وفات حضرت معصومه

مرتب سازی براساس

متن شعر_شهادت_حضرت_معصومه_س -(گل بود که می‌ریخت سر خواهر سلطان) *

170

متن شعر_شهادت_حضرت_معصومه_س -(گل بود که می‌ریخت سر خواهر سلطان) گل بود که می‌ریخت سر خواهر سلطان
هم صحبت معصومه نشد مرد در ایران

نه گرمی آفِتاب نه سوز عطش بود
دادند به او خانه در باغ و گلستان

بهمن_ترکمانی

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 20:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

متن شعر_شهادت_حضرت_معصومه_س -(معصومه با زینب عزایش فرق دارد) * عبدالحسین میرزایی

502
2

متن شعر_شهادت_حضرت_معصومه_س -(معصومه با زینب عزایش فرق دارد) معصومه با زینب عزایش فرق دارد
اصلا تمام روضه هایش فرق دارد

خیلی شبیه عمه جانش بود اما
مهمانی و مهمانسرایش فرق دارد

می شد زاستقبال شهر قم بفهمی
مهمان که زن باشد برایش فرق دارد

دور و برِ معصومه را زنها گرفتند
قم غیرت و شرم و حیایش فرق دارد

با احترام او را به بیت‌النور بردند
چون دختر زهراست جایش فرق دارد

اینجا یهودی نیست خاکستر بریزد
با شام حتی کوچه هایش فرق دارد

اینجا سر کوچه تماشایش نکردند
اما عقیله ماجرایش فرق دارد

بر روی نی راس برادر را ندیده
با عمه حتی وااخایش فرق دارد

خیلی اذیت شد به شهر کوفه اما
شام بلا درد و بلایش فرق دارد

با هر چه می شد میزدند اما رقیه
میگفت سیلی بی هوایش فرق دارد

با دیدن اصغر رباب از حال میرفت
بین اسیران وای‌وای‌ش فرق دارد

میگفت لالایی نخواب از نی می‌افتی
این دفعه مادر لای لای‌ش فرق دارد

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 20:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

متن شعر_شهادت_حضرت_معصومه_س -(در این روزگاری که دل بیقرار است) * محمد حسن بیات لو

287

متن شعر_شهادت_حضرت_معصومه_س -(در این روزگاری که دل بیقرار است) در این روزگاری که دل بیقرار است
گدای کریمه شدن افتخار است

ثواب زیارت برایم نوشتند
خودم نه، دلم سوی تو رهسپار است

دوباره حرم قسمتم نه نشد - آه
چقدر این دل بی‌نوا بد بیار است

چنان گنبدت جلوه دارد که انگار
حریم تو در آسمان‌ها مدار است

کسی که قدم می‌زند در حیاطت
روی فرش بال ملائک سوار است

نگاهت مرا از غریبی در آورد
ببین خنده روی لبم آشکار است

همین هم نشان از کرم خانه دارد
گدا زاده‌ای با شما همجوار است

کریمه! کرم کن گدای خودت را
گدایی که در ماتمت سوگوار است

چکید اشک تو بر زمین، بعد از آن بود
که از ساوه تا قم درخت انار است

دلم خون شده از غم ماجرایت
دلت تنگ بوده برای رضایت

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

متن شعر_شهادت_حضرت_معصومه_س -(هم فاطمه هم دخت ولی الله است ) * امیررضا فرجوند

471
1

متن شعر_شهادت_حضرت_معصومه_س -(هم فاطمه هم دخت ولی الله است ) هم فاطمه هم دخت ولی الله است
در قم به زیارتش شتابان ماه است
آن لاله ی عشق زود پرپر می شد
افسوس که عمر لاله ها کوتاه است

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

متن شعر وفات_حضرت_معصومه_سلام‌الله -(رهایم کرد هر دستی ولی این آستان هرگز) * حسن لطفی

549

متن شعر وفات_حضرت_معصومه_سلام‌الله -(رهایم کرد هر دستی ولی این آستان هرگز) رهایم کرد هر دستی ولی این آستان هرگز
قفس شد هرکجا رفتم ولی این آسمان هرگز

به قم می‌آیم و در مشهدم ، دیدی که هر دفعه
نخوردم چای و سوهانی بدون زعفران هرگز

به دوشم دوزخ آوردم ولی بُردم بهشتِ قرب
از اینجا برنمی‌گردیم با بارِ گران هرگز

تو بوی فاطمه داری نمی‌دانم چه سری هست
دلم در پیش تو از او نمی‌خواهد نشان هرگز

تو را باب الحوائج کرد بابایت ، یقین دارم
من و دست تُهی حاشا من و غم همچنان هرگز

خدایا آبرو داریِ اهل قم چه غوغا کرد
که حتی در دل تنگت نخورد آبی تکان هرگز

تمام شهر می‌گفتند ناموس رضا اینجاست
نبیند گَردِ راهی یا نگاهِ این و آن هرگز

ببین آنقدر حُرمت دیده‌ای اینجا که در شرحت
نمانده روضه‌ای از تو برای روضه‌خوان هرگز

برادر داشتی اما برای تو نگفتیم از...
سر و سنگ و سنان اصلا صدای خیزان هرگز

دویدی نه ، زمین خوردی نه، اُفتادی به مقتل نه...
به روی تَلِّ خاکی ، خاکی و چادر کشان هرگز

نه با هولِ حرامی‌ها نه با طفلانِ در آتش
میان خارها هرگز به چنگ ریسمان هرگز..‌.

***

اگر بر نیزه می‌گردی از این منزل به آن منزل
مرا دنبال خود آور ولی با ساربان هرگز

(حسن لطفی ۴۰۲/۰۸/۰۴)

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر زبانحال حضرت معصومه(س) -(چشم هایم میشود دریا برای دیدنت) * مرضیه عاطفی

240

متن شعر زبانحال حضرت معصومه(س) -(چشم هایم میشود دریا برای دیدنت) چشم هایم میشود دریا برای دیدنت
اشک میریزم تک و تنها برای دیدنت

من مدینه...تو خراسان، داغِ هجران شعله ور
می شمارم روز و شبها را برای دیدنت

از خدا دیدارِ رویت را کماکان خواستم
داشتم این حاجت از دنیا برای دیدنت

دستِ تقدیرِ و قضا ایکاش که کاری کُند-
تا بیاید خواهرت آنجا برای دیدنت

ای رضا(ع)جانم فراقِ ما به پایان میرسد
چونکه راهی میشوم فردا برای دیدنت

آمدم! در راه امّا درد؛ جانم را گرفت
ناخوش احوالم! ندارم "نا" برای دیدنت

تار می بیند نگاهم، روزهایِ آخر است
دستهایم یخ زد از سرما برای دیدنت

بر دلِ معصومه(س) آخر داغِ دیدارِ تو مانْد
خواهرت بیمار شد زیرا برای دیدنت

میرسد قامت-کمان مادر پس از تشییعِ من...
در خراسان؛ جایِ من زهرا(س) برای دیدنت

قم برای عاشقانت عطرِ مشهد میدهد
زائر آمد بارها اینجا برای دیدنت!

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت_معصومه_زمینه -(دوریت کرده پیرم ، حالم روبراه نیست) * علی سلطانی

225

متن شعر حضرت_معصومه_زمینه -(دوریت کرده پیرم ، حالم روبراه نیست) دوریت کرده پیرم ، حالم روبراه نیست
بی تو توی سینه م ، چیزی غیر آه نیست
کاش میشد که بودی ، اشکامو ببینی
وقت احتضارم ، پیش من بشینی

دق کردم ، شبیه زهرا شده روی زردم
دق کردم ، عشق تو کرد آخر بیابون گردم
دق کردم ، جدایی از تو شد تموم دردم

رضا جانم رضاجانم رضاجانم رضاجانم

با اینکه رو شونه ، بار غم کشیدم
اینجا حتی رنگ ، بازار و ندیدم
دور محملم تا ، دیدم ازدحام و
زیر لب می‌خوندم ، روضه های شام و

فرق داره ، شهر قم و شام بلا فرق داره
فرق داره , عرض سلام و ناسزا فرق داره
فرق داره ، شاخه گل و سنگ جفا فرق داره

رضا جانم رضاجانم رضاجانم رضاجانم

گر چه من شدم از ، داغ تو مریضه
دور تا دورم اما ، روز و شب کنیزه
اهل قم برا من ، اصلا کم نزاشتن
بی اجازه پا تو ، حریمم نزاشتن

غوغا شد ، یه روز مدینه محشر کبری شد
غوغا شد ، با ضرب پای دومی در وا شد
غوغا شد ، صدیقه شد شهیده واویلا شد

رضا جانم رضاجانم رضاجانم رضاجانم

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 20:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

یا فاطمه معصومه(س)رباعی و پوستر * مرتضی محمودپور

231
3

یا فاطمه معصومه(س)رباعی و پوستر ◾وفات حضرت معصومه(س)
◾تسلیت باد

این ثانی زینب که به قم مدفون است
ذکر صلواتش ز حدود افزون است
معصومه‌ی آل فاطمه سر تا پا
لیلاست ولیکن به رضا مجنون است

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 22:09
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

متن شعر حضرت_معصومه_شهادت -(ای برادر که تویی با خبر از سوختنم) *استاد سید هاشم وفایی

343

متن شعر حضرت_معصومه_شهادت -(ای برادر که تویی با خبر از سوختنم) ای برادر که تویی با خبر از سوختنم
سوخت از آتش هجران رخت ،جان وتنم

آمدم این همه راه و نرسیدم به وصال
ناگزیرم که بسازم به همین سوختنم

ای طبیب دل بیمار همه ، بیمارم
شوق دیدار تو پیداست میان سخنم

به خراسان نرسیدم ولی ای جان جهان
شهر نورانی قم می شود آخر وطنم

جز وفا خواهر توهیچ ندید از مردم
بس که گل ریخت دراین شهر به پا و بدنم

من معصومه ز معصوم تمنا دارم
که پس از مرگ بخوانی تو نمازی به تنم

کفن آماده نمودند برایم ، اما
غرق اندوه ومحن از غم آن بی کفنم

چون «وفایی» شده پروانه ی پر سوخته ام
شمع سان هرکه برافروخته در انجمنم

  • دوشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 19:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر شهادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها -(گل باغ پدرت بودی و پر پر نشدی) * محمد جواد مطیع ها

272

متن شعر شهادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها -(گل باغ پدرت بودی و پر پر نشدی) گل باغ پدرت بودی و پر پر نشدی
سوخته در وسط شعله پس در نشدی

فاطمه بوده ای اما جگری از تو نسوخت
وسط شعله ی آتش پسری از تو نسوخت

گل رویت به خدالطمه ای از خار ندید
پهلویت از نوک مسمار در آذار ندید

تو گل یاس پدر بوده ای اما نه کبود
روی گلبرگ تنت جای غلافی که نبود

قم تو را از وسط کوچه ی نا امن نَبُرد
دستِ نا محرم بی رحم به روی تو نخورد

هیفده روز قم از داغ تو سرتاسر سوخت
او نود روز غریبانه در آن بستر سوخت

او که جای همه با ظلم شده رودر رو
یک نفر نیست که احوال بپرسد از او

  • دوشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

متن شعر مرثیه_حضرت_معصومه سلام الله علیها -(فاطمه ای کوثر موسای عشق  ) * قاسم نعمتی

416

متن شعر مرثیه_حضرت_معصومه سلام الله علیها  -(فاطمه ای کوثر موسای عشق  ) فاطمه ای کوثر موسای عشق
صاحب هر رتبه والای عشق

با تو شود فاطمی احساس ها
پاک تر از بوی گل یاس ها

جلوه کند نور ، ز سیمای تو
مظهر توحید ، مُصلّای تو

معرفتُ الله ، نَمِ باده ات
سایة عرش است به سجاده ات

غرق سکوت است تمام فَلک
ذکر قنوت تو دعای مَلک

حضرت حق محو عباداتِ تو
منتظر وقت مناجات تو

چادرت از بالِ مَلَک ناز تر
سفره ات از عرض و سما، باز تر

ریزه خور خوان تو کون و مکان
وسعت احسان تو هفت آسمان

صد چو سلیمان به حریمت گُم است
مرکز فرمانِ تو شهر قم است

هرکه به دستانِ تو تایید شد
پیرِ زمان ، مرجعِ تقلید شد

«روح عبادات سلام علیک
عمه سادات سلام علیک»

شاهِ خراسان شده دلبسته ات
قائمة عرش ، دو گلدسته ات

کوی تو بر سینه صفا می دهد
تربت تو بوی رضا می دهد

ای که پدر بوده تو را دست، بوس
عاشق تو حضرت سلطانِ طوس

مدح تو بر روی زبان پدر
ذکر« فِداها» به لبان پدر

**

ای که ز طفلی زبلا سوختی
چشم به راهِ پدرت دوختی

حسرت لبهای تو بوسیدنش
آروزی هرشب تو دیدنش

غم به روی غم، سرت آورده اند
تاخبرش را بَرَت آورده اند

بعد پدر گریه شده کار تو
دستِ رضا بوده نگهدار تو

ذکر لبان تو رضا بود و بس
راحتِ جان تو رضا بود و بس

دیدنِ او کاشفِ هر کرب تو
بسته به لبخند رضا قلب تو

وای از آن روز که دلها شکست
رشتة دیدار تو با او گُسست

قلب تو از هرچه که ترسید ، شد
یارِ تو از پیش تو تبعید شد

چارة تو صبر به لوحِ قضا
قاتلِ تو مدینة بی رضا

در همه شب دیده به ره دوختی
یاد رضا ناله زدی سوختی

تاغم یکساله به پایان رسید
لحظه به لحظه به لبت جان رسید

نامه ای از یار به دستت رسید
نامه نگویم همه هستت رسید

دلخوشی ات دستخط یار شد
حاجت تو دیدن دلدار شد

بال و پرِ بستة تو باز شد
ناقه سواریِّ تو آغاز شد

تا ،رهِ تو جانب ساوه رسید
کامِ توهم طعم مصیبت چشید

روزِ تو مانند شبِ تار شد
قافلة خسته ات، آزار شد

باهمه اینها به دلی داغدار
جانب قم قافله شد رهسپار

کَم نشده پرده ای از مَحملت
گَشته مدرارا همه جا بادلت

زینب آقای خراسان شدی
تاج سرِ مردم ایران شدی

گُل به سر و روی تو از بام ریخت
برجگرم شعله غمِ شام ریخت

زینبِ قم، تاجِ سرِ قافله
تو نشدی همسفرِ حرمله

زینبِ قم ، پیش دوچشم ترت
دست نخورده به مویِ دلبرت

زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد
گوشة گودال زمین گیر شد

زینبِ قم، راسِ جدا دیده ای؟!
نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟!

زینبِ قم، دستِ تو دیده طناب؟!
راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟!

زینبِ قم ، آبرو ریزی نشد
محضرتان حرفِ کنیزی نشد

زینبِ قم ، جانم اگر برلب است
دردِ من از اسارت زینب است

عمة سادات گرفتار شد
ناقه نشین ،واردِ بازر شد

عمة سادات به چشمِ ترش
دید، گِره خورده مویِ دلبرش

عمة سادات زمین گیر شد
تا که بریدند گلو ، پیر شد

عمة سادات غرورش شکست
نیزه به حلقوم حسینش نشست

عمة سادات به دستش طناب
دیده اش افتاد به بزمِ شراب

عمة سادات چه چیزی شنید
عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید

  • دوشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 19:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

متن شعر حضرت_معصومه_نوحه -(ای غریب خراسان یا ابالحسن ) * میثم مومنی نژاد

403

متن شعر حضرت_معصومه_نوحه -(ای غریب خراسان یا ابالحسن ) ای غریب خراسان یا ابالحسن
خواهرت در شهر غربت شده کفن

واویلا واویلا واویلا واویلا

رضا رضا بر لبش از نفس افتاد
روی برادر را ندیده و جان داد

واویلا

این مصیبت این غم این خبر آسان نیست
سرت سلامت داغ خواهر آسان نيست

واویلا

مادری ندارد و پدر ندارد
محرمی به غیر از برادر ندارد

واویلا

خواهرتان اگرچه هجران کشیده
شکر خدا داغِ برادر ندید

واویلا

یا ابالحسن بخوان این روضه امشب
که دست و پا زد حسین در پیش زینب

واویلا

یابن الشبیبِ دیگری بخوان مولا
بِین نامحرم مانده عمه ات تنها

واویلا

  • دوشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 19:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها -(کسی که از فیض_مدینه محرومه) * هاشم محمدی آرا

431

زمینه شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها -(کسی که از فیض_مدینه محرومه) کسی که از فیض_مدینه محرومه
میاد به پابوس_حضرت معصومه

باز اومدم/پیش گنبد زرد تو زانو زدم
باز اومدم/راه نوکری کردن و خوب بلدم
باز اومدم/منو رد نکنی اگه حتی بدم

وای....حرمت میده بوی مادر
وای...دختر موسی بن جعفر

وا، دختر موسی بن جعفر
---
دل تو شد پرخون،تو حسرت دیدار
تو راهو بیراهه ،خیلی دیدی آزار

محترمی/کسی اینجا نکرده بهت ستمی
محترمی/داری دوروبرت خدم و حشمی
محترمی/تو دلت نداری دیگه همّ و غمی

وای...قم شد از نور تو منور
وای...دختر موسی بن جعفر

وای...دختر موسی بن جعفر
---
گلای باغ تو،اگه شدن پرپر
شکرخدا بی بی ،خاکی نشد معجر

غم همینه_ببینی تن شاهی که رو زمینه
غم همینه_مادری تن بی سری رو ببینه
غم همینه_شمر بی حیا روی سینه ش بشنیه

وای...چادر تو نشد لگدمال
وای...امون از غصه های گودال

وای...ای غریب وطن حسین جان
➖➖➖
منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • دوشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت کریمهٔ اهل بیت(ع) حضرت_فاطمه_ی_معصومه_سلام_الله_علیها -(سرتاسرِ قم را غمی در بر گرفته) * مرضیه عاطفی

220

شهادت کریمهٔ اهل بیت(ع) حضرت_فاطمه_ی_معصومه_سلام_الله_علیها -(سرتاسرِ قم را غمی در بر گرفته) سرتاسرِ قم را غمی در بر گرفته
آرامِشَش را آه شعله ور گرفته

از داغِ معصومه سلام الله؛ حتی
خاکِ کویر از ابر؛ چشمِ تر گرفته

هفت آسمان با اهلِ خود مشغولِ گریه ست
قلبِ علی-موسی الرضا(ع) دیگر گرفته

سخت است داغِ خواهری هجران کشیده
جانِ برادر را دلی مضطر گرفته

خاموش شد خورشیدِ بیت النور امشب
حال و هوایِ صحنهٔ محشر گرفته

از دست داده حضرتِ بنتُ الهُدی را
بر دوش خود آیاتی از کوثر گرفته

سِرّ نجابت بود و رفت و دستِ تقدیر
از دخترانِ شیعه؛ تاجِ سر گرفته

در صحنِ آیینه به همراهِ ملائک
موسی بن جعفر(ع) روضهٔ دختر گرفته

از داغ دختر، خوانده اما در حقیقت
قلبش برایِ غربتِ مادر گرفته

آن مادری که بعدِ ضربه خوردن از "در"
سردردهایِ سخت در بستر گرفته

وضع وخیم زخم میخِ بی مروّت
لبخند را از صورتِ حیدر گرفته!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 17:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه وفات حضرت معصومه(س) * اسماعیل تقوایی

220
1

نوحه وفات حضرت معصومه(س) نوحه وفات حضرت معصومه

خواهری مظلوم، جان می سپارد، در خاک غربت، دور از برادر
یا رضا گویان، دیده اش گریان، اشک خون ریزد، در دم آخر
آه واویلا، آه و واویلا، آه واویلا، آه واویلا ٢
_________________________________
عصمت اللهی، رفته از دنیا، در سوگ او شد، عالم پریشان
در جنت حق، موسی بن جعفر،درماتم او، گردیده گریان
آه و واویلا.....
______________________________
آه و واویلا، دخت پیمبر، اندر کنارش، محرم ندارد
هجران بانو،در این غریبی، قلب هر شیعه، در هم فشارد
آه و واویلا....
_______________________________
قم زند ناله، اندر عزای، دخت والای، موسی بن جعفر
خون دل آید، از عیون امشب،زائران او،می زنند بر سر
آه و واویلا...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1404
  • ساعت
  • 01:26
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد