اربعین حسینی

مرتب سازی براساس
 روح اله گائینی

نوحه اربعین -( من که دل بسته ی روی توأم یا حسین ) * روح اله گائینی

73

نوحه اربعین  -( من که دل بسته ی روی توأم یا حسین ) من که دل بسته ی روی توأم یا حسین
سرخوشم زائر کوی توأم یا حسین
دین و ایمان من
بهتر از جان من
یا حسین یا حسین (2)
...................................
روی نیزه سرت طاقت و صبرم ربود
گو چرا مجلس یزید لبت شد کبود
بر لب و بر دهان
زد نی و خیزران
یا حسین یا حسین (2)
...................................
یا حسین غرق اشکم غرق آه و ناله
مانده در شهر شام حسین گل سه ساله
گل نیلوفرت
شد شهید دخترت
یا حسین یا حسین (2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 19:20
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

نوحه سینه زنی اربعین امام حسین(ع) -( ای گُــــــــلِ زهرا، هستی زینب ) *

2845
2

نوحه  سینه زنی اربعین امام حسین(ع) -( ای گُــــــــلِ زهرا، هستی زینب     ) ای گُــــــــلِ زهرا، هستی زینب بــــی تو جانِ من، آمده بر لب
ای که باشد قبر تو محراب جانم آمـــدم بـــر تو زیاتنامه خوانم
ای حسین جان، ای حسین جان
بــــــر مشام آید، عطر دلجویت خواهرت گردید، زائر کویت
ای بـــرادر زائر کوی تو هستم در کنـــار تربت از پا نشستم
ای حسین جان، ای حسین جان
از سر شک خود گُل بر افشانم بــــــر مزار تو، لاله بنشانم
یـــــاد جسم لاله گون پاره پاره آسمان چشم من دارد ستاره
ای حسین جان، ای حسین جان
دیده بگشا ای، ماه کنعانم شــد خزان بی تو، گلشن جانم
ای گلِ خونن بـــــــــاغ آشنایی ای برادر مُردم از داغ جدایی
ای حسین جان، ای حسین جان

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزلی برای اربعین حسینی -( دنبال کردم همه جا رد بوی تو ) * عابدین کاظمی

10

غزلی برای اربعین حسینی -( دنبال کردم همه جا رد بوی تو ) دنبال کردم همه جا رد بوی تو
باور نمی کنم که رسیدم به کوی تو
دستی به سینه دست دگر می زنم به سر
با اشک دیده تا که کنم جستجوی تو
آورده ام به یاد زمان وداع را
یادش به خیر بوسه زدم بر گلوی تو
بودی میان مقتل و یادم نمی رود
قاتل دوید سوی تو و من به سوی تو
بردار سر نظاره کن ای سر بریده ام
زینب نشسته با قد خم رو به روی تو
از دختر سه ساله ات از من مکن سئوال
شرمنده می شوم من از این پرس وجوی تو
پرچم به دست فاتح شام بلا شدم
نگذاشتم که کم شود از آبروی تو

شاعر : عابدین کاظمی

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:19
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

نوحه برای اربعین حسینی -( شدم به غصه مبتلا آمده ام به کربلا ) * عابدین کاظمی

14

نوحه برای اربعین حسینی -( شدم به غصه مبتلا    آمده ام به کربلا ) شدم به غصه مبتلا آمده ام به کربلا
رسیده جان بر روی لبم
زینب قد خمیده ام برادر، برادر، برادر (3)
وای ای غریب مادر (3)
خمیده قامت آمدم من از اسارت آمدم
نظاره کن حال زار من
آمده ام به دور تو بگردم، برادر، برادر (3)
وای ای غریب مادر (3)
این تو و باغ لاله ات مپرسی از سه ساله ات
ز روی تو شرمنده منم
کنج خرابه داده جان سه ساله واویلا، واویلا (3)
وای ای غریب مادر (3)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:00
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زمزمه زبانحال اربعین حسینی -( یا اخا زینب از سفر رسیده اومده خسته و قامت خمیده ) * عابدین کاظمی

12

زمزمه زبانحال اربعین حسینی -( یا اخا زینب از سفر رسیده    اومده خسته و قامت خمیده ) یا اخا زینب از سفر رسیده اومده خسته و قامت خمیده
آمدم تا که با تو من بگویم دیده ام آنچه را که کس ندیده
دیدنی باشد ـ حالم ـ ای نور دیده
زائر قبرت ـ هستم ـ ای نور دیده
کی رود از یاد ـ جسم ـ در خون تپیده
غریب مادر من عزیز برادر من
دیدم تن تو بی کفن بود
دیدم به کرب و بلا در این زمین بلا
پرپر همه باغ و چمن بود
برادرم یا حسین(2)من آمدم از شام و کوفه(2)
آمدم سوی تو با آه و ناله همره آورده ام من یاس و لاله
می دهم جان من ازشرم وخجالت گر بپرسی تو از حال سه ساله
تا سرت آمد ـ دیدم ـ با چشم گریان
بر لبش می زد ـ می گفت ـ بابا حسین جان
عاقبت دیدم ـ جان داد ـ در کنج ویران
شرمنده ام یا اخا تا زنده ام یا اخا
که

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:25
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس چهل و چهارم: اربعین حسینی *

79

مجلس چهل و چهارم: اربعین حسینی مجلس چهل و چهارم:
اربعین حسینی
ز هجر روی تو دل غصه ها خورد
حساب جمعه ها از خاطرم برد
که این آدینه هم آقا نیامد
غروب جمعه ای دیگر دلم مُرد
السلام علی محی المؤمنین و مبیر الظالمین
سلام بر زنده کننده ی مؤمنان و نابود کننده ی کافران
السلام علی مهدیّ الاُمم و جامع الکلم
سلام بر مهدی امت و جامع تمام کلمات
السلام علی القائم المنتَظَرو العدل المشتهر
سلام بر قیام کننده ای که انتظارش را می کشند و سلام بر عدالت گستر جهان.
خوشا به حالتان که در این مجلس سلامی که می دهید به حضرت مهدی می رسد نمی دانم من بیچاره با این دل سیاه و کوله باری از گناهان که بر دوش دارم چگونه با تو سخن بگویم. بیایید اشک چشمانمان را ب

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( اربعین آمد چه داغی بر جگر دارم هنوز ) * علی میرزائی

1746

شعر اربعین حسینی -( اربعین آمد چه داغی بر جگر دارم هنوز ) اربعین آمد چه داغی بر جگر دارم هنوز
روز عاشورا و ظهرش در نظر دارم هنوز
سینه ی سوزان و بغضی در گلو از لحظه ی
گفتگو های رقیه با پدر دارم هنوز
از نخستین روز عاشورا که صد ها اربعین
رفته تصویر حسین را در بصر دارم هنوز
هر زمان ماه محرم می رسد با درد و غم
من حسین را بر سر نعش پسر دارم هنوز
توبه ی حر بخشش آقا و هرم عشق را
فصلی از سر فصل شیدایی به سر دارم هنوز
پا برهنه مر دمان تا فخر عاشورای ماست
بهر این بیچارگان چشمان تر دارم هنوز
روز عاشورا در ایران محشر کبری بود
افتخار از امت والا گهر دارم هنوز
درد سنگین محرم را به دوشم می کشم
غصه بعد از غصه ای ماه صفر دارم هنوز
ای (رها)بعد از چهل روز از قیام کربلا

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( برروی سردنیزه هاآورده این سررا ) *

1451
1

شعر اربعین حسینی -( برروی سردنیزه هاآورده این سررا ) برروی سردنیزه هاآورده این سررا
این سر؛همین صدپاره ی درخون شناوررا
بایدببینی باغ سرسبزی که پرورده است:
دردامنش بسیاری ازگل های پرپررا
شایدکه پهلوی کسی درپشت درباشد
آهسته تربایدببندی روی هم،دررا
این خانه باآتش همیشه همنشین بوده است
بی حرمتی همواره برآل پیمبر(ص)را
بایدکه بنشینی،مفصل گوش بسپاری
خون جگرها،-خطبه های داغ خواهررا-
جزکربلادیگرمگرباغ وبهاری هست!؟
داردمگرجایی چنین خاک معطررا!؟
چشم ترت باران الطاف خداوندی است
بردیده بنشانی همین خاک معطررا
اماچگونه باتبردستی توانسته است
این گونه درهم بشکندسروتناوررا!
اینجاکه مهمان راکسی حرمت نمی دارد
حتی برادرحرمت نام برادررا-
بیهوده فکرمهربانی ازکسی هستی

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( چهل طلوع... چهل صبح زرد بي‌خورشيد ) *

1388
1

شعر اربعین حسینی -( چهل طلوع... چهل صبح زرد بي‌خورشيد ) چهل طلوع... چهل صبح زرد بي‌خورشيد
زمين! به دور مدارت نگرد بي‌خورشيد
چهل غروب، چهل شط خون سرگردان
كه از مدار زمين گشته طرد بي‌خورشيد
صداي شيهه اسبي است .... در افق گم شد
ستاره گفت به او: برنگرد بي‌خورشيد
بهار سبز صبوران، بهشت نامريي
طلوع كن كه جهان مانده سرد بي‌خورشيد
هنوز دامنه دارد اصالت دردت
هنوز دامنه دارد نبرد با خورشيد!
مستشارنظامي

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( چهل روزه که این سرهای بی تن ) *

1862
0

شعر اربعین حسینی -( چهل روزه که این سرهای بی تن ) چهل روزه که این سرهای بی تن
به گردش رفته در هر کوی و برزن
نخست از کربلا تا کوفه رفته
سپس تا شام تا درگاه دشمن
چهل روزه که زینب هست سالار
بر این خیل اسیران گرفتار
چهل روزه که سجّاد است بیمار
به فرمان خدای حیّ قهّار
شهیدان جان نثار یار کردند
ز جان ومال خود ایثار کردند
ره ظلم وستم را سد نمودند
تناور نخل دین پربار کردند
زبان حیدری در کام زینب
نموده روز دشمن را چنان شب
زمان خطبه ی غرّای سجّاد
یزید از شرم دائم می گزد لب
چو آن کاخ ستم لرزید از خون
سر آمد اقتدار قوم ملعون
نمایان گشت بر افراد عالم
شود پیروز بر شمشیرها خون

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش ) * سید علی اصغر موسوی

2222
2

شعر اربعین حسینی -( ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش ) ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش
ارغوان داغ تو زد در بهار سینه جوش
رفتم از دل تا بپرسم، قصه‌ی اندوه چیست؟!
این که در من شعله‌ها افروخته، از داغ کیست؟!
عشق و عقل آیینه‌سان، فانوس دل افروختند
اشک و مژگان، هر دو با هم در تماشا سوختند
وسعت اندوه را در داغ تو، اندازه نیست
این ارادت از ازل مانده، که رسمی تازه نیست
ای فدای لحظه‌های سرخ یادت زندگی
زندگی بی یادتو ،می افتد از تابندگی
با تو هر قومی بلند‌آوازه از بیداری است
بی تو، نام زندگی، محکوم ذلت‌واری است
اربعین تا اربعین ،صدقافله مهمان توست
معرفت جوی حریم عشق بی پایان توست
اربعین تا اربعین ،صد پیر با جابر قرین
با تو می گیرد به یاد اربعینت ، اربعین
ب

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( آه! اینجاست شروع سفرش، یادت هست؟ ) *

1512

شعر اربعین حسینی -( آه! اینجاست شروع سفرش، یادت هست؟ ) آه! اینجاست شروع سفرش، یادت هست؟
«نینوا... ماریه... نام دگرش...»، یادت هست؟
آه! اینجاست مناجات شب آخر او
حال نیمه شب و آه سحرش یادت هست؟
آه! اینجا پدر آسیمه سر از راه رسید
روی بگذاشت به روی پسرش، یادت هست؟
آه! اینجاست که او خواست علی اصغر را
گفتی آرام: «بیا و ببرش»، یادت هست؟
آه! اینجا به دل حرمله ها کار نکرد
خطبه خوانی علی و پدرش، یادت هست؟
آه! اینجاست که سیمرغ حرم سقا شد
لیک با آب زمین ریخت پرش، یادت هست؟
داغ جانسوز برادر به برادر که رسید
زیر آن بار دوتا شد کمرش، یادت هست؟
چون که می گفت : «خداحافظتان اهل حرم»
"طرز عاشق کشی" چشم ترش یادت هست؟
بی خبر از پسر فاطمه مضطر بودیم
ذوالجناح آمد و آمد

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( شب بود و عشق بود و تو بودی و ماه بود ) * سیروس مرادی رویین تنی

1567
1

شعر اربعین حسینی -( شب  بود و عشق بود و تو بودی و ماه بود ) شب بود و عشق بود و تو بودی و ماه بود
ای نخل سر بلند دلت رو براه بود
گم بود در عمیق نگاهت شکوه خاک
دل ها همه به عصمت اسمت گواه بود
روح فرات تشنه ی دریای دست تو
رودی که تا همیشه فقط روسیاه بود
پاشیده بود خون تو بر ماسه های داغ
درجذر و مد دل که زمین بی پناه بود
یک سو تمام آینه یک سو تمام سنگ
زینب دل شکسته ی بی تکیه گاه بود
دشت از سکوت پر شده بود آن غروب محض
وقتی نبود آن که دلش روبراه بود

شاعر : سیروس مرادی رویین تنی

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( همین جا بود ، آهم را شنیدند ) *

1797

شعر اربعین حسینی -( همین جا بود ، آهم را شنیدند ) همین جا بود ، آهم را شنیدند
ولی انگار اشکم را ندیدند
همین جا بود ، آتش هایشان را
به روی خیمه های ما کشیدند
همین جا بود ، باشوق شهادت
کبوتر ها ز ِ خیمه می پریدند
همین جا بود ، زن ها بین خیمه
گریبان از غم تو می دریدند
همین جا بود ، آری ... بین گودال
سرت را پیش چشمانم بریدند
همین جا بود ، دیدم اسب هاشان
به روی پیکر تو می دویدند
همین جا بود ، بعد داغ عبّاس
همه طعم اسارت را چشیدند
کنارت با سرزانو رسیدم
نبودی که ببینی من چه دیدم

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( کوچه به کوچه پشت نی از بس دویده ام ) *

1672
1

شعر اربعین حسینی -( کوچه به کوچه پشت نی از بس دویده ام ) کوچه به کوچه پشت نی از بس دویده ام
باور نمی کنم سر قبرت رسیده ام
مهمان خسته آمده از جا بلند شو
دیگر توان نمانده مرا قد خمیده ام
چشمی نمانده تا که تماشا کنم تو را
سویی نمانده بهر من ای نور دیده ام
شاید نمی شناسی مرا پیر تر شدم
من زینبم که داغ غمت را کشیده ام
لطفی کن و کنار خودت دفن کن مرا
دیگر حسین به جان خودت من بریده ام

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( باز شور ِ تو در سرم افتاد ) *

2176
1

شعر اربعین حسینی -( باز شور ِ تو در سرم افتاد ) باز شور ِ تو در سرم افتاد
اشك از ديده يِ ترم افتاد
خود به خود تشنه ميشوم چونكه
تشنه بر خاكِ دلبرم افتاد
***
دلِ من بي هوا، هوايي شد
زينبي گشت تا خدايي شد
اين دلِ بي قرار و آلوده
ناله اي كرد و كربلايي شد
***
گوش ِ من پُر شد از صداي كسي
در نمي آيد از كسي نفسي
قافله آمده مُهيا شد
سعي كن به كاروان برَسي
***
خواهري خسته دل غمين آمد
صاحبِ نطق آتشين آمد
كاروان آمد و قيامت شد
محشر عالم اربعين آمد
***
از شترها تمام افتادند
مثل ِ صيدي به دام افتادند
بين ِ گرما خاكِ تفديده
رويِ قبر امام افتادند
***
هركسي رويِ قبر دلبر ِخود
بر رويِ خاك مينهد سر ِ خود
آه از آن لحظه اي كه خواهر ها
شِكوه كردند با برادر ِ خود

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( قسمت نشد اربعین کنارت باشم ) * یاسر مسافر

1906
1

شعر اربعین حسینی -( قسمت نشد اربعین کنارت باشم  ) قسمت نشد اربعین کنارت باشم
و زائر آن صحن و مزارت باشم
به خود فاطمه سوگند که مایل بودم
چون شهیدان خدا یاور و یارت باشم
و از آن نوع نگاهی که به حرٌت کردی
به من انداز که بر چوبه ی دارت باشم
گوش جان جز به صدای غم تو نسپارم
آمدم گوشه ی این روضه که زارت باشم
گفته ای دار وندارت همه در علقمه ماند
من فدای تو و آن دار و ندارت باشم
پس برایم بنویسید به مشهد آیم
اربعین روزی اگر نیست کنارت باشم

شاعر : یاسر مسافر

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( تمام دختركان را نشانه ميكردند ) *

1541
0

شعر اربعین حسینی -( تمام دختركان را نشانه ميكردند ) تمام دختركان را نشانه ميكردند
به خنده صحبتي از كار ِ خانه ميكردند
اگرچه رنج ِ سفر، زخم ِ راه را ديدم
دوباره آمدم و قتلگاه را ديدم
براي قافله ات بيرق عزا مانده
هنوز تكيه اي از خيمه ها به جا مانده
هنوز گِردِ مزار ِ تو دشتي از خار است
بميرم اي گُل ِ من ديدنت چه دشوار است
هنوز رويِ زمين تيرهاي خونين است
هنوز رويِ زمين نيزه هاي سنگين است
هنوز از بدنت بويِ سيب مي آيد
صداي ناله ي مردي غريب مي آيد
اگرچه خويش به دستِ رباب آوردم
به دستِ بي رمقم ظرفِ آب آوردم
بنوش جرعه يِ آبي كه تشنه ات ديدم
اسير ِ مرثيه يِ سنگ و دشنه ات ديدم

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( لب باز‌كن كه زخم مكرّر رسيده‌ است ) *

1383

شعر اربعین حسینی -( لب باز‌كن كه زخم مكرّر رسيده‌ است  ) لب باز‌كن كه زخم مكرّر رسيده‌ است
يك كاروان شقايق پرپر رسيده است
از بارگاه قدس پي طوف اين حرم
يك آسمان كبوتر بي‌سر رسيده است
عرش خدا به خون زمين غوطه‌ مي‌خورد
زخمي مگر به قامت اكبر (س) رسيده است
يا اين كه بعد از آن همه گل‌هاي رنگ رنگ
هنگام جان‌فشاني اصغر (س) رسيده است
خون مي‌تراود از مژة آسمان مگر
زينب (س) به قتلگاه برادر رسيده است
يك اربعين پس از شب طور و تنور عشق
مي از خم حسين (ع) به ساغر رسيده است
بر ساحل فرات كه سرشار تشنگي‌ست
لب بازكن عزيز! كه خواهر رسيده است

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مجلس بیست و پنجم اربعین حسینی *

94

مجلس بیست و پنجم اربعین حسینی مجلس بیست و پنجم
اربعین حسینی
نه معرفت فیض حضورت دارم
نه دیده ی جلوه های نورت دارم
ای حجت عصر وَ الزمان یا مهدی
امّید به جمعه ی ظهورت دارم
« حاج محمد نعیمی»
السلام علی محی المؤمنین و مبیر الظالمین
سلام بر زنده کننده ی مؤمنان و نابود کننده ی کافران
السلام علی مهدیّ الاُمم و جامع الکلم
سلام بر مهدی امت و جامع تمام کلمات
السلام علی القائم المنتَظَرو العدل المشتهر
سلام بر قیام کننده ای که انتظارش را می کشند و سلام بر عدالت گستر جهان.
خوشا به حالتان که در این مجلس سلامی که می دهید به حضرت مهدی می رسد نمی دانم من بیچاره با این دل سیاه و کوله باری از گناهان که بر دوش دارم چگونه با تو سخن بگویم. بیایی

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:41
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( اُسوه ی عرصه ی وفا زینب ) * حمید قلی زاده

1737
1

شعر اربعین حسینی -( اُسوه ی عرصه ی وفا زینب ) اُسوه ی عرصه ی وفا زینب
آمده از دل بلا زینب
خسته و دل شکسته ای اما
کرده ای زنده کربلا زینب
ای شکوهت شده تماشایی
رهبر کاروان صحرایی
کوفه وشام را سیه کردی
خطبه هایت همیشه زهرایی
درتن قافله توان مانده
کاروانی که قدکمان مانده
دور از چشمت اربعینی شد
ردّ شلاق وخیزران مانده
در دلم خاطرات غمها آه
بی سپاه و وحید و تنها آه
هلهله بودونیزه ای آمد
یا بنیّه صدای زهرا آه
عاقبت شاه ز روی زین افتاد
ناگهان عرش بر زمین افتاد
نه فقط صورت تو خاکی شد
خواهرت نیز با جبین افتاد
بافشار آمدوبه سینه نشست
استخوان های سینه ی تو شکست
تشنه بودی زوال ظهر عطش
پیکر نیمه جان تو برگشت

شاعر : حمید قلی زاده

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر عاشورایی برای اربعین حسینی -( همین جا بود ، آهم را شنیدند ) * اسماعیل شبرنگ

10

شعر عاشورایی برای اربعین حسینی -( همین جا بود ، آهم را شنیدند ) همین جابود...
همین جا بود ، آهم را شنیدند
ولی انگار اشکم را ندیدند
همین جا بود ، آتش هایشان را
به روی خیمه های ما کشیدند
همین جا بود ، باشوق شهادت
کبوتر ها ز ِ خیمه می پریدند
همین جا بود ، زن ها بین خیمه
گریبان از غم تو می دریدند
همین جا بود ، آری ... بین گودال
سرت را پیش چشمانم بریدند
همین جا بود ، دیدم اسب هاشان
به روی پیکر تو می دویدند
همین جا بود ، بعد داغ عبّاس
همه طعم اسارت را چشیدند
کنارت با سرزانو رسیدم
نبودی که ببینی من چه دیدم

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:02
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه اربعین حسینی -( بعد این همه ـ اشک و زمزمه ) * اسماعیل شبرنگ

16

زمزمه اربعین حسینی -( بعد این همه ـ اشک و زمزمه ) اربعین حسینی :
بعد این همه ـ اشک و زمزمه
بالاخره غم دوری سر اومد
پاشو داداش ببین که خواهر اومد
با یه سبد گلای پرپر اومد
کنار قبر لاله گون تو
داداش ببین که بی خود از خودم
تو این چهل روزی که سخت گذشت
قد چهل سال از تو دور شدم
همه حاصلم ـ امید دلم
دیگه خوشی بدون تو محاله
ببین شدم اسیر آه و ناله
ازم نگیر سراغی از سه ساله
وقتی سر تو رو بغل گرفت
تازخم کاری لبت رو دید
پرستوی سه ساله ی حرم
از گوشه ی خرابه پرکشید
نور عین من ـ ای حسین من
نیستی ببینی که یه اربعینه
قاتل حال داغدار سکینه
عزای تک یل امّ البنینه
کشونده تا به کربلا ... رباب
دل شکسته و آواره رو
رسونده تا مزار علقمه
یه مشک خشک و پاره پاره رو

شا

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:55
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اربعین حسینی -( چل روز آزگاره ) * اسماعیل شبرنگ

17

اربعین حسینی -( چل روز آزگاره ) اربعین حسینی :
چل روز آزگاره
که پای تو شکستم
چل روزه که برادر
روضه خون تو هستم
برامون این چهل روز
گذشت مثه چهل سال
هرلحظه جون سپردم
به یاد داغ گودال
برادرم
پاشو ببین خواهرت رسیده
باقامتی
که به زیر بار غم خمیده
زنده م ولی
روزی هزار بار شدم شهیده
( واغریبا – واغریبا )
همین جابود که دیدم
سرتورو بریدن
تن تو رو توگودال
به خاک و خون کشیدن
از یاد من نمی ره
که روی خاک صحرا
پیکر زخمی تو
رفت زیر نعل اسبا
داداش حسین
انیس من شد آه و ناله
صورت من
شده به رنگ یاس و لاله
ازم نگیر
سراغی از طفل سه ساله
( واغریبا – واغریبا )

شاعر : اسماعیل شبرنگ

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:58
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شور سوم / تجدید بیعت -( با غم وغصه سرانجام ) * اسماعیل شبرنگ

9

شور سوم / تجدید بیعت -( با غم وغصه سرانجام ) شور سوم / تجدید بیعت
با غم وغصه سرانجام
آمدم از کوفه وشام
پیش تو گردیدم آرام / لاله ی پرپر(2)
خواهرت ای نوردیده
باسرافرازی رسیده
قامتش اما خمیده / کشته ی بی سر(2)
ذکر لبهایم فقط امّن یجیب است
بی تو دیگر زینبت خیلی غریب است
از غم دوریّ تو دل بی شکیب است
( نور عینم یا حسینم )
غرق سوز و اشک و آهم
بی تو دیگر بی پناهم
روضه خوان قتلگاهم / ای حبیب من(2)
پیش چشم مضطر تو
در کنار پیکر تو
ناله دارد خواهر تو / ای غریب من (2)
گشته صحرای غریبی غرق لاله
خواهشی دارم ز تو بااشک و ناله
که نپرسی از من احوال سه ساله
( نور عینم یا حسینم )
ماهمه در شور و شینیم
رهرو راه حسینیم
پیرو پیر خمینیم / تادم آخر (2)
می کنیم

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

اربعین -( ای کربلا من با تو به گفتگو هستم ) * سید محسن حسینی

52

اربعین -( ای کربلا من با تو به گفتگو هستم ) اربعین
ای کربلا من با تو به گفتگو هستم
بااین دوچشم پر خون به جستجو هستم
ای کربلا با من بگو ماه تمامم کو
ای کربلا با من بگو قبر امامم کو
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
/./././
من زائر قبر تو هستم حسین جانم
ببین به سینه باشد دستم حسین جانم
خون شد دلم ای یار خونین جامه زینب
ای یار من بشنو زیارت نامه زینب
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
/./././
دیدم ترا روی نی ای قرص ماه من
بودی تو هم روی نی محو نگاه من
تو از فراز نیزه گرم دلبری بودی
اما نمیدانم چرا خاکستری بودی
مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم
چسان بگویم با تو ای یارو دلدارم
با دست بسته بردند به سوی بازارم
هر جا که من رفتم دلم با طعنه سوزاندند
نا

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

اربعین -( من زینب سرگشته ام ، از کربلا برگشته ام ) * سید محسن حسینی

175

اربعین -( من زینب سرگشته ام  ، از کربلا برگشته ام ) اربعین
من زینب سرگشته ام از کربلا برگشته ام
ای همسفر بگو کجایی میمیرم آخر از جدایی
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
/./././
ای یار خونین جامه ام بشنو زیارت نامه ام
خیزو ببین ای بی قرینه دست ادب دارم به سینه
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
/./././
خیز و ببین ای همسفر آورده ام خون جگر
دیدی تو با دلم چه کردی زینب کجا و کوچه گردی
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
/./././
من را به هر سو میکشی آخر تو من را میکشی
بگو مگر ز من چه دیدی چرا تو از من دل بریدی
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
/./././
حسین بی سرم چه شد عزیز مادرم چه شد
کجایی ای ماه تمامم حسین من بشنو سلامم
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
/./././
ای علقمه کو یاس من کو تربت

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

اربعین -( من و آه سردم- همه رنج و دردم ) * سید محسن حسینی

57

اربعین -( من و آه سردم- همه رنج و دردم ) اربعین
من و آه سردم- همه رنج و دردم
در کجا بگردم-کو دلبر و دلدار زینب
گرم گفتگویم- باشد آرزویم
من به جستجویم-کو سرور و سالار زینب
ای کربلا چه شد حسین بی سر من
ای کربلا چه شد عزیز مادر من
حسین من حسین من بگو کجایی (2)
/./././
ماه عالم آرا- ای عزیز زهرا
خیز و کن تماشا- هستم تماشایی حسین جان
ای غمت طبیبم- برده ای شکیبم
دلبر غریبم- مردم ز تنهایی حسین جان
گردون کند تنهایی من را نظاره
نمانده بر هفت آسمانم یک ستاره
حسین من حسین من بگو کجایی (2)
/./././
ای نگار زینب- ای قرار زینب
غمگسار زینب- برگشته زینب از اسارت
ای امام عطشان- با دلی پریشان
سوی تو حسین جان- من آمدم بهر زیارت
من زائر قبر توأم ای بی قر

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

اربعین -( ای کربلا کو دلبر و دلدار زینب ) * سید محسن حسینی

54

اربعین -( ای کربلا کو دلبر و دلدار زینب ) اربعین
ای کربلا کو دلبر و دلدار زینب
ای کربلا کو قافله سالار زینب
من خونین جگر – آمدم از سفر
مظلوم حسین جان
/./././
من زائرم ای یار خونین جامۀ من
بشنو حسین جانم زیارت نامۀ من
باشد ای هست من – به سینه دست من
مظلوم حسین جان
/./././
از قبر تو من بوسه می گیرم حسین جان
دارم یقین من بی تو می میرم حسین جان
دلبر بی سرم – عزیز داورم
مظلوم حسین جان
ماه شبم دیدی به چه روزم نشاندی
ای همسفر در کوفه و شامم کشاندی
ببین تنهائی ام – من تماشائی ام
مظلوم حسین جان
/./././
ای باغبان خون شد دلم مانند لاله
از من مپرسی حال زهرای سه ساله
سه ساله دخترت – مرده پای سرت
مظلوم حسین جان

شاعر : سید محسن حسینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:01
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

اربعین امام حسین (ع) -( الهی الهی-کو دلبرودلدارم-کوقافله سالارم ) * سید محسن حسینی

166

اربعین امام حسین (ع) -( الهی الهی-کو دلبرودلدارم-کوقافله سالارم ) اربعین امام حسین (ع)
الهی الهی-کو دلبرودلدارم-کوقافله سالارم
هر سو بود نگاه زینب ای کربلا کو ماه زینب
/./././
الهی الهی- چه شد امام زینب – ماه تمام زینب
آمده ام از شام ویران برای دیدن شهیدان
/./././
حسین جان(2)- به هر طرف میگردم – تمام رنج ودردم
ای همسفر بگو کجایی میمیرم آخر از جدایی
/./././
حسین جان(2)- من زائر تو هستم- باشد به سینه دستم
ای یارخونین جامه من بشنو زیارت نامه من
/./././
حسین جان(2) - مپرسی از ویرانه - از دختر دردانه
خون شد دلم مانند لاله از داغ زهرای سه ساله
/./././
الهی الهی- چه شد امیر لشکر-کو ساقی آب آور
ای علقمه چه شد گل یاس به من بگو کو قبرعباس

شاعر : سید محسن حسینی

دانلو

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد