اربعین حسینی

مرتب سازی براساس

اربعین(سینه زنی) -(گفتی: اربعین میام کرب و بلا ) *حاج سعید حدادیان

662

اربعین(سینه زنی) -(گفتی: اربعین میام کرب و بلا ) گفتی: اربعین میام کرب و بلا
اَلْوَعدِ وَفا، اَلْوَعدِ وَفا

گفتی: وعدمون حرم، پایین پا
اَلْوَعدِ وَفا، اَلْوَعدِ وَفا

همه رو دیدم
همه جا رفتم

نشد اون روز که
کربلا رفتم

حَرَمَ اللّه حَرَم
عرشِ مُعَلّیٰ حَرَم

دلم آروم نشد
هیچ جایی اِلا حَرَم

ته دنیا حَرَم
جَنَتُ الاَعلیٰ حَرَم

شبِ جمعه میاد
حضرت زهرا حَرَم

اُطْلُبْنٰا، اُطْلُبْنٰا
کربلا کربلا

هوامو داره یَلِ اُمِّ بَنین
چی بهتر از این، چی بهتر از این

علقمه دیدنی میشه اربعین
چی بهتر از این، چی بهتر از این

سرو کار ما با اَباالفضلِ
ذکر طوفانی، یا اَباالفضلِ

دشمنش لال میشه وقتی میگه اُسْکُتوا
یه تنه با یه لشکر تا میشه روبرو

توی خیمه میگه: رقیه! جانم عمو!
پس چرا ساکتی؟ بلند اباالفضل بگو

یا اَباالفضل! یا اَباالفضل!...

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:28
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 بهمن عظیمی

زمینه اربعین -( یه کاروان لاله و شقایق - یه کاروان غم - یه کاروان درد) * بهمن عظیمی

511

زمینه اربعین -( یه کاروان لاله و شقایق - یه کاروان غم - یه کاروان درد) یه کاروان لاله و شقایق - یه کاروان غم - یه کاروان درد
ببین غم عشق تو برادر - توو این چهل روز - با ما چه ها کرد
داغ جدایی / منو سوزونده
دیگه چیزی از / زینب نمونده
خبر داری که / عشقت برادر
خواهرت و تا / کجا کِشونده
سالار زینب ۴

پاشو برادر که خواهر تو - رسیده از راه - تنهای تنها
یه پیرِزن با قد خمیده - یه پیرِزن با - دنیای غمها
از فراق تو / قامتم خمید
اومدم حالا / با موی سفید
کوچه های شام / مجلس شراب
کار خواهرت / تا کجا کشید
سالار زینب ۴

یادم نمیره که پیش چشمام - با لب تشنه - سرت جدا شد
یادم نمیره غروب گودال - با بدن تو - اینجا چه‌ها شد
بلند شو از جا / رسیده یارت
زینب دوباره / اومد کنارت
اون آبی رو که / بهت ندادن
حالا می‌ریزم / روی مزارت
سالار زینب ۴

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:39
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

زمزمه اربعین -( باز همه رفتن از کنارم) * بهمن عظیمی

556

زمزمه اربعین -( باز همه رفتن از کنارم) باز همه رفتن از کنارم
بازم مث ابر بهارم
من موندم و این حال زارم
آقا ، به خدا داره ثواب منم بِبَر
آقا ، شده حتی توی خواب منم بِبَر
آقا ، ای وای
آقا ، می دونم لیاقتت رو ندارم
آقا ، که باید سر به بیابون بذارم
آقا ، ای وای

پر زده دل از توی سینه
شاید ضریحتو ببینه
که رسم عاشقی همینه
سخته ، توی هیئت تک و تنها بمونی
سخته ، رفیقات همه بِرَن جا بمونی
سخته ، ای وای
سخته ، به خدا تحمل اینهمه غم
سخته ، چجوری کنار بیام با این دلم
سخته ، ای وای

هر روز و شب می بارم آقا
رو زانو سر می ذارم آقا
آخه منم دل دارم آقا
آقا ، به خدا سخته تحملش برام
آقا ، می دونم بَدَم ولی حرم می خوام
آقا ، ای وای
آقا ، مگه آدم بَدا عاشق نمیشن
آقا ، واسه ی نوکری لایق نمیشن
آقا ، ای وای

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:41
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

اربعین -( ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ) * کمیل کاشانی

472

اربعین -( ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ) ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ
ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺩﻝ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ

ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺸﻮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺧﻄﺮ ﺭﺍ
ﺻﺪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺜﻢ ﺻﻔﺘﺎﻧﻨﺪ

ﺗﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺷﻮﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ
ﺩﺭ ﻫﺮﻭﻟﻪ ﯼ ﺳﻌﯽ ﺣﺮﻡ ﺟﺎﻣﻪ ﺩﺭﺍﻧﻨﺪ

ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﺁﻩ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﺷﺪ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﻘﺐ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﮑﺸﺎﻧﻨﺪ

ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﮔﺮ ﻓﺨﺮ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ
ﺍﻟﺤﻖ ﮐﻪ ﮔﺪﺍﯾﺎﻥ ﺗﻮ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧﻨﺪ

ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﻗﺪﺡ ﺭﺍ
ﺗﺎ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﺍز ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﭽﺸﺎﻧﻨﺪ

ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺑﺴﻮﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﺴﺎﺯﯾﻢ
ﺗﺎ ﺁﺗﺶ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪ

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:47
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( پر ز غم هر زمین شده امروز) * رضا یعقوبیان

527

اربعین -( پر ز غم هر زمین شده امروز) پر ز غم هر زمین شده امروز
شیعه را دلغمین شده امروز
اشک غم ریزد از بصر زینب
موسم اربعین شده امروز
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

با هزاران ناله و اشک و آه
زایر کربلا رسید از راه
زینب قد خمیده و طفلان
آمده در کنار قبر شاه
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

زینبت از سفر رسیده حسین
قد خواهر ز غم خمیده حسین
خیز و بنگر تو حال و روز من
بی کفن در خون آرمیده حسین
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

تن در خون تپیده دیدم من
گل از شاخه چیده دیدم من
بین گودال خون برادرجان
سر از تن بریده دیدم من
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

آتش کین به خیمه ها دیدم
پاره گوش های بچه دیدم
ای گل فاطمه بمیرم من
سر تو روی نیزه ها دیدم
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

کینه ها شعله بر فلک می زد
عدو بر زخم ما نمک می زد
بر سر و روی خواهر و طفلان
دم به دم دشمنت کتک می زد
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

امان از درد و رنج کوفه و شام
می دادند بر ما همگی دشنام
بر من و اهل بیت پیغمبر
سنگ کینه زدند ز روی بام
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

شده بودم ز دیدنت گریان
تو و تشت و تلاوت قرآن
گریبان از غمت دریدم من
وقتی می زد بر لب تو خزران
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

زایرم من حسین به کوی تو
شده ام شرمنده ی روی تو
کرده ام دفن سه ساله ات در شام
نیاوردم رقیه سوی تو
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

یا حسین خسته و زمین گیرم
دیگه بی تو ز زندگی سیرم
بعد تو زنده ماندنم سخت است
بی تو دیگر حسین می میرم
ای برادر حسین ز جا برخیز۳

(سبک:شبایی که دلارو غم میگیره )

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 10:05
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( برادر غریبم(زینب دلغمینم)۲) * رضا یعقوبیان

694

اربعین -( برادر غریبم(زینب دلغمینم)۲) برادر غریبم(زینب دلغمینم)۲
مهمان تو حسین جان(زایر اربعینم)۲
تاج سرم حسین جان
خونجگرم حسین جان
برادرم حسین جان۴

قامت خم رسیدم(حسین ز شام ویران)۲
کنار قبر پاکت(گردیده ام پریشان)۲
تاج سرم حسین جان
خونجگرم حسین جان
برادرم حسین جان۴

در کربلا بدیدم(سویت حسین دویدند)۲
خنجر ز کین کشیدند(سر تو را بریدند)۲
تاج سرم حسین جان
خونجگرم حسین جان
برادرم حسین جان۴

بعد تو دشمن تو(به زخم ما نمک زد)۲
کنار پیکر تو(سکینه را کتک زد)۲
تاج سرم حسین جان
خونجگرم حسین جان
برادرم حسین جان۴

ما را اسیر بردند(حسین به کوفه و شام)۲
بر سر و روی طفلان(سنگ می زدند ز هر بام)۲
تاج سرم حسین جان
خونجگرم حسین جان
برادرم حسین جان۴

رنج و ستم حسین در(شام خراب دیدم)۲
همراه اهل بیتت(بزم شراب دیدم)۲
تاج سرم حسین جان
خونجگرم حسین جان
برادرم حسین جان۴

به تشت زر حسین جان(تو دم زدی ز محبوب)۲
یزید بی حیا زد(از کینه بر لبت چوب)۲
تاج سرم حسین جان
خونجگرم حسین جان
برادرم حسین جان۴

رقیه ات حسین جان(جا مانده در خرابه)۲
یاد غم رقیه(از بهر من عذابه)۲
تاج سرم حسین جان
خونجگرم حسین جان
برادرم حسین جان۴

از کودکی حسین جان(به عشق تو اسیرم)۲
خمیده ام ز داغت(دعا نما بمیرم)۲
تاج سرم حسین جان
خونجگرم حسین جان
برادرم حسین جان۴

(سبک: ای ساربان برایت گل با گلاب آوردم )
(سبک: می میرم از جدایی حسین من کجایی)

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 10:16
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( گشته روز اربعین) * رضا یعقوبیان

479
2

اربعین -( گشته روز اربعین) گشته روز اربعین
شیعه باشد دلغمین
در کربلای خون،زینب رسید از راه
باشد گل زهرا،دلخون ثار الله
واویلا واویلا۲

خواهرش با شور و شین
گشته زایر بر حسین
شرح سفر گوید،بر نور عین خود
سوزد ز غم گرید،بهر حسین خود
واویلا واویلا۲

بعد تو خون شد دلم
زد شرر بر حاصلم
در موج خون دیدم،پیکر صد چاکت
شد جلوه ی نیزه،حسین سر پاکت
واویلا واویلا۲

بعد تو من سوختم
همچو شمع افروختم
با گریه و ناله،با سینه ی سوزان
دیدم تن پاکت،زیر سم اسبان
واویلا واویلا۲

بی بهانه می زدند
تازیانه می زدند
بر زخم ما هر دم،حسین نمک خورده
رقیه از دشمن،حسین کتک خورده
واویلا واویلا۲

یا حسین محزون شدم
از غمت دلخون شدم
دیدم زده دشمن،آتش به هر خیمه
از ظلم و کین رفته،سرها روی نیزه
واویلا واویلا۲

رفته ایم از کربلا
کوفه و شام بلا
شد کار نامردان،زخم زبان دشنام
بر ما زدند از کین،سنگ از لب هر بام
واویلا واویلا۲

کوفیان بی حیا
خون نموده قلب ما
بر نیزه ی دشمن،دیدم مه کامل
محکم زدم سر را،بر چوبه ی محمل
واویلا واویلا۲

بوده شام از بهر ما
بدتر از کرب و بلا
کنار قبر تو،اشکم شده دریا
می زد عدو از کین،طفلان بی بابا
واویلا واویلا۲

آمدم شام خراب
آه از بزم شراب
با صوت قرآنت،دم زدی از محبوب
عدو ز ظلم و کین،بر لب تو زد چوب
واویلا واویلا۲

(سبک: با نوای کاروان)

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:27
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( ای نور دیده ی من زایر اربعین شده زینب) * رضا یعقوبیان

469

اربعین -( ای نور دیده ی من زایر اربعین شده زینب) ای نور دیده ی من زایر اربعین شده زینب
کنار قبر تو ای همدم من جانم بود بر لب
ای گل یاس چیده ام
کن نظر قد خمیده ام
نور دو عین من
بی سر حسین من
واویلا واویلا۲

بعد از تو دشمن دین آتش کین زده به هر خیمه
پیکرت نقش زمین و سر پاک تو روی نیزه
زخم من را نمک زدند
کوکان را کتک زدند
بر ما نشانه زد
با تازیانه زد
واویلا واویلا۲

بعد از تو پیکر صد پاره ی تو تشییع جنازه شد
تشییع پیکر چاک تو حسین با نعل تازه شد
جان تو شد فدای دین
پیکر تو نقش زمین
با پیکر بی جان
زیر سم اسبان
واویلا واویلا۲

برادر خونجگرم اهل حرم ز غصه پژمردند
ما را از ظلم و ستم کوفه و در شام بلا بردند
مردم از این همه ستم
دیده ام من رنج و الم
امان ز شهر شام
سنگ می زدند از بام
واویلا واویلا۲

ای برادر ز تو و اهل حرم گردیده شرمنده
رقیه ات به خرابه شده مدفون و منم زنده
نیمه شب دفن دخترت
گشته چون زهرا مادرت
ز زندگی خسته
چشم از جهان بسته
واویلا واویلا۲

(سبک: ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی)

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( زایر تو شدم،یا حسین اربعین) * رضا یعقوبیان

502

اربعین -( زایر تو شدم،یا حسین اربعین) زایر تو شدم،یا حسین اربعین
بنگر زینب،تو شده دلغمین
گریم و سوزم ای برادرجان
شعله افروزم ای برادرجان
یا اخا المظلوم۴

بنگر خواهرت،قد خمیده رسید
در کنار تو ای،نور دیده رسید
کرده داغ تو یا حسین پیرم
بی تو دیگر از زندگی سیرم
یا اخا المظلوم۴

زد شرر بر دلم،داغ تو یا حسین
شده پرپر گل،باغ تو یا حسین
بعد تو زخم من نمک خورده
نوگلت از دشمن کتک خورده
یا اخا المظلوم۴

زد عدو آتشی،بر همه خیمه ها
سر پاک شما،بر روی نیزه ها
کودکانت تا نام تو بردند
تازیانه از دشمنان خوردند
یا اخا المظلوم۴

بر زمین مانده بود،یا حسین پیکرت
زد شرر بر دلم،ناله ی دخترت
بر مشامم بود عطر و بوی تو
می زدم بوسه بر گلوی تو
یا اخا المظلوم۴

تو ندانی که من،چه کشیدم حسین
بس که زخم زبان ها شنیدم حسین
درد و غم در سینه فزون کردند
دل خواهر از کینه خون کردند
یا اخا المظلوم۴

بدتر از کربلا،بوده شام بلا
از جنایات شان،خون شده دل ما
عرصه بر ما شد ای برادر تنگ
از روی بام بر ما زدند با سنگ
یا اخا المظلوم۴

تو ندیدی که شد،همه دل ها کباب
تشت زر بود و تو،چوب و بزم شراب
تو که می خواندی آیه ی قرآن
زد عدو بر لب های تو خزران
یا اخا المظلوم۴

چه کشیدم حسین،در خرابه ی شام
با رقیه ی تو،عمر من شد تمام
تا که صورت بر صورتت بنهاد
در کنار رأست حسین جان داد
یا اخا المظلوم۴

(سبک: همه جا بروم)

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( غرق ماتم دل مؤمنین است) * رضا یعقوبیان

566

اربعین -( غرق ماتم دل مؤمنین است) غرق ماتم دل مؤمنین است
شیعه بار دگر دلغمین است
ای که داری به سینه ولایت
گریه کن موسم اربعین است
وای-دیده ها گریانند
وای-شیعیان می نالند
وای-این چنین می خوانند
وای یا حسین یا مولی۳

سوی دشت بلا زینب آمد
با دل خون و جان بر لب آمد
در کنار قبور شهیدان
همه طفلان به تاب و تب آمد
وای-همه دل ها خونند
وای-در غم و محزونند
وای-همگی می خونند
وای یا حسین یا مولی۳

گوید این گونه ای جان خواهر
کن نظر زینبت را برادر
دل من خون شده از فراقت
سوی تو آمدم دیده ی تر
وای-قسمتم غم گشته
وای-صبر من کم گشته
وای-قامتم خم گشته
وای یا حسین یا مولی۳

ای برادر نگر بی معینم
از غم داغ تو دلغمینم
شکر لله حسین قبل مردن
زایر قبر تو اربعینم
وای-دختر زهرایم
وای-گویم از غم هایم
وای-یا حسین تنهایم
وای یا حسین یا مولی۳

ای فدای تن بی سر تو
غرقه خون از چه شد پیکر تو
بی تو ای ماه در خون تپیده
خسته از عمر شده خواهر تو
وای-ای گل در خونم
وای-به تو من مدیونم
وای-خسته و محزونم
وای یا حسین یا مولی۳

بعد تو زینبت خونجگر شد
کار من گریه در این سفر شد
چه بگویم که با من حسین جان
همه جا قاتلت همسفر شد
وای-زینب غمدیده
وای-چه ستم ها دیده
وای-قامتش خمیده
وای یا حسین یا مولی۳

بعد تو یا حسین ظالمانه
دشمنان از ستم وحشیانه
نانجیبان اهل سقیفه
می زدند بر همه تازیانه
وای-چه ستم ها دیدند
وای-کودکان رنجیدند
وای-دشمنان خندیدند
وای یا حسین یا مولی۳

گرچه هل من معینت شنیدند
بین گودال سر تو بریدند
من بمیرم برایت برادر
بعد تو لاله های تو چیدند
وای-ناله ات بشنیدند
وای-غربتت را دیدند
وای-سر تو ببریدند
وای یا حسین یا مولی۳

ای که همچون علی بی بدیلی
صورتم از ستم گشته نیلی
بنگر گشته رویم برادر
همچو نیلوفر از ضرب سیلی
وای-همچو گل پژمردم
وای-تا که نامت بردم
وای-تازیانه خوردم
وای یا حسین یا مولی۳

دشمن از کینه ما را محک زد
زخم ما را دمادم نمک زد
ای گل فاطمه بی بهانه
من و اهل حرم را کتک زد
وای-ای مه مدینه
وای-می زدند از کینه
وای-زینب و سکینه
وای یا حسین یا مولی۳

امان از مردم کوفه و شام
کتک و تازیانه و دشنام
بس که از مرتضی کینه دارند
می زدند سنگ به ما از لب بام
وای-بس که بی دین هستند
وای-دل ما بشکستند
وای-دست ما را بستند
وای یا حسین یا مولی۳

من مسافر ز شام خرابم
قد خمیده ز بزم شرابم
سر ببریده و چوب خزران
این مصیبت حسین کرده آبم
وای-گر سراپا دردم
وای-من صبوری کردم
وای-کودکان آوردم
وای یا حسین یا مولی۳

کار من بعد تو گشته ناله
همه پرپر شدند یاس و لاله
ای فدای تن غرقه خونت
من و سوزانده داغ سه ساله
وای-ای شه بخشنده
وای-از توام شرمنده
وای-مانده ام من زنده
وای یا حسین یا مولی۳

ای که بر زینب آرام جانی
خسته ام دیگر از زندگانی
ای صفابخش هستی حسین جان
خواهرت را نمانده توانی
وای-کرده داغت پیرم
وای-ماتمت می گیرم
وای-بی تو من می میرم
وای یا حسین یا مولی۳

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

اربعین -( هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست ) * علیرضا خاکساری

673

اربعین -( هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست ) هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست
جای من هم در میان هیئت جامانده هاست

دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
"از حرم جا مانده ای" هم صحبت جامانده هاست

یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشه ی صحن و سرایت؛ حسرت جامانده هاست

کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست

در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام
عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست

شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر
ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست

گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جامانده هاست

من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند
هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست

بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد آقا! نوبت جامانده هاست

دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب! از غربت جامانده هاست

تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد
تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست

مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند
این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست

حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین!
حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست

" صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست

طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 08:56
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زمینه اربعین -( با عنایت امام رضا / سینه میزنم آقا برات ) * داود قاضی

1463
3

زمینه اربعین -( با عنایت امام رضا / سینه میزنم آقا برات ) با عنایت امام رضا / سینه میزنم آقا برات
شکر خدا اومدم حرم / جونم به فدات یا قتیل العبرات
ای به قربون ترک های لبات
زنده ام تا نوکری کنم برات
قسمت من شده بازم اربعین
سینه زن باشم آقا توو موکبای- کربلات
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

"برای زائران اربعین کربلا"

جای رفقای شهرمون / پیرغلامای توو روضمون
اینجا توو حرم با چشم خیس / سینه میزنیم با دم این نوحمون
رحمت خدا به کل عاشقات
رحمت خدا به این سینه زنات
رحمت خدا به اون کسایی که
یاد دادن به ما چطوری نوکری کنیم برات
(رفتن و دادن به ما دست به دست شال عزات)
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

"برای جامانده های زیارت اربعین"

غصه نخورید جامونده ها / حالمون و میدونه خدا
آخرش یه روزی میرسه / با پای پیاده میریم کرببلا
آخرش یه روزی نزدیک اذان
پُش سرِ حضرت صاحب الزمان
اربعین میون بین الحرمین
وارد حرم میشیم دم میگیرم سینه زنان
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:09
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زمینه اربعین -( آماده همه حسینیا / باز به صف بشید علم کشا ) * داود قاضی

506

زمینه اربعین -( آماده همه حسینیا / باز به صف بشید علم کشا ) آماده همه حسینیا / باز به صف بشید علم کشا
داره با تموم اقتدار / میرسه سپاه عقیله، کربلا
ریشه ی ظلم و زده با همتش
خطبه میخوندْ با حجاب و عفتش
دختر علی توو اوج اقتدار
شام و کوفه رو بهم ریخت با تموم هیبتش
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

پاشو که رسیده خواهرت / اومدم عجب اومدنی
پس گرفتم این پیرهنتو / خواهرت بمیره که تو بی کفنی
معلومه از حال و روز پیرهنت
جای سالمی نمونده رو تنت
من هنوز یادم نرفته یه سپاه
بد جوری توو قتلگاه با نیزه ها میزدنت
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

غرق در خجالتم داداش / بارونیه صحن این چشام
بدجوری گلایه دارم از / اون مصیبتایی که دیدم توی شام
توی شهری که دل ما رو سوزوند
یادگاریت میون خرابه موند
پر کشید شبی که با سر اومدی
غصه ی پر زدنش جونِ ما رو به لب رسوند
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:15
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

امام زمان(عج)اربعین -( بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا ) * مرضیه عاطفی

421

امام زمان(عج)اربعین -( بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا ) بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا
موکب به موکب میرود با زائران تا کربلا

با گریه حسرت میخورم بر آنکه هر سال اربعین
شد همقدم با حضرتِ صاحب-زمان(عج) تا کربلا

بر پرچم سبزش نوشته یا لَثارات الحُسین(ع)
چون از عمو عباس ِ(ع) خود دارد نشان تا کربلا

یاد علی اکبر(ع) می افتد تا که می بیند جوان
بیتاب؛ گریه میکند با هر اذان تا کربلا

تا بر گلوی طفل شش ماهه می افتد چشم او
با اشک؛ خیره میشود بر آسمان تا کربلا

یادِ رقیه(س)، یادِ آن دردانۂ بی آب و نان
بر دست های کودکان داده ست نان تا کربلا

هر لحظه یادِ شام حالش میشود آشوب تر
از داغ عمّه زینبش(س) شد روضه خوان تا کربلا

از داغ تلّ و مقتل و گودال دارد میرود-
غرق عطش با هروله بر سر زنان تا کربلا

بر خاک می نشیند و می خوانَد از خدّالتریب
با هر فرازِ «ناحیه» داده ست جان تا کربلا!

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:48
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه اربعین -( ای برادر رسیدم کنارت حسین ) * رضا یعقوبیان

760

نوحه اربعین -( ای برادر رسیدم کنارت حسین ) ای برادر رسیدم کنارت حسین
ای برادر شدم بی قرارت حسین
اربعین تو ای نورچشمان من
آمده خواهر جان نثارت حسین
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

گشته سوغاتم از این سفر این پیام
یا حسین ای گل پرپر از کین سلام
دیده ام از عدویت ستم بیشمار
ای برادر شده روز من همچو شام
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

اربعین آمدم خون جگر یا حسین
تا دهم بر تو شرح سفر یا حسین
قامتم خم شده از غم داغ تو
بر من و حال من کن نظر یا حسین
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

بعد تو خون جگر گشته ام یا حسین
بی تو من دیده تر گشته ام یا حسین
در کنار مزار تو سوزم ز غم
از غمت پرشرر گشته ام یا حسین
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

ای برادر بدیدم سوی تو دوید
شمر بی دین زکین خنجرش را کشید
از قفا بی حیا شمر ملعون پست
راس پاک ترا یا حسین جان برید
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

ای صفای حریم پیمبر حسین
شد دل من ز داغت مکدر حسین
خون جگر گشته ام از غم داغ تو
ای که هستی مرا تو برادر حسین
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

تو نبودی حسین جان محک خورده‌ام
از عدوی تو مهر فدک خورده‌ام
در کنار رقیه، سکینه، حسین
نام تو بردم از کین کتک خورده ام
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

نانجیبان مرا بی بهانه زدند
کودکان تو را تازیانه زدند
اهل بیت رسول خدا را حسین
از ستم دشمنان وحشیانه زدند
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

اربعین -( نذر کردم اگر شدم راهی) * محمد حبیب زاده

530

اربعین -( نذر کردم اگر شدم راهی) نذر کردم اگر شدم راهی
هر قدم در مسیر گریه کنم

عهد بستم اگر حرم رفتم
مثل مرغی اسیر گریه کنم

بشوم اشک از سرم تا پا
روبه روی تو سیر گریه کنم

تا رسیدم کنار شش گوشه
مثل حر سر به زیر گریه کنم

بشوم با ضریح هم آغوش
همچو طفلی صغیر گریه کنم

گریه بر حنجری که افتاده
دست نیزه اسیر گریه کنم

گریه بر پیکری که پاشیده
رفته روی حصیر گریه کنم

گریه بر آن لبی که چاک افتاد
پیکری را که زیر خاک افتاد...

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( دل ها دوباره دلغمین است) * رضا یعقوبیان

502

اربعین -( دل ها دوباره دلغمین است) دل ها دوباره دلغمین است
روز عزای اربعین است
زینب پریشان،در داغ و گریان
از ره رسیده،همراه طفلان
مظلوم برادر۲

بین از سفر برگشته ام من
از دوری ات سرگشته ام من
ای نور دیده،خواهر رسیده
زینب ز داغت،قدش خمیده
مظلوم برادر۲

دیدم برادر رنج و غم ها
بر من شده ظلم و ستم ها
دیدم برادر،رأس جدا را
ظلم و ستم در،شام بلا را
مظلوم برادر۲

دیدم به نیزه رأس پاکت
پیکر بی سر روی خاکت
دیدم که دشمن،از ظلم و کینه
با تازیانه،می زد سکینه
مظلوم برادر۲

آتش عدو بر زینبت زد
با چوب خزران بر لبت زد
از این مصیبت،قلبم شکسته
اطفال پاکت،در غم نشسته
مظلوم برادر۲

اهل حرم آورده ام من
رقیه ات ناورده ام من
شرمنده گشتم،از تو برادر
گرید ز داغش،غمدیده خواهر
مظلوم برادر۲

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( هنگام داغ اربعین است) * رضا یعقوبیان

571

اربعین -( هنگام داغ اربعین است) هنگام داغ اربعین است
زینب کبری دلغمین است
دختر زهرای رشیده
زینب مظلومه رسیده
کنار قبر نور دیده
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

آمده ام تنها و خسته
کنار قبرت دل شکسته
آمده ام اندر مزارت
سر می گذارم روی خاکت
جانم فدای تن چاکت
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

دخت امیرالمؤمنینم
زایر تو در اربعینم
برگشته ام از شام ویران
همراه جمله ی اسیران
بی دخترت با آه و افغان
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

ای غرق خون پیکر حسینم
بنگر که من در شور و شینم
بی تو حسین چه ها کشیدم
جز ظلم و کین چیزی ندیدم
زخم زبان ها من شنیدم
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

برگشت در کویت دوباره
به حال من بنما نظاره
آمده ام با اشک و ناله
دلم ز داغت باغ لاله
سوغات من داغ سه ساله
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

تو نور چشم عالمینی
برادر زینب حسینی
گرچه تویی امام معصوم
بودی ز حق خود تو محروم
شهید کین شدی تو مظلوم
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

صحرا ز خونت لاله گون بود
دل من از داغ تو خون بود
آتش عدو به خیمه ها زد
سیلی کین به بچه ها زد
سر تو را بر نیزه ها زد
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

ای بر علی نور دو دیده
خیز و نگر قدم خمیده
دشمن به زخم من نمک زد
با ظلم و کین مرا محک زد
بر من و کودکان کتک زد
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

پیغمبر کرب و بلایم
پیرو خط شهدایم
از خطبه ام غوغا به پا شد
قیامتی عظمی بنا شد
رسوا یزید بی حیا شد
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

هر جا حسین نام تو بردیم
کتک ز دشمن تو خوردیم
وا غربتا از مردم شام
نامردمان در ملاء عام
بر ما زدند سنگ از لب بام
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

در تشت زر سر تو دیدم
گریان شدم جامه دریدم
دیدم تو را ای نور یزدان
در تشت زر قاری قرآن
زد بر لبت با چوب خزران
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

برادرم دلم کبابه
امانتت مانده خرابه
از ظلم و جور این زمانه
دفن رقیه ات شبانه
چون مادرت شد مخفیانه
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی حضرت زینب (س) اربعین -(پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است) * بردیا محمدی

663
-1

اشعار مناجاتی حضرت زینب (س) اربعین -(پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است) پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است
نه فقط شیعه که دنیا در پناه زینب است

هر زمان در اوج روضه رزق گریه شد زیاد
بی برو برگرد از تاثیر آه زینب است

اشکِ بانو ریشه ی اسلام را محکم نمود
نخل توحید خداوندی،گیاه زینب است

دور کعبه‌گشتن ما علتش این است که
پرده اش همرنگ با چادرسیاهِ زینب است

گفت بی بی: "ما رَأَیْتُ..."،عالمی دیوانه شد
افتخار مذهب ما این نگاه زینب است

سر‌شکستن پایِ این غم را خودِ او باب کرد
خون رویِ چوبه‌ی محمل گواه زینب است

با کمال میل رنج کوفه را گردن گرفت
در حقیقت این اسارت دلبخواه زینب است

خطبه ها سربازهای ارتش این خانم‌اَند
کاخ ها ویرانه ی دستِ سپاه زینب است

شام تار از برکت صحن رقیّه روشن است
دست ما تا حشر بر دامان ماه زینب است

عشق یک روح است..،نیمی کربلا نیمی دمشق
گوشه ی شش گوشه،کُنج بارگاه زینب است
▪️
▪️
بعد چل روز آمده با خاطراتی که مپرس...
نیزه‌ها یادآورِ حلقومِ شاه زینب است

بی رقیه آمدن خیلی برایش سخت بود
در حقیقت آن خرابه قتلگاه زینب است

  • پنج شنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

شعر جامانده های اربعین -(نامِ ما هم ثبت شد انگار از جامانده ها) * محسن راحت حق

1098
1

شعر جامانده های اربعین -(نامِ ما هم ثبت شد انگار از جامانده ها) نامِ ما هم ثبت شد انگار از جامانده ها
با نگاهی..بارِ غم بردار از جامانده ها..

اینکه من لایق نبودم ذرّه ای مستور نیست
این کلامم هست یک اقرار از جامانده ها

دعوتی ها بار بستند و همه راهی شدند
کاش دلجویی کنی سالار از جامانده ها

تو حسین ابن علی هستی امامِ عالمین
لااقل اشکی بگیر ای یار از جامانده ها

یادِ موکب ها بخیر و یادِ مشّایه بخیر
سلب شد قطع یقین دیدار از جامانده ها

چای شیرینِ عراقی ها هوس کرده دلم
رفته گویا نعمتِ بسیار از جامانده ها

سوختن سرمایه ای شد در هوای اضطراب
خورده بدجوری گره در کار از جامانده ها

یا حسین سخت است دوری از حرم راهی گشا
نامِ ما هم ثبت شد انگار از جامانده ها

  • دوشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 15:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

حسرت زیارت اربعین... -(کربلایت مالِ خوبان،روضه هایت مالِ من) * محسن راحت حق

557

حسرت زیارت اربعین... -(کربلایت مالِ خوبان،روضه هایت مالِ من) کربلایت مالِ خوبان،روضه هایت مالِ من
زائرینت مستدام و غصّه هایت مالِ من

از پریشانی گذشته کارِ من..مجنون شدم
سر به زیری مالِ من آه و نوایت مالِ من

رزقِ اشکم را فراوان کن که محتاجم حسین
ناله ها از دل کشیدن در هوایت مالِ من

دعوتی های تو خوشحالند ای شیب الخضیب
دیدنِ یک قابِ عکسِ نینوایت مالِ من

باز هم جامانده ام شِکِوه ندارم از کسی
گوشه ای زانو زدن بینِ عزایت مالِ من

محفل روضه بپا کن تا نیافتم از قلم
روضه خوانت فاطمه..پس های هایت مالِ من

  • دوشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 17:40
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

زمینه اربعین حسینی -(رو پرچم تو، چشم ترم و می ذارم) * محمد حسین مهدی پناه

517

زمینه اربعین حسینی  -(رو پرچم تو، چشم ترم و می ذارم) رو پرچم تو، چشم ترم و می ذارم
رو چشم ترم!زخم پرم و می ذارم
رو زخم پرم! عکس حرم و می ذارم
به پات سرم و می ذارم...

نشد بیام امسالم
اربعین جاموندم
از همه زوار اون
سرزمین جاموندم

آه کربلا ۳ کربلا

دلتنگ توأم، بین روضه ها می بارم
بین روضه ها! با سینه زنا می بارم
با سینه زنا! یاد کربلا می بارم
برات بی هوا می بارم...

گریه دوای درده
درده من هجرونه
خوشا به حال هر کی
توو حرم مهمونه

آه کربلا ۳ کربلا

رازقم تویی، من به نعمتت وابستم
مثل نعمتت! من به تربتت وابستم
بعد تربتت! من به هیئتت وابستم
به زیارتت وابستم...

یه روز میام تسکینه
دردم و می گیرم
یه روز میام پایینه
پای تو می میرم

آه کربلا ۳ کربلا

  • سه شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی
ادامه مطلب

زمزمه اربعین حسینی -(کارم شده صبوری فراق و درد دوری) * رسول چهارمحالی

326

زمزمه اربعین حسینی  -(کارم شده صبوری فراق و درد دوری) لبیک یا حسین ،لبیک یا حسین(2)

کارم شده صبوری ،فراق و درد دوری
تو مایه ی غروری،تو عشق درصدوری
کارم شده اشک و آه،از دوری گاه گاه
از روضه ی خیمگاه،تاروضه ی قتلگاه
لبیک یا حسین ، لبیک یا حسین(2)

محاسنم سفیده،قَدَّمْ شده خمیده
اما حرم ندیده،نوکر چه ها کشیده
درآرزوی حرم ،دستی بکش برسرم
تویی توباب کرم،به حق دست قلم
لبیک یا حسین ، لبیک یا حسین(2)

حال دلم خرابه ، حرم براش سرابه
تشنه ی جرعه آبه،تو روضه ها کبابه
منم مثل جُناده ، با یه دل جا مانده
با لشگری پیاده،دلو می زنم به جاده
لبیک یا حسین ، لبیک یاحسین(2)

بهانه بی بهانه ، میگیرم من نشانه
میام من عاشقانه،میسوزم چون پروانه
سیاهی تو به تن ، روشنی انجمن
بالشگری سینه زن،گریه کنان مرد و زن
لبیک یا حسین ، لبیک یاحسین(2)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 00:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهلول حبیبی زنجانی

سوال و جواب اربعین امام حسین(ع) با یکی از دخترانش -(بابا کنار مرقد تو میکنم نوا) * بهلول حبیبی زنجانی

483

سوال و جواب اربعین امام حسین(ع) با یکی از دخترانش -(بابا کنار مرقد تو میکنم نوا) سوال:

بابا کنار مرقد تو میکنم نوا
برپا نموده اهل حرم مجلس عزا
صد حیف نوحه خوان سه ساله نیامده
گوید به تو شهید ذبیح من القفا

جواب:

خوش آمدی ز شام بلا گلعذار من
گریه مکن عزیز دلم ای نگار من
جان داده در خرابه سفیر سه ساله ام
افزود، هجر او به غم بی شمار من
____
سوال:

بشنو پدر تو درد دل محرمانه را
دیدی تو بی وفایی چرخ زمانه را
منزل به منزل اهل حرم را کتک زدند
نام تو بردم،حرمله زد تازیانه را

جواب:

با اهلبیت همره و همگام بوده ام
از کربلا به کوفه و تا شام بوده ام
دیدم چگونه اهل حرم را کتک زدند
در روی نیزه شاهد آلام بوده ام
_____
سوال:

بابا نموده این دل ما را غمت کباب
داریم خاطرات بد از مجلس شراب
مردی،کنیز خواست به خود،دختر تو را
آهی به عرش گشته بلند از دل رباب

جواب:

تا که رسید قافله،بر مجلس یزید
کاری نموده با سر بابایت آن پلید
زد خیزران به روی لبم،از جفای او
دیدم چطور قامت زینب ز غم خمید
_

سوال:

بابا گرفت حرمله از دسته ی موی من
زجر دنی چنان زده سیلی به روی من
گفتم مزن!ولی لگدی زد به پهلویم
ای کاش بود، کنار من،عباس عموی من

جواب:

از حرمله شکایت خود را به حق برم
تیری زده سه شعبه به حلقوم اصغرم
تیر دگر زده به جبین عموی تو
جان داد،سرسپاه من و ساقی حرم

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 00:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(ای زمینِ کربلا بهرِ تو مهمان آمده) * هستی محرابی

630
-1

اربعین حسینی -(ای زمینِ کربلا بهرِ تو مهمان آمده) #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله

ای زمینِ کربلا بهرِ تو مهمان آمده
انتظارِ لحظه ها دیگر به پایان آمده

ای زمینِ کربلا دستِ ادب بر سینه نِه
اهلِ بیتِ مصطفی از شامِ ویران آمده

جان به جانان آمده، بهرِ پیمان آمده

کربلا ای سرزمینِ تشنه در بینِ دو رود
زخمِ جانت با تبِ یاران به درمان آمده

ذره ذره خاکِ تو در بانگِ لبیک یا حسین(ع)
هستیِ کان و مکان بر عهد و پیمان آمده

عقل حیران آمده، اوجِ عرفان آمده

سر به زیر افکنده ای شرم از نگاهِ زینبی
مقتل و گودال و تل بر او چه بحران آمده

عصرِ عاشورا بمیرم چی کشیده خواهرش
از صدای ضجه اش عالم به ویران آمده

سینه کوبان آمده، زار و نالان آمده

کوفه وُ شامِ اسارت سدِّ راهِ معبرش_
خیزران و خنجر و خارِ مغیلان آمده

اربعین بر تربتِ پاکِ حسینِ سرجدا
بی رقیه دلغمین بر دیدنِ جان آمده

با یتیمان آمده، اشک ریزان آمده

#هستی_محرابی

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 09:48
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

حضرت زینب در اربعین -(یارب این خاتون محزون دخت زهرا ، زینب است؟) * ابوالفضل عظیمی بیلوردی(دادا بیلوردی)

551

حضرت زینب در اربعین -(یارب این خاتون محزون دخت زهرا ، زینب است؟) یارب این خـاتون محزون،دخت زهـرا (س)، زینب(س)است؟!

دیـــده را بـنموده در ماتـم، چـو دریـــا ، زیـنب است ؟!

یـارب این صـاحب عَلـم ، بـا قـدّ ِ خـم ، در نـیـنــوا

اوفتــــــــــــاده بـر کنـار قبــر مـولا ، زیـنب است ؟!

گشتـه ســـر تـا پا سیـه پــوش و ملـول و اَلامان

جـانـش انـدر قـعر غم بنشستـه آیــا زینب است ؟!

آنکه می گـوید « فـداکَ یـا اَخی مولا حـسین(ع) »

دل غمین بـر مادر مظلومه همتا، زینب است ؟!

بنـگر انـدر کـربـلای عـشق، شــــــــــور شیــــر زن

وای الــــــهی! صاحب این شور و غوغا زینب است؟!

مرحبـا بــر آبـــرو و عصمت دُخت عـلـــــــــی (ع)

عـارف معجر بـه سر ، حتماً خدایا! زینب (س) است

دادا بیلوردی

  • سه شنبه
  • 26
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:43
  • نوشته شده توسط
  • دادا بیلوردی
ادامه مطلب

اربعین -(السلام ای شاه مذبوح القفا سلطان عشق) * هستی محرابی

367

اربعین -(السلام ای شاه مذبوح القفا سلطان عشق) #امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین_۱۴۰۳
#قطره_ها_در_بیتابی_دریا
#حرم_عشق

کم کمک این قطره ها دارد به دریا می رسد
قصه ی دلدادگی دارد به معنا می رسد

السّلام ای شاهِ مذبوحُ القفا سلطانِ عشق
با تو هر چه درد ما اینجا مداوا می رسد!

#هستی_محرابی

#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین_۱۴۰۳
#قطره_ها_در_التهاب_دریا

کم کم اینک قطره ها واصل به دریا می شود
قصه ی دلدادگیها خوب معنا می شود

السّلام ای شاهِ مذبوح از قفا سلطانِ عشق
با تو هر دردی طبیبانه مداوا می شود!

#هستی_محرابی

#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین_۱۴۰۳

باشد حسین فرمان روای مُلکِ دینم
کرب و بلای او بهشتِ سرزمینم

هرگز نمیرم تا پناهم خیمه ی اوست
با روضه های جانگدازش من عجینم!

#هستی_محرابی

#امام_حسین_ع

کربلا گفتم و بند دل من پاره شده
اشکِ چشمانِ من از هجرِ تو فواره شده

یا حسین آگهی از شرحِ دل آشفتگی ام
زائر از حسرت دیدار تو آواره شده!

هستی محرابی

  • سه شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

اربعین -(اربعین در اربعین معنا شود) * هستی محرابی

370

اربعین -(اربعین در اربعین معنا شود) #جامانده_های_زیارت_اربعین

کاروان آهسته تر من خسته ام
کوله بارِ مقصدم را بستـــه ام

مقصدِ من سرزمینِ کربلاست
شوقِ دیدارِ حسینِ سرجداست

کاروان آهسته تَر درمانده ام
من هوای دیدنِ او زنده‌ام

نای ره رفتن ندارم من ولی
در دلم شورِ حسین اِبنِ علی

صبر کن تا خویش را پیدا کنم
روح و جانِ مُرده‌ را احیا کنم

روح و جانم زخم دارد صبر کن
تا حسین مرهم گذارد صبر کن

کاروانا! گوش کن دردِ مرا
آتشِ این سینه ی سردِ مرا

صبر کن تا عقده ها حاشا شود
اربعین در اربعین معنا شود

تشنه تر از نای عطشانش شوَم
لایق ار باشم به قربانش شوَم

زائرِ درمانده ی راهش منم
اربعین جا مانده از آهش منم

صبر کن من جاده را گم کرده ام
درد زینب را تجسم کرده ام

همسفر رفتی خدا پشت و پنات
هر قدم هستم چو محتاجِ دعات!

#هستی_محرابی
#در_هوای_زیارت_اربعین
#بداهه_۲۹_مرداد

  • سه شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 16:52
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

اربعین -(باید جهان را با حقیقت آشنا کرد قابِ نگاهش را به سمتِ کربلا کرد) * هستی محرابی

400

اربعین -(باید جهان را با حقیقت آشنا کرد قابِ نگاهش را به سمتِ کربلا کرد) #امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین_۱۴۰۳

بسْمِ اللّهِ بِسْمِ اللّهِ بِسْمِ اللّهِ النُورٌ
ربِّ الحُسین اِبنِ علی بِالفَخرِ مَشهور

باید جهان را با حقیقت آشنا کرد
قابِ نگاهش را به سمتِ کربلا کرد

باید که عالم از حسین الگو بگیرد
دلها به ایمانش همیشه خو بگیرد

هر ملتی در مذهب و آیین و دینش
عبرت بگیرد از حسین و اربعینش

باید شعاعِ اربعین گردد جهانی
تا جان شود روشن ز عشق و مهربانی

عالم اگر از نورِ او خورشید گیرد
دارم یقین هر روزِ خود را عید گیرد

حای حسین حامی ما در دو جهان است
سینِ حسین بر ما همیشه سایبان است

یای حسین یعنی که یارو یاوَرِ ماست
نونش چو نوری تا قیامت بر سرِ ماست!

#جمعه_۲_۶_۱۴۰۳
#هستی_محرابی
#بداهه

  • شنبه
  • 3
  • شهریور
  • 1403
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

شعر برای اربعین (شمیم جان فزای کوی بابم مرا اندر مشام جان برآید ) *

8624
9

شعر برای اربعین (شمیم جان فزای کوی بابم  مرا اندر مشام جان برآید ) شمیم جان فزای کوی بابم

مرا اندر مشام جان برآید

گمانم کربلا شد عمه نزدیک

که بوی مشک و ناب و عنبر آید

بگوشم عمه از گهواره گور

در این صحرا صدای اصغر آید

مهار ناقه را یکدم نگهدار

که استقبال لیلا، اکبر آید

مران ای ساربان یکدم که داماد

سر راه عروس مضطر آید

حسین را ای صبا برگو که از شام

بکویت زینب غم پرور آید

ولی ای عمه دارم التماسی

قبول خاطر زارت گر آید

که چون اندر سر قبر شهیدان

تو را از گریه کام دل برآید

در این صحرا مکن منزل که ترسم

دوباره شمر دون با خنجر آید

کند جودی به محشر، محشر از نو

اگر در حشر ما این دفتر آید

جودی خراسانی

  • چهارشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1388
  • ساعت
  • 20:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد