شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

رباعی مناجاتی امام زمان(عج) ( بر آمدنت جهان تفأل زده است) *

5352
1

رباعی مناجاتی امام زمان(عج) ( بر آمدنت جهان تفأل زده است) بر آمدنت جهان تفأل زده است
خورشید دوباره بر زمین پل زده است
برخیز و بیا که در قدومت، حتّی
پاییز به گیسوی خودش گل زده است
شاعر : زهرا محدثی خراسانی

  • یکشنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر مدح امام زمان (عج)-مید من به عطای بقیة الله است *

4999
-1

شعر مدح امام زمان (عج)-مید من به عطای بقیة الله است امید من به عطای بقیة الله است
هزار جان به فدای بقیة الله است
بگو به حاتم طایی، مناز بر کرمت
هزار چون تو گدای بقیة الله است
حرام باد مرا بی محبتش نفسی
که زندگی به ولای بقیة الله است
دعای منتظران مستجاب خواهد شد
چون متصل به دعای بقیة الله است
خدا ز یمن وجودش به ما دهد روزی
رضای دوست رضای بقیة الله است
گر او نبود نمی ماند از بشر اثری
بقای ما ز بقای بقیة الله است
خوش آن بقیه عمری که سر شود با او
حیات و مرگ برای بقیة است
شاعر : کلامی زنجانی

  • یکشنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 13:09
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

در فراق امام زمان(عج) -( نیا به شهر خواب ها – به شهر بی حجاب ها ) * جعفر ابوالفتحی

1337
1

در فراق امام زمان(عج) -( نیا به شهر خواب ها – به شهر بی حجاب ها ) نیا به شهر خواب ها – به شهر بی حجاب ها
که این کویر... ماه من – پر است از سراب ها
مد است بت پرستی و – بت است مد پرستی و
به چهره های ما بود – ز هر مدی نقاب ها
ببین که زلف عاشقان برون زده ز مقنعه
کدام سوی می رود مسیر پیچ و تاب ها
چقدر بی عمل شدند عالمان بی عمل
سوال ها ... هزار تا ... کجا بود جواب ها ؟
بهار قلب یارها – حقیقت هوارها
بدون چشمه سارها ، خزان بود بهارها

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( گاهی به یک تبسم خود می نوازیم ) *

2175
2

مناجات امام زمان(عج) -( گاهی به یک تبسم خود می نوازیم ) گاهی به یک تبسم خود می نوازیم
گاهی به شعله های غمت می گدازیم
گاهی شکفته میشوی از بنده بودنم
گاهی شکسته میشوی از بی نمازیم
یک عمر ناله از سر بی رغبتی زدم
عمری رسیده ای به داد مجازیم
من مرد روزهای ظهور تو نیستم
باید خودت برای ظهورت بسازیم
در دل نیاز سبز تو را حس نمی کنم
لعنت به این خیال خوش بی نیازیم
جمعه به جمعه میرود اما هنوز من
کنج اتاق کودکی ام گرم بازیم
چشم من آبشار گنهکاری من است
کی گفته دردمند نگار حجازیم
بگذار رنگ خون بزنم جادهء تو را
تا خاک پا شدن بشود سرفرازیم
جای خودش که سعی صفا هم ندیده ام
چندیست خواب کرببلا هم ندیده ام

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( از آن نگاه، غزل، ناب ِ ناب خواهد شد ) * انسیه سادات هاشمی

3228
3

مناجات امام زمان(عج) -( از آن نگاه، غزل، ناب ِ ناب خواهد شد ) از آن نگاه، غزل، ناب ِ ناب خواهد شد
به هرچه چشم بدوزد شراب خواهد شد
گرفته ماه ِ من امشب، ولی دلم قرص است
که با شکوه تر از آفتاب خواهد شد
بدون شانه او هستی ام چنان پوچ است
که هرچه اشک بریزم سراب خواهد شد
من انتظار و تقلای ساعتی شنی‌ام
که بر سر خودش از نو خراب خواهد شد
چگونه کودک ِ بی تاب و خسته از توجیه
به «صبر کن که میاید» مجاب خواهد شد‍؟
دلم خوش است که با ختم این چهل شب شعر
دعای خیر غزل مستجاب خواهد شد

شاعر : انسیه سادات هاشمی

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام زمان(عج)ـ( با یاد خدا همیشه در زمزمه باش ) *

2177
5

شعر امام زمان(عج)ـ( با یاد خدا همیشه در زمزمه باش ) با یاد خدا همیشه در زمزمه باش
از غصه روزگار بی واهمه باش
هر لحظه دلت شکست یادت نرود
آن لحظه به یاد یوسف فاطمه باش
×××××××××
ما ای گل اگر خار تو هستیم ببخش
گر باعث آزار تو هستیم ببخش
سوگند به عمر کم زهرا ما را
یک عمر اگر عار تو هستیم ببخش
منبع:از حرم تا قتلگاه
شاعر:سید مجتبی شجاع

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:15
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر فراق امام زمان (عج) -( بازهم ،صحبت فرداست قرارِ ما ها) * علی اکبر لطیفیان

3116
10

شعر فراق امام زمان (عج) -( بازهم ،صحبت فرداست قرارِ ما ها) بازهم - صحبت فرداست قرارِ ما ها
بازهم - خیر ندیدیم از این فردا ها
چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند
جگر "مادر ها " موی سر "بابا ها "
سیزده قرنِ گذشته همه اش فردا بود
پس چه شد آمدنِ آن نفر ِ فردا ها
سیزده قرن، نفسهایِ زمین پرشده از ...
"پسر فاطمه"ها ای "پسر زهرا "ها
سیزده قرن، تو آنجایی و ما اینجائیم
چه کنم راه به آنجا ببرند اینجاها
خُب بگوئید بمیرید اگر قسمت نیست
دیدن یک نفر از ... یک نفر از آقاها
باز کُرسی زمستانی ما گرم نشد
بازهم سرد گذشتند ، شب یلداها

شاعر: علی اکبر لطیفیان

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:17
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب
 جواد حیدری

مناجات امام زمان(عج) -( بسکه از راه محبت در کنار افتاده ام ) * جواد حیدری

2090
1

مناجات امام زمان(عج) -( بسکه از راه محبت در کنار افتاده ام ) بسکه از راه محبت در کنار افتاده ام
پیش این دل هم دگر از اعتبار افتاده ام
چون بهار زندگانی را هدر بنموده ام
در خزان دائمی دور از بهار افتاده ام
بر دل خونم قسم شکم دگر گشته یقین
بسکه غفلت کرده ام از چشم یار افتاده ام
گر چه او دست مرا با دست خود کرد آشنا
من خودم باعث شدم دور از نگار افتاده ام
روزگاری کوی من با کوی دلبر شد یکی
در بهشتش بودم و اینک به نار افتاده ام
آنقدر دوری نمودم از در میخانه ها
از ردیف همرهان میگسار افتاده ام
کاروانی رفت و گردش هم نصیب من نشد
من جدا از فرقه ی شب زنده دار افتاده ام
کو حبیبی تا کند رحمی به جان خسته ام
تا ببینم خویش را در پای یار افتاده ام

شاعر : جواد حیدری

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( ای رحمت ناتمام لبیک ) * سید جمال الدین شهرزاد

1988

مناجات امام زمان(عج) -( ای رحمت ناتمام لبیک         ) ای رحمت ناتمام لبیک
خورشید به صبح و شام لبیک
گویند همیشه عاشقانت
ای حجت حق سلام لبیک
این است همیشه اعتقادم
داری تو به دل مقام لبیک
تاریک شده زمین ز نیرنگ
برخیز به انتقام لبیک
من منتظر پیام هستم
آماده ام ای امام لبیک

شاعر : سید جمال الدین شهرزاد

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

در فراق امام زمان (عج ) ( این جمعه هم گذشت اما بدون تو ) *

1389
6

در فراق امام زمان (عج )  (  این جمعه هم گذشت اما بدون تو ) این جمعه هم گذشت اما بدون تو
سخت است زندگی بر ما بدون تو
شد عادت همه کابوس جمعه شب
آغاز گشتن فردا بدون تو
باشی اگر شما خوش رنگ می شود
حالا که تیره است دنیا بدون تو
عالم برای ما گیرم که شد بهشت
مثل جهنم است هر جا بدون تو
آمد محرم و این روضه ها به ما
مزه نمی دهند آقا بدون تو
بی همسفر ، سفر ؟ اصلا نمی شود
کرب و بلا رویم ؟ تنها...؟ بدون تو...؟
رضا رسول زاده
منبع:رو ضه رضا

  • جمعه
  • 13
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:08
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حیوان شدم که آدم وانسان کنی مرا * جعفر ابوالفتحی

1721
4

حیوان شدم که آدم وانسان کنی مرا مناجات با امام زمان (عج)

کافر شدم که عبد و مسلمان کنی مرا

حتی شبیه حضرت سلمان کنی مرا

من یک سگم که از سر کویت گذر نمود

حیوان شدم که آدم وانسان کنی مرا

تبخیر می شوم که شوم جذب ابر تو

شاید شبیه قطره ی باران کنی مرا

در راه کربلا دل من را بخر که بعد

راهی راه نیزه سواران کنی مرا

من برگ خسته ام ولی من چه می شود

اینبار مثل فصل بهاران کنی مرا

سروده جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 16
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 08:06
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(قابل پای تو سری دگر است) *

2072
3

شعر مناجات امام زمان(قابل پای تو سری دگر است) قابل پای تو سری دگر است
میوه ی شوق گوهری دگر است
من ز یعقوب خوب دانستم
جامه ی دوست، دلبری دگر است
محمل زلف تو بر دوش صباست
باد را بوی عنبری دگر است
سرمه خاصیت است خاک رهت
این چنین خاک منظری دگر است
تنگ شد خلق ما ز دوری تو
وعدۀ وصل نشتری دگر است
مدّ توفیق می کند معلوم
هر دری حلقه ی دری دگر است
مردم از ناله ام سبو زده اند
نعره ی مست ساغری دگر است
زخم بستر مرا ز پا انداخت
وادی هجر بستری دگر است
یک سه شنبه بیا به هیئت ما
کهکشان نیز معبری دگر است
سیل برداشت خانۀ ما را
بیت ما منزل تری دگر است
شاعر:محمد سهرابی

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 16:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(غنچه ها را همه پژمرده که دیدی رفتی) *

1603
4

شعر مناجات امام زمان(غنچه ها را همه پژمرده که دیدی رفتی) غنچه ها را همه پژمرده که دیدی رفتی
گِرد مفهوم خودت پیله تنیدی رفتی
قلم و کاغذ تقدیر به دستت دادند
به تهِ خطّ خودت هم نرسیدی رفتی
همگان را که سپردی به خدا، یادت هست؟
با هزاران نگرانی به امیدی رفتی
بقچه ی آن همه تنهایی خود را بستی
«نرو آقای» دلم را نشنیدی رفتی
به کسی حرف دلت را نزدی، دق می کرد
به کسی خطّ و نشان هم نکشیدی رفتی
شاپرک ها به سیاهی به عدم تن دادند
پای آنها نه نشستی نه چکیدی رفتی
بس که ما مردم این شهر به خود دل بستیم
تو دل از مردم و این شهر بریدی رفتی
آمدی جمعه ی این هفته به هر شکلی بود
به سر وعده کسی را که ندیدی رفتی
شاعر:کاظم بهمنی

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 16:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(هر چند که از عشق تو بیگانه نبودم) *

1750
9

شعر مناجات امام زمان(هر چند که از عشق تو بیگانه نبودم) هر چند که از عشق تو بیگانه نبودم
آن سان که پسندی دل دیوانه نبودم
یک بار دل ناز تو را شاد نکردم
دنبال رضای تو در این خانه نبودم
تو شمع صفت نور به من دادی و یک عمر
بگذشت که بر شمع تو پروانه نبودم
مردانه مرا هر نفسی، یار تو هستی
اما چه کنم یار تو مردانه نبودم
ای وای از آن لحظه ی دیدار تو ساقی
خجلت بکشم گرمی میخانه نبودم
تو ناله ز داغ جگرت کردی و افسوس
هم ناله به آوای غریبانه نبودم
با این همه پستی تو مرا طرد نکردی
بی رزق در این سفره ی جانانه نبودم
شاعر:جواد حیدری

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(شنیده می شود از دورها صدای كسی علیه السلام) *

2010
7

شعر مناجات امام زمان(شنیده می شود از دورها صدای كسی علیه السلام) شنیده می شود از دورها صدای كسی علیه السلام
پرید مرغ دلم باز در هوای كسی علیه السلام
همان كسی كه از آغازِ ابتدا بوده است
و جز خا نبرد پی به انتهای كسی علیه السلام
همان كسی كه پر است از فراق و صدها حیف
كسی نیامده انگار آشنای كسی علیه السلام
من از شلوغی دور و برش یقین كردم
كه هست شد، همه هستی فقط برای كسی علیه السلام
ركوع كردم و دیدم كه بین نافله ها
نخواسته، سر من خم شده به پای كسی علیه السلام
اگر چه خسته ام و دل شكسته ام، اما
پناه برده دلم زیر بال های كسی علیه السلام
هزار و یك صد و چندی خزان گذشت؛ افسوس
خبر نیامده از حال و ماجرای كسی علیه السلام
خدا كند كه بیاید و گرنه می ترسم
در این زمانه نشیند

  • دوشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 06:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( ای سبز چشم هات زباران نجیب تر ) *

793

مناجات امام زمان(عج) -( ای سبز چشم هات زباران نجیب تر ) ای سبز چشم هات زباران نجیب تر
ای جذبه ات، نگاه خدا، بلکه سیب تر
از خنده ی بهار به گل آشنا تری
ای هر غروب جمعه غیابت غریب تر
در انتظار جرعه ی مخمور جام تو
شد جانماز مادر از امن یجیب، تر
اینجا پرنده ها به هوای تو می پرند
پرواز بی شکیب و هوا بی شکیب تر
چشم زمین سفید شد از انتظار، نه
گیسوی مادرانه ی شعرم عجیب تر
با ادعای نام تو هرکس به سفره ایست
رندان تشنه ات به خدا بی نصیب تر
چشمانت آهوان تتارند و شرزه ها
دل داده اند تا بشوی دلفریب تر
گل می کنی سپید ترین واژه ی غزل
در خیس جمعه های ز باران غریب تر

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم شكسته شد از دستِ اين و آن بي تو ) *

1466
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم شكسته شد از دستِ اين و آن بي تو ) دلم شكسته شد از دستِ اين و آن بي تو
چگونه پَر بكشم تا به آسمان بي تو؟
چقدر وعده ي فردا چقدر جمعه ي بعد؟
ببين كه بر لبم آقا رسيده جان بي تو
براي چشم به راهت تمام ثانيه ها
چه كُند ميگذرد صاحب الزمان بي تو
قسم به جان عزيزت، عزيز خسته شدم
از اين همه سفر ِ تا به جمكران بي تو

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( قسم به عاطفه ، فصل ظهور می آید ) *

2516
4

شعر مناجات امام زمان(عج) -( قسم به عاطفه ، فصل ظهور می آید ) قسم به عاطفه ، فصل ظهور می آید
ز انتهای سحر پیک نور می آید
فراز سینه ی امواج زورق خورشید
به سوی ساحل سبز شعور می آید
ز قصر آینه ها مردی از قبیله ی عشق
-سوار توسن سبز بلور – می آید
چکاوک غزل ما دوباره می خواند :
به کلبه های شقایق سرور می آید
اگر که پنجره ای بر بهار بگشاییم
قسم به عاطفه ؛ فصل ظهور می آید

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( می‌برم این روزها نام تو را آرامتر ) *

1429
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( می‌برم این روزها نام تو را آرامتر ) می‌برم این روزها نام تو را آرامتر
تا بمانم در شمار عاشقان، گمنامتر
نیستی، فرصت برای درد دل کردن کم است
درد دل باشد برای دردهایی عامتر
درد اول دوری از آیینه و آیینگی است
درد دوم درد دل‌هایی از این هم خامتر
کاش گاهی هم به ما سر می‌زدی هر چند نیست
در میان خستگان از قلب ما نا کامتر
خشک شد لب‌های ما با چند ندبه می‌رسی؟
جان مولا، ساقی از دست تو شد این جام تر؟!
زیر لب ذکر تو را هر روز و هر شب گفته‌ام
گفته‌ای: ‌آرام‌تر، آرام‌تر، آرامتر
کاسه‌ی شعر مرا از دست عشق انداختی
تکّه‌ای را تر کن از سرچشمه‌ی الهام، تر!
می‌رسی و انتخابی سخت خواهی کرد، آه
بی‌گمان از عاشقانی بهتر و خوشنامتر
سهم ما... شوق حضور و آبر

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا اسماعیلی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( مولای عشق! حال زمین و زمان بد است ) * رضا اسماعیلی

2033
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -( مولای عشق! حال زمین و زمان بد است ) مولای عشق! حال زمین و زمان بد است
آلوده ست آب و هوا، آسمان بد است
از حال و روزمان، تو چه می پرسی ای عزیز ؟!
پنهان نمی کنم، به خدا حالمان بد است
آدم ؟ قسم به نور تو ! « آدم » نمی شویم
همسفره ایم با هوس و نانمان بد است
ما همچنان به حال هبوطیم و در سقوط
آری، قبول، پله ی این نردبان بد است
از شش جهت امام زمان می کند ظهور!
دارم یقین که آخر این داستان بد است
در ذات خویش، حضرت اسلام کامل ست
باور کنیم، ذات مسلمانمان بد است
از چشم مهربان تو افتاده ایم ما
افتادن از نگاه شما، بی گمان بد است
پشت سر شما و خدا بد ... چقدر بد!
ما را ببخش، حضرت جان! کارمان بد است
کوچک ترم از آن که بگویم بیا و یا ...؟
خط و نشان

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

بیا برای دلم با خدا تبانی کن * جعفر ابوالفتحی

1956
13

بیا برای دلم با خدا تبانی کن مناجات با امام زمان (عج)

کبوتر دل من را تو جمکرانی کن

دلم برای تو باشد هر آنچه دانی کن

تبانی ای گل من با خدا فقط خوب است

بیا برای دلم با خدا تبانی کن

دلم به باد فنا رفته و به دادم رس

بیا برای دلم هرچه می توانی کن

جوان به عشق رفیقش شود پر از غصه

بیا برای دل من کمی جوانی کن

دلم هوای سخن گفتن تو را دارد

کمی برای دلم صحبت لسانی کن

ظهور شخصیت تو حظور نور خداست

بیا هدایت خود را دگر جهانی کن

روان پریش و پر از غم شدم ز هجر تو

کمی تو فکر به حال دل روانی کن

بیا کنار همین گریه کن نگار همه

کمی تو گریه برای قد کمانی کن

سروده جعفر ابوالفتحی

  • چهارشنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:03
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شبی ز کوی کریمان گذر نمودن ... آه * جعفر ابوالفتحی

1941
6

شبی ز کوی کریمان گذر نمودن ... آه العبد کالمیت فی ید الغسال...

شبی ز کوی کریمان گذر نمودن ... آه

به چشم مست کریمان نظر نمودن ... آه

کبوتر دل مجنون چه آرزو دارد ؟

به سمت خانه ی لیلا سفر نمودن ... آه

سروده جعفر ابوالفتحی

  • شنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

او خواهد آمد *

1539
5

او خواهد آمد از گریه کم سو شد
نور دو چشمانم
او خواهد آمد شب
از دور میخوانم

همراه خود دارد
یک کوله بار امید
او خواهد امد شب
از دور از ناهید

نور دو چشمانش
خورشید عالم تاب
عطر نفس هایش
عطر گلاب ناب

از دور می آید
با خود صفا دارد
با عاشقان خود
عهد و وفا دارد

ای عاشقان آیا ؟
بر عهد خود ماندید
آدینه ها ندبه
بهر چه میخواندید ؟

مولای من دیر است
امشب نمی آیی ؟
این عاشقت پیر است
امشب نمی آیی ؟

من را غلامت کن
من رو به خود مگذار
من توبه کردم شب
با چشم های زار

این توبه ی ناقص
از من پذیرا باش
من میشدم یارت
ای کاش و صد ای کاش

  • دوشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 18:13
  • نوشته شده توسط
  • سجاد صادقي ابوزيدآبادي
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

زمزمه مناجات -( دعای عجّل فرج شده، ذکر لبم؛ ذکر لبم ) * روح اله گائینی

46

زمزمه مناجات -( دعای عجّل فرج شده، ذکر لبم؛ ذکر لبم ) دعای عجّل فرج شده، ذکر لبم؛ ذکر لبم
ز هجر تو تیره شد آقا، روز و شبم؛ روز و شبم
عمریه من به جستجویت
مست مستم من از سبویت
کاشکی یکدم آقای خوبم
من نشینم به گفتگویت
یابن زهرا ای گل طاها
********
دل برای دیدنت آقا، پر می زنه؛ پر می زنه
به دشت و صحرا سر می زنه سر می زنه سر می زنه
ای تو مرهم به هر غم و درد
بی تو آه به سینه ها سرد
یابن زهرا جان اباالفضل
سحر این جمعه تو برگرد
یابن زهرا ای گل طاها

شاعر : روح اله گائینی

  • پنج شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(ای افتخار من دار و ندار من مولا اباصالح) *

2388
1

شعر مدح امام زمان(ای افتخار من دار و ندار من مولا اباصالح) ای افتخار من دار و ندار من مولا اباصالح
شد افتخار من به دنیا، یوسف زهرا
سرگشته ی كوی تو هستم، غنچه ی طاها
مولای خوب من
ای افتخار من
كی از سفر آیی اباصالح كه چون بابا
مرهم گذاری بر روی پهلوی مادر را
مولای خوب من
ای افتخار من
خیز و جهان روشن ز نور آل طاها كن
روشن چراغ قبر نا پیدای زهرا كن
مولای خوب من
ای افتخار من
در دانه ی زهرا بیا مولا بیا مولا
بنما نظر دشمن شكسته فرق حیدر را
مولای خوب من
ای افتخار من
شاعر:ابراهیم گایینی

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(جمعه ها گذشت، و نگار من نیامد) *

4768
16

شعر مدح امام زمان(جمعه ها گذشت، و نگار من نیامد) جمعه ها گذشت، و نگار من نیامد
دل به جان رسید و دلدار من نیامد
مُردم از جدایی
یابن الحسن كجایی
كی شود كه من با، دو چشم پرستاره
ماه عالم آرا، تو را كنم نظاره
بی تو ای بهارم، چو برگ خشك و زردم
با دل شكسته دنبال تو بگردم
این نهان ز چشمم،تو دادی، دو چشم خون فشان مرا
گه به كوه و گاهی، به صحرا، كردی تو سرگردان مرا
بی تو ای مسیحا، نمانده،به سینه ی من یك نفس
كن مرا نگاهی،كه من را، یك گوشه ی چشم تو بس
ای دل آرا بیا، یوسف ما بیا، وای از این جدایی
به خدا فراقت ربوده صبر و تابم
آفتاب هستم، یك شب بیا به خوابم
گر چه دلم غمینم، غم ِ تو كرده شادم
رفته ام زیاد و نمی روی ز یادم
مردم از جدایی
یابن الحسن كجایی
نور

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(روبم به مژه غبار درگاهت را) *

2361
1

شعر مدح امام زمان(روبم به مژه غبار درگاهت را) روبم به مژه غبار درگاهت را
جویم به دو چشم، روی چون ماهت را
ای كاش كه از خانه ی كعبه شنوم
آوای « انا بقیه اللهت» را
نه معرفت فیض حضورت دارم
نه دیده ی جلوه های نورت دارم
ای حجت عصر و الزمان یا مهدی
امّید به جمعه ی ظهورت دارم
یابن الحسن نوا به دل بینوا بده
با نور خود به قلب محبان صفا بده
سر زد هلال ماه عزاداری حسین
اذن ورود ماه محرّم به ما بده
شاعر:حاج محمد نعیمی

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(هر جمعه به دست ها دعا،چشمان تر) *

2238
2

شعر مدح امام زمان(هر جمعه به دست ها دعا،چشمان تر) هر جمعه به دست ها دعا،چشمان تر
از شنبه فراموشی او، زنگ خطر
با دعوت خام خود مبادا باشیم
ما كوفه ی دیگر، او حسین دیگر
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار برملا خواهد شد
در راه عزیزیست كه با آمدنش
هر قطب نما قبله نما خواهد شد

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(هر جمعه سحر، آینه را پاك كنید) *

2347
4

شعر مدح امام زمان(هر جمعه سحر، آینه را پاك كنید) هر جمعه سحر، آینه را پاك كنید
چون صبح گذشت، سینه ها چاك كنید
دستان غروب روی تقویم نوشت
این جمعه گذشت، هفته را خاك كنید
تا كی همه جا یخ زده تمثیل شود
از فصل خزان عصر تجلیل شود
رحمی به دل خسته ی تقویم كنید
تا باز بهار، سال، تحویل شود
امروز كه آیینه جوابش سنگ است
در ذهن زمانه عاشقی هم ننگ است
هر كس كه نداند تو خودت می دانی
آقا به خدا دلم برایت تنگ است
شاعر:میلاد عرفان پور

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(دل ما بیقرار بیقرارت) *

2605
-1

شعر مدح امام زمان(دل ما بیقرار بیقرارت) دل ما بیقرار بیقرارت
دل ما شبنم صبح بهارت
بدان تا جمعه ی صبح ظهورت
دل ما جمكران انتظارات
به تن پوشیده ای رخت عزا را
به عشقت مبتلا كردی تو ما را
بسوزانی تمام خشك و تر را
چو خوانی روضه ی كرب و بلا را
مرا سر مست كرده عطر و بویت
كجا باید كنم من جستجویت
دل تنگ مرا بی تاب كردی
بیا ای منتظر جان عمویت
دلم مجنون و حیرون تو باشه
به روز و شب غزل خون تو باشه
ز بس نالیده دل از دوری تو
خدا داند پریشون تو باشه
محرّم آمد و یارم نیامد
نه یار من، كه دلدارم نیامد
به خود گفتم تو هم غمخوار داری
چه سازم من كه غمخوارم نیامد

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد