مدایح و مراثی امام حسین

مرتب سازی براساس
 علی اکبر لطیفیان

مدح و مناجات امام حسین (ع) -( بال فرشته که خاک پای حسین است ) * علی اکبر لطیفیان

9911
1

مدح و مناجات امام حسین (ع) -( بال  فرشته که خاک پای حسین است ) بال فرشته که خاک پای حسین است
فرش حسینیۀ عزای حسین است
فاطمه دنبالش هست صبح قیامت
هر که به دنبال دسته های حسین است
شعر من و تو که افتخار ندارد
تا که خدا مرثیه سرای حسین است
رحمت زهرا برای این که ببارد
منتظر گریه ای برای حسین است
در دل مردم چه هست کار نداریم
در دل ما که برو بیای حسین است
دست به سمت کسی دراز نکردیم
هر دو جهان دست ما گدای حسین است
گندم شهر حسین روزی ما شد
باز سر سفره ها غذای حسین است
قیمت اشکِ برای خون خدا هست
دست همان کس که خون بهای حسین است
پرچم کربلا همیشه بلند است
حافظ پرچم اگر خدای حسین است
هر چه که ما خواستیم فاطمه داده
آن چه فقط مانده کربلای حسین است
علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 17
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 11:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

هر که مرا به روضه تو راه داده است *

3659
2

هر که مرا به روضه تو راه داده است هر که مرا به روضه تو راه داده است

تاج محبت تو به فرقم نهاده است

از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما

تصویری از عزای محرم فتاده است

دست کم از شهید ندارد به محضرت

هر کس که پای پرچم تو ایستاده است

همچون رعیت تو کسی سر بلند نیست

ذاتاً غلام عشق تو ارباب زاده است

بی گریه بر تو هر که نفس می کشد دمی

انگار زندگی هخود از دست داده است

احسان محسنی فر

  • سه شنبه
  • 17
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری در مصیبت امام شهیدان حضرت اباعبدلله *

4520
1

شعری در مصیبت امام شهیدان حضرت اباعبدلله مگر بكرببلا آب قيمت جان بود

كه از عطش به فلك ناله يتيمان بود

كفن دريغ مگر بود بهر شاه شهيد

كه تا سه روز تنش روي خاك عريان بود

به زير سايه چتر زر ابن سعد لعين

عزيز فاطمه در آفتاب سوزان بود

زكينه فرقه بي آبرو زدند آتش

سرادقيكه در او جبرئيل دربان بود

بروي نعش علي اكبر جوان ليلا

چون موي خويشتن آشفته و پريشان بود

گلوي جمله تر از آب خوشگوار فرات

بحلق خشك علي اصغر آب پيكان بود

ز آب و نان همه سيرو ز كربلا تا شام

سكينه تشنه آب و گرسنه نان بود

سپاه شام سراسر سوار بر مركب

پياده عابد بيمار زار و نالان بود

به شام جمله خلايق بخواب خوش همه شب

ز شام تا بسحر زينب اندر افغان بود

نهاد خولي بي د

  • سه شنبه
  • 17
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر اتمام حجت امام حسین با کوفیان *

4389
2

شعر اتمام حجت امام حسین با کوفیان در دشت كين چو پا شه دين در ركاب كرد

ز اشك ملك بساط فلك را خراب كرد

سلطان دين بخانه زين چون گرفت جاي

گفتي مكان ببرج اسد آفتاب كرد

آورد چون سمند بجولان سپهر گفت

قصد هلاك خيل عدو بو تراب كرد

چون ذو الفقار شير خدا از ميان كشيد

شير فلك ز صولت او زهره آب كرد

آمد كنار معركه لب خشك و ديده تر

با آن گروه كفر شعار اين خطاب كرد

كاي قوم من مگرنه حسينم كه جبرئيل

از كائنات خدمت من انتخاب كرد

جدم مگر نه احمد و بابم نه حيدر است

كان مه دو نيم كرده و او فتح باب كرد

من آن نيم كه از غم يكتار موي من

زهرا مدام گريه بسان سحاب كرد

تقصير من چه و گنهم چيست اي گروه

كه امروز تشنگي جگرم را كباب كرد

رحمي ك

  • سه شنبه
  • 17
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 17:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

تو اي آهن كه خود را آلت جور و جفا كردي *

4954
2

تو اي آهن كه خود را آلت جور و جفا كردي تو اي آهن كه خود را آلت جور و جفا كردي

نكردي هيچگه جوري كه در دشت بلا كردي

ز حرف اولت اي آهن آه آمد پديد از آن

كه عالم را سياه از ناله خير النساء كردي

حروفت بانوا آمد مقابل زانكه عالم را

ز قتل بينوايان تا قيامت در نوا كردي

سوا گشتي تو تا از سنگ اي سنگين دل از جورت

بجاي اشك خون جاري ز چشم ما سوا كردي

شدي گه خنجر و در دست شمر دون نمودي جاي

بده ضربت جدا راس حسين را از قفا كردي

گهي شمشير كين گشتي و كردي چارده جا شق

سر شاهي كه جا هر دم بدوش مصطفي كردي

گهي گشتي سنان و با سنان همدست گرديدي

دم مردن به پهلوي حسين تا سينه جا كردي

نمودي خويش را گه نعل از ضرب سم مركب

تن فرزند زهرا را بسان ت

  • سه شنبه
  • 17
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 17:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

متن شعر در مدح و شهادت امام حسین (ع) -( اين چشمها جز تو براي هيچ كس نيست) * موسی علیمرادی

3614
1

متن شعر در مدح و شهادت امام حسین (ع) -( اين چشمها جز تو براي هيچ كس نيست) اين چشمها جز تو براي هيچ كس نيست
جز ماه در اين بركه جاي هيچ كس نيست

در آسمان تو فقط پرواز زيباست
چون در سرم جزتو هواي هيچكس نيست

چشم انتظارم لحظه مرگم بيايي
اين چشم جزتوجاي پاي هيچ كس نيست

هر شب ملائك بر مقامم قبطه خوردند
اين نوكري جز ما براي هيچ كس نيست

اين قلبها اقا سراي توست اما
قلب تو جز زينب سذاي هيچ كس نيست

كي گفته زينب بر اسارت مبتلا شد ؟
او جز تو اقا مبتلاي هيچ كس نيست

موسي عليمرادي

  • سه شنبه
  • 17
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 18:54
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 جابر عابدی

اشعار شور واحد امام حسین(ع) -( یه عمریه رو زدم فقط به ارباب حسین ) * جابر عابدی

39

اشعار شور واحد امام حسین(ع) -( یه عمریه رو زدم فقط به ارباب حسین ) یه عمریه رو زدم فقط به ارباب حسین

پا روضه زانو زدم فقط به ارباب حسین

تو موج عشق و صفا، طوفان درد و بلا

همیشه پهلو زدم فقط به ارباب حسین

امیری مولا، مولا، ثارالله

نباشته جایی برم منم شدم نوکرش

گرفته دست منو، شدم گدای درش

زهرا دعا گوم شده، توان بازوم شده

گریه کنم، سینه زن، برا غریب مادرش

امیری مولا، مولا، ثارالله

نفس نفس یا حسین دمامه ذکرمه

شبای هیئت فقط، حرم حرم فکرمه

از این همه شور و حال، به سینه دارم مدال

جون دادن پا ضریح، آرزوی بکرمه

امیری مولا، مولا، ثارالله

تُو عاشقی اولم، تا دلبرم ساقیه

سری تو سرها دارم تا سرورم ساقیه

زندگیمه از عطاش، نبر یه نیمه نگاش

خدا رو شکر می کنم ب

  • یکشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 08:12
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

یک قطره اشک را به دو عالم نمی دهم * محمد مهدی عبدالهی

2557
2

یک قطره اشک را به دو عالم نمی دهم یا حسین:

یک قطره اشک را به دو عالم نمی دهم

از لطف فاطمه شده هر قطره اش روان

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

سر زنده ام از عشقِ حسین ثارالله * محمد مهدی عبدالهی

2146
6

سر زنده ام از عشقِ حسین ثارالله یاحسین

سر زنده ام از عشقِ حسین ثارالله

همناله زینبت کشم از دل، آه

تا روز جزا ناله برآرم،آری

لا یومَ کَیومِکَ اباعبدالله

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب

همه عمر تو محرم بود *

3476

همه عمر تو محرم بود شعر بسیار زیبا و سروده شاعر ارزشمند آقای یوسف رحیمی برای محرم

همه عمر تو محرم بود

امشب از آسمان چشمانت

دسته دسته ستاره مي چينم

در غزل گريه‌ي زلالت آه

سرخي چارپاره مي بينم

زخمهاي دل غريبت را

مرهم و التيام آوردم

باز از محضر رسول الله

به حضورت سلام آوردم

در شب تار تيره فهمي ها

روشني را دوباره آوردي

آسمان را کسي نمي فهميد

تا که با خود ستاره آوردي

ساحت مستجاب سجاده!

بندگي را تو يادمان دادي

دل ما شد اسير چشمانت

دلمان را به آسمان دادي

آيه آيه پيام عاشورا

در احاديث روشنت گل کرد

امتداد قيام عاشورا

در تب اشک و شيونت گل کرد

دم به دم در فرات چشمانت

ماتم کربلا مجسم بود

چشمه تو لحظه

  • پنج شنبه
  • 20
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:13
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

غزل مرثیه شهادت *

3952

غزل مرثیه شهادت غزل مرثیه شهادت
این اهل کوفه رشته ی پیمان بریده اند
شمشیرهای خویش به رویت کشیده اند
اینجا مدینه نیست ولی شهر کینه است
اینجا سقیفه ی دگری آفریده اند

دیروز دست بیعتشان را فروختند
امروز تازیانه وخنجر خریده اند
در تار وپودشان نمک سفره ی علیست
اما برای قتل تو سبقت گزیده اند
کوفه میا که قافله ی سم اسبها
در انتظار پیکر ازهم دریده اند
اینجا تنورها همه خاموش ومنتظر
در انتظار یک سر از تن بریده اند
لعنت به چشم های حریص ومریضشان
انگار گوشواره ومعجر ندیده اند

  • یکشنبه
  • 23
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 07:35
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

شور عشق *

2833

شور عشق شور عشق
دلخوشم من چون گداي اين درم
هم گداي فاطمه هم حيدرم
سوي اين در هست دائم دست من
نيست حاجت بر سراي ديگرم

آبرويم از در اين خانه است
زين سبب از خلق عالم برترم
تا که آيد نام زيباي حسين (ع)
اشک آيد از دو چشمان ترم
روضه‌هايش چون به گوشم مي‌رسد
مي‌زند بر سينه و دل آزرم
کاش مي‌شد کربلا باشم شبي
تا به برگيرم مزار دلبرم
ياد دارم کودکي بودم ولي
شور عشقي بود دائم در سرم
تا که آيام محرم مي‌رسيد
مي‌نمودم رخت ماتم در برم
ياد دارم مانده در گوشم هنوز
گريه‌هاي بي صداي مادرم
اينچنين مي‌گفت با صد شور و شين
من فداي کام عطشان حسين (ع)
حامد کاظمی

  • دوشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

عاشق راستین *

2360

عاشق راستین عاشق راستین

كیست عاشق آن كه تا پروانه سان پروا كند
جاى در آتش ز شوق شمع، بى پروا كند
كیست عاشق در جهان چون سرور آزادگان
كو به خون پاك خود اسلام را احیا كند

كیست عاشق آن كه با ایثار اكبر چون خلیل‏
راز عشق بى نشان را در جهان افشا كند
كیست عاشق آن كه از دریا برآید خشك لب‏
وز غم طفلان ز غیرت دیده را دریا كند
جان به قربان علمدارى كه گر دستش فتاد
درگه اعجاز، چون موسى ید بیضا كند
دست عباس دلاور گشت در میدان قلم
تا بدان طومار مردى را به خون امضا كند
در شمار چاكرانش گر در آید «افتخار»
فخرها بر شهر یاران همه دنیا كند

سید جلال الدین میرآفتابى «افتخار

  • دوشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 15:42
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

شیعه نامه (محمدرضا آقاسى) *

2696

شیعه نامه (محمدرضا آقاسى) محمدرضا آقاسى

شيعه بايد آبها را گل كند
خط سوم را به خون كامل كند
خط سوم خط سرخ اولياست
كربلا بارزترين منظور ماست

شيعه يعنى تشنه جام بلا
شيعگى يعنى قيام كربلا
شيعه يعنى بازتاب آسمان
بر سر نى جلوه رنگين كمان
از لب نى بشنوم صوت تو را
صوت‏«انى لا ارى الموت‏»تو را
شيعه يعنى امتزاج ناز و نور
شيعه يعنى راس خونين در تنور
شيعه يعنى هفت وادى اضطراب
شيعه يعنى تشنگى در شط آب

از مثنوى بلند«شيعه ‏نامه‏»محمدرضا آقاسى

  • دوشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

صلي الله علي الباکين علي الحسين *

3711

صلي الله علي الباکين علي الحسين صلي الله علي الباکين علي الحسين

شميم عاطفه در کوچه ها رها شده است

دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است

وزيده در همه جا عطر سيب حضرت عشق

قسم به ساحت گريه قسم به ساحت عشق

دوباره شوق حرم تا خدا دلم را برد

به عرش روشن کرب و بلا دلم را برد

دوباره ماه محرم، رسيده ماه عزا

غروب غربت جانکاه سيدالشهدا

صدا صداي قديمي طبل و زنجير است

فضا فضاي صميمي ولي چه دلگير است

خروش ناله‌ي حيّ علي العزا در راه

دوباره قافله‌ي روضه هاي ثارالله

برات گريه دوباره به چشممان دادند

به ما حسينيه‌ي‌ گريه را نشان دادند

حسينيه است؟ نه، خيمه؟ نه، کربلا اينجاست

مزار خون خدا في قلوب من والاست

محرم آمده آقا صدايمان کردي

  • جمعه
  • 5
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

السلام عليک يا ابا عبدالله الحسين (ع) *

5414

السلام عليک يا ابا عبدالله الحسين (ع) السلام عليک يا ابا عبدالله الحسين (ع)

در هر مصيبت و محني فَابکِ لِلحُسَين

در هر عزاي دل شکني فَابکِ لِلحُسَين

در خيمه‌ي مراثي و اندوه اهل بيت

قبل از شروع هر سخني فَابکِ لِلحُسَين

در مکتب ارادت ابن شبيب ها

هم ناله با أبا الحسني فَابکِ لِلحُسَين

إن کُنتَ باکياً لِمُصابٍ کَالأنبياء

فِي الإبتلاءِ و الحَزن ِ فَابکِ لِلحُسَين

شب هاي جمعه مثل ملائک ميان عرش

با بوي سيب پيرهني فَابکِ لِلحُسَين

در تند باد حادثه اي گر کبود شد

بال نحيف ياسمني فَابکِ لِلحُسَين

ديدي اگر ميان هياهوي تشنگي

طفلي و لب به هم زدني! فَابکِ لِلحُسَين

لب تشنه جان سپرد اگر عاشقي غريب

يا روي خاک ماند تني فَابکِ لِلحُسَ

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 04:12
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

حسین ع *

3426
0

حسین ع حسین ع

زندگی کائنات، بسته به موی حسین
زائر بیت خداست، زائر کوی حسین
زخم جبینش زند، خنده به سنگ بلا
خون جبین می‌شود، آب وضوی حسین

چشمۀ زخم تنش، چشمۀ فیض خداست
آب بقا را بقاست خون گلوی حسین
تیر بلا، شمع دل، مهر جبین، سنگ دوست
روز ازل، خون گرفت آب ز روی حسین
بذل کند همچنان میوۀ مهر و وفا
هر چه پَراند عدو، سنگ به سوی حسین
آب بقا خورده آب از دو لب خشک او
خضر بوَد تا ابد تشنۀ جوی حسین
حنجر خشک حسین، تشنۀ جام الست
مجلسیان الست، مست سبوی حسین
مصحف زهرا کجا؟ سم ستوران کجا؟
پنجۀ قاتل کجا؟ طرۀ موی حسین
موهبت ذات هوست، لطف و عنایات اوست
«میثم» اگر می‌شود، مرثیه‌گوی حسین

غلامرضا سازگار

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 10:06
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

مصباح هدی *

3450
2

مصباح هدی  مصباح هدی

دل بشکستۀ من، کرب و بلای تو بُوَد
غرض از خلقت من گریه برای تو بُوَد
به تو و آبرویت، نزد خداوند قسم
که همه آبرویم اشک عزای تو بود

ای که در حق تو گفتند «قتیل‌العَبَرات»
اشک ما قطره‌ای از بحر عطای تو بود
به دعایی که لب تشنه به مقتل، خواندی
هر که گرید به تو، مرهون دعای تو بود
جز تو مصباح هدا، کیست؟که مصباح هدا
سر خونینِ بریده ز قفای تو بود
مرهم زخم تو در گریۀ پیوستۀ ماست
چون نگرییم؟ که این گریه دوای تو بود
اولین گریه‌کنِ تو، پدر ما، آدم
اولین نوحه‌سرای تو، خدای تو بُوَد
در حرم، دور حرم گشته وگفتیم حسین
به خدا کعبۀ ما، صحن و سرای تو بود
جان حجاج به قربان تو و حج تو باد
ای که عباس، ذبیحی

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 10:15
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

اشعار مرحوم آغاسی (محرم) -(محرم ماه الفت با جنون است) *

9108
6

اشعار مرحوم آغاسی (محرم)   -(محرم ماه الفت با جنون است) اشعار مرحوم آغاسی (محرم)

محرم ماه الفت با جنون است

چراغ کوچه هايش بوي خون است

محرم حرمت خون است و خنجر

تلاطم مي کند حنجربه حنجر

دل من فدای دو دست اباالفضل

به قربان چشمان مست اباالفضل

ربود از همه ساقیان گوی سبقت

به چوگان دل ناز شست اباالفضل

غم ِ زهرا مرا سوز درون داد

دم ِ حيدر به من شور جنون داد

حسين آمد به زخم دل نمک ريخت

مرا با شور عاشورا در آميخت

مرا سودای زینب در به در کرد

نصیبم جرعه ای خون جگر کرد

ز فرط تشنگي بي تاب گشتم

عطش ديدم ز خجلت آب گشتم

چه ها گويم ز مَشک تيرخورده

ز دست ساقي شمشير خورده

به خاک افتاد مشک از دست ساقي

دو عالم پر شد از بوي اقاقي

مشامم پر شد از داغ ش

  • دوشنبه
  • 22
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 15:15
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اتفاقات تازه اي افتاد! (محرم) -( در نگاهت فروغ توحيد است ) * یوسف رحیمی

3108

اتفاقات تازه اي افتاد! (محرم)  -( در نگاهت فروغ توحيد است ) اتفاقات تازه اي افتاد!
فراز اول: روشناي اميد
در نگاهت فروغ توحيد است
چشم هايت دو چشمه خورشيد است
هر نگاه پر از صلابت تو
در حرم روشناي اميد است
با تماشاي قامتت، ارباب
پدرت را کنار خود ديده است
کوه عزم و اراده اي قاسم!
در دلت شور عشق، جاويد است
نورِ حُسن و حماسه‌ي مولا
بر قد و قامت تو تابيده ست
دمي از رخ نقاب را بردار
پرده‌ي آفتاب را بردار
فراز دوم : حماسه طوفان
مشق کردي خروش ايمان را
اين شکوه بدون پايان را
آفريدي ميانه‌ي ميدان
رزم مولايي نمايان را
پسر تکسوار صبح جمل
زير و رو کرده اي تو ميدان را
صد چو أزرق غبار يک قدمت
بنگر اين لشکر گريزان را
تيغ اگر بر کشي شبيه عمو
به لجام آوري تو طوفان را
قامت

  • دوشنبه
  • 22
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

اشعار و مدایح امام حسین(ع) -( دل پیرا پر زده برات حسین ) * جعفر رسول زاده

37

اشعار و مدایح امام حسین(ع) -( دل پیرا پر زده برات حسین ) دل پیرا پر زده برات حسین
جوونا جوونی شون فدات حسین
همه ذرات عالم می دونن
که خدا هم می زنه صدات حسین
تار زلف اکبرت ی لب خشک اصغرت
ادب برادرت
یاثارالله وبن ثاره
شهیدی که جان نثاری می کنه
عاشقی که حق رو یاری می کنه
هر کی برقی زنگاهت می گیره
سینه رو آیینه کاری می کنه
یارانت خدای ان ی خوبا کربلایی ان
عاشقا فدایی ان
یاثارالله وبن ثاره
پدرا هیئتی و اهل غمت
مادرا کنیز بزم ماتمت
خودمون تموم سال منتظریم
که بشیم مشکی پوش محرمت
اشکامون که بی ریاست ی روزی دلهای ماست
عمرما این گریه هاست
یاثارالله وبن ثاره
بین اون دلا که بی صدا شکست
بهترین دلا تو کربلا شکست
تا سر تو را به نیزه ها زدند
ستون خیمه انبیا شکست
وا

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

و سيعلم الذين ظلموا أيّ منقلب ينقلبون *

4886
3

و سيعلم الذين ظلموا أيّ منقلب ينقلبون و سيعلم الذين ظلموا أيّ منقلب ينقلبون

در اين غروب غريبي ببين کواکب را

به نيزه ها سر زخميّ نجم ثاقب را

بخوان به لحن حروف مقطعه امشب

حديث غربت زينب، بخوان مصائب را

چرا عزيز دلم «هَل أتَي» نمي خواني

ببار جرعه اي از کوثر مناقب را

بخوان «وَلِيُّکُمُ الله» را پناه حرم

بگو حکايت اين مردمان غاصب را

براي تسليت خاطر «ذَوِي القُربَي»

ز تازيانه و سيلي ببين مواهب را

بخوان «لِيُذهِبَ عَنکُم» شکوه غيرت من

که دور سازي از اين کاروان اجانب را

مسيح خستة من ندبة أنا العطشان

به خون نشانده دل بيقرار راهب را

لب مقدس قرآن و خيزران بوسه!

و «أم حَسِبتَ» بخوان اين همه عجائب را

بيا شبي به خرابه بياوري با

  • چهارشنبه
  • 1
  • دی
  • 1389
  • ساعت
  • 16:09
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

بیا ناله کنیم...-(سوگ خورشید رسیده است بیا ناله کنیم) *

2185
1

بیا ناله کنیم...-(سوگ خورشید رسیده است بیا ناله کنیم) بیا ناله کنیم...

سوگ خورشید رسیده است بیا ناله کنیم

چو محرم بدمیده است بیا ناله کنیم

همچو داغ جگر اصغر شش ماهه او

هیچ انسان نشنیده است بیا ناله کنیم

مانده در شک رخ خورشید که ظهر دهم است

ز جهان رنگ پریده است بیا ناله کنیم

زینبا دل نیریدی ز برادر ز امام

شمر حنجر ببریده است بیا ناله کنیم

وای آن دختر کوچک به تمنای پدر

دور این خیمه دویده است بیا ناله کنیم

زینبت ام مصائب شده است

قد این یار خمیده است بیا ناله کنیم

شام هجر و سفر شام ؛ محرم و صفر

کس چنین اسیر ندیده است بیا ناله کنیم

من اسیرم به دل بحر تو کشتی نجات

شرم بر صورت و دیده است بیا ناله کنیم

کربلا کاش بخوانی همه را یا مولا

اش

  • چهارشنبه
  • 8
  • دی
  • 1389
  • ساعت
  • 10:47
  • نوشته شده توسط
  • محمود رفیعی وردنجانی
ادامه مطلب

اشعار و مدایح امام حسین (ع) -( کی می دونه که تو دلم از عشق تو چی می گبره ) * جعفر رسول زاده

244

اشعار و مدایح امام حسین (ع) -( کی می دونه که تو دلم از عشق تو چی می گبره ) کی می دونه که تو دلم از عشق تو چی می گبره
تو حرفای شنیدنی عشقت کلام آخره
دل ها طلسمت - قربون اسمت
مولاحسین مولاحسین
خدا می خواست با تو باشم محرمو نشونه کرد
هرجا کسی یه روضه خوند دلم تو رو بهونه کرد
گریه مجاله ی یه شور و حاله
مولاحسین مولاحسین
زیارت دلم قبول از اینجا تا صحن و سرات
صدام کنی نگام کنی پر می کشه دلم برات
کربلا ماهه ی توشه راهه
مولاحسین مولاحسین
خیمه های عشق تو روبوسه زدن لیاقته
مشکی پوشیدن هنرسینه زدن سعادته
عزات بهشته - خدا نوشته
مولاحسین مولاحسین
شاعر : جعفر رسول زاده

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 07:11
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

(یاحسین):من اگر گریه برایت نکنم می میرم * محمد مهدی عبدالهی

8318
62

(یاحسین):من اگر گریه برایت نکنم می میرم من اگر گریه برایت نکنم می میرم

وضع من را به خدا روضه تو سامان داد

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • جمعه
  • 14
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:35
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 جابر عابدی

اشعار شور واحد امام حسین (ع) -( بیقرارم، تب و تابمه شب و روز غمت ) * جابر عابدی

37

اشعار شور واحد امام حسین (ع) -( بیقرارم، تب و تابمه شب و روز غمت ) بیقرارم، تب و تابمه شب و روز غمت

بیقرارم، آتیش به جونم زده ماتمت

بیقرارم، بعد از تو رو دوشمه عَلمت

کاروونِ بی تو سالاری نداره برادرم

چه جوری از من گرفتنت ای غریب مادرم

این تو رو نیزه باشی به خدا نمیشه باورم

یابن الزهرا یا اخا یا اخا یا ثارالله

بیقرارم، جلو چشمامه صحنهی گودال

بیقرارم، ازم نمونده حتی پر و بال

بیقرارم، تو نگاه نامحرمام پا مال

دردم از همسفری با ساربون و این نامرداس

حجم مصیبتت تو صورت زینبت خوب پیداس

میبرندمون کوفه و شام اما دلم کربلاس

یابن الزهرا یا اخا یا اخا یا ثارالله

بیقرارم، نالههامه بی رحمی مردم

بیقرارم، با تنهائیها دارم تلاطم

بیقرارم، تو رو کشتن واسه یه مشت

  • یکشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 05:01
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار شور واحد امام حسین (ع) -( محرّم ، یعنی گریه زیر پرچم ) * عباس شاکری

5694
5

اشعار شور واحد امام حسین (ع) -( محرّم ، یعنی گریه زیر پرچم ) محرّم ، یعنی گریه زیر پرچم
محرّم ، یعنی آه و سوز و ماتم
محرّم ، یعنی شعر محتشم
محرّم ، یعنی نوکری هر سال
محرّم ، یعنی جسم توی گودال
محرّم ، یعنی دستای قلم
روی دیوار زدند بازم کتیبه
که ماه ماتم شیب الخضیبه
صدای مادری پیچیده انگار
میگه مردم حسین من غریبه
حسین جانم حسین جانم حسین جان
********
محرّم ، یعنی خیمه های روضه
محرّم ، یعنی بوی چای روضه
محرّم ، یعنی بوی کربلا
محرّم ، یعنی غصه های زینب
محرّم ، یعنی جسم زیر مرکب
محرّم ، یعنی آخر عزا
محرّم را همیشه قدر بدانید
شب هشتم که می آید بخوانید
جوانان بنی هاشم بیائید
علی را بر در خیمه رسانید
حسین جانم حسین جانم حسین جان
********
رقیه - بی بی اسم تو چه

  • یکشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 05:05
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شعری زیبا برای روضه های محرم - (ای که نه ارباب من پادشاه عالمی) *

4225
1

شعری زیبا برای روضه های محرم - (ای که نه ارباب من پادشاه عالمی) ای که نه ارباب من پادشاه عالمی

یا حسین بعد ازخدا باخبراز حالمی

ذکرمن شده همین ای حسین اربابمی

آشکارا گویمت مونس ودلدارمی

درصف د لدادگان یا حسین راهم بده

اذن نوکری برآن هاشمی ماهم بده

ازخم دیوانگی همچو نی، نایم بده

چون غلام خانگی در حرم جایم بده

کاش ومیشد یک (نفس )تا خدا بالا روم

من طواف گنبددخترمولا روم

  • پنج شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب

اشعار شور واحد امام حسین (ع) -( بار دیگه انگار ، شد سینه ها مضطر ) * عباس شاکری

40

اشعار شور واحد امام حسین (ع) -( بار دیگه انگار ، شد سینه ها مضطر ) بار دیگه انگار ، شد سینه ها مضطر

شکر خدا بازم ، شد دیده هامون تر

گاهی میگیم زهرا ، گاهی میگیم حیدر

از این ندیدم من سعادتی دیگه بالاتر

زهرا ما رو دعوت نمود به روضهی دلبر

مولاحسین جان ای حسین جان ای حسین جانم

ما در یاری دلبر ی هر لحظه جون میدیم

ما عاشقیمونو ، اینجور نشون میدیم

دلهامونو دست ، صاحب زمون میدیم

ما نوکریمونو نشون آقامون میدیم

با یا ابوالفضل ما دو عالم و تکون میدیم

مولاحسین جان ای حسین جان ای حسین جانم

اگه دل ما شد ، دیوونه ی ارباب

اگه ماها هستیم ، تو خونه ی ارباب

اگه شدیم مست ، پیمونهی ارباب

این هست عطای دختر دردونهی ارباب

بی بی رقیه و هستی و ریحونهی ارباب

بی بی رقیه

  • یکشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:58
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار شور امام حسین (ع) -( کرببلا - عرش خدا، با بودنت جنت چرا ) * حسین برزی

35

اشعار شور امام حسین (ع) -( کرببلا - عرش خدا، با بودنت جنت چرا ) کرببلا - عرش خدا، با بودنت جنت چرا

کرببلا - بنگر مرا، شرمنده شد اومد گدا

بده حواله ، جون سه ساله

کربلا میخوام، نگو محاله نگو محاله

ببار بیام ی نگو نمیشه

بزن صدام ی نگو نمیشه

حرم میخوام ی نگو نمیشه

کربلا حرم حرم حرم حرم

کربلا کجا برم برم برم

رحمت حسین - نعمت حسین با تو روم جنت حسین

باشور و شین - ذکر حسین راهی بین الحرمین

میخوام اراده ی بیام تو جاده

مسافرت شم - پای پیاده پای پیاده

نیمه نگات ، آرزومونه

بشیم فدات ، آرزومونه

پائین پات ، آرزومونه

کربلا حرم حرم حرم حرم

کربلا کجا برم برم برم

دلبر علی - محشر علی، شاه نجف حیدر علی

مولا علی - لیلا علی، و لا فتی الا علی

ختم کلومه ی عشق

  • یکشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 07:08
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد