین در هم شکسته بال و پر

بعد تو جان برادر روز خوش چشمم ندید
از غم داغت شده موی سر زینب سفید

مانده بر روی تنم از تازیانه بس نشان
زیر این بار گران زینب شده قامت کمان

با سر پاکت شدم منزل به منزل همسفر
ماه را دیدم به روی نیزه با چشمان تر

هر چه از شام بلا گویم برادر جان کم است
از مصیبتهای آن داغی به قلب عالم است

کوچه و بازار شام آتش زده بر پیکرم
سوخت از زخم زبان شامیان پا تا سرم

از خجالت مانده ام با تو چه گویم یار من
مانده یک داغ از سفر بر روی قلب زار من

در خرابه لاله ات پر پر شده ای هست من
جسم پاک دخترت ماند روی هر دو دست من

#وحید_زحمت_کش_شهری

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 07:40
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 ابراهیم قبله آرباطان

زائران اربعین -(با پای سر به سیر سماوات می رویم ) * ابراهیم قبله آرباطان

678

زائران اربعین  -(با پای سر به سیر سماوات می رویم ) با پای سر به سیر سماوات می رویم
احرام بسته ایم و به میقات می رویم
تا بارگاه قبله ی حاجات می رویم
قسمت اگر شود به ملاقات می رویم
میقات ما حسین، ملاقات ما حسین
.
.
.
زانو زدیم پیر و جوان بر زمین تو
ما حلقه بسته ایم به دور نگین تو
ما را کشانده است کجاها طنین تو
افتاده ایم در گذر اربعین تو
ای واژه واژه نام تو صد ماجرا حسین
.
.
.
ما چون کبوتران حرم پر شکسته ایم
از آشیان گذشته و از خود گسسته ایم
چون صیدهای زخمی در خون نشسته ایم
یعنی که دل به لذت دیدار بسته ایم
مرهم حسین، صبر حسین و شفا حسین
.
.
.
ای جان شرحه شرحه بگو ماجرا چه بود!
راز به خون تپیدن خون خدا چه بود!
آن جوشش صدای تو بر کربلا چه بود!
داد

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

اربعین در راه کربلا * مرتضی محمودپور

504

اربعین در راه کربلا د?️اربعین در انتظار
?️رویت خورشید ولایت

موکب به موکب از پی‌ت آقا دویدم
بار فراقت را به شانه میکشیدم

درموکب شاه‌خراسان روضه‌خواندم
هرسونظر کردم ترا آنجا ندیدم

در موکب سقا دو جرعه آب خوردم
آنجا صدای لایی لایی میشنیدم

یک موکب استادم نماز شکر خواندم
بر سر در موکب خطی زیبا چو دیدم...

نام علی‌بن‌الحسین دارالشفا بود
من با همه امید آنجا تا رسیدم....

یاد شب شام غریبان گریه کردم
در آن زیارتگاه از خون لاله چیدم

هر دم نگاهم جانب رخسار ماهت
گر روسیاهم لیک من کوه امیدم

شب طی شده ای آخرین شمس ولایت
من چشم در راه همان صبح سپیدم

در بین ره صوتی حزین آمد بگوشم
میگفت ای سقا و سردار رشیدم....

از چه تو مش

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 23:59
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

در راه کربلا ایام اربعین۱۳۹۸نوحه‌ی سینه‌زنی * مرتضی محمودپور

633

در راه کربلا ایام اربعین۱۳۹۸نوحه‌ی سینه‌زنی ◾راهی کربلا میشویم
◾در اربعین(نوحه‌ی سینه‌زنی)

◾بنداول
میشود زائرت شوم آقا؟
دیدن قبر تو چه شیرین است
اربعین پا به پای زوارت
در دو عالم سعادتم این است
لبیک یا ثارالله
حسین اباعبدالله(۳)

◾بنددوم
موکبی چای میدهم دستم
جاده را با عمود طی کردم
یاد سرهای بر سنان بودم
ناله چون نی‌نوا به نی کردم
لبیک یا ثارالله
حسین اباعبدالله(۳)

◾بندسوم
این‌سپاه حسین‌وکرببلاست
پیشمرگ فرج شوم آخر
وطنم کربلاست میدانی؟
میروم سوی این حرم آخر
لبیک یا ثارالله
حسین اباعبدالله(۳)

◾بندچهارم
بین راه موکب امام رضاست
السلام علیک یا مولا
میشود تا رسم به دیدارت
وقت مردن بدیدنم تو بیا
لبیک یا ثارالله
حسین اباعبدالله(۳)

◾بندپنجم

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

روز اربعین _شیعیان روز اربعین آمد * اسماعیل تقوایی

587

روز اربعین _شیعیان روز اربعین آمد روز اربعین
شیعیان روز اربعین آمد
غم جانسوز شاه دین آمد

بهر دیدار با حسین شهید
زینبش زار ودل غمین آمد

تا رسیدش به قبر دلدارش
همچو برگ خزان زمین آمده

او ببویید خاک وبر سر ریخت
ناله اش از گلو حزین آمد

دور او از زنان وکودکها
ازیسار آمد ویمین آمد

باز یک خواهری زبان بگرفت
از دلش آه آتشین آمد

کی حسینی که زیر این خاکی
خیز وبین خواهرت چنین آمد

مو سپید آمد وخمیده کمر
با رخی پیر وپر زچین آمد

خواهرت از اسارت قومی
بی وفا،طعنه زن،لعین آمد

تا که وارد شدم به کرببلا
یادم آن روز آخرین آمد

یادم آمد چگونه پیکر تو
از روی مرکبت زمین آمد

یادم آمد که خنجر کندی
بر حسینم گلو نشین آمد

یادم آمد تنی رها گشته
ک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

اربعین -(شد اربعین شاه دین ) * حاج داود بیدق داری

1094

اربعین -(شد اربعین شاه دین ) شد اربعین شاه دین
دلها پریشان است
زینب سیه پوشیده در
سوگ شهیدان است
.
یک قافله اشک وعزا در اربعین آمد
دخت علیَّ المرتضی با شور و شین آمد
تا که عزاداری کند بر شاه دین آمد
قامت کمان و دلکباب از داغ هجران است
.
.
از جور و کین شامیان صدها نشان دارد
از گردش چرخ فلک بر لب فغان دارد
قلب فکار و دیده ی گوهر فشان دارد
بر کاروان اربعین زینب نواخوان است
.
.
گوید که ای لب تشنه ی تنها لب دریا
تنها میان خون مخواب بر خاک این صحرا
برخیز و بین پژمرده اند در این سفر گلها
اما ز خون پیکرت اینجا گلستان است
.
.
ای پیکر بی سر بخوان قرآن بر این خواهر
تو خفته ای بیسر ولی من آمدم با سر
گویا که روی سینه ات خفته علی اصغر

  • سه شنبه
  • 30
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

غزل اربعین سیدالشهداء علیه السلام -(از آن زمان که دور زِ کرب و بَلا شدم) * رضا رسول زاده

568

غزل اربعین سیدالشهداء علیه السلام -(از آن زمان که دور زِ کرب و بَلا شدم) از آن زمان که دور زِ کرب و بَلا شدم
بر هر چه داغ و درد و بلا مُبتلا شدم
.
یک اربعین گذشته و من آب رفته ام
عُمری است گوییا که من از تو جُدا شدم
.
یک اربعین گذشته و لب تشنه ام هنوز
گریان به یادِ کامِ تو صُبح و مَسا شدم
.
یک اربعین گذشته و نیلی شده رُخَم
چِهره کبود، همسفرِ نیزه ها شدم
.
من زینبم که چهره ی من فرق کرده است
حالا شبیهِ حضرتِ خیرُالنِّساء شدم
.
باید شبیهِ مادرمان هم شَوَم حسین
آخر سِپر برای زن و بچّه ها شدم!
.
گیسوی من سِفید شد و قامتم خَمید
بی کس اسیرِ مِحنتِ بی اِنتِها شدم
.
من روی ناقه ها و تو هم روی نیزه ها
مهمانِ بَزمِ کوفه و شامِ بَلا شدم
.
هر طور بود، باز کنارت رسیده ام
زائر به

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 10:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمینه اربعین حسینی علیه السلام زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها -(چهل روزه که چهل منزل رفتم) * امیرحسین سلطانی

947
1

سبک زمینه اربعین حسینی علیه السلام زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها -(چهل روزه که چهل منزل رفتم) بند اول

چهل روزه که چهل منزل رفتم
به هر منزلی که رفتم غم دیدم
چهل روز گذشت و انگار چهل ساله
واسه اینه که دورم نامحرم دیدم

رو نیزه دیدم سرت رو چهل روز چهل روز
غریب دیدم دخترت رو چهل روز چهل روز
توام دیدی خواهرت رو چهل روز چهل روز

سنگ جفا رو سرم بود چهل روز چهل روز
دست عدو معجرم بود چهل روز چهل روز
به تو چشای ترم بود چهل روز چهل روز

《داداش حسینم حسینم حسینم حسینم》

بند دوم

چهل روزه که چهل بار جون دادم
هر جا که رفتم سرت رو نشون دادم
چهل روزه که دور سرت میگردم
با خطبه هام من دشمنو نابود کردم

ببین رسیدم کنارت داداشم داداشم
دلم شده بیقرارت داداشم داداشم
سر میذارم رو مزارت داداشم داداشم

پاشو ک

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک شور اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام -(واویلا دلها حزین،واویلا شد اربعین) * امیرحسین سلطانی

650

سبک شور اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام -(واویلا دلها حزین،واویلا شد اربعین) بند اول

واویلا دلها حزین،واویلا شد اربعین
میاد از کرب و بلا،ندای هل من معین

لک لبیک حسین،میگن تموم زائرا
لک لبیک حسین،ذکر لب جامونده ها
لک لبیک حسین،پر زده دل تا کربلا

اگر که جاموندم حسین
دلم رو پر میدم حرم
با یه سلام کافیه که
منم بگم یه زائرم

《السلام علیک،یا اباعبدالله》

بند دوم

واویلا یک کاروون،اومد از شام ویرون
کربلا اومد زینب،قدکمون مو پریشون

پاشو داداش حسین،خسته رسیدم از سفر
پاشو داداش حسین،ببین که میزنم به سر
پاشو داداش حسین،خواهر و با خودت ببر

تو این چهل روز که گذشت
برام نذاشتن حرمتی
پاشو ببین صورتم و
داداش حسین غیرتی

《ای وای امون از،دل زینب کبری》

بند سوم

واویلا از شام غم،واوی

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 12:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

نوحه اربعین حسینی علیه السلام زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها -(ای امیدم ای برادر ) * امیرحسین سلطانی

1827
1

نوحه اربعین حسینی علیه السلام زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها -(ای امیدم ای برادر     ) بند اول

ای امیدم ای برادر
جانم از غم آمد بر لب
از میان خاکت برخیز
از سفر برگشته زینب

آه-آمدم از شام ویران
دل پریشانم پریشان
غصه ها خوردم فراوان

آه-بی تو من خیری ندیدم
رنج و محنت ها کشیدم
قد خمیده مو سفیدم

《آه-یاحسین سالار زینب》

بند دوم

ای گل از کین خزانم
ای دوای درد زینب
خیز و بنگر این تنم را
ای که هستی مرد زینب

آه-دارم از جور زمانه
بر پر و بالم نشانه
جای ضرب تازیانه

آه-الامان از مردم شام
سنگ کینه از روی بام
از جسارتها و دشنام

《آه-یا حسین سالار زینب》

بند سوم

خطبه خوانه نهضت تو
آمده با آه و ناله
از تو شرمنده ام اخا
چون نیاوردم سه ساله

آه-بر سر تو میزبان شد
از غم تو قدکمان شد
غنچه ات

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اربعین امام حسین(ع) -( از دور می رسد جرس قافله به گوش) * کمیل کاشانی

506

اربعین امام حسین(ع) -( از دور می رسد جرس قافله به گوش) از دور می رسد جرس قافله به گوش
آید صدای هر نفس قافله به گوش

می آید از مسیر خطر کاروان ببین
یک قافله شکسته دل و نیمه جان ببین

یک قافله که رنج فراوان کشیده است
بر دوش ، بار ماتم و هجران کشیده است

آغوش وا کنید شهیدان کربلا
شد اشک و آه و زمزمه مهمان کربلا

اکبر کجاست محمل زینب رسیده است
زانو زند که قامت عمه خمیده است

قاسم کجاست اهل حرم را صدا کند
عباس کو که محمل زینب به پا کند

اصغر کجاست تا که ببیند رباب را
این دفعه جای آب نبیند سراب را

آمد سپاه زینبت از شام یا حسین
از شهر سنگ و سیلی و دشنام یا حسین

چرخی بزن دوباره و سیر سپاه کن
این کاروان خسته ز غم را نگاه کن

هر چند با حکایت جانسوز آمده
اما ببین سپاه تو پیروز آمده

برخیز و شرح واقعه ی این سفر بپرس
از لحظه های زینب و داغ و خطر بپرس

از کوفه و خرابه و زندان و بزم عام
از کوچه های تنگ و شلوغ دیار شام

از آتشی که بر روی آئینه ریختند
از سنگ ها که بر سرم از کینه ریختند

صد بار خواهرت به خدا مرد و زنده شد
وقتی که گوشواره ای از گوش کنده شد

مهمان رسیده است برادر نگاه کن
این خیمه های سوخته را رو به راه کن

  • سه شنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

از شبِ دلتنگی و اشک سحرگاهی بپرس * مرضیه عاطفی

887

از شبِ دلتنگی و اشک سحرگاهی بپرس از شبِ دلتنگی و اشک سحرگاهی بپرس
خسته ام! حال مرا از هر که میخواهی بپرس

دوستت دارم! سراغم را بگیر از مادرت
حالِ آشوب مرا از شعلۂ آهی بپرس

کربلا دریایِ غفران است و دورافتاده ام
روزگارم را فقط از تُنگ و از ماهی بپرس

حالِ یک جامانده را جامانده میفهمد فقط
خواستی این را اگر از یارِ دلخواهی بپرس

زائرِ هر ساله ات امسال حبس ِ خانگی ست
لااقل ای کوهِ رحمت؛ حالی از کاهی بپرس

لطف کن از بینِ بدها رد شدی احوالی از-
این گدایِ بی سر و پایِ سرِ راهی بپرس

سخت تنبیهم کن و اصلاً از اینکه سال ها
کرده ام در حقّ تو بسیار کوتاهی بپرس

هر چه از تو میرسد عشق است قطعاً یاحسین(ع)
از فراقِ کربلا امّا هر از گاهی بپرس!

#ألسلام_علیک_یاأباعبدالله_الحسین
#یاقدیم_الإحسان_بحق_الحسین_ع
#أرزقنا_کربلا_بحق_الزهرا_س

  • یکشنبه
  • 13
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 18:05
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه‌زنی اربعین(سبک سنتی) * مرتضی محمودپور

520

نوحه‌ی سینه‌زنی اربعین(سبک سنتی) ◾نوحه‌ی سینه زنی
◾اربعین حسینی
◾سبک سنتی

◾بنداول
برگشته کاروان تا از اسارت
آمد زین‌العباد بهر زیارت
در دشت و صحرا
روضه شد برپا
واویلا واویلا آه و واویلا(۲)

◾بنددوم
همراه زینب کبری رسیده
در تاب و در تبِ راس بریده
عمه‌ی سادات
روح مناجات
درعلقمه شده زائر به سقا
واویلا واویلا آه و واویلا

◾بندسوم
دنبال قبر ششماهه رباب است
در دامن صحرا اصغر به خواب است
گوید لالایی
اصغر کجایی
از بعد تو شدم تنهای تنها
واویلا واویلا آه و واویلا(۲)

  • سه شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 20:27
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

پیاده روی اربعین -(گوشه ای افتاده..تنها مانده ام دلخسته ام) * محسن راحت حق

394

پیاده روی اربعین  -(گوشه ای افتاده..تنها مانده ام دلخسته ام) گوشه ای افتاده..تنها مانده ام دلخسته ام
من که از کربلا جا مانده ام دلخسته ام..

دورم از ششگوشه ی ارباب و احوالم بد است
آه!!..درگیرِ یک امضا مانده ام دلخسته ام

یادِ موکب ها بخیر و یادِ پرچم ها بخیر
از زیارت باز هم وا مانده ام دلخسته ام

با سکوتِ خود به جایی می رسم قطعاً که نه..
مات و مبهوت از مداوا مانده ام دلخسته ام

بغضِ من باید بتَرکد باز بارانی شوم..
دور از الطافِ دریا مانده ام دلخسته ام

این همه دلتنگی ام را کاش می دیدی حسین
بی تو..ماندم از چه برپا مانده ام دلخسته ام

خستگی های مرا با یک براتی رفع کن..
من‌بلاتکلیف در جا مانده ام دلخسته ام

مانده ام آیا قبولم می کنی در هیئتت..
بی ثمر در قلبِ دنیا مانده ام دلخسته ام

کاش قلبِ مادرت راضی شود از دستِ من
در پی لبخندِ زهرا مانده ام دلخسته ام

  • شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 18:09
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(چِهِل روزه بی تو سفر کرده‌ام سفر سوی شامِ خطر کرده ام) * هستی محرابی

453
1

اربعین حسینی -(چِهِل روزه بی تو سفر کرده‌ام سفر سوی شامِ خطر کرده ام) #اربعین_حسینی_زبانحال
#حضرت_زینب_با_برادر

چِهِل روزه بی تو سفر کرده‌ام
سفر سوی شامِ خطر کرده ام

سرت روی نی شد جلودارِ من
ز بازارِ شامی گذر کرده ام

که تا سنگِ شامی نبارد سرت
خودم را جلویت سِپر کرده ام

در آن کوچه بازار با اشک و آه
تو را روی نیزه نظر کرده ام

تویی رازِ عشقِ شبِ تارِ من
ز داغِ تو خون بر جگر کرده ام

نمانده مرا طاقتی چون که بس
ز خونت فقط دیده تر کرده‌ام

به من هتکِ حرمت شده بینِ شام
من از کودکان دفعِ شّر کرده‌ام

من و هیجِده ماهِ نیزه سوار
شبم را ز روضه سحر کرده ام

در آن کاخِ جلاد و بزمِ شراب
ز چشمِ حرامی حذر کرده ام

نگویم دِگر ای همه هستی ام
چگونه بدونِ تو سر کرده ام

مدینه غمِ مادر و یادی از
غم و غصه های پدر کرده ام

ببین زینبِ تو زمینگیر شد
لبت خیزران خورده و پیر شد

#بداهه
#هستی_محرابی

  • شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

اربعین -(شورِ عشقِ تو مرا دنبالِ محمل میکشاند در رکابِ ساربان منزل به منزل میکشاند) * هستی محرابی

470

اربعین -(شورِ عشقِ تو مرا دنبالِ محمل میکشاند  در رکابِ ساربان منزل به منزل  میکشاند) #سلام_علی_قلب_زینب_الصبور

شورِ عشقِ تو مرا دنبالِ محمل میکشاند
در رکابِ ساربان منزل به منزل میکشاند

رفته ام با ساربان منزل به منزل کو به کوی
موجِ دریا می نشاند و سوی ساحل می کشاند

ای غریبِ نینوا زینب چه دیده کربلا
اینچنین از دردِ آن صد ناله از دل میکشاند

ماه، امشب شرمسار است از نگاهِ غربتت
بر نقابِ روی خویش ابری به حائل میکشاند

شرحِ غمها را نگفتم روی نعشِ کشته ها
شمر با جولان مرا سوی مقاتل میکشاند

خونِ دل خوردم بسی جانِ برادر این سفر
این سرت آسان مرا محفل به محفل میکشاند

گر نبود این جنگ و پیکارِ تو نورِ دیده ام
دشمن آئینِ پیمبر را به باطل میکشاند
...................................................

آه! ای لب تشنه ی دشتِ کویرِ نینوا
خواهرت را بی تو هر جا ناقه بر گل مینشاند

شرحِ غمهای اسیری با تو گویم یک به یک
زینب و تشتِ طلا را پیش قاتل مینشاند

حسرتِ دیدارِ تو آخر مرا آنجا کشاند
تا به کاخِ دشمنت رو در مقابل می نشاند

من چه گویم از غم جانسوزِ دشتِ کربلا
خواهر غمدیده را بر کوهِ مشکل مینشاند

هر چه دیدم از مدینه، کربلا تا شهرِ شام
زینبت را هر بلا بر صبرِ کامل مینشاند

تا که دیدم اصغرِ نشکفته را پرپر به خون
گویی جانِ زینبت زهرِ هلائل می چشاند

#هستی_محرابی

  • شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

شعر:مصیبت حضرت زینب سلام الله علیه * دانیال تقوی

752
2

شعر:مصیبت حضرت زینب سلام الله علیه زبانحال حضرت زینب(س)
در اسارت بد غرور ما جریحه دار شد
خواهر پرده نشینت راهیه بازار شد
گفته بودی من اسیری میروم باشد ولی
از جسارت ها نگفتی که به ما بسیار شد
ای برادر روزه بودم روزه خواری کرده ام
آنقدر چوب از عدو خوردم که تا افطار شد
داغ اصغر کرده بیچاره ربابت را ببین
نیمه شب گوید که ساکت تر علی بیدار شد
این بیابان ها پر از خار مغیلان بوده و
با قدم‌های رقیه دخترت هموار شد
دخترت گم شد شبی را من نمیدانم چرا
بعد از آن شب او ضعیف و لاغر و بیمار شد
ابتدای شام ویران سنگ باریدن گرفت
بارشش رونق گرفت و حالتش رگبار شد
هر چه گفتم از مسیر خلوتی ما را ببر
بین بازار یهودیها ز ما دیدار شد
کِل کشیدند آن زمانی که لعینی مست مست
با سرت در بین تشتی وارد دربار شد

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:01
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

پیاده روی اربعین -(از چه حیران شده ای اهلِ بُکا؟روضه که هست) * محسن راحت حق

510

پیاده روی اربعین  -(از چه حیران شده ای اهلِ بُکا؟روضه که هست) از چه حیران شده ای اهلِ بُکا؟روضه که هست
کربلا قسمت مان نیست..بیا روضه که هست

حسرت و آه همه جای خودش..موج بزن
همّتی..ناله کن از سوز و نوا..روضه که هست

حرم الله شده محفلِ اشک و بپذیر...
که حرم نیست اگر،شکر خدا روضه که هست

همه دنبالِ علاجیم ..علاج است حسین
نرو اینقدر به دنبالِ دوا روضه که هست

همه ی سال بیادِ حرمش ..سینه زنیم...
پُر ز امیّد و رجائیم چرا روضه که هست

فاطمه چادرِ خود را به سرم پهن نمود
می رسد مطمئناً خیرِ نسا..روضه که هست

کشته ی اشک!..هنوز اشکِ بصر می طلبد
چشمه ی اشک بجوشان ز صفا روضه که هست

همه دیدیم چه الطافِ کثیر از هیئت...
گر نشد قسمت مان کرببلا روضه که هست

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(انتهای این دو راهی کربلاست یا ببر یا زنده خاکم کن حسین) * هستی محرابی

436

اربعین حسینی -(انتهای این دو راهی کربلاست یا ببر یا زنده خاکم کن حسین) انتهای این دو راهی کربلاست
یا ببر یا زنده خاکم کن حسین

#زیارت_اربعین
#هستی_محرابی

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 18:08
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

مشتاق کربلا(بزار آقا منم شوم کرب وبلایی) * رضا ترابی گیلده

719

مشتاق کربلا(بزار آقا منم شوم کرب وبلایی) ◾مشتاق کربلا
تا کربلا رو می شنوم دلم میگیره
تا روضه ها رو می شنوم دلم میگیره
بس که دلم تنگ ِ برای حرم ِ تو
نام شما رو می شنوم دلم میگیره

من از دوعالم که تو رو تنها گزینم
یه عمریه مُهر تو بوده بر جبینم
آقا نظر کن تو به این دل حزینم
بزار که کربلای تو منم ببینم

الهی جون من شود آقا فدایت
مزن تو دست رد به سینه ی گدایت
تمام آرزوی من فقط همینه
میخوام که اربعین بیام به کربلایت

آقا تو که بر همه کس گره گشایی
ببین منو که اومدم بهر گدایی
خسته شدم ازین همه آقا جدایی
بزار آقا منم شوم کرب و بلایی

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

مصائب حضرت زینب -(از فراق من و دلدار چهل روز گذشت) * محمود مربوبی

585

مصائب حضرت زینب  -(از فراق من و دلدار چهل روز گذشت) از فراق من و دلدار چهل روز گذشت
از شب آخر دیدار چهل روز گذشت
@hosenih
از همان شب که زن و بچه ی دلخونت را
من شدم قافله سالار چهل روز گذشت

از شبی تلخ که همراه یتیمان بودم
وسط شعله گرفتار چهل روز گذشت

از شب شام غریبان که زمین می افتاد
پسرت با تن تبدار چهل روز گذشت

از غروبی که تنت زیر سم مرکب رفت
من شدم بی کس و بی یار چهل روز گذشت

از غروبی که دو تا دخترکانت مردند
پشت یک بوته ای از خار چهل روز گذشت

وای بر من ، ز شب غارت معجرهامان
دور از چشم علمدار چهل روز گذشت

از جسارت به من و هلهله ی نامردان
وسط کوچه و بازار چهل روز گذشت

از قد خم شده و موی سپیدم پیداست
چه بر این سینه ی خونبار چهل روز گذشت

من که یک روز جدا از تو شدم ، پژمردم
باورم نیست که این بار چهل روز گذشت

تو خودت از سر نی خوب تماشا کردی
که چه بر زینب غمخوار چهل روز گذشت

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 آرمان صائمی

اربعین زمینه -(بعد عمری همراهمی) * آرمان صائمی

521

اربعین زمینه -(بعد عمری همراهمی) بعد عمری همراهمی
رفیق نیمه را شدی
من راهی اسارت
تو ساکن کربلا شدی
-
چهل روز شکستم
چهل روز بریدم
چهل روز ندیدی
که من چی کشیدم
-
حال و روزم تعریفی نداره
دل تنگم از تو گله داره
-
بنددوم
-
چشم تو که دور دیدن
غرورم و‌شکستن
عصر ظهر عاشورا
دست زینبت رو بستن
-
نشد تا بمیرم
تو این غم برا تو
شنیدم رو نیزه
عزیزم صداتو
-
اخه من کجا و معجره پاره؟
دل تنگم از تو گله داره
-
بندسوم
-
اومدم پیشت اما
صورت من کبوده
داغ قلب این خواهر
از محله ی یهوده
-
نپرس از رقیه
نشد تا بمونه
تا اسمت رو می برد
می خورد تازیونه
-
خدا واسه ی هیچکسی نیاره
دل تنگم از تو گله داره
-

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 22:34
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

در ره ِ عشق یک قدم آقا تو بر ما هدیه کن * رضا ترابی گیلده

393

در ره ِ عشق یک قدم آقا تو بر ما هدیه کن مسافر کربلا در اربعین

سال ها پیش در پی ِ ویزا بودیم این زمان
منتظر بر مُهر و یک امضا بودیم این زمان

گر چه ایام عزا بود و ولی ذوقی دگر
چونکه ماهم زائر مولا بودیم این زمان

ساک بر دوش و پیاده در ره ِ کرب وبلا
همسفر با زینب کبرا بودیم این زمان

از نجف تا کربلایش هر قدم تا هر قدم
یاد تنها وارث زهرا بودیم این زمان

حال امسال ای عزیز فا طمه جا مانده ایم
خود که دانی با تو ما هم پا بودیم این زمان

در ره ِ عشق یک قدم آقا تو بر ما هدیه کن
اربعین چون با تو ما یکجا بودیم این زمان

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:06
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

تو ماندی و صحرا، چهل روزِ پیش * مرضیه عاطفی

955

تو ماندی و صحرا، چهل روزِ پیش -لطفا حق روضه ادا شود-

تو ماندی و صحرا، چهل روزِ پیش
غریبانه! تنها...چهل روزِ پیش

تو را با تنی خفته در خاک و خون
سپردم به صحرا، چهل روزِ پیش

زمین بر سر و سینه زد! گریه کرد
برای تو دریا، چهل روزِ پیش

نبودی و بستند دست مرا
به زنجیرِ غم ها، چهل روزِ پیش

ببین که شکسته مرا داغ تو
جوان بودم امّا چهل روزِ پیش

زمین خوردی و بود دور و برت
چه جنجال و دعوا، چهل روزِ پیش

رقم خورد با کینۂ حرمله(لع)
تمام بلایا، چهل روزِ پیش

به تو نیزه زد شمر(لع) و بعدش گذاشت
به روی تنت پا...چهل روزِ پیش

خودم دیدم آبت نداد و برید
سرت را همین جا، چهل روزِ پیش

سرت را که نه! بلکه بر نیزه زد
دلِ زینبت(س) را، چهل روزِ پیش!

#ألسلام_علیک_یاقتیل_ٱلعطشان_یاحسین
#آجرک_ٱلله_یا_صاحب_ٱلزمان_عج
#ای_امان_از_دل_زینب_س
#اربعین_حسینی_تسلیت
#مرضیه_عاطفی

  • پنج شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 01:28
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

اربعین مناجات امام حسین -(بعد یک سال دویدن نرسیدن سخت است ) * سید مهدی جلالی

905
1

اربعین مناجات امام حسین -(بعد یک سال دویدن نرسیدن سخت است ) بعد یک سال دویدن نرسیدن سخت است
گر پر و بال شود بسته پریدن سخت است

بعد یک سال صبوری ز فراق حرمت
اربعین آید و صحن تو ندیدن سخت است

ما به شیرینی رنج سفر عادت داریم
پای بی تاول و دل از تو بریدن سخت است

ما که یک سال ز نانِ سر سفره زده ایم
جز به راه غم تو توشه خریدن سخت است

حرف ویزا و گذرنامه و "مهران" نزدن
‌نغمه های هَلَبیکُم نشنیدن سخت است

گر حرم روزی ما نیست ولی روضه که هست
روضه ی طفل تو هر چند شدیدا سخت است

گفت بابا حرمت سوخت دویدم اما
پا برهنه به روی خار دویدن سخت است

سر من رفت ز بس بر سر من داد زدند
بر سر دختر تو نعره کشیدن سخت است

دوست دارم بزنم بوسه سرت خوب شود
بر رگ حنجر تو بوسه ولیکن سخت

  • جمعه
  • 18
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

اربعین -(ای امیدم ای برادر ) * امیرحسین سلطانی

590

اربعین  -(ای امیدم ای برادر     ) ?بند اول

ای امیدم ای برادر
جانم از غم آمد بر لب
از میان خاکت برخیز
از سفر برگشته زینب

آه-آمدم از شام ویران
دل پریشانم پریشان
غصه ها خوردم فراوان

آه-بی تو من خیری ندیدم
رنج و محنت ها کشیدم
قد خمیده مو سفیدم

《آه-یاحسین سالار زینب》

?بند دوم

ای گل از کین خزانم
ای دوای درد زینب
خیز و بنگر این تنم را
ای که هستی مرد زینب

آه-دارم از جور زمانه
بر پر و بالم نشانه
جای ضرب تازیانه

آه-الامان از مردم شام
سنگ کینه از روی بام
از جسارتها و دشنام

《آه-یا حسین سالار زینب》

?بند سوم

خطبه خوانه نهضت تو
آمده با آه و ناله
از تو شرمنده ام اخا
چون نیاوردم سه ساله

آه-بر سر تو میزبان شد
از غم تو قدکمان شد
غنچه ات آخر خزان شد

آه-دست گلچین پرپرش کرد
مثل زهرا مادرش کرد
خاک غربت بسترش کرد

《آه-یا حسین سالار زینب》

  • یکشنبه
  • 20
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 04:27
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 حسین نوری

اربعین -(قطره به قطره به یاد سقا ) * حسین نوری

449

اربعین  -(قطره به قطره به یاد سقا ) بند اول

قطره به قطره به یاد سقا
راهی شدن موجا سمت دریا
سِیلی خروشان میون جاده...
تا کربلا با پای پیاده...

آسمون همسفر ، با ملائک شده!
کعبه هم ، راهیِ ، این مناسک شده

آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2

آه ، یا ابی عبدالله(ع)

بند دوم

لشکر به لشکر تو راه زینب
سینه زنای سپاه زینب

پای برهنه یه نذری دارن
پرچم حقُّ و زمین نذارن

علم این مسیر ، علم زینبه
پادگان قیام ، حرم زینبه

آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2

آه ، یا ابی عبدالله(ع)

بند سوم

بین‌ شلوغی تو این تلاطم
از دست دنیا میخوام بشم گم

میام پیاده با سر به زیری
دست دلم ‌رو میشه بگیری؟

هرکی تو این مسیر ، به حرم عازمه
چش به راهش شده ، مادرت فاطمه

آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2

آه ، یا ابی عبدالله(ع)

بند چهارم

چشمامو بستم تو اوج‌ گریه
دارم ‌به جای بی بی رقیه

با پای خسته پیاده میرم
دل تو دلم نیست زبون میگیرم

تو همین ‌صحرا بود ، که شدی بی پناه
بی بی جانم تورو ، میزدن بین ‌راه

آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2

آه ، یا ابی عبدالله(ع)

بند پنجم

اشکای چشما چقد زُلاله
وقتی می باره واسه سه ساله

با اینکه بانیِّ اربعینه
داغ زیارت داره توسینه

سه ساله ضامن همه جامونده هاس
یکی از رحمتاش جواز کربلاس

آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2

آه ، یا ابی عبدالله(ع)

  • پنج شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:05
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 حسین نوری

زمینه جامونده های اربعین -( دوباره تو خیالم - باگریه دم می گیرم) * حسین نوری

1026
2

زمینه جامونده های اربعین  -( دوباره تو خیالم - باگریه دم می گیرم) دوباره تو خیالم - باگریه دم می گیرم
آخرش از فراقت - میمیرم

میخونم از زبون همه جامونده ها
که برسه به گوش تموم زائرا
اونایی که رسیدن حرم کربلا
ای خدا

باشه آقا - دوباره منم و فراق و دوری
باشه آقا - با غم دوری می سازم یه جوری
باشه آقا - باشه آقا

از تو رسیده خیلی - به منه بی سرو پا
چی شده رام ندادی - کربلا

آرزوی من این بود مث جابر بشم
بار سفر ببندم یه مسافر بشم
تاروز اربعین کربلا زائر بشم
ای خدا

باشه آقا - تا سال دیگه منتظر می مونم
باشه آقا - سینه و میزنم و ازت می خونم
باشه آقا - باشه آقا

تو و کرامت و جود - ما و دل پریشون
نگاهی کن آقا به - دلهامون

دوباره میخونم با قلبی زار و حزین
میگرم اذن روضه من ز ام البنین
مجلس روضه میخواد شهرمون تو همین
اربعین

باشه آقا - بانام زیبای تو جون می گیرم
باشه آقا - خدا کنه تو روضه ها بمیرم
باشه آقا - باشه آقا

  • پنج شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 22:40
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد