شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

شعر مدح امام زمان(دل ما بیقرار بیقرارت) *

3200
1

شعر مدح امام زمان(دل ما بیقرار بیقرارت) دل ما بیقرار بیقرارت
دل ما شبنم صبح بهارت
بدان تا جمعه ی صبح ظهورت
دل ما جمكران انتظارات
به تن پوشیده ای رخت عزا را
به عشقت مبتلا كردی تو ما را
بسوزانی تمام خشك و تر را
چو خوانی روضه ی كرب و بلا را
مرا سر مست كرده عطر و بویت
كجا باید كنم من جستجویت
دل تنگ مرا بی تاب كردی
بیا ای منتظر جان عمویت
دلم مجنون و حیرون تو باشه
به روز و شب غزل خون تو باشه
ز بس نالیده دل از دوری تو
خدا داند پریشون تو باشه
محرّم آمد و یارم نیامد
نه یار من، كه دلدارم نیامد
به خود گفتم تو هم غمخوار داری
چه سازم من كه غمخوارم نیامد

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر مدح امام زمان(بیا با هم صفایی كرده باشیم) *

2889
2

شعر مدح امام زمان(بیا با هم صفایی كرده باشیم) بیا با هم صفایی كرده باشیم
به عهد خود وفایی كرده باشیم
بیا در هجر مولای غریبان
برای هم دعایی كرده باشیم
ای كه از زیبا ترین زیبا تری
از زمین و آسمان بالا تری
پس چرا ای حجت ثانی عشر
از علی و فاطمه تنها تری
رخ پروانه از هجرت حزین است
گل از شور نگاهت شرمگین است
همیشه یاد پاكت مثل ماهی
میان سفره های هفت سین است
شاعر:احمد حسین پور علوی

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(دل ما و كویر تفته؟ برگرد) *

2196
1

شعر مدح امام زمان(دل ما و كویر تفته؟ برگرد) دل ما و كویر تفته؟ برگرد
خدا را ای بهار رفته برگرد
تمام جمعه ها را صبر كردیم
اقلا ً جمعه ی این هفته برگرد
تمام عمر بی لبخند سخت است
به لبخند خودت سوگند، سخت است
برای دیدنت تا جمعه ی بعد
تحمل می كنم هر چند سخت است
جهان در حسرت آیینه مانده ست
گرفتار غمی دیرینه مانده ست
شب تلخی ست بی تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدینه مانده ست
به مهر این و آن عادت ندارم
به حرف دیگران عادت ندارم
به سایه سار امنی در شب زخم
به غیر جمكران عادت ندارم
دلم هرچند بی نام و نشان است
دچار گریه های بی امان است
دلم دل تنگ باران است امشب
سرش بر شانه های جمكران است
شاعر:سید حبیب نظاری

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(خوش آن صبح وصالی كه هجران به سر آید) *

4452
9

شعر مدح امام زمان(خوش آن صبح وصالی كه هجران به سر آید) خوش آن صبح وصالی كه هجران به سر آید
خوش آن جمعه كه بر ز مهدی خبر آید
بگویید و بگردید به دریا و به صحرا
كجایی گل زهرا كجایی گل زهرا
خوش آن لحظه ی شیرین كه روی تو بینم
سر راه تو همچون گدایان بنشینم
ببوسم رهت را؛ ببینم رهت را
كجایی گل زهرا كجایی گل زهرا
خوش آن لحظه كه آریم به سوی تو نیازی
همه پشت سر تو بخوانیم نمازی
رد نغمه ی حمدت، به هر آیه دل ما
كجایی گل زهرا كجایی گل زهرا
به پای گل نرگس بریزید گل یاس
بخوانید حضورش همه روضه ی عباس
بگویید بگویید ز بی دستی سقا
كجایی گل زهرا كجایی گل زهرا
خوش آن لحظه ی شیرین كه در كعبه در آیی
چو پیغمبر اكرم كنار حجر آیی
شود دیده ی حجّاج همه گرم تماشا
كجایی گل زهرا

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را ) * رحیمه مهربان آق کاری

1660
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را ) دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را
پر از صفای تو دیدم تمام هروله ها را
هزار سال حضوری، به قدر هجری نوری
- نشد رصد بکنم این حدود فاصله ها را
ورق ورق شده تقویم و جمعه جمعه گذشته
خورانده اند به تقویم عمر، باطله ها را
چرا تحمّل دوری شده ست این همه آسان؟
وَ کیست تا ببُرد سر تمام حوصله ها را؟
هماره بگذرد از کربلا مسیر دقایق
گرفته دام بلایت تمامی تله ها را
فدای شال سیاهت! فدای ناحیه هایت!
چگونه روضه بخوانم دوباره حرمله ها را؟
دوباره روضه ی میدان، دوباره داغ اسیران
کدام جمعه به پایان بری تو غائله ها را
مرید تاب و تبت شد، شهید خال لبت شد
شنیده هرکه به گوشش، رحیل قافله ها را
مسیر عشق ندارد "قرار"، جز به

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ماه محرم-امام زمان(عج) -( نـاز از تـو، نيـاز و تمنّـا ز مـا، بــه روي چشم ) *

1217
1

شعر ماه محرم-امام زمان(عج) -( نـاز از تـو، نيـاز و تمنّـا ز مـا، بــه روي چشم ) نـاز از تـو، نيـاز و تمنّـا ز مـا، بــه روي چشم
منّت كشي ز يوسف بطحـا، به روي چشم
گفتـي گنـه نكن، به خدا سعي مي كنم
قدري دگـر نما تـو مدارا، به روي چشم
امـري اگـر بـُود، به كس ديگري مگو
من مُرده ام مگـر گل زيبا، به روي چشم
قدري تو دور كن ز دلم، حُبّ نفس را
مُردن به عشـق حضرت زهرا، به روي چشم
بگـذار يـك نمـاز، بـه تو اقتدا كنـم
عرفان و پاك بـازي و تقوا، بـه روي چشم
مسكيـن نـواز! دلبر با معرفت، حبيب
آخر چه مي شود بنهي پا به روي چشم؟

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام زمان(عج)-ماه محرم -( کجاست آنکه دوباره مرا تکان بدهد؟ ) * میثم امانی

1752
2

شعر امام زمان(عج)-ماه محرم -( کجاست آنکه دوباره مرا تکان بدهد؟  ) کجاست آنکه دوباره مرا تکان بدهد؟
وچشم های خودم را به من نشان بدهد
تمام عقربه ها زنده اند و می گردند
دل من است که چیزی نمانده جان بدهد!
کجاست آنکه خودم را بگیرد از من و بعد
مرا به دست غزلهای بی کران بدهد
هنوز وقت زیادی برای ماندن هست
چه می شود که زمانه کمی زمان بدهد؟
دلم هوای رسیدن به انتها کرده
کجاست آنکه به من جام شوکران بدهد؟
خدای واقعی ام سالهاست گم شده است
کجاست آنکه خدا را به من نشان بدهد

شاعر : میثم امانی

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ماه محرم-امام زمان(عج) -( جایی نداشتیم اگر این روضه ها نبود ) * سید مهدی حسینی

6069
6

شعر ماه محرم-امام زمان(عج) -( جایی نداشتیم اگر این روضه ها نبود ) جایی نداشتیم اگر این روضه ها نبود
عشقی نبود اگر غم کرب و بلا نبود
از دستمال اشک تو خونابه میچکد
آقا مگر به زخم دو چشمت دوا نبود ؟
ما را کسی به قدر دو گندم نمیخرید
این چشم اگر به خیمه تان آشنا نبود
بر ما ز آبروی خودت خرج کرده ای
ای وای اگر که لطف نگاه شما نبود
از ما مگیر یک نفس این یا حسین را
آقا حسین گفتن ما دست ما نبود
ما با لباس نوکری اش زنده مانده ایم
عمری نبود اگر غم ارباب ما نبود

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ماه محرم-امام زمان(عج) -( چشم انتظار مانده ام امّا نیامدی ) *

3096
3

شعر ماه محرم-امام زمان(عج) -( چشم انتظار مانده ام امّا نیامدی ) چشم انتظار مانده ام امّا نیامدی
کُشتی مرا و بر سرم آقا نیامدی
چنگی نمی زند به دلم اشک های من
وقتی که تشنه هستم و دریا نیامدی
من با لباس نوکری احرام بسته ام
وقت طواف کعبه ی دلها نیامدی
دیشب میان روضه نگاهم به راه بود
گفتم که می رسی به تماشا نیامدی
شاید نشسته بودی و بر سینه می زدی
جای دگر؛ به روضه ی زهرا نیامدی
شاید دوباره کرب وبلا رفته بودی و
تا صبح می زدی به سر آنجا نیامدی
امشب شب یتیم نوازی دست توست
مگذار تا بگویمت آقا نیامدی

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(آقا بیا كه حوصله از سر فراتراست) *

2324
1

شعر مدح امام زمان(آقا بیا كه حوصله از سر فراتراست) آقا بیا كه حوصله از سر فراتراست
دیگر حیات و مرگ ز هجرت برابر است
این جاده ی فراق چه بی انتها شده
دل های خسته از ره دور مكدّر است
غیر از امید،توشه ی دیگر نمانده هیچ
هر چند دست لطف تو بالای هرسر است
دیگر دری به دلم وا نمی كنی
با این كه درب وصل تو نزدیك هر در است
ماییم و غیبت تو و فرهنگ انتظار
این بهترین جهاد به هر صحن وسنگر است
هر نیمه شب سلاح دعا روی دست ماست
در انتظار صبح تو هر دیده ای تر است
یك گام تا ظهور تو افزون نمانده است
زیرا جهان پر از ظلم قوم كافر است
تنها نه قلب شیعه تو را آرزو كند
عالم به ذكر مهدی آل پیغمبر است
ای سینه ی تو وارث غم های اهل بیت
دیده به راه مقدم تو آل كوثر است
آماده ی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(كلبه ای ویرانه ام این روزها) *

2441
1

شعر مدح امام زمان(كلبه ای ویرانه ام این روزها) كلبه ای ویرانه ام این روزها
من ز خود بیگانه ام این روزها
بار سنگین جدائیهای عشق
هست روی شانه ام این روزها
قلعه ی آتشفشان حسرتم
شمع بی پروانه ام این روزها
گوئیا گم كرده ای دارم هنوز
مرغكی بی دانه ام این روزها
از مِی هجرانت ای مهدی فقط
پرشده پیمانه ام این روزها
یاد روی توست ای صاحب الزمان
روشنای خانه ام این روزها
باز می گویم بیا ای بهترین
بی تو من دیوانه ام این روزها
شاعر:امیر حسین پور علوی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( گذر از کوچــه دلبـر جگری می خواهد ) * مصطفی هاشمی نسب

2098
2

مناجات امام زمان(عج) -( گذر از کوچــه دلبـر جگری می خواهد ) گذر از کوچــه دلبـر جگری می خواهد
نه فقط پای که جانانه سری می خواهد
خرمن سینه مجنون به نگاهی می سوخت
گرمی محفـل لیلی شــرری می خواهد!
سال ها طی شد و ما غافل از این نکته که وصل
نفس قدســی و ورد سحـری می خواهد
پر مـا سـوخت و از قـافله برجــا ماندیم
وصل عشــاق دگر بــاره پری می خواهد
جامه ی عشــق بر این قامت رنجور گریست
فیض عظمـای وصـالش هنری می خواهد
گفت وصلم نشود قسمت هر خار و خسی
چشم بر بند که چشم دگری می خواهد

شاعر : مصطفی هاشمی نسب

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

مناجات امام زمان-فاطمیه -( مثل نسیم آمدنت ناگهانی است ) * سید محمد میرهاشمی

2379
1

مناجات امام زمان-فاطمیه -( مثل نسیم آمدنت ناگهانی است ) مثل نسیم آمدنت ناگهانی است
مثل شمیم یاس، حضور تو آنی است
مثل بهار در همه جا پخش می شود
اخبار سبز صبح ظهورت جهانی است
مثل نماز و روزه فراگیر می شود
مهرت چرا که ریشه ی آن آسمانی است
دیگر کسی وساطت باطل نمی کند
دیگر چه جای خواهش و پا در میانی است
آغاز دوره ی «أرِنی» گفتن دل است
پایان آیه های غم «لن ترانی» است
انگار دلخوری که ز یاد تو غافلیم
فهمیده ای تو هم که دعامان زبانی است
صد فاطمیه رفت و نشد فاطمی شویم
تنها امید ما به همین روضه خوانی است
ای کوه صبر از غم زهرا شدی تو آب
با یاد کوچه سینه ات آتشفشانی است
در پشت در برای ظهورت دعا کند
آن مادری که قامتش از غم کمانی است

شاعر : سید محمد میرهاشمی

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

شعر مدح امام زمان(شنیدم عاشقی احساس داری) * روح اله گائینی

3031
2

شعر مدح امام زمان(شنیدم عاشقی احساس داری) شنیدم عاشقی احساس داری
شنیدم عطروبوی یاس داری
شنیدم یك دل پر درد مولا
از این خیل نمك نشناس داری
شنیدم غیرتی مانند حیدر
به زهرا مادرت حساس داری
شنیدم دیده ای خونبار مولا
از اعمال و گناه ناس داری
شنیدم ذوالفقار مرتضی را
برای دشمن خّناس داری
شنیدم دوستداران علی را
پذیرایی زر و الماس داری
شنیدم یادگاری بین خانه
ز زهرا مادرت دسداس داری
شنیدم جمعه ی روز ظهورت
به سر سربند یا عباس داری
شاعر: روح الله گائینی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(تا كه به سوی تو آیم،نشانه نیست؟) *

2589
1

شعر مدح امام زمان(تا كه به سوی تو آیم،نشانه نیست؟) تا كه به سوی تو آیم،نشانه نیست؟
یك رهنمای راه بلد در زمانه نیست
اذن دخول روضه ی ارباب نام توست
صاحب عزا به جز تو در این آستانه نیست
آرامشی كه هست مرا بین روضه است
جز هیئتت برای دلم آشیانه نیست
با كمترین بهانه بگیری تو دست ما
ای وای! در بساط دلم یك بهانه نیست
هر قفل را كلید ادب باز می كند
غیر از ادب كه نور در این صحن خانه نیست
آقا بیا كه بی تو گنهكارتر شدم
جز لطف چشم تو مددی در میانه نیست
شاعر:جواد حیدری

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(آن كه حرفش همیشه در فرداست) *

2262
2

شعر مدح امام زمان(آن كه حرفش همیشه در فرداست) آن كه حرفش همیشه در فرداست
مثل روز ظهور خود زیباست
وقتی آمد تو خوب می فهمی
در چه جایی جزیره ی خضراست
او همان امتداد كوثر ناب
او همان راز لیله الاسراست
ظاهرش ساده وهمه فهم است
باطنش در تجرّد عنقاست
اصل او ریشه در خدا دارد
آخرین فرع ساقه ی طوباست
چشم اوقاب صورت نیلی
عكس تابوت بانویی تنهاست
دست ها را به حرف می آرد
خصلتش مثل محشر كبراست
خیمه ی سینه ی عطشناكش
داغدار همیشه ی عاشوراست
روح او مثل یك قصیده ی بلند
اسم او مثل یك غزل كوتاست
پشت این پنجره چه می گذرد
كوچه انگار حجم یك غوغاست
انتظاری دوباره می گرید
یا صدای سكوت این شب هاست
می پرد پلك چشم های همه
می زند در؛ كه مهمان شماست؟
شاعر:رضا جعفری

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(رَه از همه جا بسته ولی راه تو باز است) *

2152
1

شعر مدح امام زمان(رَه از همه جا بسته ولی راه تو باز است) رَه از همه جا بسته ولی راه تو باز است
عالم همه را بر در تو روی نیاز است
دارم گله از زلف تو بسیار ولیكن
گر باز نمایم سر این رشته دراز است
ارباب بصیرت همه دانند كه محمود
كُحل بصرش خاك كف پای ایاز است
هر چند نِیم لایق بخشایشت امّا
چشم طمعم بر در احسان تو باز است
خود قبله و چشم سیه ات قبله نما شد
و آن طاق دو ابروی تو محراب نماز است
از هر دو جهان قبله ی كوی ِ تو گزیدیم
رو سوی تو داریم كه بهتر ز حجاز است
چشم تو به هر بی سروپا بر سر لطف است
جز با من ِ دل خسته كه پیوسته نیاز است
دیگر مزن آتش به دل ِ زار «وفایی»
كز آتش رخسار تو در سوزوگداز است
شاعر:وفایی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(من نگویم از شمایم، لیك عمری با شمایم) *

3723
4

شعر مدح امام زمان(من نگویم از شمایم، لیك عمری با شمایم) من نگویم از شمایم، لیك عمری با شمایم
سائلی بودم شما دادید جا در این سرایم
در میان آشنایان بوده ام نا آشنایی
كرده احساس شما با آشنایان آشنایم
بر درِ این خانه از لطف شما دارم سِمَت ها
كاسه لیسم،خاك بوسم،سائلم،عبدم،گدایم
روز اوّل عاشق كردید و دل بردید از من
با عنایات شما،تا روز آخر با شمایم
بند بندش را جدا سازم ز هم با تیغ آهم
هر كه خواهد از تولّای شما سازد جدایم
كرده عمری گردنم عادت به زنجیر محبت
وای اگر فردا كنید ای آل پیغمبر رهایم
دل به دنبال شما و من به دنبال دل استم
خانه بر دوش شما گشتم نمی دانم كجایم
در مقام گوشه گیری كرده ام سِیر جهان را
گه مدینه،گه نجف،گه سامره،گه كربلایم
گاه گِرد كعبه می

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(كویر دلم شوق باران ندارد) * احمد حسین پور علوی

2718
2

شعر مدح امام زمان(كویر دلم شوق باران ندارد) كویر دلم شوق باران ندارد
فصول غم من بهاران ندارد
به امید دیدار روی تو ای گل
دو چشمم به جز گریه مهمان ندارد
به شوق گل روی تو زنده هستم
حیات بدون گل امكان ندارد
رای وصال تو از جان گذشتم
رسیدن به تو راه آسان ندارد
تومعنای عشقی تو نور خدایی
دلم جز به عشق تو ایمان ندارد
نگاهم به جز دست جود آفرینت
ز درگاه كس چشم احسان ندارد
غم هجرت آخر مرا می كشد چون
غم هجر تو راه درمان ندارد
شاعر:احمد حسین پور علوی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(به هاتفی كه تو را می دهد نوید بیا) *

3081
4

شعر مدح امام زمان(به هاتفی كه تو را می دهد نوید بیا) به هاتفی كه تو را می دهد نوید بیا
به لحظه ای كه صدایت توان شنید بیا
به آن سحر كه صبا عطر یاس می آورد
همان سحر كه بلرزد دلم چو بید بیا
به آن طلوع كه از شرمِ چهره ات خورشید
شود به پشت دوصد كوه ناپدید بیا
به لحظه ای كه در آن كوچه مادری تنها
به جستجوی پسر دست می كشید بیا
به دختری كه در آن گیر و دار آتش و خون
برهنه پا پی ناقه می دوید بیا
به آن شبی كه به گهواره،شیر خوار عشق
ز تشنگی سر انگشت می مكید بیا
تو را به لحظه ی برخوردِ تیر و مشك قسم
به نا امیدی سقای نا امید بیا
شاعر:حاج سید محسن حسینی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(ای در تو درخشنده،صد آیت رحمانی) *

1925
2

شعر مدح امام زمان(ای در تو درخشنده،صد آیت رحمانی) ای در تو درخشنده،صد آیت رحمانی
یك صبح طلوع كن تو،از مشرق پنهانی
موجم،سرِ خود كوبم،بر صخره ی داغ داغ
در این شب بارانی،در این تب طوفانی
شد كعبْه سیه پوشت،مكه شده خاموشت
مانده حجرالاسود،در سر به گریبانی
بال ملكوتم را،پرواز تو هستی تو
معراج دلم گل كن،با نغمه ی قرآنی
خواهیم به قربانت،جان،در عوض نانت
یك بار اگر ما را،بر سفره تو بنشانی
هر چند كه داند او،این واقعه مو به مو
كی خاطر ما جمع است،در شرح پریشانی
شاعر:جواد محمد زمانی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(دل در شبان زلف به زنجیر می كنی) *

2175
1

شعر مدح امام زمان(دل در شبان زلف به زنجیر می كنی) دل در شبان زلف به زنجیر می كنی
ای صبح آرزو،چه شده؟ دیر می كنی
از شهر عقل چون گذری با نسیم یار
كوچه كوچه ی عشق را فراگیر می كنی
كافر نماندت كه به اسلام آوری
اینسان كه تو در دل تاثیر می كنی
اول ز دشمنان علی انتقام گیر
دستی اگر به قبضه ی شمشیر می كنی
آمد محرّم و تو سراغم نیامدی
با من بگو كه باز چه تدبیر می كنی؟
ای دل،قیام قامت آن یار غائب است
كز آن به روز واقعه تعبیر می كنی
شاعر:جواد محمد زمانی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

شعر مدح امام زمان -(شهرمان بی تو ملال انگیز است) * روح اله گائینی

3408
2

شعر مدح امام زمان -(شهرمان بی تو ملال انگیز است) شهرمان بی تو ملال انگیز است
كاسه ی صبر همه لبریز است
آسمان دلمان بارانی
فصل هامان همگی پاییز است
سال هایی كه نبودید هزار
عمر ماها به خدا ناچیز است
فال حافظ زدم و در گوشم
عاقبت آمدنت آویز است

شاعر:روح الله گائینی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(وعده دادند كه فریاد رسی می آید) *

2487
2

شعر مدح امام زمان(وعده دادند كه فریاد رسی می آید) وعده دادند كه فریاد رسی می آید
بهر مظلومی ما،دادرسی می آید
بگفتند كه در پاسخ هو ل من ناصر
ذوالفقار آید و فریاد رسی می آید
بعد از این وعده كه دادند مرا روز ازل
همه دم چشم به راهم،جرسی می آید
من به حافظ زده ام فال و جوابم آمد
غم مخور عاقبت از راه،كسی می آید
با خدا عهد من این است،خدا می داند
دست از او نكشم ،تا نفسی می آید
شاعر:ابراهیم گایینی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(ای گل عالم خلقت،به فدای قدمت) *

3136
3

شعر مدح امام زمان(ای گل عالم خلقت،به فدای قدمت) ای گل عالم خلقت،به فدای قدمت
منجی عالم وآدم،به فدای قدمت
ما دعا گوی توایم و تو دعا گوی همه
ای ز تو فیض دمامم،به فدای قدمت
سایه ی رحمت ولطفت كه بود فیض
نشود از سر ما كم،به فدای قدمت
باز هم ماه محرم شد وهر جا برپاست
خیمه های غم وماتم،به فدای قدمت
ما به همراه تو این ماه سیه می پوشیم
ای عزادار محرم،به فدای قدمت
كاش امشب قدم از لطف و كرم
به روی دیده ی ما هم،به فدای قدمت
دل به یاد تو گهی سهله وگاهی
می زند خیمه ی ماتم،به فدای قدمت
شاعر:حاج محمد نعیمی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(امیر خانه به دوش غریب یا مهدی) *

3124
4

شعر مدح امام زمان(امیر خانه به دوش غریب یا مهدی) امیر خانه به دوش غریب یا مهدی
بقیه الله و خیرالحبیب یا مهدی
برای درد دل شیعه،دل زهرا
تویی تو مرهم وخیرالطبیب یا مهدی
زبس كه خار گناهان به چشم دارم
ز روی ماه توأم بی نصیب یا مهدی
ولی برای ظهورت همیشه می خوانم
دعا وآیه ی امن یجیب یا مهدی
دعای من این است تا بیایی تو
و بشنوم ز تو فتحٌ غریب یا مهدی
دعای من این است گر بیایی تو
خدا دهد به تو صبروشكیب یا مهدی
چوصبح و شام خون گریه میكنی مولا
برای زینب و شیب الخضیب یا مهدی
شاعر:ابراهیم گایینی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام رمان(سر راه تو نشستم به تمنای نگاهی) *

2455
2

شعر مدح امام رمان(سر راه تو نشستم به تمنای نگاهی) سر راه تو نشستم به تمنای نگاهی
چه شود عاقبتم را ز خدا خیر بخواهی
«سالك برّك بی»خوانده ام ودرس گرفتم
كه مرا داده ای از روز ازل فیض پناهی
با لباسی كه برای غم جد ّتو بپوشم
یاهمین رنگ سیاهش ز دلم رفته سیاهی
آمدم تا كه بگویم سر یارم به سلامت
تسلیت بر تو بگویم همره ناله وآهی
گر نگاه تو نباشد به خدا هیچ نماند
نه امانی نه قوامی نه ثباتی وسپاهی
عزت عشق عیان است دراین ماه حسینی
چه شود امر فرج را ز خدا خود تو بخواهی
شاعر:جواد حیدری

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(مرا امام انس وجان گفته اند) *

3797
4

شعر مدح امام زمان(مرا امام انس وجان گفته اند) مرا امام انس وجان گفته اند
مهدی صاحب الزمان گفته اند
وارث خون شهدائ، مهدی ام
منتقم خون خدا مهدی ام
خون خدا جد نكوی من است
حضرت عباس عموی من است
عموی من ماه بنی هاشم است
عموی من كرامت دائم است
عموی من حسین را یار بود
خادم وسقا وعلمدار بود
عموی من تا كه به تن داشت دست
چشم ز یاری امانش نبست
عموی من صورت نورانی اش
شسته شده ز خون پیشانی اش
دو چشم او دو چشمه ی اشك بود
تمام ثروتش همان مشك بود
حیف كه بند دلش از هم گسیخت
تمام آبروش بر خاك ریخت
حیف كه چشمش هدف تیر شد
دو دست او جدا ز شمشیر شد
شاعر:غلامرضا سازگار

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(بیا كه بی تو دلم سخت زارو غمگین است *

3286
3

شعر مدح امام زمان(بیا كه بی تو دلم سخت زارو غمگین است بیا كه بی تو دلم سخت زارو غمگین است
بیا كه بار جدایی عجیب سنگین است
بدون بودن تو لحظه های من تلخ است
بیا كه زندگی ام با تو سبز و شیرین است
در این دیار همه طالب ظهور تو أند
كه كوچه كوچه ی این شهر غرق آذین است
اگر چه بردن نام تو سربلندم كرد
ولی سرم ز گنه در برتو پائین است
كجا روم؟ چه كنم؟ با كه درد خود گویم؟
جدایم از توو از چه سزای من این است؟‍َ
كسی كه عشق نورزد به نام نامی تو
به قول اهل محبت چقدر بی دین است
از عشق نگویم دگر از عشق نگویم
در كلبه ی ویرانه دگر عشق نجویم
آری همه دم گفت از این واژه ی بی رحم
پنهان شده در عمق دلش رحم نپویم
من رُفته بُدَ م راه، ز گرد رخ پر آب
اما چه كنم گرد گرفته همه ر

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام زمان(عادت شده اینگونه سخن گفتنم ای دوست) *

3148
1

شعر مدح امام زمان(عادت شده اینگونه سخن گفتنم ای دوست) عادت شده اینگونه سخن گفتنم ای دوست
سیمای دلم بود همی خُلقم و خویم
در میكده ی عشق دگر باره نگویم
كز عشق نگویم دگر از عشق نگویم
عشاق اگر لقای تو را آرزو كنند
باید ز خون خویشتن اول وضو كنند
كفر است در شریعت و آیین عاشقی
از دوست غیر دوست اگر آرزو كنند
بعد از هزار سال ز خاك شهید عشق
یابند بوی خون اگر آن خاك بو كنند
زخم خندگ تو بهبودیش مباد
گر جز به تار طرّه ات او را رفو كنند
ترسم اسیرو عاشق وشیدای خود شوی
گر با جمالت آینه را روبرو كنند
هر موی من ز زلف تو دارد شكایتی
كو فرصتی كه شرح غمت مو به مو كنند
شاعر:وفایی

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد