اربعین حسینی

مرتب سازی براساس
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار امام حسین (ع)- اربعین -( خون دل، اشک دیده آوردم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

5002
7

اشعار امام حسین (ع)- اربعین -( خون دل، اشک دیده آوردم ) خون دل، اشک دیده آوردم

جان بر لب رسیده آوردم

این گلابی که ریزد از چشمم

بهر گلهای چیده آوردم

بر بدنهای چاک چاک، خبر

از سران بریده آوردم

خیز ای باغبان باستقبال

لالة داغدیده آوردم

دسته گلهای گلستانت را

جامه بر تن دریده آوردم

نازنین نازدانه‌هایت را

رنگ از رخ پریده آوردم

بار هجرت بدوش خود بردم

سرو قدّ خمیده آوردم

دست خالی نیامدم ز سفر

داغ طفل شهیده آوردم

این سیه جامه را که می‌بینی

ز آن به خاک آرمیده آوردم

«میثم» رو سیاه را بدَرَت
اشک بر رخ چکیده آوردم

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

  • شنبه
  • 15
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل تقوایی

اربعین -( برخیز وببین که خواهرت آمده است ) * اسماعیل تقوایی

3795
8

اربعین -( برخیز وببین که خواهرت آمده است ) برخیز وببین که خواهرت آمده است
با حال نزار خود برت آمده است
بعد از تو نصیب شد اسارت ،غارت
غارت زده یار مضطرت آمده است
چل روز زهجرتم گذشته ست حسین
رنجیده وخسته هاجرت آمده است
زینب شده موسپید وقدش چو کمان
انگار دوباره مادرت آمده است
بیچاره رباب اشک خون می ریزد
یادش گل پاره حنجرت آمده است
هر طفل تو نغمه ی عمو می خواند
یادش یل وشیر لشگرت آمده است
هجران سر وپیکر تو آخر شد
بر دیدن پیکرت سرت آمده است
جامانده سه ساله دخترت در شام است
زین روی خجول خواهرت آمده است

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 04:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

اربعین -( دلا آهنگ غم سرکن که روز اربعین آمد ) * اسماعیل تقوایی

4575
18

اربعین -( دلا آهنگ غم سرکن که روز اربعین آمد ) دلا آهنگ غم سر کن که روز اربعین آمد
به یادم روز عاشورا وقتل شاه دین آمد
رسیده کاروان غم به دشت کربلا امروز
به دیدار برادر خواهری زار وغمین آمد
چهل روز است زینب داغهایی را به دل دارد
به دشت کربلا باقلب خون وآتشین آمد
اسارتها کشیده ،کوفه وشام بلا دیده
در این مدت بر او غم از یسار واز یمین آمد
چهل روز است بر نی دیده سرهای شهیدان را
کنار قتلگه در یاد او شمر لعین آمد
بروی تربت پاک حسینش زار می گرید
ازین حالت مصیبت بر زمان وبر زمین آمد
برادر خیز وبنگر موسفید وقدکمان گشتم
به میزان چهل سالی شکن ها بر جبین آمد
بگو تا اصغرت خیزد ربابت شیر آورده
بروی قبر طفلش با نواهای حزین آمد
ببخشا ای برادر دخترت در شام

  • چهارشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 04:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

زبانحال حضرت سکینه (س) -( بابا سلام بر بدن بی سرت كنم؟ ) *استاد سید هاشم وفایی

4481
3

زبانحال حضرت سکینه (س)  -( بابا سلام بر بدن بی سرت كنم؟ ) بابا سلام بر بدن بی سرت كنم؟
یا آن كه گریه بر سر بی پیكرت كنم؟
بگذار تا كه چهره گذارم به خاك تو
آنگه سلام بر بدن بی سرت كنم
وقتی نظر به شعله خورشید می كنم
یاد از شرار جان و دل و حنجرت كنم
خون می شود دلم ز تن پاره پاره اش
هر گه نظر به قبر علی اكبرت كنم
همرنگ خون دستِ ز پیكر فتاده اش
اشكی نثار تربت آب آورت كنم
چشمم فتاده است به شط فرات و باز
گریه به یاد لعل لب اصغرت كنم
از آن شبی كه خواهر من از نفس فتاد
هر شب فغان ز هجر رخ دخترت كنم
بابا چه گویمت چه كشیده است عمه ام
بگذار ناله ها به دل خواهرت كنم
بابا سرم، تنم، جگرم درد می كند
گر خون دل روانه به خاك ترت كنم
پیدا كند مقام «وفائی» به روز حشر
وقتی

  • دوشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

دانلودمتن وسبک واحداربعین حسینی -( شد اربعین شهیدان ، زینب رسد با اسیران ) * محمد مهدی روحی

2316
1

دانلودمتن وسبک واحداربعین حسینی -( شد اربعین شهیدان ، زینب رسد با اسیران ) شد اربعین شهیدان ، زینب رسد با اسیران

از کوفه و شام ویران ، با ناله و آه و افغان

تو رهبر عاشقانی ، ارباب آزادگانی

با خطبه ی زینب تو ، شد راه تو جاودانی

سالار زینب حسین جان

******

درد دلم را تو بشنو ، ای نازنین یار مه رو

با من بگو ای برادر ، عباس آب آورت کو

گویم به تو از اسارت ، از لحظه های جسارت

ای یار با غیرت من ، هستی من رفته غارت

سالار زینب حسین جان

******

رفتی نگفتی که زینب ، تنها شود زار و مضطر

جسم شریفت به خاک و ، راس تو بر نیزه پرپر

داغ علی اکبر تو ، زنده شده بهر خواهر

زد حرمله در همین جا ، تیری به حلقوم اصغر

سالار زینب حسین جان

******

بعد از تو من ماندم و غم ، یک آسما

  • یکشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:29
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار امام حسین(ع)-مناجات-زمزمه -( دل به عشق یوسف زهرا نهاده می رویم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2313
7

اشعار امام حسین(ع)-مناجات-زمزمه -( دل به عشق یوسف زهرا نهاده می رویم ) دل به عشق یوسف زهرا نهاده می رویم

از نجف تا کربلا پای پیاده می رویم

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

مرغ روحم پر زند در قتلگاه و علقمه

تا گذارم چهره بر خاک عزیز فاطمه

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

یابن زهرا سربه کف در سرزمینت آمدم

تا شوم زوار روز اربعینت آمدم

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

زائر قبر شریف یوسف زهرا شدم

همسفر با کاروان زینب کبری شدم

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

کربلا یا کربلا یاکربلا یاکربلا

زینب خونین جگر برگشته از شام بلا

یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

ای خدا پروانه ی قبر علی اکبر شدم

زائر هفتاد و دو آلاله ی پرپر شدم

یابن زهرا السلام یابن زهرا ا

  • سه شنبه
  • 26
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 16:33
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار امام حسین(ع)-اربعین -( باز بهشت کربلا عرصۀ محشر آمده ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1939
1

اشعار امام حسین(ع)-اربعین -( باز بهشت کربلا عرصۀ محشر آمده ) باز بهشت کربلا عرصۀ محشر آمده

از دل نینواییان نالۀ دلبر آمده

ای دل زار عاشقان رو بدیار عاشقان

بین به مزار عاشقان عاشق دیگر آمده

بلبل مست زار را راهی کوی یار را

جابر بی قرار را ناله ز دل بر آمده

آه کشیده دمبدم ناله زده قدم قدم

تا به کنار تربت سبط پیمبر آمده

سر زده صبح اربعین در غم لاله های دین

گلبن سرخ کربلا صحنۀ محشر آمده

ساقی آل فاطمه بگو به تشنه گان همه

که در کنار علقمه ساقی کوثر آمده

حسین در یم بلا زند به عاشقان صلا

که در کنار قتلگه دوباره مادر آمده

رسیده زینب از سفر به شانه پرچم ظفر

چنانکه مرتضی علی ز فتح خیبر آمده

گر چه از او در این سفر سنگ عدو شکسته سر

از همه سر فرازتر س

  • سه شنبه
  • 26
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 16:46
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار امام حسین(ع)-اربعین -( بر پای گل از خار ستم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2357
5

اشعار امام حسین(ع)-اربعین -( بر پای گل از خار ستم ) بر پای گل از خار ستم، آبله پیداست

سر سلسله ای را اثر سلسله پیداست

از فرش الی عرشِ خدا ولوله پیداست

در وادی خونین بلا قافله پیداست

دارند همه از شرر داغ چراغی

خیزید كز این قافله گیریم سراغی

این قافله رو كرده به بیت الحرم عشق

كوبیده به میدان اسارت علم عشق

گفته است بلی ها به بلاهای غم عشق

از بهر طواف حرم محترم عشق

احرام همه جامه ی خونین اسارت

كردند به خوناب جگر، غسل زیارت

جابر به سر تربت دلدار رسیده

بر یاور بی یاور دین یار، رسیده

گویی كه بر آن كشته عزادار رسیده

با سینه ی سوزان و دل زار رسیده

محرم شده و اشك فشان، خوانده خدا را

با خون جگر شسته قبور شهدا را

آورده غریبی غم دل بهر غری

  • چهارشنبه
  • 27
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 07:04
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

اشعار زیارت کربلا -( گر چه باور نمی کنم اما ، می روم کربلا خدا را شکر ) * قاسم صرافان

3330

اشعار زیارت کربلا -( گر چه باور نمی کنم اما ، می روم کربلا خدا را شکر ) گر چه باور نمی کنم اما ، می روم کربلا خدا را شکر

مردم ! آقای مهربانم باز ، راه داده مرا خدا را شکر

کربلایی و مبتلا داری ، شهر عشقی برو بیا داری

بر سر قدس و کعبه جا داری ، با دو گنبد طلا خدا را شکر

رازهایی ست پشت ماتم تو ، چه سُروری است آخر غم تو

شال مشکی چه رو سفیدم کرد در دل این عزا خدا را شکر

گر چه دنیا چنین پر آشوب است ، در کنار تو جای ما خوب است

گوشه ی کشتی حسینیم و گوشه ی چشم ناخدا را شکر

این که دل بی قرار عباس است ، کار دل نیست کار عباس است

آن که پروردگار عباس است اوست تنها خدا ، خدا را شکر

بغض ها کینه ها عداوت ها، غصه ها ترس ها حسادت ها

فقط اینجا میان هیئت ها کرده ما را رها ،

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( ز داغت ای هلالم چون ننالم ) *استاد سید هاشم وفایی

2251
3

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( ز داغت ای هلالم چون ننالم ) ز داغت ای هلالم چون ننالم

ملول و خسته حالم چون ننالم

به روی نیزه دیدم غرق در خون

سرت را ای هلالم چون ننالم

نهال عمر من ، از ظلم گلچین

شکسته این نهالم چون ننالم

به پیش دیده ام پرپر شدی تو

گل من ، بی مثالم چون ننالم

به یاد کام عطشانت کنار

چنین آب زلالم چون ننالم

میان قتلگه دشمن نمی داد

کنار تو مجالم چون ننالم

"موکه افسرده حالم چون ننالم

شکسته پر وب الم چون ننالم

همه گویند «زینب»گریه کم کن

تو آیی درخیالم چون ننالم"

***

وصال تو خدایی باورم کرد

فراقت خون دل در ساغرم کرد

گل انش ،وجودم سوخت از غم

شرار هجر تو خاکسترم کرد

گراز روز ازل دل بر تو بستم

خدا مهر تو را در جوهرم کرد

اگرچ

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( پیغامبران آشنا برگشتند ) *استاد سید هاشم وفایی

1425
1

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( پیغامبران آشنا برگشتند ) پیغامبران آشنا برگشتند

از کوفه و از شام بلا برگشتند

با پرچم پیروزی و آزادی و عشق

یکبار دگر به کربلا برگشتند

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود متن و سبک نوحه اربعین -( گدای سر به زیرم غم دلم زیاده ) * محسن طالبی پور

2271

دانلود متن و سبک نوحه اربعین -( گدای سر به زیرم غم دلم زیاده ) گدای سر به زیرم غم دلم زیاده
نشده قسـمـتـم باز کرببلا پیاده
حالا بین جامونده هام بارونی ی چشام
از راه دور حسین می دم به تو سلام
به تو وابسته شدم از دوری خسته شدم
کاری کن آقا برام که شکسته شدم
من فقط برات نوکرم حسین
می شه جون بدم تو حرم حسین

پاشو ببین برادر زینب پر شکسته
با قد خم رسیده بالا سرت نشسته
بی تو رفتم از قتلگاه با سوز و اشک و آه
تا می خوردم زمین می خندیدن سپاه
نگاه کن مونده داداش رو دستم رد طناب
پیرم کرده به خدا غم بزم شراب
پاشو مه جبین زینب و ببین
توی کوچه ها خورده بر زمین

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 08:00
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( ای که در چرخ وجودی آفتابم یاحسین ) *استاد سید هاشم وفایی

1849
1

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( ای که در چرخ وجودی آفتابم یاحسین ) ای که در چرخ وجودی آفتابم یاحسین

آتش داغ تو کرد آخر کبابم یاحسین

ای بهار معرفت ای آفتاب زندگی

روز و شب از داغ تو در التهابم یاحسین

ای شهید شاهد ای سردار و ای سالار عشق

بعد تو من پاسدار انقلابم یاحسین

آسمان گرجه به سوی تو سبو بگرفته است

می دهد داغ لب خشکت عذابم یاحسین

من گرفتم از عدو پیراهنت را عطر آن

برده از جان و دل من صبر و تابم یاحسین

گرچه مشگل بود داغ یک گلستان گل ولی

صبر خدمت کرد هرجا در رکابم یاحسین

من به چشمم دیده ام جان دادن پروانه را

از غم پروانه ات شمعی مذابم یاحسین

بس که گلریزی نموده غنچه ات قبر تو را

من ز حال دخترت در اضطرابم یاحسین

بر«وفایی» التفاتی کن که می گوید م

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار امام حسین(ع)-پیاده روی اربعین -( صحرا به صحرا، کو به کو ، داریم نم نم میرویم ) * علی اکبر لطیفیان

2105
2

اشعار امام حسین(ع)-پیاده روی اربعین -( صحرا به صحرا، کو به کو ، داریم نم نم میرویم ) صحرا به صحرا، کو به کو ، داریم نم نم میرویم

پشت سر هم، دم به دم ، آدم به آدم میرویم

ما هر دو عالم را به این معراج دعوت میکنیم

از این سوى عالم اگر آن سوى عالم میرویم

راهى شدن، دریا شدن، یعنى کمال قطره ها

ما هم به راه افتاده ایم و جانب یم میرویم

در شعله آتش میشویم، آتش به عالم میزنیم

هم مثل یک پروانه میسوزیم ما، هم میرویم

هم در نجف هم کربلا پرچم بدست زینب است

هر جا که پرچم میرود دنبال پرچم میرویم

عیسى بن مریم، آدم، ابراهیم، موسى، نوح، هود

این راه را پیغمبران رفتند و ما هم میرویم

ما تشنه وصلیم و دنبال سلوک وصلتیم

پس پابرهنه، تشنه لب ، تا نهر علقم میرویم

بى واسطه اسماء حق در ما تجلى

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( اربعین ، کرب و بلایی نشدم میسوزم ) * مهدی خادمی

3769
12

اشعار اربعین -( اربعین ، کرب و بلایی نشدم میسوزم ) اربعین ، کرب و بلایی نشدم میسوزم

لایقِ جود و عطایی نشدم میسوزم

کربلا پای پیاده چقدر میچسبد

پای پر آبله راهی نشدم میسوزم

همه خوبان به حریم تو دگر جمع شدند

یابَدم یا که خدایی نشدم میسوزم

مادرت دیده که من برتو چقدر میگریم

موجب رحمت ذاتی نشدم میسوزم

چه دهم تا به حریمت ، شبی سینه زنم

راهی کوی منایی نشدم میسوزم

قسمتم کن که بیایم به حریمت آقا

تاکه من کرب و بلایی نشدم میسوزم

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:17
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

اشعار اربعین -( بابا سلام بر بدن بي سرت كنم؟ ) *استاد سید هاشم وفایی

2884
4

اشعار اربعین -( بابا سلام بر بدن بي سرت كنم؟ ) بابا سلام بر بدن بي سرت كنم؟

يا آن كه گريه برسربي پيكرت كنم

بگذار تا كه چهره گذارم به خاك تو

آنگه سلام بربدن بي سرت كنم

وقتي نظربه شعلهْ خورشيد مي كنم

يادازشرار جان ودل وحنجرت كنم

خون مي شود دلم ز تن پاره پاره اش

هرگه نظر به قبر علي اكبرت كنم

همرنگ خون دست ز پيكر فتاده اش

اشكي نثار تربت آب آورت كنم

چشمم فتاده است به شط فرات وباز

گريـه به ياد لعل لب اصغرت كنم

از آن شبي كه خواهر من ازنفس فتاد

هرشب فغان ز هجر رخ دخترت كنم

بابا چه گويمت چه كشيده است عمه ام

بگذار ناله ها به دل خواهرت كنم

بابا سرم،تنم، جگرم دردمي كند

گرخون دل روانه به خاك ترت كنم

پيداكندمقام وفایی به روزحشر

وقتي ك

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:19
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( هرجا که حسین است، ز ما هم خبری هست ) * محمدرضا رضایی

2315
3

اشعار اربعین -( هرجا که حسین است، ز ما هم خبری هست ) هرجا که حسین است، ز ما هم خبری هست

هرجا که ز عشق است خبر، چشم تری هست

با اشک در خانه ی تو آمده چشمم

میدانم از این گریه برایم ثمری هست

از پیر غلامان تو آموخته ام که

درعشق پس از خون جگری دربه دری هست

رویای طواف حرمت بود که حالا

هم کفتر و پروانه و هم بال و پری هست

از تلخی این چایی روضه ست که مستم

با نام تو بر روی لبانم شکری هست

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:20
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

اشعار اربعین -( همسفر! من ز شام آمده ام ) * محمد حسن بیات لو

2290
2

اشعار اربعین -( همسفر! من ز شام آمده ام ) همسفر! من ز شام آمده ام

تشنه ی یک سلام ، آمده ام

پشت رو پوش پاره پاره ی خود

از دل ازدحام آمده ام

کاش عباس نشود که من از

پیش چشم عوام آمده ام

خیزران بود وخنده بود وشراب

بین بزم حرام آمده ام

گرچه بودم اسیر دشمن تو

با وقار تمام آمده ام

مدتی بی تو بودم اما باز

به برت "آشنام" آمده ام

آب آورده ام کجا هستی؟

بین یک تکه بوریا هستی؟

بی تو رفتم سفر اگر مردم

از غم سنگ وسر،دگر مردم

ماجراهای گفتنی دارم

نه دگر جان ونه تنی دارم

بار غم را به دوش می بردم

لطمه از دست این وآن خوردم

کوچه کوچه پی سرت بودم

همه جا پیش دخترت بودم

دخترت در خرابه خوابش برد

سر زخم تو صبروتابش برد

سر تو روی نی سفر

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

اربعین -( اربعین آید دوباره محشری بر پا شود ) * اسماعیل تقوایی

1483
1

اربعین -( اربعین آید دوباره محشری بر پا شود ) اربعین آید دوباره محشری بر پا شود
جاده ها تا کربلا دریای انسانها شود
سیل جمعیت پیاده رهسپار کربلاست
خستگی در نزد این عشاق بی معنا شود
عشق ثارا...نیرو را دوچندان می کند
صحنه های عشق در طول سفر برپا شود
هر کسی سبقت بگیرد خدمت زائر کند
تا ازین ره بین اصحاب حسینی جاشود
این همایش در تمام دهر باشد بی نظیر
با شکوه وهیبتش خصم علی رسوا شود
کربلا باشد صفا ومروه درگاه علی(ع)
ساعی در بین آنها نوکری والا شود
گرد زیر پای زائر توتیای چشم کن
با غباری این چنینی کور هم بینا شود
کاش گردد قسمت هر شیعه این فیض عظیم
تا که توشه از برای عالم عقبی شود

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر در اهمیت زیارت سید الشهدا و پیاده روی اربعین -(خبر به حیث سَنَد مُعتبر، خبر مُتِواتِر) * شایان مصلح

2017
3

شعر در اهمیت زیارت سید الشهدا و پیاده روی اربعین -(خبر به حیث سَنَد مُعتبر، خبر مُتِواتِر) خبر به حیث سَنَد مُعتبر، خبر مُتِواتِر
خبر رسیده به ما از طریق حضرت باقر

به کربلا رفتن آن‌قَدَر فضیلت دارد
که در مسیر زیارت رواست مُردن زائِر

رواست خستگی راه را به دوش کشیدن
رواست اَرج نهادن به جایگاه شَعائِر

رواست چِلِّه‌ی ماتم، پیاده در دل جاده
قدم زَنَم به مُواسات، در مَعیَّت جابِر

رواست طِیِّ طَریق آن‌چنان که تاوَل پایم
کُنَد غم اُسرا را به ذهن من مُتِبادِر

خوش آن زمان که دو چشم گناه‌کار ببیند
امام عصر خودش را میان خیل مسافر

خوش آن زمان که ببینم عمود سیصد و ده را
دهان به طعنه گشایم، زبان به لَعن مقصر

که دیده است که خلقی بدون مُزد و مَواجِب
نَهَند گردن خود را به پیشگاه اَوامر

چه می‌

  • یکشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 15:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اربعین -( بر مشامم می رسد بوی بهار اربعین ) * حاج روح الله رمضانی

2323
4

اربعین -( بر مشامم می رسد بوی بهار اربعین ) بر مشامم می رسد بوی بهار اربعین
دیده ها را می نمایم جویبار اربعین

آرزوی دیدن کرب و بلا دارد همی
جابر قلبم بود در انتظار اربعین

سیل جمعیت ببین ای خصم خونخوار حسین
از نجف تا کربلا در رهگذار اربعین

جان نثاران را چه باک از احتمالات خطر
شیعه حتی می کند جان را نثار اربعین

چون ،متوکل کند گر داعش ایجاد خطر
کم نگردد زائر پرافتخار اربعین

عمر دنیا گر بسر آید ولی ای مدعی
سر نخواهد آمد عمر پایدار اربعین

از زمان جابر، اول زائر کرب و بلا
یالثارات الحسین گشته شعار اربعین

کربلائی که به خود می دیده جابر را فقط
سیل زائر بیند اینک از وقار اربعین

(خاکیا) هرگز مگو آمد چگونه از دمشق
زینب خونین جگر آن سوگوار

  • شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

اربعین -( آن‌گونه که حاجی‌ست در احرام پیاده ) * مهدی رحیمی زمستان

1256

اربعین -( آن‌گونه که حاجی‌ست در احرام پیاده ) آن‌گونه که حاجی‌ست در احرام پیاده
من هم شده‌ام سوی تو اعزام پیاده

طوفانم و می‌آیم و در حلقه‌ی عشاق
بر خویش سوارم ولی از نام پیاده

بر عرش سوارش بکنی روز قیامت
هر کس طرفت آمده یک گام پیاده

ای خاص‌ترین عام، می‌آیند دوباره
خاصان طرفت در ملاء عام پیاده

ای کاش بگویند که در راه حرم مرد
یک شاعر ایرانی ناکام، پیاده

زینب شده از ناقه پیاده که بیایند
بر تسلیتش لشکر خدام پیاده

زینب شده از ناقه پیاده که به هر حال
باران شود از ابر سرانجام پیاده

امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت
یک روز ز ناقه شده آرام پیاده

زانوی قدح بوده و بازوی پیاله
هر جا که شرابی شده از جام پیاده

از کرب و بلا رفته پیاده طرف شام
تا ک

  • جمعه
  • 28
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

اربعین -( اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت ) *استاد سید رضا موید

1427
2

اربعین -( اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت ) اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت

نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت

شاعر : استاد سید رضا موید

  • جمعه
  • 28
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اربعین -( امیر قافله‌ی غم ز شام می‌آید ) * محمد رضا طالبی

1779
2

اربعین -( امیر قافله‌ی غم ز شام می‌آید ) امیر قافله‌ی غم ز شام می‌آید
سوار محمل و با احترام می‌آید

سیاه پوش و عزادار و بی‌قرار و غریب
به خاک‌بوسی قبر امام می‌آید

همای عاطفه و مهر در سرای بلا
شكسته‌بال و پر از كوی شام می‌آید

پرستویی كه ز پرواز خسته گردیده
به شكوه از سفر سنگ و بام می‌آید

یقین كه آتیه‌سازی شبیه زینب نیست
كه او برای ثبات قیام می‌آید

قسم به چادر خاكی دختران حرم
كه بوی دود هنوز از خیام می‌آید

ز عطر پیروهن كهنه می‌توان فهمید
كه بوی یک سفری ناتمام می‌آید

كنار قبر پر از فیض اكبر و عباس
امان كه زینب والا مقام می‌آید

رباب با قدحی شیر می‌رسد از راه
سكینه با سبدی از طعام می‌آید

و نجمه با گل و قند و نبات و آیینه
كنار قبر

  • جمعه
  • 28
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 16:01
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اربعین -( جامانده ایم و شرح دل ما خجالت است ) *

5787
11

اربعین -( جامانده ایم و شرح دل ما خجالت است ) جامانده ایم و شرح دل ما خجالت است
زائر شدن، پیاده، یقینا سعادت است

ویزا، بلیط، سهم رفیقان و سهم من
آری فقط پیامکِ "هستم بیادت" است

یک اربعین غزل، به امید عنایتی
این بغض من اگرچه خودش هم عنایت است

چیزی برای عرضه ندارم مرا ببخش
تنها غزل، نشانه‌ی عرض ارادت است...

ماهیچ، ما گناه... فقط جانِ مادرت
امضا کن آخر - عاقبت ما شهادت است

((باشد حسین، کرب و بلا مال خوب ها))
یک مُهرِ تربت از تو برایم کفایت است...

فاطمه سادات مظلومی

  • جمعه
  • 28
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 16:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اربعین -( ای حسینی که تنت بر خاک و بر نی شد سرت ) * ناصر شهریاری

2118
3

اربعین -( ای حسینی که تنت بر خاک و بر نی شد سرت ) ای حسینی که تنت بر خاک و بر نی شد سرت
آمد از شام بلا با حال مضطر خواهرت

خوب بنگر ‌ماجرای کوچه را در من ببین
مثل بابا دست من بسته ، رخم چون مادرت

حال برخیز و تماشا کن که زینب آمده
با قدی که خم شد از داغ تو و آب آورت

تو به زیر دست و پا و من به زیر دست و پا
آه از بال و پر من وای از بال و پرت

تا که خنجر بوسه زد بر حنجرت گفتم به خویش
کاش می شد تا ببوسم جای خنجر حنجرت

خوب شد بر نیزه رفت و زیر دست و پا نماند
جسم چون برگ گل و نازکتر از گل ، اصغرت

گفتی آنجا تا که زینتها بگیرم از زنان
پس چرا دیدم به دست دیگران انگشترت؟

بی گمان از نیزه می دیدی تو در بازار شام
حال زار نوگلان و غنچه های پرپرت

آمدم

  • جمعه
  • 28
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

اربعین -( تمام دشت به حالم نظاره میکردند ) * محمد حسن بیات لو

1613
-1

اربعین -( تمام دشت به حالم نظاره میکردند ) تمام دشت به حالم نظاره میکردند
به یکدگر پی غارت اشاره میکردند
برای بردن یک گوشواره ی ناچیز
حرامیان به خدا گوش پاره میکردند

رونمایم از سفر کوه غم است
قامتم از کوله بار غم خم است
از میان این همه طفل یتیم
دختر شیرین زبان تو کم است

بی تو ببین کبوتر بی بال میشوم
ازگریه ی زیاد چه بد حال میشوم
تا پلک مینهم به روی هم حسین من
گویا دوباره وارد "گودال" میشوم

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • جمعه
  • 28
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

اربعین -( ای حامیان مکتب هل من معین سلام ) * ولی الله کلامی زنجانی

2483
1

اربعین -( ای حامیان مکتب هل من معین سلام ) ای حامیان مکتب هل من معین سلام
جاماندگان قافله اربعین سلام

قومی پیاده بر حرم یار می روند
حسرت کشان قبر امام مبین سلام

زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان
گویند زائران همه، بانوی دین سلام

زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود
او را دهد فرشته ز عرش برین سلام

زینب اگر نبود کنون کربلا نبود
ازاو به ما رسیده شکوه آفرین سلام

آداب اربعین و زیارت نوشته شد
زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام

اسلام را سلام جهت دار زنده کرد
لبیک بود معنی آن بهترین سلام

زینب مرام باش که تا مکتبی شوی
لبیک یاحسین بگو زینبی شوی

ای عاشق ولا همه دم "یاحسین"بگو
سرباز کربلا همه دم "یاحسین" بگو

فریاد تو به خرمن وهّابی آتش است
کن آتشی ب

  • جمعه
  • 28
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن کاویانی

اربعین حسینی ع -( اهلِ ادَب میسازَد عشقَش بی ادَب هارا ) * محسن کاویانی

1120
1

 اربعین حسینی ع -( اهلِ ادَب میسازَد عشقَش بی ادَب هارا ) اهلِ ادَب میسازَد عشقَش بی ادَب هارا
اینجا تَماشا کُن شُکوهِ تاب و تَب ها را

شورِ حُسینی ها چه شیرین است باوَرکُن
با اشک ها پَروَرده اند اینجا رُطَب ها را

روزیِ هَرروزِ مَرا داده ست دَر هیئت
با روضه اش سَر کَرده ام یک عُمْر شَب ها را

باشَد حَرامَم زندگی حَتّیٰ اگَر یک روز
واجِب نَدانَم این قَبیل از مُستَحَب ها را

با چایِ شیرینَش نَمَک گیرَش شُدَم ، این چای
از تلخکامی هایِ دُنیا شُست لَب هارا

موکَب به موکَب از نَجَف تا کَربَلا دیدیم
این عشْق کَرده مُشتَرَک‌ اَصل و نَسَب ها را

ازاین سُتون تا آن سُتون شوقِ فَرَج دارَند
دَر راه میبینی هَمه مُنجی طَلَب ها را

حَتّیٰ مَسیحی ها هَم اینجا اَشک م

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 22:32
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شور هروله ربعین -( یه بار دیگه تو آبرو داری کن ) * مرتضی سراوانی گرگانی

1999
4

شور هروله ربعین -( یه بار دیگه تو آبرو داری کن ) بند اول
یه بار دیگه تو آبرو داری کن
کرامتت رُو روو به من جاری کن
گره به کار کربلام افتاده
نوکره رو سیاهتو یاری کن

به همه گفتم اربعین اونجام
اگه جور نشه برام خیلی بده

تونذار آقا که بگن مردم
دیگه اربابش قیدشو زده

امضابزن براتمو ای آقا
یه نذری کردم تو روزه عاشورا
که از نجف پای پیاده امسال
مادرمو بیارمش کربلا 2

من به گداییه تو اذعان دارم
به جود و بخشش تو ایمان دارم
مطمئنم که اربعین کربلام
آخه امضای شاهه خراسان دارم 2

کرببلا کرببلا کربلا 8

بند_دوم
امام رضا ع

خاطره هامو داره یادم میاد
پنجره فولاد یا که باب الجواد
نمیدونم کجا بودم که آقا
برات اربعینمو بهم داد 2

اگه دیداره تو نبود مقدور
ولی با

  • دوشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:58
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد