ماه مبارک رمضان

مرتب سازی براساس

اشعار ماه رمضان و امام حسین(ع)(ز عقده های دل من گره گشایی کن) *

10403
7

اشعار ماه رمضان و امام حسین(ع)(ز عقده های دل من گره گشایی کن) ز عقده های دل من گره گشایی کن
دوباره آمدم ای میزبان عطایی کن
بهار توبه و غفران رسید اللهی شکر
به بنده ها نظر از عفو کبریایی کن

بهانه جورنمودی که بر درت آیم
بر آشنایی همه ساله همنوایی کن
سفارش ملک داعی است در این ماه
هر آنچه هستی از این در فقط گدایی کن
بیا و راضی از این عبد بی سرو پا باش
بیا روزی ما را امام رضایی کن
به خاطر گل روی حسین هم که شده
به عبد عاصی خود باز هم خدایی کن
بدون روضه-مناجات بی اثر باشد
نصیب ما-سحری رزق کربلایی کن
سحر ،نوای امامی غریب می آید
که بر مشام دل،عطر سیب می آید
احسان محسنی فر

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:23
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار ماه رمضان(هرچند ای رب کریم،توبه شکستم بارها) *

5598
6

اشعار ماه رمضان(هرچند ای رب کریم،توبه شکستم بارها) هرچند ای رب کریم،توبه شکستم بارها
از کرده ام بر مردمان، ظاهر نشده اسرارها
پشیمانی عفو ترا،پرچین نسازد جرم ما
آئینه کبی بر هم خورد،از زشتی رخسارها

در فکر دنیا زیستم،دور از تو مولا زیستم
بی حاصلی شدم حاصلم،از گردش ادوارها
دل را که باشد جای تو،شد خانه ی اعدای تو
وحدت کجا معنی می دهد،با اکثریت دلدارها
با معصیت خو کرده ام،سوی گنه رو کرده ام
حالا پشیمانی آمدم،از زشتی کردار
از کرده ام هستم خجل،وقت سحر ماندم به گل
خوبان همه رفتند و من،جا مانده ام از یارها
در معصیت پرداختم،سرمایه خود باختم
این ورشکسته بنده ات ، شده شهره ی بازارها
در دل پرشده از شوق گناه،بر لب به ذکر یااله
سودی نبخشده مرا،تکرار استغفار

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان(لطفت همیشه در همه جا موج می زند) *

4646
6

اشعار ماه رمضان(لطفت همیشه در همه جا موج می زند) لطفت همیشه در همه جا موج می زند
دریای رحمت تو خدا موج می زند
این روزها به هر طرفی می روم عزیز
عطر تو با نسیم دعا موج می زند

ما را کنار سفره ی خوبی نشانده ای
ایمان،خلوص،صدق و صفا موج می زند
چندی بود نگاه حرامی نکرده ایم
اشک سحر ز دیده ی ما موج می زند
آئینه ی تجلی عشقت شده جهان
در آن شعاع نور شما موج می زند
حاتم کجاست تا که به کوی گدایی تو
بیند شبانه روز گدا موج می زند
این چشم بی رمق که شده چشمه ای روان
دائم ز دوری شهدا موج می زند
دریای بخشش تو به دنبال خاطیان
در ساحل امام رضا موج می زند
عرش تو هم به محفل ما رشگ می برد
با یا حسین عاطفه ها موج می زند
وقتی در اوج سینه زنی شور می زنیم
با ما فرات ک

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 07:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(دل و ياد خدا الحمدلله) *

4765
10

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(دل و ياد خدا الحمدلله) دل و ياد خدا الحمدلله

سر وشور و دعا الحمدلله

پس از عمري رفاقت با بدي ها

من و ياد خدا الحمدلله

به پايم بند و زنجير گنه بود

شدم ناگه رها الحمدلله

من و پرونده اي يكسر تباهي

نشد چون بر ملا الحمدلله

نباشد قابل اين میهماني

من و ماه خدا الحمدلله

ز درد معصيت بيمار بودم

دل و دارالشّفاء الحمدلله

كسي در ظلمت اين سينه گاهي

مرا ميزد صدا الحمدلله

ازآن دل مردگي بي هويت

رسيدم تا كجا الحمدلله

دلم دنبال خود اينجا كشانده

نگاهي آشنا الحمدلله

كجا ديدي سلطاني نشيند

كنار يك گدا الحمدلله

سحر ها بعد از اين ياد تو هستم

امير هل اتي الحمدلله

يقين دارم شبي آيي سراغم

گل خيرالنّساء الحمدلله

اگر نوشم

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه) *

3201
1

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه) سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه

مهل ای طفل به سستی طرف چادر روزه

بنگر روی ظریفش بخور آن شیر لطیفش

به همان کوی وطن کن، بنشین بر در روزه

بنگر دست رضا را که بهاریست ‏خدا را

بنگر جنت جان را شده پر عبهر روزه

هله‏ای غنچه نازان، چه ضعیفی و چه یازان

چون رسن باز بهاری بجه از خیبر روزه

تو گلا غرقه خونی چیی دلخوش و خندان

مگر اسحاق خلیلی خوشی از خنجر روزه

ز چیی عاشق نانی، بنگر تازه جهانی

بستان گندم جانی هله از بیدر روزه

برگرفته شده از کلیات شمس

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجات ماه رمضان،(باز هم سفره ات شده پهن و) *

3292
1

اشعارمناجات ماه رمضان،(باز هم سفره ات شده پهن و) باز هم سفره ات شده پهن و

سر سفره گدای تو آمد

به سرایت کریم بنده نواز

بنده ی پر خطای تو آمد

تو خودت دست من گرفتی و

پای مهمانی ات کشاندی باز

گرچه یک سال معصیت کردم

از در خانه ات نراندی باز

نظر از رحمتت نمودی و

چشم بر هر چه بود بستی تو

از در خانه ی به غیر خودت

ریسمان دلم گسستی نو

تو که گفتی بیا بیا من هم

آمدم آمدم اله من

بنده ات بی کس است یا غفار

بگذر از این همه گناه من

آبرویم نمانده یا ستار

تو به رویم نیاور اعمالم

تا که فکر گذشته می افتم

می شود باز هم خراب حالم

بس که نادیدنی دو چشمم دید

دیده هایم دگر ندارد اشک

خجلم وقت روضه خوانی ها

روضه های جگر در آر مشک

خجلم روضه های کر

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(ما که لبریز غم و غصه و آهیم هنوز) *

3657
0

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(ما که لبریز غم و غصه و آهیم هنوز) ما که لبریز غم و غصه و آهیم هنوز
رمضان آمده و غرق گناهیم هنوز

رانده از عالم و آدم شده ایم آقا جان
بی کس و خسته و بی پشت و پناهیم هنوز

دستمان را تو گرفتی که بیاییم به راه
ولی افسوس که ما در ته چاهیم هنوز

ما خجالت زده ی لطف تو هستیم زیرا
آه...غفلت زده با روی سیاهیم هنوز

با همین روی سیاه و دل ناپاک اقا
به خداوند قسم چشم به راهیم هنوز

هرشب ماه مبارک بخدا گریه کن
روضه های شه بی یار و سپاهیم هنوز

شاعر:علیرضا خاکساری

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اذشعار مناجاتی ماه رمضان،(در اتاقي كه پر است از ابر و مه) *

3523
2

اذشعار مناجاتی ماه رمضان،(در اتاقي كه پر است از ابر و مه) در اتاقي كه پر است از ابر و مه
دست‌هايم بوي باران مي‌دهد
عكس من در قاب مي‌خندد به من
خنده‌اش بوي دبستان مي‌دهد

بوي باد از كوچه مي‌آيد ، و من
در اتاقم چاي را دم كرده‌ام
با بخار گرم چايي ، سقف را
پر زباغ سرد شبنم كرده‌ام
قُل قُل گرم سماور در اتاق
مي‌برد من را به عصر كوزه‌ها
مي‌برد تا لحظه‌ي افطارها
مي‌برد من را به ماه روزه‌ها
لحظه‌‌ افطار وقتي مي‌رسيد
سفره پر مي‌شد ز عطر گل ياس
لحظه‌اي احساس مي‌كردم كه من
نور دارم بر تنم جاي لباس
سبز مي‌شد با پدر ، باغ دعا
نرم مي‌خواند از كتابي آشنا
با فطير تازه مادر مي‌رسيد
دستهايش داشت بوي ربّنا

شاعر:جعفر ابرهیمی

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(این شبا که فصل سبز ، استجابت دعائه) *

3141
2

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(این شبا که فصل سبز ، استجابت دعائه) این شبا که فصل سبز ، استجابت دعائه
قدر بدون که اینجا جای ، نزول فرشته هائه

نیگا کن ببین درای ، آسمون روی تو بازه
لحظة آبی پرواز ، موسم راز و نیازه

توی این آسمون نور ، حالا هستی یه ستاره
درد دل کن با حبیبت ، از صمیم دل دوباره

بگو ای خدای دلها ، مهربون هر دو عالم
ممنونم که بین خوبات ، دوباره تو دادی راهم

تویی که بنده نوازی ، به بدیم نیگا نکردی
تک و تنها منو بین ، تاریکی رها نکردی

تا بشم یه چشمة نور ، تا صدات کنم خدایا
دستای من و گرفتی ، تو من و آوردی اینجا

حرف آخر من اینه ، قسمت می دم به ارباب
غرق دریای گناهم ، جون زینب من و دریاب

عنایت کن که بگیرم ، این شبا نور خدایی
دستم و بگیر دوباره ،

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟) *

3587
0

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟) کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
یا لا اقل حکایت ما را بیان کند

من زیر بار معصیتم ضعف کرده ام
دستی کجاست تا مدد ناتوان کند

تب کردم از مرور گناهان کوچکم
کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟

ما بی سلیقه ایم، تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبه ی آب و نان کند

آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت
کار شرار نار تو آب روان کند

ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند
حاشا که دوست کار زمین و زمان کند

چیزی نصیب تو نشود از عذاب من
ایزد کجا محاربه با استخوان کند

شبها مرا برای خودت انتخاب کن
فرصت مده که دیگری ام امتحان کند

درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم
خوب است گرچه چشم تو ما را نشان کند

از تو بعید نیست رفیق گدا ش

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعارمناجاتی ماه رمضان-(خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن) * علی اکبر لطیفیان

5178
7

اشعارمناجاتی ماه رمضان-(خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن) خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن
نده جواب مرا لااقل جواب مکن
تمام خواسته هایم برای نفسم بود
دعای من که دعا نیست مستجاب مکن
صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم
مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن
همینکه ترس برم داشته خودش کافیست
تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن
عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست
جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن
چقدر جار زدم من که "دوستم داری"
بیا مقابل مردم مرا خراب مکن
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم
زیاد روی من و توبه ام حساب مکن
اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم
مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن
سوا نکن که همه با همیم جان حسین
همه غلام حسینیم انتخاب مکن
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:06
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 جواد حیدری

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(من بنده تو هستم، عهد تو را شکستم) * جواد حیدری

7537
5

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(من بنده تو هستم، عهد تو را شکستم) من بنده تو هستم، عهد تو را شکستم
پروندۀ سیاهم، مانده به روی دستم
عبد فراری‌ات را، دلخون نمی‌کنی تو
از خانه‌ات گدا را، بیرون نمی‌کنی تو

یا ربی یا الهی!
دل با صفا نکردم، از تو حیا نکردم
بر توبه‌نامه‌ی خود، اصلاً وفا نکردم
شرمنده‌ام نبردی، هرگز تو آبرویم
تا که اجازه دادی، با تو سخن بگویم
یا ربی یا الهی!
پیش تو سر به ‌زیرم، حب تو در ضمیرم
آیا شود که روزی، از عشق تو بمیرم
ممنونم از عطایت، دادی به من لیاقت
بار دگر ببینم، این سفرۀ ضیافت
یا ربی یا الهی!
من سائل تو هستم، کی می‌دهی جوابم
زهرا گرفته دستم، کی حق کند عذابم؟
دل خانه‌ی علی شد، مستانه‌ی علی شد
شیعه ز روز اول، دیوانه‌ی علی شد
یا ربی یا الهی!

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(اى در غرور نفس به سر برده روزگار) *

2978
2

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(اى در غرور نفس به سر برده روزگار) اى در غرور نفس به سر برده روزگار
برخيز ، کارکن ، که کنونست وقت کار

اى دوست ! ماه روزه رسيد و تو خفته‌اى
آخر زخواب غفلت ديرينه سر برآر

سالى دراز بوده‌اى اندر هواى نفس
ماهى ، خداى را شو و دست از هوا بدار

پنداشتى که چون بخورى ، روزه تو نيست
بسيار چيز هست جز آن شرط روزه‌دار

هر عضو را بدان که به تحقيق روزه‌اى است
تا روزه تو روزه بود نزد کردگار

اول نگاه دار نظر ، تا رخ چو گل
در چشم تو نيفکند از عشق خويش خار

ديگر ببند گوش زهر ناشنيدنى
کز گفت‌وگوى هرزه شود عقل تار و مار

ديگر زبان خويش که جاى ثناى اوست
از غيبت و دروغ فرو بند استوار

ديگر بسى مخسب که در تنگناى گور
چندانت خواب هست که آن هست در شما

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(برق خاشاک گنه ، روزه تابستان است دود این آتش جانسوز به از ریحان است) *

3271
3

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(برق  خاشاک  گنه ،  روزه  تابستان  است         دود این آتش  جانسوز  به  از  ریحان  است) برق خاشاک گنه ، روزه تابستان است دود این آتش جانسوز به از ریحان است
می توان یافت ز سی پاره ماه رمضان آنچه ز اسرار الهی همه در قرآن است
هست در غنچه ی لب بسته ی این ماه نهان گلستانی که نسیمش نفس رحمان است
مشو از عزت این مهر الهی غافل که در این مهر بسی گنج و گهر پنهان است

ماهرویی که شب قدر بود یک خالش در سراپرده ماه رمضان پنهان است
می کند روزه ماه رمضان عمر دراز مد انعام درین دفتر و این ایوان است
غفلت از تشنگی و گرسنگی کم گردد که لب خشک بر این بند گران سوهان است
باش با قد دو تا حلقه این در صایب که مراد دو جهان در خم این چوگان است

شاعر:صائب تبریزی

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان و اهل بیت(ع)(شکر الله که باز آینه ی ذاتم داد) *

4262

اشعار ماه رمضان و اهل بیت(ع)(شکر الله که باز آینه ی ذاتم داد) شکر الله که باز آینه ی ذاتم داد
درد درون دل خود وقت ملاقاتم داد
من که یک سال نه،یک عمر ز خود بی خبرم
خوش خبر،پیک سحر آمد و سوغاتم داد

چون خمار سحر نیمه ی شعبان بودم
جلوت ماه خدا خلوت اوقاتم داد
عطر مهمانی محبوب دهد بوی حسین
خطبه ناب نبی وعده ی روضاتم داد
حاجتم بود که همسفره ی دلدار شوم
ماه میهمانی دلبر همه حاجاتم داد
خاک را پاکتر از چشمه ی خورشید ببین
بوتراب است که منزل به سماواتم داد
هیچ کس از دم سردم به خدا راه نداشت
نفس گرم علی سوز مناجاتم داد
دلبرم لذت و عیش و خوشی دنیا را
از دلم برد و به دل معدن خیراتم داد
بس که دلباخته ماه شب چهاردهم
ماه نو آمد و امضای ملاقاتم داد
بود موسای دلم بی کس و

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان(یارب اسیرم و دل من در پناه توست) *

4768
2

اشعار ماه رمضان(یارب اسیرم و دل من  در پناه توست) یارب اسیرم و دل من در پناه توست
بی تابم و قرار دلم یک نگاه توست
چندان اسیر خواهش نفسم که غافلم
از دست رفته را طلب بارگاه توست

رو بر متاب از من آلوده ای کریم
گوید دلم که قهر خدا از گناه توست
گفتم ز بس توبه شکستم شنیده ام
در بسته ای و توبه شکن روسیاه توست
گفتی بخوان مرا که شب استجابت است
درگاه دوست منتظر یا اله توست
گفتم به دل شکسته جواب نمی رسد
گفتی جواب درگه ما سوز آه توست
گفتم سزا جامعه ای پر گناه چیست؟
گفتی دعا هر شب و اشک پگاه توست
گفتم دعا و اشک و مناجاتمان کم است
گفتی رضای من به همین گاه گاه توست
ای روزی دعا و مناجات نزد تو
حالی بده که اهل گنه عذر خواه توست
با اشک خویش امر به معروف می کن

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان(افتخارم اینکه مخلوق توام) *

3624
1

اشعار ماه رمضان(افتخارم اینکه مخلوق توام) افتخارم اینکه مخلوق توام
عاشقم هستی و معشوق توام
کثرت شوق شما بر خویشتن
آفریده بی نهایت مثل من

تا مرا آیینه ی خود کرده ای
بهترین کاری که می شد کرده ای
تو تکلم کردی و من، این شدم
خوش نگاهم کردی و خوش بین شدم
من تو در قالب انسانی ام
آدمی بر صورت رحمانی ام
تو منی در رتبه اعلای خود
من توام در باطن والای خود
خوب من نقاشی دست توام
لاجرم پیوسته پیوست توام
هر که بیند نوع رنگ و بوم را
زود می گوید که نقاشش خدا
عشق خود را جلوه در تصویر کرد
بعد ازآن تصویر را تگثیر کرد
نو به نو تکثیر شد در آینه
ای خدا بر ما که جز تو نیستیم
مرحمت فرما بفرما کیستم؟
چشم ما را باز کن بر روی ما
تا که من در روی خود بینم تو را
ا

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:23
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر مناجاتی همراه با سبک( آمدم ای مهربان رب کریم) *

4487

شعر مناجاتی همراه با سبک(  آمدم ای مهربان رب کریم) استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم،ذوالجلال و الاكرام و أتوبُ إلیه ،من جمیع ظُلمی و جُرمی و إسرافی علی نفسی و أتوب إلیه.

اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن، وفترضت علی عبادک فیه صیام، صل علی محمد و آل محمد و رزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کل عام وغفرلی تلک ذنوب و العظام و فانه لا یغفرها غیرک(تا قیامت آلوده می مانم،ولی به در خانه ی كسی دیگه نمی رم، الهی العفو)

آمدم ای مهربان رب کریم

باز گشتم میهمان این حریم

آمدم توشه بگیرم ای خدا

یا به درگاهت بمیرم ای خدا

ای خدایم ای خدایم ای خدا

من گدایم من گدایم من گدا

غیر مولا فکر این آلوده كیست

تا پاكی رفیقات باها

  • پنج شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 04:24
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر مناجاتی همراه با سبک( آمدم ای مهربان رب کریم) *

5964
4

شعر مناجاتی همراه با سبک(  آمدم ای مهربان رب کریم) استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم،ذوالجلال و الاكرام و أتوبُ إلیه ،من جمیع ظُلمی و جُرمی و إسرافی علی نفسی و أتوب إلیه.

اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن، وفترضت علی عبادک فیه صیام، صل علی محمد و آل محمد و رزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کل عام وغفرلی تلک ذنوب و العظام و فانه لا یغفرها غیرک(تا قیامت آلوده می مانم،ولی به در خانه ی كسی دیگه نمی رم، الهی العفو)

آمدم ای مهربان رب کریم

باز گشتم میهمان این حریم

آمدم توشه بگیرم ای خدا

یا به درگاهت بمیرم ای خدا

ای خدایم ای خدایم ای خدا

من گدایم من گدایم من گدا

غیر مولا فکر این آلوده كیست

تا پاكی رفیقات باها

  • پنج شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 04:24
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی به همراه سبک(یا الهی سالها اشک روان دادی مرا) *

8225
16

اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی به همراه سبک(یا الهی سالها اشک روان دادی مرا) یا الهی سالها اشک روان دادی مرا

اشک نه مولای من دُر گران دادی مرا

اشک دادی تا سیاهی را بشویم از دلم

خوب می دانم چرا آه و فغان دادی مرا

خوب می دانم که دورم از مسیر بندگی

این تو هستی بین خوبانت مکان دادی مرا

العفو

اونهایی كه نماز شب میخونم،چون نزدیكی به حد او اَدنی می رسه،دیگه الهی برداشته میشوه.،دیگه نزدیكه.

این چه لطف بی حسابی هست یارب که از وفا

در جواب ناسپاسی آب و نان دادی مرا

خیلی منو شرمنده كردی.

روزهای عمر خود را همچو شب کردم سیاه

باز هنگام سحرها سوز جان دادی مرا

تو اصلاً آبرو ریز نیستی آی خدا،شب ها میام اینجا؛مردم از نفسم استفاده میكنن،اما نمیدونم چه گندی هستم،

هر چه آلوده

  • پنج شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 04:37
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر مناجاتی همراه با سبک(الهی الغوثُ الاَمان) *

7397
8

شعر مناجاتی همراه با سبک(الهی الغوثُ الاَمان) الهی الغوثُ الاَمان

مرا ببخش ای خدای من

تویی یگانه دوای من

تجلّی ِ غصه های من

توی همیشه نوای من

الهی الغوثُ الاَمان

به کوی عفوت نشسته ام

من از فراق تو خسته ام

به عشق مولای عارفان

دخیل حیدر ببسته ام

الهی الغوثُ الاَمان

تو آگهی از نهان من

که خانه ات شد جنان من

منم منم میهمان تو

تویی تویی میزبان من

الهی الغوثُ الاَمان

به رحمت واسعه حسین

به سوز و آوای زینبین

بیا و بگذر از این گدا

به مجتبا نور هر دو عین

الهی الغوثُ الاَمان

بیا و پاکم کن ای خدا

تو سینه چاکم کن ای خدا

ز غصه ی قصه فدک

مدینه خاکم کن ای خدا

الهی الغوثُ الاَمان

من آمدم رو سیه ولی

به سینه دارم غم علی

به عشق پاک

  • پنج شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 04:49
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی حاج منصور با سبک(در راه تو آرَم یا رب) *

4691
4

اشعار مناجاتی حاج منصور با سبک(در راه تو آرَم یا رب) در راه تو آرَم یا رب

بنگر بی کس و کارم یا رب

دیگر از مستی تو دور شدم

حاجت میکده دارم یا رب

خسته از غلغله دنیایم

ببرم سوی دیارم یارب

دیده این دل نابینا را

بده بینایی یارم یارب

سینه ام را ملکوتی فرما

حال این مُلک ندارم یا رب

در دلم بهر لقایت هر آن

بذر امید بکارم یارب

دائماً بهر رسیدن به برت

دست امید برآرم یا رب

التماست بکنم هر شب و روز

تا کشی بر سر دارم یا رب

در شمار همه عشاق درت

جان زهرا بشمارم یارب

ز رفیقان بدم دور نما

به شهیدان بسپارم یا رب

حکم امضاء شده با دست علی

برسان بر دل زارم یا رب

می بده دم به دم و جام به جام

مُردم از بس که خمارم یا رب

جلوه در آیینه ی جام نما

ت

  • پنج شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 05:00
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی به همراه دانلود سبک( بر من مکن یا رب غضب ) *

6127
9

اشعار مناجاتی به همراه دانلود سبک(  بر من مکن یا رب غضب  ) بر من مکن یا رب غضب

ذکرت نما جاری به لب

یا رب مرا بنما ادب

فاغفرلنا تقصیرنا

رحمی به احوالم نما

روشن تو اقبالم نما

امشب تو خوشحالم نما

فاغفرلنا تقصیرنا

تغییر بنموده دلم

تنها گنه شدحا صلم

از والدینم غا فلم

فاغفرلنا تقصیرنا

دائم به عصیان توام

دور از حبیبان توام

غافل زقرآن توام

فاغفرلنا تقصیرنا

گشته گناهم بی حساب

من مستحقم برعذاب

اما مکن بر من عتاب

فا غفرلنا تقصیرنا

در وقت مرگم یا حبیب

دانی كه من هستم غریب

ای وای از آن وقت عجیب

فاغفرلنا تقصیرنا

همت به عصیانم مده

غفلت به دل تنگی زده

حالا که مسکین آمده

فاغفرلنا تقصیرنا

من خانه ام این جا بود

من مادرم زهرا بود

حیدر مرا با

  • پنج شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 05:46
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی ماه رمضان ،(عاشقان ماه خدا باز آمد ) *

4117
5

اشعار مناجاتی ماه رمضان ،(عاشقان ماه خدا باز آمد  ) عاشقان ماه خدا باز آمد

ماه قرآن ودعا باز آمد

ماه توبه مه غفران مه نور

مه شوق ومه عشق ومه شور

ماه از خویش جداگردیدن

ماه واصل به خدا گردیدن

ماه قدری که بود قدرش ُگم

ماه میلاد امام ُدوّم

ماه مهمانی حیّ ازلی

ماه سر مستی عشّاق علی

ماه تسبیح سرودن برلب

ماه بیدار دلان در دل شب

ماه از اشک درون را شستن

خویش گم کرده خدارا جستن

ماه سر تا به قدم ذکر شدن

روشن از روشنی فکر شدن

به چه خوش گفت رسول منّان

جمعۀ آخر ماه شعبان

که مه حق به شما رو آورد

رحمت وفیض زهر سو آورد

َبه چه ماهی که برای امّت

رحمت ومغفرفت است وبرکت

کرد با منطق شیرین تشریح

که نفس هاست در این مه تسبیح

صومتان هست سعادت این

  • پنج شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی ماه مبارک رمضان،(دل بده تا که جان دهند ترا) *

4288
0

اشعار مناجاتی ماه مبارک رمضان،(دل بده تا که جان دهند ترا) دل بده تا که جان دهند ترا

گریه کن تا امان دهند ترا

سنگ دل را نصیب نیست زروح

آب شو تا روان دهند ترا

بی نشان باش و قبله ی همه شو

تا هزاران نشان دهند ترا

عاجز مدح باش و مدح بگو

لال شو تا زبان دهند ترا

گر معلم ترا قبول کند

نمره ی بی امتحان دهند ترا

طفل لب تشنه می کند گریه

تشنه شو تا فغان دهند ترا

در دل جمع باش و تنها باش

تا به توبه زمان دهند ترا

رو مکن سرّ خویش با همه کس

تا امان زین و آن دهند ترا

دست از دامن سرشک مکش

تا در این آب نان دهند ترا

شاعر:محمدسهرابی

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

ماه رمضان مناجات با امام حسین -( - در سفره افطار که تربت خوردم ) * محمد مهدی عبدالهی

5909
36

ماه رمضان مناجات با امام حسین -(  - در سفره افطار که تربت خوردم ) در سفره افطار که تربت خوردم
شرمنده شدم و باز حسرت خوردم
از لطف دعای کشته اشک،حسین
در زمره زوّار علامت خوردم

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

ماه مبارک رمضان مناجات -( باید امسال عطش بر همه معنا بشود ) * محمد مهدی عبدالهی

5161
39

ماه مبارک رمضان مناجات  -(  باید امسال عطش بر همه معنا بشود ) باید امسال عطش بر همه معنا بشود
روزها یاد لب حضرت سقّا بشود
از سحر تا دم افطار، که شد غالب ضعف
یاد از غربت گم گشته زهرا بشود
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

رباعی برای ماه رمضان مناجاتی -( ای وای خدا،یک دهه از ماهت رفت ) * محمد مهدی عبدالهی

5405
24

رباعی برای ماه رمضان مناجاتی  -( ای وای خدا،یک دهه از ماهت رفت ) ای وای خدا،یک دهه از ماهت رفت
اوقات مناجات چه با سرعت رفت
ترسم که سرانجام به نفسم گویم
دیدی که بساط عشق در غفلت رفت
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب

اشعار وداع با ماه رمضان،(رفت از دست من اخر رمضان من نفهمیدم و او رفت چسان) *

3558
3

اشعار وداع با ماه رمضان،(رفت از دست من اخر رمضان        من نفهمیدم و او رفت چسان) رفت از دست من اخر رمضان من نفهمیدم و او رفت چسان

سپری شد سحر و افطارش نرود از دل من اثارش

اه ماه رمضان یادت خوش نشوی در دلم هرگز خامش

کاش هرشب شب زیبایت بود لحظه لحظه به دلم جایت بود

کاش دائم تو کنارم بودی در همه عمر تو یارم بودی

کاش بودی همه ی زندگیم عزّت و ابرو و بندگیم

بهترین ماه تو در دل بودی در بر دوست تو منزل بودی

می روی و دل من می گیرد ماه من بی تو دلم می میرد

پیش معبود وساطت کردی پهن تو خوان عبادت کردی

با تو اوقات خوشی داشت دلم بذر خوبی ز تو می کاشت دلم

رمضان بی تو دلم تنگ شود می روی و دل من سنگ شود

رمضان جای تو خالیست مرو بی تو در دل چه ملالیست مرو

سحر و روزه و افطارت کو؟

  • سه شنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 10:53
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار مناجات وداع با ماه رمضان-(همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز) * علی اکبر لطیفیان

8278
10

اشعار مناجات وداع با ماه رمضان-(همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز) همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز
شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز
دهه آخر ماه اول راه سحر است
بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز
عیب چشم است اگر اشک ندارد،ور نه
سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز
کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم
یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز
گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است
او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز
گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست
دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز
وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت
باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز
یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد
کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز

شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد