اشعار مخصوص شهدا

مرتب سازی براساس

شعر سیاسی- اجتماعی(به مناسبت دهه فجر) -( اسلام ما، طریقت ما، راه و دین ما ) * میثم رنجبر

3315
0

شعر سیاسی- اجتماعی(به مناسبت دهه فجر) -( اسلام ما، طریقت ما، راه و دین ما ) اسلام ما، طریقت ما، راه و دین ما
كَشتیّ نوح ما،همه حبل المتین ما
اسلام ما، تشیع ما، جان ما...سلام!...
خون- لاله ها فدای تو،...ایران ما...سلام!...
این راه و رسم سَر بنهادن، حسینی است
كُلاً طریقت همه ی ما خمینی است
این انقلابِ صادره، اسلام سرمدیست
حكم خمینی است، ز احكام سرمدیست
درسِ جهاد نقطه ی عطفِ كتاب ماست
خونِ شهید، ضامن این انقلاب ماست
ماندن به ایستادن و در راه و در خطر...
یوسف شدن به قیمت یك چاه و در خطر...
ما سُفره هایمان پُرِ از نانِ غیرت است
بركت فزونِ سفره ی ما از بصیرت است
سیلی گرفته از شبِ زجریم تا ابد
فرزندِ فجر و عاشقِ فجریم تا ابد
ای دشمنم! بمیر تو در نیّت خودت!
باید بمیری از عصبا

  • شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 04:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 یوسف رحیمی

غزل دفاع مقدس و شهدا -( این قلب به خون تپیده را دریابید ) * یوسف رحیمی

2230
5

غزل دفاع مقدس و شهدا -( این قلب به خون تپیده را دریابید ) این قلب به خون تپیده را دریابید
این جان به لب رسیده را دریابید
چندی ست که دلتنگ شهادت هستم
این از همه جا بریده را دریابید

شاعر : یوسف رحیمی

  • سه شنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دفاع مقدس و شهدا -( خدا کند نشوم هم کلام بعضی ها ) * یاسر رحمانی

4350
10

شعر دفاع مقدس و شهدا -( خدا کند نشوم هم کلام بعضی ها ) خدا کند نشوم هم کلام بعضی ها
که لعنت است جواب سلام بعضی ها
اگر چه خادم بیت اله اند اما هست
به سوی کفر قعود و قیام بعضی ها
به طرز خوردن شام و شراب مربوط است
اصول و فقه وحرام و حلال بعضی ها
تمام فتنه عالم به دست این آل است
که هست در کف شیطان لجام بعضی ها
خدا گواست ز فعل حرام روئیده
تمام نطفه و لحم و عظام بعضی ها
شده تمام جنایات مصر و سوریه
به نام شیعه و سنی، به کام بعضی ها
ز خون شیعه پاراچنار تا بحرین
اضافه کن همه بر اتهام بعضی ها
هرآنکه در صدد اختلاف افکنی است
یکی است منطق او با کلام بعضی ها
جوان شیعه اگر با بصیرتی نکند
بعید نیست بیفتد به دام بعضی ها
نظر به آیه «بَل هُم أضَل» کن و بنگر
خدا چه گ

  • چهارشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدای گمنام -( تا کی دل من چشم به در داشته باشد ) *

5091
8

شعر شهدای گمنام -( تا کی دل من چشم به در داشته باشد ) تا کی دل من چشم به در داشته باشد
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد
هر هفته سر خاک تو می آیم ، اما
این خاک اگر قرص قمر داشته باشد
این کیست که خوابیده به جای تو در این خاک
از تو خبری چند، مگر داشته باشد

  • سه شنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر شهدا -( از زندگی بدون تو بیزار می شوم ) * اسماعیل شبرنگ

1930
4

شعر شهدا -( از زندگی بدون تو بیزار می شوم ) از زندگی بدون تو بیزار می شوم
از بس که پای داغ تو بیمار می شوم
اصلاً تو را چه ساده من از یاد می برم
وقتی اسیر کوچه و بازار می شوم
ای یاس ِ یاس ِ نیلی حیدر ... مرا ببخش
خارم ... اگر نظر نکنی ... خوار می شوم
" فتحٌ قریب " فاطمه (س) ... قطعاً بدون تو
مغلوب درد و غصّه ی بسیار می شوم
مانند التماس فرج ... بین هر قنوت
جمعه به جمعه پای تو تکرار می شوم
وقتی دلم برای شما شور می زند
وقتی که از هوای تو سرشار می شوم
رو به بهشت حضرت زهرا(س) ... دم غروب
راهی قطعه ی چهل و چار (44) می شوم
حسّ می کنم ... که محضر عشّاق کربلا
باگریه بر حسین (ع) سبکبار می شوم
با گریه در جوار شهیدان بی نشان
این جمعه هم دوباره عزادا

  • پنج شنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

طلبه جوانی که در راه امر به معروف و نهی از منکر شهید شد -( سینه‌ات داغدار فردا بود ) * حامد حجتی

1807
1

طلبه جوانی که در راه امر به معروف و نهی از منکر شهید شد -( سینه‌ات داغدار فردا بود ) مثل یک مرد پَر کشیدی تا...
آسمان را به بَر کشیدی تا...
تا که باران به شهر برگردد
باز هم چشم تر کشیدی تا...
روزها رنگ شب به خود دارند
روز را تا سحر کشیدی تا...
سینه‌ات داغدار فردا بود
"آه" را بیشتر کشیدی تا...
در همان کوچه‌های بی‌غیرت
سینه‌ات را سپر کشیدی تا...
حرف امروز نیست جان دادن
روی دیوار در کشیدی تا...
ارث مادر رسیده است به تو
مثل یک مرد پَر کشیدی تا

شاعر : حامد حجتی

  • چهارشنبه
  • 6
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا -( آرامشی در چهره ات بود آرامشی زیبا برادر ) * حامد حجتی

2294
4

شعر شهدا -( آرامشی در چهره ات بود  آرامشی زیبا برادر ) برای شهید علی خلیلی
طلبه جوانی که در راه امر به معروف و نهی از منکر شهید شد
آرامشی در چهره ات بود آرامشی زیبا برادر!
خون تو را دیدم که می ریخت ، چون خون عاشورا برادر!
خون تو شعری مستمر بود ، هشدار جنگی سخت تر بود
خون تو فریاد سحر بود ، وای از سکوت ما ، برادر!
قربانی شهر فریبیم،در انقلاب خود غریبیم
بیدار کن ما خفتگان را ،بیدار کن ما را برادر !
نبض خیابان های تهران ، آهنگ تسبیح تو بوده است
بازآ که بی تو شهر مجروح، جان می دهد بازآ برادر!
ما چون تو فرزند بهاریم ، ما هم وریدی سرخ داریم
باید یکی برخیزد آری ، اما چرا تنها ، برادر!
اندام خونین تو اینک، خود روضه خوان نینوا شد
آری هوای گریه داریم ، اجر

  • چهارشنبه
  • 6
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

رباعی شعر دفاع مقدس -( از نسل "خلیلی"، به "علی"معطوفی ) * محمد کاظمی نیا

2221
3

رباعی شعر دفاع مقدس -( از نسل "خلیلی"، به "علی"معطوفی ) از نسل "خلیلی"، به "علی"معطوفی
در خون تو نیست خُلق و خوی کوفی
مــــــــــانند حسین حنجرت را دادی...
تـــو نیز شهـــــــــید امــــر به معروفی

شاعر : محمد کاظمی نیا

  • پنج شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر دفاع مقدس و شهدا -( ای شهیدان وطن پر لاله گلزار شماست ) * محمود ژولیده

4557
4

شعر دفاع مقدس و شهدا -(  ای شهیدان وطن پر لاله گلزار شماست ) ای شهیدان وطن پر لاله گلزار شماست
چهره سرخ شفق مرآت رخسار شماست
آن قدر زیبا بود عکس جهان آرایتان
کز دل وجان یوسف کنعان خریدار شماست
ای به خون غلتیدگان جبهه ی قرآن و دین
راضی و خشنود ذات حق ز پیکار شماست
خلق مشتاق بهشتند و بهشت جاودان
با هزاران آرزو مشتاق دیدار شماست
غرب مات و شرق حیران و جهان در شگفت
از شکوه همت و ایثار پر بار شماست

شاعر : محمود ژولیده

  • دوشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دفاع مقدس و شهدا -( در بساط خویش دارد بهترین کالا شهید ) *

2979
4

شعر دفاع مقدس و شهدا -( در بساط خویش دارد بهترین کالا شهید ) در بساط خویش دارد بهترین کالا شهید
می کند کالای خود را با خدا سودا شهید
بهر استقلال اسلام از خم چوگان مرگ
گوی سبقت را ز میدان می برد تنها شهید
سرخط آزادی ما را به میدان نبرد
می کند با خون سرخ خویشتن امضا شهید
می شود وارد به جنت روز محشر بی حساب
بسکه دارد قرب ، نزد خالق یکتا شهید
مرگ او بنیان گذار خشت کاخ زندگی است
ز آنکه دین رامی کندباخون خود احیا شهید
هیچ می دانی چرا ازظلم و بیداد یزید
شد حسین بن علی در روز عاشورا شهید
از من ژولیده بشنو جان بده در راه دین
چونکه نامش هست جاویدان به نزدما شهید

  • دوشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دفاع مقدس و شهدا -( از ملک ادب حکم گذاران همه رفتند ) *

2515
2

شعر دفاع مقدس و شهدا -(  از ملک ادب حکم گذاران همه رفتند ) از ملک ادب حکم گذاران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید چه نشینی که سواران همه رفتند
داغ است دل لاله و نیلی است بر سرد
ز باغ جهان لاله عذاران همه رفتند
گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست
کز کاخ هنر نادره کاران همه رفتند
افسوس که افسانه سرایان همه رفتند
اندوه که اندوه گساران همه رفتند
فریاد که گنجینه طرازان معانی
گنجینه نهادند به مارام همه رفتند
باد ایمنی ارزانی شیران شکاری
کز شومی ما شیر شکاران همه رفتند
یک فرع گرفتار در این گلشن ایران
تنها بقفس ماند و هزاران همه رفتند
خون بار بهار از مژده در فرقت احباب
کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند

  • دوشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر دفاع مقدس و شهدا -( جان نثارانی که جان را زیر پا بگذاشتند ) * محمود ژولیده

2311
3

شعر دفاع مقدس و شهدا -( جان نثارانی که جان را زیر پا بگذاشتند ) جان نثارانی که جان را زیر پا بگذاشتند
پا فراز قلّه ی قرب خدا بگذاشتند
تا ز صهبای حقیقت جرعه ای کردند نوش
با بلا قول و قرار کربلا بگذاشتند
ما به خود مشغول و آنان بهر تحصیل کمال
با براق عشق پا در جبهه ها بگذاشتند
مابه دنیا بسته دل آنان زهستی شسته دست
کین چنین پا در حریم کبریا بگذاشته اند
تا وضو با خون گرفتند این شهادت پیشگان
سر به سجده در منای قرب لا بگذاشته اند
این بر مردان که در عالم ندیده روزگار
گوی سبقت برده وحسرت بهرما بگذاشته اند
ما به عشق کربلا دلشاد و آنان رهنمون
با نثار خون در این ره رد پا بگذاشته اند
با تن صد پاره گر رفتند از این خاکدان
صد هزاران خاطره ازخود به جا بگذاشته اند
شاعر ژولی

  • دوشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دفاع مقدس و شهدا -( رفیقانم دعا کردند و رفتند ) *

3000
9

شعر دفاع مقدس و شهدا -( رفیقانم دعا کردند و رفتند ) رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا تنها رها کردند و رفتند
رفیقان رسم همدردی کجا رفت
جوانمردان جوانمردی کجا رفت
در باغ شهادت را نبندید
کلیدش را چرا یا رب شکستند
در باغ شهادت را نبندید
به ما بیچارگان ز آنسو نخندید
سنگر خوب و قشنگ داشتیم
روی دوش خو تفگی داشتیم
مرا ، اسب سفیدی بود روزی
شهادت را امیدی بود روزی

  • دوشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا اسماعیلی

شعر به مناسبت سالروز فتح خرمشهر -( مانده ز فهم تو دلم بی نصیب ) * رضا اسماعیلی

3593

شعر به مناسبت سالروز فتح خرمشهر -( مانده ز فهم تو دلم بی نصیب ) مانده ز فهم تو دلم بی نصیب
معجزه ی عشق ، غرور غریب
نام تو را بردم و قلبم شکست
مثل شهیدان تو غریبی ، غریب
بیرق افراشته ی زخم تو
حادثه ای پر ز فراز و نشیب
می وزد از خاک تو بوی بهشت
بوی خدا ، بوی ظفر ، بوی سیب
خاک تو سرمنزل مقصود عشق
ای وطن عشق ! نداری رقیب
قلب زمین ، قبله ی خون ، قاف زخم !
معجزه ی سرخ ! عجیبی ، عجیب
مژده ی آزادی تو ، دل نواز
خنده ی پیروزی تو ، دل فریب
باز بخوان سوره ی " النازعات "
باز بخوان آیه ی " امَن یُجیب "
خُرّم و سرسبز بمان تا ابد
ای وطن چلچله های نجیب
فتح تو یک معجزه ی روشن است
" نصر من الله و فتح قریب"

شاعر : رضا اسماعیلی

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دفاع مقدس و شهدا -( خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم ) *

2395
5

شعر دفاع مقدس و شهدا -( خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم ) خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم
شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم
دوباره خواب شب شوم را بیا شوبیم
به رغم خوف و خطر جاده را ادامه دهیم
بیا به سنت پیشینیان کمر بندیم
که یا ز پای درآییم یا ادامه دهیم
شکست کشتی دریادلان اگر در موج
از آن کرانه که ماندند ما ادامه دهیم
اگر ز مرز زمین و زمان فرا رفتی
تو را در آن سوی جغرافیا ادامه دهیم
اگر چه عکس تو در قاب تنگ دیده شکست
تو را به وسعت آیینه ها ادامه دهیم
تو آن قصیده ی شیوای ناتمامی،کاش
به شیوه ای که بشاید، تو را ادامه دهیم

  • پنج شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 05:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شعر برای روز شهید -(روز شهیدپرچم غیرت به بام ماست) * مرتضی محمودپور

883

شعر برای روز شهید -(روز شهیدپرچم غیرت به بام ماست) روز شهیدان شاهد بر رهروانشان مبارک

روز شهیدپرچم غیرت به بام ماست
برهر شهید تا به قیامت سلام ماست
هرکس شهید شد به وصال خدا رسید
گوید به اهل معرفت اینسان پیام ماست
ما را خدا برای خودش انتخاب کرد
باب‌الشهید در صف محشربه نام ماست
ما در جهاد، پیرو عباس و اکبریم
سرمشق‌عالمی همه ازاین‌قیام ماست
ما را به غیر شاه شهیدان پناه نیست
آن‌سرگذشت عشق،که حسن‌ختام ماست....
مدیون خون پاک شهیدان جبهه‌ایم
لبریز باده نوشی غیرت ز جام ماست
جام ولایت علوی سرکشید‌ه‌ایم
گلگون از این پیاله‌ی میخانه کام ماست
ما پیشمرگ حضرت صاحب زمان شدیم
مهدی ز راه میرسد آخرکلام ماست....

  • سه شنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 15:20
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محمد زوار

اشعار مخصوص انقلاب ، شهدا و رهبری -( تو مثل شهید جلیلی ، با غیرت و بی بدیلی ) * محمد زوار

2607
2

اشعار مخصوص انقلاب ، شهدا و رهبری -( تو مثل شهید جلیلی ، با غیرت و بی بدیلی ) تو مثل شهید جلیلی ، با غیرت و بی بدیلی
راهت و ادامه میدم ، شهید علی خلیلی
راه تو ، امر به معروف و نهی از منکره
جون ما ، همیشه وقف اوامر رهبره
در راهت ، ذکر لبم مددی یا فاطمه
سربندم ، ذکر قشنگ مدد یا حیدره
این حرفی که میزنم هزار کنایه داره
شهید علی خلیلی راهت ادامه داره
******
به راه امام و قرآن ، گذشتی تو از سر و جان
زندگیمونو داریم از ، برکت خون شهیدان
در خط ، سرخ ولایت آنان هستیم
همواره ، مدیون خون شهیدان هستیم
در راه ، امر بمعروف و نهی از منکر
تا آخر ، با خامنه ای پیمان بستیم
این حرفی که میزنم هزار کنایه داره
شهید علی خلیلی راهت ادامه داره

شاعر: محمد زوار

دانلود سبک

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر دفاع مقدس -( به عکس مهربان و خسته ی مادر نگاهی کرد ) * اکرم بهرامچی

2432
2

شعر دفاع مقدس -( به عکس مهربان و خسته ی  مادر نگاهی کرد ) به عکس مهربان و خسته ی مادر نگاهی کرد
به ایامی که جا مانده ست در سنگر نگاهی کرد
صدای غرش خمپاره پی در پی تداعی شد
به آتش های زیر موج ِ خاکستر نگاهی کرد
همیشه تیر بارش را به روی شانه می چرخاند
و حالا بارش ِخردل .... به سمت در نگاهی کرد
ورق میزد زمان این عمر را و اعتراضی نیست
به حرف آخر ِ بی معنی دفتر نگاهی کرد
هدف بالاتر از این حرفهای کوچک و خالیست
به قله ....اوج ِ باید های بال و پر نگاهی کرد
همیشه جانمازش بوی خوب رازقی میداد
قنوت دستها را رکعتی دیگر نگاهی کرد
صدای مهربان مادر از نزدیک می آمد
خدا نزدیک شد از لای این دفتر نگاهی کرد
کنار ایستگاه پر هیاهوی زمان خندید
قطار عمر را در کوپه ی آخر نگاه

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 09:04
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر برای شهدای قطعه 44 بهشت زهرا (س) -( از زندگی بدون تو بیزار می شوم ) * اسماعیل شبرنگ

3030
3

شعر برای شهدای قطعه  44 بهشت زهرا (س)  -( از زندگی بدون تو بیزار می شوم ) از زندگی بدون تو بیزار می شوم
از بس که پای داغ تو بیمار می شوم
اصلاً تو را چه ساده من از یاد می برم
وقتی اسیر کوچه و بازار می شوم
ای یاس ِ یاس ِ نیلی حیدر ... مرا ببخش
خارم ... اگر نظر نکنی ... خوار می شوم

" فتحٌ قریب " فاطمه (س) ... قطعاً بدون تو
مغلوب درد و غصّه ی بسیار می شوم
مانند التماس فرج ... بین هر قنوت
جمعه به جمعه پای تو تکرار می شوم
وقتی دلم برای شما شور می زند
وقتی که از هوای تو سرشار می شوم
رو به بهشت حضرت زهرا(س) ... دم غروب
راهی قطعه ی چهل و چار (44) می شوم
حسّ می کنم ... که محضر عشّاق کربلا
باگریه بر حسین (ع) سبکبار می شوم
با گریه در جوار شهیدان بی نشان
این جمعه هم دوباره عزاد

  • شنبه
  • 26
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

دوبیتی برای شهدا -( همچون آیینه ... تو را حسّ می کنیم ) * اسماعیل شبرنگ

2556
4

دوبیتی برای شهدا -( همچون آیینه ... تو را حسّ می کنیم ) همچون آیینه ... تو را حسّ می کنیم
آه غمگین تو را حس می کنیم
زیر این تابوت چوبیّ و سبک
داغ سنگین تورا حس می کنیم

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • شنبه
  • 26
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:04
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر برای شهدا -( آسمان ها گرم دیدار شهید ) * اسماعیل شبرنگ

16

شعر برای شهدا -( آسمان ها گرم دیدار شهید ) آسمان ها گرم دیدار شهید
خاک دنیا وقف گلزار شهید
هر دل آشفته در این روزها ...
شد نمایشگاه آثار شهید
خواب را از چشم عالم می برد
جذبه ی چشمان بیدار شهید
عاشقان از راه مهمان آمده
از تبار خاک تبدار شهید
جسم نه !!!بلکه دو تکّه استخوان
بازگشت از نخل پربار شهید
می رود با شهدا تا کربلا
عاشقی که گشته بیمار شهید
پاسخی بر دشمنان زینب (س) است
هیبت خشم علمدار شهید
عاقبت نذر ولایت می شویم
لایق رزق شهادت می شویم

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • شنبه
  • 26
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

نوای پایانی ، امام و شهدا -( غرق شور عاشورا / عاشورایی می مانیم ) * اسماعیل شبرنگ

24

نوای پایانی ، امام و شهدا -( غرق شور عاشورا / عاشورایی می مانیم ) غرق شور عاشورا / عاشورایی می مانیم
باشهامت چون وهب / از جان و دل می خوانیم
امیری حسین(ع) و نعم الامیر
ما را به حق شهیدان بپذیر
( یاحسین(ع) و یا حسین(ع) )
به هوای کربلا / غرق شور و احساسیم
جان نثاران حسین(ع) / عاشقان عباسیم(ع)
سقای دشت کربلا ابالفضل (ع)
دستش شده از تن جدا ابالفضل (ع)
( یاحسین(ع) و یا حسین(ع) )
می مانیم تا نفسِ / آخر خود با ولی
سربازان روح الله(ره) / فدای سید علی(مدظله العالی)
دلدادگان پیر جمارانیم
فدایی سید خراسانیم
( یاحسین(ع) و یا حسین(ع) )
باتمام شهیدان / عهد و پیمان می بندیم
روزی به قافله ی / شهدا می پیوندیم
می مانیم تا همیشه با ولایت
به عشق لحظه ی سرخ شهادت
( یاحسین(ع) و ی

  • پنج شنبه
  • 1
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 00:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نبرد ِ افتخار -( آرمانش مهر ورزی ، روزگارش کسب و کار ) * اکرم بهرامچی

1995
1

نبرد ِ افتخار   -( آرمانش مهر ورزی ،  روزگارش  کسب و کار ) آرمانش مهر ورزی ، روزگارش کسب و کار
در دکانی کنج بازار است مردی استوار

مردی از ایل ِ سخاوت ، مردی از ایران زمین
کوله بارش راد مردی ، مکتبش آئینه وار

سفره اش ایثار نعمت ، سنگرش مردانگی
مسلکش عدل و مروت ، مسلکی حیدر تبار

خواست درس ِ غیرت و ایثار را معنا کند
در کلاس ِ سرخ ِ میهن ، در کتاب ِ روزگار

خواست عمرش جاودان باشد چو مولایش حسین
سر دهد بر آستان ِ نیزه های بی شمار

می شود کنج دکان هم مرد میدان بود و صعب
می شود پشت ترازو بود و مرد ِ کار زار

می شود آئینه دار و پرده دار جبهه بود
با دو دست پر سخاوت در نبرد ِ افتخار

خاک ایران زادگاه ِ شیر مردانی ست پاک
قهرمانانی دلاور از تبار ِ چشمه سار

بی

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمهریر -( سکانس ِ اول است و پینه پینه پیر می شود ) * اکرم بهرامچی

1887
2

زمهریر -( سکانس ِ اول است و پینه پینه پیر می شود ) سکانس ِ اول است و پینه پینه پیر می شود
کنار ِ سنگر است و مین، دوباره دیر می شود
در آسمان ، تگرگ و انفجار ِ تِکه سنگ ها
و در زمین هجوم ِ خون، و(زَمهَریر)می شود
سِکانس ِ دوم است ....تکه ای به شکل مردمک
و لخته های زندگی........ که چشم گیر می شود
پزشک .....زخم و تیغ ، در سکانس های بعدی اش
و خاطرات ِ داغ جبهه ها ......کهیر می شود
تفنگ..... بوی دود و انفجار، .....نقش ِ دَرهَمی
که در ضمیرِ ِ چشم ِ بسته اش خمیر می شود
و دفتری پُر از نوشته های دور مانده در
کُتی که در کمُد ، قفس قفس اسیر می شود
سِکانس ِ آخرست و باز هم تداوم ِ شبی
که سالهاست در دلش، بهانه گیر می شود

شاعر : اکرم بهرامچی

  • یکشنبه
  • 7
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 04:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

صدای پیش مَرگان ِ غیور ِ کرد می آید -( صدای برگ های خشک در آغوش پاییزان ) *

1924
-1

صدای پیش مَرگان ِ غیور ِ کرد می آید -( صدای برگ های خشک در آغوش پاییزان ) صدای برگ های خشک در آغوش ِ پاییزان
صدای ریشه و خاک است دست افشان و گل ریزان
صدا نزدیک تر از سنگر ِ تاریخ می آید
به گوش ِ نسل ِ مبهوتی در این فصل ِ بلا خیزان
وتصویری که انگار از هجوم ِ صحنه جا مانده
میانِ قاب ِ تبداری عرق ریزان .... عرق ریزان
خروش ِ زخم های تازه و تن پاره های درد
صدای های و هوی حیدری های قلاویزان
صدای پیش مَرگان ِ غیور ِ کرد می آید
صدای کاک عبدالله ها در قاب ِ پاییزان
جوانمردی ، بروجردی، جلال ِ بارنامه تا
خروش ِ آسمان گرد ِ یَلان ِ کرد، تب ریزان
چرا بال ِ کبوتر ها ی خونین را نمی بندند
پر ِ پروازشان در حسرت ِ اوج است آویزان
نگاه دفتر ِ پاییز را بستند در یلدا
و یلداهای بسیار ِ من

  • پنج شنبه
  • 11
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 04:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شلمچه -( بیا که تکه تکه شد میان سفره های ما ) * اکرم بهرامچی

2099
2

شلمچه -( بیا که تکه تکه شد میان سفره های ما ) بیا که تکه تکه شد میان سفره های ما
پلاک و استخوان تو و تکه های دست و پا
بیا ببین که کاسه های سر پر از شراب خون
چه سرخ و گرم و تازه روی سفره های واژگون
و قهقهه به سقف آسمان رسیده سر به سر
تمام شد حماسه ها و جنگ و فرصت ِ خطر
شلمچه ای تمام ِ آسمان به زیر پای تو
بگو چرا تمام شد تنفس ِ هوای تو؟
تو در حضور ِ عشق، آیه آیه نور خوانده ای
و پر صلابت اینچنین پر از غرور مانده ای
بیا ببین که روزهای رفته شب نما شده
بیا ببین که بتکده به وسعت ِ خدا شده
هنوز سفره های ما از آفتاب خالی است
و پنجه های شب زده یقین در این حوالی است
بزن تو تیر ِ آخر ِ خلاص را بر آسمان
پر از صدای لاشخور شده هوای آرمان
و گرگ های پیر،

  • چهارشنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 20:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهید -( بادها بوی امید آورده اند ) * فضل الله قاسمی

1945
2

شهید -( بادها بوی امید آورده اند ) بـــــــــاد ها بوی امیــــد آورده اند
عیـــد در عیــــــد سعید آورده اند
عطر گل پیچید در احساس شهر
باز انگار شهیــــــــــــــد آورده اند

شاعر : فضل الله قاسمی

  • پنج شنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهید گمنام -( طوفان زده شد زمین آرام امروز ) * فضل الله قاسمی

2076
1

شهید گمنام -( طوفان زده شد زمین آرام امروز ) طـــــــــــــوفان زده شد زمین آرام، امــروز
صـد شعله گرفت از آسمان ، کام ، امروز
ماه آمد و مادر شد و خورشیــــــــد ، پدر
در بدرقه ی شهیــــــــــــــد گمنام ، امروز

شاعر : فضل الله قاسمی

  • پنج شنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دختر آفتاب ، برای آرمیتا -( در آغاز راه به قله رسیده ای ) * فضل الله قاسمی

1808
1

دختر آفتاب ، برای آرمیتا  -(  در آغاز راه به قله رسیده ای ) * دختر آفتاب برای آرمیتا

در آغاز راه
به قله رسیده ای
دختر آفتاب!
شادمان باش
پدرت
چندمین ستاره بود
از منظومه ای بزرگ
در کهکشانی دور
که به آسمان برگشت
به وطنش
وقصیده ی بلند نگاهت را
به تماشای عشق
فرستاد
و اینک ماه
به حرمت تو
تاریکی را کنار می زند
راه تو روشن است
دختر آفتاب !
دست ما را هم بگیر
تا از آوازهای آبی آسمان
چیزی
دریابیم

شاعر : فضل الله قاسمی

  • پنج شنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهادت -( اهل دعا با ادعا کاری ندارند ) * جعفر ابوالفتحی

2525
3

شهادت -( اهل دعا با ادعا کاری ندارند ) اهل دعا با ادعا کاری ندارند
اهل شهادت جز خدا یاری ندارند

مرغ هوایند و زمین زندان آنهاست
جز چشم مهدیشان هواداری ندارند

زحمت کشند و در سکوت خود ، نیازند
جز قلب ، کشکول گوهرباری ندارند

در مرکزیت حل شدند و قند آبند
غرق بصیرت بوده ابصاری ندارند

چون خوش بحال هستند دائم در نمازند
عند العمل هستند و اذکاری ندارند

در ذکر مذکورند و مستورند در ذکر
در نزد مستورات اسراری ندارند

در نفس واحد واحدند و با توحد
در ضرب و جمع خویش اعشاری ندارند

مرزوق رزق رازقند و مرغ عرشند
جز از برای حمد منقاری ندارند

در اتصال خلق و مخلوقند دائم
انبار دلدارند و انباری ندارند

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • چهارشنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 11:03
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد