وفات حضرت معصومه

سبک 3 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ وصال
بين ره مانده‌ام
در خيالت رضا
مي‌روم از جهان
بي‌وصالت رضا
بین بستر نشسته دل غمینم
قسمت من نشد رویت ببینم
يا رضا ـ یا رضا ـ جانم رضا جان(۴)
من که چون عمه ام
خواهری مضطرم
دخترِ فاطمه
دخترِ حیدرم
مثل زینب غمِ دلبر ندیدم؟
در برم روی نیزه سر ندیدم؟
يا رضا ـ یا رضا ـ جانم رضا جان(۴)
نامِ من فاطمه
نسلِ پیغمبرم
در غم و غصه ها
وارثِ مادرم
من نشان ها ز مادر دارم امشب
قامتی خم به بستر دارم امشب
يا رضا ـ یا رضا ـ جانم رضا جان(۴)

• شنبه
• 23
• آذر
• 1398
• ساعت
• 17:49
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

بند اول

تفسیره عصمت و وفا(جلوه ی یزدان3)
ای بانوی حجب و حیا(خواهره سلطان3)

عمه ی صاحب الزمان،ملیکه ی هردو جهان
ثانیه زهرا
محبوب حضرتِ رضا ، کریمه ی آله عبا
مالکه دلها

شفیعه ی ما،روزه جزایی
مظهره عفت،نورِ خدایی

(یافاطمه۲)(بی بی معصومه3)

بند دوم

ذکره روی لبت شده(رضا کجایی3)
کشته به والله شمارو(غم جدایی3)

خزوون شده بهاره تو،نبود کسی کِناره تو
اون دَمه آخر
اما وای از شام بَلا، دیاره فحش و ناسزا
زینب مضطر

آه از اِسارت،ناقه ی عُریان
دختره حیدر ، میونه مردان

(یافاطمه۲)(بی بی معصومه3)

بند سوم

تو قم نبود خبری از(کینه و آزار3)
نشد جسارتی بهت(تو کوچه بازار3)

نخورده ای سنگ جفا ، شلاق و تازیانه ها
از قوم کافر
نرفته ای بزم شراب،چشمای هرزه اضطراب
غارت معجر

رو نی ندیدی ، رأسه برادر
میونه گودال،خَنجر و حَنجر

(یافاطمه۲)(بی بی معصومه3)

• سه شنبه
• 10
• فروردین
• 1400
• ساعت
• 22:37
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

تسلیت شمس الشموس،یا علی موسی الرضا (2)
-----------------------------
باز ایران عزیز،اندر عزای عشق شد
سوگوارخواهری ،اندرنوای عشق شد
باز از مشهد نوای فاطمه جاری شده
شهر قم ماتم سرا اندر عزاداری شده
---------------------------------
خواهری از دوری و هجر برادر پر کشید
از مدینه تا به قم هر گوشه ای را سر کشید
عاقبت درد فراق آ مد زمین گیرش نمود
مدفنش شد شهر قم یک در ز جنت را ربود
------------------------------
از درقم بانگ یامعصومه می آید به گوش
شیعیان دلدادگان بانگ عزا باشد به هوش
یک گل دیگر ز آل مصطفا پرپر شده
یک برادر سوگوار ماتم خواهر شده
-------------------------------
ای نگین معرفت در کشور من شهر قم
سوگواری سوگوار پاره ی تن شهر قم
مدفن بانوی روحانی ایران شهر قم
مایۂ فخر جهانی مهر جان شهر قم
---------------------------------
روضه خوانان روضه میخواننداز کرب وبلا
خواهری که آ مد اندر قتلگه بر سر جدا
بوسه زدرگ های خونین برادرجان حسین
آ نکه بر زینب برادر نه،بود نور دو عین
------------------------
خوب شد مشهد نبودی بر سر جسم رضا
یا ندیدی تو اسیری و غریبی هر کجا
بر سر نیزه ندیدی آن سر غرق دعا
توی گودال بلا ،فریاد وا محمدا
--------------------------
یا علی موسی الرضا ،آجرک الله یا رضا
سوگواری می کنیم در ماتم معصومه ما
جای جای کشور ما غرق ماتم گشته است
هردل آزاده ای محزون ودرغم گشته است
-----------------------------
تسلیت شمس الشموس،یا علی موسی الرضا(2)

• پنج شنبه
• 22
• تیر
• 1402
• ساعت
• 19:58
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

ای نگین شهر قم ای خواهر و بِنت امام
قبله ی حاجات مایی بانوی عالی مَقام

با دل دریاییِ خود مثل زهرا مادرت
زائرت را کن دعا ای شافعِ روز قیام

سفره ی لطفت برای هر بد و خوبی بپاست
تو کریمه هستی و احسانتان مشمولِ عام

گر چه قبر فاطمه مخفی بُود از دیده ها
از مزارت می رسد بوی مدینه بر مشام

آسمانِ شهر قم بوی غریبی می دهد
عمه ی ساداتِ عالم بر دلِ خونت سلام

آمدی اما نشد رویِ رضا را بنگری
از مدینه تا به ساوه خونِ دل خوردی مُدام

لحظه ی آخر نبوده هیچ کس بالین تو
مانده بر دل داغِ دیدار برادر وَالسًَلام

• سه شنبه
• 17
• مرداد
• 1402
• ساعت
• 23:40
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

◾نوحه سینه‌زنی
◾وفات حضرت معصومه(س)

◾بنداول
تمام عالم ز غمت سیه پوش
پیچیده بانگ غربت تو بر گوش
معصومه خواهر امام رئوف
چراغ عمر تو شد امشب خموش
آمدی از مدینه تا به ایران
برای دیدن شه خراسان
ندیدی آخر تو برادرات را
از غم هجران شده دیده گریان
معصومه معصومه
چون زهرا مظلومه(۲)

◾بنددوم
ظلم و ستم نشد به تو در ایران
بسته نشد دست تو با ریسمان
به احترامت همه صف کشیدن
بهر تو زنها همه خوانده قرآن
به یاد کوفه و به یاد شامم
به یاد سنگ کوفیان به بامم
گریز روضه‌ام از اینجا شده
ببین که دیده‌گان لاله فامم
معصومه معصومه
چون زهرا مظلومه(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

• چهارشنبه
• 3
• آبان
• 1402
• ساعت
• 10:20
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

عین عمه جانش،بلا دید ،هفده نفر از بنی هاشم و مقابل چشم مبارك خانم معصومه سلام الله علیها،كشتند و سر بریدند،خانم مریض شد، عرض كردند خانم جان شهری در این نزدیكیه،نامش قمه،اگه دستور بدید،خیلی محب شما و اهلبیتند،تشریف ببرید قم،خانم فرمود،قم و می شناسه،روایت شنیده،مگه امام صادق نفرمود،حرم تمام ما اهلبیت قمه، دختری از من در قم دفن می شه،اسمش فاطمه است ،هركی زیارتش كنه ،بهشت براش واجب می شه،یاد حدیث جدش اُفتاد،فرمود بریم قم ،پیش قراولا رفتند، داد می زدند تو كوچه ها ،مردم قم از چه نشستید،وقت و اقبال به شما رو كرده،مردم قم پاشید گل و شیرینی بدید،خواهر امام رضا علیه السلام داره می یاد،مردم قم هركی قربون

• چهارشنبه
• 11
• بهمن
• 1391
• ساعت
• 21:07
• نوشته شده توسط
• عفاف

حضرت معصومه دخت پیمبر
گل ریحانه ی موسی بن جعفر
روح مناجات قبله ی حاجات
جانم فدایت ای عمه ی سادات
واویلا واویلا آه و واویلا
******
حسرت دیدار دلبر بر دلت
غم هجران او شده قاتلت
ای غصّه دیده بنت الشّهیده
قدّت زیر بار غصّه خمیده
واویلا واویلا آه و واویلا
******
شکر خدا نشد بر تو جسارت
امان از سیلی و هجوم و غارت
پاهای خسته دستان بسته
یک سر بریده و یک سر شکسته
واویلا واویلا آه و واویلا

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

• چهارشنبه
• 10
• مهر
• 1392
• ساعت
• 05:06
• نوشته شده توسط
• یحیی

ای به قم آفتاب قلب جهان
دخت موسی سلاله ی قرآن
عمه و دخت خواهر سه امام
مادر کل عالم امکان
تو به چشم ائمه زهرایی
بعد زهرا به قدر و عزت و شان
زینب دوم بنی الزهرا
عمه ی چار حجت یزدان
هم وجودت کریمه ی عترت
هم ولایت حقیقت ایمان
فیض فیضیه از کرامت تو است
شهر قم از تو گشته مهد امان
حریم یازده ولی خدا
حرم تو است ای سپهر مکان
مدح تو ای ملیکه ی هستی
وصف تو ای یگانه ای دوران
نه توان با هزار دست نوشت
نه توان گفت با هزار زبان
صحن تو مسجد الرسول همه
حرم امن توانست کعبه ی جان
پدر و مادرم به قربانت
نه، همه جان عالمت قربان
کوثر کوثر رسول خدا
عصمت عصمت الله منان
قم جلال مدینه پیدا کرد
گشت روز ورود تو در قم
روز ع

• یکشنبه
• 20
• بهمن
• 1392
• ساعت
• 05:39
• نوشته شده توسط
• یحیی

فراق رفته نشانه دلی مطهر را
گرفته بغض به دستش گلوی خواهر را

نسیم با خودش آورده عطرو بوی رضا
کشیده بر رخ خواهر غم برادر را

فقط نه اینکه برادر برای او پدر است
همان که برده دل بی قرار دختر را

یکی به طوس غریب است ودیگری ساوه
کشیده دست فلک عکس هجر دیگر را

شده است حب علی علت غریبی شان
شدند وارث جرمی که کشت مادر را

همان کبوتر زخمی که پشت در افتاد
برای حفظ ولی داد از کفش پر را

همان که خورد لگد از حرامزاده پست
ولی نکرد رها دست های رهبر را

میان جنگ در و سینه میخ شد پیروز
شکست آینه حق نمای حیدر را

همین نبود که، مسمار هم کمک میکرد
زمین زدند به ضربی امیر خیبر را

نفس اسیر قفس شد میان سینه تنگ
که آخ

• یکشنبه
• 29
• فروردین
• 1395
• ساعت
• 12:18
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

خیمه گاه این بار در قم بود، مقتل طوس بود
جاده ی مشهد به قم لبریز از فانوس بود

نامه با خط برادر داشت در دستان خود
خواهری از دور می آمد ولی مایوس بود

بر لب خشکیده ی قم ذکر یا معصومه و
بر لب معصومه خانم ذکر یا قدوس بود

بس که چشمش را به راهت دوخته،از راه قم
خاک مشهد بیشتر در حسرت پابوس بود

رود غم های پدر،دریای دوری رضا
بر فراز ناقه ای انگار اقیانوس بود

زینب این بار آمده قبل از برادر جان دهد
این خودش متن زیارتنامه ی مخصوص بود

روضه ی دشت برادرهای از هم ریخته
داغ سنگین بود،روضه روضه ی ناموس بود

در فراق هشتمین طاووس جنت جان سپرد
آنکه در دستان خدّامش پر طاووس بود

شاعر : مهدی رحیمی

• شنبه
• 25
• دی
• 1395
• ساعت
• 10:43
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

کشیده اند سوی گنبدش پر ما را
پر از مکاشفه کردند ساغر ما را

سراغ فاطمه را از کریمه میگیرم
که میدهد حرمش بوی مادر ما را

اگر شفیعه شده پس خیالها تخت است
درست میکند او کار محشر ما را

مقابل حرمش خم شدیم یک دفعه
رساند پای ضریح رضا سر ما را

نداشت هیچ زنی در میان آل الله
مقام دختر موسی بن جعفر ما را

اگرچه حضرت معصومه جلوه زهراست
میان این دو زمظلومیت تفاوت هاست

نماز هرشب بی بی ما نشسته نبود
نرفت پشت در و دنده اش شکسته نبود

کسی قلاف به بازوی لاغرش که نزد
و بند بند تن او زهم گسسته نبود

همیشه نان و غذایش براه بود اینجا
نبود چرخش دستاس.خون به دسته نبود

نرفت پای برهنه به کوچه کوچه ی قم
دوان دوان پی

• شنبه
• 21
• مرداد
• 1396
• ساعت
• 06:11
• نوشته شده توسط
• ایدافیض

غمی میانِ دلِ خسته‌ام شرر دارد
دلِ شکسته‌ام اینگونه همسفر دارد
کبوتری که نشسته به رویِ ایوانم
دوباره آمده و از رضا خبر دارد
خیالِ غربتِ او می کُشد مرا ، اما
دلم زِ غصه‌ی زینب غمی دگر دارد :
زِ کاروانِ اسیران و خواهری تنها
که حلقه‌ای زِ یتیمانِ در به در دارد
زِ مادری که سپر شد کبود شد خَم شد
زِ مادری که زِ غم دست بر کمر دارد
زِ مادری که کنارِ سرِ دو طفلانش
زِ کوچه‌های یهودی نشین گذر دارد
زِ دختری که یتیم است و در تمامیِ راه
به سمت نیزه‌ی بابا فقط نظر دارد
اشاره کرد به لکنت به عمه‌اش میگفت
بگو به دختر شامی که این ، پدر دارد
زِ صوت ضربه‌ی سنگین سنگها فهمید
لبان خشک پدر زخم‌هایِ تر دارد
سرِ پدر به

• پنج شنبه
• 24
• آبان
• 1397
• ساعت
• 19:36
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شد رضا در عزای خواهرش خونجگر
گه به سینه زند گهی زغصه به سر
شهر قم در عزا گشته ماتمسرا
وامصیبت
گر چه در خاک تیره شد نهان روی تو
کس نزد ضربه ی لگد به پهلوی تو
دیده دریا کنم یاد زهرا کنم
وامصیبت
کعب نی بر تن اطهر تو کی زدند
عمه ات را ولی به مجلس می زدند
غم به دلها نشست دل از این غم شکست
وامصیبت
*****
شائق

• دوشنبه
• 26
• آذر
• 1397
• ساعت
• 16:44
• نوشته شده توسط
• محمود اسدی

نوحه وفات حضرت معصومه
(دور از مدینه جان می سپارم
اندر کنارم محرم ندارم)2
بیا کنارم ای برادر ای رضاجان2
جانم رضا جانم رضا جانم رضاجان2
_________________________
(وقتی که رفتی تو از مدینه
تنها شدم من ای بی قرینه)2
فکر شب وروزم تو بودی ای رضا جان2
جانم رضا.....
_________________________
(قصدم سفر شد ازبعد یکسال
رو سوی طوست زدم پر وبال)2
اما شدم بیماروناکامم رضا جان2
جانم رضا....
__________________________
در راه وصلت جانم فدا شد
معصومه ات با مرگ آشنا شد
شادم از اینکه قبل تو رفتم رضا جان
جانم رضا...

شعر:اسماعیل تقوایی

• دوشنبه
• 26
• آذر
• 1397
• ساعت
• 23:41
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

السلام ای عزیزه ی حیدر
گل موسی سلاله ی جعفر
جلوه ای از تبار آئینه
عصمت الله و چندمین کوثر
لقبت ای کریمه هردم شد
سبب دلخوشی این نوکر
رو به من کرده بخت و اقبالم
که گرفته دلم به سویت پر
کن دعا تا الی الابد بی بی
خادمت باشم ای گل اطهر
که غلامی تو شرف دارد
مثل گنجی که هر صدف دارد
شهد شیرین ترین کلامی تو
روشنی بخش هر ظلامی تو
یم اکرام و چشمه ی جودی
با محبت و با مرامی تو
در مقام شما همین بس که
دختر و خواهر امامی تو
مهربانی و باب حاجاتی
فصل خیر علی الدوامی تو
راه حق را نشانه ای بی بی
جاودانی و ناتمامی تو
به تو مدیونم آبرویم را
تو اجابت کن آرزویم را
آرزو دارم آشنا باشم
نوکر خانه ی شما باشم
یا میان حریم

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 16:27
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

چه حیف شد، نشد آخر به دلبرش برسد
دوباره باز به وصل برادرش برسد

به سرنوشت نوشتند از ازل ،در قم....
شکوه تربت زهرا به دخترش برسد

علاقه ای که پیمبر به دختر خود داشت
نوشته‌اند به موسی‌ابن‌جعفرش برسد

کنار محملش آهسته‌تر قدم بزنید
مباد گرد و غباری به معجرش برسد

ندید دیده نامحرمی عبایش را
خدا کند که به گوش برادرش برسد

ز پا فتاد و نیفتاد یا رضا زلبش
امید داشت که ساعات آخرش برسد

تنش کفن شد و اما برادرش نرسید
برای دفن تنش کاش بر سرش برسد

شبیه عمه خود ماند بین نامحرم
رضا کجاست به فریاد خواهرش برسد

ز ره رسید برادر،نخواست دست کسی
پس از وفات به جسم مطهرش برسد

همیشه روضه معصومه ستم‌دیده
به عمه‌جان گ

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 20:15
• نوشته شده توسط
• عبدالحسین میرزایی

باورم نميشد
بياي به استقبالم
اين روزا كه بد حالم
ميبيني چي سرم اومد
داداش شكسته بالم
بعدِ ، بابا تورو داشتم
اما ، گرفتنت از من
دق مرگ شدم توي راها
ديدم ، گلامو ميچينن
آه ، مثل مادرمون زهرا خميدم
آه ، بعد رفتن تو خوشي نديدم
آه ، امون از غريبي داداش رضا
خير ببينه اي كاش
موسي بن خزرج چون كه
من و آورد شهر قم
تا رسيدم گل ريختن
روي سر من مردم
دور تا ، دورم همه زن بود
بودن ، با حيا مرداشون
نامحرمي نبود پيشم
خنده نبود رو لبهاشون
آه ، ولي زينب و مشتي بي حياها
آه ، يه سه ساله اي كه خميد تو راها
آه ، امون از دل زينب و رقيه
كم نذاشتن اصلا
مهمون نوازيا كردن
گفتن كه خواهر امامم
به اشك من نخنديدن
گفتن كه دخت

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 17:49
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

منم گداي حضرته. بي بي معصومه
ريزه خوره كرامته بي بي معصومه
بي بي معصومه منم اونكه تو براش شفاعتي
بي بي معصومه با تو بوده كه گرفتم عزتي
بي بي معصومه به خدا باب نجات و رحمتي
بي بي معصومه
اي ذكر مدامم شورِ كلامم
اي نامت سلامم. لطف و مرامم
بي بي جان مددي معصومه
مليكه ي ارض و سما بي بي معصومه
اي زينب امام رضا. بي بي معصومه
بي بي معصومه خدا شاهده بدون تو گمم
بي بي معصومه عمريه غرق طب و تلاطمم
بي بي معصومه شكر حق عمريه زائره قمم
بي بي معصومه
دردم تو دوايي جود و سخايي
بي بي تو صفايي. عشق رضايي
بي بي جان مددي معصومه
صاحب گنبده طلا بي بي معصومه
بده برات كربلا. بي بي معصومه
بي بي معصومه دُرِّه نايابه اما

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 18:00
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

چشمات و وا كن خواهرم
داغ تو كرده پرپرم
پاشو به حق مادرم معصومه جانم
راحت شدي از غصه ها
مسمومي از زهر جفا
عالم شده ماتم سرا. معصومه جانم
دلت شكست پرپر شدي
ولي ببين جاري شده اشك چشام
دلت شكست پرپر شدي
منو ببخش نشد تو راه پيشت بيام
دلت شكست پرپر شدي
ببين كه بغض غم گرفته اين صدام
از داغ تو من غمين و زارم
دلتنگتم من بيا كنارم
معصومه جانم٣
نبوده تو دل و ربود
رفتي تو از پيشم چه زود
دلم برات تنگ شده بود داداش خوبم
طاقت نداشتم به خدا
باشم ديگه از تو جدا
بيام پيشت داداش رضا داداش خوبم
برادرم تاج سرم
از داغ تو چه محنتي كه كشيدم
برادرم تاج سرم
جونم به لب اومد تا اخر رسيدم
برادرم تاج سرم
شكر خدا تورو به ني

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 18:05
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای گل یاسِ باغ ولایت
جان سینه زنانت فدایت
جان فدایت جان فدایت جان فدایت...

بنتِ زهرا و دخت پیمبر
نور چشمان موسی بن جعفر
جان فدایت جان فدایت جان فدایت...

شام غفلت زِ یاران سحر کن
ای کریمه به ما یک نظر کن
جان فدایت جان فدایت جان فدایت...

حُبّ تو داده شوری به سینه
قبر تو دارد عطر مدینه
جان فدایت جان فدایت جان فدایت...

ای وجودت بهاری مطهّر
آیه ی کوثرِ نورِ مادر
جان فدایت جان فدایت جان فدایت...

لاله گلشن مرتضایی
تو تمامیِ هستِ رضایی
جان فدایت جان فدایت جان فدایت...

ای رهت راهِ خیر و سعادت
ای عروجِ تو فیض شهادت
جان فدایت جان فدایت جان فدایت...

مانده بر قلبت ای دخت حیدر
داغ دیدار روی برادر
جان

• سه شنبه
• 8
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 14:03
• نوشته شده توسط
• علیرضا گودرزی

از هجرت رضا جان
محزون و غمینم
من چشم انتظارم
رویت را ببینم
آواره شدم از
عشقت ای برادر
مانده بر ره تو
چشم خیس خواهر

واویلا واویلا

بین اهل عالم
جز تو کَس ندارم
مظلومانه تنها
من جان می سپارم
ماندم بین راه و
رویت را ندیدم
در اوج جوانی
از غصه خمیدم

واویلا واویلا

بعد از تو مدینه
سرد و بی صفا بود
روز و شب برادر
ذکرم یا رضا بود
کاش آیی کنارم
در این بیقراری
یک لحظه سرم را
بر زانو گذاری

واویلا واویلا

• سه شنبه
• 2
• مهر
• 1398
• ساعت
• 18:30
• نوشته شده توسط
• علیرضا گودرزی

چند روزه دلم پر از غمه
بیقرار رقص پرچمه
وقتی اینجوری میشم فقط
فاصله میگیرم از همه

شادیای دنیا تو دلِ
اربعین نرفته ها گمه
مرهم دل خرابِ ما
مشهدالرضاست یا قُمه

دلم امشب
میگیره بهونه ی بارونو
تب سختم
انگاری که نداره درمونو
داره قلبم
میزنه از تو سینه بیرونو

آسمونم
ابریه هوای بارون داره
دل زارم
زخمیه غمای پنهون داره
چشم خیسم
مثل اون خرابه مهمون داره

موج اشکه توی چشمام
مرهم میخواد دل شیدام
یا معصومه رو که میگم
دنیا دم میگیره باهام

2

ما یه بین الحرمین داریم
که شده این روزا محشری
که میون ما ایرونیا
خیلی خیلی داره مشتری

اما بین الحرمینِ ما
بین خواهرو برادره
شب جمعه هوای حرم
پُره روضه های مادره

• پنج شنبه
• 23
• آبان
• 1398
• ساعت
• 15:33
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

روح صبر و استقامت مدد معصومه
مظهر جود و کرامت مدد معصومه

خواهر امام رضا دخت امام هفتم
زینت کشور ایران حرمت تو در قم
ایکه هستی به دوعالم توپناه مردم
جود تو کرده قیامت مدد معصومه
مظهر جود و کرامت مدد معصومه

ما همه ریزه خور خوان عطایت هستیم
ما به یاد حرمت از کرمت بنشستیم
همه از کودکی خویش به تو دل بستیم
کنم از دور سلامت مدد معصومه
مظهر جود و کرامت مدد معصومه

توکرم کردی و ما آمده مهمان تو ایم
همه شرمنده ی لطف تو واحسان توایم
ای گل فاطمیون دست به دامان تو ایم
هر گره باز به نامت مدد معصومه
مظهر جود و کرامت مددمعصومه

شامل ما همه لطف و کرمت معصومه
گل زهرا سرما و قدمت معصومه
دل ما کرده هوای حرمت مع

• چهارشنبه
• 13
• آذر
• 1398
• ساعت
• 11:07
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نجل پاک پیمبر گل زهرای اطهر
رفته از دار دنیا دخت موسی بن جعفر
یا علی بن موسی الرضا
تسلیت مولا مولا مولا

شهر قم درعزاشد شور محشر به پا شد
از غم دخت موسی همه جا کربلا شد
یا علی بن موسی الرضا
تسلیت مولا مولا مولا

شیعه سوزدازاین غم فاطمه گشته خاموش
زین مصیبت تمام شهرقم شد سیه پوش
یا علی بن موسی الرضا
تسلیت مولا مولا مولا

داغ معصومه امشب زد شرر بر دل ما
سوزد از این مصیبت همه ی حاصل ما
یا علی بن موسی الرضا
تسلیت مولا مولا مولا

از غم داغش امشب جان من بر لب آمد
سوزم و بار دیگر یادم از زینب آمد
یا علی بن موسی الرضا
تسلیت مولا مولا مولا

دخت موسی بن جعفر غم هجران کشیده
لیک راس برادر روی نیزه ندیده
ی

• چهارشنبه
• 13
• آذر
• 1398
• ساعت
• 11:09
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای نورعترت بانوی کرامت
واویلا واویلا
شهر قم از داغت شده قیامت
واویلا واویلا

در شهر قم شوری دگر بپاشد
واویلا واویلا
از سوز داغت همچو کربلا شد
واویلا واویلا

از این جهان رفتی به سوی عقبا
واویلا واویلا
امشب شدی تو میهمان زهرا
واویلا واویلا

شهر قم از داغ تو پر ز ماتم
واویلا واویلا
ریزد ز غم از دیده اشک نم نم
واویلا واویلا

عالم فدایت غم رسیده خواهر
واویلا واویلا
عمری به دل بودت غم برادر
واویلا واویلا

بهر رضا تو بوده ای چو زینب
واویلا واویلا
بودی ز هجرانش به تاب و در تب
واویلا واویلا

از سوز هجرانش چه ها کشیدی
واویلا واویلا
اما به روی نی سرش ندیدی
واویلا واویلا

جانت زهجراو رسیده بر لب
واویلا وا

• چهارشنبه
• 13
• آذر
• 1398
• ساعت
• 11:10
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شهر قم غرق سوز و غم گشته امشب
جان شیعیان زین غم رسیده بر لب
واویلا واویلا واویلا واویلا

فاطمه ی معصومه رفته از دنیا
در جنان زین غم گرید حضرت زهرا
واویلا واویلا واویلا واویلا

از دوری برادر غم شد نصیبت
جانت به لب آمده از این مصیبت
واویلا واویلا واویلا واویلا

شنیده ای دردورنج برادر را
ندیده ای به روی نیزه ها سر را
واویلا واویلا واویلا واویلا

تو ندیدی کربلا و ظلم و کینه
زینب می‌زد با گریه بر سر و سینه
واویلا واویلا واویلا واویلا

تو ندیدی کربلا و کوفه و شام
با کینه دشمن می زد سنگ از لب بام
واویلا واویلا واویلا واویلا

معصومه، قم گلریزان شد سر و رویش
اما زینب را با سنگ میزدند سویش
واویلا واویلا

• چهارشنبه
• 13
• آذر
• 1398
• ساعت
• 11:10
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای گل باغ موسی بن جعفر
ایکه هستی تو از نسل کوثر
هم صفابخش عالم تویی هم
علی موسی الرضا راتو خواهر
محور تقوایی
تالی زهرایی
کعبه ی دلهایی
مددی معصومه(۳)

همچو صدیقه خوی و خصالت
تو چنان زینبی با جلالت
صحن وایوان توتابه محشر
حرم خاندان رسالت
بال پرواز من
محرم راز من
سوز من ساز من
مددی معصومه

همچنان فاطمه بی قرینی
شیعیان را توحبل المتینی
همه عالم فدای تو بانو
همچو زینب تو حامی دینی
تکیه گاهی بر من
تو پناهی بر من
کن نگاهی بر من
مددی معصومه

تویی عالمه ی آل طاها
گفته بابا فداها ابوها
شهر قم هر که شد زائر تو
می شود زائر قبر زهرا
در کرم زهرایی
مظهر تقوایی
خواهر رضایی
مددی معصومه

مهروحب شما در سر شتم
ش

• چهارشنبه
• 13
• آذر
• 1398
• ساعت
• 11:11
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

تو نوردوچشمان(هشتم مه دین هستی)۲
برشیعه دراین دنیا (توحبل متین هستی)۲
دختر موسی بن جعفری بانو
از نسل و تبار حیدری بانو
فاطمه ی ثانی،معصومه جانم(۲)

هستی تو امید ما ای زینت آل الله
بنما نظری بر ما ای جان رسول الله
بررضا خواهری معصومه جانم
ثانی کوثری معصومه جانم
فاطمه ی ثانی ،معصومه جانم

بامهر وولای خود آرامش هر جانی
بر قلب همه عالم توشمسه ی ایمانی
ای دختر پاک موسی بن جعفر
همچنان زینبی‌بهربرادر
فاطمه ی ثانی، معصوم جانم

با قبر شریف تو زینت شده شهر قم
با اذن خدا هستی دستگیر همه مردم
حریمت دارالشفای شیعیان
بهر مردم عالم دارالامان
فاطمه ی ثانی ،معصومه جانم

از شهر مدینه تو راهی خراسانی
از بهر براد

• چهارشنبه
• 13
• آذر
• 1398
• ساعت
• 11:12
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول:

سلام بی بیِ کریمه
سلام بانوی عظیمه
منم غلامِ آسِتانت
ارادتم بِت از قدیمه

نگارم، تویی دلدارم
به عشقِ تو گرفتارم
همیشه همه جا گفتم
بی بی خیلی دوسِت دارم

بی بی جان معصومه، ای‌ مستیِ احوالم
بی بی جان معصومه، روزی دِهِ هر سالم
میخوام که از قم پر بگیرم تا کربلا
بی بی جان معصومه، بده تو پر و بالم

یا حضرتِ معصومه

بند دوم:

سلام ای شور و آوازم
سلام ای محرمِ رازم
منم گدا و خادمِ تو
به نوکریه تو مینازم

مهتابم، دُرِ نایابم
آرومِ جونه اربابم
یه خواهش دارم بی بی جان
بیا و منو دریابم

بی بی جان معصومه، تویی دار و ندارم
بی بی جان معصومه، به شما بدهکارم
میخونم من هر جا، فدای راهت هستن
بی بی جان

• پنج شنبه
• 14
• آذر
• 1398
• ساعت
• 17:41
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شهادت حضرت معصومه س

در سرِ تو شور و اشتیاقِ رضا(ع)
آمدی این سفر از فراقِ رضا(ع)

حاصلِ این سفر دردِ هجران بوَد
ماهِ کنعانِ تو در خراسان بوَد

زینتِ هفتمین گوهرِ اختری
باغِ او پرورید این چنین دختری

جان فدای تو و بابِ مظلومِ تو
اشکِ خون ریزد از چشمِ معصومِ تو

آسمان و زمین شده غرقِ عزا
تسلیت، تسلیت سیدی یا رضا

ای تو معصومه جان، ای شفیعِ جنان
خواهرِ هشتمین کوکبِ آسمان

آفتابِ رُخَت قبلگاهِ من است
ملجاءِ این دلِ بی پناهِ من است

دلِ ما عاشقان سوگوارِ تو است
همچو پروانه ای بیقرارِ تو است

شمعِ جانسوزِ تو اشکبارِ رضاست
دیدگانت هنوز انتظارِ رضاست

آسمان و زمین همه غرقِ عزا
تسلیت، تسلیت یا امامِ رض

• جمعه
• 15
• آذر
• 1398
• ساعت
• 22:48
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹