اربعین حسینی

مرتب سازی براساس
 رضا یعقوبیان

اربعین -( ای نور دیده ی من زایر اربعین شده زینب) * رضا یعقوبیان

278

اربعین -( ای نور دیده ی من زایر اربعین شده زینب) ای نور دیده ی من زایر اربعین شده زینب
کنار قبر تو ای همدم من جانم بود بر لب
ای گل یاس چیده ام
کن نظر قد خمیده ام
نور دو عین من
بی سر حسین من
واویلا واویلا۲

بعد از تو دشمن دین آتش کین زده به هر خیمه
پیکرت نقش زمین و سر پاک تو روی نیزه
زخم من را نمک زدند
کوکان را کتک زدند
بر ما نشانه زد
با تازیانه زد
واویلا واویلا۲

بعد از تو پیکر صد پاره ی تو تشییع جنازه شد
تشییع پیکر چاک تو حسین با نعل تازه شد
جان تو شد فدای دین
پیکر تو نقش زمین
با پیکر بی جان
زیر سم اسبان
واویلا واویلا۲

برادر خونجگرم اهل حرم ز غصه پژمردند
ما را از ظلم و ستم کوفه و در شام بلا بردند
مردم از این همه ستم
دیده ام من رنج و الم
امان ز شهر شام
سنگ می زدند از بام
واویلا واویلا۲

ای برادر ز تو و اهل حرم گردیده شرمنده
رقیه ات به خرابه شده مدفون و منم زنده
نیمه شب دفن دخترت
گشته چون زهرا مادرت
ز زندگی خسته
چشم از جهان بسته
واویلا واویلا۲

(سبک: ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی)

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا یعقوبیان

اربعین -( زایر تو شدم،یا حسین اربعین) * رضا یعقوبیان

329

اربعین -( زایر تو شدم،یا حسین اربعین) زایر تو شدم،یا حسین اربعین
بنگر زینب،تو شده دلغمین
گریم و سوزم ای برادرجان
شعله افروزم ای برادرجان
یا اخا المظلوم۴

بنگر خواهرت،قد خمیده رسید
در کنار تو ای،نور دیده رسید
کرده داغ تو یا حسین پیرم
بی تو دیگر از زندگی سیرم
یا اخا المظلوم۴

زد شرر بر دلم،داغ تو یا حسین
شده پرپر گل،باغ تو یا حسین
بعد تو زخم من نمک خورده
نوگلت از دشمن کتک خورده
یا اخا المظلوم۴

زد عدو آتشی،بر همه خیمه ها
سر پاک شما،بر روی نیزه ها
کودکانت تا نام تو بردند
تازیانه از دشمنان خوردند
یا اخا المظلوم۴

بر زمین مانده بود،یا حسین پیکرت
زد شرر بر دلم،ناله ی دخترت
بر مشامم بود عطر و بوی تو
می زدم بوسه بر گلوی تو
یا اخا المظلوم۴

تو ندانی که من،چه کشیدم حسین
بس که زخم زبان ها شنیدم حسین
درد و غم در سینه فزون کردند
دل خواهر از کینه خون کردند
یا اخا المظلوم۴

بدتر از کربلا،بوده شام بلا
از جنایات شان،خون شده دل ما
عرصه بر ما شد ای برادر تنگ
از روی بام بر ما زدند با سنگ
یا اخا المظلوم۴

تو ندیدی که شد،همه دل ها کباب
تشت زر بود و تو،چوب و بزم شراب
تو که می خواندی آیه ی قرآن
زد عدو بر لب های تو خزران
یا اخا المظلوم۴

چه کشیدم حسین،در خرابه ی شام
با رقیه ی تو،عمر من شد تمام
تا که صورت بر صورتت بنهاد
در کنار رأست حسین جان داد
یا اخا المظلوم۴

(سبک: همه جا بروم)

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( غرق ماتم دل مؤمنین است) * رضا یعقوبیان

301

اربعین -( غرق ماتم دل مؤمنین است) غرق ماتم دل مؤمنین است
شیعه بار دگر دلغمین است
ای که داری به سینه ولایت
گریه کن موسم اربعین است
وای-دیده ها گریانند
وای-شیعیان می نالند
وای-این چنین می خوانند
وای یا حسین یا مولی۳

سوی دشت بلا زینب آمد
با دل خون و جان بر لب آمد
در کنار قبور شهیدان
همه طفلان به تاب و تب آمد
وای-همه دل ها خونند
وای-در غم و محزونند
وای-همگی می خونند
وای یا حسین یا مولی۳

گوید این گونه ای جان خواهر
کن نظر زینبت را برادر
دل من خون شده از فراقت
سوی تو آمدم دیده ی تر
وای-قسمتم غم گشته
وای-صبر من کم گشته
وای-قامتم خم گشته
وای یا حسین یا مولی۳

ای برادر نگر بی معینم
از غم داغ تو دلغمینم
شکر لله حسین قبل مردن
زایر قبر تو اربعینم
وای-دختر زهرایم
وای-گویم از غم هایم
وای-یا حسین تنهایم
وای یا حسین یا مولی۳

ای فدای تن بی سر تو
غرقه خون از چه شد پیکر تو
بی تو ای ماه در خون تپیده
خسته از عمر شده خواهر تو
وای-ای گل در خونم
وای-به تو من مدیونم
وای-خسته و محزونم
وای یا حسین یا مولی۳

بعد تو زینبت خونجگر شد
کار من گریه در این سفر شد
چه بگویم که با من حسین جان
همه جا قاتلت همسفر شد
وای-زینب غمدیده
وای-چه ستم ها دیده
وای-قامتش خمیده
وای یا حسین یا مولی۳

بعد تو یا حسین ظالمانه
دشمنان از ستم وحشیانه
نانجیبان اهل سقیفه
می زدند بر همه تازیانه
وای-چه ستم ها دیدند
وای-کودکان رنجیدند
وای-دشمنان خندیدند
وای یا حسین یا مولی۳

گرچه هل من معینت شنیدند
بین گودال سر تو بریدند
من بمیرم برایت برادر
بعد تو لاله های تو چیدند
وای-ناله ات بشنیدند
وای-غربتت را دیدند
وای-سر تو ببریدند
وای یا حسین یا مولی۳

ای که همچون علی بی بدیلی
صورتم از ستم گشته نیلی
بنگر گشته رویم برادر
همچو نیلوفر از ضرب سیلی
وای-همچو گل پژمردم
وای-تا که نامت بردم
وای-تازیانه خوردم
وای یا حسین یا مولی۳

دشمن از کینه ما را محک زد
زخم ما را دمادم نمک زد
ای گل فاطمه بی بهانه
من و اهل حرم را کتک زد
وای-ای مه مدینه
وای-می زدند از کینه
وای-زینب و سکینه
وای یا حسین یا مولی۳

امان از مردم کوفه و شام
کتک و تازیانه و دشنام
بس که از مرتضی کینه دارند
می زدند سنگ به ما از لب بام
وای-بس که بی دین هستند
وای-دل ما بشکستند
وای-دست ما را بستند
وای یا حسین یا مولی۳

من مسافر ز شام خرابم
قد خمیده ز بزم شرابم
سر ببریده و چوب خزران
این مصیبت حسین کرده آبم
وای-گر سراپا دردم
وای-من صبوری کردم
وای-کودکان آوردم
وای یا حسین یا مولی۳

کار من بعد تو گشته ناله
همه پرپر شدند یاس و لاله
ای فدای تن غرقه خونت
من و سوزانده داغ سه ساله
وای-ای شه بخشنده
وای-از توام شرمنده
وای-مانده ام من زنده
وای یا حسین یا مولی۳

ای که بر زینب آرام جانی
خسته ام دیگر از زندگانی
ای صفابخش هستی حسین جان
خواهرت را نمانده توانی
وای-کرده داغت پیرم
وای-ماتمت می گیرم
وای-بی تو من می میرم
وای یا حسین یا مولی۳

  • شنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

اربعین -( هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست ) * علیرضا خاکساری

433

اربعین -( هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست ) هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست
جای من هم در میان هیئت جامانده هاست

دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
"از حرم جا مانده ای" هم صحبت جامانده هاست

یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشه ی صحن و سرایت؛ حسرت جامانده هاست

کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست

در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام
عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست

شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر
ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست

گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جامانده هاست

من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند
هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست

بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد آقا! نوبت جامانده هاست

دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب! از غربت جامانده هاست

تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد
تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست

مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند
این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست

حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین!
حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست

" صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست

طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 08:56
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زمینه اربعین -( با عنایت امام رضا / سینه میزنم آقا برات ) * داود قاضی

1186
3

زمینه اربعین -( با عنایت امام رضا / سینه میزنم آقا برات ) با عنایت امام رضا / سینه میزنم آقا برات
شکر خدا اومدم حرم / جونم به فدات یا قتیل العبرات
ای به قربون ترک های لبات
زنده ام تا نوکری کنم برات
قسمت من شده بازم اربعین
سینه زن باشم آقا توو موکبای- کربلات
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

"برای زائران اربعین کربلا"

جای رفقای شهرمون / پیرغلامای توو روضمون
اینجا توو حرم با چشم خیس / سینه میزنیم با دم این نوحمون
رحمت خدا به کل عاشقات
رحمت خدا به این سینه زنات
رحمت خدا به اون کسایی که
یاد دادن به ما چطوری نوکری کنیم برات
(رفتن و دادن به ما دست به دست شال عزات)
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

"برای جامانده های زیارت اربعین"

غصه نخورید جامونده ها / حالمون و میدونه خدا
آخرش یه روزی میرسه / با پای پیاده میریم کرببلا
آخرش یه روزی نزدیک اذان
پُش سرِ حضرت صاحب الزمان
اربعین میون بین الحرمین
وارد حرم میشیم دم میگیرم سینه زنان
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:09
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زمینه اربعین -( آماده همه حسینیا / باز به صف بشید علم کشا ) * داود قاضی

336

زمینه اربعین -( آماده همه حسینیا / باز به صف بشید علم کشا ) آماده همه حسینیا / باز به صف بشید علم کشا
داره با تموم اقتدار / میرسه سپاه عقیله، کربلا
ریشه ی ظلم و زده با همتش
خطبه میخوندْ با حجاب و عفتش
دختر علی توو اوج اقتدار
شام و کوفه رو بهم ریخت با تموم هیبتش
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

پاشو که رسیده خواهرت / اومدم عجب اومدنی
پس گرفتم این پیرهنتو / خواهرت بمیره که تو بی کفنی
معلومه از حال و روز پیرهنت
جای سالمی نمونده رو تنت
من هنوز یادم نرفته یه سپاه
بد جوری توو قتلگاه با نیزه ها میزدنت
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

غرق در خجالتم داداش / بارونیه صحن این چشام
بدجوری گلایه دارم از / اون مصیبتایی که دیدم توی شام
توی شهری که دل ما رو سوزوند
یادگاریت میون خرابه موند
پر کشید شبی که با سر اومدی
غصه ی پر زدنش جونِ ما رو به لب رسوند
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:15
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

امام زمان(عج)اربعین -( بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا ) * مرضیه عاطفی

297

امام زمان(عج)اربعین -( بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا ) بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا
موکب به موکب میرود با زائران تا کربلا

با گریه حسرت میخورم بر آنکه هر سال اربعین
شد همقدم با حضرتِ صاحب-زمان(عج) تا کربلا

بر پرچم سبزش نوشته یا لَثارات الحُسین(ع)
چون از عمو عباس ِ(ع) خود دارد نشان تا کربلا

یاد علی اکبر(ع) می افتد تا که می بیند جوان
بیتاب؛ گریه میکند با هر اذان تا کربلا

تا بر گلوی طفل شش ماهه می افتد چشم او
با اشک؛ خیره میشود بر آسمان تا کربلا

یادِ رقیه(س)، یادِ آن دردانۂ بی آب و نان
بر دست های کودکان داده ست نان تا کربلا

هر لحظه یادِ شام حالش میشود آشوب تر
از داغ عمّه زینبش(س) شد روضه خوان تا کربلا

از داغ تلّ و مقتل و گودال دارد میرود-
غرق عطش با هروله بر سر زنان تا کربلا

بر خاک می نشیند و می خوانَد از خدّالتریب
با هر فرازِ «ناحیه» داده ست جان تا کربلا!

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:48
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه اربعین -( ای برادر رسیدم کنارت حسین ) * رضا یعقوبیان

443

نوحه اربعین -( ای برادر رسیدم کنارت حسین ) ای برادر رسیدم کنارت حسین
ای برادر شدم بی قرارت حسین
اربعین تو ای نورچشمان من
آمده خواهر جان نثارت حسین
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

گشته سوغاتم از این سفر این پیام
یا حسین ای گل پرپر از کین سلام
دیده ام از عدویت ستم بیشمار
ای برادر شده روز من همچو شام
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

اربعین آمدم خون جگر یا حسین
تا دهم بر تو شرح سفر یا حسین
قامتم خم شده از غم داغ تو
بر من و حال من کن نظر یا حسین
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

بعد تو خون جگر گشته ام یا حسین
بی تو من دیده تر گشته ام یا حسین
در کنار مزار تو سوزم ز غم
از غمت پرشرر گشته ام یا حسین
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

ای برادر بدیدم سوی تو دوید
شمر بی دین زکین خنجرش را کشید
از قفا بی حیا شمر ملعون پست
راس پاک ترا یا حسین جان برید
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

ای صفای حریم پیمبر حسین
شد دل من ز داغت مکدر حسین
خون جگر گشته ام از غم داغ تو
ای که هستی مرا تو برادر حسین
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

تو نبودی حسین جان محک خورده‌ام
از عدوی تو مهر فدک خورده‌ام
در کنار رقیه، سکینه، حسین
نام تو بردم از کین کتک خورده ام
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

نانجیبان مرا بی بهانه زدند
کودکان تو را تازیانه زدند
اهل بیت رسول خدا را حسین
از ستم دشمنان وحشیانه زدند
ای برادرحسین جان حسین جان حسین۲

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

اربعین -( نذر کردم اگر شدم راهی) * محمد حبیب زاده

351

اربعین -( نذر کردم اگر شدم راهی) نذر کردم اگر شدم راهی
هر قدم در مسیر گریه کنم

عهد بستم اگر حرم رفتم
مثل مرغی اسیر گریه کنم

بشوم اشک از سرم تا پا
روبه روی تو سیر گریه کنم

تا رسیدم کنار شش گوشه
مثل حر سر به زیر گریه کنم

بشوم با ضریح هم آغوش
همچو طفلی صغیر گریه کنم

گریه بر حنجری که افتاده
دست نیزه اسیر گریه کنم

گریه بر پیکری که پاشیده
رفته روی حصیر گریه کنم

گریه بر آن لبی که چاک افتاد
پیکری را که زیر خاک افتاد...

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( هنگام داغ اربعین است) * رضا یعقوبیان

424

اربعین -( هنگام داغ اربعین است) هنگام داغ اربعین است
زینب کبری دلغمین است
دختر زهرای رشیده
زینب مظلومه رسیده
کنار قبر نور دیده
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

آمده ام تنها و خسته
کنار قبرت دل شکسته
آمده ام اندر مزارت
سر می گذارم روی خاکت
جانم فدای تن چاکت
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

دخت امیرالمؤمنینم
زایر تو در اربعینم
برگشته ام از شام ویران
همراه جمله ی اسیران
بی دخترت با آه و افغان
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

ای غرق خون پیکر حسینم
بنگر که من در شور و شینم
بی تو حسین چه ها کشیدم
جز ظلم و کین چیزی ندیدم
زخم زبان ها من شنیدم
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

برگشت در کویت دوباره
به حال من بنما نظاره
آمده ام با اشک و ناله
دلم ز داغت باغ لاله
سوغات من داغ سه ساله
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

تو نور چشم عالمینی
برادر زینب حسینی
گرچه تویی امام معصوم
بودی ز حق خود تو محروم
شهید کین شدی تو مظلوم
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

صحرا ز خونت لاله گون بود
دل من از داغ تو خون بود
آتش عدو به خیمه ها زد
سیلی کین به بچه ها زد
سر تو را بر نیزه ها زد
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

ای بر علی نور دو دیده
خیز و نگر قدم خمیده
دشمن به زخم من نمک زد
با ظلم و کین مرا محک زد
بر من و کودکان کتک زد
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

پیغمبر کرب و بلایم
پیرو خط شهدایم
از خطبه ام غوغا به پا شد
قیامتی عظمی بنا شد
رسوا یزید بی حیا شد
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

هر جا حسین نام تو بردیم
کتک ز دشمن تو خوردیم
وا غربتا از مردم شام
نامردمان در ملاء عام
بر ما زدند سنگ از لب بام
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

در تشت زر سر تو دیدم
گریان شدم جامه دریدم
دیدم تو را ای نور یزدان
در تشت زر قاری قرآن
زد بر لبت با چوب خزران
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

برادرم دلم کبابه
امانتت مانده خرابه
از ظلم و جور این زمانه
دفن رقیه ات شبانه
چون مادرت شد مخفیانه
اخا اخا مظلوم حسین جان۳

  • دوشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زمینه اربعین -(از الان بگم که چن تا دخترت) * وحید عظیم پور

409

زمینه اربعین -(از الان بگم که چن تا دخترت) از الان بگم که چن تا دخترت
دیگه نیستن توی جمعمون داداش
دوتاشون تو بیابونا جون دادن
یکی تو خرابه با سر باباش

دیگه ماموریتم تموم شده
حالا بعد از این باید گریه کنم
یاد حرفایی که تو بزم شراب
به تو و بابام میزد گریه کنم

کی میدونه چی کشیدم این روزا
من عزیزه بودم و خوار شدم
قبل تو صدامم هیچ کس نشنید
بعد تو راهی بازار شدم

تازه داغت تو دلم تازه شده
بشینم باید برات گریه کنم
بعد تو یاد بلایی که اومد
به سر مخدرات گریه کنم

یه سری دردامونو که بدجوری
داغ اون به دل میشینه نمیگم
دیگه اون یهودی تو بزم شراب
چیا گفتش به سکینه نمیگم

سپر بلای بچه هات شدم
هیشکیو به قدر زینب نزدن
تو که از تنور خولی اومدی
دیگه بچه هات به نون لب نزدن

منی که تو کوچه های مدینه
میگرفتن دورمو برادرام
روزگار کشید منو تو ازدحام
توی کوچه‌ های تنگ شهر شام

برا کندن یه قبر کوچولو
تو خرابه خیلی زحمت کشیدم
راستی تو خرابه هنده رم دیدم
خلاصه خیلی خجالت کشیدم

میبینی من که سر مزار تو
شبیه برگای پاییز شدم
روز عاشورا تو قتلگاه تو
حتی با شمر گلاویز شدم

زخمایی که من دیدم روی تنت
به خدا هیچ جوره مرهم نمیشد
کل فرشای دهاتم میومد
تن تو روو همه‌شون جمع نمیشد

آخه نیزه ها چجوری در اومد
کجا جمع شد تن نامرتبت
دیگه دیدن جا روی تن تو نیست
دوسه تا به جاش زدن به زینبت

کاشکی نامحرمی اینجاها نبود
تا میگفتم کی واست شهید شده
روسریمو برمیداشتم ببینی
که چقد موی سرم سفید شده

بعد از این روزا برات زار میزنم
شبا هم براتو هق هق میکنم
من تو رو نبینم آروم ندارم
میدونم آخر سر دق میکنم

  • سه شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:31
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی حضرت زینب (س) اربعین -(پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است) * بردیا محمدی

374

اشعار مناجاتی حضرت زینب (س) اربعین -(پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است) پای خِلقَت در مسیرِ شاهراه زینب است
نه فقط شیعه که دنیا در پناه زینب است

هر زمان در اوج روضه رزق گریه شد زیاد
بی برو برگرد از تاثیر آه زینب است

اشکِ بانو ریشه ی اسلام را محکم نمود
نخل توحید خداوندی،گیاه زینب است

دور کعبه‌گشتن ما علتش این است که
پرده اش همرنگ با چادرسیاهِ زینب است

گفت بی بی: "ما رَأَیْتُ..."،عالمی دیوانه شد
افتخار مذهب ما این نگاه زینب است

سر‌شکستن پایِ این غم را خودِ او باب کرد
خون رویِ چوبه‌ی محمل گواه زینب است

با کمال میل رنج کوفه را گردن گرفت
در حقیقت این اسارت دلبخواه زینب است

خطبه ها سربازهای ارتش این خانم‌اَند
کاخ ها ویرانه ی دستِ سپاه زینب است

شام تار از برکت صحن رقیّه روشن است
دست ما تا حشر بر دامان ماه زینب است

عشق یک روح است..،نیمی کربلا نیمی دمشق
گوشه ی شش گوشه،کُنج بارگاه زینب است
▪️
▪️
بعد چل روز آمده با خاطراتی که مپرس...
نیزه‌ها یادآورِ حلقومِ شاه زینب است

بی رقیه آمدن خیلی برایش سخت بود
در حقیقت آن خرابه قتلگاه زینب است

  • پنج شنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

شعر جامانده های اربعین -(نامِ ما هم ثبت شد انگار از جامانده ها) * محسن راحت حق

373
1

شعر جامانده های اربعین -(نامِ ما هم ثبت شد انگار از جامانده ها) نامِ ما هم ثبت شد انگار از جامانده ها
با نگاهی..بارِ غم بردار از جامانده ها..

اینکه من لایق نبودم ذرّه ای مستور نیست
این کلامم هست یک اقرار از جامانده ها

دعوتی ها بار بستند و همه راهی شدند
کاش دلجویی کنی سالار از جامانده ها

تو حسین ابن علی هستی امامِ عالمین
لااقل اشکی بگیر ای یار از جامانده ها

یادِ موکب ها بخیر و یادِ مشّایه بخیر
سلب شد قطع یقین دیدار از جامانده ها

چای شیرینِ عراقی ها هوس کرده دلم
رفته گویا نعمتِ بسیار از جامانده ها

سوختن سرمایه ای شد در هوای اضطراب
خورده بدجوری گره در کار از جامانده ها

یا حسین سخت است دوری از حرم راهی گشا
نامِ ما هم ثبت شد انگار از جامانده ها

  • دوشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 15:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه اربعین حسینی -(رو پرچم تو، چشم ترم و می ذارم) * محمد حسین مهدی پناه

345

زمینه اربعین حسینی  -(رو پرچم تو، چشم ترم و می ذارم) رو پرچم تو، چشم ترم و می ذارم
رو چشم ترم!زخم پرم و می ذارم
رو زخم پرم! عکس حرم و می ذارم
به پات سرم و می ذارم...

نشد بیام امسالم
اربعین جاموندم
از همه زوار اون
سرزمین جاموندم

آه کربلا ۳ کربلا

دلتنگ توأم، بین روضه ها می بارم
بین روضه ها! با سینه زنا می بارم
با سینه زنا! یاد کربلا می بارم
برات بی هوا می بارم...

گریه دوای درده
درده من هجرونه
خوشا به حال هر کی
توو حرم مهمونه

آه کربلا ۳ کربلا

رازقم تویی، من به نعمتت وابستم
مثل نعمتت! من به تربتت وابستم
بعد تربتت! من به هیئتت وابستم
به زیارتت وابستم...

یه روز میام تسکینه
دردم و می گیرم
یه روز میام پایینه
پای تو می میرم

آه کربلا ۳ کربلا

  • سه شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی
ادامه مطلب

زمزمه اربعین حسینی -(کارم شده صبوری فراق و درد دوری) * رسول چهارمحالی

186

زمزمه اربعین حسینی  -(کارم شده صبوری فراق و درد دوری) لبیک یا حسین ،لبیک یا حسین(2)

کارم شده صبوری ،فراق و درد دوری
تو مایه ی غروری،تو عشق درصدوری
کارم شده اشک و آه،از دوری گاه گاه
از روضه ی خیمگاه،تاروضه ی قتلگاه
لبیک یا حسین ، لبیک یا حسین(2)

محاسنم سفیده،قَدَّمْ شده خمیده
اما حرم ندیده،نوکر چه ها کشیده
درآرزوی حرم ،دستی بکش برسرم
تویی توباب کرم،به حق دست قلم
لبیک یا حسین ، لبیک یا حسین(2)

حال دلم خرابه ، حرم براش سرابه
تشنه ی جرعه آبه،تو روضه ها کبابه
منم مثل جُناده ، با یه دل جا مانده
با لشگری پیاده،دلو می زنم به جاده
لبیک یا حسین ، لبیک یاحسین(2)

بهانه بی بهانه ، میگیرم من نشانه
میام من عاشقانه،میسوزم چون پروانه
سیاهی تو به تن ، روشنی انجمن
بالشگری سینه زن،گریه کنان مرد و زن
لبیک یا حسین ، لبیک یاحسین(2)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 00:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهلول حبیبی زنجانی

سوال و جواب اربعین امام حسین(ع) با یکی از دخترانش -(بابا کنار مرقد تو میکنم نوا) * بهلول حبیبی زنجانی

319

سوال و جواب اربعین امام حسین(ع) با یکی از دخترانش -(بابا کنار مرقد تو میکنم نوا) سوال:

بابا کنار مرقد تو میکنم نوا
برپا نموده اهل حرم مجلس عزا
صد حیف نوحه خوان سه ساله نیامده
گوید به تو شهید ذبیح من القفا

جواب:

خوش آمدی ز شام بلا گلعذار من
گریه مکن عزیز دلم ای نگار من
جان داده در خرابه سفیر سه ساله ام
افزود، هجر او به غم بی شمار من
____
سوال:

بشنو پدر تو درد دل محرمانه را
دیدی تو بی وفایی چرخ زمانه را
منزل به منزل اهل حرم را کتک زدند
نام تو بردم،حرمله زد تازیانه را

جواب:

با اهلبیت همره و همگام بوده ام
از کربلا به کوفه و تا شام بوده ام
دیدم چگونه اهل حرم را کتک زدند
در روی نیزه شاهد آلام بوده ام
_____
سوال:

بابا نموده این دل ما را غمت کباب
داریم خاطرات بد از مجلس شراب
مردی،کنیز خواست به خود،دختر تو را
آهی به عرش گشته بلند از دل رباب

جواب:

تا که رسید قافله،بر مجلس یزید
کاری نموده با سر بابایت آن پلید
زد خیزران به روی لبم،از جفای او
دیدم چطور قامت زینب ز غم خمید
_

سوال:

بابا گرفت حرمله از دسته ی موی من
زجر دنی چنان زده سیلی به روی من
گفتم مزن!ولی لگدی زد به پهلویم
ای کاش بود، کنار من،عباس عموی من

جواب:

از حرمله شکایت خود را به حق برم
تیری زده سه شعبه به حلقوم اصغرم
تیر دگر زده به جبین عموی تو
جان داد،سرسپاه من و ساقی حرم

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 00:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(ای زمینِ کربلا بهرِ تو مهمان آمده) * هستی محرابی

230

اربعین حسینی -(ای زمینِ کربلا بهرِ تو مهمان آمده) #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله

ای زمینِ کربلا بهرِ تو مهمان آمده
انتظارِ لحظه ها دیگر به پایان آمده

ای زمینِ کربلا دستِ ادب بر سینه نِه
اهلِ بیتِ مصطفی از شامِ ویران آمده

جان به جانان آمده، بهرِ پیمان آمده

کربلا ای سرزمینِ تشنه در بینِ دو رود
زخمِ جانت با تبِ یاران به درمان آمده

ذره ذره خاکِ تو در بانگِ لبیک یا حسین(ع)
هستیِ کان و مکان بر عهد و پیمان آمده

عقل حیران آمده، اوجِ عرفان آمده

سر به زیر افکنده ای شرم از نگاهِ زینبی
مقتل و گودال و تل بر او چه بحران آمده

عصرِ عاشورا بمیرم چی کشیده خواهرش
از صدای ضجه اش عالم به ویران آمده

سینه کوبان آمده، زار و نالان آمده

کوفه وُ شامِ اسارت سدِّ راهِ معبرش_
خیزران و خنجر و خارِ مغیلان آمده

اربعین بر تربتِ پاکِ حسینِ سرجدا
بی رقیه دلغمین بر دیدنِ جان آمده

با یتیمان آمده، اشک ریزان آمده

#هستی_محرابی

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 09:48
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

امام حسین ع -(یا حسین جان من به عشقِ کربلایت زنده ام) * هستی محرابی

172

امام حسین ع -(یا حسین جان من به عشقِ کربلایت زنده ام) #السلام_علیک_یااباعبدالله_الحسین_ع

یا حسین جان من به عشقِ کربلایت زنده ام
هم به عشقِ گنبد و گلدسته هایت زنده ام

از غم و شور عزایت سخت افتادم ز پا
من به لطفِ تربتِ دارالشفایت زنده ام

آگهی از حالِ من آقا که از شوقِ وصال
از نگاهِ مرقد و صحن و سرایت زنده ام

هر شبِ جمعه به یاد مرقد شش گوشه ات
یا به شوقِ روضه، با اشکِ عزایت زنده ام

روز و شب داغِ علمدارِ حرم دارم به دل
یاد سقای حرم زیرِ لوایت زنده ام

تا که عاشورا بیایم در میانِ قتلگه
همرهِ مادر بمیرم من برایت زنده ام

تا که اصغر تیر آمد بر گلوی نازکش
من برای ناله های بیصدایت....زنده ام

زنده ماندم تا که در پایین پایت جان دهم
گاه سر بر خاکِ قبرت گه به پایت.....زنده ام!

#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 23:15
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

اربعین -(چهل روزه به سینه داغ تو دارم ) * رضا نصابی

231

اربعین -(چهل روزه  به سینه داغ تو دارم ) چهل روزه
به سینه داغ تو دارم
چهل روزه
شده گریه فقط کارم

چهل روزه
برادر تازیون خردم
چهل روزه
کتک از این و اون خردم

چهل روزه
چه زجرایی کشیدم من
چهل روزه
پی ناقه دویدم من

حسین جانم. حسین جانم حسین جانم

چهل روزه
سرتو روی نی دیدم
خبر داری
حسینم بزم می دیدم

چهل روزه
پیش چشم عوام بود م
چهل روزه
حسین تو ازدحام بودم

حسین جانم 2

چهل روزه
به دنبال سرت بودم
چهل روزه
که پیشه حنجرت بودم

حسین جانم. حسین جانم. حسین جانم

خودم دیدم ن
تنت را پشت و رو می کرد

به پهلویت
وقتی نیزه فرو می کرد

خودم دیدم
به هم پیوسته بودن که
به دور تو
همه صف بسته بودن که

حسین جانم 2

خودم دیدم
که افتادی توی گودال

خودم دیدم
تن تو می شدش پامال

حسین جانم. حسین جانم. حسین جانم

خودم دیدم
جلوی چشمای زهرا

خودم دیدم
نشست رو سینه ات باپا

حسین جانم

خودم دیدم
کشیدش وقتی خنجر رو
خودم دیدم
بریدش از قفا سر رو

حسین جانم

خودم دیدم
می ریخت رو صحرا خونه تو
خودم دیدم
شکستش استخونه تو

حسین جانم. حسین جانم حسین جانم

به قلم
کربلایی رضا نصابی
کربلایی مجید مراد زاده

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی اربعین * مرتضی محمودپور

263
1

نوحه سینه زنی اربعین ◾نوحه زمزمه سینه زنی
◾اربعین حسینی

◾بنداول
از سفر کوفه و شام آمد
با ناله و زخم مدام آمد
مثل کبوتری به بام آمد
زینب رسیده(۲)
موذن کرببلا اکبر
عمه رسیده از سفر در بر
مانند مرغی که شکسته پر
دو دست‌حیدری زند بر سر
زینب رسیده(۲)

◾بنددوم
قامت‌خمیده زینب کبری
آمده بی رقیه در اینجا
دوباره ماتم شده است بر پا
زینب رسیده(۲)
بهار زینب شده چون پاییز
سقای آب آور ز جا برخیز
قرار خواهرت شد لبریز
زینب رسیده(۲)

◾بندسوم
نیلوفری گلهای این صحرا
ذکر لب طفلان همه بابا
بار دگر شرمنده شد سقا
زینب رسیده(۲)
بر روی سرخ لاله‌ی گلشن
باشد نشان از سیلی دشمن
جای سنان و کعب نی بر تن
زینب رسیده(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه‌ی اربعین در کربلا * مرتضی محمودپور

182
1

روضه‌ی اربعین در کربلا ◾یک منبر
◾روضه‌ی اربعین

هرکسی شد کربلایی یاد ما هم میکند
درمسیر نوکری صد شور و ماتم میکند

بازصف‌درصف‌به‌هم پیوسته‌ هرکس عازم است
اربعین اشک دو چشمم را چو زمزم میکند

اینکه که گفته کشته‌ی اشکم بدان اشک تو هم
در مسیر عاشقی کار محرم میکند

یاد ساقی‌حرم سقای طفلان حسین
سینه‌زن با نوحه و با ذکر و با دم میکند

آه و واویلا ز سوز حنجر طفل رباب
کربلا یاد رباب از غصه و غم میکند

ذکر ادرک یا اخا پیچیده در کرببلا
زین‌ سبب این‌روضه اشکم را دمادم میکند

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 27
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 04:42
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

حب الحسین یجمعنا * اسماعیل تقوایی

278
1

حب الحسین یجمعنا حب الحسین یجمعنا
شعار زیبای زمین، حب الحسین یجمعنا
ذکر لبان اهل دین، حب الحسین یجمعنا
آهنگ ناب اربعین، حب الحسین یجمعنا
سروده ی عرش برین،حب الحسین یجمعنا

بر لب هر پیر و جوان، حب الحسین یجمعنا
به نقطه نقطه ی جهان، حب الحسین یجمعنا
فریاد ما زعمق جان، حب الحسین یجمعنا
منظور صاحب الزمان، حب الحسین یجمعنا

زکربلا تا به نجف، حب الحسین یجمعنا
شیعه بگوید صف به صف، حب الحسین یجمعنا
گرفته خصم دین هدف، حب الحسین یجمعنا
باعث عزت وشرف، حب الحسین یجمعنا

شعار همره شعور، حب الحسین یجمعنا
چشم عدو نموده کور، حب الحسین یجمعنا
بپا کند در همه شور، حب الحسین یجمعنا
شیعه واحساس غرور، حب الحسین یجمعنا

شعر:اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 00:23
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

شعر برای اربعین (شمیم جان فزای کوی بابم مرا اندر مشام جان برآید ) *

8407
9

شعر برای اربعین (شمیم جان فزای کوی بابم  مرا اندر مشام جان برآید ) شمیم جان فزای کوی بابم

مرا اندر مشام جان برآید

گمانم کربلا شد عمه نزدیک

که بوی مشک و ناب و عنبر آید

بگوشم عمه از گهواره گور

در این صحرا صدای اصغر آید

مهار ناقه را یکدم نگهدار

که استقبال لیلا، اکبر آید

مران ای ساربان یکدم که داماد

سر راه عروس مضطر آید

حسین را ای صبا برگو که از شام

بکویت زینب غم پرور آید

ولی ای عمه دارم التماسی

قبول خاطر زارت گر آید

که چون اندر سر قبر شهیدان

تو را از گریه کام دل برآید

در این صحرا مکن منزل که ترسم

دوباره شمر دون با خنجر آید

کند جودی به محشر، محشر از نو

اگر در حشر ما این دفتر آید

جودی خراسانی

  • چهارشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1388
  • ساعت
  • 20:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر اربعین(باربگشائيد، اينجا کربلاست) *

5921
3

شعر اربعین(باربگشائيد، اينجا کربلاست) باربگشائيد، اينجا کربلاست

آب و خاکش با دل و جان آشناست

بر مشام جان رسد بوي بهشت

به به از اين تربت مينو سرشت

کربلا، اي آفرينش را هدف

قبله گاه عاشقان از هر طرف

طور عشق است و مطاف انبيا

نور حق اينجاست، اي موسي بيا

جسم را احيا اگر عيسي کند

جان و تن را کربلا احيا کند

گر سلامت رفت، از آتش خليل

نور ثار الله شد او را دليل

کربلا، قربانگه ذبح عظيم

عرش رحمان را صراط مستقيم

گر خدا خواهي، برو اين راه را

کن زيارت کوي ثار الله را

شد ز عاشوراي او يک اربعين

قتلگاهش را به چشم دل ببين

ماه، اينجا، واله و سرگشته است

و آن شهاب ثاقب از خود رفته است

گرد غم، افشانده بر سر کهکشان

اشک خون ريزد هنوز

  • چهارشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1388
  • ساعت
  • 20:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر اربعین (السلام اي نور چشم مصطفي) *

4346
1

شعر اربعین (السلام اي نور چشم مصطفي) السلام اي نور چشم مصطفي

السلام اي خامس آل عبا

يک نظر کن بر غلامت اي شما

من ترا پير غلام و زائرم

يا حسين من جابرم من جابرم

بر تن صد چاک عريانت سلام

برعزيزان و شهيدانت سلام

بر تو و اين نوجوانانت سلام

گو جوابم را تو شاها از کرم

يا حسين من جابرم من جابرم

آمدم بهر زيارت يا حسين

جان جد، تاجدارت يا حسين

بوسم اين خاک مزارت يا حسين

من غلام و خانزاد و چاکرم

يا حسين من جابرم من جابرم

پس چرا شاها نمي گويي جواب

بر غلام پيرت از راه ثواب

قلب زارم را مکن اينسان کباب

اي حسين جان هديه من آورده ام

از براي تو کفن آورده ام

سدر و کافور از وطن آورده ام

کن قبول از من مرنجان خاطرم

يا حسين گويي ند

  • چهارشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1388
  • ساعت
  • 21:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر اربعین -(من و داغ غمی سنگین چهل روز) *

5771
2

شعر اربعین -(من و داغ غمی سنگین چهل روز) من و داغ غمی سنگین چهل روز

چه ها بر من گذشته این چهل روز

چهل روز است هجران من و تو

که هر روزش مرا چندین چهل روز

مرا جز ضربه های تازیانه

نداده هیچ کس تسکین چهل روز

اسارت ، طعن دشمن ، تهمت دوست

نصیب عترت یاسین چهل روز

در این غم خوب می دانی که باید

چه رنجی برده باشم این چهل روز

تو و رأسی پر از خاکستر و زخم

من و پیشانی خونین چهل روز

من و بغضی چهل ساله که بی تو

شکسته در گلویم این چهل روز

منبع : وبلاگ انصارالرضا (ع)

  • چهارشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1388
  • ساعت
  • 21:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مصیبت اربعین - ( ای ساربان! ای ساربان! محمل نگهدار) *

8325
16

 مصیبت اربعین - (  ای ساربان! ای ساربان! محمل نگهدار) مصیبت اربعین

ای ساربان! ای ساربان! محمل نگهدار
آمد به منزل کاروان، منزل نگهدار
محمل مران، محمل مران، شهر دل اینجاست
این کاروان خسته دل را منزل اینجاست

اینجا بهار بی خزانِ من خزان شد
از برگﹾ برگ لاله هایم خون روان شد
اینجا همه دار و ندارم را گرفتند
باغ و گل و عشق و بهارم را گرفتند
اینجا به خاک افتاده بود و هست عباس
هم مشک خالی، هم علم، هم دست عباس
اینجا ز هم پیشانی اکبر جدا شد
بابا تماشا کرد و فرزندش فدا شد
اینجا ز آل الله منع آب کردند
با تیر طفل شیر را سیراب کردند
اینجا صدای العطش بیداد می کرد
بر تشنه کامان آب هم فریاد می کرد
اینجا همه از آل پیغمبر بریدند
ریحانه ی خیر البشر را سر بریدند
اینج

  • پنج شنبه
  • 30
  • دی
  • 1389
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

مشکل به روی مشکل - (تا سایه سرت به سر محملم فتاد) *

4211
4

مشکل به روی مشکل - (تا سایه سرت به سر محملم فتاد) مشکل به روی مشکل

تا سایه سرت به سر محملم فتاد
برخاست آتش غم و بر حاصلم فتاد
یک اربعین بود که ندیدم جمال تو
وین است شعله ای که بر آب و گلم فتاد

ای کشتی نجات ز طوفان دوری ات
موج بلا و حادثه بر ساحلم فتاد
بودم هزار مشکل و از رنج هر اسیر
یک مشکل دگر به روی مشکلم فتاد
برخاست آتش از دل و اشکم به رُخ دوید
دل هر زمان به یاد ابوفاضلم فتاد
دارم من از خرابه بسی خاطرات تلخ
مُردم همین که بار در آن منزلم فتاد
شد گریه رقیه سبب تا ببینمت
هر چند باز داغ دگر بر دلم فتاد
شد باز بند دست من و باز کی شود
بند مصیبتی که به پای دلم فتاد

  • پنج شنبه
  • 30
  • دی
  • 1389
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

سوغات شام - (چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام) *

5063
4

سوغات شام - (چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام) سوغات شام

«چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام»
«خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام»

گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد
قامت خم گشته یی بهر جواب آورده ام

اشک، سرخ، چهره زرد و تن سیاه و موسفید
اینهمه سوغات از شام خراب آورده ام

اشک می بارم ز داغ چارساله دخترت
گر چه پرپر شد گلت با خود گلاب آورده ام

همرهم زین العباد این حجت دادار را
جان و تن مجروح از بزم شراب آورده ام

  • پنج شنبه
  • 30
  • دی
  • 1389
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

متن شعر اربعین (خواهری با اشکِ دیده، قامتی از غم خمیده) *

8934
18

متن شعر اربعین (خواهری با اشکِ دیده، قامتی از غم خمیده) ام المصائب
خواهری با اشکِ دیده، قامتی از غم خمیده
می‌رسد او بر مزارِ آن شهیدِ سر بریده
در بغل گیرد مزارش،‌ خواهر غربت کشیده
بارِ دیگر ماهِ غم‌ها، از دیارِ خون دمیده
* * *

ناله دارد قلبِ زینب، از غمِ‌ طفلِ شهیده
در برِ قبرِ برادر، شکوه کرد از این پدیده
یاد زینب آمد آن دم،‌ کز پی او می‌دویده
قاتلِ جانِ برادر، سر ز پیکر می‌بریده
* * *
آن دمی که دشمن او، بر تنش اسبان دویده
لحظه‌ی مرگ علمدار، بر حسینش غم رسیده
وقت داغ اکبر او، دردِ عالم را چشیده
آن زمان کز هجرِ اصغر،‌ رنگ رخسارش پریده
* * *
دیده آن رأس بریده، در دلِ خون می‌تپیده
لحظه‌ای آمد به یادش، کز رگش گلبوسه چیده
زینبِ ام المصائب، دردِ عالم ر

  • دوشنبه
  • 4
  • بهمن
  • 1389
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد