اربعین حسینی

مرتب سازی براساس

اشعار امام حسین(ع)-مناجات اربعین -( مخواه شاکله ی این غزل، قوی باشد ) * محسن رضوانی

1430
2

اشعار امام حسین(ع)-مناجات اربعین -( مخواه شاکله ی این غزل، قوی باشد ) مخواه شاکله ی این غزل، قوی باشد

از ابتدا غرض این بود مثنوی باشد

ببخش اگر کمی از حیث وزن کم دارد

نشد شبیه غزل های منزوی باشد

نه مثل نغمه‌ی حافظ، نه چون کلام کلیم

قرار نیست که این نفخه عیسوی باشد

به پای خمسه‌ی من هیچ پنجه‌ای نرسد

اگر چه نظم نظامی گنجوی باشد

زمام شمس – علی ما نُقِل – به دست شماست

چه جای صحبتی از عشق مولوی باشد

غلام محتشم و خاک پای حِمیری ام

و هر که شاعر دربار مهدوی باشد

زیارت حرمت از سرم زیاد؛ قبول

مرا فقط برسان مرز خسروی... باشد؟

شاعر : محسن رضوانی

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن ناصحی

اشعار امام حسین(ع)-مناجات اربعین -( گرچه گاهی با دلم باید نباید می کنی ) * محسن ناصحی

1990
1

اشعار امام حسین(ع)-مناجات اربعین -( گرچه گاهی با دلم باید نباید می کنی ) گرچه گاهی با دلم باید نباید می کنی

گرچه گاهی هم مرا در خود مردد می کنی

مطئنم دوستم داری که در هر اربعین

ناز می آیی و راه مرز را سد می کنی

کُلُکُم نورید و کل ارض هم کرببلا

با همین علت مرا راهی مشهد می کنی

باشد از مشهد برات کربلا می آورم

حل کارم را یقین هشتاد درصد ، می کنی

بیست درصد را هم از پائین پایت خواستم

شک ندارم روزیم را بیش از این حد می کنی

دوستانم گرچه منعم می کنند اما حسین!

باز بی ویزا مرا از مرزها رد می کنی

شاعر : محسن ناصحی

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

اشعار امام حسین(ع)-زیارت اربعین -( غمی مثل غم دوری نمیشه ) * محسن ناصحی

1451
3

اشعار امام حسین(ع)-زیارت اربعین -( غمی مثل غم دوری نمیشه ) غمی مثل غم دوری نمیشه

وصال کربلا زوری نمیشه

گناهم راهمو بدجور بسته

یه کاری کن که اینجوری نمیشه

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار امام حسین(ع)-زیارت اربعین -( از غم اینکه مرا تا کربلایش راه نیست ) * وحید دکامین

1627
1

اشعار امام حسین(ع)-زیارت اربعین -( از غم اینکه مرا تا کربلایش راه نیست ) از غم اینکه مرا تا کربلایش راه نیست

شرح هجران در مجال یک غزل، کوتاه نیست

قطره قطره می چکد از چشم من باران اشک

کاروان ها راهی اند و بر لبم جز آه نیست

آه هم با دیدن ما می کِشَد از سینه آه..

حالِ ماتم دیدگان هم مثل ما جانکاه نیست

کربلا..، پای پیاده..، اربعین..، زائر شدن؛

برمنِ جا مانده از ره، حسرتش دلخواه نیست

هرکه جامانده یقین داند سرِ این سفره است

زان که جز بابُ الحسین از بهر او درگاه نیست

گفت شه با زینبش رخت اسیری کن به تن

بعد از عباس این حرم را خیمه و خرگاه نیست

تا عمود آهنین بر فرق سقایم نشست

در کنار علقمه پشت من از غصّه شکست

شاعر : وحید دکامین

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار امام زمان (عج)-زیارت اربعین -( باز هم اربعین رسیده بیا ) * مجتبی شکریان همدانی

14143
8

اشعار امام زمان (عج)-زیارت اربعین -( باز هم اربعین رسیده بیا ) باز هم اربعین رسیده بیا

باز هم از تو بی خبر ماندم

عاشقانت زیارتت کردند

من ولی باز پشت در ماندم

روز و شب غبطه می خورم آقا

به کسانی که با تو مأنوسند

عاشق و بی قرار و بی تابند

دست و پای تو را که می بوسند

دیدن تو به من نمی آید

تو کجا و نگاه هر جایی

من اگر آنچه خواستی باشم

تو سراغم به خواب می آیی؟

نکند عاق کرده ای من را

نکند صبرتان سر آمده است

گر عتابم کنید حق دارید

هر گناهی ز من بر آمده است

خواستم تا ببینمت در خواب

به نگاهم اجازه داده نشد

خواستم تا به کربلا بروم

با رفیقان خود پیاده، نشد!

بین آن کاروان و جمعیت

چه کسی با تو هم قدم شده است؟

خوش به حال کسی که با گریه

با شما راهی

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار امام حسین (ع)-زیارت اربعین -( دوباره مثل همه سال های قبل از این ) * مهدی مقیمی

1869
-1

اشعار امام حسین (ع)-زیارت اربعین -( دوباره مثل همه سال های قبل از این ) دوباره مثل همه سال های قبل از این

ز کاروان رفیقان خویش جا ماندیم

همه ، برات گرفتند و رفته اند و ما

به پشت پنجرهء جنت الرضا ماندیم

زمان بدرقه شان بغضمان شکست آقا

که خوبها همه رفتند و باز ، ما ماندیم

هنوز گرم همین فکرهای خود بودیم

که ما چرا ز رفیقان خود جدا ماندیم

پیام آدرس هیات آمد و ما باز

به زیر پرچم سقای با وفا ماندیم

هنوز جمعه شبی هست و هیاتی باقیست

اگر به حسرت دیدار کربلا ماندیم

به پشت گرمی این وعده های ... سال بعد ...!

گریستیم و پس از آن به این هوا ماندیم

برای دیدن تصویر زائران حسین

شبانه روز به پای رسانه ها ماندیم

شاعر : مهدی مقیمی

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 سید حجت بحرالعلومی طباطبایی

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( ﺑﺮﺧﻴﺰ و ﺑﺒﻴﻦ ﻋﺎﻗﺒﺖ و ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ ﺭا ) * سید حجت بحرالعلومی طباطبایی

1642
1

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( ﺑﺮﺧﻴﺰ و ﺑﺒﻴﻦ ﻋﺎﻗﺒﺖ و ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ ﺭا ) ﺑﺮﺧﻴﺰ و ﺑﺒﻴﻦ ﻋﺎﻗﺒﺖ و ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ ﺭا

ﻟﺒﻬﺎﻱ ﺗﺮﻙ ﺧﻮﺭﺩﻩ و ﭼﺸﻢ ﺗﺮﻣﺎﻥ ﺭا

ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻛﻪ اﺯ ﺑﺎﻍ ﺧﺰاﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺒﻴﻨﻲ

ﮔﻞ ﻫﺎﻱ ﻛﺒﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ی ﭘﺮﭘﺮﻣﺎﻥ ﺭا

ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺧﻴﻤﻪ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺭﻓﺖ ﻣﺪﻳﻨﻪ

ﺁﻣﺪ ﻧﻆﺮﻡ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ﺭا

ﺑﻌﺪ اﺯ ﺗﻮ و ﻋﺒﺎﺱ ﺣﺮﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﻏﺎﺭﺕ

ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺳﺘﻢ ﺑﺮﺩ ﺯﺭ و ﺯﻳﻮﺭﻣﺎﻥ ﺭا

ﻛﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﻴﻔﺘﻢ ﺑﺨﺪا اﺯ ﺭﻭﻱ ﻧﺎﻗﻪ

ﺑﺮ ﻧﻴﺰه ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﺳﺮ ﺁﺏ ﺁﻭﺭﻣﺎﻥ ﺭا

اﺯ ﺷﻬﺮ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﻧﺪﻩ اﻡ ﺁﺧﺮ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﻳﻢ

ﺩﺭ ﻛﻮﻓﻪ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮاﺩﺭ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺭا

در اﻣﻨﻴﺖ ﻛﺎﻣﻞ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﻮﺩیﻡ

ﺑﺎ ﻧﻴﺰﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﻭﺭﻭ ﺑﺮﻣﺎﻥ ﺭا

ﻳﻚ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻴﺮﻩ و ﻣﻦ ﺧﻴﺮﻩ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺖ

ﺩﻳﺪی ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ اﺯ ﺭﻭﻱ ﻧﻲ ﻣﺤﺸﺮﻣﺎﻥ ﺭا

ﺟﺎﻥ ﺩاﺩﻥ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻼ ﻋﺎﻡ ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ

ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻧﺒﺮﺩﺳﺖ ﻛﺴﻲ ﻣﻌﺠﺮﻣﺎﻥ ﺭا

اﺯ ﺷﺎﻡ ﻫﻤﻴﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻛ

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( اَبر خون می بارید ) * حسن لطفی

1916
0

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( اَبر خون می بارید ) اَبر خون می بارید

عطرِ گُل می پیچید

بینِ یک دشتِ پُر از یاسِ سفید

کاروان عاقبت از راه رسید

همه از ناقه زمین اُفتادند

هر کسی سمتی رفت

خسته هر کس به سر و سینه یِ خود می کوبید

باز خاتونِ دوعالم به زمین پای نهاد

نه که او هم به رویِ خاک اُفتاد

نیست قاسم که پَرِ چادر او را گیرد

نیست اکبر که عنانی گیرد

نیست عباس رکابش گردد

بینِ این قربانگاه

مثل هر منزل راه

کودکان را همه در دور و برِ خویش شمرد

زیر لب می نالید

باز یک طفل کم است

نکند باز یتیمی مُرده؟

خسته غمگین بی تاب

گفت با عمه رباب

دختری کم شده است

که سکینه با اشک

آب برداشته و علقمه رفته تنها

با عمو درد و دلش تازه شده

همه رفتند

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار امام حسین(ع)-مناجات اربعین -( هوای اربعین دارد دل بیچاره ام یارا ) * ناصر شهریاری

2000
2

اشعار امام حسین(ع)-مناجات اربعین -( هوای اربعین دارد دل بیچاره ام یارا ) هوای اربعین دارد دل بیچاره ام یارا

نگاهی کن نگاهی کن دل بیچاره ما را

نمی دانم دوباره می رسم تا کربلا یا نه

کنم جاری به لب آقا قسم بر جان زهرا را

همین حالا ببر ما را بهشت کربلای خود

چه تضمینی ست تا بینم طلوع صبح فردا را

نیم لایق نیم قابل ولی آقا قبولم کن

که چون قطره در آن وادی ببینم صحن دریا را

بده اذنی که تا هستم در این دنیا دراین دنیا

ببینم من دوباره کربلا آن شور و غوغا را

غرض این بود یا مولا نگاهی سویم اندازی

وگرنه از قدیم احسان نمودی بی سر و پا را

شاعر : ناصر شهریاری

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اربعین -( آمده ام به کربلا خاک تو را بسر کنم ) *

2209
6

اربعین -( آمده ام به کربلا خاک تو را بسر کنم ) آمده ام به کربلا خاک تو را بسر کنم
خیمه غم بپا کنم جن وملک خبر کنم

آمده ام که گویمت شرح سفر عزیز جان
سنگ صبور من شوی غم زدلم بدر کنم

شدم اسیر دشمنت کوفه وشام رفته ام
آمده ام که صحبت از خم شدن کمر کنم

خیز ببین که در سرم موی سیه نمانده است
آمده ام کنار تو باقی عمر سر کنم

شرم کنم که گویمت رقیه در خرابه ماند
چگونه ذکر حال آن دختر محتضر کنم

از آن دمی که آمدم دوباره من به کربلا
به یاد روز واقعه دیده ز اشک تر کنم

یاد ابوالفضل وعلی،قاسم وعون وجعفرم
یاد به خون تپیدن غنچه ی نو ثمر کنم

یاد سر بریده ات خنجر خونی عدو
یاد خیام سوخته کودک بی پدر کنم

حال که هجر بین ما گشته تمام ای حسین
کاش شود کنار تو

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( سپاه کوله به دوشان و بیشمار پیاده ) *

1657
1

اشعار اربعین -( سپاه کوله به دوشان و بیشمار پیاده ) سپاه کوله به دوشان و بیشمار پیاده

دوباره قافله صف بسته سمت یار، پیاده

چشیده هرکسی از چای روضه باده چشیده

شده ست مست ولی آمده خمار، پیاده

به یاد خارمغیلان وزخم و پای برهنه

میاورد دوسه تاول به یادگار پیاده

به یاد خشکی لبهای از عطش ترکیده

نکرده تر لبی از آب خوشگوار… پیاده

شفا زکیست که اینگونه درد هم شده حیران

مریض آمده با حالتی نزار ، پیاده

به شوق کیست به طور آمده ست این همه موسی؟

که پا برهنه ،جلو ،پشت سر ،کنار، پیاده

که دیده صاحب عزا اربعین غریب بماند؟

و باز آمده تنها سر قرار ، … پیاده

نوراء نریمان

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:15
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

اشعار اربعین -( نمی بینی از غصّه لبریزم و ) * محمد قاسمی

1921
1

اشعار اربعین -( نمی بینی از غصّه لبریزم و ) نمی بینی از غصّه لبریزم و
نمی بینی از دوری آشفته ام ؟
باشه، کربلا رام نده، لا اقل
بشین پایِ حرفای ناگفته ام ؟

از اون اربعینی که پیشت بودم
شدم عشقم ، اونقدر مأنوس تو
که یک ساله چشم انتظارم بیام
بــازم جزو مَشّایه ، پابوس تو

پیاده روی بین دو تّــا بهشت
از این بهترم میشه اصلاً مگه ؟
نمی فهمه وایسادنو زائرت
اگه تاول پاش چیـــزی نگه

زن و مرد ، پیر و جوون عازمن
تو راهی که تو انتهاشی حسین
مسیحیّه هم زیره لب میگه که
میشه با منم آشناشی حسین ؟

تو موکـب فقط چَن قَلَم جنس نیس
اونم ، بُخل ، نامهربونی، ریاس
به خـرمایِ خوش طعم و با برکتش
شراب بهشــتی تو اون چائــیاش

عمودای آخر تو گوش همــه
یه موسیقیِ نا

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( میرسد بر دل تو بغض صدایم یا نه ) *

1804
2

اشعار اربعین -( میرسد بر دل تو بغض صدایم یا نه ) میرسد بر دل تو بغض صدایم یا نه ؟

میشود باز به درگاه تو پایم یا نه ؟

بنده ای آمده با روی سیاهش هیئت

میدهد صاحب این خانه بهایم یا نه ؟

از غلامان تو بودم همه ی عمر بگو

وقت مرگم که رسید از شهدایم یا نه ؟

تو که عمری ست در این روضه پناهم دادی

میدهی گوشه ای از علقمه جایم یا نه ؟

نکند کرب و بلا را که ندیده بروم

اربعین در سفر کرب و بلایم یا نه ؟

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:18
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( ای ساربان آهسته ران دارد توانم می رود ) *

4658
2

اشعار اربعین -( ای ساربان آهسته ران دارد توانم می رود  ) ای ساربان آهسته ران دارد توانم می رود

در این زمین پربلا ازغم عنانم می رود

از خاک اینجا بوی هجران و جدایی میرسد

گویا همین جا از تن رنجیده جانم می رود

اینجا لب خشکیده را با تیر آبش میدهند

گفتم عطش سوزم چو آتش بر زبانم می رود

اینجا مقام دیدن ذبح ذبیح اعظم است

کز داغ او شادی ز کل دودمانم می رود

اینجا من و تاریکی و غربت به هم محرم شویم

باید ببینم روی نی ماه زمانم میرود

دوران یا بنت امیرالمونمین من گذشت

وقت اسیری آمد و نام و نشانم می رود

زین پس به روی تاقه ی بی پرده میخوانم نماز

بعد از علی اکبرم دیگر اذانم می رود

من خود به چشم خویشتن باید ببینم بی کفن

روی سرم رآست به نی چون سایه بانم

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:25
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( بی کفن میل بوریا دارد ) * جعفر ابوالفتحی

2176
3

اشعار اربعین -( بی کفن میل بوریا دارد ) بی کفن میل بوریا دارد
بی وطن شوق کربلا دارد

پر طاووس مال کرکس نیست
هر که خواهد تو را ، تو را دارد

من که گشتم نگرد آقاجان
مثل و مانند تو کجا دارد؟

از برای منه کلاغ سیاه
گنبد تو همیشه جا دارد

اشکهای منم صفا دارد
کربلای تو هم صفا دارد

راه اگر راه اربعین باشد
نوکر تو هزار پا دارد

آخره نام من حرم بگذار
اول اسم من که "با" دارد

من همینجا نخورده مستم چون
مرقد از دور هم نما دارد

سائلت از چه مشت و مالم داد
پس گدای تو هم گدا دارد

منه بیمار ، سالمم الآن
کربلا ، کرب بی بلا دارد

من ندارم "تو را" ؟ حسودم من؟
پس بقل دستی ام چرا دارد؟

چه کسی گفته او گنهکار است
روی دوشش فقط لوا دارد

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محمد زوار

اشعار اربعین -( یه عمره که با قاب عکس حرم ) * محمد زوار

5306
28

اشعار اربعین -( یه عمره که با قاب عکس حرم ) یه عمره که با قاب عکس حرم
شب و روزمو هق‌هق میکنم
بذار اربعین زائر تو بشم
وگرنه از این دوری دِق میکنم

همه کوله بار سفر بستن‌و
با پای پیاده هوایی میشن
فقط من از این فیض بی‌بهره‌ام
رفیقام دارن کربلایی میشن

نذار آبروم بیشتر از این بره
بگو دردمو با کی قسمت کنم؟
یا راهی جلو پام بذار یا بگو
چجوری به این دوری عادت کنم؟

اگه‌ کربلاتو نبینم حسین
بگو پس چه‌خاکی بریزم سرم؟
آخه تا کِی این دوری و دوستی؟
بذار پا برهنه بیام تا حرم

رسیده به اینجام صبوری بسه
میشه تا حرم زیر بارون بیام؟
میخوام اینقدَر گریه‌زاری کنم
که قبل از رسیدن بگیره صدام

میخوام خسته‌ از راه رفتن بشم
مثه بچه‌هات غرق تاول بشم
میخوام یاد در

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( نوشتن از غم تو ذکر این قلم شده است ) * سید مسیح شاه چراغی

1703
1

اشعار اربعین -( نوشتن از غم تو ذکر این قلم شده است ) نوشتن از غم تو ذکر این قلم شده است
چقدر فکر من این روزها حرم شده است
پیاده ، رو به حرم… کاش روزیم بشود
تمام دلخوشیم کوله پشتیم شده است

شب دلتنگى من نافله اى مى خواهد
قلمم از تو نوشته ، صله اى مى خواهد
راهى جاده عشقم نکنى مى میرم
دل من پاى پر از ابله اى مى خواهد

مرغ دل بر سر این بام بیارى بهتر
از پریدن به هواى تو چه کارى بهتر؟
سال دیگر نکند زنده نباشم ، اى واى
ارزو روى دل من نگذارى بهتر

شاعر : سید مسیح شاه چراغی

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار مناجات امام حسین علیه السلام -( جسم و روحم با حرم گشته عجین ) *

2418

اشعار مناجات امام حسین علیه السلام -( جسم و روحم با حرم گشته عجین ) جسم و روحم با حرم گشته عجین

حال و روزم با غمت گشته غمین

این سه جمله خواب شبهای من است

کربلا ... پای پیاده ... اربعین

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( داغ هیچ غمی به این نمیرسه ) * یاسین قاسمی

1782
2

اشعار اربعین -( داغ هیچ غمی به این نمیرسه ) داغ هیچ غمی به این نمیرسه
منو می کُشه همین ” نمیرسه “

بذار اربعین بیام کرب و بلات
آسمون که به زمین نمیرسه…

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( مجنون صفت به دشت و بیابان دویده ام ) * محمدرضا رضایی

1968
3

اشعار اربعین -( مجنون صفت به دشت و بیابان دویده ام ) مجنون صفت به دشت و بیابان دویده ام
اکنون به کوی عشق تو جانان رسیده ام
در راه عشق تو شده پایم پر ابله
از بس که روی خار مغیلان دویده ام
تنها نشد زداغ تو موی سرم سفید
هم چون هلال از غم عشقت خمیده ام
دیوانه بار بر سر کویت گر امدم
منعم مکن که داغ روی داغ دیده ام
من پرچم اسیری و بار غم تو را
از کوفه تا به شام به دوشم کشیده ام
عمرم تمام گشت عزیزم در این سفر
دست از حیات خویش حسینم کشیده ام
بس ظلم ها که شد به من از خولی وسنان
بس طعنه ها ز مردم نادان شنیده ام
دیدی به پای تخت یزید از جفای او
چون غنچه پیرهن به تن خود دریده ام
گنج تو را به گوشه ی ویران گذاشتم
چون اشک .او فتاد رقیه ز دیده ام
می گفت و می گری

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

اشعار اربعین -( اگر چه نور چشمان ترش رفت ) * اصغر چرمی

1880

اشعار اربعین -( اگر چه نور چشمان ترش رفت ) اگر چه نور چشمان ترش رفت

به دريا زد يل آب آورش رفت

دلش خوش بود تا آن لحظه اي كه

سوي مقتل غريب مادرش رفت

*****
بكش دستي به قلب زار زينب

مدد كن بر دل خونبار زينب

به امدادم بيا سالار قلبم

كه افتاده گره در كار زينب

*****
پس از پژمردن يك باغ لاله

شده كار دل من آه و ناله

بگير اين نيمه جانم را وليكن

نپرس از حال زهراي سه ساله

*****
ز جا برخيز اي غمخوار زينب

كه رفت از دست چشم تار زينب

نمي داني كه در راه اسارت

چه آمد بر سرم سالار زينب

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

اشعار اربعین-کربلا نرفته ها... -( گر چه لب تشنه یک پیاله شیم ) * محمد جواد پرچمی

3225
4

اشعار اربعین-کربلا نرفته ها... -( گر چه لب تشنه یک پیاله شیم ) گر چه لب تشنه یک پیاله شیم

همه حسرت به دل حواله شیم

کربلا نرفته های اربعین

تازه مثل دختر سه ساله شیم

در این خونه همیشه نوکره

بره کربلا یا کربلا نره

اربعین هر کی میره زینبیه

هر کی جامونده رقیه ای تره

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:18
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اربعین حسینی -( حال و هوای گریه دارم ای حسین جان ) * یاسر مسافر

2618
4

اربعین حسینی -( حال و هوای گریه دارم ای حسین جان ) حال و هوای گریه دارم ای حسین جان

در روضه هایت بی قرارم ای حسین جان

همراه اهل کاروان زینب تو

این روز و شب ها داغدارم ای حسین

من با که گویم درد و دل های دلم را

جامانده ام که غمگسارم ای حسین جان

در قاب چشمانم ز داغ دوری تو

عکس حرم را می گذارم ای حسین جان

وقتی که زائر نیستم در اربعینت

باید که حالا خون ببارم ای حسین جان

یک اربعین همراه اشک و آه هستم

یک اربعین همواره بین راه هستم

تا همره زینب بیایم محضر تو

بنشینم و گریه کنم بالا سر تو

بگذار دیگر حرف زینب را بگویم

حال و هوای گریه دارد خواهر تو

از ره رسیده خواهر غمدیده ی تو

حالا نشسته روضه خواند در بر تو

واویلتا هذا حسینٌ .... یا محم

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:33
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( نازنین یار! مرا باز ندیدی! باشد! ) * حسن سرمست

5174
6

اشعار اربعین -( نازنین یار! مرا باز ندیدی! باشد! ) نازنین یار! مرا باز ندیدی! باشد!
به گمانم که دل از من تو بریدی! باشد!

بود همواره امیدم که مرا میخواهی
من همانم که نشستم به امیدی، باشد!

بین بازار غلامان نظر انداخته ای
جنس مرغوب نبودم نخریدی؟ باشد!

دست عشاق گرفتی و حرم بردی... آه
طبق معمول ز من دست کشیدی، باشد!

مهربانی تو مال دگران است چرا
باز ای یار به دادم نرسیدی، باشد!

این همه زار زدم، داد زدم کرببلا
این حرم گفتن من را نشنیدی، باشد!

چه کنم تلخی تو باز حلاوت دارد!
دل تنگم بخدا میل زیارت دارد!

شاعر : حسن سرمست

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:37
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار اربعین -( یک اربعین بلا به خدا مانده بر دلم ) * حمید کریمی

2098
1

اشعار اربعین -( یک اربعین بلا به خدا مانده بر دلم ) یک اربعین بلا به خدا مانده بر دلم
داغ تمام خاطره ها مانده بر دلم
بودم جدا ز جسم شریفت ولی بدان
یادت همیشه و همه جا مانده بر دلم
ما دسته ی عزای تو بودیم تا به شام
ان سوز نوحه های عزا مانده بر دلم
با لا نشین قافله ی ما سر تو بود
یاد جبین و سنگ جفا مانده بردلم
از ان همه بلا و مصیبت برادرم
یاد سه ساله ات به خدا مانده بر دلم

شاعر : حمید کریمی

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:45
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

اشعار اربعین -( دارد نسیم می وزد این بوی کربلاست ) * محمد حسن بیات لو

2610
3

اشعار اربعین -( دارد نسیم می وزد این بوی کربلاست ) دارد نسیم می وزد این بوی کربلاست

چشم و دلم درآرزوی روی کربلاست

برگشتم از سفر؛ سفر رنج و داغ ودرد

پر شد تمام سینه ام از ناله های سرد

برگشته ام که گریه و زاری کنم حسین

اشکی به روی قبر توجاری کتم حسین

شکرخدا که زنده رسیدم ازاین سفر

با این که خیرندیدم از این سفر

جای هزار ضربه شلاق را ببین

برچهره ام نشانی صد داغ را ببین

هرچند سر شکسته ولی سر شکسته نه

هرچند دل شکسته ولی پر شکسته نه

سوغاتم از سفر شده پیراهنت حسین

این یادگار مانده برای منت حسین

برگشته ام ولی نه من آن خواهر توام

آئینه ای از تمام قد مادر توام

هر چند برده اند مرا مجلس حرام

تا با خیال خویش بگیرند انتقام

هرجاکه شد برای غم

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

اشعار اربعین -( از آتش نبودن تو شعله ور شدم ) * محمد حسن بیات لو

2166
4

اشعار اربعین -( از آتش نبودن تو شعله ور شدم ) از آتش نبودن تو شعله ور شدم

دنبال نیزه ی سر تو دربه در شدم

یک اربعین کنار سرت بر سرم زدند

با خنده های قاتل تو همسفر شدم

باور نکردنیست که من زنده ام هنوز

با اینکه بعد کشتن تو محتضر شدم

در این سفر حقیر شدم نیمه جان شدم

خسته شدم شکسته شدم مختصر شدم

در علقمه اگر که شکسته کمر شدی

در کوچه های شام خمیده کمر شدم

وقتی که تازیانه به طفل تو می زدند

با جان و دل برای تن او سپر شدم

بالا سر مزار اباالفضل می روم

خیلی پس از شهادت او خون جگر شدم

یک حرف می زنم فقط از طول این مسیر

من مورد اهانت هر رهگذر شدم

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:47
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار امام زمان(عج)-مناجات اربعین -( اشک است همدم دلِ هجران کشیده ها ) * قاسم نعمتی

2892
5

اشعار امام زمان(عج)-مناجات اربعین -( اشک است همدم دلِ هجران کشیده ها ) اشک است همدم دلِ هجران کشیده ها

آخر سپید شد به رهِ تو چه دیده ها

روزی اشک ما همه در چشم های توست

ای ناله دارِ تنگِ غروب و سپیده ها

تو ناز کن لیلی خیمه نشینِ عشق

نازِ تو می کشند گریبان دریده ها

می گفت عاشقی که تو را در بغل گرفت

مائیم و اشک حسرتی و این شنیده ها

آرامِ جانِ فاطمه برگرد از سفر

چشم انتظار تو همه قامت خمیده ها

ای کاش امشبی که رویِ سویِ کربلا

ما را دعا کنی وسط برگزیده ها

تا می شویم لحظه ای دلتنگ کربلا

دل را حرم کنیم به این اشک دیده ها

ره وا کنید قافله سالار می رسد

زینب برای دیدن دلدار می رسد

شاعر : قاسم نعمتی

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

اشعار حسین الشهید-اربعین-واحد ، زمزمه -( پاشو که خواهرت، برگشته از سفر ) * عبدالله باقری

1930
2

اشعار حسین الشهید-اربعین-واحد ، زمزمه  -( پاشو که خواهرت، برگشته از سفر ) پاشو که خواهرت، برگشته از سفر
پیروز و سربلند، امّا شکسته پر 2
حسین من
با دست بسته خواهرت گرفته انتقام
برگشته زینبت با لشکرش از فتح شام
ولی دلِ سپاهم و یه داغی سوزونده
یه سردار سه ساله تو خرابه جا مونده
رقیّه رو بردی، بیا منم ببر داداش 3

یه اربعین
علمداری کردم، با بازوی بستم
سختی دیدم امّا، خودم رو نشکستم 2
یه اربعین
ما هم قسم شدیم ظفرمندانه برگردیم
هر مجلس و بزمی که بود حُسینیه ش کردیم
ولی بزم یزید به ماها خیلی سخت گذشت
شراب میریخت کنار رأس تو میون طشت
رو خاک قبر تو، عمرم تموم میشد ای کاش

شاعر : عبدالله باقری

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حسین الشهید-اربعین-واحد -( یه اربعینه عزیزم از تو من دورم ) * ابوالفضل آلوئیان

1942

اشعار حسین الشهید-اربعین-واحد -( یه اربعینه عزیزم از تو من دورم ) یه اربعینه عزیزم از تو من دورم
یه اربعینه دلم گرفته مهجورم
پاشو برادر پناه قلب رنجورم
پناه زینب ای سایه سر رفتی نگفتی نداره پناهی خواهر 2
داداش حسین دلتنگتم کو راه چاره
آروم جونم، زینبت آروم نداره/ دل بی قراره
داداش حسین 3

پاشو برادر که زینبت پریشونه
از دوری تو برادر دل پُرِ خونه
چهل روزه که نگاهش غرق بارونه
تموم دنیا برام سرابه سه ساله جامونده داداش کنج خرابه 2
سپر شدم نبینه رنگ تازیونه
هر وقتی که برای تو گرفت بهونه/ خدا میدونه
داداش حسین 4

چهل روزه غصه داره خواهرت زینب
چهل روزه ناله داره مادرت بر لب
یادم نمیره تن تو بود زیر مرکب
یادم نرفته با لب تشنه افتادی زیر دست و پا و تیغ و دشنه 2
دیدم

  • چهارشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:58
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد