ماه مبارک رمضان

مرتب سازی براساس

مناجات با خدا در شبهای ماه مبارک رمضان -(سلیمانی و من مورم...) * رسول چهارمحالی

404
6

مناجات با خدا در شبهای ماه مبارک رمضان -(سلیمانی و من مورم...) سلیمانی و من مورم
همون وصله ی ناجورم
ز تو دورتر از دورم
با عشق تو محشورم

یا غیاث المستغیثینی
تو مجیری تو بهترینی
تو خالق عرش برینی(2)

یارب الهی العفو
یارب الهی العفو
««««««««
با آ ه جگر سوزم
من چشم به در دوزم
در هر شب و هرروزم
میسوزم و میسوزم

یا غیاث المستغیثینی
تو مجیری تو بهترینی
تو خالق عرش برینی(2)

یارب الهی العفو
یارب الهی العفو
««««««««
تو گوهر نایابی
تو روشنی آ بی
تو پرتو مهتابی
برخلق تو اربابی

یا غیاث المستغیثینی
تو مجیری تو بهترینی
تو خالق عرش برینی(2)

یارب الهی العفو
یارب الهی العفو
«««««««
من عبد گنه کارم
ازعشق تو بیمارم
بر درگه تو زارم
آ ن خادم دربارم

یا غیاث المستغیثینی
تو مجیری تو بهترینی
تو خالق عرش برینی(2)

یارب الهی العفو
یارب الهی العفو

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مناجات و توسل ویژه ماه مبارک رمضان، حاج مهدی رسولی -(باز رو گرداندم از تو..) *

1546
4

مناجات و توسل ویژه ماه مبارک رمضان، حاج مهدی رسولی -(باز رو گرداندم از تو..) باز رو گرداندَم از تو ، باز رو دادی به من
باهمه بی آبرویی ، آبرو دادی به من

شرم میکردم،دگر در محضرت لب وا کنم
باز می بینم مجالِ گفتگو دادی به من

چشمِ خشکم بود خالی،رویم از عِصیان سیاه
اشک بخشیدی و آبِ شستشو دادی به من

خاک بودم آدمم کردی به دستِ رحمتت
خار بودم بهتر از گل رنگُ بو دادی به من

با غبارِ راهِ زُوارِ حرم شُستی مرا
در حقیقت آبرو از خاکِ او دادی به من

ممنونتم ... من کجا آشنا شدن با خوبا کجا ... ممنونتم امسال منم راه دادی اومدم
به خودت قسم چند روز فقط دارم همین فکرمیکنم ... میخوام داد بزنم همه بشنون ، تو همون میزبانی بودی که من دِلم میخواست ، اما بزار همه بدونن من اون میهمانی نبودم که تو دلت میخواست .... اما اومدم هرجوری بود خودمُ رسوندم ... فقط میخوام یه چی بهت بگم من میدونم بدردت نمیخورم ... من که میدونم مثلِ خوبا نمیشم ... فقط تو این مجالس دنبال اینم یکی دست رو شونم بزارِ ...

مرحومِ آشتیانی میگه تو حرم امام رضا داشتم هی میگشتم هی میگفتم آقاجان گم کرده دارم ... وضعم خرابه یه نفر دست منو بگیره . میگه همینجور که میگشتم یکی دست رو شونم گذاشت ... برگشتم نگاه کردم دیدم مرحوم علامه ..." میگه گفت چکار داری میکنی باهات کار دارم .

یه شب تو این روضه نمیگم آقام دست روشونۀ من بزارِ ، یکی از این نوکرایِ باصفا دست شونم بزاره منم برگردم منم آدم بشم ... اصلا اگه میبینی اینجوری درست نمیشم یکی منُ بزنه ازخواب بیدارم کنه ... آخه تا کی اینهمه بی حیایی ... دیدی گناه با ما چکار کرد ... دیدی چقد بی حیا شدم ...

بچه اومد از مکتب تو خونه گریه ، زاری ، بابا اومد بغلش کرد . عزیز دلم چته بابا ، گفت : بابا امروز تو مکتب خونه استادمون رسید به اون آیه ای که میفرماید قرآن کریم فردا قیامت از حولِ محشر بچه هایِ کوچیک مثلِ پیرمردا موهاشون سفید میشه . بابا ، هم خودش گریه کرد هم ما گریه کردیم میگه بچه سه روز گریه کرد و افتاد تو بستر مُرد با یه آیه قرآن ... اینهمه تو روضه نشستم ... درست نشدم ... گناه بیچاره ام کرد ... گناه بی حیام کرد
... تو رو به آقام حیایِ منو بهم برگردون ... آخه من که میدونم آدم که بی حیا بشه هر کاری میکنه بخدا اگه روسینۀ ابی عبدالله نشست بی حیا بود نشست ...

*پسر مسلم بن عوسجه بود ، این بچه اومد ابی عبدالله کنار کمرِۀ میدان ایستاده ، بچه اومد جلو گفت آقا سلام ، گفت سلام عزیز دلم
گفت آقا اجازه میدی من برم میدان ...؟ آقا فرمودن تو که الان تازهِ داغِ بابا دیدی نمیخواد ، برو پیش مادرت ... گفت آقا آخه مادرم خودش منو فرستاده آقا این عمامه رو مادرم بسته ، گفته برو جلو مگه نمیبینی آقات غریبه ... الانِ که بنی هاشم سبقت بگیرن آبرومون میره ... میگه دست این بچه رو گرفت ، بغلش کرد گذاشتِش رو زینِ اسب اسبُ آروم آروم حرکت داد خود ابی عبدالله ...

حرف از بی حیایی بود نانجیب ها تا دیدن ابی عبدالله با یه بچه اومده تو میدون شروع کردن هلهله کردن ... یهو یه بی حیایی صدا زد حسین دیگه برات آدم نمونده بچه میفرستی میدون ... روایت اینجوری میگه بچه رفت ... ابی عبدالله داشت بر میگشت دیدن به پهنایِ صورت داره گریه میکنه ....

صل الله علیکَ یاسیدالغریب ... یا سید المظلوم ... حسین ... حسین ...

گفتم بدرت نمیخورم اما خودت که میدونی من به هیچ دردی هم که نخورم روضه هایِ محرمِ حسینتُ که شلوغ میکنم ... به هیچ دردی هم نخورم مجلسِ حسینتُ که گرم میکنم ... میخوای نشونت بدم ؟...

حسین .... حسین ....

غریب آقام آقام آقام .....

هواتو کردم ، اسیرِ دردم
بزار بیام منم حرم ، دورت بگردم

*آقا تازه فهمیدم چقد عقب افتادم بین خوبا نشستم ...*

حسین ... حسین ...
دلم غریبه ، حالم عجیبه
فضایِ سینه ام پُر از شمیمِ سیب

*ارباب صدامُ ازهمین دور قبول کن*

ارباب پای دلم لَنگِ
ارباب دنیا هزار رنگِ
ارباب دلم برات تنگِ ....

حسین ...

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات وتوسل ویژه ماه مبارک رمضان به نفس سیدرضا نریمانی -(منی که لحظۀ افطارها...) *

496

مناجات وتوسل ویژه ماه مبارک رمضان به نفس سیدرضا نریمانی -(منی که لحظۀ افطارها...) «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»

أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إِلهَ إِلاّ هُو عالم الغیب و الشهاده العزیزِ الحکیم الغَفور الرَحیم ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیُع السَمواتِ والارض مِن جَمیعِ ظُلمی و جُرمی و اِسرافی عَلی نَفسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ ..

اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم
*اول گناهانِ بزرگِ منو ببخش .. اون گناهانی که هیچ کسی غیرِ تو نمتونه ببخشه .. باالحجه ، بالحسین ، بعلی و به حضرت زهرا الهی العفو ..*

منى که هیچ کسى را ندارم الا تو
دوباره آمده ام درد دل کنم با تو

همین که با تو کمی درد دل کنم خوب است
فقط برایِ تو ‌خود را خجل کنم خوب است

کنار سفرۀ خود خلوتى به من دادى
چه خوب فرصتِ هم صحبتى به من دادى

*همین که یه گوشه از مهمونیت به من جا دادی منو بسه .. همین که منو راهم دادی .. همین که به منم یه بفرما زدی ..*

چقدر حرف نگفته برای گفتن هست
تو هم همیشه حواست به گریۀ من هست

پناه بر تو از این خشکسالی آوُردم
برای عرض ادب دست خالی آوُردم

دلم گرفته ، برایم نشانه ای بفرست
برایِ بغض گلویم بهانه ای بفرست

*یه نشونی به من بده، یه جوری به من بفمون که منو بخشیدی .. یه جوری به من بفهمون که منو تحویلم گرفتی .. یه جوری به من بفهمون که منو بغلم کردی .. جوابه این همه خوبی تو رو با بدی میدم .. *

دوباره آمده ام سر به زیر گریه کنم
نشسته ام بگذارید سیر گریه کنم

*حالا که به من راه دادی، حالا که به من جا دادی، حالا که به من یه گوشه از مهمونیت گفتی بشین بهم اجازه بده یکم گریه کنم، دلم تنگه دلم گرفته آقاجان ..*

دوباره مثلِ همیشه مرا بغل کردی
همیشه مشکل من را فقط تو حل کردی

اگرچه خسته ای و گرچه دلخوری از من
همیشه مطمئنم دل نمی بُرى از من

*گریه کنید با همه وجودتون شاید فردا شب نباشیم .. تا حالا کی منو رد کردی که این بار دوم باشه .. اصلاً تا حالا کدوم گدا رو از در خونت دست خالی روندی که من دومی باشم ..*

مرا ببخش اگر نامه ام سیاه شده
بیا بگو به ملائک که اشتباه شده

گدا رسیده بیا و کرم فروشی کن
برای بندۀ خود باز پرده پوشی کن

مرا ببخش اگر سمت معصیت رفتم
بلد نبودم اگر راه را غلط رفتم

هنوز نیستم از کردۀ خودم راضی
قبول کن اجلم را عقب بیندازی

اگر که توبه نکرده اجل فرا برسد
خدا کند که به دادم امام رضا برسد

اگر بناست بمیرم چه حسرتى دارم
هنوز من دو سه تا کربلا طلبکارم

منى که لحظۀ افطارها نوا کردم
دم غروب همش یاد کربلا کردم

همیشه خواسته ام زیرِ پرچمش باشم
غروبِ اول ماه محرمش باشم

غروب اول ماه و غروب روزِ دهم
بمیرم‌ از غم آن ضربۀ دوازدهم

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 احمد پوریا

مناجات و گریز به امام حسین(ع) -(الهی بنده ای بی اعتبارم) * احمد پوریا

462

مناجات و گریز به امام حسین(ع) -(الهی بنده ای بی اعتبارم) الهی بنـــــــده ای بی اعتبارم
نما رحمی دخیـــلم شرمسارم

الهی بنـــده ای درمانده ام من
منم عبد و تــویی پروردگارم

الهی غرق دریای گناهم
پشیمانم نظر بــــر دیده زارم

الهی بنده ای نــــالایقـــم من
تویی مرحم به قلب پُر شرارم

الهی معصیت هـــــایی نمودم
ببخشا از کـــــرم ای تاجدارم

الهی بی پنـــــــاهم دِه پناهم
زجام عشق تو مست و خمارم

الهی جــــــز تو پشتیبان ندارم
کریما کــــن عنایت بی قرارم

الهی حق تویی خالق تویی تو
تو گرداننده ی لیـــل و نهارم

الهی عاصیـــــم دارای دردم
نما درمـــان طبیب روزگارم

الهی عاشــــــــق نـام حسیـنم
غلامیَّش بُوَد بس افتــخارم

گنهکارم خــــــدا نالایقم من
ولی نام حسین باشــــد شعارم

همه سرمایه ام حُبِّ حسین است
وِلای او بُـــــــوَد دار و نـدارم

حسین آرام جان روح و روان است
همه شاهان غـــلام، او شهریارم

الهی کربـــــلایش کـــــن نصیبم
وصالش روز و شب در انتظــــارم

ببخشا از کـــرم (پویا) دخیل است
زداغ کــــــــربلا بیــــن اشکبارم

  • یکشنبه
  • 20
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(بر خود نموده ام جفا) * رضا یعقوبیان

341

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان  -(بر خود نموده ام جفا) بر خود نموده ام جفا
دیدی بدم گفتی بیا
یا رب زدی مرا صدا
خدا خدا خدا خدا
خدا خدا خدا خدا٢

آمده عبد روسیاه
با کوله باری از گناه
بر من ز رحمت کن نگاه
هستم خدایا بی بها
خدا خدا خدا خدا٢

خدای من گرچه بدم
گفتی بیا من آمدم
از درگهت منما ردم
بر من بده حال دعا
خدا خدا خدا خدا٢

دیدی که من در غفلتم
کردی دوباره دعوتم
کم گشته دیگر فرصتم
بر لب بود شور و نوا
خدا خدا خدا خدا٢

بر من تویی یار و حبیب
بر درد من هستی طبیب
رفته ز جان من شکیب
ای منشأ لطف و عطا
خدا خدا خدا خدا٢

گنه نمودم به خفا
درد مرا تویی دوا
حاجت من روا نما
نظر نما به بینوا
خدا خدا خدا خدا٢

یا رب منم اهل عذاب
ندارم حتی یک ثواب
نما دعایم مستجاب
از گنهم نما جدا
خدا خدا خدا خدا٢

بر نفس خود هستم اسیر
نزد تو هستم سر به زیر
کرم نما دستم بگیر
یا رب تویی مشکل گشا
خدا خدا خدا خدا٢

گنه بگشته عادتم
یا رب نبوده طاعتم
بنگر خمیده قامتم
ره توشه ام این گریه‌ها
خدا خدا خدا خدا٢

من بنده ای آلوده ام
مطیع تو نبوده ام
بر درگهت سر سوده ام
تا که شوی از من رضا
خدا خدا خدا خدا٢

یا رب نگه کن بنده را
این سر به زیر افکنده را
این بنده ی شرمنده را
ببخش به حق شهدا
خدا خدا خدا خدا٢

من کرده ام عمری خطا
بر من نمودی تو عطا
بگذر ز جرم من خدا
به حق شاه کربلا
خدا خدا خدا خدا٢

  • شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(من روسیاهم ) * رضا یعقوبیان

511

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان  -(من روسیاهم            ) من روسیاهم
غرق گناهم
به حق حیدر
نما نگاهم
الهی العفو۴

بودم خدایا
عمری به غفلت
مرا ز رحمت
کردی تو دعوت
الهی العفو۴

من گشته تنها
تویی حبیبم
تویی خدایا
تنها طبیبم
الهی العفو۴

آمده سویت
عبد فقیری
دست مرا از
کرم بگیری
الهی العفو۴

نام تو حلِّ
هر مشکلاتم
امشب خدایا
بده نجاتم
الهی العفو۴

خطا کنم من
عطا کنی تو
از جرم و عصیان
جدا کنی تو
الهی العفو۴

عمری خدایا
خطا نمودم
بر خود خدایا
جفا نمودم
الهی العفو۴

در التهابم
اهل عذابم
به حق مهدی
بده جوابم
الهی العفو۴

ریزم زِ دیده
اشک ندامت
بگذر ز من از
لطف و کرامت
الهی العفو۴

کوه گناهم
شد کوله بارم
جز تو خدایا
کسی ندارم
الهی العفو۴

به حق احمد
به حق حیدر
به حق زهرا
زین بنده بگذر
الهی العفو۴

بنگر به حال و
این اشک و آهم
مهر حسینت
شد زاد راهم
الهی العفو۴

شرمندگی را
نمودم احساس
زین بنده بگذر
به حق عباس
الهی العفو۴

  • شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار از زبان ماه مهمانی خدا،(روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

5507
2

اشعار از زبان ماه مهمانی خدا،(روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم) روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم
ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم
ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم
ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم

تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد
خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد
-
من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم
روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم
باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم
در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم
تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم
هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم
-
دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من
چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من
نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من
انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من
از نسیم آید سرود نغمه روح ال

  • سه شنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:00
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 حمیدرضا محسنات

زمزمه و زمینه مناجات ماه مبارک رمضان -(خشکم و بی برگ و برم بارون من باش ) * حمیدرضا محسنات

836

زمزمه و زمینه مناجات ماه مبارک رمضان -(خشکم و بی برگ و برم بارون من باش ) خشکم و بی برگ و برم بارون من باش
ماه رمضونی یه سحر مهمون من باش

با روسیاهی اومدم , بازم نگام کن
شرمندم و سلام میدم , تو هم سلام کن

هستی تو به یاد ما
میرسی به داد ما
وقتی میایم سمت تو
معتذراً نادما ...

( معتذراً نادما )
********
با زبون روزه آقا بگو کجایی
کرب و بلا یا حرم امام رضایی ؟

زدم صدات یه بار تو هم صدام کن آقا
تو حرم امام رضا , دعام کن آقا

جلوی گنبد طلا
کنار اون خادما
میام صدات میزنم
معتذراً نادما ...

( معتذراً نادما )
********
با لبای تشنه برات روضه میخونم
کرب و بلایی میشه باز ماه رمضونم

آب میخورم بغض صدام حسین حسینه
چیزی که میمونه برام حسین حسینه

به تو سلام میدم ای
مُرمّلٌ بال

  • دوشنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1397
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مناجات با خدا-توسل به حضرت رقیه(س) -(در سینه مانده آهم، خیلی دلم گرفته) * محمد جواد شیرازی

1316
3

مناجات با خدا-توسل به حضرت رقیه(س) -(در سینه مانده آهم، خیلی دلم گرفته) در سینه مانده آهم، خیلی دلم گرفته
خسته از اشتباهم، خیلی دلم گرفته

بر نفس خود اسیرم، از شرم سر به زیرم
از بس که رو سیاهم خیلی دلم گرفته

خیلی مرا صدا کرد، آخر خودش حیا کرد
شرمنده از الٰهم، خیلی دلم گرفته

در بندگی ضعیفم، شیطان شده حریفم
گمراه بین راهم، خیلی دلم گرفته

نامحرمان به لبخند، اشک مرا گرفتند
خشکیده شد نگاهم، خیلی دلم گرفته

وقتی اطاعتم رفت، دوران عزتم رفت
درمانده قعر چاهم، خیلی دلم گرفته

شاه نجف امیدم، دیشب به خواب دیدم
ایوان طلای شاهم، خیلی دلم گرفته

تشنه شدم دوباره، دلتنگ و بی قرارِ
ارباب و قتلگاهم، خیلی دلم گرفته

یک سو سه ساله افتاد، خواهر به ناله افتاد:
برخیز ای پناهم خیلی دلم

  • جمعه
  • 18
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

مناجات ماه رمضان-امام زمان(عج) -(ی روزه دار، افطار محتاج یک دعایم) * قاسم نعمتی

1662

مناجات ماه رمضان-امام زمان(عج) -(ی روزه دار، افطار محتاج یک دعایم) ای روزه دار، افطار محتاج یک دعایم
آقای آبرودار، محتاج یک دعایم

با نامه ی سیاهم قلب تو را شکستم
آلوده و گنه کار، محتاج یک دعایم

خیلی دلم گرفته، از تو خبر ندارم
با این وجود دلدار، محتاج یک دعایم

تا خواستم بیفتم، دست مرا گرفتی
این دفعه هم چو هر بار، محتاج یک دعایم

شرمنده ام کجاها، دیدی گناه کردم
خیلی شدم گرفتار، محتاج یک دعایم

نگذاشتی بریزد یک لحظه آبرویم
هستم به تو بدهکار، محتاج یک دعایم

ای کاش یک سحر هم راهت بیفتد اینجا
در انتظار دیدار، محتاج یک دعایم

خیمه نشین صحرا، آرام جان زهرا
هر جای هستی ای یار، محتاج یک دعایم

وقت اذان مغرب دلتنگ کربلایم
ای روزه دار افطار، محتاج یک دعایم

  • دوشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

مناجات با خدا -(بوی خدا نمی‌دهد اصلا نوای من ) * رضا باقریان

646

مناجات با خدا -(بوی خدا نمی‌دهد اصلا نوای من ) بوی خدا نمی‌دهد اصلا نوای من
بالا نمی‌رود به گمانم دعای من

دیدی اگر منم شده‌ام تحبس الدعا
مانند شیشه می‌شکند توبه‌های من

بوی فنا گرفته تمامیِ حاصلم
کاری نمی‌کند نَفَسِ من، برای من

سایه فکنده روی سرِ من عقاب مرگ
چیزی نمانده از نفسم از صدای من

این نفْسِ بد قلق، همه جا عهد کرده است
هر جا که می‌روم بشود پا به پای من

یا غافرالذنوب، و یا ساترالعیوب
امشب بیا و درگذر از هر خطای من

باید دوباره توبه کنم تا که وقت هست
دارد ز دست می‌رود این لحظه، وایِ من

بی خود نبود کرببلا روزیَم نشد
بوی خدا نمی‌دهد این گریه‌های من

  • سه شنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

شور زمينه امام_حسین امام حسن كربلا ماه رمضان -(سلام به ماه خدا) * میلاد قبایی

1318
0

شور زمينه امام_حسین امام حسن  كربلا  ماه رمضان -(سلام به ماه خدا) سلام به ماه خدا
سلام به ماه گدا
سلام به ماهي كه توش مستجاب دعا

سلام به سوز و نوا
سلام به حال بكا
سلام به اون خدايي كه مارو كرده صدا

صدام زده بيام تو اين خونه
خودش همه غمامو ميدونه
ميدونه وقتي تشنه ي آبم
به ياد تشنگي اربابم

بهش يه قطره آب ندادن
به ناله هاش جواب ندادن

" غريب حسين غريب حسين جان "
——————
ميخوام بگم به همه
دلم اسير غمه
فقط اميدم به اين سفره ي كرمه

تويي خداي كرم
يه دست بكش رو سرم
فقط تو اين شبا ميخونم به ياد حرم

قدم قدم تا كربلا ميرم
به دعوت امام رضا ميرم
دلم فداي سوز و آه تو
سلام من به قتلگاه تو

همينجا دشمنات رسيدن
سرت رو از قفا بريدن

" غريب حسين غريب حسين جان "
——————
منم

  • پنج شنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه‌ی مناجات شبهای ماه رمضان -(من بنده‌ی گنهکار بر درگهت مقیمم) * مرتضی محمودپور

630
1

زمزمه‌ی مناجات شبهای ماه رمضان -(من بنده‌ی گنهکار بر درگهت مقیمم) مناجات
زمزمه‌ی شبهای ماه رمضان‌الکریم

بنداول
من بنده‌ی گنهکار بر درگهت مقیمم
محتاج لطف ساقی سرگشته‌ی کریمم
نادم ز کرده‌ی خویش برگشته‌ام به سویت
پژمرده از خزانم محتاج یک نسیمم
یارب‌الهی‌العفو یارب‌الهی‌العفو(۲)

بنددوم
سرگشته بیقرارم سوی تو پرکشیدم
تا من ز آستانت لاتقنتوا شنیدم
گفتی بیا به پیشم من آمدم به امید
بار غم ملامت با جان و دل خریدم
یارب‌الهی‌العفو یارب‌الهی‌العفو(۲)

بندسوم
آورده‌ام به‌همراه یک طفل شیرخواره
از لطف و از کرامت بنما به من نظاره
گفتی وسیله آور تا من تو را ببخشم
از کربلا به همره آورده‌‌ مشک پاره
یارب‌الهی‌العفو یارب‌الهی‌العفو(۲)

  • چهارشنبه
  • 18
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 03:08
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

زمزمه ماه_رمضان مناجات حضرت_رقيه -(بنده ي روسياهتو) * میلاد قبایی

604

زمزمه ماه_رمضان مناجات حضرت_رقيه -(بنده ي روسياهتو) بنده ي روسياهتو
اومده بين راهتو
پناهشه پناه تو
الهي العفو

اميد داره نگاش كني
بنده ي سر به راش كني
توام اونو صداش كني
الهي العفو

ببخش منو اگه
سمتت نيومدم
ولي تو سمتم اومدي

ايشاالله اين شبا
مهر تاييدتو
دوباره رو سينم زدي

به تو پناه آورد
اين بنده ي فقير
خداي من تويي
دست منو بگير

" يا ربنا العفو... "
———————-
تو اين شبا كه ميبارم
ميگم با اين دل زارم
ماه رمضونو دوس دارم
الهي العفو

ميخوام فقط صدات كنم
يه دل سير نگات كنم
زندگيمو فدات كنم
الهي العفو

حالم بده ببين
يا رب العالمين
با اشك و گريه اومدم

حالا كه من بدم
تنها نيومدم
من با رقيه اومدم

همون سه ساله اي
كه خيلي غصه ديد
عمه ش ميگفت چرا
موها

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

شعر هروله ، شور ماه مبارك رمضان... -(يا حسين يا عظيم ، لك لبيك ٣) * عباس میرخلف زاده

639
1

شعر هروله ، شور  ماه مبارك رمضان... -(يا حسين يا عظيم ، لك لبيك ٣) يا حسين يا عظيم ، لك لبيك ٣
يا غفور يا رحيم ، لك لبيك ٣

اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ ، حسين نعم الامير٢

اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ ، حسين نعم الامير ٢

جون زينب دست منو بگير ، حسين نعم الامير٢

حســــيــن ، سُدَّ فَقْرَنا
حســــيــن ، حَوِّل حالَنا
حســــيــن ، رحمي به گدا
حســــيــن ، شاه كربلا

سرورمه ، تاج سرمه
واللهْ ، كه مهربون تر از مادرمه

حســــيــن ، دستمو بگيـــر

لَيْسَ مِثْلُكَ شَئ ، لك لبيك ٣
انت باقي و حَى ، لك لبيك ٣

اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ ، حسين تويي غريب ٢

اِنّا نَشْكو اليك يا حبيب ، حسين تويي غريب ٢

السلام عليك يا طبيب ، حسين تويي غريب ٢

حســــيــن ، اِقْ

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 09:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی مناجات ماه رمضان -(ای سرّ تو در سینۀ هر محرم راز) * ابوسعید ابوالخیر

714

شعر رباعی مناجات ماه رمضان -(ای سرّ تو در سینۀ هر محرم راز) ای سرّ تو در سینۀ هر محرم راز
پیوسته درِ رحمت تو بر همه باز
هرکس که به درگاه تو آورد نیاز
محروم ز درگاه تو کی گردد باز؟

ای در سر هر کس از خیالت هوسی
بی‌یاد تو بر نیاید از من نفسی
مفروش مرا به هیچ و، آزاد مکن
من خواجه یکی دارم و تو بنده بسی

یارب! یارب! کریمی و غفّاری
رحمان و رحیم و راحم و ستّاری
خواهم که به رحمت خداوندیِ خویش
این بندۀ شرمنده فرو نگذاری

از بار گنه شد تن مسکینم پست
یارب چه شود اگر مرا گیری دست
گر در عملم آنچه تو را شاید نیست
اندر کرمت آنچه مرا باید هست

ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست
درد تو به جان خسته داریم ای دوست
گفتی که به دلشکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

زمزمه مناجات ماه مبارک رمضان -(بنده ی روسیاهم غرق در اشک و آهم) * مظاهر کثیری نژاد

621

زمزمه مناجات ماه مبارک رمضان -(بنده ی روسیاهم غرق در اشک و آهم) بند اول:
بنده ی روسیاهم
غرق در اشک و آهم
من بدی کردم اما تو خوبی و دادی دوباره پناهم

ربنا یا الهی
من گدا و تو شاهی
دست من رو نگیری همه عمر من میره رو به تباهی

ای خدا اومدم محضرت با دل پر ولی دست خالی
هرچه گشتم رفیقی صمیمی تر از تو نبود این حوالی

برای من چاره کن که بیچاره م
نگاه به این روز تیره و تارم
انی اعوذ بک من النفسی
شکایت از نفس سرکشم دارم

بند دوم:
ترک دنیا نکردم
باتو خوش تا نکردم
زخم دل رو به نور مناجات و قرآن مداوا نکردم

شوق یارم ندارم
توشه دارم ندارم
من که غیر از خطاکاری سرمایه در کوله بارم ندارم

ذکر شبهای ماه خدا غیر از ارحم لنا ربنا نیست
سرپناهی به غیر از نگاه علی بن موسی الرض

  • شنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 17:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

متن شعر سبک زمزمه مناجات با خدا ماه مبارک رمضان -(باز اومدم توبه کنم) * امیرحسین سلطانی

1155

متن شعر سبک زمزمه مناجات با خدا ماه مبارک رمضان -(باز اومدم توبه کنم) بند اول

باز اومدم توبه کنم
توبه ی من رو بپذیر
از گناهام خسته شدم
منو بیار توی مسیر

آخدا با اشک اومدم
به درگه تو رو زدم
خودم میدونم که بدم
ولی تنها نیومدم

با علی اومدم ببین
دیگه رومو نزن زمین
ازت میخوام منو ببخشی،فقط همین

(اغفرلنا ذنوبنا)

?بند دوم

الهی العفو میخونم
تو این شبای بندگی
ازروی لطف وکرمت
میشه یه فرصتم بدی

از حال خود من خسته ام
من بنده ی شرمنده ام
اینو میدونم که چقدر
سیاه شده پرونده ام

قلبمه از غصه حزین
ناله و آهم رو ببین
چی میشه من رو بخری،فقط همین

(اغفرلنا ذنوبنا)

?بند سوم

تواین شباتابه سحر
یاربنارو میخونم
بیا و دستمو بگیر
نزار که تنها بمونم

غرق گناهم میدونم
پروندمه پر ا

  • یکشنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

متن مداحی مناجاتی به سبک عزیزم حسین محمد حسین پویان فر -(گنهکارمو خدایا خودت میدونی چقد دوست دارمو) * امیر حسین الفت

583

متن مداحی مناجاتی به سبک عزیزم حسین محمد حسین پویان فر -(گنهکارمو خدایا خودت میدونی چقد دوست دارمو) به سبک
#عزیزم_حسین

گنهکارمو
خدایا خودت میدونی چقد دوست دارمو
میباره چشم
یه دنیا گناهه که روی شونه هام میکشم
ندارم قرار
یه لحظه منو به حال خودم تو تنها نزار
سریع الرضا
میترسم برای تاریکی تو قبرم خدا
شدید العقاب
میترسم برا قیامت برای یوم الحساب

  • پنج شنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مناجات ماه مبارک رمضان -( یادِ یارانِ سفر کرده ، بخیر) * محمد علی نوری

497

مناجات ماه مبارک رمضان -( یادِ یارانِ سفر کرده ، بخیر) یادِ یارانِ سفر کرده ، بخیر
...آن رفیقانِ نظر کرده ، بخیر
از جهانِ ما گذر کرده ، بخیر
رو به خورشید و قمر کرده ، بخیر
جایشان خالیست این سال جدید

گوش کن! اوصاف اَمجَد را شنو
وصف ماهِ حیّ سرمد را شنو
" أَيُّهَا النَّاس! إِنَّهُ قَدْ ... " را شنو
خطبه‌خوانیّ محمّد(ص) را شنو
ای دل از غم شو رها ؛ آمد اُمید

نفحه‌‌‌ای از غیب ، از ره آمده
موسم شَهرُ الضّیافَه آمده
" ...نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَه... " آمده
بندگان را حِصن و خرگَه آمده
باز " إِلَهِي لا تُؤَدِّبْنی... " رسید

آمده از راه با امرِ غَفور
افضلِ ایّام و ساعات و شُهور
می‌رسد ارواح را نور و سُرور
با دم‌‌ ِ " ...اَدْخِلْ عَلىٰ اَهْلِ الْقُبُور... "
باز ، نجوای " ...لَکَ صُمنا... " دمید

ماه قرآن ، ماهِ قرآن‌آفرین
پَهن گشته با دم روحُ الاَمین
سفره‌ی عَفوِ الهی بر زمین
حق به نام و یاد اُمّ‌ُ المؤمنین
عبدِ بد با خوب را دَر هم خرید

آمده از عرش تا فرش ، این نسیم
بر سرِ خوان خداوند کریم
با سِلاحِ " یا عَلِىُّ یا عَظیم... "
بسته شد دستان شیطان رجیم
نفحه‌ی سوگندِ " بِالْحُجَّه... " وَزید

با نوای " ...یا سَمیعُ مِدحَتی... "
می‌شود شد بنده‌ی با قیمتی
با طنینِ " ...یا رَحیمُ دَعوَتی... "
با خدا انسان نماید خلوتی
یا مُبینُ یا مُنیرُ یا مُعید!

خوف دارد دل ز فرجام گناه
در قیامت ، پای میز دادگاه...
" ...يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيبا " ؛ آه ... آه ...
ماه مهمانی رسید ؛ آمد پناه
گفته می‌بخشد خدا تا قبلِ عید

از کریمِ بنِ کریم آید سخن
با شمیم نابِ یاس و یاسمن
می‌دمد روح کَرَم در یک بدن
نیمه‌ی ماهِ خدا آید حسن
آنکه خورشید از گِلش آمد پدید

فتح مکّه می‌رسد این مَه ، ز رَه
کعبه را ، حیدر ، که بودش زادگَه
پاک گردانده ز بُت‌های گُنَه
با دم ِ " أَلْیوْم ، یَوْمُ الْمَرْحَمَه "
خواب ، از چشم ابوسُفیان پَرید

آیه‌ای دارد ثواب آیه‌ها
یک فریضه می‌شود هفتاد تا
همچنان می‌گفت وصفِ ماه را...
...خاتم پیغمبران ، "...ثُمَّ بَکىٰ... "
" یا علی! اشکم برای تو چکید "

سائلِ شبگیر می‌گوید: علی...
کاسه‌های شیر می‌گوید: علی...
هم جوان ، هم پیر می‌گوید: علی...
روی لب ، تکبیر می‌گوید: علی...
پُشت اَرکانُ الهُدىٰ از غم ، خَمید

لَیلَةُ القَدر است معراج دعا
می‌زند خلقی خدایش را صدا
سر به روی مُهر ، گوید مرتضىٰ
نغمه‌‌ی " فُزْتُ و ربِّ الكَعبه " را
می‌شود در ماهِ مهمانی شهید

غم مخور ، ای دل ، بهاران می‌رسد
انتقام شهریاران می‌رسد
مُنجیِ چشم‌انتظاران می‌رسد
بر سرِ شب‌زنده‌داران می‌رسد...
جِلد ، نه ، بَل ، روح قرآن مجید

پیشِ روی میهمانان خدا
باز گردیدَه است ابواب سما
یادِ جوع و تشنگیّ کربلا
روزه‌ها را کرده متنِ روضه‌ها
مرغ دل تا قتلگاهی پَرکشید

می‌شود هر روزه‌داری ، خود ، خطیب
مستمع‌هایش عَتیدند و رَقیب
یادش آید جمله‌ی " يَا ابْنَ شَبيب... "
در دلِ گودال ، لب‌تشنه ، غریب
چند ضربه ، رَأس را از تن ، بُرید

حور ، اندازد به روی خویش ، خَش
کُشته شد ارباب ، با حالِ عَطَش
در شب جمعه ، بدون غلّ و غَش
عاشقی می‌گفت زیر قبّه‌اش
ناله‌ی زهرا - " بُنَیَّ ... " - را شنید

سیّدی! اِغفِر ذُنوبی بِالحُسَین
خالقی! اُستُر عُیوبی بِالحُسَین
مُنعِمی! اِکشِف کُروبی بِالحُسَین
بَه ، چه ذکرِ ناب و خوبی: " بِالحُسَین... "
" بِالحُسَین... " آمد به لب ، دل ، آرمید

ماه مهمانی که تا آخر رسد...
رحم ایزد تا به چشمِ تر رسد...
صبحِ " ...اَهْلَ الْکِبْرِیا... " تا سر رسد...
کاش مهدی(عج) ، زودتر از در رسد
عُمر ، طِی شد ، دیده ، مولا را ندید

عاشقانِ یار گویند: " اَلعَجَل "
سالم و بیمار گویند: " اَلعَجَل "
روز و شب ، بسیار گویند: " اَلعَجَل "
خسته از تکرار گویند: " اَلعَجَل "
خوش‌به‌حالِ هر که وصلش را چشید

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه ی مناجات شبهای ماه صیام * مرتضی محمودپور

363

زمزمه ی مناجات شبهای ماه صیام زمزمه مناجات
مخصوص شبهای ماه رمضان

بنداول
پناهم بده پناهم بده
من عبد گناهکار و شرمنده ام
ز روی تو شرمنده تا زنده ام
پناهم بده پناهم بده

بنددوم
پناهم بده پناهم بده
من از فرط عصیان زمین خورده ام
ز باد خزان بین که پژمرده ام
پناهم بده پناهم بده

بندسوم
پناهم بده پناهم بده
من از رحمتت کی شوم ناامید
شوم عاقبت من براهت شهید
پناهم بده پناهم بده

بندچهارم
پناهم بده پناهم بده
که من نوکر درگه حیدرم
به آن چادر خاکی مادرم
پناهم بده پناهم بده

بندپنجم
پناهم بده پناهم بده
به ششماهه ی دشت کرببلا
به آن راس پر خون بر نیزه ها
پناهم بده پناهم بده

#زمزمه_مناجات

  • پنج شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شور ماه مبارک رمضان -(لحظه ها، لحظه های خوبی واسه بندگیه...) * یوسف زندیه

392
1

شور ماه مبارک رمضان -(لحظه ها، لحظه های خوبی واسه بندگیه...) لحظه ها ،لحظه های خوبی واسه ی بندگیه
این روزا ،روزای چشیدن طعم تشنگیه

ببین چشامو که خیسه
مقتل اینو مینویسه :
(وقتی مقتل مینویسه)

قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ،عَطْشَاناً
آخه چطوری من آب بخورم این روزا؟
وقتی که تو تشته بودی زیر دست و پا
ای آقا (۳)

چقدر زخمیه. تموم تنت
دارم دق میکنم تورو (غریب کشتنت)۲

غریب کشتنت ...

--------------------

لحظه ها،لحظه های خوبی واسه ی بندگیه
این روزا ،روزایی برای درک گرسنگیه

کی درد منو میدونه
وقتی روضه خون میخونه :

قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ،جَائِعاً
آخه چطور افطار بکنم این روزا ؟
وقتی تو گرسنه بودی تو گودال آقا
ای آقا (۳)

جسارت شده،به پیراهنت
دارم دق میکنم تورو (غریب کشتنت)۲

غریب کشتنت ...

--------------------

لحظه ها،لحظه های خوبی واسه ی بندگیه
گریه تو،روضه ی تو از واجبات زندگیه
روضه خون تو مادره
روضه ی تن بی سرِ...

قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ،ذَبیحاً
مگه میشه من نمیرم از این غم آقا؟
سر تورو زینب دیده روی نیزه ها
ای آقا (۳)

میخنده چرا،آخه دشمنت؟
دارم دق میکنم تورو (غریب کشتنت)۲

غریب کشتنت ...

  • جمعه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(حقیر آمدم، سربه زیر آمدم...) * رضا دین پرور

624
1

وداع با ماه مبارک رمضان -(حقیر آمدم، سربه زیر آمدم...) حقیرآمدم سربه زیر آمدم
خریدی مرا گرچه دیر آمدم

دوسه شب دگر فرصتم مانده است
که این چند روز اخیر آمدم

عذابم کن اما جوابم نکن
گریزان شدم ناگزیر آمدم

ببین که از آتش فراری شدم
اجیرم کنار مجیر آمده ام

بجز گریه کاری بلد نیستم
شده اشک من چشمگیر آمدم

به زهرا پس از آبرو ریزی ام
به دنبال خیر کثیر آمدم

پناهم بده، بی پناهم علی!
به عشق تو نعم الامیر آمدم

شب نیمهء ماه گفتم حسن
ببخش و کرم کن فقیر آمدم

حسین ای دوا و شفای همه
سراغ مرا هم بگیر آمدم

به سجاد و باقر، به صادق قسم
چو سائل علیل و عبیر آمدم

به موسی بن جعفر گرفتارم و
در این قفل و زنجیر اسیر آمدم

رضاجان بیا و به دادم برس
شنیدم تویی دستگیر آمدم

جواد ای کس و کار بیچاره ها
شدم از همه جز تو سیر آمدم

درآن تشنگی ها صدا زد حسین
شدم پای داغ تو پیر آمدم

نشد خاک نرم زمین پیکرم
ز هر پله گر در مسیر آمدم

سه روز و سه شب بد گذشته به ما
ولی کی به روی حصیر آمدم

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:04
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان، امام زمان(عج) -(آخر ماه شد وماه نیامد آخر...) * مصطفی هاشمی نسب

2653
5

وداع با ماه مبارک رمضان، امام زمان(عج) -(آخر ماه شد وماه نیامد آخر...) آخر ماه شد و ماه نیامد آخر
سی سحر ناله زدیم آه نیامد آخر

با کلافی سر بازار نشستیم ولی
حیف شد یوسفم از چاه نیامد آخر

جان ما از غم دوریش به لب آمده است
صاحب غیبت جانکاه نیامد آخر

شام هجران رخش از سر ما رخت نبست
فجر امید سحرگاه نیامد آخر

ترسم این است دوباره به تباهی بروم
مشعل و روشنی راه نیامد آخر
***

روضه قتلگه جد غریبش سخت است
ای خدا حضرت خونخواه نیامد آخر!

مرکبش خونی و بی صاحب و گریان برگشت
ذوالجناحا، ز چه رو شاه نیامد آخر؟

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:11
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات باخدا وتوسل به حضرت ولی عصر(عج) ویژه ماه رمضان، حاج محمود کریمی -(ای خدا روزهای دشواریست...) *

2992
5

مناجات باخدا وتوسل به حضرت ولی عصر(عج) ویژه ماه رمضان، حاج محمود کریمی -(ای خدا روزهای دشواریست...) ای خدا، روزهای دشواریست
غم‌گرفته تمام دنیا را
ما به سویت پناه‌آوردیم
جان مهدی، نگاه کن ما را

سربه‌زیر آمدیم و شرمنده
ناله و اشک و آه آوردیم
ای طبیب همه مریضی‌ها
سرطان گناه آوردیم

بین آشفتگی این عالم
خواستی تا که امتحان بشویم
ما ولی آمدیم این‌جا تا
بیمه‌ی صاحب‌الزمان بشویم

اوّلین آرزوی ما، فرج است
کاشکی صاحب‌الزمان برسد
دست و پا می‌زنیم بین گناه
کاش «مهدی» به دادمان برسد

یک بلا آمده‌ست و این نوکر
دیگر آن یار غیرتی تو نیست!
آه، آقا! ببخش، هیچ‌کسی
نگران سلامتی تو نیست

ما سر وعده آمدیم عزیز
پس شما هم ثواب کن آقا
روز خوب قرار، روز ظهور
روی ما هم حساب کن آقا

هیچ‌کس فکر گریه‌های تو نیست
به خدا کم گذاشتیم، ببخش
قدر یک کاسه آب هم حتّی
احتیاجت نداشتیم، ببخش

ای به قربان جدّ تشنه‌لبت
سفری آرزوی ما شده است
راه را بسته‌اند، کاری کن
دلمان تنگ کربلا شده است

یادمان رفته است انگاری
هرچه داریم از حرم داریم
به خدا از حسین، دور شدیم
که بلادیده‌ایم و غم داریم

کاش زوّار کربلا امشب
بر تن در حصیر، گریه کنند
جای ماها که از حرم دوریم
تا خود صبح، سیر گریه کنند

دلم از روزگار خسته شده
هر دری باز بود، بسته شده
پاشدم بی‌اراده افتادم
هرچه پل ساختم، شکسته شده

بی تو عمری عذاب، سهم من است
غصّه و اضطراب، سهم من است
به در بسته می‌خورم هربار
تشنه هستم، سراب سهم من است

پسر فاطمه ببخش ولی
تو خودت از خدا تمنّا کن
ما بعید است، مرد راه شویم
راه برگشت را خودت وا کن

پسر مهزیار می‌داند
ماجراهای غربتت کم نیست
بین ما مردمی که میبینی
سیصدوسیزده نفر هم نیست

تو امام جهان شیعه که نه
بلکه آقا، امام دنیایی
همه از ماه، نور می‌گیرند
تو برای تمام دنیایی

روز برگشتن تو، دیدنی است
به خدا روز خوش، رسیدنی است
و به قدر هزاروسیصد سال
حرف‌های دلت شنیدنی است

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:37
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات و روضه عبدالله بن حسن ویژه ماه رمضان، حاج محمدرضا طاهری -(خوشبختن اون کِسا که...) *

649
1

مناجات و روضه عبدالله بن حسن ویژه ماه رمضان، حاج محمدرضا طاهری -(خوشبختن اون کِسا که...) خوشبختن اون کِسا که، دل رو بِهت سپردن
اما یه عدّه عاشق، تو رو ندیده مُردن

کِی میشه حاجَتامُ، با دیدنت بگیرم
ترسم از اینِ من هم، حسرت به دل بمیرم

آقایِ من کجایی، ای داد از این جدایی

*ماه مبارک رمضانِ داره تمام میشه، خیلی ها به امشب هم نرسیدن،خیلی ها تو همین روزها دارن مهمونِ پروردگار میشن، معلوم نیست ماهم باشیم ماهِ رمضنِ بعد رو ببینیم اما امشب هم عرض میکنم:*

تو محفلِ مناجات، پا سُفرَتون نشستم
هر شب همین و میگم، خالیِ هر دو دستم

یا رَب ظَلَمتُ نَفسی، رحمی به این گدا کن
از هر چی غیر عشقِ، قلبِ منو جدا کن

*هرکی صِدامُ میشنوه، این دَمِ سحری با من هم ناله بشه، هرکی مثل من آلوده است، التماسِ خدا رو بُکنه«یا رب الهی العفو...»*

من واسه بخششِ تو، هر شب بهونه دارم
هر شب تو این مناجات، یه واسطه میارم

*چه واسطه ای امشب میخوام دَرِخونت بیارم؟ هم دل از ابی عبدالله میبره، هم دل از امام حسن...*

امشب دَخیل میبندم، به یک شهید خدایا
اون که عموشُ تنها، رو خاکا دید خدایا

* داره نگاه میکنه، دستش رو به سفارش ابی عبدالله عمه جانش زینب محکم گرفته، فرمود: زینبم! این بچه خیلی بیقراری میکنه بیاد میدون، داداشش شهیدشده، من هنوز خجالت زدۀ داداش حسنم هستم. خیلی مراقبش باش.
عمه جانش دستش رو گرفته، اما داره میبینه، یه عده حرامی عموش رو دوره کردن، تا نگاه کرد ...*

هوا زجورِ مخالف چونیلگون گردید
عزیزِ فاطمه از اسب سرنگون گردید

میزد صدا اِی عمّه، دستِ من و رها کن
میخوام برم به میدون، خیلی برام دعا کن

*«والله، لا اُفارِقَ عَمّی» عمه من نمیتونم ازعموم جدابشم ..
یه وقت دیدن در این حین دستش رو از عمه رها کرد،دوید اومد تویِ میدان، عمه دنبالش میاد،عبدالله ابن حسن میدوه، خودش رو رسوند بالایِ گودالِ قتلگاه،یه وقت دید نانجیب شمشیرِ برهنه گرفته، میخواد وارد کنه، هدف گرفته سَرِ عمو رو، یه وقت صدایِ نازنینش بلندشد«یَابنَ الخَبیثه اَتَقتُلُ عَمّی؟» میخوای عموی من رو بکشی؟ مگه عبدالله مُرده باشه. تا شمشیر رو آورد پایین، عبدالله دستش رو سپرکرد، آی اونایی که دلاتون این شبا آواره ست، اجازه بدین از کنار قتلگاه یه جایِ دیگه هم دلتون رو ببرم ؛تا شمشیر اصابت کرد، دست آویزِ پوست شد، استخوانِ دست شکست، یه وقت دیدن داره صدامیرنه «وا اُمّٰاه...»
مثل اینکه داره میبینه، مثل باباش امام حسن، اون لحظه ای که دستِ مادر روتویِ کوچه شکستن..
عرضم رو جمع کنم، یه وقت ابی عبدالله تو اون آخرین جانی که در بدن داشت عبدالله رو بغل کرد، آروم دَمِ گوشش میگه: عموجان! صبر کن، الان مهمانِ بابات میشی، الان مهمانِ مادرم زهرامیشی،
یاالله ..
همۀ اونایی که حاجت دارن این آخرِ روضه ان شاءالله حاجت روابشن، مریض دارا ،حاجت دارا، ان شاالله این صحنه رو زینبِ کبری ندیده باشه، یه وقت دیدن حرملۀ نانجیب یه تیر در کمان گذاشت، چنان عبدالله رو به سینۀ عمو دوخت،ای حسین

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه‌مناجات شبهای رمضان الکریم * مرتضی محمودپور

751
4

زمزمه‌مناجات شبهای رمضان الکریم زمزمه مناجات
مخصوص شبهای ماه رمضان

بنداول
وقت راز و نیاز است بنده‌ی روسیاهم
بر همه تو پناهی عاصی و بی پناهم
یاالهی به حال...
زار من تو گواهی
یاالهی الهی یاالهی الهی یاالهی الهی(۲)

بنددوم
از سر لطف و احسان کن به من یک نگاهی
بر درت رو نمودم بی پناهم پناهی
در رهت رهسپارم
کن هدایت به راهی
یاالهی الهی یاالهی الهی یاالهی الهی(۲)

بندسوم
کن عنایت ز رحمت حق زهرا و حیدر
جان شاه شهیدان جان ششماهه اصغر
بگذر از من اگر که
سر زده اشتباهی
یاالهی الهی یاالهی الهی یاالهی الهی(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه شبهای رمضان * مرتضی محمودپور

655
3

زمزمه شبهای رمضان زمزمه مناجات
شبهای ماه رمضان الکریم

عبد روسیاهم بال و پرم شکسته
گرد غربت به روی صورتم نشسته
آسمان به حالم گریه کند دمادم
از گنه دوباره گرفته ام من این دم
بارالها الهی الرحم الراحمین(۲)

حال من خرابه به حال من کن نگاه
در بساطم نباشد غیر غصه آه
گر نبخشی مرا کجا روم الهی
کن بر این بنده عاصی خود نگاهی
بارلها الهی الرحم الراحمین(۲)

زیر لب کنم من به ناله این زمزمه
من ندارم شفیعه‌ای بجز فاطمه
جان زهرا به من ز لطف خود نظر کن
بسته بال و پرم نظر به بال و پر کن
بارالها الهی الرحم الراحمین(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 10:35
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

مناجات رمضانیه در سبک زهرا مرو مرو حسن خلج -(یارب درمانده قالمیشام سن چشم زاریمه باخ) * طائر اورنگی

497
1

مناجات رمضانیه در سبک زهرا مرو مرو حسن خلج -(یارب درمانده قالمیشام سن چشم زاریمه باخ) مناجات ... در هنگ زهرا مرو مرو

یارب درمانده قالمیشام سن چشم زاریمه باخ
سنسن دردیمه طبیب حال بیماریمه باخ
عفو ایله سن گناهیمی یارب رحم ایله منه
گلدیم باب کریمیوه امیدیم واردی سنه

درگاهیوه بنده گلوب ..... محزون و شرمنده گلوب
یارب گذشت ایله
من رو سیهی عفو ایله ....بیزدن گنهی عفو ایله
یارب گذشت ایله

ای حق غفور و رحیم العفو یارب
ای خالق حی و قدیم العفو یارب

الله الله الله الله العفو یارب (۲)
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌

ای رب مهربان منیم باخ یوزده گوزیاشیما
لیله القدریده گلوب قویام قران باشیما
لطف ایله سن اوزون خدا آغلار قویما گوزومی
سنسن احسن السمیع یارب اشیت سوزومی

العفویدی دیلده سوزوم ...واردی کرمینده گوزوم
یارب گذشت ایله
هر چند یوزی قاره منم ....مسکین و بیچاره منم
یارب گذشت ایله

ای حق غفور و رحیم العفو یارب
ای خالق حی و قدیم العفو یارب

الله الله الله الله العفو یارب (۲)
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌

ادعونی استجب لکم دعوت ایلدون منی
گرچه چوخدور گناهلاریم منده سسلیرم سنی
هر یاندان من ال اوزموشم یوز گتدیم رحمتیوه
سنده گل ائتمه ناامید آند اولسون عزتیوه

ای گژ کوسن رب جلیل ....اولدوم قاپیوا من دخیل
یارب گذشت ایله
سنسیز بولورم یانارام .....باخسان یولی تز تاپارام
یارب گذشت ایله

ای حق غفور و رحیم العفو یارب
ای خالق حی و قدیم العفو یارب

الله الله الله الله العفو یارب (۲)
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌

یارب طائره بال و پر ور تا پرواز ایله سین
قدرت ور سن سوزلرینه شعری اعجاز ایله سین
بیرده بو خسته گویلومه باخ تاپسین ذره صفا
بو جمعه ور اوزون برات اربعین کرب و بلا

ای قلبیده نور جلی .... عفو ایله به عشق علی
یارب گذشت ایله
شفیعیدی میر حنین ....عفو ایله به حق حسین
یا رب گذشت ایله

ای حق غفور و رحیم العفو یارب
ای خالق حی و قدیم العفو یارب

الله الله الله الله العفو یارب (۲)

#مناجات
#مناجات_رمضانیه
#طائراورنگی

  • سه شنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 22:34
  • نوشته شده توسط
  • طائر اورنگی
ادامه مطلب

مناجات -(از باغِ سحر عشق فرو می ریزد از میکده می سبو سبو می ریزد) * هستی محرابی

432

مناجات -(از باغِ سحر عشق فرو می ریزد از میکده می سبو سبو می ریزد) اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّها

از باغِ سحر عشق فرو می ریزد
از میکده می سبو سبو می ریزد

ای آنکه دلت تشنه ی دیدارِ خداست
در جامِ تو می حضرتِ هو می ریزد!

#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد