اشعار مخصوص شهدا

مرتب سازی براساس
 وحید زحمتکش شهری

یادواره شهدای قصبه شهر -(زبان قاصر از وصف ایثارتان) * وحید زحمتکش شهری

792

یادواره شهدای قصبه شهر -(زبان قاصر از وصف ایثارتان) زبان قاصر از وصف ایثارتان
جهان مات آن ذات و کردارتان

خدایی شماها کجا ما کجا
همه سر به زیریم و شرمسارتان

شما همدم شاه شاهان شدید
ملائک غلامان دربارتان

ولی من سراپا شدم معصیت
شدم مایه ی حزن و سربارتان

شما پر کشیدید تا عرش حق
فدای دوچشمان بیدارتان

شما یار صاحب زمان گشته اید
عجب خالصانه بود کارتان

شما پیرو راه حق بوده اید
ابالفضل سقاست دلدارتان

ببخشید اگر خونتان شد لگد
اگر از میان رفته پندارتان

به حال من بد دعا کن شهید
که حرفم شود مثل گفتارتان

شود راه من راه مردان حق
بَرم بهره از کار و رفتارتان

بیا و به خوابم نصیحت بکن
که من تشته ام بهر دیدارتان

وحید زحمت کش شهری

  • شنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:09
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شهدای حادثه تروریستی اهواز -(هنوز اندیشه ی پرواز داریم) * حسن صیاد

778
2

شهدای حادثه تروریستی اهواز -(هنوز اندیشه ی پرواز داریم) هنوز اندیشه ی پرواز داریم
هزاران قمری سرباز داریم
شقایق، لاله، رز؛ کودک، جوان، پیر
شهید این بار از اهواز داریم

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

چراغ بصیرت -(باعشق وامید گرکه الفت داریم) *استاد سید هاشم وفایی

783
1

چراغ بصیرت -(باعشق وامید گرکه الفت داریم) باعشق وامید گرکه الفت داریم
درعرصۀ عشق شوروغیرت داریم
ازسایۀ تردید برون می آئیم
هرجا که چراغی از بصیرت داریم

  • پنج شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میلاد عرفان پور

در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است، تکلیف اول است شهیدانه زیستن با نوای میثم مطیعی -(ای دل وضو بگیر و بیا وقت طاعت است) * میلاد عرفان پور

1138
0

در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است، تکلیف اول است شهیدانه زیستن با نوای میثم مطیعی -(ای دل وضو بگیر و بیا وقت طاعت است) ای دل وضو بگیر و بیا وقت طاعت است
بشکن به یاد او که شکستن عبادت است
یک لحظه بی حسین بمانی مصیبت است
آزاده باش این دوسه روزی که فرصت است
در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن
در این جهان که معرکه نور و ظلمت است
از سرگذشتن حججی ها سعادت است
اینگونه رفتن از پی یک عمر خدمت است
عمری مجاهدت که پر از شور و همت است
در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن
آن کس شود شهید که او را لیاقت است
اهل تلاش و صدق و وفا و امانت است
او را به خانه رسم گذشت و محبت است
در سفره عطر نان حلال است و برکت است
در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن
اوج صلابت اس

  • چهارشنبه
  • 30
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

بیاد شهید حسن تهرانی مقدم" -(هرموشکی از تو یادگار است حسن) * قاسم نعمتی

1922
4

بیاد شهید حسن تهرانی مقدم" -(هرموشکی از تو یادگار است حسن) هرموشکی از تو یادگار است حسن
چون غرّش تیغ ذوالفقار است حسن
لرزیده ز دستْ رنج تو اسراییل
نام تو شهید اقتدار است حسن

  • پنج شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

هشت آسمان -(جاری‌ست در زلالی این دشت آسمان) * سید محمد جواد شرافت

631
1

هشت آسمان -(جاری‌ست در زلالی این دشت آسمان) جاری‌ست در زلالی این دشت آسمان
با این حساب سهم زمین «هشت آسمان»
این‌جا پرنده‌های زیادی رها شدند
باید خطاب کرد به این دشت: «آسمان!»
دشتی که در قدم قدم خاک روشنش
دنبال رد پای خدا گشت آسمان
در پیشواز آن همه پرواز بارها
تا این دیار آمد و برگشت آسمان
ای دشت بر غروب تو سوگند لحظه‌ای
از خون کشتگان تو نگذشت آسمان

  • چهارشنبه
  • 7
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 10:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی شهدا (حضرت فاطمه زهرا (س) -(با بستن سربند تو آرام شدند) * فائزه زرافشان

2585
4

رباعی شهدا (حضرت فاطمه زهرا (س) -(با بستن سربند تو آرام شدند) با بستن سربند تو آرام شدند
در جادۀ عشق، خوش‌سرانجام شدند
از داغ غمت، خوشا شهیدانی که
با پهلوی تیر خورده گمنام شدند

  • شنبه
  • 29
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

بسم رب الشهدا والصدیقین -(سرمای بهمن ماه گرمائی گرفته) * قاسم نعمتی

490

بسم رب الشهدا والصدیقین  -(سرمای بهمن ماه گرمائی گرفته) عملیات والفجر هشت در ساعت 10: 22 دقیقه روز 20/11/1364 آغاز شد. سپاهِ اسلام، با عبور از عرضِ رودخانه وحشی"اروند" شهرِ استراتژیک "فاو" را آزاد کرد. رزمندگان اسلام، در طول دو سال و چند ماهی که بر "فاو" حاکمیت داشتند، این شهر را "فاطمیه" نام نهادند.

سرمای بهمن ماه گرمائی گرفته
با لاله های سرخ زیبائی گرفته

تا صحبت از دریادلان گویم, دل من
در ساحل اروند مأوائی گرفته

*

یاد بدن هائی که بی سر بین دشت است
یا در دل اروند رفته برنگشته است

با رمز یا زهرا دلم مهمان فاو است
این روزها یادآور والفجر هشت است

*

صدها صدف را موج دریا بُرد با خود
مادر, پسرها را چه زیبا برد با خود

هر کس که داغ قبر گم گشته به

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهدای حادثه تروریستی داعش -(خوشا آنان حسینی وار رفتند!) * هستی محرابی

824

شهدای حادثه تروریستی داعش -(خوشا آنان حسینی وار رفتند!) #تقدیم_به_کبوتران_خونین_بال_وطنم
#شهدای_واقعه_تروریستی_پرسنل_سپاه

?️رباعی(اول)

خوشا آنان حسینی وار رفتند
کفن پوش از پی دیدار رفتند
چوسیمرغ حقیقت پر گشودند
به سوی یار خود خونبار رفتند
....................................
?️رباعی (دوم)

خوشا آنان که بی سر، پَر کشیدند
جنون عشق در دفتر کشیدند
به کام زخمی از دستان ساقی
شرابِ عاشقی را سر کشیدند!
.............................
?️رباعی(سوم)

خوشا آنان که چون پروانه رفتند
طوافِ شمعِ او جانانه رفتند
خوشا آنان سراپا مست و مجنون
که نوشیدند از این پیمانه رفتند!

#ایران_تسلیت
#هستی_محرابی

  • جمعه
  • 26
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 00:19
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

شهدای تروریستی پرسنل سپاه -(این خونِ تو در رگِ زمانه جاریست!) * هستی محرابی

562
2

شهدای تروریستی پرسنل سپاه -(این خونِ تو در رگِ زمانه جاریست!) #لاله_های_سرخ_وطنم

هر چند که این ظلم و ستم تکراریست
امّا به دلِ شیعه چه زخمِ کاریست
تا داعشِ ملعون نشود محو بدان
این خونِ تو در رگِ زمانه جاریست

#ایران_تسلیت
#هستی_محرابی

  • جمعه
  • 26
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 00:31
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

شهدای مدافع وطن شهدای حریم ولایت شهید یونس امیری -(دلم خونه چن وقته از رفتنت) * محسن ناصحی

1531
4

شهدای مدافع وطن  شهدای حریم ولایت شهید یونس امیری -(دلم خونه چن وقته از رفتنت) دلم خونه چن وقته از رفتنت
چشام از غمت خیس و بارونیه
چه غوغاییه این شبا کربلا
میون شهیدا چه مهمونیه

رفیق شهیدم چه جات خالیه
تو رفتی و غم با دلم مونسه
شده شهرمون خونه ی ماتمت
چه سخته که این خونه بی یونسه

بدون تو هیأت پر از ماتمه
شدی آسمونی تو از بینمون
یه عمری پای روضه ها سوختی
که حالا برامون شدی روضه خون

خداحافظ ای داغ بی انتها
خداحافظ ای پیکر سوخته
چه رازی تو چشماته که اون نگات
نگام و به تابوت تو دوخته

  • جمعه
  • 26
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهدای مدافع وطن -( خون از رگِ دفتر و قلم می جوشد!) * هستی محرابی

4475
5

شهدای مدافع وطن -( خون از رگِ دفتر و قلم می جوشد!) #شهدای_مدافع_وطن

تا شعرِ من از داغِ تو غم می نوشد
خون از رگِ دفتر و قلم می جوشد
امّا تو چه خوشحال که مولات حسین
بر قامتِ تو رختِ علم می پوشد!

#سپاه_تسلیت
#هستی_محرابی

  • جمعه
  • 26
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 22:39
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

شعری در مورد شهادت جمعی از پاسداران انقلاب در حمله تروریستی -(سینه ها با سوختن، ارزنده تر خواهند شد) * محمد حسین ملکیان

722
1

شعری در مورد شهادت جمعی از پاسداران انقلاب در حمله تروریستی -(سینه ها با سوختن، ارزنده تر خواهند شد) سینه ها با سوختن، ارزنده تر خواهند شد
شمع ها در عمق شب، تابنده تر خواهند شد

امتیاز ماست‌‌ مُردن! می کُشند و غافلند
دم به دم با مرگِ ما بازنده تر خواهند شد

سنگ اگر هم صحبت آیینه های ما شود
ما زبان هامان از این بُرّنده تر خواهند شد

چون‌جواب صخره تکراری ست، پرسش های موج
بعد از این از صخره ها کوبنده تر خواهند شد

چشم هایی که پی میراث ما افتاده اند
منتظر باشند! در آینده، تر خواهند شد!

اهل دنیا را خیال مرگ حتی می کُشد
عاشقان با مرگ اما زنده تر خواهند شد

ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش!
تحفه ها، تزیین شده، زیبنده تر خواهند شد

رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکی ست
《بی تفاوت ها》 فقط شرمند

  • یکشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

قصیده شیعیان مظلوم -(شیعه هَر جا قَدَم که بَردارد) * رضا رسول زاده

577

قصیده شیعیان مظلوم -(شیعه هَر جا قَدَم که بَردارد) شیعه هَر جا قَدَم که بَردارد
به دو دَستَش دُر و گُهَر دارد

با کتابِ خُدا و اهلُ البِیت
آسمانی است، بال و پَر دارد

شیعه نزدیکِ چهارده قَرن است
آرزوی شَبِ ظَفَر دارد

پیرِ ما گفت: هر چه هم بِکُشید
جسمِ ما جانِ تازه تَر دارد

هر چه کُشتند زنده تر شده ایم
شیعه با مرگ، خِیر و شَر دارد

مرگ در کامِ شیعیان طَعمی
از عَسَل هم لَذیذتَر دارد

شیشه اینبار آلتِ قتل است
سَنگدل، دَم به دَم هُنَر دارد

آهِ مَظلوم و دادِ مِلَّت ها
بی اثر نیست و اَثَر دارد

پای دین هَرچه خون که ریخته است
لاله روییده و ثَمَر دارد

آی مردم... ظُهور نزدیک است
شب به دُنبالِ خود سَحَر دارد

ظُلم آخر شکست خواهد خورد
روزگارِ خوشی بَ

  • سه شنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یارب تقدیم به خادم الحسین ع شهید محمدحسین حدادیان -(کسی نمیدونست/ قصد سفر داره) * صادق اویسی

690

یارب تقدیم به خادم الحسین ع شهید محمدحسین حدادیان -(کسی نمیدونست/ قصد سفر داره) کسی نمیدونست/ قصد سفر داره
کسی نمیدونست/ چقد هنر داره
کسی نمیدونست/ که چشم تر داره
حسین زهرا هم/ بهش نظر داره

اون صلوات شمار/ راه رسیدن به خدا بود
همون لباس سبز/ لباس رزم شهدا بود
با یه سلام هر شب/ زائر صحن کربلا بود

نوحه ی هر شبش یا ابا عبدالله
ذکر روی لبش یا ابا عبدالله

با دل بی قرار/ با حال نا معلوم
نگاش که میکنم/ دلم میشه آروم
مدافع وطن/ سینه زن حسین
شهید امنیت/ مجاهد مظلوم

به عشق کربلا/ رفت و گذشت از همه چیزش
امام حسینی بود/ که فاطمه کرده عزیزش
روضه ی این جوون/ به کربلا میره گریزش

سیدنا الغریب یا ابا عبدالله
یا شیب الخضیب یا ابا عبدالله

شعر و سبک: صادق اویسی

  • جمعه
  • 3
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

شهیدان زنده اند ... (1) -(می آید از بهشت برین بوی خاک تان) * سیدبشیر حسینی میانجی

562

شهیدان زنده اند ... (1) -(می آید از بهشت برین بوی خاک تان) می آید از بهشت برین بوی خاک تان
ای تربت تیمم ما خاک پاک تان

عطر حرم معطرتان کرده تا ابد
اخلاص بود و عشق و صداقت ملاک تان

ای سالکان مسلک هفتاد و دو امید
مادر گذاشته دل خود را به ساک تان

از آیه ها گرفته ام این حرف نغز را
هرگز نمیرد آن که شود سینه چاک تان

سینا شده ست سینه ی ما بر کلیم عشق
خورشید قلب ماست رخ تابناک تان

ای سرخوشان ساغر بی باده! سالهاست
مستیّ ما نهفته به رگ های تاک تان

با جان خریده اید خطر را چو «باکری»
پروانه اید از آتش غم نیست باک تان

چون بوده است نقش نگین شما «علی»
در کوی عشق یکصدوده شد پلاک تان

ای سروها! سراسر این سرزمین شده ست
سیراب از آب قمقمه ی چاک چاک تان

در راه عشق

  • چهارشنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

روز شهیدان_آنان که بر قرب خداوندی رسیدند * اسماعیل تقوایی

794
3

روز شهیدان_آنان که بر قرب خداوندی رسیدند روز شهیدان

آنان که بر قرب خداوندی رسیدند
جان برکفان بی همانند شهیدند

ازاین سراب دنیوی با جان گذشتند
سرچشمه ی آب بقا را نیک دیدند

با جانفشانی و خداجویی وایثار
روحی خدایی بر تن ایران دمیدند

با نقد جان خاک وطن را حفظ کردند
در زیر خاک پاک میهن آرمیدند

نام حسین(ع) وفاطمه(س) سربندشان بود
این عاشقان در نزد زهرا رو سفیدند

پیر وجوان و نوجوان در بین آنهاست
برشاهدان کربلا نیکو مریدند

درخاطرات ما همیشه ماندگارند
ما ماندگان را در صف محشر امیدند

باید که بر این عاشقان دنباله رو بود
گم گشتگان را بی گمان راه پدیدند

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

در ایام سالگرد شهادت سردار حاج کاظم رستگار چند بیتی تقدیم میکنیم -(می خوام از دلای بیقرار بگم) * قاسم نعمتی

541
2

در ایام سالگرد شهادت سردار حاج کاظم رستگار چند بیتی تقدیم میکنیم  -(می خوام از دلای بیقرار بگم) می خوام از دلای بیقرار بگم
می خوام از قربونیای یار بگم
با اجازه از تموم شهدا
می خوام از کاظم رستگار بگم

اونکه فرمانده ی لشگرم بوده
همیشه سایش روی سرم بوده

پیرو راه امام حاج کاظمه
یه بسیجی تمام حاج کاظمه
افتخار بچه های شهرری
میشه گفت تو یک کلام حاج کاظمه

لشگر دهی میدونه همیشه
هیچ کسی حاج کاظم ما نمیشه

آخرش مزدشو از خدا گرفت
درد کهنه ی دلش شفا گرفت
عملیات پر از غرور بدر
شرق دجله بوی کربلا گرفت

این خبر پیچید میون بچه ها
حاجی ام شد زائر کرببلا

دعاش این بود تک و تنها بمونه
بدنش تو بیابون جا بمونه
ذکر یا فاطمه الزهرا به لب
بی مزار شبیه زهرا بمونه

بعد سیزده سالی که دلارو برد
با تنش شمیم زهرارو

  • شنبه
  • 25
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مثنوی به رسم شهیدان -(بیا عاشقی را رعایت کنیم ) * سیدحسن حسینی

1596
2

مثنوی به رسم شهیدان -(بیا عاشقی را رعایت کنیم ) بیا عاشقی را رعایت کنیم
ز یاران عاشق حکایت کنیم

از آن‌ها که خونین سفر کرده‌اند
سفر بر مدار خطر کرده‌اند

از آن‌ها که خورشیدِ فریادشان
دمید از گلوی سحرزادشان...

حکایت کنیم از تباری شگفت
که کوبید در هم، حصاری شگفت

از آن‌ها که پیمانۀ «لا» زدند
دل عاشقی را به دریا زدند...

هلا منکر جان و جانان ما
بزن زخم انکار بر جان ما...

بزن زخم، این مرهم عاشق است
که بی‌زخم مردن غم عاشق است

بیار آتش کینه نمرودوار
خلیلیم! ما را به آتش سپار...

در این عرصه با یار بودن خوش است
به رسم شهیدان سرودن خوش است

بیا در خدا خویش را گم کنیم
به رسم شهیدان تکلّم کنیم

مگو سوخت جان من از فرط عشق
خموشی‌ست هان! اولین شرط عش

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روایت فتح -(جا مانده روی خاک صحرا رد پايت) * فاطمه عارف‌نژاد

438

روایت فتح -(جا مانده روی خاک صحرا رد پايت) جا مانده روی خاک صحرا رد پايت
پيچيده در گوش شقايق‌ها صدايت

آن‌قدر از هجران ياران سوختی تا
اين داغ سنگين کرد از دنيا جدايت

دنبال عاشورا دويدی روزها را
آخر رسيدی به زمين کربلايت

فکه برايت: نردبان آسمان‌ها
يک جفت پوتين قديمی: بال‌هايت

از سال‌های جنگ مینی منتظر بود
تا خويش را روزی بيندازد به پايت

چشمت منوّر شد به ديدار شهيدان
ديدی خودت را گرم آغوشِ خدايت

رفتی ولی فتح‌المبين‌ها هست در پیش
مانده پس از تو بر زمين صدها روايت...

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

گمنام‌ترین شهید -(مهمان ضیافت خطر هیچ نداشت) * وحید امیری

780

گمنام‌ترین شهید -(مهمان ضیافت خطر هیچ نداشت) مهمان ضیافت خطر هیچ نداشت
آن‌گاه که می‌رفت سفر هیچ نداشت
گمنام‌ترین شهید را آوردند
جز پاره‌ای از عشق دگر هیچ نداشت

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

این هدیۀ کوچک -(خونین پَر و بالیم؛ خدایا! بپذیر) * وحید امیری

1166

این هدیۀ کوچک -(خونین پَر و بالیم؛ خدایا! بپذیر) خونین پَر و بالیم؛ خدایا! بپذیر
هرچند شکسته‌ایم، ما را بپذیر
سر در قدم تو باختن چیزی نیست
این هدیۀ کوچکی‌ست؛ از ما بپذیر

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 19:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اوج رهایی -(آن‌قدر نقش لالۀ پرپر کشیدی) * سید محمد بابا میری

845
1

اوج رهایی -(آن‌قدر نقش لالۀ پرپر کشیدی) آن‌قدر نقش لالۀ پرپر کشیدی
تا آن‌که آخر، عشق را در بر کشیدی

هر صبح، هنگام مرور خاطراتت
در خاطرت آلاله‌ای دیگر کشیدی

یک روز یادت هست بین آتش و خون
جسم خودت را شکل خاکستر کشیدی؟!...

تو بارها بر روی دیوار تجسم
تصویر جسم خویش را بی‌سر کشیدی

تا آن‌که بی‌نام و نشان باقی بمانی
حتی پلاک از گردن خود برکشیدی

جسمت به روی رمل‌های فکّه جا ماند
روزی که تا اوج رهایی پر کشیدی

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 19:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

خاک آسمانی -(در محضر عشق امتحان می‌دادی) * محمدحسین جعفریان

575
1

خاک آسمانی -(در محضر عشق امتحان می‌دادی) در محضر عشق امتحان می‌دادی
گویی که به خاک، آسمان می‌دادی
ای شهرۀ آسمان هفتم، چه غریب
آن شب به تن شلمچه جان می‌دادی

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حماسه فاطمی‌تباران(مادران شهدا) -(روایتی نو بخوان دوباره صدای مانای روزگاران) * سید محمد جواد شرافت

402

حماسه فاطمی‌تباران(مادران شهدا) -(روایتی نو بخوان دوباره صدای مانای روزگاران) روایتی نو بخوان دوباره صدای مانای روزگاران
بخوان و طوفان به پا کن آری به لهجۀ باد و لحن باران

حماسه است این تغزل است این، حکایت کوهی از گل است این
بخوان از ایمان کوهساران بگو از احساس لاله‌زاران

بخوان از آنان که بین میدان وقارشان ذوالفقارشان شد
شکوهشان داده سربه زیری چنان بلندای آبشاران

اگر ابوجهل اگر اُمَیّه تو را به خاک شکنجه بستند
«سمیه» باش و «حمامه»، نشکن میان غوغای سنگباران

«نسیبه» باش آن دلاوری که به یاد کوه احد بمانَد
خروش تو بر هجوم دشمن نهیب تو بر فرار یاران

بگو که «اُمّ‌‌ وهب» چگونه سر پسر را گرفته بر دست
رجز رجز آتش است و طوفان مقابل بهت نیزه‌داران

به قامت مادران ایمان به هیئ

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حسن یوسف(مادران شهدا) -(حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشته‌ای!) * طیبه عباسی‌

436

حسن یوسف(مادران شهدا) -(حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشته‌ای!) حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشته‌ای!
سرو سبزم از چه رو خونین کفن برگشته‌ای؟

از کجا می‌آیی ای عطر دل انگیز بهشت!
از کنار چند آهوی ختن برگشته‌ای؟

تو همان نوزاد در گهوارۀ من نیستی؟
خفته در تابوت حالا سوی من برگشته‌ای

با تفنگ و چفیه و سربند راهی کردمت
با کمان آرش از مرز وطن برگشته‌ای

خواستی روشن بماند چلچراغ انقلاب
با تو؛ ای شمعی که بعد از سوختن برگشته‌ای!

سرد گشته آتش اما شعله‌ور مانده غمت
باز پیروز از نبردی تن به تن برگشته‌ای

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمزمۀ خون شهیدان -(خطبۀ خون تو آغاز نمازی دگر است) * سیدحسن حسینی

527

زمزمۀ خون شهیدان -(خطبۀ خون تو آغاز نمازی دگر است) خطبۀ خون تو آغاز نمازی دگر است
جسم گلگون تو آیینۀ رازی دگر است

پیر شیراز وضو ساخته از چشمۀ عشق
غرق در خلسۀ خونین نمازی دگر است

جسم صد چاک تو هر چند فتاده‌ست به خاک
مرغ جانت یله در اوج و فرازی دگر است...

بعد از این ساز دل زخمی ما را، یارا
پنجۀ خاطره‌ات زخمه‌نوازی دگر است...

سالکان ره توحید، مبادا سستی!
که فراروی شما راه درازی دگر است

در کف پیک سحر تا گذرد از دل شب
پاره‌های تن خورشید جوازی دگر است

نشود زمزمۀ خون شهیدان خاموش
سوز عرفانی این نغمه ز سازی دگر است

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مگویید مرده‌اند! -(آنان که حلق تشنه به خنجر سپرده‌اند) * سیدحسن حسینی

562

مگویید مرده‌اند! -(آنان که حلق تشنه به خنجر سپرده‌اند) آنان که حلق تشنه به خنجر سپرده‌اند
آب حیات از لب شمشیر خورده‌اند

تا در بهار بارش خون بارور شود
نخلی نشانده‌اند و به یاران سپرده‌اند

بار امانتی که فلک بر نتافتش
بر دوش جان نهاده، در این راه برده‌اند

این بی‌شمار لاله‌رخان در هوای یار
تا روز وصل ثانیه‌ها را شمرده‌اند

هرچند شاخه‌های ز طوفان شکسته‌اند
هرچند شعله‌های به ظاهر فسرده‌اند

روزی‌خوران سفرۀ عشق‌اند تا ابد
ای زندگان خاک! مگویید مرده‌اند!

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

آیه‌های انقلاب -(این طرفه‌مردانی که خصم خوف و خواب‌اند) * سیدحسن حسینی

716

آیه‌های انقلاب -(این طرفه‌مردانی که خصم خوف و خواب‌اند) این طرفه‌مردانی که خصم خوف و خواب‌اند
بر حلق ظلمت خنجر تیز شهاب‌اند

بر خاک می‌غلتند و گل می‌روید از خاک
روح بهاران، شوکت باران و آب‌اند

نیلوفر عشق‌اند و با شوق شهادت
گرد نهال سبز حق در پیچ و تاب‌اند

نازم وقار سرخشان را، این عزیزان
زخم زبان دشنه را با خون جواب‌اند

جوشنده‌رودی پاک از سرچشمۀ خلق
سوی لقاء‌الله جاری با شتاب‌اند

بر گردهٔ شب‌باوران و شب‌پرستان
شلاّق سرخ آذرخش اضطراب‌اند

از نسل سرخ سربداران سلحشور
نام‌آوران خطهٔ دار و طناب‌اند

یار وفادار رسول عصر خویش‌اند
عماروَش، بوذرمنش، حیدرمآب‌اند

بغض‌گدازان هزاران نسل دربند
آتش‌فشانِ شیعه را خشم مذاب‌اند

در جاده‌های سربی رزم شبانگاه
چابک

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

دوست -(آن مرغ که پر زند به بام و در دوست) * قیصر امین پور

487

دوست -(آن مرغ که پر زند به بام و در دوست) آن مرغ که پر زند به بام و در دوست
خواهد که دهد سر به دم خنجر دوست
«این نکته نوشته‌اند بر دفتر عشق
سر دوست ندارد آن‌که دارد سرِ دوست»(۱)

آهنگ و سرود لبتان سوختن است
اندیشۀ روز و شبتان سوختن است
این چیست میان تو و پروانه و شمع
کز روز ازل مذهبتان سوختن است؟

هر دل که طواف کرد گرد در عشق
هم خسته شود در آخر از خنجر عشق
این نکته نوشته‌ایم بر دفتر عشق
سر دوست ندارد آن‌که دارد سر عشق
(منسوب به خواجه عبدالله انصاری)

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد