اشعار محرم

مرتب سازی براساس

شب اول محرم -( تادوباره محرم ازراه اومد) * سید مرتضی پیرانیان

639

شب اول محرم  -( تادوباره محرم ازراه اومد) تادوباره محرم ازراه اومد
واسه إذن عزادل رفته مشهد
پیرهن من گرفته رنگشواز
پرچم مشکی بالای گنبد

آره داره بارون میاد
روچشای مجنون میاد
حضرت فاطمه میگه
داره واسه مون مهمون میاد

سینه زنا،میان همه باپرچماشون
ذکرحسین،نشسته بازروی لباشون
میخوان همه،بااشک اینوبازازخداشون

امسال دیگه هرجورشده
حاجتشونوبگیرن
باچشمای اشکی وخیس
میون روضه بمیرن

حسین وای......

اومده فصل عاشقی فصل غم
فصل دل وکتیبه ی محتشم
پیرهن سیاشوپوشیده جبرئیل
دوباره ازراه اومده محرم

میگه خوشومدین همه
باچشمای خیس فاطمه
مینویسه إسمامونو
ماه منیرعلقمه

مینویسه،باجوهر اشک زلالش
اسم ماهارو،تودفترحساب سالش
ای کاشکه ما،برسیم امسال به وصالش

پیچیده توی کوچه ها
عطرگلاب دسته ها
پیچیده عطرشیرین
چایی تلخ کربلا

حسین وای....

  • دوشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:01
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 ابوالفضل عباسی معروفان

محرم می آید -(باز زنگ جرس شور و نوا می آید) * ابوالفضل عباسی معروفان

1063

محرم می آید -(باز زنگ جرس شور و نوا می آید) باز زنگ جرس شور و نوا می آید
باز آهنگ غم از کرب و بلا می آید

باز هم ماه محرم شد و آوای حزین
روز وشب یکسره از ارض و سما می آید

باز بر قامت خود رخت سیه کرده فلک
هر طرف گوش کنی بانگ عزا می آید

کاروانی ز دیار شرف و شهر نبی
سوی قربانگه خیل شهدا می آید

با حسین بن علی گشته ملازم زینب
لاجرم دل نگران مام بلا می آید

همره شاه شهیدان شده عباس دلیر
صاحب با ادب مشک و لوا می آید

پاسبان حرم و عترت اولاد علی
از پی اهل حرم بهر عطا می آید

اکبر تازه جوان شوق شهادت دارد
شبه طاهاست که با قد رسا می آید

دوش بر دوش علی اکبر طاها سیما
قاسم آن نوگل گلزار ولا می آید

دخت با عصمت و دردانه شاه شهدا
در بر زینب مظلوم کجا می آید !؟

طفل ششماهه به دستان رباب است ببین
باچه حالی پی این حال و هوا می آید

رو به درگاه خدا کرد دمی مرشد پیر
هر دم از لعل لبش ذکر و دعا می آید

گفت یارب تو گواهی ! که حسین بن علی
با همه دار و ندارش به منا می آید

کربلا کوی دل و کعبه آمال من است
از دل کعبه ی من عطر خدا می آید

کانال اشعار عباسی معروفان اهری

  • شنبه
  • 6
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

حلول ماه محرم -(ذی الحجه شد تمام و به گوش آمد این ندا) * محمدرضا محمدی (ناعم)

709

حلول ماه محرم -(ذی الحجه شد تمام و به گوش آمد این ندا) ذی الحجه شد تمام و به گوش آمد این ندا
ای عاشقان دلشده حیّ علی العزا
آمدمه محرم وعشرت تمام شد
برشیعه شورشادی وبهجت حرام شد
"ماه عزای اشرف اولادآدم است"
قدرسول عالمیان زین محن خم است
عرش خدای عزّوجل شدسیاهپوش
بانگ عزاو ندبه ازآنجارسدبگوش
آدم به سینه میزندوگریه میکنــد
یعقوب موی میکَنَدوگریه میکند
موسی عزاگرفته وعیسی به سرزند
نوح وخلیل ویوسف رعنابه سرزند
ماتم گرفته شیعه وغرق عزاشده
برخیزشیعه موسم آه ونواشده
وقتش رسیده جامه ی ماتم به تن کنید
گریه برای خسروگلگون کفن کنید
باناله های هرشب مهدی اَجین شوید
درماتم عزیزپیمبرغمین شوید
حالاکه کفرتیغ کشیده به روی ما
نقشه کشیده تابفشاردگلوی ما
حالاکه خون شیعه مباح است درزمین
حالاکه گرگهابنشستنددرکمیــــــــــــــــن
صهیونی و سعودی ویاران پستشان
حکم شکست شیعه زابلیس دستشان
بایددوباره سایه نشین علم شویم
باهم همه مدافع حل ّو حرم شویم
بوسه به خاک قبرشهیدحرم زنیم
باذکریاعلی کمرخصم بشکنیم
هرکس طلایه دارمحرّم شده به پیش
هرکس که سوگوار محرم شده به پیش
راه کمی به منزل مقصودمانده است
چندین قدم به مردن طاغوت مانده است
تحت لوای مهدی نام آورِزمان
بااقتدابه رهبردین حیدر زمان
مکه،مدینه،شام ِخراب ازنفاق را
بیت المقدس ویمن،حتی عراق را
ازلوث شمروحرمله ها پاک میکنیم
مادیوظلم را به خداخاک میکنیم

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 18:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سیاهپوشان محرم -(باز اومدم زیرلوای تو ) * مجید مراد زاده

504

سیاهپوشان محرم -(باز اومدم زیرلوای تو ) باز اومدم زیرلوای تو
توسینه زنها در رثای تو
شال سیاتو خیلی دوست دارم
میاد به این رخت عزای تو

شال عزات
تاجه روی سرم میشه
شال عزات
عجین بااین تنم میشه
شال عزات
شفیع محشرم میشه
ارباب حسین (اقام)(۳)

بنددوم

عزاداراتو خیلی دوست دارم
سینه زناتو خیلی دوست دارم
پیرغلامای هیاتی تو با
میوندارا تو خیلی دوست دارم

باز اومدم
برات عزاداری کنم
باز اومدم
بازینبت زاری کنم
باز اومدم
به مادرت یاری کنم
ارباب حسین (اقام)(۳)

  • سه شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

ماه محرم -(این ماه ماهِ عشق حسین و محرم است) *سید ناصر ولائی زنجانی

449

ماه محرم -(این ماه ماهِ عشق حسین و محرم است) این ماه ماهِ عشق حسین و محرم است
دلها غریقِ محنت سلطان عالم است
شاهی که داد هستی خود را براه عشق
یک عمر گریه بر غم او گر کنی کم است
بر قّلة محبت و ایثار زد علم
از عشق او نشانه به هر بام پرچم است
فصل بهار می گذرد با غم خزان
امّا بهار اوست که همواره خّرم است
با عشق اوست مرده شود زنده تا ابد
خدمتگزار درگهش عیسی بن مریم است
در باغ عشق اوست که گُل می دهد وجود
بر روی گل نشانة این عشق شبنم است
آن راست قامتی که نشد خم به پیش خصم
سرهای اهل حق همه در پیش او خَم است
با اشکِ دیده شویی اگر خواب را ز چشم
آن لحظه یار، پیش تو هر جا مجسّم است
آه و فغان ز دیده که بیند ز خون نشان
این خون روان ز پیکر آن ذبح اعظم است
دستان خون فشان که ؟ افتاده برنخیل
این آب، اشک کیست که جاری در علقم است
این رُاس کیست غرقه بخون روی نیزه ها
کز غصّه اش زمین و زمان غرق ماتم است
خون گریه کن به یاد شهیدان کربلا
ای دیده وقت گریه و هنگامهء غم است
چون محتشم کجا به ولایی رسد مدد
روح القدس همیشه بر او یار و همدم است

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

غزل امام حسین(ع) -( ای حضرت غریب من ای آشنای من) * سید پوریا هاشمی

1067
3

غزل امام حسین(ع) -(  ای حضرت غریب من ای آشنای من) ای حضرت غریب من ای آشنای من
ای کعبه معظمه ی کربلای من

زانو بگیر تا به زمین نازلم کنی
رحلی گذار تا برسد آیه های من

هرجا تویی بهشت معلای زینب است
صحرا و خانه فرق ندارد برای من!

خون تو با اسارت من‌ جلوه میکند
پس انتهای توست همان ابتدای من

تا شیرهای آل علی دور زینب اند
کرببلاست مرکز دولت سرای من

حالا نبین برای تو فریاد میکنم!
همسایه لحظه ای نشنیده صدای من!

گفتی قرار گریه کنان است این زمین
خرج تمام گریه کنانت به پای من!

عباس!خیمه را بغل خیمه ام بزن
هرجا که میروم تو بیا از قفای من

زینب علی ست هیچ نمی‌ترسد از بلا
گیرم به کوچه ها برسد ماجرای من

امروز که به شانه تو تکیه میکنم
روز دهم چه میشود اینجا خدای من..

وقتی که نیزه ها به تنت سجده میکنند
تا عرش میرود شرر وای وای من

بگذار تا که ذبح شوم‌ من به جای تو
با بچه ها برو به مدینه به جای من

عالم اسیر سفره ی خیرات زینب است
نان بیات کوفه نباشد غذای من

لعنت به نیزه های میان گلوی تو
لعنت به خنده ها وسط گریه های من

  • سه شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 09:50
  • نوشته شده توسط
  • سوگند زجاجی
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

ورود ماه محرم -(آمده ماهِ مُحرّم ...رفقا بشتابید..) * محسن راحت حق

457

ورود ماه محرم -(آمده ماهِ مُحرّم ...رفقا بشتابید..) آمده ماهِ مُحرّم ...رفقا بشتابید..
وقت تنگ ست در این شهرِ عزا بشتابید

گریه کُن ها!..همه ی آماده ی خدمت باهم
بسوی روضه ی اربابِ وفا بشتابید...

فاطمه منتظرِ ماست..معطّل نکنید ..
بهرِ امدادِ همه اهلِ بُکا ..بشتابید

آمده تا متحّول بکند مجلس را..
بهرِ درکِ نظرِ خیرالنسا بشتابید...

ذرّه ای کم نگذارید که خُسران باشد..
سمتِ هر روضه به هرِ شور و نوا بشتابید

اشک ها نعمتِ عظماست مبادا غفلت..
با دو زمزم طرفِ کرببلا بشتابید...

ماهِ عشق ست فقط سینه زنی می چسبد
تا شود حاجت تان..کامروا ..بشتابید

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

آخر بیایم غرقِ در غم با چه رویی؟! * مرضیه عاطفی

604

آخر بیایم غرقِ در غم با چه رویی؟! آخر بیایم غرقِ در غم با چه رویی؟!
گریان شوَم با اهل عالم، با چه رویی؟!

هر شب کنار مادرِ صاحب-عزایت
بنشینم و ماتم بگیرم با چه رویی؟!

آخر بپوشم باز همراهِ ملائک
پیراهنِ مشکی دمادم، با چه رویی؟!

سخت است، خیلی سخت‌! بنشینم به روضه
با اشک بی مقدار و نم نم، با چه رویی؟!-

-با چشم های بی حیا گریه کنم باز
در کنج هیئت ها محرّم با چه رویی؟!

با این زبانِ هرزه، با این دل چگونه
پای علم روضه بخوانم با چه رویی؟!

امسال هم با توبه های وصله پینه
آخر بیایم پای پرچم با چه رویی؟!

من زخمیِ نفْسم؛ میایم روضه امّا...
ماندم بگیرم باز مرهم با چه رویی؟!

  • شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 01:45
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

ورود ماه محرم -(باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است) *مرحوم محتشم کاشانی

1301

ورود ماه محرم -(باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است) باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخِ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبحِ تیره باز دمید از کجا کزو
کارِ جهان و خلقِ جهان جمله درهم است

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرّات عالم است

گر خوانمش قیامتِ دنیا بعید نیست
این رستخیزِ عام که نامش محرّم است

در بارگاهِ قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جِن و مَلک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اَشرفِ اولّاد آدم است

خورشیدِ آسمان و زمین، نُور مَشرقین
پروردهء کنارِ رسولِ خدا، حسین

کشتی شکست خوردهء طوفانِ کربلا
در خاک و خون طپیدهء میدانِ کربلا

گر چشمِ روزگار بر او زار میگریست
خون می گذشت از سر ایوانِ کربلا

نگرفت دستِ دهر گلابی به غیرِ اشک
زآن گل که شد شکفته به بستانِ کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حُرمتِ مهمانِ کربلا

بودند دیو و دَد همه سیراب و می مکند
خاتم زِ قحطِ آبِ سلیمانِ کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش زِ بیابانِ کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمهء سلطانِ کربلا

آن دم فلک بر آتشِ غیرت سپند شد
کز خوفِ خَصم در حرم افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادقِ گردون نگون شدی
وین خرگهِ بلندِ سُتون بی سُتون شدی

کاش آن زمان در آمدی از کوه تا به کوه
سیل سیه که روی زمین قیر گون شدی

کاش آن زمان زِ آهِ جهان سوزِ اهل بیت
یک شعله برق خرمنِ گردونِ دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان
سیماب وار گوی زمین بی سُکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
جانِ جهانیان همه از تن بُرون شدی

کاش آن زمانکه کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه به دریای خون شدی

آن انتقام گر نه فِتادی به روزِ حشر
با این عمل معاملهء دهر چون شدی

آل نبی چو دستِ تظلم بر آورند
ارکان عرش را به تلاطم در آورند

بر خوانِ غم چو عالمیان را صَلا زدند
اوّل صَلا به سلسلهء اَنبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طَپید
زان ضربتی که بر سرِ شیرِ خدا زدند

آن در که جبرئیلِ امین بود خادمش
اَهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

بس آتشی زِ اخگر الماس ریزه ها
اَفروختند و بر حسنِ مُجتبی زدند

وآنگه سرادقی که مَلک مُجرمش نبود
کَندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشهء ستیزه در آن دشت کوفیان
بس نخل ها زِ گلشن آل عَبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مُصطفی درید
بر حلقِ تشنهء خَلف مُرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو
فریاد بر درِ حرمِ کبریا زدند

روح الّامین نهاده به زانو سرِ حجاب
تاریک شد زِ دیدن آن چشمِ آفتاب

چون خون زِ حلق تشنهء او بر زمین رسید
جوش از زمین به ذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانهء ایمان شود خراب
از بس شکست ها که به ارکانِ دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند
طوفان به آسمان زِ غُبار زمین رسید

باد آن غُبار چون به مزارِ نبی رساند
گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خُمِ گردون به نیل زد
چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک زِ غلغله چون نوبتِ خروش
از انبیا به حضرتِ روح الّامین رسید

کرد این خیالِ وهمِ غلط کارِ کان غُبار
تا دامنِ جلالِ جهان آفرین رسید

هست از ملال گر چه بری ذاتِ ذُوالجَلال
او در دلست و هیچ دلی نیست بی ملال

ترسم جزای قاتلِ او چون رقم زنند
یک باره بر جریدهء رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعانِ روزِ حشر
دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حقّ به در آید زِ آستین
چون اهلبیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که با کفنِ خون چکان زِ خاک
آل علی چو شعلهء آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانانِ اهلبیت
گلگون کفن به عرصهء محشر قدم زنند

جمعی که زد به هم صفشان شورِ کربلا
در حشر صف زنان صفِ محشر به هم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز
آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل
شوید غُبارِ گیسویش از آبِ سلسبیل

روزی که شد به نیزه سرِ آن بزرگوار
جورشید سر برهنه بر آمد زِ کوه سار

موجی به جنبش آمد و بر خاست کوها
ابری به بارش آمد و بگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن
گفتی فتادِ از حرکت چرخ بی قرار

عرش آن زمان به لرزه در آمد که چرخِ پیر
افتاد در گمان که قیامت شد آشکار

آن خیمه ای که گیسوی حُورش طناب بود
شد سرنگون زِ باد مخالف حُباب وار

جمعی که پاسِ محملشان داشت جبرئیل
گشتند بی عماری محمل شتر سوار

با آنکه سر زد آن عمل از اُمّت نبی
روح الّامین زِ روحِ نبی گشت شرمسار

وانگه زِ کوفه خیلِ الم رو به شام کرد
نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون رهِ آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در کمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
هم گریه بر ملائک هفت آسمان فکند

هر جا که بود آهویی از دشت پا کشید
هر جا که بود طایر از آشیان فتاد

شد وحشتی که شورِ قیامت به باد رفت
چون چشمِ اهل بیت بر آن کشتگان فِتاد

هر چند بر تنِ شهدا چشم کار کرد
بر زخم های کاری تیغ و سنان فِتاد

ناگاه چشمِ دختر زَهرا در آن میان
بر پیکرِ شریفِ امامِ زمان فِتاد

بی اختیار نعرهء هذا حسین زود
سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فِتاد

پس با زبانِ پر گله آن بضعهءالرسول
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشتهء فِتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جان سوزِ تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فِتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقهء محیط شهادت که روی دشت
از موجِ خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فِتادهء دور از لبِ فرات
کز خونِ او زمین شده جیحون حسین توست

این شاهِ کم سپاه که باخیلِ اشگ و آه
خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالبِ طپان که چنین مانده بر زمین
شاهِ شهید نا شده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زَهرا خطاب کرد
وحشِ زمین و مرغِ هوا را کباب کرد

کای مونسِ شکستهِ دلان حال ما ببین
ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعانِ محشرند
در وَرطهء عقوبتِ اهلِ جفا ببین

در خلد بر حجابِ دو کُون آستین فِشان
واندر جهان مصیبتِ ما بر ملا ببین

نیّ ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغیانِ سیل فتنه و موجِ بلا ببین

تن های کشتگان همه در خاک و خون نگر
سر های سروران همه بر نیزه ها ببین

آن سر که بود بر سرِ دوش نبی مدام
یک نیزه اش زِ دوشِ مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنارِ تو
غلطان به خاکِ معرکهء کربلا ببین

یا بضعهءالرسول زِ ابنِ زیاد داد
کو خاکِ اهلبیتِ رسالت به باد داد

خاموش #محتشم که دلِ سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانهء طاقت خراب شد

خاموش #محتشم که از این حرف سوز ناک
مرغِ هوا و ماهی دریا کباب شد

خاموش #محتشم که از این شعرِ خون چکان
در دیده اشگِ مُستمعان خونِ ناب شد

خاموش #محتشم که از این نظمِ گریه‌ خیز
روی زمین به اشگِ جگر گون کباب شد

خاموش #محتشم که فلک بس که خون گریست
دریا هزار مرتبه گلگون حُباب شد

خاموش (محتشم) که بسوزِ تو آفتاب
از آهِ سردِ ماتم یان ماه تاب شد

خاموش (محتشم) که زِ ذِکر غم حسین
جبریل را زِ روی پیمبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد
بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد

ای چ

  • چهارشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 22:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

ذکر تسبیح و دعایم کم شده * مرضیه عاطفی

429

ذکر تسبیح و دعایم کم شده ذکر تسبیح و دعایم کم شده
وقتِ خلوت با خدایم کم شده

خوب بودم...اشکِ جاری داشتم
بد شدم! حال بکایم کم شده

کاش برگردم به عهدِ کودکی
با وفا بودم؛ وفایم کم شده

روضه های بی ریا یادش بخیر
روضه های بی ریایم کم شده

زودتر از خادمان می آمدم
شور و شوقِ روضه هایم کم شده

در دلم تکرارِ ناب جملهٔ
دیر شد! «باید بیایم» کم شده

هرزه کرده چشم هایم را گناه
گریه های بیصدایم کم شده

وای بر شیطان و داد از معصیت
در محرّم ها عزایم کم شده

من مریض ِ نفْسم و حالم بد است
درد دارم چون دوایم کم شده

میرود از دست من توفیق ها
چونکه رزق کربلایم کم شده!

  • چهارشنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

مناجات محرمی -( رسیده آخر ذی الحجه و غمم غم توست) *سیده‌ تکتم حسینی

469

مناجات محرمی -( رسیده آخر ذی الحجه و غمم غم توست) رسیده آخر ذی الحجه و غمم غم توست
غمم عزای تو، خونِ دل تو، ماتم توست

کتیبه ها همه نام تو را به لب دارند
تمام شهر عزادار اسم اعظم توست

تمام شهر لباس سیاه کرده به تن
تمام شهر حسینیه ی مجسم توست

به هرکجا که در این ازدحام می نگرم
صدای سوخته ی روضه ی دمادم توست

دل مرا بپذیر ای غم تو عالم‌گیر
که عالمی هم اگر هست عالم غم توست

قسم به موی پریشانِ نی سوارِ سرت
که نظم شعر من از موی نامنظم توست

به اشکِ جاریِ تقویم ها چکار مرا؟؟
برای من همه ی روزها محرم توست...

  • شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( دلت گرفته اگر، یادی از محرم کن) * زهرا بشری موحد

453

ورود به ماه محرم -( دلت گرفته اگر، یادی از محرم کن) دلت گرفته اگر، یادی از محرم کن
دو قطره اشک بریز و دو دیده خرم کن

اگر زمین و زمان را به هم بیاشوبند
خودت برای خودت هیأتی فراهم کن

بپوش پیرهن مشکی ارادت را
اتاق خلوت و آشفته‌ را منظم کن

اجاق مجلس روضه همیشه روشن باد!
مباد سرد شود داغ! چای را دم کن!

کنار پنجره بنشین و در هوای حسین
تمام منظره را غرق رقص پرچم کن

«هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید»
دو بیت روضه بخوان از غم جهان کم کن

ورق بزن صفحات شلوغ مقتل را
برو به خیمۀ محبوب و عهد محکم‌ کن

برو کنار فرات و نگاه کن در آب
گلوی کودک شش‌ماهه را مجسم کن

دلت گرفته اگر رو به کربلا برخیز
سلام کن به حسین غریب و سَر، خم کن

سری به نیزه بلند است و عمر ما کوتاه
تمام عمر به سر در غم محرم کن!

  • شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

ورود به ماه محرم -( محرم ها مشاطه* کارگاه خویش بگشاید) * موسی علیمرادی

1009

ورود به ماه محرم -( محرم ها مشاطه* کارگاه خویش بگشاید) محرم ها مشاطه* کارگاه خویش بگشاید
به اشک روضه روی روسیاهان را بیاراید

به یک قطره که از دیده میان روضه میریزد
اگر که هفت دریای گنه باشد ببخشاید

شکوه و عزتی داده به ما اشکش که در روضه
به پای گریه کن هایش فرشته بال می ساید

در اینجا هیچکس آلوده را از خود نمی راند
در اینجا خار از آغوش گل بیرون نمی آید

هر آنکس طالب سیر و سلوک است و مقاماتش
در اینجا راه صدساله به یک شب گریه پیماید

مرا محرم حسابم کرده زهرا ، دعوتم کرده‌
چه فخری برتر از فخری که ناچیزی حساب آید

چه کوتاه است شب های محرم کاشکی می شد
خدا از عمر ما بر عمر این شب ها بیفزاید

  • شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه ماه محرم -(پیرهن سیه بر تن کنید شده محرم) * رسول چهارمحالی

423

نوحه ماه محرم -(پیرهن سیه بر تن کنید شده محرم) واویلتا واویلتا،آ ه و واویلا (2)
---------------------------------
پیرهن سیه بر تن کنید شده محرم
شد فاطمه غرق عزا حیدر اندر غم
بیرق سیاه و پرچمِ ماتم ارباب
یارب به حق تشنه لب تو مرا دریاب
حیّ علی العزا رسد بر گوش عالم
خلقی برای داغ او رفته اندر غم
»»»»»»»««««««««««««««
بیرق و پرچم و علم شد سیه پوشش
فاطمه هم غرق اِلَمْ شد سیه پوشش
از مسجد و حسینیه کوچه و بازار
در ماتم شاه شهید دیده گشته زار
سینه زنان گریه کنان ماه غم آ مد
بهر عزای شاه دین شاه کرم آ مد
»»»»»»»»»»»»«««««««««««
رخت عزا بر تن کند حضرت زهرا
ختم نبّی نوحه گرش زین غم عظما
گشته سیه پوش خانه ی کعبه ی معبود
حتّی خدا هم نوحه گر در غمش می بود
بر سینه و بر سر زنید شده محرم
داغ غم خون خدا بر دلم مرحم
»»»»»»»«««««««««««««««
واویلتا واویلتا ، آ ه و واویلا(2)

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

ورودیه ماه محرم -(صدای ماتمت ارباب ،بر گوش جهان آید) * رسول چهارمحالی

258

ورودیه ماه محرم -(صدای ماتمت ارباب ،بر گوش جهان آید) صدای ماتمت ارباب ،بر گوش جهان آید
صدای ضجه های زینب و،آه رباب آید
صدای یا ابا المظلوم،پر کرده همه عالم
نوای روضه های روز عاشورا رسد هر دم
صدای مادری پهلو شکسته از ته گودال
صدای یا اخا ادرک اخا از علقمه آید
صدای بی کفن مادر،بیا ای بهتر از جانم
مگر حق پیمبر بوده این ای ماه تابانم
نوای کودکی عطشان،ز ظلم کوفیان هر دم
گلوی پاره و قلب حزین مادری آید
صدای مادرانی در غم فرزند و دلبندان
نوای خواهرانی در اسارت سوی شام آید
برادرها همه با هم فدایی گل زهرا
گل زهرا سفر کرده که بوی سیب می آید
مشامم بوی اسپند و صدای نالهٔ روضه
صفای سینه زن هاو هوای ماتمت آید
صدای طبل و سنج آید،به گوش ما به هر جایی
ببین مولای بی سر،ماه حزن و ماتمت آید
هوای روضهٔ زینب،کنار قتلگه هر دم
دل ما را روان کرده،درون ماتمت آید
همه پیر و جوان ،در شور ماه جانگداز تو
تمام شهر ما هیئت،نگر سینه زنان آیند
صدای یا حسین مظلوم،صدای یا ابوفاضل
دوباره پیرهن مشگی،زمان نوکری آید
به یاد کودکی هامان،نوای أین غم عظمی
زند بر سینه و بر سر،به یاد غربتت آید
خدا هم گشته مشگی پوش در این ماتمت مولا
که مکه هم سیه پوش،عزای اصغرت باشد
شده ساقی درون شور شیدایی تو مولا
سراید واژه ها در ماتم و درشأن این غم ها

  • دوشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

ورود ماه محرم -(گوش بکنید داره میاد بوی ماه محرم) * رسول چهارمحالی

324

ورود ماه محرم -(گوش بکنید داره میاد بوی ماه محرم) گوش بکنید داره میاد ،بوی ماه محرم
بیرق و پرچم و علم ،سوی ماه محرم

سینه زن ها گریه کن ها،ماه غم حسینه
دل و بدید به روضه ها ،توی ماه محرم

یه مادری به سر زنان ،نوحه گر غم حسین
میگه بُنَّی یا حسین ،آبروی ماه محرم

منادی از عرش می خونه،حَیِّ علی العزا به پا
نسیم پرچم می وزه ،رو به روی ماه محرم

مهدی صاحب الزمان ،گریه کن بزم عزا
مستم کن از جام وَلا ،از سبوی ماه محرم

تشنه عشق تو حسین،مست نوای روضه ام
یکساله من منتظرم ،در آرزوی ماه محرم

  • دوشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

ذکر سینه زنی و شور پایانی مجالس ویژه شبهای محرم * مرتضی محمودپور

417

ذکر سینه زنی و شور پایانی مجالس ویژه شبهای محرم ◾ذکر شور شبهای محرم
◾بابی انت و امی یا حسین

سینه زنت تا شدم چو شعله افروختم
شمع شدم از غمت تا به سحر سوختم
به همره قافله آمده‌ام کربلا
دیده به راهت حسین شبانه من دوختم

نوکر درگاه تو هر که نشد باخته
همره تو هر که شد آخرتش ساخته
به پیشگاه خدا مهر قبولی تویی
هر که تو را تا شناخت خدای را شناخته

با نگهی از همه دل بربودی حسین
حر گنهکار را تو حر نمودی حسین
پناه عالم شدی ای همه هست خدا
روح مناجات را فقط تو بودی حسین

ماه محرم شده دلم به غصه قرین
به گوشه چشمی بیا حال دلم را ببین
گریه کنم زار زار ناله زنم های های
ز صدر زین تا که تو فتاده‌ای بر زمین

کریم زاده بود کریم‌تر از کریم
هر سحری میوزد به عطر گل چون نسیم
قاسم کرببلا ساقی اهلا شده
آنکه گرفتار شد به ابتلای عظیم

شبه پیمبر علی اکبر لیلا شده
محو جمال حسین میان صحرا شده
پیکرش اربا اربا ز تیغ کین تا که شد
بدشت کرببلا غرق تماشا شده

دست علمدار تو تا که ز تن شد جدا
فرق ابوالفضل از عمود کین شد دوتا
مشک و بدندان گرفت گفتا کجایی حسین
ساقی بزم بلا گشت براهت فدا

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 28
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 08:32
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

محرم -(جانِ جانان آمده، بهرِ پیمان آمده) * هستی محرابی

652

محرم -(جانِ جانان آمده، بهرِ پیمان آمده) #شب_دوم_محرم_ورود_کاروان_به_کربلا
#مرثیه_به_سبک_سینه_زنی_سنتی
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله_الحسین_ع

ای زمینِ کربلا بهرِ تو مهمان آمده
انتظارِ لحظه ها دیگر به پایان آمده

جانِ جانان آمده، بهرِ پیمان آمده

ای زمینِ کربلا دستِ ادب بر سینه نِه
میوه ی جانِ نبی فرزندِ قرآن آمده

با جوانان آمده، بهرِ قربان آمده

ای زمینِ کربلا ای قبلگاهِ مرسلین
بر طوافت شاهِ دین از بیتِ سبحان آمده

عطرِ رضوان آمده، نورِ یزدان آمده

آسمان در صیحه وُ سر در عزا تا دیده است_
کوفه با خنجر به استقبالِ مهمان آمده

شمر میدان آمده ، جنگِ قرآن آمده

کربلا ای سرزمینِ تشنه در بینِ دو رود
زخمِ جانت با تبِ یاران به درمان آمده

شاهِ خوبان آمده، رکنِ ایمان آمده

ذره ذره خاکِ تو در بانگِ لبیک یا حسین(ع)
هستیِ کان و مکان بر عهد و پیمان آمده

عقل حیران آمده، اوجِ عرفان آمده

سر به زیر افکنده ای شرم از نگاهِ زینبی
مقتل و گودال و تل بر او چه بحران آمده

سر به دامان آمده، عرش گریان آمده

عصرِ عاشورا بمیرم چی کشیده خواهرش
از صدای ضجه اش عالم به ویران آمده

بس به جولان آمده، زار و نالان آمده

کوفه وُ شامِ اسارت سدِّ راهِ معبرش_
خیزران و خنجر و خارِ مغیلان آمده

با یتیمان آمده، اشک ریزان آمده

اربعین بر تربتِ پاکِ حسینِ سرجدا
بی رقیه دلغمین بر دیدنِ جان آمده

دیده گریان آمده ، سینه کوبان آمده

(ای که روحت تا قیامت شاد باد ارباب من
کربلایت تا ابد آباد باد ارباب من

#حسین_علیه_السلام_تشنه_عشق
#هستی_محرابی
#عصر_چهارشنبه_۲۸_تیر_۴۰۲
#بداهه

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 09:59
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

زمزمه استقبال از ماه محرم -(یه سالی منتظرش موندم) * مجید آقاجانی

271

زمزمه استقبال از ماه محرم -(یه سالی منتظرش موندم) ماه محرم اومد

یه سالی منتظرش موندم
فقط برای کربلا میخوندم
خودمو به محرمش رسوندم

ماه محرم اومد

دوباره شال مشکیات بر پا شد
نقش دوچشمامون بازم دریا شد
دوباره فصل نوکری ما شد

ماه محرم یعنی

شروع میشه عذاب برای زینب
میباره بارون از چشای زینب
عوض میشه حالو هوای زینب

ماه محرم یعنی

قلب برادرش پر پر شد
سهم تموم روزگارش سر شد
سر تن حسین حسابی شر شد

ماه محرم یعنی

عباس میوفته با صورت رو خاکا
یه دفعه میشکنه وجود آقا
هجوم میارن همه نیزه ها

ماه محرم یعنی

سه ساله آواره ی صحرا میشه
دلش دوباره تنگ بابا میشه
توی خرابه خیلی تنها میشه

ماه محرم یعنی

حسینو میکشوندنش تو گودل
از ضرب تیرو نیزه میره ازحال
تن مبارک آقا شد پامال

ماه محرم یعنی

شمشیر و تیغ و نیزه هاشون تیزه
سوار میشه سر حسین رو نیزه
یه پیکری سریع بهم میریزه

حسین ابا عبد الله(ع)

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 18:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور ورود محرم -(سلام به کربلای تو) *کربلایی جواد محمدی

258

شور ورود محرم -(سلام به کربلای تو) سلام
به کربلای تو
به نینوای تو
به چلچراغ روی دوش نوکرای تو

سلام
به پرچم و علم
به شعر محتشم
محرم اومده آقا دوباره مضطرم

حی علی العزا حی علی البکا
فی ماتم الحسین مظلوم کربلا
ای کاش که جون بدم امسال تو روضه ها

علی اکبر میگه بابا اولسنا علی الحق
پدر میگه علی جانم بلی نحنا علی الحق

نوحو علی الحسین و علی اولاد الحسین
نوحو علی الحسین و علی اصحاب الحسین
..................................
بند دوم

سلام
به پیرهن عزات
صدای دسته هات
سلام به قند و به گلاب و چای روضه هات

سلام
به چشمای پر آب
به کودک رباب
به روضه های قتلگاه ابن بوتراب

ماه محرمه حالم پریشونه
دردم رو غیر از تو هیچکس نمیدونه
این دل نگرونه رقیه خاتونه

نیاد اون روز که بمونه تک و تنها توی صحرا
نیاد اون روز که رقیه گرسنه باشه تو سرما

نوحو علی الحسین و علی اولاد الحسین(ع)
نوحو علی الحسین و علی اصحاب الحسین(ع)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

پیش زمینه محرم -(باز اومدم با گریه هام، فاطمه رو یاری کنم) * طاها تحقیقی

221

پیش زمینه محرم -(باز اومدم با گریه هام، فاطمه رو یاری کنم) باز اومدم با گریه هام، فاطمه رو یاری کنم
تو روضه ی تو جون بدم، برات عزاداری کنم
میخوام که هر جوری شده، برای تو کاری کنم

یه روز فدات میشم آقا می بینی
اِنّی اُحامی اَبداً عَنْ دینی

روی منم حساب بکن تضمینی
اِنّی اُحامی اَبداً عَنْ دینی

هوادارام حسین
خریدارم حسین
خیلی بهت گریه
بدهکارم حسین

یه عالمه گریه به روضه بدهکارم
تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم
بذار حالا حالا نوکر شما باشم
لحظه مرگم تو خاک کربلا باشم

بده که پیش تو موی سرم سفید نشه
بده که نوکرت بمیره و شهید نشه

من اصن اومدم برات شهید بشم
تا که پیش زهرا رو سفید بشم

سردم نکنی طردم نکنی
ردم نکنی

عزیزم حسین(ع)
عزیزم عزیزم

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:07
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

واحد طلیعه محرم -(توی سینم نشسته غم عالم) * طاها تحقیقی

200

واحد طلیعه محرم -(توی سینم نشسته غم عالم) ?بند اول:

توی سینم نشسته غم عالم
و سلامٌ علی کتیبه و پرچم
بیارید طبل و دمام و علم رو
اومد از راه بازم ماه محرم

دم بگیرید،با شیون و با شین
باز بخونید،از شاهه عالمین
(نوحو علی الحسین ۴)

نوکر نوکراتم، من عبد رو سیاتم
همه میدونن اینو، عاشق کربلاتم

سلام بر محرم

?بند دوم:

شکر لله بازم ماهه عزات و
دیدم و پیرهنِ مشکی پوشیدم
شکر لله تو جمع نوکراتم
و به شب های عاشقی رسیدم

باز به گوشم، صدا چاووشت رسید
که دلم رو، به مجلست کشید
(نوحو علی الشهید ۴)

آقا تویی امیرم، به دام تو اسیرم
میخوام که از غم تو، جون بدم و بمیرم

سلام ای حسین جان

?بند سوم:

دوباره چشمامون میباره زمزم
یاحسین میگیمو باز میگیریم دم
خیمه ی عزا رو بر پا کنید که
اومد از راه بازم ماه محرم

باز پیچیده،همه جا بوی سیب
بی قرارن،دل های بی طبیب
(نوحو علی الغریب ۴)

بگید همه با ناله، تشنه لبِ سر جدا
چه قد غریبی آقا، بی کفنِ کربلا

سلام ای حسین جان

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی محسن پور جهانگیر

پیش زمینه شب‌های ماه محرم -(من به بزم عزات با سرم اومدم ) *کربلایی محسن پور جهانگیر

291

پیش زمینه شب‌های ماه محرم  -(من به بزم عزات با سرم اومدم ) من به بزم عزات با سرم اومدم
واسه این گریه ها خیلی من رو زدم

آخه این گریه ها آبروی منه
مردن تو عزات آرزوی منه

صلی الله علی الحسین

یقین دارم روضته شفا
تویی یا من اسمهو دوا
دمت میده قلبمو جلا

إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ
وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ
وَ وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاَكُمْ
وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُمْ

یا اباعبدالله الحسین (ع)

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 20:04
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی محسن پور جهانگیر

شور طلیعه محرم -(شکر خدا که دوباره به ماه عزا رسیدم) *کربلایی محسن پور جهانگیر

283

شور طلیعه محرم  -(شکر خدا که دوباره به ماه عزا  رسیدم) بند اول

شکر خدا که دوباره به ماه عزا رسیدم
مث امام رضا برا تو پیرن مشکیمو پوشیدم
خداروشکر بازم صدای چاووش روضتو شنیدم

ما دلو زدیم به دریا پی صداتو گرفتیم
تحت هر شرایطی که بود روضه برا تو گرفتیم

شور تو هیجانم
دم تو ضربانم
عشق تو ایمانم
حسین حسین حسین حسین

روضه هات ماوامه
تربت باهامه
بهترین اوامه
حسین حسین حسین حسین

یا اباعبدالله

بند دوم

شور عشق بینهایت خدا تو روضه ها گذاشته
هر کسی با هر عقیده ای پا تو روضه ها گذاشته
تو کی هستی که خداوند تو خاکت شفا گذاشته

خودت اینو خوب میدونی به روضه ات پناه آوردیم
از همون قدیم ندیما ما دلو به تو سپردیم

سایه سرم هستی
عشق مادرم هستی
ذکر آخرم هستی
حسین حسین حسین حسین

باتو روبه روالم
ذکرته پروبالم
نوکریته مدالم
حسین حسین حسین حسین
یا ابا عبدالله(ع)

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 20:06
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

ورود ماه محرم شب اول -(بازم هلال ماه غم دمیده) * مرتضی سراوانی گرگانی

253

ورود ماه محرم شب اول -(بازم هلال ماه غم دمیده) بازم هلال ماه غم دمیده
دوباره عطر و بوی سیب پیچیده
مرغه دلا به کربلا پریده
ماهه محرم حسین رسیده 2

ماه محرم حسین
رسیدو باز دلامیجوشه

ماه محرم حسین
آقام میده به نوکر توشه

ماه محرم حسین
ایشالا بنویسن شش گوشه

مادره پیره من میده
پیرهن مشکیموبه من
دعاش اینه تاعمردارم
باشم غلام بی کفن

میگه ایشالا اجرتو
فاطمه میده ای شبا
ایشالا راهیت میکنه
یک شبه جمعه کربلا

کرببلا کرببلا 8

#بند_دوم

دله سیاهه من پر از امیده
میگن خدا بدا رو هم خریده
با دعای مادری قد خمیده
ماه محرم حسین رسیده

ماهه محرم حسین
درای رحمته خدا بازه

بندهدهاشو خدا داره
میوونه هیئتا میسازه

خدا به اشکو آهه ما
میوونه روضه ها مینازه

غم فراق کربلا
بادلا بازی میکنه
این ناله ها برای ما
زمینه سازی میکنه

همین حسین حسین ما
خدا رو راضی میکنه
ایشالا اربعین خدا
بنده نوازی میکنه

آقام حسین آقام حسین(ع)

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه طلیعه محرم -(بازم الحمدلله به ماه محرم رسیدم) * محمدجواد صادقی

217

زمینه طلیعه محرم -(بازم الحمدلله به ماه محرم رسیدم) بازم الحمدلله
به ماه محرم رسیدم
دوباره سیاهیتو دیدم
پیرهن مشکیمو باز پوشیدم
دوباره رنگ پرچما سیا شد / دوباره دسته ی عزا به پا شد
دوباره ذکر لب روضه خونا / حسین حسین غریب کربلا شد
حسین جان - یه عمره که به روضه های تو شدم اسیر
حسین جان - گرفتی دستم و همیشه باز بیا بگیر
حسین جان - امیری شاه کربلا و نعم الامیر
صلی الله علیک یا مظلوم یا مظلوم یا مظلوم

باز علم باز سیاهی
بازم نوکرت بی قراره
داره از غمت هی می باره
به جز تو کسی رو نداره
آرزوی سینه زنت همینه / بیاد توو روضه روبروت بشینه
حاجتمو نگفتم و می دونی / حاجت من کربلا اربعینه
خدایی - صفا داره پیاده از نجف تا کربلا
چه حس و - حالی دارن توو اون مسیر تک تک زائرا
می خونن - زیر لباشون روضه های شاه سر جدا
صلی الله علیک یا مظلوم یا مظلوم یا مظلوم

وای واویلا واویلا
دیگه زهرا صاحب عزا شد
بازم شور و شینی به پا شد
بی بی راهی کربلا شد
غصه دیگه راه گلوش و بسته / می کشه آه از سینه ی شکسته
ده روز دیگه می بینه که قاتل / به روی سینه ی حسین نشسته
توو گودال - با عجله رسید و رحم به مادرش نکرد
با کینه - محاسن و کشید و رحم به مادرش نکرد
بمیرم - وای سر و برید و رحم به مادرش نکرد
صلی الله علیک یا مظلوم یا مظلوم یا مظلوم

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

زمینه طلیعه محرم -(بارون لطفت همیشه ، هر روز و شب می‌باره) * بهمن عظیمی

307

زمینه طلیعه محرم -(بارون لطفت همیشه ، هر روز و شب می‌باره) بارون لطفت همیشه ، هر روز و شب می‌باره
خدارو شکر زیرِسایَت ، جَمعیم بازم دوباره
شُکرِ حق اومد مُحَرّم ، دیدم بزم عزاتو
مادرت زهرا دوباره ، دعوت کرد نوکراتو
تا نفسِ آخر / پای تو می‌مونم
یه لحظه بی روضه / واللهِ نمی‌تونم
نشسته عشق تو / توی رگ و خونم
توو دامِ غمت - گرفتارم ارباب
ای آرامشِ - دلِ زارم ارباب (۲)
ای جانم حسین حسین جانم جانم ۳

از خونَت جایی نمی‌رَم ، جنّت بزم عزاته
امن ترین جا توی دنیا ، زیر این پرچماته
این سیاهی که پوشیدم ، از روی اعتقاده
این همون پیراهَنه که ، زهرا بِم هدیه داده
عمریه از جامِ / باده ی تو مستم
با همه بیگانَم / توو دستِ توئه دستم
هرجایی که اِسمِت / باشه منم هستم
تو راهِ خودت - نگهدارم ارباب
ای آرامشِ - دلِ زارم ارباب (۲)
ای جانم حسین حسین جانم جانم ۳

چی ازین بهتر که عمری ، دلخونت باشم آقا
بذار امسال اربعینم ، مهمونت باشم آقا
من که هیچ موقع ندیدم ، از تو جز لطف و احسان
از همین حالا براتم ، رُو امضا کن حسین جان
سخته برا نوکر / دوریِ از ارباب
رهام نکن آقا / یا مُسَبِّب الاَسباب
مثل همیشه باز / خودت منو دریاب
من به لطفِ تو - اُمید دارم ارباب
ای آرامشِ - دلِ زارم ارباب (۲)
ای جانم حسین حسین جانم جانم ۳

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

واحد طلیعه محرم -(بهار ماتم و غمه - محرمه ) * رضا تاجیک

208

واحد طلیعه محرم -(بهار ماتم و غمه - محرمه ) بهار ماتم و غمه - محرمه
توو چشما اشک نم نمه - محرمه
چشمای بارونیمون / نشونه ی حسینه
هرچی که خیر توو دنیاس / توو خونه ی حسینه
قلبم اسیره اسیر ماهِ
یه شاه بی سپاهه * که بهترین پناهه
از لطف مادر خدا گواهه
میون سینه آهه * پیرهن من سیاهه
دلهای ما که خالی - از آه و درد نمیشه‌
حرارت دل ما - هیچ وقت سرد نمیشه
جانم حسین حسین جان

مسیرو کی میده نشون - مولا حسین
کی می رسه به دادمون - الا حسین
بیراهه ها زیادن / مسیر من حسینه
نعم الامیر دنیاس / امیر من حسینه
از اولش تا آخر باهاته
این شاه ممکناته * سفینة النجاته
روح مماته آب حیاته
این جلوه ی ثباتِ * حی علی الصلاته
احیا شده اگه دین - از قدم حسینه
هرچی خبر توو دنیاس - توو حرم حسینه
جانم حسین حسین جان

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا رسولی

پیش زمینه محرم -(سینه میزنیم / گریه میکنیم) * رضا رسولی

431

پیش زمینه محرم -(سینه میزنیم / گریه میکنیم) سینه میزنیم / گریه میکنیم ۲
باز به اذن صاحب عزا
با تمومیه سینه زنا
واسه ی غم خون خدا
روضه هامون به نیت ظهور صاحب الزمانه
سینه زنیمون توو این شبا با ذکر یا حسین جانه
اشک چشامون چه بی امانه
میگیم با سوز و // با بغض و با آه
آجرک الله // بقیه الله

  • پنج شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه طلیعه محرم -(با اذن زهرا ، پیرهن سیاه پوشیدم آقا) *سید حمیدرضا حسینی

384

زمینه طلیعه محرم -(با اذن زهرا ، پیرهن سیاه پوشیدم آقا) (با اذن زهرا ، پیرهن سیاه پوشیدم آقا
الحمدالله ، محرمت رو دیدم آقا)۲
حی علی العزا - حی علی البکا
اینه وصیتِ - آقام امام رضا
کشته شد حسین / تشنه لب و غریب
(فابک للحُسَین / ریّان ابن الشبیب) ۳

(گَرد و غبارِ ، داغ تو بر قلبم نشسته
روضه به روضه، آقا شدم پیر و شکسته)۲
سیدنا الغریب - سیدنا الشهید
توو روضه هات آقا - میشه موهام سفید
السلامُ یا / شاه شیبُ الخضیب
(فابک للحُسَین / ریّان ابن الشبیب) ۳

(در بین گودال ، زهرا صدا میزد: بُنیَّ
با خنجر کُند ، شمر از قفا میزد ... بُنیَّ)۲
ای بی کفن حسین - دور از وطن حسین
مظلوم کربلا - عریان بدن حسین
السلامُ یا ، مَضروبٍ بالقَضیب
(فابک للحُسَین / ریّان ابن الشبیب) ۳

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد