شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس
 جواد حیدری

شعری در فراق امام زمان(عج) -( صدای آمدنت را به گوش ما برسان ) * جواد حیدری

5088
5

شعری در فراق امام زمان(عج) -( صدای آمدنت را به گوش ما برسان ) صدای آمدنت را به گوش ما برسان
زمان غیبت خود را به انتها برسان
نگاه نافذ خود را بر این گدا انداز
برای درد نهفته کمی دوا برسان
اگرچه بهر ظهورت نکرده ام کاری
بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان
به صبح جمعه موعود زائرم فرما
به خاکبوسی روز فرج مرا برسان
برای روز ظهور تو کعبه پا برجاست
بیا سرور دوباره بر آن بنا برسان
کنار تربت زهرا به وقت نافله ات
دعای خویش به یاری این گدا برسان
نوشته ام به وصیت اگر میسر شد
بیا و مرده ما را به کربلا برسان

شاعر : جواد حیدری

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر فراق امام زمان(عج) -( بیا بی تو جهان تنهاست، می دانم که می آیی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

4405
5

شعر فراق امام زمان(عج) -(  بیا بی تو جهان تنهاست، می دانم که می آیی ) بیا بی تو جهان تنهاست، می دانم که می آیی
وجودت مُصلح دنیاست، می دانم که می آیی
بیا ای حجّت حق! با قیام خود، قیامت کن
ظهورت محشر کبراست، می دانم که می آیی
هنوز ای منتقم! از آستان وحی بر گوشت
صدای نالة زهراست، می دانم که می آیی
بسا منکر شده معروف و معروف آمده منکر
ز آثار جهان پیداست، می دانم که می آیی
به چشم اشکبارت، صحنه کرببلا دائم
به قلبت، زخم عاشوراست، می دانم که می آیی
بهایی و نصارا، بابی و صهیون و وهّابی
سراسر جنگشان با ماست، می دانم که می آیی
علم بر دوش عبّاس است تا گردد علمدارت
دلش خون، دیده اش دریاست، می دانم که می آیی
به قرآن و علی سوگند! می بینم به چشم خود
که قرآن و علی تنهاست، می دان

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

شعر فراق امام زمان(عج) -( در آسمان غزل عاشقانه بال زدم ) * سید حمید رضا برقعی

4237
4

شعر فراق امام زمان(عج) -(  در آسمان غزل عاشقانه بال زدم ) در آسمان غزل عاشقانه بال زدم
به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم
در انزوای خودم با تو عالمی دارم
به لطف قول وغزل قید قیل و قال زدم
کتاب حافظم از دست من کلافه شدست
چقدر آمدنت را چقدر فال زدم
غرور کاذب مهتاب ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تورا مثال زدم
غزال من غزلم، محو خط و خال تو شد
چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم
به قدر یک مژه بر هم زدن تورا دیدم
تمام حرف دلم را در این مجال زدم

شاعر : سید حمید رضا برقعی

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود شعر مناجات با امام زمان (عج) -( ای یوسف پیغمبری تو حمد و قدر و کوثری ) * امیر عباسی

2858
1

دانلود شعر مناجات با امام زمان (عج) -( ای یوسف پیغمبری   تو حمد و قدر و کوثری ) ای یوسف پیغمبری تو حمد و قدر و کوثری
گل زهرا و حیدری یا حُجّت بن العسکری
یا حُجّت بن العسکری
******
ای مانده از آل علی نور خدای منجلی
من کمتر از خاکم ولی تو از همه عالم سَری
یا حُجّت بن العسکری
******
روح انسانیّت تویی مایه ی امنیّت تویی
خصم وهّابیت تویی با ذوالفقار حیدری
یا حُجّت بن العسکری
******
تو بحر جود و رحمتی معنای ناب عزّتی
تو حامی این ملّت و دعا گوی این رهبری
یا حُجّت بن العسکری
******
ای یار هر پیر و جوان اشکم ز هجرت شد روان
بیا یا صاحبَ الزّمان ای که به شیعه یاوری
یا حُجّت بن العسکری
******
ما سائلان را کن قبول سُلاله ی پاک رسول
تو ذکر زهرای بتول در بین دیوار و دری
یا حُجّت بن العس

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 03:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود مناجات با امام زمان (عج) به همراه سبک -( به دل داغ فراقت ، به لب شور و نوایی ) * امیر عباسی

3175
5

دانلود مناجات با امام زمان (عج) به همراه سبک -( به دل داغ فراقت ، به لب شور و نوایی ) به دل داغ فراقت ، به لب شور و نوایی
گل نرگس زهرا ، بگو پس تو کجایی؟
تو ای روح خوش عهدی ، به کامم بده شَهدی
یا مهدی یا مهدی
******
منم شب زده ی غم ، تویی صبح سپیدم
جوانی سپری شد ، جمال تو ندیدم
وصال تو بخواهم ، به این روی سیاهم
یا مهدی یا مهدی
******
بیا و ز ِ کرامت ، مرا خاک رَهَت کن
به قُربانگَه رحمت ، فدای نِگَهَت کن
به قربان عطایت ، منم عبد و گدایت
یا مهدی یا مهدی
******
به گلزار امامت ، تویی یاس و تو لاله
ببین غربت ما را ، بیا جان سه ساله
همان دختر بی تاب ، گل پرپر ارباب
یا مهدی یا مهدی
******
دل ِ شب دل ِ ویران ، چه شوری که به پا شد
رقیّه نوحه خوان و ، خرابه کربلا شد
پدر چون تو که دیده؟ ،

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مناجات امام زمان(عج) -( عمرم شـده جان‌کندن در اوج پریشـانی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3288
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( عمرم شـده جان‌کندن در اوج پریشـانی ) عمرم شـده جان‌کندن در اوج پریشـانی
زین کوتهی عمر و زیـن غیبت طولانی
عمـری بـه تمنـایت بـا یـاد قـدم‌هایت
از پـارۀ دل کـردم پیـوسته گـل افشانی
گردیـده سیـه روزم می‌سازم و می‌سوزم
دارم بـه جگـر پنهـان صـد شعلۀ پنهانی
با روی تو در پاییز گیتی‌ست چو فروردین
بی‌تـو همـه جا زنـدان مردم همه زندانی
یا آن که نهان استی خورشید جهان استی
دل می‌بــری از عالـم بــا چهـرۀ نورانی
بـا چشـم خیـال خـود تا یاد رخت کردم
عالم همه جا شد روز حتـی شب ظلمانی
تنها نه همین بلبل در وصف تو می‌خواند
گل‌ها همـه گردیدند مشغول غزل خوانی
ای جانِ جهان‌پرور ای عبد خدا منظـر
بازآی و خدایی کن در کسوت انسـانی
بازآ و مــداوا کــن پیشا

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعری در مدح امام زمان - (مهدی بیا که بی تو ,عالم صفا ندارد) *

19044
56

شعری در مدح امام زمان - (مهدی بیا که بی تو ,عالم صفا ندارد) مهدی بیا که بی تو ,عالم صفا ندارد
بازآ که بی تو خورشید, نور و ضیاء ندارد
مهدی بیا که بی تو, افسرده گشته دلها
در گلشنی که گل نیست, بلبل نوا ندارد
مهدی بیا که بی تو, روزی سیاه داریم
درد فراق رویت, جز تو دوا ندارد
مهدی بیا که طی شد, ایام ما به حسرت
صبر از فراق تا کی, پیمانه جا ندارد
مهدی بیا و بنگر, زهرا در آن میانه
بر لب به جز نوای, مهدی بیا ندارد
مهدی بیا و بنگر, این جمع بینوا را
جز دامن تو حاجت, دستان ما ندارد
مهدی بیا و بنگر, این جمع شیعیان را
با (حیدری) در این جمع, جز تو صفا ندارد
شاعر:مرحوم حاج حسینجان حیدری گرجی

  • جمعه
  • 4
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • جواد حيدري گرجي
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

شعر مناجات امام زمان(عج) -( این جمعه هم نیامدی و گریه سر کنم ) * رضا رسول زاده

1707

شعر مناجات امام زمان(عج) -( این جمعه هم نیامدی و گریه سر کنم ) این جمعه هم نیامدی و گریه سر کنم
باید دوباره بی تو شبم را سحر کنم
آخر نمی شود که فقط کنج خلوتی
زانو بغل ز هجر رخت دیده تر کنم
ا کی برای غربت و تنهایی ات عزیز
ماتم بگیرم و همه را خون جگر کنم
یک بار می شود که دهی رخصتم شبی
من از کنار خیمه ی سبزت گذر کنم
یا که به صحن مسجد سهله ببینمت
یک عمر روشن این دلم از آن نظر کنم
دل کندنم ز غیر تو کار مبارکی ست
خوش آن زمان ز دلبر جز تو حذر کنم
حالا که روضه خوان تو به شش گوشه می شوی
میل سفر به کرب و بلا بیشتر کنم

شاعر : رضا رسول زاده

  • سه شنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم هوای تو دارد خدا کند که بیایی ) *

2463

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم هوای تو دارد خدا کند که بیایی ) دلم هوای تو دارد خدا کند که بیایی
تنم زغم بزداید خئا کند که بیایی
تو که نسیم بهاری یا شفیع قیامت
ز انتظار خمیدم خدا کند که بیایی
تو که صفای دلیف یا طلوع خورشیدی
کدام شمس خدایی خدا کند که بیایی
جوان پیر شد و پیر ودای دهر بگفت
تو ای صاحب الزمان خدا کند که بیایی
هوا ابری و خورشید کمی پیدا بود
دگرم چشم نمانده خدا کند که بیایی
زظلم و ستم عرش به لرزه در آمد
به هواخواهی مظلوم خدا کند که بیایی
شیع ورفیق ودلنواز شیرانی
امین آل پیمبر خدا کند که بیایی
شکست کشتی عشاق و دل هوای تو کرد
دلم شکست بیادت خدا کند که بیایی

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دیشب برای خاطر سقا گرسیتم ) *

1308
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دیشب برای خاطر سقا گرسیتم ) دیشب برای خاطر سقا گرسیتم
بر دستهای پرپر آقا گریستم
با یا حسین های دلم پا گرفته ام
وقتی به زیر خیمه ی مولا گریستم
اشکم چکید روی غزل های تازه ام
آتش گرفت قلب غزل تا گریستم
از صبر بی نهایت زینب دلم شکست
تا دست کم به وسعت دریا گریستم
کم مانده بود تا زغمش کم بیاورم
دیدم تمام آینه ها را گریستم
دختر نشست شام غریبان گرفت و گفت
شمعم،کنار غربت بابا گریستم
زهرا هنوز داغ تو را گریه می کند
زانو زدم برابر زهرا گریستم

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( کم خورده ایم غصه دنیای بی تو را ) * محمد بیابانی

1351

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  کم خورده ایم غصه دنیای بی تو را  ) کم خورده ایم غصه دنیای بی تو را
با اینکه می کشیم نفس های بی تو را
امروز هم بدون تو بر ما گذشت کاش
فکری کنیم غربت فردای بی تو را
شرمنده ایم از اینکه نهادیم روز و شب
بر بستر زمین سر تنهای بی تو را
زخمی که از فراق بر این سینه خورده است
در خود اثر نداد مداوای بی تو را
ما هر چه می کشیم از این بی تو بودن است
با گریه پُر کنیم مگر جای بی تو را
جز در میان روضه و هیات بگو کجا؟
خرجش کنیم دیده دریای بی تو را
خواندیم از زبان تو ای وای مادرم
آتش زدیم روضه زهرای بی تو را

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ای که دریا پیش پایت خاکساری می‌کند، ) *

1210
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ای که دریا پیش پایت خاکساری می‌کند، ) ای که دریا پیش پایت خاکساری می‌کند،
صبر هم در انتظارت بی‌قراری می‌کند
بی‌تو می‌خشکد لبان رود، ای باران عشق
عقد اشک و چشم را نام تو جاری می‌کند
نیست اندر سر هوای هیچ جا جز کوی تو
ناکجا آباد، آن‌جا خانه‌داری می‌کند
در تمام سال‌های دوری من از رُخَت
در حضور غیبتت دل داغداری می‌کند
ای تمام معنی یک رود، اندر یک «کویر»
گر نباشی بی‌تو خشکی حکم جاری می‌کند

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( خوشا به حال گدايي كه منتظر باشد ) * محمد مهدی عبدالهی

1602
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  خوشا به حال گدايي كه منتظر باشد  ) خوشا به حال گدايي كه منتظر باشد
خوشا به سوز و دعايي كه مستمر باشد
به جمعه هاي فراقي كه مي رسند از راه
خوشا به حال دو چشمي كه ديده تر باشد
***
اي منتظران ، بار دگر چمعه رسيده
دلتنگ فرج ، وقت خوش ندبه رسيده
در حسرت آن جمعه ام آخر كه بگويند
خورشيد علي امده ، از كعبه رسيده
***
از دوري يار ، اشك نم نم داريم
از هجر فقط روضه دمادم داريم
اين نيمه تمام باشد آقا اما
تا روز ظهور راه پر خم داريم

شاعر : محمد مهدی عبدالهی

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( خشکیده است در گذرِ روزگارها ) * محمد مهدی سیار

1650

شعر مناجات امام زمان(عج) -( خشکیده است در گذرِ روزگارها ) خشکیده است در گذرِ روزگارها
شور هزار رود در این شوره‏ زار‏ها
بیدار مانده‏ای و تو را خواب دیده‏اند
در بامدادهای مه‏ آلود، دارها
وقت بهار بود ولی باز هم زمین
چرخید بر خلاف قرار و مدارها
بختش سیاه بود، سپیدار و دار شد
تا سهم ما چه باشد از این گیر و دارها
جنگی نمانده‏ است مگر جنگ زرگران
خو کرده دست تیغ به نقش و نگارها
ما مانده‏ ایم و چشم و دلِ رو به قبله‏ ای
ای قبله ی قبیله ی چشم انتظارها

شاعر : محمد مهدی سیار

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( سرد است بی حضور تو حال و هوای ما ) *

1533

شعر مناجات امام زمان(عج) -( سرد است بی حضور تو حال و هوای ما ) سرد است بی حضور تو حال و هوای ما
بغضش گرفته دست قنوت دعای ما
آقای من زمان ظهورت نیامده؟
یا اینکه بی اثر شده آقا بیای ما
وقتی که نیستی بخدا بی حضور تو
هر شب قدم زده غمِ تو پا به پای ما
از زندگی بدون تو خیری ندیده ام
بی تو چه سخت میگذرد روزهای ما
بی اختیار میچکد اشک نگاه ها
اصلا تو را بهانه گرفته صدای ما
ما قلبمان شکست برای حرم؛ بگو ...
آقا چه شد سفارش کرب و بلای ما
اجرا شده توسط حاج سید مهدی میرداماد در شب دوم ماه رمضان91

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلتنگی مرا به تماشا گذاشته است ) *

1685
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلتنگی مرا به تماشا گذاشته است ) دلتنگی مرا به تماشا گذاشته است
اشكی كه روی گونۀ من پا گذاشته است
همزاد با تمامی تنهایی من است
مردی كه سر به دامن صحرا گذاشته است
این كیست این كه غربت چشمان خویش را؟
در كوله‌بار خستگی‌ام جا گذاشته است
این كیست این كه این همه دل‌های تشنه را؟
در خشك سال عاطفه تنها گذاشته است
خورشید چشم اوست كه هر روز هفته را
چشم انتظار مشرق فردا گذاشته است

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( سحر جمعه شده حال پریشان دارم ) *

4206
12

شعر مناجات امام زمان(عج) -( سحر جمعه شده حال پریشان دارم  ) سحر جمعه شده حال پریشان دارم
سینه ی سوخته از آتش هجران دارم
ذکر أینَ الحسن و أینَ حسین ها تا کی ؟
از غم دوری تو،ناله فراوان دارم
بوی پیراهنتان هم به مشامم نرسید!
همه شب تا به سحر چشم به کنعان دارم
چقدَر حوصله آقا به خدا پیر شدم ؟!
در سرم موی سپید و تن لرزان دارم
بی جهت نیست ندیدم رخ زیبای تو را
چون که در دل هوس و لذّت عصیان دارم
با همه تیرگی باطن و امواج گناه
نکشم دست ز دامان تو تا جان دارم
همه ی چشم امیدم به عنایات شماست
با همه لکّه ی عصیان که به دامان دارم
در دلم آرزوی دیدن یک لحظه تو را
در کنار حرم شاه خراسان دارم
جمعه ی آخر سال است و دو دستم خالیست
بده در راه خدا،چشم به احسان دارم
روز و شب

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عح) -( ای جمعه ی نیامده ی روزگارها ) *

1464
3

شعر مناجات امام زمان(عح) -( ای جمعه ی نیامده ی روزگارها  ) ای جمعه ی نیامده ی روزگارها
الغوث و الامان خزان و بهارها
آئینه ی شریف ترین ِ تبارها
خال لب تو کعبه ی دلبر مدارها
خوش به سعادت پسر مهزیارها
حالا که غصه وصله ی ناجور می شود
گیسوی تو بهانه ی منصور می شود
چشمت شعاع مستي انگور می شود
دارد بساط ، شکر خدا جور می شود
نامت شراب کهنه ی بزم خمارها
نام تو خواب از سر پیمانه می برد
هوش و هواس از سر میخانه می برد
آتش به شرط بندی پروانه می برد
دل قرعه را به صرف تماشا نمی برد
آتش بزن به هستی ما تازه کارها
حالا که مِی به دلبریِ ساغر آمده
عطر گل محمدی از قمصر آمده
آقا بیا که کاسه ی صبرم سر آمده
حتی دعای ندبه صدایش در آمده
برگرد ای قرار دل بی قرارها
قدری محل دهید

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( از ماست که تنهایی و مهجهور و غریبی ) *

1389
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -( از ماست که تنهایی و مهجهور و غریبی ) از ماست که تنهایی و مهجهور و غریبی
در دور و برت نیست ز یک یار نصیبی
بیدار نما ! چشم مرا خواب گرفته
غفلت زدگانیم ، بزن نیمه نهیبی
در بستر دردم که نمودند جوابم
درمان تویی وجز تو مرا نیست طبیبی
این عطر خوش توست مرا مست نموده
انگار گل یاسی و یا شاخه ی سیبی
تنها که همین روضه بُوَد مرهم زخمم
یک روضه بخوان از عطش و خدّ تریبی

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( هواي گريه نشسته به چشم تبدارم ) *

1338
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  هواي گريه نشسته به چشم تبدارم ) هواي گريه نشسته به چشم تبدارم
به انتظار نگاهت دوباره ميبارم
چقدر منتظر يك اشاره ات هستم
كه راحتم كني و سر به پات بگذارم
مگر كه حوصله ات سر شده ز نوكرتان
خدا نكرده نگويي هنوز سربارم
دلم خوش است كه كاري كنم براي شما
به انتظار ظهورت دعا شده كارم
گرفتم اينكه مرا هيچ هم نميخواهي
بگو چكار كنم من كه دوستت دارم
به ناله هاي جواني مادرت سوگند
شديد خسته ام از دست اين دل زارم

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( روی گرفته گرچه ازآثار خستگی ست ) *

1072
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( روی گرفته گرچه ازآثار خستگی ست ) روی گرفته گرچه ازآثار خستگی ست
مهتاب پشت ابر نشان خجستگی ست
چشمت به صلح می کشدم ابرویت به جنگ
وقتی که بین لشکریانت دو دستگی ست
می سوزد و به عاشق خود رو نمی دهد
راز عروج شمع همین دل نبستگی ست
مانند کوه های دو زانوی منتظر
گاهی سعادت دو جهان در نشستگی ست
حتی به پاسخ سه سلامت نمی رسم
با اینکه در نماز مسافر شکستگی ست
تالحظه ی ظهور تو شب ها برای ما
مهتاب پشت ابر نشان خجستگی ست‌

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( گفته بودند می آیی به نظر حق دارد ) *

1111

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  گفته بودند می آیی به نظر حق دارد ) گفته بودند می آیی به نظر حق دارد
خود به خود باز شود گر لب در حق دارد
بسکه طعم خبر آمدنت دل چسب است
لب اگرباز نگردد به خبر حق دارد
هر که دیده ست تو را سربه بیابان زده است
اگر از تو نشده سیر سفر حق دارد
یک نفرفاتح دعواست یقینا اما
عشق جنگی ست که درآن دو نفر حق دارد
گاه با دست خودش دوست شود دشمن دوست
چوب،برگردن باریک تبر حق دارد
تو همان قدر به تغییر جهان حق داری
که به تربیت فرزند پدرحق دارد

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( من دل شكسته با نی همه دم زنم كجایی ) *

1324

شعر مناجات امام زمان(عج) -( من دل شكسته با نی همه دم زنم كجایی ) من دل شكسته با نی همه دم زنم كجایی
كه بسوخت بند بندم ز حرارت جدایی
همه شب در این امیدم كه بیایی و نباشد
ظلمات و عشق بازی، شُبهات و بی وفایی
به كجا روم نباشد، گنه و ظلم و شقاوت
تو بیا به محفل ما كه نباشدش عزایی
نتوان هوا گرفتن كه پری نماند و بالی
به خدا مُردم از این غم، گل نرگس تو كجایی

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ای وای بر دلی كه دنیا نمی شناسد ) *

1098

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ای وای بر دلی كه دنیا نمی شناسد ) ای وای بر دلی كه دنیا نمی شناسد
ساحل نمی شناسد ، دریا نمی شناسد
فواره از آسمان بر خاك می نشیند
شاید كه او مثل ما، بالا نمی شناسد
هاجر برای كودك دنبال جرعه ای آب
انگار چشم خیسش، صحرا نمی شناسد
در اوج لذت و خواب، چیزی نمی شناسیم
كودك به وقت شیرش، بابا نمی شناسد
غافل جوانی كه از، راه سعادت گریخت
غافل تر آن كسی كه ، آقا نمی شناسد

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( از چشمه های خشك و شررهای سوخته ) *

1395
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( از چشمه های خشك و شررهای سوخته ) از چشمه های خشك و شررهای سوخته
تا آه سرد و اشك سحرهای سوخته
از شمس های سر به نی آسمان نشین
تا دست و بال خُرد قمرهای سوخته
از حرف سخت مثل فراقت فراری ام
اما تویی تلاوت سرهای سوخته
دارد نشان سبز امید ظهور تو
پس كوچه های غربت و درهای سوخته
همت كن ای نُهم پسر اسمه شفاء
دریاب حال فطرس و پرهای سوخته
نُه سم چشیده منتظر پادزهر تو
آرامش شرار جگرهای سوخته
برگرد از صلیب مسیح نجات بخش!
بر نبش قبر نحس پدرهای سوخته
برگرد تا فراق و غزل های انتظار
گردند شاه بیت خبرهای سوخته

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ندبه خوانيم ترا هر سحر ِ آدينه ) *

2984
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ندبه خوانيم ترا هر سحر ِ آدينه ) ندبه خوانيم ترا هر سحر ِ آدينه
تو كدام آينه اي ؟ صل ِ علي آيينه
تو كدام آينه اي ، اي شرف الشمسِ غريب
كه زد از دوري ديدار ِ تو چشمم پينه
از همه آينه ها چشم رها كرده تري
مي زنند آينه ها سنگِ تو را بر سينه
لوح ِ محفوظ خدا! آينگي كن يك صبح
كه جهان پر شده از آتش و كفر و كينه
در همه آينه ها نام ِ تو را كاشته ايم
ندبه خوانيم تو را هر سحر ِ آدينه

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( غمین مباش برادر! که یار می آید ) * سید محمد غفاری

1906
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -(   غمین مباش برادر! که یار می آید ) غمین مباش برادر! که یار می آید
دلِ نشسته به خون را قرار می آید
مگو ز تیرگی آسمان شب آیین
که صبح از پی شب های تار می آید
سپیده می دمد و آفتاب عالم تاب
به آسمان شب انتظار می آید
مریز اشک فراق از دو دیده چون یعقوب
چرا که یوسف نیکو عذار می آید
امیر قافله گوید که از ره یاری
به دشت حادثه آن تکسوار می آید
بزرگ منجی عالم به دادخواهی ما
به گاه حادثه بی شمار می آید
ز بازوان توانمند او به تارک خصم
لهیب بارقۀ ذوالفقار می آید
خوش آن خجسته پگاهی که با شکستن شب
نهان به دیدۀ ما آشکار می آید

شاعر : سید محمد غفاری

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( یارب که کارها همه گردد به کام ما ) * فیض کاشانی

1631
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -(   یارب که کارها همه گردد به کام ما    ) یارب که کارها همه گردد به کام ما
نور حضور خویش فروزد امام ما
ما بادۀ محبت او نوش کرده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آنکه از این باده زنده شد
ثبت است بر جریدۀ عالم دوام ما
ای باد اگر به کوی امام زمان رسی
زنهار عرضه دار به پیشش پیام ما
گو همتی بدار که مخمور فرقتیم
شاید برآید از می وصل تو کام ما
از اشک در ره تو فشاندیم دانه ها
باشد که مرغ وصل بیفتد به دام ما
«فیضت» به صبح و شام ز جان می کند سلام
پیکی کجاست تا برساند سلام ما؟

شاعر : فیض کاشانی

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم به وسعت دنیا گرفته آقاجان! ) * محمد ناصری

3796
6

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  دلم به وسعت دنیا گرفته آقاجان! ) دلم به وسعت دنیا گرفته آقاجان!
از این زمانه از این جا گرفته آقاجان!
بیا دوای غم و غصه ها تویی مولا
برای توست که دل ها گرفته آقاجان!
میان خشکی این شهر مانده ام عمری
دلم بهانۀ دریا گرفته آقاجان!
کجا جزیرۀ خضراست من نمی دانم
دلم برای همان جا گرفته آقاجان!
هزار سال نگاه شکستۀ زهرا
برای توست که احیا گرفته آقاجان!
از آن زمان که نبودی دلم به نامت بود
عجیب نیست که حالا گرفته آقاجان!
هزار سال گذشته هنوز پنهانی
غریب مانده ام آقا خودت که می دانی

شاعر : محمد ناصری

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( گِلم با خاكتان پیوند خورده است ) * حمید امینی

1671

شعر مناجات امام زمان(عج) -( گِلم با خاكتان پیوند خورده است ) گِلم با خاكتان پیوند خورده است
دلم را خاطرت بد جور برده است
نمانده هیچ جای شك و تردید
خدا من را به دستانت سپرده است
به جرم عشق بازی با تو در شهر
به من صد وصله ی ناجور خورده است
بیا و چاره كن این دردها را
بیا تا وقت داری... تا نمرده است

شاعر : حمید امینی

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد