زخم زبان
یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند
بی تو بسی طعنه چون تیر و کمانم زدند شعله به جانم زدند
******
یک اربعین یاحسین رنج و بلا دیده ام
کوفه و شام بلا ، جور و جفا دیده ام
ثانیه در ثانیه درد و غم و غصه بود
جمع عزا در عزا ، بعد عزا دیده ام
هر نفسی غصه ای بر جگرم می نشست
سایه ی داغ عزا روی سرم می نشست
دشت غم و بی کسی ، خار مغیلان به پا
حلقه ی خونابه در چشم ترم می نشست
یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند
******
یک اربعین یاحسین زیر عزا خم شدم
همدم خون جگر در صف ماتم شدم
در دل غربت اسیر ، بی کس و بی آشنا
سایه نشین عزا ، آینه ی غم شدم
دیده من خود به خود ، تا به
- چهارشنبه
- 2
- آبان
- 1397
- ساعت
- 17:21
- نوشته شده توسط
- محمدرضا سروری