اشعار مخصوص شهدا

مرتب سازی براساس

شهید محسن حججی -( باید به مسیرِ کربلایش پی برد ) * عارفه دهقانی

1223

شهید محسن حججی -( باید به مسیرِ کربلایش پی برد ) باید به تلاطمِ صدایش پی برد
باید به مسیرِ کربلایش پی برد

این مرد، بزرگ و علوی بود...ای کاش
میشد که به راز چشمهایش پی برد

شاعر : عارفه دهقانی

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:48
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا قاسمی

شهید محسن حججی -( کودکت درد ، کشید از غمِ بی بابایی ) * رضا قاسمی

1104

شهید محسن حججی -( کودکت درد ، کشید از غمِ بی بابایی ) باورِ شأنِ تو شد مُعضَل ناباورها
قدرِ زر را بِشِناسند ، فقط زرگرها

درک اوج تو به فکر قفسی ها نرسد
بال سیمرغ کجا و پَرَکِ کفترها

کربلا ساری و جاری ست ، همین حالا هم
یک طرف شمر و به یک سو علیِ اکبرها

خطّ قرمز به خیابان شهیدان بکشیم
نکند پاک شود سرخیِ این معبرها !!!

سینه ات شد سپر دفع بلاهای همه
خوابمان بُرد ، چه آسوده در این سنگرها

تو سرت رفت ، که ناموس ، به یغما نرود
امنیت داشته باشند ، همهْ خواهرها

کودکت درد ، کشید از غمِ بی بابایی
تا که دردی نرسد بر پسر و دخترها

گفت فرزند شهیدم به فدای ارباب
مادرِ تو شده الگوی همهْ مادرها

ظاهرا از بدن افتاد به خاک ... اما نه
سر تو رفت به بالای تمام سر

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهید محسن حججی -( خیمه، عطش، آتش،بیابان،روضه دارد ) * عادل حسین قربان

878

شهید محسن حججی -( خیمه، عطش، آتش،بیابان،روضه دارد ) لب‌تشنه، بی‌سر، می‌دهد جان،روضه دارد

خیمه، عطش، آتش،بیابان،روضه دارد

ما را به همراهِ خودش تا کربلا برد

عکسی که درخود صدهزاران روضه دارد

عادل حسین قربان

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهید محسن حججی -( یک بند ز شعر محتشم می خوانیم ) * ایمان کریمی

974
1

شهید محسن حججی -( یک بند ز شعر محتشم می خوانیم ) با غصه و با دیده نم می خوانیم
یک بند ز شعر محتشم می خوانیم
همواره گریز روضه زینب بشود
وقتی ز مدافع حرم می خوانیم

از سفره شاه با کرم می گیریم
با ذکر حسین نوحه و دم می گیریم
ما روزی عاقبت بخیری را در...
تشییع مدافع حرم می گیریم

یک بیت ز شعر محتشم حک بکنید
گلدسته و گنبد حرم حک بکنید
بر سنگ مزار من، کنار اسمم
ای کاش مدافع حرم حک بکنید

شاعر : ایمان کریمی

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:53
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهید محسن حججی -( نه پی رنگ و ریا و نه پی نام و نشان ) *

959
1

شهید محسن حججی -( نه پی رنگ و ریا و نه پی نام و نشان ) فصل آخر علویون همه بر پا شده‌اند
گر چه گمنام ، همه اکبر لیلا شده‌اند

تن بی سر، سر بی تن،همه پروانه صفت
حامی مادرشان حضرت زهرا «س» شده‌اند

نه پی رنگ و ریا و نه پی نام و نشان
از دل و جان سپر زینب کبری «س» شده‌اند

عمروعاصان زمان در پی تزویر و ریا
در صف معرکه جنگ چه رسوا شده‌اند

حامیان ولی امر در این تاریکی
همچو محسن حججیها چه شکوفا شده‌اند

غافلان در خور و خوابند و طفلان یتیم
از غم هجر پدر ذاکر بابا شده‌اند

«عاصی» از دل تو مناجات بخوان وقت سحر
عارفان در دل شب وصل به مولا شده‌اند

مجید فراهانی.

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 06:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهید محسن حججی -( وسطِ این همه عطشان ، به خداوند ، خودش ) *

874
1

شهید محسن حججی -( وسطِ این همه عطشان ، به خداوند ، خودش ) هم دو لب داشت عطش ، هم که جگر داشت عطش
هم برای قدمش خاکِ گذر داشت عطش

وسطِ این همه عطشان ، به خداوند ، خودش
بیشتر از همه در دادنِ سر داشت عطش

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 06:21
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

به یاد مدافع حرم ، شهید حججی -( دوباره در دل پروانه ها شده غوغا ) * نعیمه امامی

1440
9

به یاد  مدافع حرم ، شهید حججی -( دوباره در دل پروانه ها شده غوغا ) دوباره در دل پروانه ها شده غوغا

هوای شهر پر از درد و زخم عاشورا

دوباره صحنه ای از کربلا مجسم شد

سر بریده و شمر و صنوبری رعنا

خبر رسیده که مجنون دیگری با شوق

رسیده با تن بی سر به محضر لیلا

و از صلابت چشمان عاشقی مغرور

فتاده لرزه بر اندام دشمنان خدا

نگاه کن پسرت بی قرار خنده ی توست

بهانه گیر شده بعد رفتن بابا

مدافع علوی ... جان فدای راه حسین

چه عزتی به تو داده است حضرت زهرا

بدان که قصه به سر می رسد در این مکتب

اگر گذر کنی از روضه های کرب و بلا

شاعر : نعیمه امامی

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 09:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهید محسن حججی -( خوش آنکس را که رهبر می ستاید ) *

810

شهید محسن حججی -( خوش آنکس را که رهبر می ستاید ) خوش آنکس را که رهبر می ستاید
نه رهبر بل پیمبر «ص» می ستاید

به میدان عمل با ذکر یا هو
تو را سردار خیبر می ستاید

چه کردی در میان لجه ی خون
تو را زهرا ی اطهر «س» می ستاید

چنان کردی تو خدمت در بر دوست
تو را فضه ´و قنبر می ستاید

نشان دادی تو اهلا من عسل را
تو را سبط پیمبر «ص» می ستاید

سرت را هدیه دادار کردی
تو را ارباب بی سر می ستاید

چنان کردی علیت را وصیت
تو را ششماهه اصغر«ع» می ستاید

بمانند زهیر و مسلم و جون
تو را عباس حیدر می ستاید

اسارت را چه زیبا نقش کردی
تو را موسی ابن جعفر«ع» می ستاید

عزیز رهبرم هستی عزیزم
خوش آنکس را که رهبر می ستاید

تمام واژه ها از فعل تو مات
تو را «عاصی» به دفتر

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 04:08
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهید محسن حججی -( که آن بی سر اینگونه بهتر پسندد ) * داود رحیمی

1042
1

شهید محسن حججی -(  که آن بی سر اینگونه بهتر پسندد  ) غزل بی سر آورده ام در رثایش
که آن بی سر اینگونه بهتر پسندد

چه عاشق! شهیدی که از دار دنیا
تنی مثل معشوق بی سر پسندد

دلم عافیت را پسندیده و او
پسندد همان را که دلبر پسندد

خوشا این که عمری برای برادر
غلامی کنی تا که خواهر پسندد

سرانجام هم پیش چشمان خواهر
بمیری چنان که برادر پسندد

بشر سر نخواهد درآورد از این کوچ
که عاقل کجا غیر بستر پسندد؟

اگر خشک باشد هم آبی ننوشد
لبی که فقط می ز کوثر پسندد

اگر جون باشی و نوکر بمانی
تو را شاه مانند اکبر پسندد

شهادت اگر گوهر و مرگ اگر سنگ
خردمند ازین بین گوهر پسندد
**
شها! دلبرا! نازنینا! دعا کن
مرا هم خدا چون تو پرپر پسندد

خدا که تورا کشته در خون پذیرفت

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

انقلاب و دفاع مقدس -( فکر مرگیم که در سرهامان ) * معین اصغری

919

انقلاب و دفاع مقدس  -( فکر مرگیم که در سرهامان ) مرد روز عمل و پیکاریم
ما اشداءُ علی الکفّاریم

فکر مرگیم که در سرهامان
شور شیرین شهادت داریم

چه کسی گفته که ما مجبوریم؟
وقت جنگ است و همه مختاریم

به نخ پرچم زینب سوگند
حرمش را به کسی نسپاریم

از زن و بچه خود دل کندیم
تا به دریای غمش بسپاریم

پاسداران سپاهش هستیم
سینه زن های همین درباریم

خواب دیدیم کسی می آید
خواب دیدیم اگر بیداریم

شاعر : معین اصغری

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 میلاد عرفان پور

شهدای آتش نشان -( طلــــوع ناگهان‌ها زیـــــر آوار ) * میلاد عرفان پور

1044

شهدای آتش نشان -( طلــــوع ناگهان‌ها زیـــــر آوار ) طلــــوع ناگهان‌ها زیـــــر آوار
غروبـــــ قهرمان‌ها زیـــــر آوار
کماکان می‌تپد با عشـــق مردم
دل آتشنشــــان‌ها زیــــــر آوار

شاعر : میلاد عرفان پور

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن عرب خالقی

شهدای آتش نشان -( دوباره دود گرفته است آسمان وطن را ) * محسن عرب خالقی

881

شهدای آتش نشان -( دوباره دود گرفته است آسمان وطن را ) دوباره دود گرفته است آسمان وطن را
چه آتشیست که‌ سوزانده جان وطن را
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
مدافعان حرم را، مدافعان وطن را

شاعر : محسن عرب خالقی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهدای آتش نشان -( چه مظلوم و فداکاری دلاور ) * محسن زعفرانیه

999

شهدای آتش نشان -( چه مظلوم و فداکاری دلاور ) چه مظلوم و فداکاری دلاور
هوای شهر را داری دلاور
به آغوش خطر رفتی دوباره
ولی حالا گرفتاری دلاور...

شاعر : محسن زعفرانیه

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شهدای آتش نشان -( آغوش شان باز است، پس کو مرگ ؟ ) * وحید قاسمی

849

شهدای آتش نشان -( آغوش شان باز است، پس کو مرگ ؟ ) آغوش شان باز است، پس کو مرگ ؟
پروانه ها از پیله بیذارند
جانانه می سوزند، چون باید
خورشید را روشن نگه دارند

تاریخ می داند سیاوش ها
در یاد ما هرگز نمی میرند
آتش فروکش کرد، می بینی
ققنوس ها هرگز نمی میرند

شاعر : وحید قاسمی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهدای آتش نشان -( دود بـود و آتـش و گـرد و غبـار ) *

746

شهدای آتش نشان -( دود بـود و آتـش و گـرد و غبـار ) دود بـود و آتـش و گـرد و غبـار
مـَرد بـود و عـشق بـود و اقتـدار
در غـم آتـش نـشان هـا اِی رفیـق
بیقـرارم بیقـرارم بیقـرار

مصطفی محمدی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهدای آتش نشان -( با بال و پری سوخته رفتی ای عشق ) *

700

شهدای آتش نشان -( با بال و پری سوخته رفتی ای عشق ) با بال و پری سوخته رفتی ای عشق
آخر تو فدای خلق گشتی ای عشق
ما قلب شکسته از غمت را داریم
در خاطرمان همیشه هستی ای عشق

الهام نجمی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شهدای آتش نشان -( پیداست از این غم کمر شهر خمیده ) * امیر عظیمی

878

شهدای آتش نشان -( پیداست از این غم کمر شهر خمیده ) از داغ دل پیرزنی رنگ پریده
پیداست از این غم کمر شهر خمیده
بر تارک طهران بنویسید دوباره
از خون جوانان وطن لاله دمیده

شاعر : امیر عظیمی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهدای آتش نشان -( برجی نشست و قامت تهران خمیده شد ) *

799

شهدای آتش نشان -( برجی نشست و قامت تهران خمیده شد ) برجی نشست و قامت تهران خمیده شد
اسباب غم، دوباره سر سفره چیده شد
فریاد آتش است، به هر جا که می روی
چندین فرشته بین مه و دود دیده شد!

بغضم دوید و گوشه ی چشمم شکسته شد،
وقتی که خواندم از لب مجری، نوشته را:
چنگال پیر و سنگی این برج، همچنان
محکم گرفته بال و پر سی فرشته را!

دیشب میان خواب، تو را دیدم و فقط
گفتی: "صدای سوختنم را شنیده ای؟"
صبحی که چکمه های تو را واکس می زدم
گفتی "عزیز من تو فقط خواب دیده ای!"

دیدی خودت که خواب من این بار چپ نبود
خاموش می‌شوی و به تو زنگ می زنم
با هر دقیقه ای که جوابی نمی دهی
محکم به شیشه ی دل خود سنگ می‌زنم!

((مادر! ببخش از پسرت، پیرهن فقط...
خواهر! ببخش... با خ

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:47
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

شهدای آتش نشان -( در آتش سوختی و ساختی افسانه‌ای دیگر ) * قاسم صرافان

1555

شهدای آتش نشان  -( در آتش سوختی و ساختی افسانه‌ای دیگر ) در آتش سوختی و ساختی افسانه‌ای دیگر
میان شعله‌ای دیگر، شدی پروانه‌ای دیگر
.
«بسوزیم و بسازیم»، این قرارِ قصه بود، اما
تو می‌سوزی و می‌سازند خان‌ها، خانه‌ای دیگر

دوباره اشک می‌باریم و می‌آید به گوش از دور
صدای جغدها این بار از ویرانه‌ای دیگر

سخن‌ها‌، نوشداروهای بعد از مرگ سهرابند
بیاید کاش تدبیری کُند، فرزانه‌ای دیگر

اگر دیدی، به عاقل‌ها بگو که چاره‌ای باید
که در این چاه، سنگ انداخته، دیوانه‌ای دیگر

من از بیگانگان نالیده‌ام اما بگو این زخم،
از آنِ آشنایی بود یا بیگانه‌ای دیگر؟

کبوتر سوخت، شاید تا رسد سودی به صیادی
که اینجا دامِ‌ دیگر پهن کرد و دانه‌ای دیگر

کمی ای کاش انسان‌تر شویم، ای کاش

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:57
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شهدای آتش نشان -( دینِ ما از غیرت و مردی نشان دارد هنوز ) * رضا باقریان

945

شهدای آتش نشان  -( دینِ ما از غیرت و مردی نشان دارد هنوز ) دینِ ما از غیرت و مردی نشان دارد هنوز
کوهِ ایمان بینِ ما آتشفشان دارد هنوز

رستگاری با شهادت می شود معنا، فقط
خِطّه ی آتش نشانی جان فشان دارد هنوز

آتشِ اخلاص گاهی شعله وَر تر می شود
روحِ ایثار و شهامت تا که جان دارد هنوز

یک جوان در زیرِ آوار است، اما آن طرف
مادری با چشمِ تر قَدّی کمان دارد هنوز

سوختن را واژه ای بهتر نمی آید به کار
تا بدانی دود و آتش، همزبان دارد هنوز

ثبت خواهد گشت در تاریخ این پروازها
جا برای پر زدن، آسمان دارد هنوز

فاطمیه سالها با روضه اش فهمانده است
آتشِ سوزنده بر عالم زیان دارد هنوز

مادرِ ما سوخت پشتِ در، پس از آن تا ابد
سوختن ها کار با ما شیعیان دارد هنوز

شاعر : رضا

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهدای آتش نشان -( می‌سوزد از فراق شما باغبان هنوز ) *

772

شهدای آتش نشان  -( می‌سوزد از فراق شما باغبان هنوز ) می‌سوزد از فراق شما باغبان هنوز
در سوگ داغ بیست گل ارغوان هنوز

سنگین شده است بغض و نفس‌ها به سینه‌ها
آتش زبانه می‌زند از عشقتان هنوز

آوار درد ریخته بر سینه‌هایمان
از چشم شهر می‌چکد اشک روان هنوز

مادر سؤال می‌کند از یوسفش ... بگو ...
دارد امید دیدن سروی جوان هنوز

در لابه‌لای آن‌همه آوار و زخم و درد
خاکستری بجاست از آن قهرمان هنوز؟

چشم‌انتظار آمدنت بود دخترک...
شاید نشسته کنجی از این بی‌کران هنوز

با لحظه‌لحظه سوختنت شعله می‌کشد
سرتاسر وجود وطن بی‌امان هنوز

این‌گونه پر کشیدنت اصلاً عجیب نیست
دلداده‌ای به غربت یاسی کمان هنوز

می‌خواستی مدافع زینب شوی ...؟ شدی...
هستی مدافع حرم عمه جان هنوز

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 17:01
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

شهدای آتش نشان -( به دل آتش نشانان غم نشاندند ) * ولی الله کلامی زنجانی

1085

شهدای آتش نشان  -( به دل آتش نشانان غم نشاندند ) به دل آتش نشانان غم نشاندند
ز دیده اشکمان بر رخ فشاندند
پیِ اِمحاء آتش رفته بودند
ولی خود در حصار شعله ماندند

شاعر : کلامی زنجانی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن کاویانی

شهدای آتش نشان -( آتَشنِشان بودَن چہ باری بودبَر دوشَت ) * محسن کاویانی

969

شهدای آتش نشان  -( آتَشنِشان بودَن چہ باری بودبَر دوشَت ) آتَشنِشان بودَن چہ باری بودبَر دوشَت
هرگز نخواهد کرد این خطّه فَراموشَت
خاموش کردی سالها بسیار آتش هـا
اَفسوس که اینبار آتش کرد خاموشت

شاعر : محسن کاویانی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مدافعان حرم -( ما را بنویسید فدای سر زینب ) *

1515
2

مدافعان حرم  -( ما را بنویسید فدای سر زینب ) ما را بنویسید فدای سر زینب
آماده ترین افسر رزم آور زینب

باید به مسلمانی خود شک کند آنکه
یک لحظه ی کوتاه شود کافر زینب

کافیست که با گوشه ی ابرو بدهد اذن
فرماندهی کل قوا؛ مادر زینب

از بیخ درآورده و خواهیم درآورد
چشمی که چپ افتد به دور و بر زینب

آن کشور سوریه و این کشور ایران
مجموع دو کشور بشود کشور زینب

رهبر بدهد رخصت میدان؛ بگذاریم
مرحم به سر زخم دل مضطر زینب

با لطف خدا مملکت شیعه پر است از
سلمان و ابالفضل و علی اکبر زینب

باید که به گور پدر خویش بخندد
هرکس بشود باعث دردسر زینب

میثم جعفری

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن عرب خالقی

شهدای آتش نشان -( گل جای خود دارد ای کاش آهن در آتش نماند ) * محسن عرب خالقی

2717
4

شهدای آتش نشان -( گل جای خود دارد ای کاش آهن در آتش نماند ) گل جای خود دارد ای کاش آهن در آتش نماند
من دوست دارم که حتی دشمن در آتش نماند
راه گریزی ندارم ، می سوزم و می نویسم
صد مرد آتش بگیرد ، یک زن در آتش نماند

شاعر : محسن عرب خالقی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 17:08
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مدافعان حرم -( دود كرده است بہ راهت جگرے سوختہ را ) *

783

مدافعان حرم -( دود كرده است بہ راهت جگرے سوختہ را ) سال ها دوخت بہ در چشم ترے سوختہ را
دود كرده است بہ راهت جگرے سوختہ را

مادرت آمده تا شانہ كند موے تـو را
مانده بايد چہ كند موے سرے سوختہ را

اے پرستوے حرم، از تو گرفتيم بہ دوش
روز تشييعِ تنت، بـال و پرے سوختہ را

مادرت آب شد از غصہ، همان روز كہ باد
بـا خود آورد برايش خبرے سوختہ را

پیکرت را مگر این خاک در آغوش کشد
آسمان تاب ندارد قمـرے سوختہ را

فاطمیون کہ شد از لالہ‌ے پرپر لبریز
باز در یاد من آورده درے سوختہ را

واے از آن دم کہ یکے با جگرے سوختہ‌تر
در دلِ خاک نهد همسفرے سوختہ را

الهه سلطانی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 17:14
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سیروس بداغی

استقبال از شهید محسن حججی -( چون زینب از شام بلا دارد می اید ) * سیروس بداغی

1271
3

استقبال از شهید محسن حججی -( چون زینب از شام بلا دارد می اید ) چون زینب از شام بلا دارد می اید
تصویر ساز روضه ها دارد می آید

با سر اگر چه شیرِ دوران محسن ما
رفته است اما سر جدا دارد می اید...

شاعر : سیروس بداغی

  • شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 19:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سیروس بداغی

به بهانه ی بازگشت پیکر شهید حججی به وطن -( بار دیگر پیکری پاک و مطهر آمده است ) * سیروس بداغی

1216
2

به بهانه ی بازگشت  پیکر شهید حججی به وطن -( بار دیگر پیکری پاک و مطهر آمده است ) بار دیگر پیکری پاک و مطهر آمده است
شیر مردی از دیارِ دخت حیدر آمده است

او برای اینکه حُجت را کند بر ما تمام
از میانِ قتلگه با جسمِ بی سر آمده است

شاعر : سیروس بداغی

  • شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 19:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

شهادت شهدای منا -( ای معتکف‌، شاید که بیت آخرت باشد ) * محمد مهدی عبدالهی

1232

شهادت شهدای منا  -( ای معتکف‌، شاید که بیت آخرت باشد ) وقتی قلم تنهاترین هم سنگرت باشد
شاید که بغضی در میان دفترت باشد

وقتی که پای داغ سنگینی وسط آید
باید غزل مثل همیشه یاورت باشد

این بار هم جنس غزل، غمگین و افسرده ست
شاید کمی تسکین چشمان ترت باشد

مضمون بکری جز شهادت حاصل حج نیست
باید منا هم شاهد این باورت باشد

نبض قلم می‌ایستد، وقتی یقین دارد
نعش عزیزی در وقوف مشعرت باشد

حتی تصوّر کردنش ای دوست آسان نیست
وقتی که قربانی‌، پدر یا مادرت باشد

اندوه باران می‌چکد بر جان این ابیات
ای معتکف‌، شاید که بیت آخرت باشد

سعیِ صفا و مروه مقبول است آن روزی
که حضرت زهرا کنار بسترت باشد

شاعر : محمد مهدی عبدالهی

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهادت شهدای منا -( تشنگی...گرما...نفس ها حبس...دنیا تار شد ) * حسن اسحاقی

768
1

شهادت شهدای منا -( تشنگی...گرما...نفس ها حبس...دنیا تار شد ) حرف از پایان شد و در ابتدا ماندیم ما
مبتلا بودیم عمری مبتلا ماندیم ما

چشممان وا شد، زیارتنامه را از بَر شدیم
گرم ذکر"یا علی موسی الرضا" ماندیم ما

وقت روضه سایه ی معشوق را حس کرده و
زیر دِینِ چادر خیر النسا ماندیم ما

روضه ی مادر دل ما را به آن کوچه کشاند
بعد از آن دلپاره ی آل کسا ماندیم ما

پایمان هرچند آمد، پشت دیوار بقیع
روبروی چار وجه الله جا ماندیم ما

در سلوکی چند روزه بال معنا باز شد
مست عطر ربنا یا ربنا ماندیم ما

مُحرم نامش شدیم و مَحرم جامش شدیم
خانه را دیدیم و لختی در منا ماندیم ما

"ازدحام پشت در...مادر..."تداعی شد، سپس
-وای مادر، وای مادر- زیر پا ماندیم ما

تشنگی...گرما...نفس ها

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد