اربعین حسینی

مرتب سازی براساس

اشعار اربعین ( بی گل رویت پدر از زندگی دل برگرفتم) *

6054
6

اشعار اربعین ( بی گل رویت پدر از زندگی دل برگرفتم) بی گل رویت پدر از زندگی دل برگرفتم
دست شستم از دو عالم چون ترا در بر گرفتم
یاد داری قتلگه نشناختم جسم شریفت
خم شدم بابا نشانت را ز انگشتر گرفتم
هر چه کردم جستجو انگشت و انگشتر ندیدم
پس سراغ حضرتت از عمّه مضطر گرفتم
در مقام قرب بودم مات جسم چاک چاکت
تا برای شیعیان پیغام زان حنجر گرفتم
سوختم آتش گرفتم چون شنیدم ناله تو
ز اولین پیغام تو دستور تا آخر گرفتم
داشتم می مردم از غم در کنار کشته تو
لب بر آن حنجر نهادم زندگی از سر گرفتم
بر تن آزردهٔ من بوسه می زد تازیانه
من برای توشهٔ ره بوسه زان پیکر گرفتم
بس که سیلی زد عدو در راه وصلت بر رخ من
صورتم نیلی شده سنّت ز نیلوفر گرفتم
خواهر کوچک ترم چون دید رأ

  • جمعه
  • 8
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار اربعین ( به زخم های تنت چون اشاره می کردم) *

2914
7

اشعار اربعین ( به زخم های تنت چون اشاره می کردم) به زخم های تنت چون اشاره می کردم
به دامن از مژه جاری ستاره می کردم
برای رفتنِ تا کوفه ، داشتم تردید
به مصحف بدنت استخاره می کردم
ز سیل گریه لرزان خویش در کوفه
خراب پایه دارالاماره می کردم
کبوتران حریم تو را به هر منزل
به قصد منزل دیگر شماره می کردم
شبی که یک تن از آنان میان ره گم شد
به سینه پیرهن صبر، پاره می کردم
به طشت زر به لبت چوب خیزران می زد
یزید و من به تحیر نظاره می کردم
به سینه چنگ زنان خیره می شدم به رباب
چو یاد تشنگی شیرخواره می کردم
به قطره قطره اشکم ازین سفر (تائب)
هماره آب، دل سنگ خاره می کردم
شاعر : حسین اخوان

  • جمعه
  • 8
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 جابر عابدی

اشعار واحد برای اربعین حسینی -( برگشته خواهرت خمیده - ببین چقدر بلا کشیده ) * جابر عابدی

23

اشعار واحد برای اربعین حسینی  -( برگشته خواهرت خمیده - ببین چقدر بلا کشیده ) برگشته خواهرت خمیده - ببین چقدر بلا کشیده
چهل تا منزل رفت اسیری - دوباره کربلا رسیده
رفته رمق از تو دست و پام، زخمیه صدام
بیشتر از همه من ضربه خوردم
ازم نپرس، دخترت چی شد، کوثرت چی شد
از رقیه تنها داغ آوردم
گریه امونمُ بریده جونم - پاشو ببین خزون تر از خزونم
حسین من حسین من
دلم برا غمت شکسته - هوار غم سرم نشسته
سوغاتی از سفر آوردم - یک کاروون زخمی و خسته
تنهایی سهمم شد از غمت، بار ماتمت
موند اخر رو شونه های زینب
میسوزم از شعلهی عزات، پیر شدم به پات
مرگه آخرین دوای زینب
گریه امونمُ بریده جونم - پاشو ببین خزون تر از خزونم
حسین من حسین من

شاعر : جابر عابدی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی از رسول میثمی - (آهم كشيد شعله به وقت شهادتت) *

2837
9

شعر اربعین حسینی از رسول میثمی - (آهم كشيد شعله به وقت شهادتت) ((شرح ِ غم))
آهم كشيد شعله به وقت شهادتت
بودم سفير بي تو به قصد نيابتت
آن خواهري كه از غم توقدكمان شده
آمدكنارخاك مزارت عيادتت
هفتاد وچند قطعه شده قلبم ازغمت
يادم نشد دقايق آخر عبادتت
پيداترين ستارهْ دور قمرشدي
تا آسمان رسيده جلال وقداستت
بودم پناه خيل اسيران داغدار
گشته قدم خميده زداغ شهادتت
تا زنده ام بجان توگريم براي تو
رمزبقاي دين خداشد حمايتت
حالاپس از گذشت چهل روز و شب حسين
ازمن سؤال كن،چه شده سرو قامتت؟
گويم تورا زكوفه وشام و ره بلا
درداكه نيست غمزدگان را اجابتت
خواهم نشان دهم تن مجروح و خسته را
ترسم ببيني و رود از دست طاقتت
سيلاب اشك من همه سوغاتي من است
ريزم گلاب ديده خود روي تربتت
آو

  • سه شنبه
  • 12
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 14:06
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اربعین روضه خواهر چه قدر می چسبد * جعفر ابوالفتحی

2810
10

اربعین روضه خواهر چه قدر می چسبد به مناسبت اربعین حسینی (ع)

اربعین روضه خواهر چه قدر می چسبد

روضه ی نیزه و یک سر چه قدر می چسبد

به سوی مقتل ارباب بدو ای نوکر

گریه با ناله ی مادر چه قدر می چسبد

و حرامی به خودش گفت ته آن گودال

بزنم نیزه به پیکرچه قدر می چسبد

بعد از آن خنجر شیطان به رگ گردن گفت :

نفس پاره حنجر چه قدر می چسبد

ز روی نیزه قاتل تو بگو ای خوبم

دیدن ناله ی خواهر چه قَدَر می چسبد؟

به روی نیزه ی قاتل به سوی یک دختر

نگه پر غم اکبر چه قدر می چسبد

یک حرامی به رفیق بد خود گفت ببین

زدن چنگ به معجر چه قَدَر می چسبد

دیگری گفت ببین که زدن این شلاق

روی این پیکر لاغر چه قّدَر می چسبد

سر پر نور حسین با ضربات چکمه

  • چهارشنبه
  • 13
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 08:00
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

یک اربعین رنج اسارت به ما گذشت *

2428
4

یک اربعین رنج اسارت به ما گذشت یک اربعین رنـــــج اســارت به ما گذشت
از کوفه تا به شام جسارت به ما گذشت
یک اربعین خـسـتــه و تنـهاست خواهرت
تنهاییش به وسـعـت دنیــــاست خواهرت

یک اربعین زیــنــب تـــو،مــجــلـس شراب
دستم ببین که حک شده رویش ردّطناب
یک اربعین نــیـمــه شــب اشک من روان
دیدم که خــورد بـر لــب تـو چــوب خیزران
یک اربعین خــنـده بــه لـب های من نبود
شد روی مــن چــــون بــدن مـــادرم کبود
یک اربعین نـاله و مــاتم بــه سـر رســـید
هر صبح و شام اشک دمادم به سررسید
"سروده:محسن زعفرانیه"

  • چهارشنبه
  • 13
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 08:10
  • نوشته شده توسط
  • علي احمدي
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

ذکر مصائب اربعین -( چهل روز، ذکر لبم یا حسین است ) * محمد مهدی عبدالهی

3856
24

ذکر مصائب اربعین -( چهل روز، ذکر لبم یا حسین است ) چهل روز، ذکر لبم یا حسین است
چهل روز ، تاب و تبم یا حسین است
چهل روز با خاطراتت سحر شد
چهل روز زینب بسی خون جگر شد
چهل روز یاد آور رنج و ناله
چهل روز با خاطرات سه ساله
چهل روز دریای ماتم خروشید
چهل روز از نی سرت بوسه می چید
چهل روز هر گل ز داغ تو پژمرد
چهل روز دیدم لبت خیزران خورد
چهل روز شش ماه ای رفت و پر زد
چها روز دائم ربابت به سر زد
چهل روز اهل حرم گرم زاری
چهل روز این زینب و اشک جاری
چهل روز اهل حرم در خطر بود
چهل روز ذکر حرم ای پدر بود
چهل روز ماندم ولی بی ابالفضل
چهل روز یک سر،لگدکوب یک نعل
چهل روز افطارمان روی نیلی
چهل روز این زینبِ خورده سیلی
چهل روز طی شد برایم چهل سال
چهل روز احساس

  • چهارشنبه
  • 13
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب

چهل روز است شعر برای اربعین از بهلول حبیبی زنجانی *

7694
5

چهل روز است شعر برای اربعین از بهلول حبیبی زنجانی چهل روز است دل،دلــــــــبر نـــدارد
حسین انگشت و انگـــــــشتر ندارد
چهل روز است زهرا گــشـته گریان
حسین بر خون خود گردیده غلـطان
چهل روز است زیــنب می کِشد آه
کنار علـــقمه شرمنده شد مــــــاه
چهل روز است مــــــولا ســـر ندارد
رباب باوفــــــــــــا اصغر نـــــــــــدارد
چهل روز است عالم غرق نور اسـت
زن خولی تماشــای تنـــــــــور است
چهل روز است آل الله غریــب است
نــوای کاروان اَم یجــــــــــــیب است
چهل روز است دل،منـــــــــزل ندارد
بگــــــــــــــو دریای غم ساحل ندارد
(بهلول حبیبی زنجانی)

  • پنج شنبه
  • 14
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 22:19
  • نوشته شده توسط
  • بهلول حبیبی زنجانی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی ,(بر مزارت یا حسین جان کاروان آورده ام) *

2147
1

شعر اربعین حسینی ,(بر مزارت یا حسین جان کاروان آورده ام) بر مزارت یا حسین جان کاروان آورده ام
مشک پر از آب بر تشنه لبان آورده ام
پادشاها کن نظر،ما از ره دور آمدیم
خیز و بین اهل حرم را میهمان آورده ام
درمیان زائرین جای رقیه خالی است
و سلامی هم از آن شیرین زبان آورده ام
تازیانه خوردم و معجر ندادم بر عدو
شکوه ها از دست خولی و سنان آورده ام
با نوای یا علی تسخیر کردم شام را
یا اخا پیراهنت را ارمغان آورده ام
در کنار نهر علقم میکند ناله رباب
از برای اصغرت اشک روان آورده ام
(بهلول حبیبی زنجانی)

  • پنج شنبه
  • 14
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 23:05
  • نوشته شده توسط
  • بهلول حبیبی زنجانی
ادامه مطلب

شعر اربعین:من زینبم داداش ببین *

2619
3

شعر اربعین:من زینبم داداش ببین من زینبم داداش ببین
جان برلبم داداش ببین
چون از سفر من اومدم
بی معجرم داداش ببین
سرت کجاس به دامنم بگیرم
بگو کجاس تنت بغل بگیرم
نیست دخترت داداش برات بمیرم
اسمون برام شده رنگِ خونِ لبای تو
قلب من زاره به سرخیِ رنگِ چشای تو
میشنوم هنوز ازینجا صدای اخای تو
داداش حسینم بین خواهرت جان برلبم
داداش حسینم بین تازه از ره اومدم
داداش حسینم بنگر دگر پشت خمم
حسین حسین حسین....داداش حسینم
بی کس شدم به کی بگم
بدون تو کجا برم
پاشو بگو جواب این
ربابو من چطور بدم
دستاشو هی تکون میده به یاده
گهواره و علی همش بیتابه
برای گریه هاش دلم کبابه
هرچی غم اومد سرم ای داداش فدای سرت
میکشه منو تما شای اون چشمای ترت
یادمه

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی(بی تو روز وشب اسیر ماتم وهجران شدم) *

1550
1

شعر اربعین حسینی(بی تو روز وشب اسیر ماتم وهجران شدم) بی تو روز وشب اسیر ماتم وهجران شدم
اربعینی درعزایت سوختم گریان شدم
آسمان بارفتن تو برسرم آوار شد
ای سروسامان زینب ،بی سر و سامان شدم
ازطپش های دلم آید صدای یاحسین
زآتش این زمزمه چون شمع غم سوزان شدم
شوق دیدارت مرا منزل به منزل می کشاند
گرچهل منزل به دنبال تو سرگردان شدم
ای که قرآن را تلاوت کرده ای بر روی نی
گوش برقرآن تو دادم اگر نالان شدم
خطبه ام آتش به بنیان ستم افکند و باز
هرکجا نخل ستم دیدم چنان توفان شدم
قصۀ ویرانه را ازاین دل محزون مپرس
سیل اشکم شد روان ازدیده و ویران شدم
گرچراغ عمرمن بعد تو سوسو میزند
تشنۀ دیدار تو هستم که سیر ازجان شدم
ای که باغ جانت از هرم عطش آتش گرفت
مثل لاله داغدار

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین امام حسین(بگیر جان مرا بر همین تراب حسین) *

2033
1

شعر اربعین امام حسین(بگیر جان مرا بر همین تراب حسین) بگیر جان مرا بر همین تراب حسین
که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین
نه نای ماندن دارم نه پای برگشتن
مخواه این که بمانم در این عذاب حسین
ندیده مثل شب و روزهای زینب را
به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین
اسیر دردم اسیر غمم چهل روز است
چهل شب است ندارم به دیده خواب حسین
چهل شب است که می گویم السلام علیک
چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین
گمان کنم که شب و روز مادرم این جاست
معطر است مزارت به یاس ناب حسین
چگونه می رود از خاطر من آن روزی
که می زدند تو را از پی ثواب حسین
کسی به نیزه دهان تو را نشانه گرفت
و یک سه شعبه تو را کرد انتخاب حسین
چه خوب شد که سرت زود کوفه رفت و نبود
شبی که بر سرمان خیمه شد خرا

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 07:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین امام حسین(دوباره قافله آهنگ کربلا کردند) *

2680
2

شعر اربعین امام حسین(دوباره قافله آهنگ کربلا کردند) دوباره قافله آهنگ کربلا کردند
ز سینه‎ها شرر ناله بر ملا کردند
به تربت شهدا ریختند اشک بصر
چو نی نوا همه در دشت نینوا کردند
گریستند بر آن لحظه‎ای که یک یک را
به تازیانه از آن کشتگان جدا کردند
گهی به علقمه گاهی به جانب گودال
چه سعی‎ها که در آن مروه و صفا کردند
گرفته دست دعا در کنار قبر حسین
به گریه عمه سادات را دعا کردند
برای یافتن قبر طفل شش ماهه
بسی طواف در اطراف خیمه‎ها کردند
روان به جانب گودال قتلگاه شدند
کشیده چهره به خاک و خدا خدا کردند
ستاره بود که از دیده ریختند به خاک
شراره بود که بر آسمان رها کردند
گریستند چنان یاد ظهر عاشورا
که اربعین همه تکرار کربلا کردند
هزار مرتبه "میثم" به امتی نف

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 07:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین امام حسین(رفتم من و، هوای تو از سر نمی رود) *

5672
4

شعر اربعین امام حسین(رفتم من و، هوای تو از سر نمی رود) رفتم من و، هوای تو از سر نمی رود
داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمی رود
برخیز تا رویم برادر، که خواهرت
تنها به سوی روضه مادر، نمی رود
گر بی تو زینبِ تو کند جای در وطن
از خجلتش نزد پیمبر ، نمی رود
سوز گلوی خشک تو! اندر لب فرات
ما را ز یاد تا لب کوثر نمی رود
پهلوی چاک خورده ات از نیزه و سنان
ما را ز یاد تا صف محشر نمی رود
تا گوشهٔ لحد شودم جا ز خاطرم
کنج تنور خولی کافر نمی رود
بزم یزید و طشت زر و چوب خیزران
هرگز ز یاد زینب مضطر نمی رود
«جودی » ز یاد آن لب خشکیده ات شها
گر در جنان رود لب کوثر نمی رود
شاعر:میرزا عبدالجواد جودی خراسانی

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین امام حسین(ایام اربعین تو یا صبح محشر است) *

3304
1

شعر اربعین امام حسین(ایام اربعین تو یا صبح محشر است) ایام اربعین تو یا صبح محشر است
یا روز جانگداز وفات پیمبر است
بیش از هزار سال گذشته است و اربعین
از اربعین اول تو غم فزاتر است
دوران هر حماسه دو روز است و دور تو
از ابتدای خلقت تا صبح محشر است
هر جا عزای توست همان جا حریم توست
هر پیر دلشکسته در آن بزم جابر است
احرام ما لباس سیه، کعبه کربلا
اشک مصیبت تو فرات است و کوثر است
جابر بپوش جامه احرام و غسل کن
کاین سرزمین مزار بدن‎های بی سر است
این جا نه کعبه، کعبه در این جا کند طواف
این جا نه خانه، خون خداوند اکبر است
جابر در این زمین مقدس وقوف کن
کاین جا نکوتر از عرفات است و مشعر است
این جاست گلبُنی که به دامان سرخ آن
از حمله خزان صد و ده لاله پرپر اس

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 07:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین امام حسین(ز کویت گر چه رو در شام غم با چشم تر کردم) *

2036

شعر اربعین امام حسین(ز کویت گر چه رو در شام غم با چشم تر کردم) ز کویت گر چه رو در شام غم با چشم تر کردم
دلم پیش تو ماند و بیدل از کویت سفر کردم
به سان تیر می رفتم کمانی گشته برگشتم
ز بس با ناگواری در ره عشق تو سر کردم
عدوی دون به هر جا خواست طفلان را بیازارد
به جان تو، که من آن جا تن خود را سپر کردم
دل من بیشتر می سوخت گر قرآن نمی خواندی
که بس تُهمت زدند و صبر با خون جگر کردم
در آن اِجلاس ننگین، گرد هم آیی ننگین تر
به منطق پایگاه خصم را زیر و زبر کردم
تو از چه تا مرا دیدی دو چشم خویش را بستی
که من تا آخر مجلس نگه بر طشت زر کردم
شاعر:علی انسانی

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 07:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسین(ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرت) *

1844
1

شعر اربعین حسین(ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرت) ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرت
زینب نشسته بر سر قبر مطهرت
یک اربعین گذشته ولی زنده ام هنوز
قامت خمیده آمده سرو صنوبرت
نشناختی مرا ز پس این چروکها
من زینب توأم ز چه رو نیست باورت
لیلاست این که خیمه زده زیر پای تو
بار دگر بگو که اذان گوید اکبرت
این زن که لطمه می زند این گونه بر خودش
او کیست؟ نجمه است عروس برادرت
آقا! سکینه جمله ی اشکش سۆالی است
یعنی کجاست قبر علمدار لشگرت ؟
در کربلا هنوز زنی گریه می کند
زینب کش است ناله ی محزون مادرت
پیغمبری نما و دو دستت برون بیار
از دست من بگیر بقایای دخترت
ای پیکری که زخم تنت بی شماره بود
آورده ام برای تو ته مانده ی سرت
بگرفتم از امام زمان حُکم نبش قبر
تا

  • سه شنبه
  • 24
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر نوحه اربعین امام حسین(گشته نصیب خواهرت دوباره) *

3382
1

شعر نوحه اربعین امام حسین(گشته نصیب خواهرت دوباره) گشته نصیب خواهرت دوباره
زیــارت گلــوی پـاره‌ پـاره
همسفرم السلام علیک برادرم السلام علیک
حسین مظلوم
یک‌ تنه یک سپاه تو منم من
زائــر قتلگــاه تــو منـم من
عیان بود بر تنم نشانه جزای من شده تازیانه
حسین مظلوم
از سفـر خـود خبر آورده‌ام
گزارش از این سفر آورده‌ام
می‌چکد از دیدگان، گلابم مسافر مجلس شرابم
حسین مظلوم
جـان اخـا شکستـه پیشـانی‌ام
شسته به خون شد رخ نورانی‌ام
خون جگر بی‌ تو نوشیده‌ام سر تو را نوک نی دیده‌ام
حسین مظلوم
شاعر:غلامرضا سازگار

  • سه شنبه
  • 24
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 08:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

شعر زبان حال زیتب در اربعین حسینی(ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم) * مجتبی صمدی شهاب

1888
3

شعر زبان حال زیتب در اربعین حسینی(ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم) ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم
باور نداشتم که به قبرت نظر کنم
ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید
با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم
با یاد روز واقعه جا دارد از غمت
لطمه زنان کنار تو جان محتضر کنم
با کعب نی جدا شده ام از تو یا اخا
حتی نشد که حلق تو با اشک تر کنم
بهرم دعا نما که مبادا دوباره از
دروازه های شام بلا من گذر کنم
شد آستین من بخدا معجرم حسین
عباس را نباید از آن با خبر کنم
مانده صدای چوب و لبت بین گوش من
صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم
رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر
آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم
طفل سه ساله ی تو میان خرابه گفت
باید به مرگ، چاره ی داغ پدر کنم
با دست خسته زیر لحد جای دا

  • سه شنبه
  • 24
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 08:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

دعوت -(باز اربعین دعوت نکردی این گدا را) * اسماعیل شبرنگ

1002

دعوت -(باز اربعین دعوت نکردی این گدا را) باز اربعین دعوت نکردی این گدا را
باید که با این غم کنم هر شب مدارا
مانده برایم از تمام دار دنیا
یک تربتی که دارد عطر کربلا را

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 10:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اربعین حسینی -(در سرت داری اگر سودای عشق و عاشقی!) * هستی محرابی

3852
1

اربعین حسینی -(در سرت داری اگر سودای عشق و عاشقی!) "السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ"

در سرت داری اگر سودای عشق و عاشقی
عشق شیرین است اگر معشوقِ تو باشد حسین!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 1
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شعر روضه و مصیبت اربعین حسینی -( کاروان اربعینی ها سلام ) * امیر عظیمی

8592
12

شعر روضه و مصیبت اربعین حسینی -( کاروان اربعینی ها سلام ) کاروان اربعینی ها سلام
زینبی ها و حسینی ها سلام
ای حرم های خدا خوش آمدید
محترم های خدا خوش آمدید
خسته اید از راه طولانی همه
دسته گل های بنفش فاطمه
ای سواران، این دیاری آشناست
یادتان می آید، اینجا کربلاست
بار بگشایید و خیمه بر کنید
از فرات ای تشنگان لب تر کنید
ای ریاحین حسین فاطمه
از سر ناقه چرا بی واهمه
خوشتن را اینچنین می افکنید
مثل برگی بر زمین می افکنید
کیست این بانو، خمیده می دود
چادر خود را کشیده می دود
می دود سمت مطاف عالمین
تا بگیرد در بغل قبر حسین
کیست این، با شور و ناله آمده؟
پیش مولا بی سه ساله آمده
این زنی که نیمه جانش بر لب است
زینب است و زینب است و زینب است
او علی و مجتبا، او فاطم

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود سبک زمزمه اربعین حسینی -( كربلا كو دلبر من كو امام بی سر من ) * سید محسن حسینی

8130
12

دانلود سبک زمزمه اربعین حسینی -(   كربلا كو دلبر من     كو امام بی سر من ) (به سبک من امام الساجدینم)
كربلا كو دلبر من كو امام بی سر من
در كجا بـاید بگردم كو عزیـز مادر من
ای امــام بهتر از جانم حسین
بعد تو من هم نمی‌مانم حسین
یـابن الزهرا در كنار قبر تو
من زیـارتنامه می‌خوانم حسین
ای حسین جانم حسین جانم حسین
­­­­­­­­******
مـانده‌ام با كوه دردی بـا دل زینب چه كردی
من كجا و دست بسته من كجا و كوچه گردی
از غمت بی صبر و تابم كرده اند
وارد شــــــام خرابم كرده‌اند
محـــرم زینب همه نا محرمان
وارد بــزم شرابم كرده‌اند
ای حسین جانم حسین جانم حسین
­­­­­­­­******
من كه افتادم ز نـاله شد دلم خون مثل لاله
در خرابه دیده‌ام من داغ زهـرای سه ساله
من خودم جسم كبودش دیده‌ام
من خودم

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سعید پاشازاده

دانلود سبک زمزمه اربعین حسینی -( الرحمن علّم القرآن منم و قبر تو حسین جان ) * سعید پاشازاده

6213
13

دانلود سبک زمزمه اربعین حسینی -( الرحمن علّم القرآن          منم و قبر تو حسین جان ) الرحمن علّم القرآن منم و قبر تو حسین جان
نگو چهل روز برا زینب مثه چهل سال گذشت
روزای زینب توی حال و هوای گودال گذشت
بارون مصیبت تو چشامه جای غل و زنجیر روی پامه
چادر رقیه شال عزامه
حسین وای وای وای...
******
ای بی سر لاله ی پرپر کفنت بوریا شد آخر
با اینکه غارت شده دیگه تموم این کاروان
انگشترت رو آخرش پس گرفتم از ساربان
نبودی ببینی بی بهونه من و میزدن با تازیونه
الهی که زینب زنده نمونه
حسین وای وای وای...
******
واویلا عصر عاشورا صورتم شد شبیه زهرا
تو موج دریا بگو سقا چی دیدی بی تاب شدی
کوچیکه قبرت از خجالت تو علقمه آب شدی
چشای تو روشن ای علمدار ناموست و بردن با دل زار
مجلس شراب و کوچه بازار
حس

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه اربعین حسینی -( اربعین رسیده و ناله ی ما ) * امیر عباسی

1965
2

دانلود سبک زمینه اربعین حسینی -(   اربعین رسیده و ناله ی ما    ) اربعین رسیده و ناله ی ما می رِسه تا وادیِ کرببلا
همناله می شیم با جمعِ اُسَرا
شراره ی آوای زینبی تو قلب ماس همیشه
اگه بمیرم یا حسین برات تو روضه ها چی میشه
ماه عالمین من نور هر دو عین من بی کفن حسینِ من
وای ، غریبِ مادر
******
بعد از تو غمهایی دیدم که نگو بودم من با شمر و خولی روبرو
ای داداش اَمون ز سیلیِ عدو
اربعینه و در مزار تو مجلس روضه به پاس
شرحِ مصیبت های خواهرِت نوحه ی ارض و سماس
راس تو بُریده شد دخترت شهیده شد قامتم خمیده شد
ماه عالمین من نور هر دو عین من بی کفن حسینِ من
وای ، غریبِ مادر
******
بیرق ها با دست غم رنگ شده بود رزق تو رو نیزه ها سنگ شده بود
ای داداش دلم برات تنگ شده بود
به

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود سبک زمینه اربعین حسینی -( آقا به جـز مـرگ چـاره نـداره درد اسارت ) * محسن طالبی پور

1931

دانلود سبک زمینه اربعین حسینی -(  آقا به جـز مـرگ چـاره نـداره درد اسارت ) (به سبک گرد غریبی، کوچه به کوچه)
آقا به جـز مـرگ چـاره نـداره درد اسارت
و اللهِ مـا رو زنـده نگـه داشـت شوق زیارت
خدا می دونـه سـختی کشیدیم
پـی سـر تـو خـیـلی دویـدیم
پـیـر تـو شدیـم تا که رسیدم
اینجا زمـونه دستامـونو بست
با زخم زبـون ماها رو شکست
واویلاه حسین
******
یادمه اینجا روی زمـین بود حـاصل زینب
هیچ کی نبود تـا بر داره غم رو از دل زینب
یادمه کف و هلهله هاشون
یادمه طمـع توی نگاشون
یادمه تنت زیر پاهاشون
ای کاش خواهرت قبل از تو می مرد
امـا نـمـی دیـــد انـگـشـتـر و بـرد
واویلاه حسین

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک نوحه اربعین حسینی -( برادر برای تو مهمان رسیده مثلِ مادرمان قدَّم شد خمیده ) * امیر عباسی

2377

دانلود سبک نوحه اربعین حسینی -( برادر برای تو مهمان رسیده         مثلِ مادرمان قدَّم شد خمیده ) (به سبک پوشیده رخت سیه)
برادر برای تو مهمان رسیده مثلِ مادرمان قدَّم شد خمیده
ای یادگار مادرم حسین جان مهربان،یار بی سرم حسین جان
واویلا واویلا واویلا آه و واویلا...
چهل روز است ای دلبر،داغ تو دیدم در همه جا طعنه از دشمن شنیدم
شهر شام و ازدحام ای حسین جان من کجا و بزم عام ای حسین جان
واویلا واویلا واویلا آه و واویلا...
از ماتَمَت یا حسین خونجگر هستم با شمر و با حرمله همسفر گشتم
خاطرات غمت سوز دلم بود دیدن قاتل تو قاتلم بود
واویلا واویلا واویلا آه و واویلا...
بعد از ابوفاضل ای یارِ شهیدم پرچمِ نهضت را بر دوشم کشیدم
با خطبه ای حیدری از دل و جان رسوا کردم یزید و یزیدیان
واویلا واویلا واویلا آه و

  • شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک واحد شام اربعین -( با دلی پر خون ، میرم مدینه ) * محمد حسن قمی

2154
3

دانلود سبک واحد شام اربعین -( با دلی پر خون ، میرم  مدینه ) به سبک بعد از چهل روز(
با دلی پر خون ، میرم مدینه
ولی می میره ، بی تو سکینه
خودم رو ناقه ، دلم کنارت نمیره از یاد ، گل بهارت
وقتی رسیدم ، مدینه میگم آبت ندادن ، با دلی پر غم
رفتی و تنها شدم تنها با غمها شدم
شبیه زهرا شدم
سید و سالار ، خدانگهدار
وای ، داداش حسینم
******
بده جوابم ، که دل کبابم
عزیز زهرا ، ببین ربابم
وقتی قلم شد ، دست علمدار شدیم اسیر ، اذیت و آزار
درد من اینه ، سید و سالار عترت تو رفت ، بر سر بازار
من می مونم کنار تو نِمیرَم از مزار تو
میشم علمدار تو
ای روح قرآن ، مولا حسین جان
وای ، مولا حسین جان

شاعر : محمد حسن قمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک واحد اربعین حسینی -( بعد از چهل روز ، رسیدم اینجا ) * محمد حسن قمی

2549

دانلود سبک واحد اربعین حسینی -( بعد از چهل روز ، رسیدم اینجا ) به سبک بعد از چهل روز(
با دلی پر خون ، میرم مدینه
ولی می میره ، بی تو سکینه
خودم رو ناقه ، دلم کنارت نمیره از یاد ، گل بهارت
وقتی رسیدم ، مدینه میگم آبت ندادن ، با دلی پر غم
رفتی و تنها شدم تنها با غمها شدم
شبیه زهرا شدم
سید و سالار ، خدانگهدار
وای ، داداش حسینم
******
بده جوابم ، که دل کبابم
عزیز زهرا ، ببین ربابم
وقتی قلم شد ، دست علمدار شدیم اسیر ، اذیت و آزار
درد من اینه ، سید و سالار عترت تو رفت ، بر سر بازار
من می مونم کنار تو نِمیرَم از مزار تو
میشم علمدار تو
ای روح قرآن ، مولا حسین جان
وای ، مولا حسین جان

شاعر : محمد حسن قمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

انلود سبک نوحه اربعین حسینی -( یک اربعین غریبی و مصیبت و رنج و بلا ) * امیر عباسی

3197
1

انلود سبک نوحه اربعین حسینی -(  یک اربعین غریبی و مصیبت و رنج و بلا ) یک اربعین غریبی و مصیبت و رنج و بلا
یک اربعین نامردی و جنایتِ یزیدیا
آه زینب چی دیده چه ها کشیده
برگشته با یک قَدِّ خمیده
ناله می زد داداش دلم نوحه برات سروده
ببین مِثهِ مادرمون همه تنم کبوده
آه... غریب مادر...
******
با خطبه ام تو کوفه و تو شهر شام پر بلا
شد مجلسای عیش و نوش شبیه مجلس عزا
آه خطبه می خوندم برای اَغیار
شد زنده یاد حید کراّر
من از برای حفظ ِ دین در بین نانجیبان
سرِ تو روی نیزه ها مشغول ذکر و قرآن
آه... غریب مادر...
******
از ناقه های بی جهاز و سلسله برات بگم
یا از سنان و خولی و از حرمله برات بگم
آه با ما همیشه خوب شد نبودی
بدتر از اینها ظلم یهودی
یهودیای شام به ما چه ناسزاها گفت

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد