اشعار محرم

مرتب سازی براساس

طلیعه محرم -(چشم بابام بازم به آسمونه) * ایمان کریمی

398

طلیعه محرم -(چشم بابام بازم به آسمونه) چشم بابام بازم به آسمونه
می‌گه اینم هلال اول ماه
سُر می‌خوره اشک چشش روگونه‌ش
با بغض می‌گه حسینو می‌کُشن؛ آه!

با بغض می‌گه: حسین!، صِدام می‌زنه
اسمته اونکه آرزوشو داشتم
واسه دعای فاطمه به جونت
باباجون اسمتو "حسین" گذاشتم

بابام که نوکر شماست از قدیم
اونکه دل از همه به جز تو کَنده
برای بدرقه‌م با چشم خیسش
دکمه‌ی پیرهنْ سیامو می‌بنده

دکمه‌ی پیرهنْ سیامو می‌بنده
می‌گه چقد غصه برا تو خورده
میگه بمیرم واست آقای من
یه بی حیا پیرهنتونو برده

خدا رو شکر دوباره زیر خیمه‌ت
کنار نوکرات نشستم آقا!
شال عزا رو گردنم گذاشتم
تسبیح تربته تو دستم آقا!

سر می‌خوره نگام روی کتیبه
با شعر محتشم هوایی می‌شم
تا دم می‌گیره نوحه خون "بر مشام"
شونه‌م می‌لرزه کربلایی می‌شم

چه کربلا که بوی سیبو داره
"من الغریب الی الحبیب"و داره
چه کربلا که تو سینه‌ش یه عمره
"خَدُ التّریب، شَیبُ الخضیب"و داره

آخ که دلم روضه گودالو خواست
آخ که دلم یه عمره زیر دینه
می‌میرم اونجا که می‌گه خواهرت
این که دارن می‌زننش حسینه

نوشته مقتل "فِرقةٌ بالسّیوف"
نوشته مقتل "فرقةٌ بالسّنان"
پس ما چرا نمی‌میریم با روضه‌ت
ما رو تو روضه‌هات بُکش حسین‌ جان

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

محرم. امام حسین ع -( خبر آمد محرم شد ، دوباره ماهِ ماتم شد که از داغ گلِ زهرا، شرر بر قلبِ عالم شد) * هستی محرابی

610

محرم. امام حسین ع -( خبر آمد محرم شد ، دوباره ماهِ ماتم شد که از داغ گلِ زهرا، شرر بر قلبِ عالم شد) #کم_کم_کاروان_امام_حسین_ع
#به_کرب_و_بلا_نزدیک_میشود
#نگرانی_خواهراز_وقایع_پیش_رو
#زبانحال_حضرت_زینب_س_با
#برادرش_امام_حسین_ع

خبر آمد محرم شد ، دوباره ماهِ ماتم شد
که از داغ گلِ زهرا، شرر بر قلبِ عالم شد

به گوشم می رسد هر دم صدای آه و واویلا
خروش از کربلا آید. سیه پوش است محملها

دمیده روحِ غم هر جا جهان یکسر سیه پوش است
هزار و چارصد سال است صدای بانگِ چاووش است

سلامِ من به ماهِ غم سلامَم بر شهِ بی سر
به خونِ حنجرِ اصغر. به جسمِ پرپرِ اکبر

(حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم
حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم)

ببین دلشوره افتاده به جانم، در دلِ این شب
سراپای وجود من بسوزد در شرارِ تب

قدم ها را بیا جانا کمی آهسته برداریم
تو می دانی در این غربت که ما تنها وُ بی یاریم

تصوّر می کنم بی تو چه می آید به تقدیرم
برادر جان ببین دارم من از دلشوره می میرم

دلم از کربلا وُ صحنه های تلخش آگاه است
بیا برگردیم ای جانا هنوز این نیمه ی راه است

(حسین جانم. حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم
حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم)

حسین جان دردم از آن است مبادا شمرِ لامذهب
سرَت را از قفا بُرّد به پیشِ دیده ی زینب

تصوّر می کند خواهر سرت بر نیزه بالا رفت
تو مایل سمتِ من گشتی و روح از جانِ زهرا رفت

دلم شعله ور از دردِ نگاهِ ظهرِ عاشوراست
میانِ این همه لشکر حسینم یکه و تنهاست

که آسان نیست این دیدن ببینم شیرخوار اصغر
که با تیرِ سه شعبه می شود آغوشِ تو پرپر

(حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم
حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم)

مرا طاقت نباشد این که بینم تا به روی تل
ببُرّد شمرِ دون راسِ تو را در گودیِ مقتل

زمین و آسمان در خون از این آهِ جگر سوزم
که من با ناله و حسرت دو دیده در رهَت دوزم

چگونه بر زمین بینم به خاک اُفتاده سرداری
برایت نه علم ماند و نه سقا و علمداری

چو داغی وسعتِ داغِ علی اکبر کجا باشد
ببینی اِرباً اربا نعشِ او فرشِ عبا باشد

(حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم
حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم)

بماند داغِ عبدالله و عون و قاسم و جعفر
بماند اشکِ طفلانت بماند ناله ی اصغر

بماند عصرِ عاشورا ، بماند صحنه ی محشر
که تنها خواهرت باشد میانِ این همه لشکر

فقط ماندم اگر دختر ز من گیرد سراغِ تو
رقیه مضطرِ در تب بگرید از فراقِ تو

مگر غیر از تو می پرسد کسی احوالِ دختر را
مداوا می کند درد و غم این یاسِ پرپر را

(حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم
حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم)

و آن روزِ غریبانه که نامش عصرِ عاشوراست
و آن غمگین ترین روضه به نامِ مادرت زهراست

گواهی می دهد خونت که شرحِ ماجرا عشق است
که ظهرِ روزِ عاشورا وُ درد کربلا عشق است

دوباره ماهِ ماتم شد، بساط غم فراهم شد
ز پیکِ غم خبر آمد، محرم شد ، محرم شد!

(حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم
حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم)

#محرم_۱۴۰۳
#هستی_محرابی
#بیستم_ذی_الحجه_۱۴۴۵

  • چهارشنبه
  • 13
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

زمینه و زمزمه بسیار زیبا طلیعه محرم ۱۴۰۳ * اصغر چرمی

735
2

زمینه و زمزمه بسیار زیبا طلیعه محرم ۱۴۰۳ یه ساله برای امشب
آروم و قرار نداشتم
شکر حق با اذن زهرا
پا تو خیمتون گذاشتم
زیر بیرقت اومدم
برای عرض ارادت
از رو سر ما نوکرا
کم نشه یه روزی سایت
بین نوکرا ، سینه می زنم
تا بشه کبود همه بدنم
کاش لباس سیات، بشه کفنم
حسین
افتخارمه چشای ترم
این مدالمه آره نوکرم
این رو مدیون شیر مادرم
حسین
ثارالله یا مولا ثارالله یا مولا
حسین

یه ساله که لحظه ها رو
میشمارم برا محرم
الهی نیاد یه روزی
سایت از سرم بشه کم
گمون کنم باز آقا جون
گداتو داری می خری
آخه اجازه دادی که
بیام برای نوکری
می بینی برات ، غرقه محنم
وقف روضه هات ، همه ی تنم
کشته مرده ی ، کربلا منم
حسین
التماسم و این شبا ببین
نندازی رومو ، آقاجون زمین
کربلام ببر ، شب اربعین
حسین
ثارالله یا مولا ثارالله یا مولا
حسین

گریه می کنم برای
ساعتی که رفتی از حال
ضجه می زنم برای
غربت تو بین گودال
مقاتل نوشتن چطور
پیکر تو رفته از حال
با نعل مرکبها حسین
پیکرت شده لگدمال
کاش نمی اومد بالای سرت
شمر بی حیا جلو مادرت
تیغ نمی گذاشت روی حنجرت
حسین
تا ابد برات روضه می گیرم
از زمونه ی بی تو دلگیرم
اینو بدون که بی تومی میرم
حسین
ثارالله یا مولا ثارالله یا مولا

  • چهارشنبه
  • 13
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 22:18
  • نوشته شده توسط
  • charmi
ادامه مطلب

امام حسین ع -( از روزِ ازل این شده آویزه ی گوشم من عشقِ حسین را به عالم نفروشم! ) * هستی محرابی

233

امام حسین ع -(  از روزِ ازل این شده آویزه ی گوشم من عشقِ حسین را به عالم نفروشم! ) #محرم_۱۴۰۳
#سلام_بر_محرم

از روزِ ازل این شده آویزه ی گوشم
من عشقِ حسین را به عالم نفروشم!

#هستی_محرابی

  • شنبه
  • 16
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 22:59
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

امام حسین ع -(از روزِ ازل این شده آویزه ی گوشم من عشقِ حسین(ع) را به عالم نفروشم!) * هستی محرابی

477

امام حسین ع -(از روزِ ازل این شده آویزه ی گوشم من عشقِ حسین(ع) را به عالم نفروشم!) #محرم_۱۴۰۳
#سلام_بر_محرم

از روزِ ازل این شده آویزه ی گوشم
من عشقِ حسین(ع) را به عالم نفروشم!

#هستی_محرابی

  • شنبه
  • 16
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 23:03
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

محرم -(دوست دارم همه ی سال محرم باشد چشمم از اشکِ حسین چشمه ی زمزم باشد) * هستی محرابی

534

محرم -(دوست دارم همه ی سال محرم باشد چشمم از اشکِ حسین چشمه ی زمزم باشد) (أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین)
سلام بر آن مدافعِ بى یاور
#محرم_۱۴۰۳
#غزل

دوست دارم همه ی سال محرم باشد
چشمم از اشکِ حسین چشمه ی زمزم باشد

دوست دارم که از این اشک شفاعت گیرم
تا به زخمِ دلِ من دارو وُ مرهم باشد

دوست دارم همه ی سال شوَم عاشورا
خانه‌ام نذرِ حسین مجلسِ ماتم باشد

دوست دارم بشوَم روضه نویسِ علَمش
بنویسم غزل و قافیه از غم باشد

می شوم دل نگران و ز خودم می پرسم
اینکه حبّ من از این خانه اگر کم باشد

با حسین زندگی ام مثلِ بهشت است ولی
بی حسین زندگی ام مثلِ جهنًم باشد

گر وصالش طلبد زائرِ کویش بشوم
کنجِ شش گوشه مرا آهِ دمادم باشد

این همان شورِ تماشاست که وقتِ سحری
بر سرِ گنبد او ندبه ی پرچم باشد

مثلِ شمعی که تنش آب شود مولا سوخت
تا که داروی غمِ عالم و آدم باشد

شد پناهِ دو جهان گوشه ی شش گوشه ی او
دو جهان در کنفِ قبله ی عالم باشد

اشکِ چشمانِ تَرم نذرِ محرم شده چون
رزقِ هر سالِ من از اشکِ محرم باشد!

#پنجشنبه_۲۱_تیر_۱۴۰۳
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

(دوست دارم همه ی سال و مَه و هفته ی من
خانه‌ام بهرِ حسین(ع)مجلس ماتم باشد?)

  • پنج شنبه
  • 21
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

تفسیر عاشورا - شعر زلال عاشورا -(عشق معنا می شود - شعر در سبک زلال) * ابوالفضل عظیمی بیلوردی(دادا بیلوردی)

235

تفسیر عاشورا - شعر زلال عاشورا -(عشق معنا می شود - شعر در سبک زلال) تفسیر عاشورا ( شعر در سبک زلال )

بسم ربّ العالمین

با سپاس و شکر بر اهل یقین

با درودی بیــکران بــر خاتـم پیغمبـران (ص)

بــا سلامـی داغ بـر آل امیـن

صالحین و عارفین

*

حرف، حرف مَرد هست

بـا من افتــاده، اینـها درد هست

فرصتی شد از سخن ها یک قدح، گلچین کنیم

لیک این دل،شرمسار و زرد هست

همچنان شبگرد هست

*

ساعتی باران شدم

خویش را کُشتم دوباره جان شدم

عــشق در معنـا بـرای مـن بهــــار آورده بــود

عشق بر گل رفت من حیران شدم

عاقبت عطشان شدم

*

عشق یعنی چیست؟گـو!

عـــشق بــاشـــد جُــز حیـــا و آبـرو ؟!

«عشق» غیـر از حـرفی از آزادی و مــردانگی ست؟!

عشق کی شد با «هوا» هم گفتگو؟!

عشق با «هو»بوده «هو».

*

«عشق» معنا می شود

عشق بـر عالـم، هویــدا می شود

عــشق یعنــی اینکه: هفتاد و دو جانی سَر دَوان.

عشق در انسان چـو پیـدا میشود،

تـوی دل،جــا می شود.

*

این سخن،بشنیدنی ست

عـالــم ِ آزاد مــــردان ، دیـدنی ست

هـــر که چشم تیــز بینش صاف، سهمش بیـشتـــر.

میــوه هـــای رازداران، چیــدنی ست

حاصلش، نوشیدنی ست

*

مَردی از اهل یقین

عـشقبـازی کرد در روی زمین.

روزگــــاری «عـشق» از یـاد غـــــریبـان رفتـــه بـود،

لیــک آن فــرمــانـده آزاد دیـن

بُـرد بــالا آستـیـن

*

روزگـــــــاری آن حـبیـب،

میـهمان می رفت بــر شهــرِ فـریب،

مَــــردی و مـــردانـگی ها بیش و کم افسرده بود.

میـــزبـانـهــــــای زمیـنــی، نـانـجیب،

نقشه ی شیطان،عجیب.

*

شرم ها در خواب بود

یک طرف خون بود و یکسو آب بود.

از خـدا تـنــها خـدا جـویـان خجالت می کشند.

آه، مَــــردم! این زمیـن، کـذّاب بود،

آسمان،بی تاب بود.

*

در زمیـن،یک اتّفاق

اتّفاقی حاصل از شرک و نفاق

روزگــــاری خــون فـرزنـد پیـمبـــر را مکیــد.

عبرتی شد لیک بر اهل وفاق

رویش آن طمطراق.

*

عبرتی شد ماه را،

تـا کــــه بینـد انتـهــای چــاه را.

عبــرتــی شد خلق از تــاریخ گیـرد درس ها،

تــا شنـاسد بیشه های راه را،

فتنــه ی روبـاه را.

*

عبـرتی شد اهل پند،

حرف را از یاور حق ، بشنوند.

شمس را در شب هم از آیینه ی مه بنگرند،

محتــرم دارنــد نور ِ ارجمنـد،

مستطیع و مستمند.

*

بر خدا نزدیک کیست؟!

در میان مدّعی ها،نیک،کیست؟!

آل بـوسفیــــان، یــــا ، آل رســــول الله (ص) را ؟!

آه، اینجا روشن و تاریک کیست؟!

لایق تبریک کیست؟!

*

آن یکی بُت ساز بود،

این یکی استـاد ِ نـو پرداز بود.

آن یکی خُفاش در شب بود و چون روباه روز،

این یـکی شیـــر خدای راز بود

صاحـب اعـجــاز بود.

*

آن یکی مست شراب

مست جامی حاصل از انگور ِ خواب

ایــن یـکی ســرمست زیـغـال بـهشت جـــاودان.

آن یـکـی آغـوش عالـم ،چون حباب

این یکی دریای ناب.

*

آن یکی اندر لجن

نـوکـر نفس خبیث خویشتن

این یکی در موج هـای داغ نـفس مطمئـن

محضر خالق،خدای شیفتن

سرفرازی ممتحن.

*

آن یکی شهرت پرست

بستــری آمـاده بـر زهـر و کبست

آن یــکی در محبـس تــاریــک ، فـرزنـد غـــــرور

این یـکی عـارف بـه دوران الست

بـا میِ اســـرار مست

*

آن یکی غرقِ من است

دشمـن ِ حیثیـّتِ مـــرد و زن

ایـن یکی امـا عدالت گستـــــر و مـــردم نـواز

عاشق و عطشان به خدمت کردن است

راهکارش روشن است

*

صحبت از یک مرد هست

صحبت از یک درد و صد بی درد هست

صحبت از آیـیـنــــه ی شفّـاف عـــــاشـــوراست ، آه

کاوشِ یـک فصلِ سـردِ ســــرد هست

حـرفِ برگی زرد هست

*

کــربـلا آیینــه هست

کربـلا،فـاروق ِ دین و کینـه هست

خوش بـه حال آنکه در پیش حسیـن ابن علی(ع)

مثل زینب،عاشقی دیرینه هست

پُر ز داغ سینه هست

*

ای دلم بر تو فدا!

آی زینب (س)! ای شریفه بر خدا!

کـوهـهــای راه شـام ای از حضــورت داغــــدار !

آسمــــان کــــــــرده بـرایـت اقتـدا

در نماز و در دعا.

*

گشته ام چون پیرها

مانـده ام در پلّه ی تصویــرها

باز صوت العطش از دور می آیـد بـه گوش

باز می بینم غُل و زنجیـــرها

در پــی ِ درگیــرها

*

بر لب ِ دریـا سلام

بـر گلـوی زخمی مــولا ســلام

تشنه های معرفت را هـــر دم و هــر آن درود

بر نگاه حضرت زهرا(س)سلام

بر دل ِ سقّا سلام

*

عشق را من یافتم

مثل حاصل که به خرمن یافتم

عشق یعنی: همسفر بودن، همیشه باخـدا

دل،برای عشق مَسکن یافتـم

بس مبرهن یافتم

*

عشق یعنی چه؟ بگو!

عشق را بر من تو وا کن مو به مو

عشق، آیا جز به وجدان، نوکری و بندگی ست؟!

عشق آیـا نیست حق را جستجو؟!

عشق یعنی چه؟ بگو!

*

عشق یعنی اینکه: شور

داغ اکبـــــر(ع)،محضـر دریـــای نـور

عشق یعنی: ناز اصغر(ع)،تشنه،آغوش رباب(س)

جوشِ سقّا(ع)،محضر مَـردی صبور

تـن ندادن هــــا بـه زور

*

بی صلاحیّت نبـود

«کربـلا» دور از «زُلالیّت» نبـود

عشق عادت کرده بود احساس هــای صاف را

جُـز رسیـدن بر خدا،نیّت نبود

قطره ای ذلّت نبود.

*

حیــرتی دارم فزون

با دلی زخمی که افتاده به خون.

کـــار بـوسفیـانیـان در کــربـلا پـایــان نیـافت.

آه، ای دنیــا بسوزی ســـرنگون،

تـا دم محشر،زبون

*

ای گروه مرد و زن!

عــشق یـعنـی: آستـیـن بـالا زدن.

عشق یعنی اینکه: چون زینب(س) عَلَم افراشتن.

عشق یعنی اینکه : عبّاسی شدن

عمق آتش سوختن.

*

راه شام، ای راه شام!

واله و مست از می ِ سُرخِ قیــــام !

داستــــــان پـــردازِ دیـریـنِ کبـوتـرهـــــای عـشق!

کاش دریــــــا می شدی نــزد امــام

بیش می دادی سلام

*

راه شام! افسوس، آه

رفت بر بـالای نیـزه، شمس و ماه

دست ناز خویش بر سرها کشیدی نرم نرم؟!

کاش در دنیــــا نمی بود این گناه

راه شام! افسوس، آه

*

آه ، از بی آدمی.

جـز خـدا بـر حـق نیـــامـد همدمـی.

هـــر کسی در فـکــــر دنیـــا و مقام خـویش بود.

سخت دل میشد جهان ِ بی غمی

آه ، از بی آدمی.

*

آی آدم ها! چرا؟!

با چه قصدی اوفتاد آن ماجرا؟!

مشکل و تقصیــر فرزنـدان پیـغمبـر چـه بــود؟!!

مانعی بر مسند ِ هرچه گدا

سدّ بر ظلم و ریا

*

ای خدای مهربان!

میشود آیا تمام، این داستان؟!

قصد خود از داغ و از آتش چه داری،نوش باد.

عاشقان را باز و کاملتر بخوان

قصّه ی راز نهان.

*
ناز کردی بر حسین(ع) ؟

طرح نــو آغاز کردی بر حسین(ع) ؟

خــواستـی عالم شنـاسد خوبی و بـد را ، وَ لیـک

طفل را سرباز کردی بر حسین(ع) ؟

آز کردی بر حسین(ع)؟

*

ای خـدای آشنـا!

بـر حـق ِ مظلوم دشت کــربـلا

هیــــچ مــــردی پـای نامردان نباشد دستگیر

دل، نبینی گشته بر جهلی فدا

لطف،تنها،از شما!

*

دادا بیلوردی

  • سه شنبه
  • 26
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:32
  • نوشته شده توسط
  • دادا بیلوردی
ادامه مطلب

گشته همه جا کوچه و بازار سیه پوش - این شهر عزادار حسین است -(بنر ماه محرم - این شهر عزادار حسین است ( شعر در سبک زلال )) * ابوالفضل عظیمی بیلوردی(دادا بیلوردی)

292

گشته همه جا کوچه و بازار سیه پوش - این شهر عزادار حسین  است -(بنر ماه محرم - این شهر عزادار حسین است ( شعر در سبک زلال )) دل، یارِ حسین است

عاشق به علمدارِ حسین است

گشته همه جا کوچه و بازار سیه پوش

این شهر عزادار حسین است

غمخوارِ حسین است

  • سه شنبه
  • 26
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • دادا بیلوردی
ادامه مطلب

متن شعر قصد کسب توفیق نوکری در محرم نذر_سلامتی_و_ظهور_امام_زمان_عج -(آمدم با دست خالی؛ حالِ اعلا لطف کن) * مرضیه عاطفی

270

متن شعر  قصد کسب توفیق نوکری در محرم نذر_سلامتی_و_ظهور_امام_زمان_عج  -(آمدم با دست خالی؛ حالِ اعلا لطف کن) آمدم با دست خالی؛ حالِ اعلا لطف کن
قلب من مُرده ست! با دستِ خود إحیا لطف کن

بُرده ام میدانم آقا آبرویت را مدام
ظلم کردم سالها در حقّت اما لطف کن-

بینِ خوبانت نیازِ این گدا را هم ببین
پیش از حالِ عزا، توفیقِ تقوا لطف کن

ناله و سوزِ صدایم را بخواه از مادرت
این محرم هم نوایِ بینوا را، لطف کن

رقّتِ قلب مرا هر لحظه افزایش بده
قطره قطره اشک هایی مثل دریا، لطف کن

من برای روضه ی جدّت به تو رو میزنم
از تو رزق نوکری میخواهم آقا...لطف کن

میشوم یکبار آیا در حضورت روضه خوان؟!
إذنِ این رؤیایِ شیرین را مُجزّا لطف کن

تا ادا گردد به خوبی حقّ مقتل خوانی ام
یک جواز از حضرتِ أمّ أبیها(س) لطف کن

جان دهم باید برای آن تنِ دور از وطن
رد نکن امسال! پای برگه؛ امضا، لطف کن

آمدم رزقِ شهادت را بگیرم از خودت
بر منِ جامانده امشب جانِ سقا لطف کن!

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل طلیعه محرم-(عمرى اگر چه پاى همين غم گريستيم) * یاسین قاسمی

44

غزل طلیعه محرم-(عمرى اگر چه پاى همين غم گريستيم) عمرى اگر چه پاى همين غم گريستيم
اين باور من است كه ما كم گريستيم

حق تو را ادا نتوان كرد گرچه ما
قدر تمام عالم و آدم گريستيم

چون شعله اى كه مى زند آتش به جان دشت
با يك دم حسين دمادم گريستيم

رنج فراق را نبُود چاره غير اشك
يكسال را براى محرم گريستيم

گِرد آمديم خوب و بد اينجا به هر طريق
در هم بخر كه ما همه با هم گريستيم

ياسين قاسمى

  • چهارشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 12:20
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

شعر استقبال از محرم(شکر خدا که بوی محرم گرفته ام) *

1476

شعر استقبال از محرم(شکر خدا که بوی محرم گرفته ام) شکر خدا که بوی محرم گرفته ام
در کوچه های سینه زنی دم گرفته ام
شکر خدا عبادت من روضه های توست
در دل دوباره هیئت ماتم گرفته ام
گاهی کنار روضه ات از دست می روم
با چشمهای پر شفق و غم گرفته ام
این آبروی نوکری هیئت تو را
از دستمال مشکی اشکم گرفته ام
دیگر هراس روز قیامت نمی برم
وقتی دخیلی از پر پرچم گرفته ام
با تربت تو کام دلم را گشوده اند
عمری اگر که بوی محرم گرفته ام
گفتم میان روضه از اعجاز چشمهات
دیدم رسیده ام به حوالی کربلات

  • دوشنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

دانلود سبک زمزمه-واحد طلیعه ی ماه محرم -( آهای عزادارا بیاین با گریه و غم ) * محمد مهدی روحی

3987
6

دانلود سبک زمزمه-واحد طلیعه ی ماه محرم -( آهای عزادارا بیاین با گریه و غم ) زمزمه - واحد
)پنج شب)
آهای عزادارا بیاین با گریه و غم
لباس سیاه به تن کنید اومد محرم
روضه خونی بر پا کنید ، چشاتونو دریا کنید
آقاتونو صدا کنید
مجلس و کربلا کنید ، تو گریه ها دعا کنید
آقاتونو صدا کنید
حسین غریب فاطمه
************
کاشکی می شد یه روز پای علم بمیریم
یه یاحسین بگیم و تو حرم بمیریم
شبنم اشک دونه دونه ، از توی چشما روونه
دلا برا تو محزونه
هر کسی که پریشونه ، برای تو نوحه خونه
دلا برا تو محزونه
حسین غریب فاطمه
************
تویی که کشتنت ولی با لب عطشان
تویی که موند سه روز تنت تو صحرا عریان
تویی قتیل العبرات ، تویی اسیر الکربات
تشنه ی لبهاته فرات
صاحب کشتی نجات ، اسم توه رمز حیات
تشنه

  • پنج شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( بعد از تو غم به سینۀ لیلا پناه برد ) * وحید قاسمی

2805
2

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( بعد از تو غم به سینۀ لیلا پناه برد ) بعد از تو غم به سینۀ لیلا پناه برد
مجنون دل شکسته به صحرا پناه برد
برخیز ای پناه حرم ، گوشواره ای
با دلهره به زینب کبری پناه برد
پُرکرده حرمله همه جا، شاه بی سپاه
از بی کسی به خیمه ی زن ها پناه برد
قولت چه می شود!؟ به تو امید بسته است
دیدی خودت رباب به سقا پناه برد
بعد از تو خیمه های حرم زود گُر گرفت
زینب همین که سوخت، به زهرا پناه برد
با احترام قافله برگشت تا حجاز
درخواب هم رقیه به رویا پناه برد
بعد از تو حرف از سر بازار می زنند
هشتاد و چار کودک و زن زار می زنند

شاعر : وحید قاسمی

  • یکشنبه
  • 26
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک شور امام حسین علیه السلام -( باورم نمیشه آقا ) *

8241
27

دانلود متن و سبک شور امام حسین علیه السلام -( باورم نمیشه آقا ) باورم نمیشه آقا

بازم سیاهیاتو دیدم

باورم نمیشه آقا

من به محرمت رسیدم

باورم نمیشه آقا

برات تو روضه شور گرفتم

باورم نمیشه آقا

دوباره از تو نور گرفتم

دوباره به یاد ماه محرمای قدیم

تو کوچه مون واسه تو خیمه زدیم

پیرهن سیاه و زنجیر و سنج و علم

حسرت دیدن صحن و سرای حرم

حسین ممنونتم ممنونتم ممنونتم حسین

----------

باورم نمیشه آقا

چی فکر می کردم چی شد آقا

باورم نمیشه آقا

با تو دلم یکی شد آقا

باورم نمیشه آقا

دارم می بینم این شبا رو

باورم نمیشه آقا

می بینم این علامتا رو

دوباره یادم میاد تکیه های روضه خونی

امام حسین کربلا میخوام میدونی

نقش رو سر بنده یا حسین غریب

عطر بهشت توی روضه

  • چهارشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 05:08
  • نوشته شده توسط
  • سبحان
ادامه مطلب

اشعار تک ضرب شب چهارم محرم -( هوا بزنه قلبم،اگه تیر میکشه ،یکی داره شمشیر میکشه ) *

2334
3

اشعار تک ضرب شب چهارم محرم -( هوا بزنه قلبم،اگه تیر میکشه ،یکی داره شمشیر میکشه ) بزنه قلبم،اگه تیر میکشه ،یکی داره شمشیر میکشه***بی عمورو، نشونه می گیره رو
(وای ،بازم من تنها میشم،وای،بازم بی بابا میشم***امون ای دل ،امون ای دل)2
تازه می فهمم چرا موهاش شد سفید *** تازه می فهمم بابام تو کو چه چی دید
[(امون ا ی دل، امون ای دل)2]2
من که یتیم حسنم، یه تنه به لشگر می زنم***اومدم شبیه داداشم،عمو جونبراتو فداشم
(وای،رسید از ره فاطمه،وای ،شده گودال علقمه***امون ای دل،امون ای دل)2
یاری نداری،خودم میشم یارتو***(بعد اباالفضل،میشم من علمدار تو)2
[(امون ای دل،امون ای دل )2]2
ای وای پر خون تنت،برای چی اینقدر زدنت***تن تو که پیش چشامه،شبیه تابوت بابامه
وای،میره رو نیزهسرت،وای اسیر میشه خو

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • سبحان
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

ماه محرم -( یواش یواش بوی محرم میاد ) * اسماعیل تقوایی

5827
18

ماه محرم -( یواش یواش بوی محرم میاد ) یواش یواش بوی محرم میاد
بوی عزا وموسم غم میاد
عوض میشه چهره شهر دوباره
شهر لباس شادیشو در میاره
هیئتیها مشغول جنب وجوشند
همه میخوان لباس سیاه بپوشن
تکیه ها دوباره بر پا میشه
وقف عزای پور زهرا میشه
قبض بدست بچه ها تو خیابون
جمع میکنن پول برا هیئتاشون
تو تکیه،حسینیه،مسجدا
بر پا میشه عزای خون خدا
بر پا میشه بساط نذر غذا
به عشق مولا پسر مرتضی
همون پسر که عشق عالمینه
ارباب سرجدای ما حسینه
به عشق مولا گناها کم میشه
چشمای ما ابری وپرنم میشه
هر کی تو هر صنف ومرامی باشه
محرمی نوکر نوکراشه
میگه حسین زندگیم فداته
آرزومم دیدن کربلاته
کاش بودم وجونم فدات می کردم
فدای کل بچه هات می کردم
کاش بودم و به جای او

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یاحسین -( روضه ات حال مرا سامان داد ) * اسماعیل تقوایی

2837
6

یاحسین -( روضه ات حال مرا سامان داد ) السلام علیک یا ابا عبدالله

روضه ات حال مرا سامان داد
اشک در روضه تنم را جان داد
چایی مجلس تو نوشیدم
روح عصیان زده را ایمان داد
هرزمان نام تو یاد آوردم
قلب بر گریه مرا فرمان داد
سخن وسیره تو در عالم
خیل حق جوی جهان فرقان داد
خوردن ذره ای از تربت تو
تن بیمار مرا درمان داد
مهری از تربت پاکت مولا
سجده ام را سبب رجحان داد
یاد زینب،سر ببریده،مرا
دیده ی ابری پر باران داد
یاد حال تو کتار اکبر
دل ماتم زده راطوفان داد
هر که در ماتم تو گریان شد
اجر جنت به عوض یزدان داد
یا حسین بن علی وزهرا
عشق تو جان به تن بی جان داد

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 10:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

بوی کربلا -( باز بوی کربلا آید همی ) * اسماعیل تقوایی

1818
2

بوی کربلا -( باز بوی کربلا آید همی ) باز بوی کربلا آید همی
کاروانی نینوا آید همی

شد محرم ماه سوگ عالمین
کربلا،خون خدا آید همی

گاه هجران حسین از زینبش
ماه سر ازتن جدا آید همی

روز عاشورا علی اکبرش
قطعه قطعه بر عبا آید همی

بین که عباس آن یل ام البنین
تا شود دستش جدا آید همی

اصغر شش ماهه آغوش رباب
خنده بر لب جانفدا آید همی

قاسم آن زیبای آل فاطمه
بهر مرگی با صفا آید همی

کودک ناز حسن عبداللهش
مست بوی کربلا آید همی

بین که مولامان حسین فاطمه
با رضای بر قضا آید همی

مادر غمها شود دخت علی
با صبوری بر جفا آید همی

باز آمد ماه غمهای خدا
فاطمه صاحب عزا آید همی

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1394
  • ساعت
  • 06:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

سلام بر حسین -( سلام ما به محضرت حسین ) * اسماعیل تقوایی

2106
5

سلام بر حسین -( سلام ما به محضرت حسین ) سلام ما به محضرت حسین
به کاروان ولشگرت حسین

سلام بر محرم غمت
به مر قد منورت حسین

سلام ما به روز واقعه
به غصه های خواهرت حسین

سلام ما به اکبر آن گل
شبیه بر پیمبرت حسین

سلام بر گلوی پر زخون
به شیر خواره اصغرت حسین

سلام ما به نهر علقمه
به پهلوان لشگرت حسین

سلام بر یتیم مجتبی
به نو گل برادرت حسین

سلام ما به اهل بیت تو
به آن وداع آخرت حسین

سلام بر سجود خون تو
نظر به خیمه آخرت حسین

سلام ما به قتلگاه وآن
سر جدا زپیکرت حسین

سلام بر غروب روز خون
به ناله های مادرت حسین

سلام بر شهید راه تو
سلام ما به محضرت حسین

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 08:50
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار ورودیه محرم به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/شور -( باز دلای عاشقای حسینی بی تابه ) *

2639
2

اشعار ورودیه محرم به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/شور -( باز دلای عاشقای حسینی بی تابه ) باز دلای عاشقای حسینی بی تابه

باز دوباره ماه غم و عزای اربابه

شعله ور شده آتیش غمت

گریه می کنم برا حرمت

سینه میزنم پای علمت

-------

هر طرف طنین جوش و خروش و تکبیره

کوچه ها پر از تلاطم طبل و زنجیره

اشک چشمامون به پاکی آب تطهیره

تا نگاهمون باده نوشته

صحن سینه مون سیاه پوشته

چون بهشت ما تو آغوشته

----------

صاحب الزمان برای تو روضه میخونه

داغ تو همیشه رو دل زینب میونه

قدر مجلس ماتمتو زهرا میدونه

مادرت میاد پا به پای تو

با قد کمون به عزای تو

بارونی میشه به هوای تو

-------

از کوچیکی تا به حالا آقاجون شیداتم

من جوونم و عاشق جوون رعناتم

تشنه ی یک جرعه آب مشک سقاتم

من که تشنه ی

  • پنج شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار ورودیه محرم به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی -( ای هلال خون دوباره سر زدی ) *

2190
1

اشعار ورودیه محرم به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی -( ای هلال خون دوباره سر زدی ) شب اول

(واحد-ورودیه محرم)

ای هلال خون دوباره سر زدی

ای محرم بار دیگر آمدی

خون به دامان افق جاری شده

زخم دل با دیدنت کاری شده

بر تو باغ لاله ی پرپر بود

عکس لبخند علی اصغر بود

ای هلال خون چرا بازآمدی

آمدی اما سرافراز آمدی

در تو بینم اشک خیرالناس را

زخم فرق حضرت عباس را

در تو بس داغ مکرر دیده ام

اربا اربا جسم اکبر دیده ام

در تو بینم خیمه های سوخته

کام خشک و دامنی افروخته

در تو بینم صورت و خاک تنور

در تو بینم سینه و سم ستور

در تو بینم جسم هفتاد و دو تن

غرق خون افتاده بی غسل و کفن

در تو بینم گریه ی دردانه ها

کعب نی بر روی کتف و شانه ها

در تو بینم یاس نیلی پوش را

خون جاری گشته

  • شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است ) * محمود یوسفی

1712
4

ورود به ماه محرم   -( این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است ) این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است
آب و هوای تکیه برایم مقدس است

اشک برای تو بخدا ارث مادری ست
این قطره های جاری شبنم مقدس است

فرمود امام صادق علیه السلام که
چون گریه کرد بر غمت آدم مقدس است

در شش شبانه روز زمین آفریده شد
شش گوشه ات برای خدا هم مقدس است

تو انتهای دار وندار منی حسین
دیدی چقدر دار و ندارم مقدس است

در بین ماه های خدا جور دیگری
بر ما هلال ماه محرم مقدس است

شاعر : محمود یوسفی

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مناجات و شهادت امام حسین ع -( غم میخوریم ، شکر ، غمش هم زیاد هست ) * جعفر ابوالفتحی

877

 مناجات و شهادت امام حسین ع -( غم میخوریم ، شکر ، غمش هم زیاد هست ) غم میخوریم ، شکر ، غمش هم زیاد هست
در بین روضه محتشمش هم زیاد هست

شکر خدا که گریه کنش هم قلیل نیست
عیسای روضه ، فیض دمش هم زیاد هست

با کمترین هزینه به ثروت رسیده ایم
این اشک بین روضه کمش هم زیاد هست

فهمیده ام ز گریه ی مستان عاشقش
که دور مانده از حرمش هم زیاد هست

با سر بدو به سوی درش در بزن فقط
ابن الکریم ما کرمش هم زیاد هست

پهلوی نیزه خورده ی این شاه بی کفن
کرده ورم... ولی.. ورمش هم زیاد هست

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 20:26
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

نوحه شور شب اول محرم با صدای محمود کریمی -( وقتی برات گریونم و تا خیمه هات پر میزنم ) *

2194
0

نوحه شور شب اول محرم با صدای محمود کریمی -( وقتی برات گریونم و تا خیمه هات پر میزنم ) شور

وقتی برات گریونم و تا خیمه هات پر میزنم

وقتی برات دم میدم و به سینه و سر میزنم

پشت دره خونت اقا انگار دارم در میزنم

های کی شوق حرم داره

از ابر سرخ چشماش بارون نم نم داره

های کی امشب ماتم داره

با رویای کربلا دریا دریا غم داره

حسین اقام اقام ای

**********

گنبد و بارگات ایوون طلات صدای زائرات من و کشته

خیال کربلات علقمه و فرات شور مدافعات من و کشته

های هر کی عاشق شد مرده

دل هایی که بی درده انگار چیزی کم داره

های بزم عاشورایی ها

تو هرم شیدایی ها گرمه گرمه دم داره

حسین اقام اقام ای

*********

خون فداییات ناله بچه هات اتیش خیمه هات

غمت ماتمت نسیم پرچمت برا محرمت من و کشته

های

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 5 ـ ذکر / شور ـ زائر -(اللّهم الرزقنا زیارة الحسین شفاعة الحسین) * حسن ثابت جو

874

سبک 5 ـ ذکر / شور ـ زائر -(اللّهم الرزقنا زیارة الحسین شفاعة الحسین) سبک ۵ ـ ذکر / شور ـ زائر
اللّهم الرزقنا
زیارة الحسین ـ زیارة الحسین
شفاعة الحسین ـ شفاعة الحسین
* * *
زائری كه عازم كربلایی
داری می ری به عرش كبریایی
اوّل باید رنگ خدا بگیری
امضای ماه سامرا بگیری
دوم باید وضوی عشق بگیری
مدد ز زینب دمشق بگیری
سوم باید بوی صفا بگیری
جواز و از امام رضا بگیری
* * *
دلت باید یه شب بره مدینه
مادرِ قد خمیده رو ببینه
پشت بقیع دلت یه بار كفن شه
تیر بخوره مثل امام حسین شه
باید دلت دیونه ی نجف شه
تا گناهات همیشه برطرف شه
چاه و باید در دل شب ببینی
گلبوسه از پای علی بچینی
* * *
باید بری اونجا كه عالمییه
گریه كنی رو تلِ زینبییه
تشنه باشی تو قتلگاه بنالی
تا بدونی آقات بوده چ

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

شعر رباعی سعید بن عبدالله علیه‌السلام -(آیینه شده‌ست دم به دم حیرتی‌ات) * رضا یزدانی

660
1

شعر رباعی سعید بن عبدالله علیه‌السلام -(آیینه شده‌ست دم به دم حیرتی‌ات) آیینه شده‌ست دم به دم حیرتی‌ات
گشته سپر حسین، خوش غیرتی‌ات
قدقامت تیرها به سوی تن توست
خوش باد نماز سیزده رکعتی‌ات!

سعید (سعد) بن عبدالله حنفی،(شهادت ۶۱ق) از شهدای واقعه کربلا. او از شیعیان کوفه بود که برخی نامه‌های کوفیان و امام حسین را به یکدیگر می‌رساند. او همچنین نامه مسلم بن عقیل را به امام رساند و پس از آن با کاروان آن حضرت همراه شد.
سعید در شب عاشورا در حمایت از امام حسین سخنرانی کرد و سوگند یاد کرد که اگر هفتاد بار سوزانده و سپس زنده شود باز هم از حمایت امام دست بر نخواهد برداشت.

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

محرّم آمد ... -(محرّم آمد و دل ها فگار می بینم ) *مرحوم میرزا محمّد حسین فاضل جمی

724
2

محرّم آمد ...  -(محرّم آمد و دل ها فگار می بینم ) محرّم آمد و دل ها فگار می بینم
بر آسمان ز شفق لاله زار می بینم
.
محرّم آمد و جبریل خادم شه دین
به بزم تعزیه خدمتگزار می بینم
.
محرّم آمد و پیغمبر از جفای یزید
به بر لباس سیه کعبه وار می بینم
.
محرّم آمد و اندر نجف علی ز اَلَم
بسان لاله به دل داغدار می بینم
.
محرّم آمد و زهرا به پای شمع عزا
جگر گداخته پروانه وار می بینم
.
محرّم آمد و از سوی نوخطان حسین
زمین ماریه دشت تتار می بینم
.
محرّم آمد و زینب به کربلا از غم
فسرده گشته چو شمع مزار می بینم
.
محرّم آمد و از دست حضرت عباس
علم فتاده و گلگون عذار می بینم
.
محرّم آمد و لیلا ز داغ اکبر خویش
به آه و ناله چو مرغ هزار می بینم
.
#گریز زبانحال حضرت لی

  • شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -(فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم) * مرضیه عاطفی

1874
1

ورود به ماه محرم -(فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم) فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم
لبریز شد چشم ترم، آمد محرّم

در کنج هیئت ها علَم را تکیه دادند
با إذن شاه با کرم، آمد محرّم

مثلِ لهوف و مقتل إبن مقرّم
سر تا به پا شعله ورم، آمد محرّم

کنج حسینیه؛حسن(ع) سینه زد و گفت
دیدی چه آمد بر سرم، آمد محرّم

فطرس خبر آورده که امشب نوشته-
جبریل بر بال و پرم...آمد محرّم

پیراهنم مشکی شده! چون همزمان با-
تعویض ِ پرچم در حرم آمد محرّم

میخواست از من دور باشد شرّ شیطان
دلواپسم شد مادرم، آمد محرّم

جان میدهم در آیه هایِ سورۂ کهف
آتش گرفته حنجرم، آمد محرّم!

رخت عزا پوشید زینب(س)! گفت با اشک...
خون گریه کن ای معجرم! آمد محرم!

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:08
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

ورود به محرم -(افتاده به دل تا ز محرّم بنویسم) *

718

ورود به محرم -(افتاده به دل تا ز محرّم بنویسم) افتاده به دل تا ز محرّم بنویسم
از ماه عزا ،بیرق و پرچم بنویسم

با نام حسین ابن علی اشک روان است
با اشک بصر از غم و ماتم بنویسم

من هر چه که دارم ز غلامی حسین است
باید که من از شاه دو عالم بنویسم

مردم همه گویند،طبیب است اباالفضل
جانی بده از رافعِ دردم بنویسم

مشکی تنم را نفروشم به دو عالم
من نوکرم و نام تو هر دَم بنویسم

آن بوسه خواهر سببش شد که من امروز
از بوسه گهِ حضرت خاتم بنویسم

گودال بلا جای حسین ابن علی نیست
برگو که چگونه ز غمت دَم بنویسم

آندم که عدو نیت غارت ز حرم کرد
از هجمه ی نا مَحرم و مَحرم بنویسم

وقتی که غمت ماتم عظمای جهان است
باید ز غمت در همه عُمرَم بنویسم

بر قلب و دلم جانِ

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:51
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شعر تک بیتی استقبال از محرم -(این خبر را برسانید به کنعانی ها) * مهدی جهاندار

873
1

شعر تک بیتی استقبال از محرم -(این خبر را برسانید به کنعانی ها) این خبر را برسانید به کنعانی ها
بوی پیراهن خونین کسی می آید ....

  • جمعه
  • 19
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:13
  • نوشته شده توسط
  • TzwSVsOw
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد