شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

شعر مدح امام زمان(در مذهب عشاق به جز دوست کسی نیست ) *

2621
6

شعر مدح امام زمان(در مذهب عشاق به جز دوست کسی نیست ) در مذهب عشاق به جز دوست کسی نیست
اندر دو جهان جز کرمش دادرسی نیست
در هر نفس اندر نفس عارف و عامی
جز از دم رحمان و رحمیش نفسی نیست
دادیم به سودای تو دین و دل و جان را
ای جان جهان غیر تو ما را هوسی نیست
از واقعه ی عشق تو دامان و کناری
نبود که ز آب مژه رود ارسی نیست
در طور مناجات دلت وادی ایمن
جز نور تو در دیده موسی قبسی نیست
باز است و عیان بر تو ره کعبه مقصود
لازم به نشان ره و بانگ جرسی نیست
جان طایر قدس است در این کلبه محنت
جز قید تن خسته مرا و را قفسی نیست
آنجای که جبرئیل امین بال فرو ریخت
در ساحت قدسش طیران مگسی نیست
در خرقه ی آلوده ی شیدا زدی آتش
هم خرمن هستیش بسوزان که کسی نیست
شاعر:شیدای ش

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر مدح و فراق امام زمان(از غم عشق تو خونین بصیری نیست که نیست) *

2508
2

شعر مدح و فراق امام زمان(از غم عشق تو خونین بصیری نیست که نیست) از غم عشق تو خونین بصیری نیست که نیست
غیر کوی تو دگر رهگذری نیست که نیست
محرمی نیست که اسرار اناالحق شنود
ورنه این زمزمه در خشک و تری نیست که نیست
همه از عشق تو چون غنچه ی خونین جگرند
از غم عشق تو خونین جگری نیست که نیست
هر که با هر چه کند میل به تویی زان مقصود
زان که معشوق در عالم دگری نیست که نیست
در حقیقت همه جا عاشق و معشوق تویی
ز انکه از غیر تو هرگز خبری نیست که نیست
آنچه هست از اثر جلوه حسن رخ توست
چون که غیر از تو دگر جلوه گری نیست که نیست
نیست اسماء جلالت به جمال تو حجاب
ناظر روی تو صاحب نظری نیست که نیست
نی تویی عاشق سرگشته به دوران ناهید
این چه سود است که در هیج سری نیست که نیست
شاعر

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 07:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح و فراق امام زمان(گفتم ز درس بندگی حرفی به من تعلیم کن) *

3101
4

شعر مدح و فراق امام زمان(گفتم ز درس بندگی حرفی به من تعلیم کن) گفتم ز درس بندگی حرفی به من تعلیم کن
گفتا ز عالم بگذر و خود را به ما تسلیم کن
گفتم ز تن گفتا بنه گفتم که جان گفتا بده
گفتم که با دل چون کنم گفتا به ما تقدیم کن
گفتم به سر دارم هوا ، تا در هوایت جان دهم
گفتا هوای نفس را بر خویشتن تحریم کن
گفتم ز جنگ نفس دون دل را کنم آزاد چون
گفتا نفس گرمی کشی با ذکر ما تنظیم کن
گفتم بترسم از چه کس از پادشه یا از عسس
گفتا از آن کو جز خدا یاری ندارد بیم کن
گفتم به شکر دانشم باشد چه ذکری خوبتر
گفت آنچه را فهمیده ای بر دیگران تفهیم کن
گفتم همه توحید را با من به یک مصرع بگو
گفتا که درس خویش را اول به خود تعلیم کن
گفتم که میثم را به دل تصمیم صبر است و رضا
گفتا زهی ت

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 07:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید) *

5419
5

شعر مدح فراق امام زمان(گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید) گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
گفتم ز مهر ورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز ماهرویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که شبرو است او از راه دیگر آید
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
گفتم خوشا هوایی کز باغ صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کاو بنده پرور آید
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت آن در آید
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سرآید
شاعر:حافظ

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 07:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(شهر به شهر کو به کو در طلبت شتافتم) *

2251
2

شعر مدح فراق امام زمان(شهر به شهر کو به کو در طلبت شتافتم) شهر به شهر کو به کو در طلبت شتافتم
خانه به خانه در به در جسمت و نیافتم
آه ، که تار و پود آن رفت به باد عاشقی
جامه ی تقوا که من در همه عمر بافتم
بر دل من ز بس که جا تنگ شد از جداییت
بی تو به دست خویشتن سینه ی خود شکافتم
از تف آتش غمم صد ره اگر چه تافتی
آیینه سان به هیچ سو ، روز ِ تو بر نتافتم
یک ره از و نشد مرا کار دل حزین روا
هاتف اگر چه عمرها در ره او شتافتم
شاعر:هاتف

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(دست از طلب ندارم تا کام من برآید) *

3267
6

شعر مدح فراق امام زمان(دست از طلب ندارم تا کام من برآید) دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید
از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
خود کام تنگدستان کی از دهن برآید
بر بوی آن که روزی یابد گلی چو رویت
آید نسیم و هر دم گرد چمن برآید
گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
هر جا که نام حافظ در انجمن برآید

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود ) *

2658
2

شعر مدح امام زمان(گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود ) گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود
یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود
آخر ای خاتم جمشید همایون آثار
گر فتد عکس تو بر لعل نگینم چه شود
صرف شد عمر گرانمایه به معشوقی و می
تا از آنم چه به پیش آید از اینم چه شود
خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت
حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود
شاعر:حافظ

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود) *

5431
10

شعر مدح امام زمان(غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود) غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود
این خماری از سرما می گساران می رود
پرده را از روی ماه خویش بالا می زند
غمزه را سر می دهد غم از دل و جان می رود
بلبل اندر شاخسار گل هویدا می شود
زاغ با صد شرمساری از گلستان می رود
محفل از نور رخ او نور افشان می شود
هر چه غیر از ذکر یار از یاد رندان می رود
وعده ی دیدار نزدیک است یاران مژده باد
روز وصلش می رسد ایام هجران می رود
شاعر:امام خمینی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح و فراق امام زمان(به جان مشتاق دیدار تو هستم) *

3661
4

شعر مدح و فراق امام زمان(به جان مشتاق دیدار تو هستم) به جان مشتاق دیدار تو هستم
که از روز ازل دل بر تو بستم
نه از شامم نه امروز و نه دیروز
که از مشتاق صحرای الستم
ز خان نعمت تو ای دریغا
نمک خوردم نمکدان را شکستم
تو خورشید همه خورشیدهایی
ولی من ذره ای ناچیز و پستم
تو عطر ناب گلهای بهشتی
ولی من خار بی مقدار هستم
فقیرم دردمندم مستمندم
چه گویم بیش ازین اینم که هستم

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح و فراق امام زمان(دارم از هجر رخت حال پریشا که مپرس) *

2114
2

شعر مدح و فراق امام زمان(دارم از هجر رخت حال پریشا که مپرس) دارم از هجر رخت حال پریشا که مپرس
خون دل می چکد از دیده ی گریان که مپرس
همچو پروانه پر سوخته ی سرگردان
گشتم آواره ز هر منزل و سامان که مپرس
بهر دیدار گل روی تو ای گلشن حسن
شده ام خوار تو چون خار گلستان که مپرس
خرمن عمر مرا هجر رخت آتش زد
سوختم شمع صفت از غمت آن سان که مپرس
بس که از ماتم هجران رخت نالیدم
عافبت ناله ز دستم شده نالان که مپرس
هاشمی گفت به امید وصالت هر شب
خون می چکد از گوشه چشمان که مپرس

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(از غم هجران روی تو پریشانم هنوز) *

4017
3

شعر مدح فراق امام زمان(از غم هجران روی تو پریشانم هنوز) از غم هجران روی تو پریشانم هنوز
شمع سان می سوزم و سر در گریبانم هنوز
همچو مجنون در پی وصل جمالت مهدیا
روز و شب آواره ی کوه و بیابانم هنوز
میزبان عالم هستی عزیز فاطمه
هر کجا باشم سرخوان تو مهمانم هنوز
تو کریمی و ز اولاد کریمانی و من
بر سر کوی تو از خیل گدایانم هنوز
تا که نوشیدم یکی جرعه ز مینای غمت
در میان جمع عشاقت زمستانم هنوز
دستگیر و مهربان و دلنوازی مهدیا
بر در احسان تو از بینوایانم هنوز
هاشمی گفتا به چشم خو صبوری پیشه کن
گفت ازهجران مولای تو گریانم هنوز

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(داغ دل من که دیدنی نیست) *

7473
15

شعر مدح امام زمان(داغ دل من که دیدنی نیست) داغ دل من که دیدنی نیست
سوز جگرم شنیدنی نیست
دانم که به دامن بلندت
دست طلبم رسیدنی نیست
مرغ دل من ببه بام کویت
بنشست و دگر پریدنی نیست
آن صورت دلربای زیبا
با دیده ی من که دیدنی نیست
آمد بخرد غم تو را عقل
گفت عشق برو خریدنی نیست
با ناله زار هاشمی گفت
مهرت ز دلم بریدنی نیست
شاعر:هاشمی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد امام زمان(تا به کی دل را ز هجران تو دلداری دهم) *

2075
1

شعر میلاد امام زمان(تا به کی دل را ز هجران تو دلداری دهم) تا به کی دل را ز هجران تو دلداری دهم
تا به کی با ناله قلب خسته را یاری دهم
تا به کی با اشک سوزان و نوایی سوخته
این دل بیمار شیدا را پرستاری دهم
محرم اسرار من راضی مشو نزد کسان
باز گردد عقده ام شرح گرفتاری دهم
ای امید ناامیدان مهدی زهرا بیا
تا به عشاق جهان درس وفاداری دهم
دیده ام یعقوب و از هجران رویت شد سفید
یوسف من بس که او را رنج بیداری دهم
بندهی بی ارزش عاصی مجنون را به جز
تا به کی دل را به عیاران بازاری دهم
هاشمی در نیمه شب گفت با اشک روان
تا به کی چشمان خود را به شوق دیداری دهم

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(دل هیچ غمی جز غم دلدار ندارد ) *

2937
1

شعر مدح فراق امام زمان(دل هیچ غمی جز غم دلدار ندارد ) دل هیچ غمی جز غم دلدار ندارد
ای وای بر آن دل که غم یار ندارد
بیمار غم عشق تو ای یوسف زهرا
جز اشک شفق رنگ پرستار ندارد
منصور سردار ندا داد به دلدار
هجران تو وصلی به جز از دار ندارد
بس داغ فراوان به دل از هجر تو دارم
سو زندگی ناله ی من نار ندارد
هر حلقه زلف تو بود دام شکاری
این سلسله یک رشته ی بیمار ندارد
از باده ی چم تو دلم مست و خراب است
این لذت مستی دل هشیار ندارد
در طوق دو ابروی تو صد خنجر پنهان
خونریزی ابروی تو پیکار ندارد
ای جان جهان جان دو عالم به فدایت
جان در بر تو ارزش و مقدار ندارد
بر هاشمی خشته دل از مهر نگاهی
کاندر دو جهان جز تو هوادار ندارد

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(تا شمع خبر از سحر خویش ندارد) *

2091
2

شعر مدح فراق امام زمان(تا شمع خبر از سحر خویش ندارد) تا شمع خبر از سحر خویش ندارد
پروانه ز پر سوختم اندیش ندارد
پروانه که در محفل معشوق دهد جان
اندیشه ز جان باختن خویش ندارد
پروانه ی پر سوخته می نالد از این غم
کاو زین دو پر سوخته پری بیش ندارد
ای شمع فروزان ولایت نظری کن
پروانه ی تو جز جگر ریش ندارد
بس نیش زبان ب ردل مجروح رسیده
خون گشته و تاب سخن نیش ندارد
بر آه دل سوخته ای شاه نگاهی
جز آه دل سوخته درویش ندارد
بر هاشمی سوخته جان لطف و عطایی
کاو غیر ثنایی تو دگر کیش ندارد
شاعر:هاشمی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(ای رشک قمر یوسف مه پاره کجایی ؟) *

2485
2

شعر مدح فراق امام زمان(ای رشک قمر یوسف مه پاره  کجایی ؟) ای رشک قمر یوسف مه پاره کجایی ؟
وی قبله گه ثابت و سیار کجایی ؟
بر خرمن جان آتش هجران تو ای یار زد
شعله و سوزم من بیچاره کجایی ؟
مجنون صفت اندر طلبت واله و حیران
از خویش شدم بی خود و آواره کجایی ؟
دوشین ز وصالت خبرم داد
منادی بر بود مرا صبر به یکباره کجایی ؟
هم صحبت من بی تو در این دشت خطر بار
گه باد بهار است و گه استاره کجایی ؟
سر مست من از باده ی عشقت ز الستم
ز آندم که شدم وارد گهواره کجایی ؟
ناصر سر راه تو نشسته است دل افکار
با خیل محبان پی نظاره کجایی ؟
شاعر:ناصر منوچهر آبادی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(یا رب آن رشک قمر یوسف فرزانه کجاست) *

2653
2

شعر مدح فراق امام زمان(یا رب آن رشک قمر یوسف فرزانه کجاست) یا رب آن رشک قمر یوسف فرزانه کجاست
مایه آب حیات آن در یکدانه کجاست ؟
ساغر عشق مرا داد یکی روز ولی
در شگفتم که همان ساقی و پیمانه کجاست ؟
آن که در فرقت شمع رخ او روز و شبان
جمله عشاق بسوزند چو پروانه کجاست ؟
راحت جان جهانی را جان است
عالم ما ز فراقش شده غم خانه کجاست ؟
دل ربایی که دل غمزده ی زار مرا
بربود است به یک غمزه مستانه کجاست ؟
آن که بنمود مرا جغد صفت در طلبش
دل پریشان و غمین ساکن ویرانه کجاست ؟

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(سخت است که دور از رخ دلدار بمیرم) *

3841
3

شعر مدح فراق امام زمان(سخت است که دور از رخ دلدار بمیرم) سخت است که دور از رخ دلدار بمیرم
از حسرت گل در صف گلزار بمیرم
دریاب مرا کز غم هجران تو دلبر
باشی تو طبیب و من ِ بیمار بمیرم
ای یوسف زهرا بنما گوشه چشمی
یک بار تو را ببینم و صد بار بمیرم
مپسند که بی فیض حضور تو به عالم
از سرزنش و طعنه اغیار بمیرم
ای منتقم محسن شش ماهه ی زهرا
ترسم که به یاد در و دیوار بمیرم
ژولیده منم من که بگویم ز فراقت
سخت است که دور از رخ دلدار بمیرم

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا به کی ) *

2734
1

شعر مدح فراق امام زمان(آفتابا  طلعتت در پرده پنهان تا به کی ) آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا به کی
ماهتابا جلوه ی شب هاب هجران تا به کی
باغبانا بی تو خون آب گلستان تا به کی
احمدا تنها میان جمع قرآن تا به کی
یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا به کی
مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا به کی
از جگرها آه می سوزد که یا مهدی بیا
خون ثار الله می جوشد یا مهدی بیا

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(ز هجران جمال تو همیشه ماتمی دارم) *

2894
2

شعر مدح فراق امام زمان(ز هجران جمال تو همیشه ماتمی دارم) ز هجران جمال تو همیشه ماتمی دارم
درون سینه ی تنگم ز داغ تو غمی دارم
گر غم های عالم بر دلم آید ندارم غم
که دانم چون تو غمخوار و انیس و همدمی دارم
به یاد صورت زیبای تو ای یوسف زهرا
همه شب تا سحر بیا قلب زارم عالمی دارم
همه عالم رها کردم گرفتم نام زیبایت
چه کم دارن که هر دم ورد اسم عظمی دارم
لیمان کرد به دست خود نگین اسم اعظم را
من از داغ تو بر دل نازنینا خاطری دارم

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(ای آنکه بود طالب دیدا تو چشمم) *

3499
3

شعر مدح فراق امام زمان(ای آنکه بود طالب دیدا تو چشمم) ای آنکه بود طالب دیدا تو چشمم
از هجر تو گردیده گهر بار دو چشمم
با رشته کلافی سرباز ار محبت
بنشستم و گردیده خریدار تو چشمم
تا آن که بچیند گلی از گلشن رویت باشد
نگران بر سر بازار تو چشمم
ای یوسف زهرا به گدایت نظری کن دارد
طمع از چشمه ی ایثار تو چشمم
تا کی به تمنای تو ای مهدی موعود
گریان شود از طعنه اغیار تو چشمم
چشمم شده بیمار نما گوشه چشمی
درمان کند آن نرگس بیمار تو چشمم
از بهر رهایی ِ دل خسته شتابی
باز آی که گردیده گرفتار تو چشمم
ژولیده ام و منتظر دیده براهت
ای آنکه بود طالب دیدار تو چشمم

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(ای طلوع فجر ما را آفتاب ) *

4073
1

شعر مدح امام زمان(ای طلوع فجر ما را آفتاب ) ای طلوع فجر ما را آفتاب
ای کتاب وصف ما را باز تاب
ای شفا بخش سریر انتظار
ای قرار بی قراران را قرار
ای بلوغ صلح غایب از نظر
مصلح کل مهدی ثانی عشر
پرده یک سوزن که دین بر باد رفت
داد ما از کف شد و فریاد رفت
پرده یک سوزن که آب از سر گذشت
آه ما از چرخ بازیگر گذشت
گرگ ها بر ما شبانی می کنند
با جهان خواران تبانی می کنند
سیم و زر باب الحوائج گشته است
بین مردم رشوه خواری رایج گشته است
خائنین کوس انا الحق می زنند
پا به روی حق به ناحق می زنند
شاعر:محمود ژولیده

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(انتظارت انتظار غیرت است) *

2291
1

شعر مدح امام زمان(انتظارت انتظار غیرت است) انتظارت انتظار غیرت است
انتظارت انتظار حرمت است
انتظار شیعه باور کردن است
فکر استقبال دلبر کردن است
انتظار شیعه یعنی که نفس
یک شرف گستر هوای بی هوس
انتظار شیعه یعنی صبر و جهد
صبر در تلخی تلاش از بهر شهد
انتظار شیعه یعنی اقتدار
انتظار شیعه یعنی ذوالفقار
انتظار شیعه یعنی وصل دوست
بهر مرزی رد شدن از مرز پوست
انتظار شیعه امید نجات
انتظار شیعه یعنی که حیات
انتظار شیعه یعنی داشتن
از لیاقت خویش را انباشتن

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(جز خم ابروی دلبر هیچ محرابی ندارم) *

3905
0

شعر مدح امام زمان(جز خم ابروی دلبر هیچ محرابی ندارم) جز خم ابروی دلبر هیچ محرابی ندارم
جز غم هجران رویش من تب و تابی ندارم
گفتم اندر خواب بینم چهره چون آفتابش
حسرت این خواب در دل مانده چون خوابی ندارم
سر نهم بر خاک کویش جان دهم در یاد رویش
سر چه باشد جان چه باشد چیز نایابی ندارم
با که گویم درد دل را از که جویم راز جان
جز تو ای جان راز جویی درد دل یابی ندارن
تشنه عشق تو هستم باده جان بخش خواهم
هر چه بینم جز سرایی نیست من آبی ندارم
من پریشان حالم از عشق تو وحالی ندارم
من پریشان گویم از دست تو آدابی ندارم
شاعر:امام خمینی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(هیچ دانی که من زار گرفتار توام ) *

4871
3

شعر مدح امام زمان(هیچ دانی که من زار گرفتار توام ) هیچ دانی که من زار گرفتار توام
با دل و جان سبب گرمی بازار توام
هر جفا از تو به من رفت به منت بخرم
به خدا یار توام یار وفادار توام
تار گیسوی تو آخر به کمندم افکند
من اسیر خم گیسوی تو و تار توام
عارفان پرده بیفکند به رخسار حبیب
من دیوانه گشاینده رخسار توام
عاشقان سرّ سویدای تو را فاش کنند
پیش من آی که من محرم اسرار توام
روی بگشای بر این پیر ز پا افتاده
تا دم مرگ به جان عاشق دیدار توام
شاعر:امام خمینی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(ای روشنی دیده احرار کجایی ) *

5006
2

شعر مدح فراق امام زمان(ای روشنی دیده احرار کجایی ) ای روشنی دیده احرار کجایی
وی شمع فروزان شب تار کجایی
ای دسته گل سر سبد باغ رسالت
وی وارث پیغمبر مختار کجایی
بر مردم محروم و ستم دیده و رنجور
ای آنکه توئی مونس و غمخوار کجایی
جان به لب آمد ز فراق رخ ماهت
هستیم همه طالب دیدار کجایی
ای مهدی موعود بیا تا که نماییم
جان و سر خود بهر تو ایثار کجایی
ای منتقم خون شهیدان ره حق
بنیان کن بنیاد ستمکار کجایی
گلشن شود از مقدم تو صحنه گیتی
ای گلشن دین را گل بی خار کجایی
شد حافظی از دوری روی تو دمادم
چون منتظران تو دل افکار کجایی
شاعر:محسن حافظی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(الا ای خسرو خوبان دیده ی احرار کجایی) *

2299
1

شعر مدح فراق امام زمان(الا ای خسرو خوبان دیده ی احرار کجایی) الا ای خسرو خوبان دیده ی احرار کجایی
وی شمع فروزان شب تار کجایی
شده آیات قرآن لگد کوب
یگانه منجی قران کجایی
جهان جولانگه اهل ستم شد
بیا ای مصلح دوران کجایی
الا ای شهر یار دادگستر
ولّی خالق سبحان کجایی
ز هجر روی تو ما دردمندیم
بدرد ما توئی درمان کجایی
شاعر:ناصر منوچهرآبادی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح فراق امام زمان(کجایی ای همه هستی فدایت) *

3652
2

شعر مدح فراق امام زمان(کجایی ای همه هستی فدایت) کجایی ای همه هستی فدایت
تمام کهکشان ها خاک پایت
دو چشمم منتظر مانده به راهت
دم هر لحظه می لرزد برایت
همیشه جمعه ها در انتظارم
ز سوی کعبه کی آید صدایت
خزان دل بهاران است امروز
که بویدم گل از باغ ولایت
شکوفا شد گل امید دل ها
که سر سبز است دستان دعایت
همه دردم طبیب من تویی تو
منم محتاج درمان و دوایت
دل من با تو دارد آشنایی
نگاهی کن به سوی آشنایت

  • یکشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(آرزو دارم فتد چشم گنه کارم به رویت) *

2628
2

شعر مدح امام زمان(آرزو دارم فتد چشم گنه کارم به رویت) آرزو دارم فتد چشم گنه کارم به رویت
ترسم ای امید دل بر دل بماند آرزویت
آرزو دارم جمال حق نمایت را ببینم
رو به هر سو آورم بینم بود رویم به سویت
آرزو دارم ببینم پادشاهان جهان را
جمله را در آستان بوسی مقیم خاک پایت
آرزو دارم ببینم پرچم عدل و عدالت
بر فراز کاخ استبداد بر زعم عدویت
آرزو دارم بیایی تا مسلمانان عالم
آبرو یابند ای برج شرف از آبرویت
آرزو دارم شود تاریک روز روشن دین
در ظهورت ای که والیل از حق تار مویت
آرزو دارم بیایی ای گلزار زهرا
تا شود جان ها معطر خسروا از عطرو بویت
شاعر:فراهانی

  • یکشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(ای غایب از نظرها کی می شود بیایی *

4723
13

شعر مدح امام زمان(ای غایب از نظرها کی می شود بیایی ای غایب از نظرها کی می شود بیایی
برقع ز رخ بگیری صورت به ما گشایی
هم دست تو ببوسم هم دور تو بگردم
هم رو نماستانی هم رو به ما نمایی
آیا به کوه رضوان آیا به طور سینا
آیا به بیت الاقصی آیا به ذی طوایی
در مکه و مدینه یا در نجف مقیمی
در مشهد مقدس یا دشت کربلایی
جانم شود فدایت تا بشنوم ندایت
دائم زنم صدایت یابن الحسن کجایی
تنها مسیح عالم تنها نجات آدم
تنها وصی خاتم تنها امید مایی
ای انس و جان فدایت محتاج یک نگاهت
چشم همه به راهت شاید ز در درآیی
هم پرچم حسینی بر دوش خود بگیری
هم قبر مادرت را بر شیعیان نمایی
در قلب ما حبیبی بر زخم ما طبیبی
بر جان ما قراری بر درد ما دوایی
باشد شعار میثم ای شهریار عالم

  • یکشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 06:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد