شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

غزل امام زمان(عج) -( سرد و بي طاقت و يك ريز، دلم مي لرزد ) * الهام عمومی

1594
4

غزل امام زمان(عج) -( سرد و بي طاقت و يك ريز، دلم مي لرزد ) سرد و بي طاقت و يك ريز، دلم مي لرزد
دو قدم مانده به پاييز، دلم مي لرزد
مي رسي، شط نگاهت چه تماشا دارد
موج با موج گلاويز... دلم مي لرزد
بعد مي ميرم و مي ميرم و مي ميرم و باز -
من و يك حسّ غم انگيز، دلم مي لرزد
وَ تو مي آيي و مي آيي و مي آيي و مي...
از صداي نفست نيز دلم مي لرزد
من پر از حرفم و صد مُهر خموشي بر لب
و تو از حنجره لبريز... دلم مي لرزد
وَ اذا زلزلت الارض، وَ مَن كُن فيكون
از تو فرياد كه برخيز... دلم مي لرزد
وَ مرا آن دم با نفخه ي اسرافيلت
كمي آهسته بر انگيز، دلم مي لرزد

شاعر : الهام عمومی

  • شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حمید رمی

غزل امام زمان(عج) -( طبیعت دلم از برکت شما سبز است ) * حمید رمی

2289
2

غزل امام زمان(عج) -( طبیعت دلم از برکت شما سبز است ) طبیعت دلم از برکت شما سبز است
نگاه من به افق های تا خدا سبز است
رسیده ایم به لطف شما به قلّه ی عشق
از ابتدای جهان تا به انتها سبز است
زیاد پرچم و بیرق به پاست در دنیا
ولی فقط و فقط پرچم شما سبز است
به طور قطع مرادم ز سبز ، سبز علسیت
قسم بحق که فقط شال مرتضی سبز است
کسی که پیرو رهبر شده ست با اوییم
نه هرکسی که بگوید شعار ما سبز است
به انتقام علمدار عشق می آیی
ادامه ی علم سرخ کربلا سبز است
صدای سبزترین ماه سال می آید
چرا که بیرق ارباب سرجدا سبز است

شاعر : حمید رمی

  • شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دل گرفته -( دلم گرفته وامشب به یادروی توهستم ) *

1668
7

دل گرفته -( دلم گرفته وامشب به یادروی توهستم ) دلم گرفته وامشب به یادروی توهستم
میان خلوت قلبم به گفتگوی توهستم
اگرچه دیده زارم ندیده ماه جمالت
ولی خوشم که اسیر کمندموی توهستم
نه قوتی که بیایم،نه طاقتی که بمانم
بگیردست مراکه غلام کوی توهستم

شاعر:؟؟؟؟

  • سه شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 08:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دارد بهار میرسد اما بدون تو ) *

2445
4

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دارد بهار میرسد اما بدون تو ) دارد بهار میرسد اما بدون تو
دارد بهار میشود آقا بدون تو
بار دگر بهار و هیاهوی تازگی
بار دگر شکفتن گل ها بدون تو
سال گذشته لحظه ی تحویل سال نو
گفتم چه سود شادی دنیا بدون تو
می بارم از فراق تو اما گذشته است
یک سال از آن قضیه و حالا بدون تو-
عمرم تباه میشود این گوشه از غمت
بر این حیات غم زده مرگا بدون تو
باید دمی به حال دل من نظر کنی
حالی نمانده سینه ی من را بدون تو
حالم خراب میشود اینجا بدون عشق
حالم خراب میشود اینجا بدون تو...

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمان(عج) -( غروب روز سه شنبه دلم هوایی توست ) * هاشم محمدی

14504
25

غزل امام زمان(عج) -( غروب روز سه شنبه دلم هوایی توست ) غروب روز سه شنبه دلم هوایی توست
وَ عاجزانه نگاهش به میزبانی توست
غروب روز سه شنبه دوباره می خوانم
بیاکه لحظه ی امداد آسمانی توست
نظر به حال دلم کن که سرد و خاموش ست
همه امید من آقا به مهربانی توست
دوباره این دل شیدا مسافر راه ست
مسیر عاشقی ام صحن جمکرانی توست
نگاه مرحمت تو مرا بزرگی داد
بیا که شعر و غزل ها همه فدایی توست
بیا و روضه ی کرب و بلا بخوان امشب
بیا که فاطمه مشتاق روضه خوانی توست

شاعر : هاشم محمدی

  • چهارشنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

رباعی امام زمان(عج) -( راهی که به تو ختم نگردید کج است ) *استاد سید هاشم وفایی

1887
4

رباعی امام زمان(عج) -( راهی که به تو ختم نگردید کج است ) راهی که به تو ختم نگردید کج است

بی مرحمت تو کارعالم فلج است
هرسال بدون تو شده طی، ایکاش
امسال بگویند که سال فرج است

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • سه شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( سالی گذشت و نوبت تحویل سالی ست ) * مصطفی هاشمی نسب

2402
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -( سالی گذشت و نوبت تحویل سالی ست ) سالی گذشت و نوبت تحویل سالی ست
اما کنـار سفره هـا جای تو خالی ست
حتّـی میـان تنگ ، مـاهی بی قرارت
گویـا که او هم در پی راه وصـالی ست
بی تو بهـاری هم که می آید مجـاز است
روئیـدن برگ درختـان هم سئـوالی ست
دور از تـو موجـودات محکـوم به نقصنـد
این سیب سرخ هفت سین هم سیب کالی ست
سرسبـزی دشـت و سخـاوتمندی خـاک
از روز میعــاد شمـا تنهـا مثـالی ست
بایـد که از شـوق ظهـورت پـر در آورد
وقتی پریدن تا سمــا محتـاج بالی ست
دیگر دل من طـاقت هجــران نـدارد
طولش نده محبوب من، قلبم سفالی ست
در آینــه تقدیــر من را برمـلا کن
روزی من در سـال نو کرب و بـلا کن

شاعر : مصطفی هاشمی نسب

  • چهارشنبه
  • 6
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمان(عج) -( گریان چو شمع در شب هجران نشسته ام ) * عبدالله الفت

2010
3

غزل امام زمان(عج) -( گریان چو شمع در شب هجران نشسته ام ) گریان چو شمع در شب هجران نشسته ام
چون آسمان ستاره به دامان نشسته ام
چون زلف بی قرار تو از بازی نسیم
هر شب میان جمع پریشان نشسته ام
تا از نگاه گرم تو روشن شود دلم
عمریست همچو آینه حیران نشسته ام
تا چون حباب با تو شود خانه ام خراب
در موج خیز سینه ی طوفان نشسته ام
فارغ ز باغبانم و آسوده از بهار
چون لاله ای به کنج بیابان نشسته ام
از شوق پای بوس تو عمریست بی قرار -
مانند اشک در بن مژگان نشسته ام

شاعر : عبدالله الفت

  • پنج شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمان(عج) -( شهر، از حادثه خالي ست، زمان خوابيده ست ) * خدیجه رحیمی

1692
1

غزل امام زمان(عج) -( شهر، از حادثه خالي ست، زمان خوابيده ست ) شهر، از حادثه خالي ست، زمان خوابيده ست
آن سوي پنجره، حسي نگران خوابيده ست
باغ، آفت زده در هُرم عطش مي سوزد
ابر، بي حوصله و بي هيجان خوابيده ست
شهر بي حادثه خاموش و فراموش شده ست
كوچه در حسرتِ يك صبحِ جوان خوابيده ست
واژه را جرأت فرياد شدن، آيا نيست؟
يك جهان، عربده درحجمِ دهان خوابيده ست!
يك نفر سنگ، در اين بركه نمي اندازد؟
دل من زردتر از برگ خزان خوابيده ست!
كوه، لبريز صدايي ست كه بر خواهد گشت
گر چه امروز فرو بسته زبان خوابيده ست!
اي روايتگرِ باران و پيام آورِ صبح
اسب، زين كن كه جهاني نگران خوابيده ست
باز اي عشق به اين نقطه ي خاموش بتاب
كه بدون تو زمين مرده، زمان خوابيده ست!

شاعر : خدیجه رحی

  • پنج شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمان(عج) -( در انتظار مقدم مهمان هفته ها ) * سودابه مهیجی

1959
4

غزل امام زمان(عج) -( در انتظار مقدم مهمان هفته ها ) در انتظار مقدم مهمان هفته ها
هی چشم دوختیم به پایان هفته ها
هی سرد شد به خاطر او چای روی میز
هی نحس ماند طالع فنجان هفته ها
هر روز فکر خودکشی از غم سقوط کرد
در کوچه ریخت از لب ایوان هفته ها
هر شب امید روز دوباره عذاب شد
در یاس مومنانه ی وجدان هفته ها
بالا بلند! شعله ی رعنا! سری بکش
از آتش نهفته ی در جان هفته ها
دیگر امیدمان به خیابان عمر نیست
باید گذاشت سر به بیابان هفته ها

شاعر : سودابه مهیجی

  • پنج شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمان(ع) -( خدا کند که بهار رسیدنش برسد ) * سعید بیابانکی

1989
4

غزل امام زمان(ع) -( خدا کند که بهار رسیدنش برسد ) خدا کند که بهار رسیدنش برسد
شب تولّد چشمان روشنش برسد
چو گرد بر سر راهش نشسته ام شب و روز
به این امید که دستم به دامنش برسد
هزار دست، پر از خواهشند و گوش به زنگ
که آن انارترین روز چیدنش برسد
چه سال ها که در این دشت، خوشه چین ماندم
که دست خالی شوقم به خرمنش برسد
بر این مشام و بر این جان چه می شود یا رب!
نسیمی از چمنش بویی از تنش برسد؟
خدای من دل چشم انتظار من تا چند -
به دور دست فلک بانگ شیونش برسد؟
چقدر بر لب این جاده منتظر ماندن؟
خدا کند که از آن دور توسنش برسد

شاعر : سعید بیابانکی

  • پنج شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر امام زمان(عج)-مناجات-نوروز -( تحویل شده اگر چه سالم آقا ) *استاد سید هاشم وفایی

3485
1

شعر امام زمان(عج)-مناجات-نوروز -( تحویل شده اگر چه سالم آقا ) تحویل شده اگر چه سالم آقا
از دوری تو شکسته بالم آقا
ای نور دلم، محول احوالم
از هجر رخ تو خسته حالم آقا
***
راهی که به تو ختم نگردید کج است
بی مرحمت تو کار عالم فلج است
هرسال بدون تو شده طی، ای کاش
امسال بگویند که سال فرج است

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

شعر مناجات امام زمان(عج) -( آقا من از این درد فراق تو بریدم ) * امیر فرخنده

2548
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( آقا من از این درد فراق تو بریدم ) آقا من از این درد فراق تو بریدم
یک عمر گذشته ست که روی تو ندیدم
مولای جهان شاه دلی صاحب مائی
موعود گذشت است دعا کن که بیایی
من منتظرم منتظر صبح سپیدی
آن روز که آئی و رود شوم و پلیدی
ای منتقم حضرت زهرا تو کجایی؟
مُردم به خدا از غم این درد جدایی
سالی که رسیده ست بدون تو عذاب است
توهین کنند باز بگویند که خواب است
شاهین پرستان به زمین جای ندارند
آقا تو بیایی همه در فکر فرارند
تا کی بنشیـنـم به هوای تو در اینجا ؟
هی گریه کنم گریه کنم بهر تو آقا
"تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه"
آخر شود از درد فراق تو بمیرم
ترسم که بمیرم و نبینم تو امیرم...
هر جمعه به دیدار شما امیدوارم

  • دوشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( عیدی رسیده است که در آن امید نیست ) * محمد بیابانی

2319
4

شعر امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( عیدی رسیده است که در آن امید نیست ) عیدی رسیده است که در آن امید نیست
صدها بهار هم برسد، بی تو عید نیست
تکراری و شبیه به هم، چون گذشته ها
امسال هم اگر تو نیایی جدید نیست
با جمعه سال آمد و با جمعه می رود
با این حساب آمدنت هم بعید نیست
هربار دوره میکنم این سالنامه را
جز حسرت ظهور تو در سررسید نیست
مارا ببخش اگر دلمان در سیاهی است
یا چشممان ز اشک فراقت سپید نیست
یک روز می رسد که تو از راه می رسی
آن روز قبر مادر تو ناپدید نیست
در خانه ای که مجلس ختم رسول بود
او را زدند... آه... که گفته شهید نیست

شاعر : محمد بیابانی

  • دوشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 07:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج)-فاطمیه -( از دوری ات هر کس دلی غمگین ندارد ) * محمد بیابانی

2337
5

شعر مناجات امام زمان(عج)-فاطمیه -( از دوری ات هر کس دلی غمگین ندارد ) از دوری ات هر کس دلی غمگین ندارد
تنها نه اینکه دل ندارد دین ندارد
این جمعه هم رفت و خبر از تو نیامد
امسال دیگر جمعه بعد از این ندارد
تنها به شوق جمعه های آن وگرنه
اسفندمان شوقی به فروردین ندارد
این سالها که آمدند و بی تو رفتند
آقا بگو دنبالشان نفرین ندارد؟
ای شاه! ما مشتی اسیریم و یتیمیم
جز تو کسی را این دل مسکین ندارد
این چند ساله جامه ی عیدم سیاه است
کاری دلم با جامه رنگین ندارد
پهلوی مادر چهره و بازوی مادر
تا برنگردی دردشان تسکین ندارد
**
دشمن ز کوچ یاس دیگر مطمئن است
دلشوره ای از بابتش گلچین ندارد

شاعر : محمد بیابانی

  • دوشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 07:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( الا که صاحب عزای تمام غم هایی ) * محمد بیابانی

6131
16

شعر امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( الا که صاحب عزای تمام غم هایی ) الا که صاحب عزای تمام غم هایی
دوباره فاطمیه آمده؛ نمی آیی؟
به ما نگاه کن ای ساحل نجات بشر
تو را طلب کند این دیده های دریایی
کجا سیاه، به تن کرده ای غریبانه
کجا به سینه خود می زنی به تنهایی
کجا شبیه علی سر به چاه غم بردی
کجا شبیه علی روضه خوان زهرایی
برای گریه به غم های مادرت آقا
نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی
شنیده ایم که گفتید روضه خوان باشیم
به روی چشم؛ هرآنچه شما بفرمایی
شنیده ایم زمین خورده است مادرتان
در آن دمی که به در خورد ضربه پایی

شاعر : محمد بیابانی

  • دوشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 07:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 احمد ایرانی نسب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( یک عمر دلم لحظه به لحظه نگران است ) * احمد ایرانی نسب

2690
9

شعر مناجات امام زمان(عج) -( یک عمر دلم لحظه به لحظه نگران است      ) یک عمر دلم لحظه به لحظه نگران است
لطفت همــه ی دلخوشی منتظـران است
من سینه سپـر کرده ام آهـوی تو باشم
وقتی پـر مـژگان شمـا تیـرِ کمـان است
یوسف شدنت کـار به دست دل من داد
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
مـا منتظـران پسـر فاطمــه هستیـم
امـا به گمانـم کـه دلش بـا دگـ,ران است
مـا معتکفـان بـر سـر راه تـو نشستیم
برخیـز کـه افطـار شـده وقت اذان است
صـد سال اگـر بعـد وفاتـم تـو بیایـی
این عبد همین بوده و آن عهد همـان است
مـن منتظــرم جمعـه بیایـد و ببینـم
صـد قافلـه سـوی حـرم عشـق روان است

شاعر : احمد ایرانی نسب

  • شنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 جواد حیدری

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم بگرفت تا دور از تو گشتم ) * جواد حیدری

2070
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم بگرفت تا دور از تو گشتم ) دلم بگرفت تا دور از تو گشتم
جدا از راه پرنور تو گشتم
زمانی آشنای درد بودم
شبیه تو بیابانگرد بودم
زمانی حرف من حرف دلت یود
دلم یك گوشه ی ظرف دلت بود
زمانی در پی عصیان نبودم
چنین بیگانه با قرآن نبودم
زمانی نام زهرا زینتم بود
به فكر تو تمام همّتم بود
زمانی آرزویم رنگ خون داشت
نماز و هم وضویم رنگ خون داشت
زمانی همرهان یكرنگ بودند
تورا از خویش راضی مینمودند
لباس خاكی و دربین صحرا
بدنبال تو بودم یابن زهرا
زمانی با دلت همراز بودم
همیشه در پی پرواز بودم
زمانی بود و دیگر رفت از دست
میان میكده پیمانه بشكست
مكن با كم محلی خسته جانم
مشو راضی كه دور از تو بمانم
بیا تا نور تو بر دل بتابد
دل آلوده ام تغییر ی

  • یکشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( جهانِ تشنه کجا بر سراب محتاج است ) *استاد سید هاشم وفایی

1815
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( جهانِ تشنه کجا بر سراب محتاج است ) جهانِ تشنه کجا بر سراب محتاج است
دل کویری عالم به آب محتاج است
هنوز مست تمنای وصل تو نشدست
کسی که مست خود و برشراب محتاج است
بدون عدل تو عالم خراب بیداد است
بیا که بر تو جهانِ خراب محتاج است
به دل نه ذوق حضوری نه شوق دیداری ست
بیا که سینه به یک التهاب محتاج است
ببار ابر بهاری که بهر رویش باغ
به جاری تو هنوز این تراب محتاج است
چه می شود که ز رویت نقاب برگیری
که این جهان به تو ای آفتاب محتاج است
بگیر دست «وفائی» خسته را در حشر
که بر شفاعت روز حساب محتاج است

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • یکشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( اگر کسی بود آن هم تویی تماشایی ) * مسعود اکثیری

2271
4

شعر مناجات امام زمان(عج) -( اگر کسی بود آن هم تویی تماشایی ) اگر کسی بود آن هم تویی تماشایی
بریزد از سر و بارت تمام زیبایی
تویی خلاصه ی هر دلربایی ای دلبر
اگر درست بگویم شبیه زهرایی
جنون گرفتم و حالا کمک کن اسمت را
به خاک تا بنویسم به خط لیلایی
تو دلبری و تو مطلوبی و تو معشوق
منم به عشق تو حیران و مست شیدایی
تویی به حیطه ی سبحان ربی الاعلی
شبیه حضرت جل جلاله والایی
درون هر دل عاشق نهفته یک عشقی
وخوش به حال دل ما تو در دل مایی

شاعر : مسعود اکثیری

  • یکشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار مناجات با امام زمان(عج) با سبک حسن خلج -( ابر بهارم یابن الزهرا ) *

28858
116

اشعار مناجات با امام زمان(عج) با سبک حسن خلج -( ابر بهارم یابن الزهرا  ) ابر بهارم یابن الزهرا
تا کی ببارم یابن الزهرا
ای اخرین مسافر دنیا کجایی
ای یوسف صحرایی زهرا کجایی
شاها نظر به ما کن
لطفی بر این گدا کن
در یک قنون وترت
آقا ما رو دعا کن
یابن الجسن کجایی
دلم هوای دیدنت کرد
یا طلعه الرشیده برگرد
ای روشنی بخش دلم تو آفتابی
کی می شود بی پرده بر دنیا بتابی
یه سر اگه شد آقا بیا به روضه ما
تا از شرار آهت، آتیش بگیره اینجا
همراه خود ای بی قرینه
یه شب ببر ما رو مدینه
شاید مرا یک شب کنار خود نشانی
بالای قبر مادرت روضه بخوانی
روضه از آن جوانی که شد قدش کمانی
هم شد مویش سپید هم رویش ارغوانی

دانلود سبک

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

غزل مناجات با امام زمان(عج) -( از فراقت چشم هایم غرق باران می شود ) * محمد فردوسی

9678
29

غزل مناجات با امام زمان(عج) -( از فراقت چشم هایم غرق باران می شود ) از فراقت چشم هایم غرق باران می شود
عاشق هجران کشیده زود گریان می شود
درد غفلت یک طرف، درد جدایی یک طرف
مشکلاتم یک به یک دارد فراوان می شود
از خودم ناراضی ام از بس که دنیایی شدم
دل اگر شد جای غیر از یار، ویران می شود
داروی این درد بی درمان فقط در دست توست
درد من با بوسه بر پای تو درمان می شود
یابن الزهرا چاره ای کن مرگ دارد می رسد
آفتاب روی تو پس کی نمایان می شود؟
خوش به حال نوکری که پاک و بی آلایش است
این چنین شخصی در آغوش تو مهمان می شود
هر که از فعل حرام و شُبهه دوری می کند
مور هم باشد اگر، روزی سلیمان می شود
سربلند از امتحان عاشقی آید برون
عاشقی که همّت وصلش دو چندان می شود
کوری چشم حسودانی

  • شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 01:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

مناجات با امام زمان(عج) با زبان شعر -( این چنین احساس کردم بین رؤیا بارها ) * محمد فردوسی

3963
14

مناجات با امام زمان(عج) با زبان شعر -( این چنین احساس کردم بین رؤیا بارها ) این چنین احساس کردم بین رؤیا بارها
می زنم بوسه به دست و پایت آقا بارها
خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب
سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها
با چنین وضع وخیم و رو به قبله بودنم
حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها
ای طبیبی که به دنبال مریضت می روی
با وجودی که مرا کردی مداوا بارها ...
... کور بودم که تو را نشناختم ، عیب از من است
شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها
این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش
من ولیکن کرده ام امروز و فردا بارها
چشم پوشی از گناهان معنی اش این است که
با تغافل می کنی با من مدارا بارها
کشتی اُنس مرا طوفان شهوت غرق کرد
ریخته بار مرا در قعر دریا بارها
جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب م

  • شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 01:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مناجات با امام زمان (عج) با گریز به روضه های محرم -( راهی که نیست جانب کویت ضلالت است ) * وحید دکامین

6808
20

مناجات با  امام زمان (عج) با گریز به روضه های محرم -( راهی که نیست جانب کویت ضلالت است ) راهی که نیست جانب کویت ضلالت است
عُمری که صرف غیر توگردد بطالت است
آقـای جمـعـه هـای غــریبـی بیـا ، بیـا
مــا را ز دوری تـو ز یـاران ملامت است
دل همنشین اشک وغم است از فراق تو
این حال عاشق است برون از مقالت است
ترسم ندیده روی تو راهی شوم به خاک
گـویا زمـان وصـل مـن وتو ،قیامت است
در هـر مصـیبت و مَحنی فَـابکِ للحُـسَین
مـا را که نیست کار دگر،این رسالت است
گریه کنـم ز مـاتم اربـاب صبـح وشـام
آن پلک زخمی تـو دلـم را دلالـت است

شاعر : وحید دکامین

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 09:06
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار مناجات امام زمان (عج) -( براى من كه دلم چون غروب پاييز است ) *

2192
2

اشعار مناجات امام زمان (عج) -( براى من كه دلم چون غروب پاييز است ) براى من كه دلم چون غروب پاييز است
صداى گرم تو از دور هم دل‏انگيز است
تو از كدام گلستانى اى هميشه بهار
كه پاى تا سرت از غنچه غنچه گل خيز است
ز بلبلان قفس شادى و ترانه مجوى
كه نغمه‏هاى دل تنگ ناله‏آميز است
به ناز گردش چشمت سخن بگو كه امروز
زبان مدعيان تند و گوشها تيز است
حرير سبز چمن زير گام تو خوش باد
كه پاى من به ركاب سمند پاييز است

  • چهارشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 04:49
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار منجات با امام زماتن(عج) -( دارم تحمل می کنم درد جدایی را ) *

2438
1

اشعار منجات با امام زماتن(عج) -( دارم تحمل می کنم درد جدایی را ) دارم تحمل می کنم درد جدایی را
در ندبه ها سر می دهم مولا کجایی را
در گوشه ی زندان هجران...با خیال وصل
هرشب تصور می کنم صبح رهایی را
دنیای رنگارنگ ما غیر از سیاهی نیست
من با تو معنا می کنم عصرطلایی را
مولا تو باقیمانده ی فیض خداوندی
درسینه ها تثبیت کن عشق خدایی را
از پشت سنگرهای خاکی تا خدا بردی
جمله بلاجویان دشت کربلایی را
از راه می آیی و آوینی...بدون شک
روزی روایت می کند فتح نهایی را
دیگر ندارم تاب دوری بیش از این...برگرد
با بیرق سرخ یل ام البنین برگرد

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

امام زمان(عج)-مناجات -( در جمعه های حسرت دیدار آسمان ) *

2266
4

امام زمان(عج)-مناجات -( در جمعه های حسرت دیدار آسمان ) در جمعه های حسرت دیدار آسمان
هر جمعه کار دل شده الغوثُ الاَمان
این هفته نیز منتظر جمعه مانده ام
چشم انتظار جمعه موعود مهربان
هر صبح جمعه با نوسانات این دلم
می گریم از فراق تو ای ماه بی نشان
بین دعای ندبه به آهنگ انتظار
دارم توقّع فرج صاحب الزّمان
این جمعه نیز درد دلم وا نمی شود
این جمعه هم غروب شد اما چه بی امان
دست دعایمان که به جایی نمی رسد
باید خودش گره بگشاید ز کارمان
حتما اگر وظیفه خود را عمل کنیم
از پشت ابرهای جدایی شود عیان
ترک گناه باشد و انجام واجبات
رمز عبور دیدن روی امام جان

  • سه شنبه
  • 30
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 07:20
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار مناجات امام زمان (عج) -( وقت است که از چهره ی خود پرده گشایی ) * یوسف رحیمی

2385
9

اشعار مناجات امام زمان (عج) -( وقت است که از چهره ی خود پرده گشایی ) وقت است که از چهره ی خود پرده گشایی
«تا با تو بگویم غم شب های جدایی»
اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران
«چون عودم و از سوختنم نیست رهایی»
«من در قفس بال و پر خویش اسیرم»
ای کاش تو یکبار به بالین من آیی
در بنده نوازی و بزرگی تو شک نیست
من خوب نیاموختم آداب گدایی
عمری ست که ما منتظر آمدنت، نه
تو منتظر لحظه ی برگشتن مایی
می خواستم از ماتم دل با تو بگویم
از یاد رود ماتم و دل چون تو بیایی
امشب شده ای زائر آن تربت پنهان؟
یا زائر دلسوخته ی کرب و بلایی
ای پرسشِ بی پاسخِ هر جمعه ی عشّاق
قا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟

شاعر : یوسف رحیمی

  • چهارشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

یابن الحسن -( این دل آلوده ام دلبر نمی خواهد مگر؟! ) * محمد جواد شیرازی

2399
7

یابن الحسن -( این دل آلوده ام دلبر نمی خواهد مگر؟! ) این دل آلوده ام دلبر نمی خواهد مگر؟!
حضرت صاحب زمان نوکر نمی خواهد مگر؟!

بال پرواز مرا سوزاند نارِ معصیت
مرغِ دل تا بامِ دلبر، پر نمی خواهد مگر؟!

غفلت از تو اوج بدبختیِ ما شد ای دریغ
چاره ای این دردِ زجر آور نمی خواهد مگر؟!

راه گم کردم بیا یابن الحسن دستم بگیر
ظلمتِ این سینه پیغمبر نمی خواهد مگر؟!

چند وقتی می شود از زندگی سیرم دگر
نوکرت چیزی ز تو دیگر نمی خواهد، مگر_

_روزیِ یک بار روضه در شبِ جمعه حرم
من یقین دارم‌‌‌... دعا باور نمی خواهد مگر؟!

" إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ..." 1 یعنی دل آلوده ام...
...شعله ای در زیر خاکستر نمی خواهد مگر؟!

خواستم گریه کنم فرمود: "...فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ .

  • یکشنبه
  • 26
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 07:21
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

اشعار امام زمان(عج)-مناجات -( من که با گوشه ای از چشم تو خرسند شوم ) *استاد سید هاشم وفایی

2133
2

اشعار امام زمان(عج)-مناجات -( من که با گوشه ای از چشم تو خرسند شوم ) من که با گوشه ای از چشم تو خرسند شوم
نگهم کن که در این آینه پابند شوم
بی تو درظلمت محض است دلم ای خورشید
با نگاه تو پر از نور خداوند شوم
سبب رنجش تو بوده همه اعمالم
کاش یک دفعه تو را باعث لبخند شوم
بابی انت وامی، ز خدا می خواهم
که فدایی تو با همسر و فرزند شوم
گرچه سخت است ولی با نگه تو بگذار
آنچه در مدح غلامان تو گویند شوم
همه شب اشک فشان گفت «وفایی» ای دوست
کاش مانند همین حرف که گفتند شوم
"دل من پشت سرت کاسۀ آبی شد و ریخت
کی شود پیش قدم های تو اسپند شوم"

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • دوشنبه
  • 27
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 08:52
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد