وفات حضرت معصومه

مرتب سازی براساس

اشعار وفات حضرت معصومه (س) ( حس ميكنم پا ميذارم توي بهشت وقتي پائينِ پاتم) *

3668
4

اشعار وفات حضرت معصومه (س) ( حس ميكنم پا ميذارم توي بهشت وقتي پائينِ پاتم) حس ميكنم پا ميذارم توي بهشت وقتي پائينِ پاتم
وقتي كه ميام بالا سر زائر قبرِ مادر ساداتم
شبا صحن تو داره يه احساس رؤيايي
مي پيـچه كنـار تو بوي ياس زهـرايي
--------------------
توي اين سفر نمونده ديگه تواني براي تو
دلت تنگه و شده باروني دوباره چشاي تو
ميون موج غصه ها ديگه برات نمونده بال و پري
غربت تو امروزي نيس تو وارثِ گريه هاي مادري
همون مادر خسته كه با چشماي خونبار
شده مثل گل پرپر ميـون در و ديـوار
منبع:درنواحی نوحه

  • سه شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:19
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 یوسف رحیمی

اشعار وفات حضرت معصومه (س) ( سحر نداره شب غم ، ‌ مي ريزي اشكاي نم نم) * یوسف رحیمی

3752
2

اشعار وفات حضرت معصومه (س) ( سحر نداره شب غم ، ‌ مي ريزي اشكاي نم نم) سحر نداره شب غم ، ‌ مي ريزي اشكاي نم نم

دل تو خونه چه پريشونه

قسـمت تو فراقـه غربت و درد و داغه

تو نـگات خيمـه زده ابـراي بيقـراري

سر به روي زانوي غم و غربت مي ذاري

--------------------

مياي پريشون و خسته ، آخه دل تو شكسته

اكثر اوقـات ابريه چشمات

ميدونم بي شكيبي مثـه زينـب غريبي

اما ديـگه دلـتو نسـوزوندن تو كوچـه

دست بسته شما رو نكشوندن تو كوچه

  • سه شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

رباعی وفات حضرت معصومه (س) ( معصومه ام و عزیز زهرایم من ) *

5990
4

رباعی وفات حضرت معصومه (س)  ( معصومه ام و عزیز زهرایم من ) معصومه ام و عزیز زهرایم من
در شأن و مقام قرب والایم من
هم دخت امام کاظم و اخت رضا
هم فاطمه ای دگر به بابایم من

  • سه شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:23
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار مدح حضرت معصومه (س) ( ای طوطیای دیده ی من، خاک پای تو ) *

4481
4

اشعار مدح حضرت معصومه (س) ( ای طوطیای دیده ی من، خاک پای تو ) ای طوطیای دیده ی من، خاک پای تو
دارد امید لطف به دارشفای تو
ای بانویی كه رتبه ی تو فاطمی بود
الطاف بی كرانه ی تو دائمی بود
من از طواف كوی تو بیدار می شوم
با استعانت از تو سبك بار می شوم
ای جلوه ای زجان خداوند فاطمه
معصومه ای و حاصل لبخند فاطمه
ای آنكه گفت موسی جعفر ثنای تو
ای دختر عفیفه ی من ،جانم فدای تو
ای زینب رضا ،مرید رضا تویی
روشنگر شریعت و دین رضا تویی
تكرار راه زینب كبری مقام تو
محفوظ مانده عزت و هم احترام تو
تو امتداد شاخصه ی كار زینبی
تصویری از چهل سحر تار زینبی
ای خواهری كه داغ برادر كشیده ای
هرچه كشیده ای سر بر نی ندیده ای
ای آنكه از فراق برادر فسرده ای
از دشمنان خویش تو سیلی نخورد

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 20:53
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار مدح حضرت معصومه (س) ( كریمه ی آل الله ،فاطمه فاطمه فاطمه ) *

3824
6

اشعار مدح حضرت معصومه   (س) (      كریمه ی آل الله ،فاطمه فاطمه فاطمه )                         كریمه ی آل الله ،فاطمه فاطمه فاطمه
از غم بانوی بهشت،دلا پر از تاب و تبه
فرشته ها به هم می گن، چقدر شبیه زینبه
سایبون محبتش،همیشه روی سرمه
داد می زنم فدات بشم،تویی غریب فاطمه
كریمه ی آل الله ،فاطمه فاطمه فاطمه
شبیه بین الحرمین،كانون رحمت خدا
از حرم قشنگ تو ،تا حرم امام رضا
صحن و سرای زینتت،اول راه بندگی
مركز علم و معرفت،آخر عشق و زندگی
چی بیشتر از اینكه تویی،عمه صاحب الزمان
از حرم تو می گیرم ، اذن دخول جمكران
كریمه ی آل الله ،فاطمه فاطمه فاطمه
بین تو و برادرت،حریم آل مرتضی است
مثل مدینه تا نجف، مثل دمشق و كربلاست
هركی زیارتت كنه ، ساكن جنت خداست
بی بی منم بهشتی كن،بهشت من امام رضااست
كریمه ی آل

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 20:54
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

روضه وفات حضرت معصومه (س) ( روز قیامت این قدر می آمرزه ) *

3493
3

روضه وفات حضرت معصومه (س) ( روز قیامت این قدر می آمرزه  ) روز قیامت این قدر می آمرزه، شیطان به طمع می افته، شیطانی که خدا رانده و ما را خوانده امید وار نبا شیم، او امید داره، ما نداریم ،خدا به پاره تن فاطمه ،حضرت معصومه، ایت الله مرعشی نجفی می گه ، پدرش در خواب دید صدیقه کبری را، شما برای این که قبرم مخفی است نارا حتید، برید قم کنار قبر دخترم فاطمه معصومه
منبع:باب الحرم

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 20:57
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار مدح حضرت معصومه (س) ( دو تا خواهر دو تا دلبر ) *

6585
7

اشعار مدح حضرت معصومه   (س) (    دو تا خواهر دو تا دلبر  ) دو تا خواهر دو تا دلبر
دو تا ریحانه عشق
دو گل از آل علی و
که دو پروانه عشق
یه نفر حضرت معصومه
گل یاس رضا
یه نفر خواهر
سلطان غریبانه عشق
یه نفر دوری دلبر
زده آتش به دلش
یه نفر بوسه زده
بر رگ جانانه عشق
گشته قلبش پر غم یک خواهر
خواهری گشته حبیبش بی سر
خواهری آمده دیدار نگار
آن یکی گشته گلش نیزه سوار
زینبم خواهر شاه کربلا
زینب امام رضا معصومه
دختر زهرای اطهر
دیده ها شد سوی تو
فاطمه هستی ولی
بی بی نباشد روی تو
فاطمه هستی و نورانی
تو زهرایی ولی
کی شده بشکسته از
ضرب لگد پهلوی تو
از میان کوچه های شهر
قم کردی عبور
چادرت خاکی نشد
خونی نشد بازوی تو
ای که همچون مادرت مظلومه ای
ثانی زهرایی و معصومه ای
در

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:02
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

حضرت معصومه(س)- مدح ( دو خواهر در جهان مظلومه باشند) *

10225
17

حضرت معصومه(س)- مدح  ( دو خواهر در جهان مظلومه باشند) دو خواهر در جهان مظلومه باشند
یکی زینب یک معصومه باشند
یکی دخت امیرالمومنین است
یکی معصومه محنت غمین است
یکی عصمت همیشه پرده دارد
یکی عفت بود آئینه دارد
جان خانم جان خانم جان خانم
یکی آئینه شرم و حیا بود
یکی ناموس ذات کبریا بود
یکی نور دل زهرای اطهر
یکی دسته گل موسی بن جعفر
جان خانم جان خانم جان خانم
یکی ریحانه بستان زهراست
یکی جان علی جانان زهراست
یکی گل بوسه زد مادر به رویش
یکی چون گل پدر می کرد بویش
یکی نام حسین ورد زبانش
یکی هجر رضا آرزده جانش
منبع:باب الحم

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:03
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

اشعار مدح حضرت معصومه (س) -(و دانه ريخت بيايی کبوترش باشی) * قاسم صرافان

3578
1

اشعار مدح حضرت معصومه (س) -(و دانه ريخت بيايی کبوترش باشی) دوباره آينه‌ای در برابرش باشی
نه اينکه پر بکشی و به شهر او نرسی
ميان راه پرستوی پرپرش باشی
مدينه شهر غريبي براي فاطمه هاست
نخواست گم شده‌اي مثل مادرش باشي
خدا تو را به دل بی قرار ما بخشيد
و خواست جلوه‌اي از حوض کوثرش باشي
به قم رسيدي و گم کرد دست و پايش را
چو ديد آمده‌اي سايه‌ي سرش باشي
اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
و تا هميشه تو ياس معطرش باشي
نگاه تو همه را ياد او مي‌اندازد
به چهره‌ات چه مي‌آيد که خواهرش باشي
خدا نخواست تو هم با جوادِ کوچکِ او
گواه رنج نفس‌هاي آخرش باشي
نخواست باز امامي کنار خواهر خود ...
نخواست زينبِ يک شام ديگرش باشي

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:10
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعارمدح حضرت معصومه (س ) ( مى‏خواستم كه جانب ميخانه رو كنم ) *

3590
1

اشعارمدح حضرت معصومه (س ) (  مى‏خواستم كه جانب ميخانه رو كنم ) مى‏خواستم كه جانب ميخانه رو كنم
دستِ نياز حلقه جام و سبو كنم
در ساحل نياز نشينم اميدوار
دل را به شطّ باده دَمادم فرو كنم
وقتى كه هست شوق تيمم ز خاك يار
ديگر چرا ز چشمه زمزم وضو كنم
با من حديث طعنه نا مردمان مگو
من آبروىِ مِى طلب آبرو كنم
تيغ زبان به كار نمى‏آيدم دگر
باشد به چشم خون شده‏ام گفتگو كنم
از دست رفته دل به تمناى دلبرم
ساقى كمى تحمل من كن كه مضطرم
دست خمار جز به سوى خم نمى‏رود
كشتى ز بحر جز به تلاطم نمى‏رود
گر گُل اسير پنجه باد خزان شود
از بلبل انتظار ترنم نمى‏رود
يك خوشه عشق آل على گر ثمر دهد
آدم سراغ دانه گندم نمى‏رود
حاتم بخيل نيست، اگر درهمى نداشت
لبهاش جز به مهر و تبسم نمى‏رود
تا

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:11
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار مدح حضرت معصومه (س ) ( خانه های آن کسانی می خورد در بیشتر) * حسین رستمی

14394
22

اشعار مدح حضرت معصومه (س ) (  خانه های آن کسانی می خورد در بیشتر) متن اشعار مدح حضرت معصومه (س)

خانه های آن کسانی می خورد در بیشتر
که به سائل می دهند از هر چه بهتر بیشتر
عرض حاجت می کنم آن جا که صاحبخانه اش
پاسخ یک می دهد با ده برابر بیشتر
گاه گاهی که به درگاه کریمی می روم
راه می پویم نه با پا بلکه با سر بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسی بن جعفر بیشتر
گردنم در زیر دینِ آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر ، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش می کند قم را منوّر ، بیشتر
قم ، همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد (چِل اختر) بیشتر
قصد این بارِ قصیده از برادر گفتن است
ور نه می گفتم از این معصوم

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:14
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

رباعی مدح حضرت معصومه (س) (یا فاطمه معصومه(س) تا بوده همین بوده ،تا هست همین هست ) *

3948
2

رباعی مدح حضرت معصومه (س)  (یا فاطمه معصومه(س) تا بوده همین بوده ،تا هست همین هست  ) تا بوده همین بوده ،تا هست همین هست
وقف تو بود این سر و جان وتن ودست
می لب مزنم تا ابدالدهر چرا که
با خوردن سوهان دیار تو شوم مست
منبع:از حرم تا قتلگاه

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:18
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

حضرت معصومه(س)-مناجات ( دل من باز گرفته به حرم می آید ) *

4209
3

 حضرت معصومه(س)-مناجات (  دل من باز گرفته به حرم می آید ) دل من باز گرفته به حرم می آید
درد دلهاست که از چشم ترم می آید
باز هم پیش ضریح تو نشستم با اشک
لطف تو باز فقط در نظرم می آید
در همه زندگی از بی تو شدن می ترسم
که اگر دست نگیری به سرم می آید
کاش آن لحظه ی پر غصه به دادم برسی
آه آن لحظه که وقت سفرم می آید...
زائری بود که هر روز حرم می آمد
چقدر پیش تو بوی پدرم می آید
می روم از حرمت حس من این است انگار
که کسی تا دم در پشت سرم می آید
شعر می خواند و می گرید و می گریاند
طبع من باز هم از سمت حرم می آید
شاعر:سید محمد الرضا شرافت
منبع:حرم شاه

  • پنج شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 19:50
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت معصومه (س) ( ألا تجلّی نامت در اوج زیبایی) *

4442
5

اشعار وفات حضرت معصومه (س)  (  ألا تجلّی نامت در اوج زیبایی) ألا تجلّی نامت در اوج زیبایی
به عصمت و شرف و قدر و جاه والایی
رضا چو دید به قنداقه مصحف رویت
تو را بِدید ولی با جمال زهرایی
---
خوش آن کسی که بگردد گدای سفره ی تو
و بهره مند شود از عطای سفره ی تو
فقط نه مردم قم ریزه خوارتان هستند
تمام خلق نشسته به پای سفره ی تو
---
ای گنبد تو داده به شمس و قمر ضِیا
معصومه ی کریمه،تجلّی هل اَتی
بر رشته های چادر تو می برم پناه
ای خواهر امام رئوف،إشفعی لَنا
---
عالم ز تو دستورالعمل بگرفته
از شهد لبت رضا عسل بگرفته
تا اینکه تو را گرفت در آغوشش
انگار که زهراست بغل بگرفته
---
آن روز که بر دلم نمودی تو نگاه
زائل ز وجود من شد آن لحظه گناه
زآنجا که برادرت خدای دلهاست
ی

  • پنج شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 19:51
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

حضرت معصومه(س)- مناجات ( با روی سیاه و بارِ سنگین گناه ) *

4914
8

حضرت معصومه(س)- مناجات ( با روی سیاه و بارِ سنگین گناه ) با روی سیاه و بارِ سنگین گناه
با خجلت و شرمساری و حال تباه
بر حضرت معصومه گرفتیم پناه
یا فاطمه اشفعی لنا عندالله
شاعر:ایت الله صافی گلبایگانی

  • پنج شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 19:52
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت معصومه (س) (علـــّامه ی مُخدّره ی عالم وجود ) *

4107
2

اشعار  وفات حضرت معصومه (س) (علـــّامه ی مُخدّره ی عالم وجود ) علـــّامه ی مُخدّره ی عالم وجود
چشمش به روی دست رئوف حرم گشود
مهتاب سر گذاشته بر دوش آفتاب
عاشق گرفته خانه در آغوش عشق ناب
خنده شکفته روی لب هفتمین امام
داده به او نجابت و عشق و یقین سلام
یک شعبه از سروش زلالیِّ کوثر است
آئینه ی حقایق زهرای اطهر است
یک زینبیِّ شیر صفت از تبار شیر
مسئولیــّت موظبت از آیه و بشیر
همراه گاه شوق و غم ثامن الحجج
همپا مقام طوف قمش با بقیع و حج
بر سفره ی کرامت او آسمان نشست
در بارگاه رحمت او جانمان نشست
وا شد دوباره بال و پر یاکریم دل
شد راهیِّ مسافرتی تا حریم دل
وقتی نگاه من گره بر گنبدت زدند
روی لبم دو نام نکوساحت آمدند
اینبار سینه را پر از احساس دیده ام
انگار در مد

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 18:11
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت معصومه(س)- مدح ( سلام روشن زیبائی کرامت ها ) *

4106
3

حضرت معصومه(س)- مدح ( سلام روشن زیبائی کرامت ها ) سلام روشن زیبائی کرامت ها
سلام حضرت بانو غلامت آمده است
شکسته تر ز سکوت رواق آینه ها
گدای دم دمی بی مرامت آمده است
کنار بال کبوتر نشسته ام امشب
به خاک بوسی این آستان نورانی
در اوج فیض توسّل قنوت می خوانم
کنار هر نفس این ضریح عرفانی
دخیل بسته ام ای خواهر امام رئوف
به پای پنجره ی سبز آسمانهایت
من از کنار همین گنبد و مناره ی عشق
سفر نموده ام آری به بی کرانهایت
اجازه ام بده از باب لطف همسایه
الی الابد سر این سفره میهمان باشم
در عالم در و همسایگی حواسم هست
کنار پنجره فولاد یادتان باشم
اگرچه از گذر لحظه ها نمی نالم
اگرچه در حرمت بی نشانه می خندم
ولی کنار شما چون برادرت فرمود
به اشک روضه ی غربت دخیل

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 18:16
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

اشعار مدح حضرت معصومه (س ) ( دست مرا گرفت و به دستم قلم گذاشت ) *

6291
5

اشعار مدح حضرت معصومه (س ) ( دست مرا گرفت و به دستم قلم گذاشت ) دست مرا گرفت و به دستم قلم گذاشت
حسي كه باز پاي مرا در حرم گذاشت
حسي كه اشك وار به چشمم قدم گذاشت
تا اشفعي لنا به لبم دم به دم گذشت
پس از كنار حجره ي پروين رد شدم
بي اختيار شعر سرودن بلد شدم
*****
در اين حرم كه آمده ام پا به پاي عشق
عاشق شدن دعاي من و هم دعاي عشق
با دست خالي آمده ايم اي خداي عشق
اذن دخولمان بده محض رضاي عشق
تا چشم كار مي كند اينجا كرامت است
اينجا شفيعه هست، پس اينجا قيامت است
*****
ما اشك مي شويم كه بارانمان كني
ما درد مي شويم كه درمانمان كني
ما را غريب و بي كس و بي خانمان كني
تا شب نشين صبح شبستانمان كني
يادش بخير ماه مبارك بهار تو
يك جزء عشق خوانده شده در كنار تو
*****
خوشرو

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 18:17
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

رباعی حضرت معصومه(س)- مدح و وفات ( در خواب شنیدم که مقیمت شده ام) *

4779
4

 رباعی حضرت معصومه(س)- مدح و وفات ( در خواب شنیدم که مقیمت شده ام) در خواب شنیدم که مقیمت شده ام
من خادم این صحن کریمت شده ام،
از شوری آب حرمت بود که من
یک عمر نمک گیر حریمت شده ام...!
منبع:حدیث اشک

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت معصومه(س)- مدح و وفات ( اى دختر عقل و خواهر دين) *

4258
4

حضرت معصومه(س)- مدح و وفات (  اى دختر عقل و خواهر دين) اى دختر عقل و خواهر دين
وى گوهر دُرج عزّ و تمکين
عصمت شده پاى بند مويت
اى علم وعمل مقيم کويت
اى ميوه شاخسار توحيد
همشيره ماه ودخت خورشيد
وى گوهر تاج آدميت
فرخنده نگين خاتميت
شيطان به خطاب قم براندند
پس تخت تو را به قم نشاندند
کاين خانه بهشت و جاى حوّاست
ناموس خداى جايش اينجاست
اندر حرم تو عقل مات است
زين خاک که چشمه حيات است
جسمى که دراين زمين نهان است
جانى است که در تن جهان است
اين ماه منير و مهر تابان
عکسى بود از قم و خراسان
هر کس به درت به يک اميدى است
محتاج تر از همه وحيدى است
شاعر : حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
منبع:حدیث اشک

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 18:23
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت معصومه(س)- مدح و وفات (گدایی پیشه کردم پیش درگاهت ) *

3712
2

حضرت معصومه(س)- مدح و وفات (گدایی پیشه کردم پیش درگاهت ) یا فاطمه معصومه :
گدایی پیشه کردم پیش درگاهت
گدا کار نکرده مزد می خواهد
من این پیشه زاجدادم گرفتم یاد
تو را هم رسم اجداد کریمت یاد باد
منبع:حدیث اشک

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 18:24
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت معصومه(س)- مدح و وفات ( ای سر نهاده بر قدمت سرفرازها ) *

4782
4

حضرت معصومه(س)- مدح و وفات ( ای سر نهاده بر قدمت سرفرازها ) ای سر نهاده بر قدمت سرفرازها
مخفی نماند از نظرت سوز و سازها
هم دختر امامی و هم خواهر امام
آری خدای داده تو را امتیاز ها
معصو مه ای و جلوه ای ازعصمت بتول
در جان توست ز آیه تطهیررازها
تو دختر گرامی موسی بن جعفری (ع)
جویند چاره از کرمت چاره سازها
کوی تو را بهشت نخوانم که از صفا
قم را بود به جنت فردوس نازها
تا آورند دامن لطف تو را بدست
مردم برند بر سر کو یت نمازها
ای از حجاب عفت و عصمت گشوده دست
بر حل مشکلات و به رفع نیازها
سر تا بپا حقیقت و آئینه دلت
هر گز کدر نشد ز غبار مجازها
قم شاهد است داغ دلت را که داشتی
از دوری برادر به سوز و گدازها
این ما کجا و مدح تو ای آنکه جبرئیل
باشد به بام وصف تو از ن

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 18:26
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت معصومه(س)- مدح و وفات ( باز بحر كرم، تلاطم كرد) *

5450
8

حضرت معصومه(س)- مدح و وفات ( باز بحر كرم، تلاطم كرد) باز بحر كرم، تلاطم كرد
موجى انگیخت نام آن قم كرد
تا خط روشنى نگردد گم
سر بر افراشت آیتى از قم
سر بر افراشت بیت دیگر باز
از كویرى برنگ و بوى حجاز
هاجرى در كویر منزل كرد
عشق بر پا سراچه دل كرد
آشیانى ز صدق بر پا شد
كعبه صادقانه دنیا شد
ریگزارش بهاى گوهر یافت
سعى دیگر صفاى دیگر یافت
گشت جّن وملَك طواف گرش
قبله عشق گشت خاك درش
سرخوشان، رو به آن سرا كردند
سر نهادند و، تن رها كردند
دردمندان شفا از آن جستندن
نوشداروى زخم جان جستند
عارفانى كه محو یار شدند
خاكبازان آن دیار شدند
آن چنان سرافراز شد آن خاك
تا كه مهر نماز شد آن خاك
ساحتش جلوه گاه ایمان شد
پایگاه حدیث و قرآن شد
گوهر علم را صدف گردید
زین جهت

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 18:27
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت معصومه از ژولیده *

5168
6

شعر وفات حضرت معصومه از ژولیده گر چه دیدار برادر نرسیدی بانو!
بدنی زیر سم اسب ندیدی بانو!
خبرِ چند برادر تو شنیدی امّا
سرِ نی آیۀ قرآن نشنیدی بانو!
داغ مرگ همه اصحاب چشیدی آری
درد کعب نی و سیلی نچشیدی بانو!
شعلۀ هجر برادر جگرت را سوزاند
رأس او را سر بازار ندیدی بانو!
عمه ات زینب مظلومه به ویرانه اسیر
تو به قم خلوت محراب گزیدی بانو!
احترامت همه جا حفظ شد ای بنت رسول!
چون نسیمی سوی قم پاک وزیدی بانو!
مثل مولای غریبت که به غربت جان داد
به غریبانه ترین وجه، شهیدی بانو!
صبر تو زینبی و همت تو فاطمی است
با همین رتبه به اهداف رسیدی بانو!
مکتب فاطمه را خوب که احیا کردی
دل ز دنیای پر از غصّه بریدی بانو!
نهضت روح خدا را تو ببار آوردی

  • پنج شنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

وفات حضرت معصومه (س) - (در مجلس عزای شما گریه می كنم) *

5054
7

وفات حضرت معصومه (س) - (در مجلس عزای شما گریه می كنم) در مجلس عزای شما گریه می كنم
امشب فقط برای شما گریه می كنم
عطر گلاب مرقدتان بر مشام خورد
در گوشه ی سرای شما گریه می كنم

چون اشك بین روضه به هر درد مرهم است
با نیت شفای شما گریه می كنم
با بال های بی رمق اشك دیده ام
در مشرق هوای شما گریه می كنم
من هم مسافرم، وطنم مشهد الرضا ست
دنبال رد پای شما گریه می كنم
خواندم چگونه پیر شدی در جوانی ات
دارم ز غصه های شما گریه می كنم
عمری برای هجر پدر گریه كرده ای
امشب منم به جای شما گریه می كنم
شاعر: وحید قاسمی
منبع : حسینیه

  • پنج شنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت معصومه(هر وقت دلم هوایی) *

4315
3

شعر شهادت حضرت معصومه(هر وقت دلم هوایی) هر وقت دلم هوایی
قبر بی نشون میشه
پر میزنه تو آسمون
تا مدینه روون میشه
میام به سمت شهر قم
زیارت مرقد تو
میگرده کفتر دلم
به دور اون گنبد تو
از وقتی که قبر بی بی
حضرت زهرا گم شده
دل تمام عاشقا
راهی شهر قم شده
جان خانم جان خانم
تربت با صفای تو
بی بی بوی خدا میده
شبکه های ضریحت
بوی امام رضا میده
جان خانم جان خانم
فرش توی حریم تو
بال ملائک خداست
مهمون هر شبت بی بی
برادرت امام رضاست
ملیکه ارض و سما
جن و ملک غلام تو
به شهر قم داده بها
منزلت و مقام تو
جان خانم جان خانم
مرجع و عالم و فقیه
همه به زیر سایتن
مایه فخر شیعه ها
این شده که همسایتن
عطر ضریح خوشگلت
بوی خوش کرب وبلاست
پرچم سبز گنبدت
شبیه پرچم رض

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر روضه حضرت زینب(ای کرامتت زبان زد) *

4609

شعر روضه حضرت زینب(ای کرامتت زبان زد) ای کرامتت زبان زد
بر همه اهل سماوات
جلوه ی رحمت مطلق
مظهر جمع کرامات
عمه ی سادات قبله ی حاجات روح عبادات
آرزوی یه بوریا
قبله ی جمع ملائک
امتداد نور رویت
بهترین مسیر سالک
عمه ی سادات قبله ی حاجات روح عبادات
فاطمه ی دومین و
کوثر دوباره نازل
هم ره زینب و زهرا
بانو و ملیکه ی دل
عمه ی سادات قبله ی حاجات روح عبادات
روشنیه آسمان ها
خطی از سایه ی نورت
چلچراغ کهکشان ها
امتدادی از عبورت
عمه ی سادات قبله ی حاجات روح عبادات
یا فاطمه

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر روضه حضرت معصومه(بیا برادر من) *

5693
5

شعر روضه حضرت معصومه(بیا برادر من) بیا برادر من
به سرم که دیگر
طاقت دوری نمانده نمانده
ببین که خواهر تو
شده جان بر لب و
تاب صبوری نمانده نمانده
ای ضربان قلب خواهر واویلا
بی تو ز جان سیرم برادر واویلا
شمع وجودم آب گشته واویلا
از غصه می میرم برادر واویلا
غصه دوری تو
ای برادر من
جامه صبرمو دریده دریده
مانده به جا برادر
زیر بار غصه
قامتی از غمت خمیده خمیده
هرمحنتی که دیدم
هر غمی کشیدم
هر سو به هر غم نهادم نهادم
به یاد کربلا و جد سر جدا و
زینب تنها فتادم فتادم
یاد غم زینب هنوزم واویلا
آتش زند بر خرمن دل واویلا
یا رب هنوز از غصه او واویلا
بر خود نشان از چوب محمل واویلا

شاعر:سیب سرخی

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر روضه حضرت معصومه(ملیكه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضاع) *

4856
4

شعر روضه حضرت معصومه(ملیكه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضاع) ملیكه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضاع
كی میدونه درد غربت،چه جوری آروم می گیره
كی میدونه ، چقدر سخته، كسی تو غربت بمیره
ای ابر بی بارون ببار،بر دشت و بر هامون ببار
در عزای اون، نیمه جونی، كه بین نامردا اسیره
چشم براه یه، آشنا مونده ،تا به راه اون بمیره
ملیكه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضاع
توی مهتاب نگاهت، فقط از شب كینه داره
روی لب های عطش بارش، نوایی دیرینه داره
می ذاره رو خاكا سرش، با ذكر زهرا مادرش
تك ستاره ی، غربت شبهاش ،می رسه آخر به پیشش
مثل بارونه، وقتی می زاره، سر رو دامن حبیبش
ملیكه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضاع
نگاهش می گه كه انگار، غروب غم روبروشه
شده كاری ،همون زهری، كه یك عمر

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت معصومه(س)-بی هوایش پری نمی‌ماند * مسعود اصلاني

6519
2

شعر وفات حضرت معصومه(س)-بی هوایش پری نمی‌ماند بی هوایش پری نمی ماند
چشم های تری نمی ماند
واژه ی عاشقی وسط باشد
واژه ی بهتری نمی ماند
تا که قم هست و هست معصومه
بی حرم مادری نمی ماند
بانوی ما اگر اشاره کنی
به تن ما سری نمی ماند
با ورود تو و امام رضا
عرصه ی محشری نمی ماند
یا بدون مقام خواهریت
عزت خواهری نمی ماند
ای کریمه! همه فدای توأییم
گریه کن های غصه های توأییم
با غم و غصه آشنا بودی
مثل یک بغض بی صدا بودی
از همان کودکی همان اول
غرق دریای غصه ها بودی
زخم زنجیر و ساق پای پدر
به غم و درد مبتلا بودی
راهی ات کرد بغض دلتنگی
راهی دیدن رضا بودی
تو رسیدی به کشور ما و
مورد احترام ما بودی
همه گل ریختن روی سرت
گر چه از دلبرت جدا بودی
یادت آمد دلی که

  • شنبه
  • 8
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد