ماه مبارک رمضان

مرتب سازی براساس

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(ماه صیام و توبه و قرب خدا رسید) *

3833
1

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(ماه صیام و توبه و قرب خدا رسید) ماه صیام و توبه و قرب خدا رسید

از آسمان نزول رحمت بی‌انتها رسید

آمد بهار مصحف و رنج و ملال برد

گویی طبیب حاذقِ دردآشنا رسید

ماه نزول وحی و مه توبه از گناه

از برکتش نگر که بشر تا کجا رسید

ماهی که قدر دارد و مولود و کشته‌ای

آن کشته‌ای که بوده ز آل عبا رسید

ماهی که بهتر است به حق از هزار ماه

بر ما فرود از طرف کبریا رسید

مولود او حسن بُوَد آن ماه بس منیر

بعد از پدر امامت او مبتدا رسید

هر کس که گشت تشنه در این ماه بی‌گمان

یادش ز شاه تشنه‌لب کربلا رسید

ماهی که خون نشست به محراب کوفه‌اش

از ضربتی که بر سر شیر خدا رسید

با این جفا که رفت مهی بس مبارک است

ماهی که رحمتش به غنی و گدا رسید

  • پنج شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار مناجاتی(شب شد و ناله های طفلانه) *

3691

اشعار مناجاتی(شب شد و ناله های طفلانه) شب شد و ناله های طفلانه

کار این عبد بی پناه شده

طلب بخشش از تو یا الله

حرف مسکین رو سیاه شده

**

پرده پوشی تو فزون گشته

جراتم بیشتر شده به گناه

بنده ای بی حیا شدم که مرا

می کشد نفس سوی هر بیراه

**

ای خدا ای رحیم توبه پذیر

این عفوک ؟ گناهکار آمد

با عطوفت نظر نما یا رب

بنده ی تو به حال زار آمد

**

دارویی تو ز نور بخشایش

مرهم این شکسته بالم کن

نکند من ز چشمت افتادم

حق حیدر نظر به حالم کن

**

تن خود را به جای بندگی ات

در گناهان ببین که فرسودم

خوش به حال اهالی سحرت

کاش من عبد خوب تو بودم

**

من به خود هم دروغ می گویم

توبه هایم ز پایه اش سست است

امشب عهدی که با تو می بندم

نزد

  • یکشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(رمضان ماه مناجات مه ذكر و دعــاست) *

3313
2

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(رمضان ماه مناجات مه ذكر و دعــاست) رمضان ماه مناجات مه ذكر و دعــاست
مه رحمت مه توبه مه غفران و رجـاست
رمضان ماه خدا ماه قيام اســت و قعود
مه عرفان مه تسليم و ركوع است و سجود

رمضـــان ماه رهــائي زجهان سفلاست
مه معـــراج به اوج ملكـــوت اعلاست
رمضان مــاه تمسك به خـــداوند رئوف
مه عاصم ز معاصي و ز آفــــات مخوف
رمضان ماه كرامت مه تســـويف بلاست
مه ايمان مه قرآن مـــه تسريع عطاست
رمضان ماه محبان خداوند حـــق است
مه مهماني گستـرده رب الفلــــق است
شـــده مفتوح در اين ماه در خانه عشق
روزه داران شده دعوت به كرم خانه عشق
بارالها به قـريبان الستـــت ســـــوگند
به خموشان ز خودرسته مستت سـوگند
به تماشاگه عشق و كرمــت راهــم ده
به كرم

  • پنج شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی ماه رمضان،(رمضان شهر عشق و عرفان است) *

3568
4

اشعار مناجاتی ماه رمضان،(رمضان شهر عشق و عرفان است) رمضان شهر عشق و عرفان است . . . رمضان بحر فیض و احسان است
رمــضــــان، مــاه عــتــرت و قــرآن . . . گــــاه تــــجدید عهد و پیمان است

رمــضــان امــتــــداد جــــاده نــــور . . . در گذرگاه هــر مــــسلمــان است
رمــضــان چــلچــراغ نـــور افـشان . . . در شبــستان قلــب انـسان است

مـــاه تــحکــیــم آشنـــایــــى هـــا . . . مــاه تعــطیل قــهر و حرمان است
مـــاه شـــب زنــده دارى عـشــاق . . . مــاه بــیــدار بــاش وجــدان است

مـــاه اشــک و خـروش و ناله و آه . . . راه برگــشت هــر پــشیمان است
مــــاه آســـایــش قــلــوب بــشــر . . . مــاه پــالایــش تـــن و جــان است

مــــاه تــسلیــم

  • پنج شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

مناجات( هزاران توبه بشکستم - خدایا خالیه دستم ) *

4655
8

مناجات( هزاران توبه بشکستم - خدایا خالیه دستم ) هزاران توبه بشکستم خدایا خالیه دستم

ولی چشم امیدم را به لطف و جود تو بستم

مران از در گدایت را گدای آشنایت را

تویی تنها کس و کارم یه عمره بر تو دل بستم

من و این چشم گریانم من و این قلب سوزانم

من و شرم نگاه تو که من بد بنده ای هستم

هزاران لیلی ار بینم ببخشایی تو شیرینم

نخواهم غیر تو جانا که من مجنون تو هستم

قسم بر قطره ی اشکی که ریزد روی یک مشکی

مده امید من بر باد بگیر امشب خدا دستم

التماس دعا - شاکر حق

  • پنج شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 18:24
  • نوشته شده توسط
  • شاکرحق
ادامه مطلب

اشعار ماه مبارک رمضان( رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا) *

4271
-1

اشعار ماه مبارک رمضان( رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا) رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسیمى بوزید
که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا

نازم آن دوست که با لطف سلیمانى خویش
پله از سلسله دیو دعا کرد مرا

فیض روح‌القدسم کرد رها از ظلمات
همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا

من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى
لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا

در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او
من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا

دست از دامن این پیک مبارک نکشم
که به مهمانى آن دوست ندا کرد مرا

زین دعاهاست که با این همه بى‌برگى و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا

هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابد
کم بود زین همه فیضى که عطا کرد مرا

منبع:سایت ظه

  • شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه مبارک رمضان(بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد) *

3084
0

اشعار ماه مبارک رمضان(بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد) بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد

ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد

مقام اصلى ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد

بهاى باده چون لعل چیست جوهر عقل
بیا که سود کسى برد کاین تجارت کرد

نماز در خم آن ابروان محرابى
کسى کند که به خون جگر طهارت کرد

فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد

به روى یار نظر کن ز دیده منت دار
که کار دیده نظر از سر بصارت کرد

حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد

منبع:سایت ظهور

  • شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعارماه رمضان،(فرصتی خواهم زنو خوانم خدای خویش را) *

3694
2

اشعارماه رمضان،(فرصتی خواهم زنو خوانم خدای خویش را) فرصتی خواهم زنو خوانم خدای خویش را
نم نمک بالا برم سوز دعای خویش را
آرزویم همنشینی با مناجات سحر
کاش در می یافتم قدر وبهای خویش را

چشم خیسم آنقدر باران بریزد بر کتاب
تاشبی پیدا کند روح دعای خویش را
چون ملائک پاک در تسبیح جانان نیستم
آدم از ترک گنه یابد بهای خویش را
علم الاسماء رااز پیش یادم داداند
باز بگذارم زمین بارولای خویش را
عاقبت نشناختم گندم کدام است و بهشت!
پس کجافرمان برم فرمانروای خویش را
روز و شب بااین و آن گفتم نصیحت یش وکم
یک زمان با خود نگفتم حرفهای خویش را
یارب آن اخلاص را عمری طلب کردم زتو
تا به میدان تو آرم ادعای خویش را
یا نما ازمن دریغ احسان روز افزون خود
یا به یک مستی بده ج

  • شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(کاش در اين رمضان لايق ديدار شوم) *

13253
11

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(کاش در اين رمضان لايق ديدار شوم) کاش در اين رمضان لايق ديدار شوم

سحري با نظر لطف تو بيدار شوم

کاش منت بگذاري به سرم مهدي جان

تا که همسفره تو لحظه افطار شوم

آمد رمضان هست دعا را اثری

دارد دل من شور و نوای دگری

ما بنده عاصی و گنهكار توییم

ای داور بخشنده بما كن نظری

رمضــان چــشمــه عـطــای خـــدا

ماه عفو و گذشت و غفــران است

رمــضــان رهــنـــمــا و راه گــشــا

بهــر گــم گـشتگان حـیــران است

رمضان ماه مناجات و دعا

رمضان پر بود از شور و صفا

ماه خالص شدن از کبر و ریا

رمضان ماه رسیدن به خدا

رمضان شهر عشق و عرفان است

رمضان بحر فیض و احسان است

رمــضــــان، مــاه عــتــرت و قــرآن

گــــاه تــــجدید عهد و پیمان است

  • پنج شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجات ماه رمضان،(هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز) *

3328

اشعارمناجات ماه رمضان،(هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز) هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز
تو از کرم به من آغوش خویش کردی باز

به لطف و رحمت و عفو و کرامتت نازم
که می‌کشی تو ز عبد فراری خود ناز

جسور کس چو من و مهربان کسی چو تو نیست
که با همه بدی‌ام باز با تو گفتم زار

چه حکمتی است که در لحظه شروع گناه
تو می‌کنی کرم و عفو خویش را آغاز

هنوز باز نگشته، تو می‌گشایی در
هنوز توبه نکرده، مرا دهی آواز

اگر سؤال کنی من کی‌ام، تو کی؟ گویم
منم ذلیل گنه، تو عزیز بنده‌نواز

تو دست لطف گشودی و آشتی کردی
من از چه دست نکردم به جانب تو دراز

نخوانده‌ام به همه عمر، یک نماز درست
هم از خدا خجلم، هم ز خویش، هم ز نماز

به جای آنکه بسوزانی‌ام به نار جحیم
مرا به آتش مهر و

  • شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعارماه مبارک رمضان،(حکمت روزه داشتـن بگـذار) *

3444

اشعارماه مبارک رمضان،(حکمت روزه داشتـن بگـذار) حکمت روزه داشتـن بگـذار
باز هم گفته و شنیده شود
صبرت آمــوزد و تسلط نفـس
و ز تو شیطان تو رمیده شود

هر که صبرش ستون ایمان بود
پشت‏ شیطان ازو خمیده شود
آفتــــاب ریــاضتی که ازو
میوه معرفت رسیده شود
چه جلایی دهد به جوهر روح
کادمی صافی و چکیـده شود
بذل افطار سفره عدلی است
که در آفــاق گستـــریده شود
فقر بر چیده‏ دارد از خوانـی
که به پای فقیر چیده شود
شب قدرش هزار ماه خداست
گوش کن نکتــه پروریـده شود
از یــکی میــــوه عمـــل کـــه درو
کشته شد، سی هزار چیده شود
گر تکانی خوری در آن یک شب
نخـل عمــر از گنـه تکیـده شود
مفت مفروش کز بهای شبی
عمرهـا باز پـس خـریده شود
روز مهلت گذشت و بر سر کوه
پرتــوی

  • شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:37
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار ماه مبارک رمضان(من کیستم که لطف خود ابراز می‌کنی) *

4375
0

اشعار ماه مبارک رمضان(من کیستم که لطف خود ابراز می‌کنی) من کیستم که لطف خود ابراز می‌کنی

در را نیامده به رویم باز می‌کنی

من چوب قهر کردن خود را نخورده‌ام

از بس می‌آوری و مرا ناز می‌کنی

اول تویی همیشه که لبخند می‌زنی

اول تویی همیشه که آغاز می‌کنی

من یک گناه کرده‌ی گردن شکسته‌ام

آیا مرا دوباره سرافراز می‌کنی

بگذار خوب گریه کنم از خجالتت

امشب که باز در به رویم باز می‌کنی

گفتم پرم شکسته، به دردت نمی‌خورد

گفتی دلت شکسته و پرواز می‌کنی

من آدمم، یقین یقین می‌کنم که باز

با یک حسین در دلم اعجاز می‌کنی

رحمان نوازنی

  • یکشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان(شباهنگاهم چو برخیزم ز بستر) *

3488
1

اشعار ماه رمضان(شباهنگاهم چو برخیزم ز بستر) شباهنگاهم چو برخیزم ز بستر
بخوانم دوست را با دیده ی تر
بگیرم دامن مولی الموالی
نشانش می دهم این دست خالی

بگویم،مهربان مهربانان
تو هستی گوهر این چشم گریان
چو گردی روبرو با بندهی خود
ببینی بنده ی شرمنده ی خود
تو هر چه می شوی بر من خطا پوش
محبت های تو گردد فراموش
چو شیرین است یارب گفتگویت
که یک ساعت نشینم روبرویت
چو رحمت بر دلم جاری نمایی
دگر من هم شوم عمری خدایی
خداوندا تبهآه و سوز مولا
به حق ناله ی جانسوز زهرا
مرا در بندگی نصرت کن ای دوست
قبول درگه لطفت کن ای دوست
به آه سینه ی زخم اسیران
به آن ویران نشین شام ویران
دل ما را تسلی کن ز هر غم
بیا ما را بخر ای دوست درهم
محمود ژولیده

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان(از بس که وقت را به بطالت گماشتم) *

5019
4

اشعار ماه رمضان(از بس که وقت را به بطالت گماشتم) از بس که وقت را به بطالت گماشتم
بذری برای توشه ی عقبا نکاشتم
لذت نبردم از لحظات جدایی ام
ای کاش لحظه ای به دعا می گذاشتم

با سوز و آه زمزمه بیگانه ام هنوز
سویت هنوز دست طلب بر نداشتم
نیت نکرده،چون سر این سفره آمدم
اشکی برای دامن توبه نداشتم
آرامشم ،بدون تو امری خیالی است
یک عمر آستان ترا وا گذاشتم
با اینکه فرصت ثمر معرفت رسید
انباشتم،هر آنچه کهدر کوله داشتم
هر بار،عزم قافله بار سفر گرفت
خود را میان خیل گناهان گذاشتم
غفلت تمام فرصت من را از دل گرفت
گامی برای ترک گنه بر نداشتم
اینک به عشق عفو کریمانه آمدم
شرمنده ام،ببخش،که تاخیر داشتم
ای دل هنوز باب شهادت گشودنی است
این را به روی صحفه ی قلبم نگا

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان(باید دری برای مناجات وا شود) *

2875
4

اشعار ماه رمضان(باید دری برای مناجات وا شود) باید دری برای مناجات وا شود
تا درد بی دوای گناهم دوا شود
باید کسی که نزد خدا دارد آبرو
وقت سحر به یاد دلم در دعا شود

باید ز آبروی خویش خرج من کند
تا واسطه میان من و کبریا شود
بی واسطه خدا بخدا رد کند مرا
بی واسطه دعای سحر بی بها شود
یابن الحسن بیا مرا آبرو بده
تا که دری برای مناجات وا شود
از حق بخواه بگذرد از هر چه کرده ام
تنها خدا به حرف تو از من رضا شود
نام مرا میان قنوت سحر ببر
تا نامه ام بری زگناه و خطا شود
ماه مبارک است ،مبارک ترش نما
تا چشم من به روی شما آشنا شود
باید چه کرد تا که تو از من رضا شوی
تا روزی ام سفر به سوی کربلا شود
آنجا که شد به نیزه سر آن بزرگوار
آنجا که قبله دل اهل ولا ش

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:09
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان و امام حسین(ع)(ز عقده های دل من گره گشایی کن) *

10327
7

اشعار ماه رمضان و امام حسین(ع)(ز عقده های دل من گره گشایی کن) ز عقده های دل من گره گشایی کن
دوباره آمدم ای میزبان عطایی کن
بهار توبه و غفران رسید اللهی شکر
به بنده ها نظر از عفو کبریایی کن

بهانه جورنمودی که بر درت آیم
بر آشنایی همه ساله همنوایی کن
سفارش ملک داعی است در این ماه
هر آنچه هستی از این در فقط گدایی کن
بیا و راضی از این عبد بی سرو پا باش
بیا روزی ما را امام رضایی کن
به خاطر گل روی حسین هم که شده
به عبد عاصی خود باز هم خدایی کن
بدون روضه-مناجات بی اثر باشد
نصیب ما-سحری رزق کربلایی کن
سحر ،نوای امامی غریب می آید
که بر مشام دل،عطر سیب می آید
احسان محسنی فر

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:23
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان(هرچند ای رب کریم،توبه شکستم بارها) *

5518
6

اشعار ماه رمضان(هرچند ای رب کریم،توبه شکستم بارها) هرچند ای رب کریم،توبه شکستم بارها
از کرده ام بر مردمان، ظاهر نشده اسرارها
پشیمانی عفو ترا،پرچین نسازد جرم ما
آئینه کبی بر هم خورد،از زشتی رخسارها

در فکر دنیا زیستم،دور از تو مولا زیستم
بی حاصلی شدم حاصلم،از گردش ادوارها
دل را که باشد جای تو،شد خانه ی اعدای تو
وحدت کجا معنی می دهد،با اکثریت دلدارها
با معصیت خو کرده ام،سوی گنه رو کرده ام
حالا پشیمانی آمدم،از زشتی کردار
از کرده ام هستم خجل،وقت سحر ماندم به گل
خوبان همه رفتند و من،جا مانده ام از یارها
در معصیت پرداختم،سرمایه خود باختم
این ورشکسته بنده ات ، شده شهره ی بازارها
در دل پرشده از شوق گناه،بر لب به ذکر یااله
سودی نبخشده مرا،تکرار استغفار

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان(لطفت همیشه در همه جا موج می زند) *

4577
6

اشعار ماه رمضان(لطفت همیشه در همه جا موج می زند) لطفت همیشه در همه جا موج می زند
دریای رحمت تو خدا موج می زند
این روزها به هر طرفی می روم عزیز
عطر تو با نسیم دعا موج می زند

ما را کنار سفره ی خوبی نشانده ای
ایمان،خلوص،صدق و صفا موج می زند
چندی بود نگاه حرامی نکرده ایم
اشک سحر ز دیده ی ما موج می زند
آئینه ی تجلی عشقت شده جهان
در آن شعاع نور شما موج می زند
حاتم کجاست تا که به کوی گدایی تو
بیند شبانه روز گدا موج می زند
این چشم بی رمق که شده چشمه ای روان
دائم ز دوری شهدا موج می زند
دریای بخشش تو به دنبال خاطیان
در ساحل امام رضا موج می زند
عرش تو هم به محفل ما رشگ می برد
با یا حسین عاطفه ها موج می زند
وقتی در اوج سینه زنی شور می زنیم
با ما فرات ک

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 07:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(دل و ياد خدا الحمدلله) *

4699
10

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(دل و ياد خدا الحمدلله) دل و ياد خدا الحمدلله

سر وشور و دعا الحمدلله

پس از عمري رفاقت با بدي ها

من و ياد خدا الحمدلله

به پايم بند و زنجير گنه بود

شدم ناگه رها الحمدلله

من و پرونده اي يكسر تباهي

نشد چون بر ملا الحمدلله

نباشد قابل اين میهماني

من و ماه خدا الحمدلله

ز درد معصيت بيمار بودم

دل و دارالشّفاء الحمدلله

كسي در ظلمت اين سينه گاهي

مرا ميزد صدا الحمدلله

ازآن دل مردگي بي هويت

رسيدم تا كجا الحمدلله

دلم دنبال خود اينجا كشانده

نگاهي آشنا الحمدلله

كجا ديدي سلطاني نشيند

كنار يك گدا الحمدلله

سحر ها بعد از اين ياد تو هستم

امير هل اتي الحمدلله

يقين دارم شبي آيي سراغم

گل خيرالنّساء الحمدلله

اگر نوشم

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه) *

3146
1

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه) سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه

مهل ای طفل به سستی طرف چادر روزه

بنگر روی ظریفش بخور آن شیر لطیفش

به همان کوی وطن کن، بنشین بر در روزه

بنگر دست رضا را که بهاریست ‏خدا را

بنگر جنت جان را شده پر عبهر روزه

هله‏ای غنچه نازان، چه ضعیفی و چه یازان

چون رسن باز بهاری بجه از خیبر روزه

تو گلا غرقه خونی چیی دلخوش و خندان

مگر اسحاق خلیلی خوشی از خنجر روزه

ز چیی عاشق نانی، بنگر تازه جهانی

بستان گندم جانی هله از بیدر روزه

برگرفته شده از کلیات شمس

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجات ماه رمضان،(باز هم سفره ات شده پهن و) *

3227
1

اشعارمناجات ماه رمضان،(باز هم سفره ات شده پهن و) باز هم سفره ات شده پهن و

سر سفره گدای تو آمد

به سرایت کریم بنده نواز

بنده ی پر خطای تو آمد

تو خودت دست من گرفتی و

پای مهمانی ات کشاندی باز

گرچه یک سال معصیت کردم

از در خانه ات نراندی باز

نظر از رحمتت نمودی و

چشم بر هر چه بود بستی تو

از در خانه ی به غیر خودت

ریسمان دلم گسستی نو

تو که گفتی بیا بیا من هم

آمدم آمدم اله من

بنده ات بی کس است یا غفار

بگذر از این همه گناه من

آبرویم نمانده یا ستار

تو به رویم نیاور اعمالم

تا که فکر گذشته می افتم

می شود باز هم خراب حالم

بس که نادیدنی دو چشمم دید

دیده هایم دگر ندارد اشک

خجلم وقت روضه خوانی ها

روضه های جگر در آر مشک

خجلم روضه های کر

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(ما که لبریز غم و غصه و آهیم هنوز) *

3597
0

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(ما که لبریز غم و غصه و آهیم هنوز) ما که لبریز غم و غصه و آهیم هنوز
رمضان آمده و غرق گناهیم هنوز

رانده از عالم و آدم شده ایم آقا جان
بی کس و خسته و بی پشت و پناهیم هنوز

دستمان را تو گرفتی که بیاییم به راه
ولی افسوس که ما در ته چاهیم هنوز

ما خجالت زده ی لطف تو هستیم زیرا
آه...غفلت زده با روی سیاهیم هنوز

با همین روی سیاه و دل ناپاک اقا
به خداوند قسم چشم به راهیم هنوز

هرشب ماه مبارک بخدا گریه کن
روضه های شه بی یار و سپاهیم هنوز

شاعر:علیرضا خاکساری

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اذشعار مناجاتی ماه رمضان،(در اتاقي كه پر است از ابر و مه) *

3459
2

اذشعار مناجاتی ماه رمضان،(در اتاقي كه پر است از ابر و مه) در اتاقي كه پر است از ابر و مه
دست‌هايم بوي باران مي‌دهد
عكس من در قاب مي‌خندد به من
خنده‌اش بوي دبستان مي‌دهد

بوي باد از كوچه مي‌آيد ، و من
در اتاقم چاي را دم كرده‌ام
با بخار گرم چايي ، سقف را
پر زباغ سرد شبنم كرده‌ام
قُل قُل گرم سماور در اتاق
مي‌برد من را به عصر كوزه‌ها
مي‌برد تا لحظه‌ي افطارها
مي‌برد من را به ماه روزه‌ها
لحظه‌‌ افطار وقتي مي‌رسيد
سفره پر مي‌شد ز عطر گل ياس
لحظه‌اي احساس مي‌كردم كه من
نور دارم بر تنم جاي لباس
سبز مي‌شد با پدر ، باغ دعا
نرم مي‌خواند از كتابي آشنا
با فطير تازه مادر مي‌رسيد
دستهايش داشت بوي ربّنا

شاعر:جعفر ابرهیمی

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(این شبا که فصل سبز ، استجابت دعائه) *

3083
2

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(این شبا که فصل سبز ، استجابت دعائه) این شبا که فصل سبز ، استجابت دعائه
قدر بدون که اینجا جای ، نزول فرشته هائه

نیگا کن ببین درای ، آسمون روی تو بازه
لحظة آبی پرواز ، موسم راز و نیازه

توی این آسمون نور ، حالا هستی یه ستاره
درد دل کن با حبیبت ، از صمیم دل دوباره

بگو ای خدای دلها ، مهربون هر دو عالم
ممنونم که بین خوبات ، دوباره تو دادی راهم

تویی که بنده نوازی ، به بدیم نیگا نکردی
تک و تنها منو بین ، تاریکی رها نکردی

تا بشم یه چشمة نور ، تا صدات کنم خدایا
دستای من و گرفتی ، تو من و آوردی اینجا

حرف آخر من اینه ، قسمت می دم به ارباب
غرق دریای گناهم ، جون زینب من و دریاب

عنایت کن که بگیرم ، این شبا نور خدایی
دستم و بگیر دوباره ،

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟) *

3534
0

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟) کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
یا لا اقل حکایت ما را بیان کند

من زیر بار معصیتم ضعف کرده ام
دستی کجاست تا مدد ناتوان کند

تب کردم از مرور گناهان کوچکم
کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟

ما بی سلیقه ایم، تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبه ی آب و نان کند

آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت
کار شرار نار تو آب روان کند

ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند
حاشا که دوست کار زمین و زمان کند

چیزی نصیب تو نشود از عذاب من
ایزد کجا محاربه با استخوان کند

شبها مرا برای خودت انتخاب کن
فرصت مده که دیگری ام امتحان کند

درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم
خوب است گرچه چشم تو ما را نشان کند

از تو بعید نیست رفیق گدا ش

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعارمناجاتی ماه رمضان-(خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن) * علی اکبر لطیفیان

5101
7

اشعارمناجاتی ماه رمضان-(خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن) خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن
نده جواب مرا لااقل جواب مکن
تمام خواسته هایم برای نفسم بود
دعای من که دعا نیست مستجاب مکن
صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم
مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن
همینکه ترس برم داشته خودش کافیست
تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن
عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست
جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن
چقدر جار زدم من که "دوستم داری"
بیا مقابل مردم مرا خراب مکن
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم
زیاد روی من و توبه ام حساب مکن
اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم
مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن
سوا نکن که همه با همیم جان حسین
همه غلام حسینیم انتخاب مکن
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:06
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 جواد حیدری

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(من بنده تو هستم، عهد تو را شکستم) * جواد حیدری

7361
5

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(من بنده تو هستم، عهد تو را شکستم) من بنده تو هستم، عهد تو را شکستم
پروندۀ سیاهم، مانده به روی دستم
عبد فراری‌ات را، دلخون نمی‌کنی تو
از خانه‌ات گدا را، بیرون نمی‌کنی تو

یا ربی یا الهی!
دل با صفا نکردم، از تو حیا نکردم
بر توبه‌نامه‌ی خود، اصلاً وفا نکردم
شرمنده‌ام نبردی، هرگز تو آبرویم
تا که اجازه دادی، با تو سخن بگویم
یا ربی یا الهی!
پیش تو سر به ‌زیرم، حب تو در ضمیرم
آیا شود که روزی، از عشق تو بمیرم
ممنونم از عطایت، دادی به من لیاقت
بار دگر ببینم، این سفرۀ ضیافت
یا ربی یا الهی!
من سائل تو هستم، کی می‌دهی جوابم
زهرا گرفته دستم، کی حق کند عذابم؟
دل خانه‌ی علی شد، مستانه‌ی علی شد
شیعه ز روز اول، دیوانه‌ی علی شد
یا ربی یا الهی!

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(اى در غرور نفس به سر برده روزگار) *

2917
2

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(اى در غرور نفس به سر برده روزگار) اى در غرور نفس به سر برده روزگار
برخيز ، کارکن ، که کنونست وقت کار

اى دوست ! ماه روزه رسيد و تو خفته‌اى
آخر زخواب غفلت ديرينه سر برآر

سالى دراز بوده‌اى اندر هواى نفس
ماهى ، خداى را شو و دست از هوا بدار

پنداشتى که چون بخورى ، روزه تو نيست
بسيار چيز هست جز آن شرط روزه‌دار

هر عضو را بدان که به تحقيق روزه‌اى است
تا روزه تو روزه بود نزد کردگار

اول نگاه دار نظر ، تا رخ چو گل
در چشم تو نيفکند از عشق خويش خار

ديگر ببند گوش زهر ناشنيدنى
کز گفت‌وگوى هرزه شود عقل تار و مار

ديگر زبان خويش که جاى ثناى اوست
از غيبت و دروغ فرو بند استوار

ديگر بسى مخسب که در تنگناى گور
چندانت خواب هست که آن هست در شما

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(برق خاشاک گنه ، روزه تابستان است دود این آتش جانسوز به از ریحان است) *

3218
3

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(برق  خاشاک  گنه ،  روزه  تابستان  است         دود این آتش  جانسوز  به  از  ریحان  است) برق خاشاک گنه ، روزه تابستان است دود این آتش جانسوز به از ریحان است
می توان یافت ز سی پاره ماه رمضان آنچه ز اسرار الهی همه در قرآن است
هست در غنچه ی لب بسته ی این ماه نهان گلستانی که نسیمش نفس رحمان است
مشو از عزت این مهر الهی غافل که در این مهر بسی گنج و گهر پنهان است

ماهرویی که شب قدر بود یک خالش در سراپرده ماه رمضان پنهان است
می کند روزه ماه رمضان عمر دراز مد انعام درین دفتر و این ایوان است
غفلت از تشنگی و گرسنگی کم گردد که لب خشک بر این بند گران سوهان است
باش با قد دو تا حلقه این در صایب که مراد دو جهان در خم این چوگان است

شاعر:صائب تبریزی

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان و اهل بیت(ع)(شکر الله که باز آینه ی ذاتم داد) *

4210

اشعار ماه رمضان و اهل بیت(ع)(شکر الله که باز آینه ی ذاتم داد) شکر الله که باز آینه ی ذاتم داد
درد درون دل خود وقت ملاقاتم داد
من که یک سال نه،یک عمر ز خود بی خبرم
خوش خبر،پیک سحر آمد و سوغاتم داد

چون خمار سحر نیمه ی شعبان بودم
جلوت ماه خدا خلوت اوقاتم داد
عطر مهمانی محبوب دهد بوی حسین
خطبه ناب نبی وعده ی روضاتم داد
حاجتم بود که همسفره ی دلدار شوم
ماه میهمانی دلبر همه حاجاتم داد
خاک را پاکتر از چشمه ی خورشید ببین
بوتراب است که منزل به سماواتم داد
هیچ کس از دم سردم به خدا راه نداشت
نفس گرم علی سوز مناجاتم داد
دلبرم لذت و عیش و خوشی دنیا را
از دلم برد و به دل معدن خیراتم داد
بس که دلباخته ماه شب چهاردهم
ماه نو آمد و امضای ملاقاتم داد
بود موسای دلم بی کس و

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد