مدیون دم " عناصرالابرارم "
محزون غم " دعائم الاخیارم "
مرثیه سرای این شب غم بارم
یک روضه ی باز اربعینی دارم
بی پرده و منجلی بگو یا زینب
با فاطمه و علی بگو یا زینب
یک چله به غم نشسته است واویلا
یک چله اسیر وخسته است واویلا
زخم سر و سینه بسته است واویلا
او زینب دل شکسته است واویلا
یک چله غمین و زار و مضطر گشته
حالابه دیار کربلا برگشته
باقلب شکسته و حزین میگرید
باذکر امیرمومنین می گرید
برلشگر بی یار و معین می گرید
برگل پسر ام بنین می گرید
تا علقمه میرود ولیکن آرام
با فاطمه میرود ولیکن آرام
از داغ علی اکبرش می گوید
از داغ علی اصغرش می گوید
از داغ محمد پسرش می گوید
از تازه عروس مادرش می گوید
از حرم
- دوشنبه
- 25
- آذر
- 1392
- ساعت
- 13:04
- نوشته شده توسط
- یحیی