ماه مبارک رمضان

مرتب سازی براساس

سبک زمینه، زمزمه مناجاتی ماه مبارک رمضان -(روسیاه، اومدم در خونه ت...) * ابراهیم واعظی

476

سبک زمینه، زمزمه مناجاتی ماه مبارک رمضان -(روسیاه، اومدم در خونه ت...) یا کریم الصّفح *
ای خدایی که میبخشی گناهمو که انگار نکردم هیچ گناهی
یا عظیم المنّ
ای خدایی که هوامو داری همیشه تو لحظه های بی پناهی

روسیاه / اومدم / در خونت
پر گناه / اومدم / در خونت
واسه ی / توبه من / با دل پر
اشک و آه / اومدم / درخونت

شفیع آوردم / چه شفیعی بالاتر از اسم حسین
شفیع آوردم / چه کلامی والاتر از اسم حسین
شفیع آوردم / چه نوایی زیبا تر از اسم حسین

الهی / بالحسین / العفو العفو العفو
---------------
سید العطشان
ای غریبی که تو رو کشتنت میون صحرا اونم با لب تشنه

سید المظلوم
ای شهید کربلا که بریدن از قفا راستو با تیغ دشنه

نیزه دار ،بی هوا ،تورومیزد
لشکر بی حیا تو رو میزد
هر کی با هر چی داشت توی گودال
پیرمرد با عصا تو رو میزد

بمیرم آقا / برات حتی نذاشتن بمونه پیروهن
بمیرم آقا / زیر آفتاب صحرا تو موندی بی کفن
بمیرم آقا / آخه انگشترت رو با انگشت مبیرن

غریب کربلا /ای وای/ ای وای/ ای وای

--------
*کریم الصّفح : بخشنده ای که گناهکار را میبخشد و گناه او را محو میکند به صورتی که خطاکار انگار اصلا گناهی انجام نداده است .
(یکی از صفات خداوند در دعای جوشن کبیر )

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مناجات بسیار دلنشین شب قدر با نوای سیدمجید بنی فاطمه -(آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده...) *

801

مناجات بسیار دلنشین شب قدر با نوای سیدمجید بنی فاطمه -(آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده...) آنچنان زخم‌ گناهان به پرم افتاده
که به صد شهر‌ دگر هم خبرم‌ افتاده

هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت
زیر پای همه حالا ثمرم افتاده

من همان شاخه سرسبز ته باغ توام
که دگر پیر شدم برگ‌و برم افتاده

بشکند پای من ای وای چه کردم به خودم
به چه جاهای بدی که گذرم افتاده

دل من جای علی بود خرابش کردم
از دلم نام شریف پدرم افتاده

آشتی کن که دوباره به خودت برگردم
آرزوهام همه دور و برم افتاده

جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش
من که خوردم به زمین و سپرم افتاده

بعلی بعلی بعلی بعلی
که هوای نجف او به سرم افتاده

تا به ایوان طلایش نظر من خورده
جنت و هشت بهشت از نظرم افتاده

برسانید سلام من بد را به حسین
فطرس امشب تو ببر..من که پرم افتاده

شب قدری ببریدم طرف کرببلا
خیر عالم همه در این سفرم افتاده

دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم...
داع خشکی لبش بر جگرم افتاده

نیزه ها عاقبت از اسب زمینش زده اند
خبر ذبح سرش بین حرم افتاده

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:39
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات باخدا در ماه مبارک رمضان، کربلایی محمدحسین پویانفر -(آمدم باز در میکده ات گریه کنان...) * رضا دین پرور

3729
5

مناجات باخدا در ماه مبارک رمضان، کربلایی محمدحسین پویانفر -(آمدم باز در میکده ات گریه کنان...) آمدم باز درِ میکده ات گریه کنان
تشنه ام تشنۀ دیدار، سبویی برسان
این طرف آن طرفم جانِ رقیه مکشان
بنده ات را به سر سفره زهرا بنشان

خواهشاً اشک دو چشمانِ مرا جاری کن
کار از کار گذشته تو فقط کاری کن

سینه ام وادی طور است پُر از نورِ جلی ست
تازه فهمیده ام این گریه چه خیر العملی ست
دامن رحمت تو هم ابدی هم ازلیست
بندۀ سینه زنت دست به دامان علیست
به سرم سایۀ ایوان و امان نجف است
دل من تنگ علی تنگ اذان نجف است

من بهم ریخته ام کاش که درهم بخری
گذری هم که بیایم تو ز من میگذری
در شب اول قبرم ز تو دارم اثری
آمدم تا که مرا پیش حسینت ببری
من خجالت زدۀ تو شدم آبم نکنی
جلویِ چشم علمدار خرابم نکنی

آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین
بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین
باز افتاده همه کوله و بارم به حسین
تک و تنها کس و کاری ندارم به حسین
شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست
حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست

آن لبِ تشنه که می خواند دعا ریخت به هم
ته گودال، سری با نوک پا ریخت به هم
مادری گفت حسین و همه جا ریخت به هم
خیمه ها ریخت به هم، کرببلا ریخت به هم
کهنۀ پیرهنی داشت و صیاد کشید
سر ناموسِ حسین بن علی داد کشید ..

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:09
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

مناجات باخدا در ماه مبارک رمضان، سیدرضا نریمانی -(شبای آشتی کنون کم کم...) * محمد حسن بیات لو

436

مناجات باخدا در ماه مبارک رمضان، سیدرضا نریمانی -(شبای آشتی کنون کم کم...) رویِ دوشم کوله باری از گناهه آخدا
سرمُ پایین گرفتم روم سیاهه آخدا

خودمم خسته ام از بس تو گناه پرسه زدم
دستم و خودت بگیر پام لبِ چاهه آخدا

هر کسی یه جور داره منو ازت دور می‌کنه
دوری از تو آخرش میره بیراهه آخدا

این شبا هرجا میرم بزم مناجات خونیه
مجلس دعا برام یه سر پناهه آخدا

*مارو ازین مجالس جدا نکن .. این سرپناهُ از ما نگیر آخدا .. ما اگه از این جا دور بشیم جایی رو نداریم بریم .. اگه این سرپناه رو از ما بگیری جایی رو نداریم بریم ..*

چند شبه میام ولی فرقی نکردم میدونم
خرج آدم شدنم یه نیم نگاهه آخدا

پشت کوهی از گناهم و به چشمت نمیام
مث سوزنی که توو انبار کاهه آخدا

بدتر از همیشه و خراب‌تر از قبل اومدم
بی تو حالم بد و با تو رو به راهه آخدا

شبای آشتی کنون کم کم داره تموم میشه
آخرای دهۀ سوم ماهه آخدا

روزا تا تشنه میشم سلام به تشنه لب میدم
یاد لبهاش رو لبم همیشه آهه آخدا

منو جون به جون کنی به یاد جون دادنشم
توی روضه‌ها دلم تو قتلگاهه آخدا

شاعر: #محمدحسن_بیات_لو

دم مغرب به رویِ نیزه سرش را بردند
ناله‌ها تا به مدینه خبرش را بردند

همه با دستِ پر از کربُبَلا می‌رفتند
عده‌ای چنگ زده بال و پرش را بردند

بیشتر از همه در علقمه معطل بودند
با چه زحمت به روی نی قمرش را بردند

میزند بر سر و صورت و زده دشت رباب
به گمانم که به نیزه پسرش را بردند

نخ پیراهن او بود به لبهای کسی
گرگها بر سر دندان جگرش را بردند

نعل تازه زده و خوب تنش نرم که شد
بادها در همه صحرا اثرش را بردند

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 وحید محمدی

مناجات باخدا ویژه ماه مبارک رمضان، به نفس حاج میثم مطیعی -(دوباره آمده ام...) * وحید محمدی

564
0

مناجات باخدا ویژه ماه مبارک رمضان، به نفس حاج میثم مطیعی -(دوباره آمده ام...) دوباره آمده ام، گرچه دیر برگشتم
ولی شبیه گدا سر به زیر برگشتم

به صد امید به سوی تو روی آوردم
به سوی خانه ی نعم الامیر برگشتم

*شب های پایانی ماه رمضانِ .. در فزمود: "یَقولُ الله تبارک و تعالی فی کل لیلة مِن شهرِ رمضان ثلاث مرات.."
نگفت منادی صدا می زنه، نفرمود فرشته ها صدا می زنند، فرمود در هر شب ماه رمضان، خدای متعال خودش میفرماید .. "هل مِن سائلِِ فَاُعطیهِ سُؤلَه.."
آیا سائلی هست؟! درخواست کننده ای هست؟! گدایی هست که بخواد امشب من بهش عطا کنم؟ ..

"هل مِن تائبِِ فَاتوبُ الیه...؟!"
آیا امشب توبه کاری آمده در خانه ی من که من توبه شو قبول کنم؟ بهش رو بیارم ..

"هل من مُستغفِرِِ فَاَغفَرَ لَه .. ؟! "
کسی اومده عذرخواهی کنه یا نه؟! کسی اومده بگه من پشیمونم، منو ببخش .. منم امشب ازش بگذرم.. این برای هر شبِ ماه رمضانه ..
شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه روایت کرده، از پیغمبر خدا.. فرمود شبای جمعه که میشه خدا فرشته ای رو نازل می کنه به آسمانِ دنیا .. "فَیأمُرُهُ؛فَیُنادی.." دستور از جانب خدا داره، (حواستون بود در ماه رمضان هر شب خودِ خدا صدا می زنه اما هر شب جمعه،ایام سال فرشته میاد.دستور داره همین حرفا رو بزنه...)

هل مِن سائلِِ ....؟!
هل مِن تائبِِ...؟!
هل من مُستغفِرِِ ...؟!
بعد میگه: "یا طالبَ الخَیر اَقبِل.. ای کسی که طالب خوبی هستی بیا.. امشب شبیه که بهت عطا میشه .. "و یا طالبَ الشَّر،اَقصِر..." آی گنهکار! آی خطاکار! دیگه دست بردار.. "فَلَا يَزَالُ يُنَادِي بِهَذَا إِلَى أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ.."

تا سحر ندا میزنه امشب چه شبیه؟!
امشب تمام آسمان ها رو فرشته ها گرفتن.. امشب با یه امیدی اومدم در خونه ت..*

به صد امید به سوی تو روی آوردم
به سوی خانه ی نعم الامیر برگشتم

شدم ذلیل گناهم خودم پشیمانم
ببین شکسته و زار و حقیر برگشتم

گرفت دستِ مرا دستِ مهربانی تو
به دستگیری تو یا مجیر برگشتم

*امشب تنها نیامدم، با بزرگترم آمدم!
صلی الله علیک یامظلوم یا اباعبدالله ..*

عطش دوباره لبم را ترک ترک کرده
به حرمت لبِ مثلِ کویر برگشتم

به یاد خواهرِ غمدیده ای که می فرمود:
ببین برادرِ زینب که پیر برگشتم

*حق داری من رو نشناسی‌ .‌‌.
برگشته از رسالتِ انجام داده ام..
حسین من! میدونی زینبت کجا بوده؟!
زینب برگشت اربعین کربلا.. شروع کرد با برادر،حرف زدن ..
راستی مولا چقدر دلم زیارت اربعین میخواد .. چقدر دلم زیارتِ شب جمعۀ کربلا میخواد..*

به کوفه شهرِ علی بعدِ بیست سال حسین
به لطف حرمله ها من اسیر برگشتم

*حسینم! بالایِ نیزه خواهرت رو می دیدی.. شهر کوفه وقتی خطبه خوندم، همه ساکت شدند.. حتی صدای زنگ گردن شتران از صدا ایستاد .. در لسان پدرم امیرالمومنین شروع کردم: "يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ ! يَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَالْغَدْرِ .." ای نامرد مردم .. شما چه کردید؟! "هل تعلمونَ اَیِّ کبدِِ من رسول الله فَرَیتُم..؟!" خودتون می دونید چه جگری از پیغمبر پاره کردید .. حسینم! من حرف زدم، همه ساکت بودن .. گفتند چه کنیم زینب ساکت بشه؟!

مدهوش می نمود به سر نیزه ای نگاه
کای جان پناه زینب و اطفال بی پناه
راحت بخواب چونکه پرستار زینب است ..

سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب

یه وقت نیزه رو آوردند جلو چشای زینب، لحنش عوض شد «یا هِلالاً لَمّا استتم کمالا.." ای هلال شبِ زینب "ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی کانَ هذا مُقَدَّراً مَکتوبا" حسینم فکر امروز رو نمی کردم ولی الحمدلله.. راضی به قضا و قدر الهی هستم .. یه وقت اشاره کرد دختر امام حسین رو با دست نشون داد.. "یا اخی! فاطمَ الصغیرةَ کَلّماه.."میشه با این دخترت حرف بزنی؟! "یا اخی! فاطمه الصغیرةَ کَلّماه..." بیا با دخترت حرف بزن.."فَقَد کادَ قلبُها اَن یذوبا.." قلبش داره آتیش میگیره حسین *

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه وداع با ماه رمضان، امام حسین(ع) روضه گودال -(گریه میکنم...) * علی حاجیان فر

593

سبک زمینه وداع با ماه رمضان، امام حسین(ع) روضه گودال -(گریه میکنم...) #بنداول

بدبخت ترین آدم
اونه که ماه رمضون تموم شه و _ بخشیده نشه
بدبخت ترین آدم
اونه که بساطِ جرم و گناهش _ برچیده نشه
بدبخت ترین آدم
اونه که بدون توبه بمیره _ آمرزیده نشه

در خونه خدا میخونه / عبد بی نوا
اغفرلی الذنوب التی/تنزل البلا
اگه امشبم منو رد کنی/میشکنه دلم
اغفرلی الذنوب التی/تنزل النغم

بیچارم نکن
بیا و منو ببخش_ آوارم نکن
کار من نوکریه _ بیکارم نکن
منو رسوا و ذلیل و خارم نکن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(بیچارم نکن _الهی العفو)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

#بنددوم

خوشبخت ترین آدم
اونه که عمرشو پای روضه ها / کرده سپری
خوشبخت ترین آدم
اونه که واسه حسین بن علی/کرده نوکری
خوشبخت ترین آدم
اونه که حضرت فاطمه براش /کرده مادری

خوش به حال کسی که همیشه / توی کربلاست
تا دلش تنگ میشه زود میبینه / جلوی آقاست
ولی من که دورم از ضریحش /گریه میکنم
بجای حرم به کنج روضه / تکیه میکنم

بداقبالیه
آخه جام تو کربلا امشب خالیه
نصیبم نشد حدود یکسالیه
(اربعین)عرفه راهی بشم خیلی عالیه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(بحق الحسین _ الهی العفو)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

#بندسوم

"تشنه ترین آدم"
اونه که لب،تشنه سر از تنش / بریده شد
"بی کس ترین آدم"
اونه که تنش بزیر سم اسب / کشیده شد
"مظلوم ترین آدم"
اونه که حتی لباسای تنش / دزدیده شد

شمر بی حیا اومد تو گودال/ با لگد میزد
جلوی حضرت زهرا به حسین /حرف بد میزد
روی سینه حسینو نشست و / موهاشو کشید
ضربه میزد و سر آقارو/ از قفا برید

زهرا گریه کرد
آسمونو زمین و دنیا گریه کرد
رو بلندی زینب کبری گریه کرد
بخدا که ماهی دریا گریه کرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(واویلا حسین _ بمیرم آقا)

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:54
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه، شور وداع با ماه مبارک رمضان -(خداحافظ ای دعای دم اذون..) * مهدی ستارزاده

452

سبک زمینه، شور وداع با ماه مبارک رمضان -(خداحافظ ای دعای دم اذون..) خداحافظ
ای دعای دم اذون
گریه های دم اذون
ربنای دم اذون
(خداحافظ ماه رمضون)۲

رمضونم گذشت اما
همونی که بودم هستم
بارلها در این دریای
گناه تو بگیر دستم

به اشک مهدی
به ناله های مادرم
ببخش خدایا
میبینی ک من مضطرم
به غیر خونت
کجارو دارم که برم

الهی العفو الهی العفو ربنا
_______
خداحافظ
ماه غفرانِ هر گناه
گریه و ناله ، اشک و آه
ابوحمزه و افتتاح
خداحافظ ماه رمضون ۲

چِقَدِ تو شبای قدر
با تو من گفتگو کردم
تو گناهامو بخشیدی
دوباره من شروع کردم

حضرت غفار
تا که نرفتم زیر خاک
یه کاری کن من
بشم دوباره پاک پاک
اگه نبخشی
از معصیت میشم هلاک

الهی العفو الهی العفو ربنا

#مهدی_ستارزاده
#احمد_رضا_اسماعیل_نژاد

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

وداع با ماه مبارک رمضان -(ماه رمضان می رود و توشه ندارم..) * امیر عظیمی

554

وداع با ماه مبارک رمضان -(ماه رمضان می رود و توشه ندارم..) ماه رمضان می رود و توشه ندارم
در مزرعه ی عفو خدا خوشه ندارم

با روزه خدایی نشدم، باز امیدی
جز گریه‌ی بر صاحب شش گوشه ندارم

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

وداع با ماه رمضان -(وعده ی عاشق خسران زده ی ماه خدا...) * قاسم نعمتی

517

وداع با ماه رمضان -(وعده ی عاشق خسران زده ی ماه خدا...) وعدهٔ عاشق ِ خسران زدهٔ ماه ِ خدا
عصرِ روزِ عرفه ؛صحنِ حسین؛کرببلا

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات ویژه ماه رمضان، حاج میثم مطیعی -(خواندی و آمدیم یا الله..) * محمد مهدی سیار

583

مناجات ویژه ماه رمضان، حاج میثم مطیعی -(خواندی و آمدیم یا الله..) خواندی و آمدیم یا الله
دَرِ فضلت زدیم یا الله

ماه و سالی پر از گناهِ جدید
تو و لطف قدیم یا الله

دستِ خالی رسیده ایم، چه غم
میهمان توایم یا الله

نیست ما را نه توشه از «حسنات»
نه ز «قلب سلیم» یا الله

*مهمونی خدا داره تموم میشه .. من دستم خالیه .. چیزی همراه خودم ندارم .. زاد و توشه ای هم ندارم.. ولی خوشحالم در خونه کریم اومدم ..
من مهمان کریم شدم.چیزی به همراه نیاوردم...نه حسناتی دارم...نه قلب سلیمی دارم...درستشم همینه وقتی کسی در خونه کریم مهمان میشه اگه زاد و توشه با خودش ببره زشته.. همه دست خالی اومدیم در خونه ت...

وَفَدْتُ عَلَی الْکَریمِ بِغَیْرِ زادٍ _ مِنَ الْحَسَناتِ وَ الْقَلْبِ السَّلیمِ
در خونه کریم آمدم.. نه حسناتی دارم.. نه قلب مطهری دارم..

وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ کُلِّ شَیْءٍ _ اِذَا کَانَ الْوُفُودُ عَلَی الْکَریمِ
اگر در خونه کریم بری،زاد و توشه با خودت ببری خیلی کار بدیه..
مولای من .. خدای من ..*

نیست ما را نه توشه از «حسنات»
نه ز «قلب سلیم» یا الله..

زشت باشد اکر کسی ببرد
توشه نزد کریم یا الله

ای خوشا دستهای خالیِ ما
یا غنی! یا رحیم! یا الله

پیغمبر فرمود: "اِنَّ اَبوابَ السَّماء تُفَتَّحُ فی اول لیلةِِ مِن شهرِ رمضان..." شب اول ماه رمضون درهای آسمون باز میشه "و لا تُغلَقُ الی آخر لیلةِِ منه.." تا شب آخر بسته نمیشه.. عجب موقعیتی داریم ما.. یه روایت دیگه هست.. افتخار شیعه سید بن طاووس در اقبال الاعمال روایت کرده از معصوم: " اذا کانَ اولُ لیلةِِ من شهر رمضان..." وقتی شب اول ماه مبارک میرسه... " غَفَرَالله لِمَن شاءَ مِنَ الخَلق.." خدای متعال هر کسی از مخلوقاتش که مورد مشیتش قرار بگیره می بخشه.."فَإذَا کَانَتْ اللَّیْلَةَ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَهُمْ.."
شب اول به هر مقداری که آمرزید؛شب دوم دو برابر.. مولای من.. من با یه امیدی امشب اومدم در خونه ت" فَإذَا کَانَتْ اللَّیْلَةَ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَ.." هر شب بعد از شب دیگه دوبرابر شب قبل می بخشه.. " کُلَّمَا أعْتَقَ حَتَّی آخَرَ لَیْلَةٍ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ.." هر شب همینه.. تا شب آخر ماه مبارک برسه.. دوبرابر اونچه که در هر شب بخشیده.. از آتش نجات داده.. نجات میده...
همه وسایل و وسایط رو برای من فراهم کردی..*

ای خوشا روزه ای که روضه شود
یادِ لب تشنه ایم یا الله ..

*در لهوف نوشته "وَاشتَدَّ العطشُ بالحسین.." وقتی اراده میدان کرد؛تشنگی بر او غالب شد..*

التهاب لبی ترک خورده
صبر و طاقت ز جانمان برده ..

تشنه لبِ عالمین
ای شه مظلوم،حسین
فاطمه را نور عین
ای شه مظلوم،حسین

تشنه لب کربلا
وای حسینم.. حسین
رأسِ تو بر نیزه ها
وای حسینم.. حسین

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:32
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(دارد بساط ماه خدا جمع میشود...) *

335

وداع با ماه مبارک رمضان -(دارد بساط ماه خدا جمع میشود...) دارد بساط ماه خدا جمع می شود
از سفره نان و آب و غذا جمع می شود

آن دامنی که دست کرم پهن کرده بود
دارد ز دست های گدا جمع می شود

فرصت گذشت این رمضان هم تمام شد
زیباترین بهانه ما جمع می شود

یک ماه شهر ما نفس راحتی کشید
اما چه زود حال و هوا جمع می شود

نزد طبیب حال دلم خوب می شود
وقتی طبیب هست شفا جمع می شود

من تازه انس تازه گرفتم به نام تو
ربّ کریم سفره چرا جمع می شود؟

دیگر ببخش هرچه نبخشیده ای زما
دیگر ببخش هرچه گدا جمع می شود

مارا بخر ؛ بیا و معطل نکن مرا
لحظه های لطف و صفا جمع می شود

امشب که رفت جز عرفه ،ای خدای من
دریای رحمت تو کجا جمع می شود

این بار من که ریخته در راه آخرش
با رحمت امام رضا جمع می شود

امشب که رفت وعده ما در محرم است
در صحن ارک اهل عزا جمع می شود

آخر به لطف فاطمه این جمع بی ریا
در صحن شاه کرب و بلا جمع می شود

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات زیبای وداع با ماه رمضان، سیدرضا نریمانی -(فیض بردیم ز احسان و عطا این شبها...) *

940
2

مناجات زیبای وداع با ماه رمضان، سیدرضا نریمانی -(فیض بردیم ز احسان و عطا این شبها...) فیض بردیم ز احسان و عطا این شبها

پُر شود با کرمت دست گدا این شبها

تو بیا واسطه شو توبه ی ما رَد نشود

مستجاب است به نام تو دعا این شبها

آبرو دار ؛ بخر آبروی رفته ی ما

دست ما را بده در دست خدا این شبها

پسر فاطمه محتاج دعائیم همه

می روی وقت مناجات کجا این شبها

در شب قدر که تقدیر همه خورد رقم

چه نوشتند برای شهدا این شبها

در همه عمر همه حاجت ما دیدن توست

لحظه ای پرده ز رخسار گشا این شبها

عده ای در نجف و صحن علی مهمان اند

مست حیدر دَم ایوان طلا این شبها

بر سر سفرهی سلطان چقدر می چسبد

طعم افطار ز دستان رضا این شبها

به همان چادر خاکی شده در کوچه قسم

یک سحری مجلس ما نیز بیا این شبها

تا سحر ذکر لب توست الهی به حسین

می روی تا حرم کرببلا این شبها

نوکرانت همه دلتنگ مُحرم هستند

جان زهرا بده روزی ما این شبها

مثل رگهای لبش هر نفسی خون می رفت

یاد آن لب شده ام غرق نوا این شبها

مثل زینب دل ما را به خدا ریخت به هم

زلف آشفته ی یک راس جدا این شبها

دم مغرب به روی نیزه سرش را بردن

ناله ها تا به مدینه خبرش را بردند

همه با دست پر از کرببلا می رفتن

عده ای چنگ زده بال و پرش را بردند

نخ پیراهن توست به لبهای کسی

گرگ ها بر سر دندان جگرش را بردند

بیشتر از همه در علقمه معطل بودند

با چه زحمت سر قرص قمرش را بردند

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات رمضانیه -(مُژده اِی دل رَمضان و مَه قُرآن آمد) * محمد هوشمند

398

مناجات رمضانیه -(مُژده اِی دل رَمضان و مَه قُرآن آمد) مُژده اِی دل رَمضان و مَه قُرآن آمد
مُژده مَغفِرَت و رَحمت و رِضوان آمد

بَهر قُرآن و دعا فَصل بَهاری دیگر
بَهر عُصیان و خَطا وعده غُفران آمد

با شب قَدر که بَرتَر زِ هزاران ماه است
فُرصَتی تازه به خود سازی اِنسان آمد

هر نَفس ذِکر خدایست در این ماه عَظیم
هر که شد بَنده بر او لطف فراوان آمد

حِیف باشد که به غَفلَت گذرد عُمر گران
واندَرین ماه که این فُرصت و اِمکان آمد

چشم دل باز کن و جلوه حَقّ را بِنگر
اَبر رَحمت به دل تَشنه چو باران آمد

همه دَعوت شُدگانیم در این مَجلس اُنس
خرم آن دل که به این میکده مهمان آمد

(هوشمند) آنکه همه عُمر به غَفلَت گذراند
با اُمیدی به در توبه پَشیمان آمد

  • پنج شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روز هفتم عطش افزون شد(هفتم ماه مبارک رمضان)یاد عطش اباعبدالله(ع) * مرتضی محمودپور

446

روز هفتم عطش افزون شد(هفتم ماه مبارک رمضان)یاد عطش اباعبدالله(ع) ◾عطش روز هفتم محرم
◾یاد عطش روز هفتم محرم

روز هفتم عطشم افزون شد
دل سرگشته‌ی من مجنون شد
یاد ششماهه فتادم ای وای
اشک در دیده من گلگون شد

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 20
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 15:07
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

با التماس و حال بکا توبه میکنم * مرضیه عاطفی

591

با التماس و حال بکا توبه میکنم با التماس و حال بکا توبه میکنم
دارم برای رفع بلا توبه میکنم

من مبتلا به معصیتی چند ساله ام
بیمارم و به قصد شفا توبه میکنم

چون میهمان هر آنچه بخواهد فراهم است
در ماهِ روزه؛ ماهِ خدا توبه میکنم

در افتتاح و عهد و ابوحمزه و مجیر
با گریه در میان دعا توبه میکنم

افطار میخورم ولی آهسته زیر لب
با اسم شاهِ کرب و بلا توبه میکنم

بر صورتم روان شده بی اختیار اشک
دارم به عشقِ خون خدا توبه میکنم

تا که حسین(ع) شاهد برگشتنم شود
در هیئت و حسینیه ها توبه میکنم

در کربلا به حالِ خودم ضجه میزنم
در مشهدِ امام رضا(ع) توبه میکنم

باید بدون «سر» بشوم عاقبت بخیر
تا جا نمانم از شهدا توبه میکنم!

  • یکشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

مناجات ماه رمضان -(ما همنشین شدیم به افطار این و آن ) * قاسم نعمتی

642

مناجات ماه رمضان -(ما همنشین شدیم به افطار این و آن ) ما همنشین شدیم به افطار این و آن
چون غافلیم از تو گرفتار این و آن

ما شکل روزه داری مان فرق می کند
الگو گرفته ایم ز رفتار این و آن

تکلیفمان اطاعت ِاز سیرهٔ شماست
اما شدیم تابع ِکردار این و آن

دل‌تنگ دیدن تو نگشتیم ،درعوض
رفتیم عاشقانه به دیدار این و آن

کاری که خواستی تو ،زمینش گذاشتیم
رفتیم با بهانه پی ِکار این و آن

ما جای دستگیری و واکردن گِره
تفریح مان شده فقط آزار این و آن

شرط قبول هر عمل اخلاص بود و ما
یک عده خَیِّریم در انظار این و آن

با معصیت ز چشم تو افتاده درعوض
قیمت گرفته‌ایم به بازار این و آن

قرآن میان خانه ما خاک می‌خورد
دل داده‌ایم بس‌که به گفتار این و آن

آقا خلاصه بندگی ما درست نیست
ما تکیه داده‌ایم به دیوار این و آن

اثبات کرده مادرتان ، هر کسی نشد
یار امام خویش، شود یار این و آن

اما قسم به چادر خاکی مادرت
ما دستِ رد زدیم به اِصرار این و آن

هرکس که شد غبار عبایِ ابوتراب
رو هم نمی کند سوی دربار این و آن

مسمار گفتم و جگرم سوخت پشت در
فضه به گریه گفت چه خاکی کنم به سر

حیدر زمین که خورد مغیره دلیر شد
وقت تقاص عزت روز غدیر شد

در پنجه های میخ ، لباسی اسیر شد
از آن به بعد شیر خدا سر به زیر شد

  • چهارشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

مناجات -(الوداع ای ماهِ رحمت الوداع) * هستی محرابی

550

مناجات -(الوداع ای ماهِ رحمت الوداع) #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان

الوداع ای ماهِ رحمت الوداع، روز و شبهای عبادت الوداع

الوداع ای ماهِ غفران و کرَم، ماه شیدا گشتنِ دل در حرَم

ای کریم و مظهرِ بخشندگی، کن قبول از من تو اندک بندگی

الوداع ای گریه های نیمه شب، نغمه های بی صدای زیرِ لب

الوداع ای جوشن و قدر و مجیر، ای که ما را روزِ محشر دستگیر

الوداع ای یا علی و یا عظیم، ندبه های یا غفور و یا رحیم

الوداع ای اشک و آهِ حیدری، ای شبِ قدرِ سراسر دلبری

حیف از عطرِ تو که از دست رفت، جره های باده ی سرمست رفت

از درَت یارب گدا را رد مکن، راهِ عشق و عاشقی را سد مکن

من به درگاهت نیاز آورده ام. آهِ پُر سوز و گداز آورده ام

توشه کن اشکِ مناجاتِ مرا، حرمتِ شاهِ شهیدِ کربلا

این من و این سینه ی پُر شور و شین، زائرم کن زائرِ قبرِ حسین!

#هستی_محرابی
#بداهه_یکشنبه_۲۹_رمضان

  • یکشنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 18:04
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(گنهکارم گنهکارم ) * رضا یعقوبیان

294

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان  -(گنهکارم گنهکارم        ) گنهکارم گنهکارم
خداوندا تو را دارم
اگر کوه گنه دارم
خداوندا تو را دارم٣

همه عمرم گنه کردم
غلط کردم غلط کردم
بدی کردم گرفتارم
خداوندا تو را دارم٣

سراپا جرم و عصیانم
کنون یا رب پشیمانم
شنو از من تو اقرارم
خداوندا تو را دارم٣

نگر یا رب رخ زردم
اگر پرسی چه آوردم
تو آگاهی از اسرارم
خداوندا تو را دارم٣

اسیر غفلتم یا رب
نمانده فرصتم یا رب
چنان خاری به گلزارم
خداوندا تو را دارم٣

بسوزد این دلم هر دم
زِ بس که معصیت کردم
جهنم شد سزاوارم
خداوندا تو را دارم٣

خطا کردم عطا کردی
مرا یا رب صدا کردی
اگر بد بوده رفتارم
خداوندا تو را دارم٣

منم آلوده و مسکین
بده درد مرا تسکین
نگه کن بر دل زارم
خداوندا تو را دارم٣

اگرچه روسیه هستم
پر از جرم و گنه هستم
نمودی باز بیدارم
خداوندا تو را دارم٣

تمام عمر بی حاصل
برای من شده مشکل
شده روزم شب تارم
خداوندا تو را دارم٣

کسی غیر از تو یارم نیست
سرشک دیده ام جاریست
تویی تنها مددکارم
خداوندا تو را دارم٣

به حق شخص پیغمبر
به حق ساقی کوثر
زِ من بگذر خطاکارم
خداوندا تو را دارم٣

(رضایم) از تو شرمنده
شدم عمری سرافکنده
تو هستی یار و غمخوارم
خداوندا تو را دارم٣
الهی ربنا العفو

  • شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • الهه سادات گلچین حسینی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(من بنده ای بدم ) * رضا یعقوبیان

189

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(من بنده ای بدم        ) من بنده ای بدم
با دعوت آمدم
دارم به لب نوا
یا غافر الخطاء
یا غافرالخطاء۴

یا رب تویی مجیر
دست مرا بگیر
ای حی کبریا
هستی تو رهگشا
یا غافر الخطاء۴

من کرده ام خطا
کردم به خود جفا
دیدی بدم ولی
کردی مرا صدا
یا غافر الخطاء۴

آلوده و بدم
با گریه در زدم
در ماه رحمتت
گفتی به من بیا
یا غافر الخطاء۴

من کرده‌ام خطا
تو کرده ای عطا
از لطف و مرحمت
دادی به من بها
یا غافر الخطاء۴

این اشک و آه من
باشد گواه من
توبه نموده ام
قلبم بده جلا
یا غافر الخطاء۴

ای تکیه گاه من
بر تو نگاه من
با یک نگاه تو
گردم ز غم رها
یا غافر الخطاء۴

در غفلتم خدا
بین خجلتم خدا
یا رب مرا ببخش
بر سوز گریه ها
یا غافر الخطاء۴

بد بوده ام خدا
آلوده ام خدا
یا رب به درگهت
من دارم التجا
یا غافر الخطاء۴

کن حاجتم روا
درد مرا دوا
امشب مرا ببخش
یا رب به مرتضی
یا غافر الخطاء۴

  • شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

مناجات با خدا وداع با ماه مبارک رمضان اخلافی -اندرز - امام رضا ع شهادت -(اوقات رسیدن به خدا، زود گذشتند) * محمد جواد شیرازی

527

مناجات با خدا وداع با ماه مبارک رمضان اخلافی -اندرز - امام رضا  ع شهادت -(اوقات رسیدن به خدا، زود گذشتند) اوقات رسیدن به خدا، زود گذشتند
شب‌های مناجات و دعا زود گذشتند

من دیر رسیدم درِ این میکده اما
از جُرم منِ بی سر و پا، زود گذشتند

"اوقاتِ خوش آن بود که با دوست به‌سر شد"
اوقات خوش ما، رفقا زود گذشتند؟!

از شر بساطی که شود ختم به عصیان
با یاد خدا، اهل حیا زود گذشتند

تا اینکه خجالت نکشد بعد کرامت
از پیش گدا، اهل سخا زود گذشتند

حق می‌گذرد زود از آن طایفه‌ای که
در مسند قدرت ز خطا زود گذشتند

پلکی نزده، عمر شتابان سپری شد
چون باد، دو روز گذرا زود گذشتند

آن زمره‌ی خوش‌نام که حداثِ حسینند
از زینت این دار فنا زود گذشتند

در راه رسیدن به حسین و به حریمش
از جان و تن خود، شهدا زود گذشتند

از معصیتی که نگذشتند کریمان
در صحن گوهرشادِ رضا زود گذشتند

هر شب منم و خاطره‌ی صحن گوهرشاد
کِی از دلم این خاطره‌ها زود گذشتند؟

کس قدر ندانست مقامات رضا را
از شأن عظیمش به خدا زود گذشتند
**
نَسّاب کجا و نَسَب پاک امامان؟!
اصحاب ازین داغ چرا زود گذشتند؟!

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 12:02
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

مناجات ماه مبارک رمضان -(گر بنا نیست که نوبت به گدایان برسد) *

147

مناجات ماه مبارک رمضان -(گر بنا نیست که نوبت به گدایان برسد) گر بنا نیست که نوبت به گدایان برسد
چه نیازی که دگر این همه مهمان برسد؟

چند روز است که من پشت درم، رحم کنید
یک نفر نیست به داد من گریان برسد؟!

گاهگاهی به خودم گریه کنان می‌گویم
کار و بار تو بنا نیست به سامان برسد

آنکه یک شهر، در خانه به رویش بستند
بهتر آن است که با حال پریشان برسد

دامن لطف شما، قسمت هرکس نشود
کاش این دست بر آن گوشه دامان برسد

من برای همه‌ی شهر، حرم می‌گیرم
بگذارید که پایم به خراسان برسد

دوست دارم دم آخر که شهادت خواندم
قبل رفتن به لبم ذکر «رضا جان» برسد

یاد آقای خراسان، دو سه خط روضه بخوان
و ثوابی هم اگر هست، به ریّان برسد:

داشت میگفت: کمی آب ... که خنجر نگذاشت
سخن حنجر خشکیده به پایان برسد ...

فکر می‌کرد کسی، آن حرم پرده نشین
نزد تو، گریه کنان ... پاره گریبان برسد؟!

خواهرت رفت ولی موقع رفتن میگفت:
یک نفر کاش به داد تن عریان برسد

رضا نظاری

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

ماه رمضان_باز بوی خوش ماه رمضان می آید * اسماعیل تقوایی

348

ماه رمضان_باز بوی خوش ماه رمضان می آید رمضان

باز بوی خوش ماه رمضان می آید
رود الطاف خداوند، روان می اید

بوی گلهای بهشتی به فضا می پیچد
ماه روحانی پالایش جان می آید

می رسد فصل بهاران کتاب قرآن
از عنایات خداوند نشان می آید

از سبوی می حق ریز تو در ساغرجان
پیک رحمانی حق خنده کنان می آید

شهر پر می شود از صوت مناجات ودعا
عاصیان را به یقین حرز امان می آید

‌روزه داریِ در این ماه بود جان افروز
مؤمنان را سبب رامش جان می. آید

درِ دوزخ بشود بسته وجنت باز است
صحبت از خواری شیطان به میان می آید

سحرش روح نوازست وفرحبخش افطار
میهمانیِ خداوند جهان می آید

مغتنم دار تو این فرصت عالی، بنده
بخشش ناب الهیست عیان می آید

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1402
  • ساعت
  • 17:39
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

اشعار ماه رمضان -(ای خدا من لایق لطف و عطایت نیستم ) *

18608
1

اشعار ماه رمضان -(ای خدا من لایق لطف و عطایت نیستم ) ای خدا من لایق لطف و عطایت نیستم

آگهم من بنده خوبی برایت نیستم

هر سحر از فعل روز خود خجالت می کشم

خوب می دانی که منظور رضایت نیستم

در مسیر نفس خود عمریست درجا می زنم

ظلمت محضم گمان اهل هدایت نیستم

دوری از غفلت مرا سرگرم دنیا کرده است

من دگر دلداده دین و ولایت نیستم

واجبات خویش را کردم شهید مستحب

جز گناه و دردسر چیزی برایت نیستم

چشم بر دست تو دارم ورنه فعالم گواست

شامل عفوت نبودم آشنایت نیستم

حرمت مهمانی ات را قول و فعل من شکست

ای خدا من زینت مهمان سرایت نیستم

گرچه بیمار گناهم با علی در می زنم

بی علی هرگز خریدار لقایت نیستم

کاروان رفت و غبارش هم نصیب ما نشد

عاقبت راضی زدستم حضر

  • پنج شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(افسوس که ایام شریف رمضان رفت ) * صائب تبریزی

3549

وداع با ماه مبارک رمضان -(افسوس که ایام شریف رمضان رفت ) وداع با ماه مبارک رمضان

افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت

افسوس که سی پاره این ماه مبارک
از دست به یک باره چو اوراق خزان رفت
شد زیر وزبر چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازه جمعیت بیداردلان رفت

بی قدری ما چون نشود فاش به عالم
ماهی که شب قدر در او بود نهان رفت

با قامت چون تیر در این معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت

بر داشت ز دوش همه کس بار گنه را
چون باد سبک آمد و چون کوه گران رفت

از رفتن یو سف نرود بر دل یعقوب
آن ها که به صائب ز وداع رمضان رفت

  • سه شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1389
  • ساعت
  • 10:47
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

مناجات ماه رمضان -(آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟) *

6016
7

مناجات ماه رمضان -(آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟) آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست

باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب
تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست
مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید
سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور
گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم
آنکه با توبه ستاند سپر نار کج

  • یکشنبه
  • 28
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شعری زیبا در مورد شبهای با فضیلت قدر از امیر عظیمی -( شب قدره بیا قدرت بدونم ) * امیر عظیمی

1974
1

شعری زیبا در مورد شبهای با فضیلت قدر از امیر عظیمی -( شب قدره بیا قدرت بدونم ) شب قدره بیا قدرت بدونم
بیا تا از سپاهت جا نمونم
بیا قرآن من، روی سر من
بزار پاتو "بک العفو" بخونم

شب قدره بیا دورت بگردم
ببین بی تو نهال خشک و زردم
حالا که دست من خالیّ آقا
کمک کن دست خالی برنگردم

شب قدره دلم آشوب داره
هوای دیدن محبوب داره
آقا وقتی کریم ارباب می شه
هوای نوکرش رو خوب داره

شب قدره چشام دریای اشکه
به خوبانت دلم لبریز رشکه
منو دریاب ای آقا تو رو به
عمویی که رو دوشش چند تا مشکه

شاعر : امیر عظیمی

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 10:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

فضائل ماه رمضان-روضه -( بـر گـوش دل از پیک خداونـد، پیام است ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2881
2

فضائل ماه رمضان-روضه -( بـر گـوش دل از پیک خداونـد، پیام است ) بـر گـوش دل از پیک خداونـد، پیام است
هنـگام قیـام است قیـام است قیـام است
غافل شدن از دوست حرام است حرام است
شعبان اگـر از دست شده، ماه صیام است
ظلمت ز میان رفته؛ مه رحمت و نور است
عالم همه جا بر همگان وادی طور است
خیزیـد کـه این ماه خداوند تعالی‌ست
خیزیـد کـه انـوار الهــی متجـلاست
عالم همه‌جا بزم وصال است وصال است
در دست خـدا سـاغـر لبریـز تـولّاست
پیوستـه نـدا بـر همـۀ خلـق رساند
تا جرعه‌ای از آن به خلایق بچشاند
هر چند که خواب است در این ماه، عبادت
بیــدار بمانیـد پـی کسبِ سعــادت
تـا زنـده شـود در دلتان باز، ارادت
این مـاه الهی‌ست؛ نبی داده شهادت
از خواب، گریـزان شـده بیدار بمانید
در محضر

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعارمناجات ماه رمضان-(پهن شد سفره ی احسان، همه را بخشیدی) * علی اکبر لطیفیان

7890
13

اشعارمناجات ماه رمضان-(پهن شد سفره ی احسان، همه را بخشیدی) پهن شد سفره ی احسان، همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی

ابر وقتی که ببارد همه جا می بارد
رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی

گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی

یک نفر توبه کند با همه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان همه را بخشیدی

این گنهکاری امروز مرا نیز ببخش
تو که ایام قدیم ، آنهمه را بخشیدی

حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود
تو همان نیمه ی شعبان همه را بخشیدی

داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم
" جان آقای خراسان " همه را بخشیدی

بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسین جان " همه را بخشیدی

شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی(یا علی و یا عظیم و ربنا) *

4277
1

اشعار مناجاتی(یا علی و یا عظیم و ربنا) یا علی و یا عظیم و ربنا
یا غفور و یا رحیم ای رب ما
تو عزیزی و سمیعی و بصیر
بی همانند و کریمی و امیر

ای خدا این ماه مهمانی توست
ماه مهمانی قرآنی توست
خود بزرگی و کرامت دادیش
هم فضیلت هم شرافت دادیش
ماه روزه ماه قرآن و نماز
ماه سوز و گریه و راز و نیاز
ماه نازل گشتن قرآن حق
آن کتاب هادی و فرقان حق
ماه معراج وشب قدر علی
ماه منشق گشتن بدر علی
رب منان و رئوف ای گردگار
بر گدایانت بیا منت گذار
داخلم کن در بهشت و جنتت
کن مرا مشمول لطف و رحمتت
تا که گردم همنشین مصطفی
زائر روی نکوی مرتضی
بشنوم صوت صوت دل انگیز حسین
سیر بینم روی آن نور دو عین
ای خدایا گر چه من ناقابلم
حب حیدر را مگیر از این دلم

واهردشت

  • چهارشنبه
  • 28
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 05:06
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

مناجات(باز اومد ماه رمضون ) *

5047
2

مناجات(باز اومد ماه رمضون ) باز اومد ماه رمضون بیا بازم دعا کن
با اشک چشم و سوز دل صاحبت و صداکن
توبه کن از کار بدت خدا خدا خدا کن
بیا تو هم صدا کن خدا خدا خدا کن...

ربی الهی العفو ربی الهی العفو

شبهای ماه رمضون شبهای بی قراری
نشه که خوابت ببره مگه کارش نداری
خدا میاد سرقرار نشه محل نزاری
بیا توهم صدا کن خدا خدا خدا کن...

ربی الهی العفو ربی الهی العفو

گوش دلت رو وا بکن درو دیوار می خونن
شاخه و برگ ریشه ها دارن دعا می خونن
انگار همه عالم دارن خدا خدا می خونن
بیا توهم صدا کن خدا خدا خدا کن ...

ربی الهی العفو ربی الهی العفو

من و تو بی خیال ولی یکی توی بیابون
بخاطر گناه ما اشک میریزه فراوون
میگه خدا به حق من بگذر از ای

  • جمعه
  • 30
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 22:41
  • نوشته شده توسط
  • شاکرحق
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد