اشعار محرم

مرتب سازی براساس

ورودیه محرم -(از حالِ خوب روضه بهتر عالمی نیست) * منصوره محمدی مزینان

588

ورودیه محرم -(از حالِ خوب روضه بهتر عالمی نیست) از حالِ خوب روضه بهتر عالمی نیست
همراه من جز اشکهایم همدمی نیست

دلخون تر از پرچم سیاهِ گنبد تو
این روزها بر بامِ عالم پرچمی نیست

غیر از همین اشکی که می بارم برایت
ولله... بر زخمِ تن تو مَرهمی نیست

باید به حال چشم هایم خون بِگریَم
آنجا که در داغ تو مرطوب از نَمی نیست

در روضه ی گودال جا دارد بمیرم
دزدیدن پیراهنت درد کمی نیست

در داغ تو زینب کمر خم کرده یعنی...
سنگین تر از داغ تو بی شک ماتمی نیست

آن زن،که حتّیٰ سایه اش را کس ندیده ست
وای از زمانی که برایش محرمی نیست

دریاتر از چشمی که دریا را خجل کرد
در مروه سعی و صفایت، زمزمی نیست

گر عالم و آدم شود بیگانه با من
وقتی تو هستی آشنایم، پس غمی

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 17:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر استقبال از ماه محرم -(دل و ذکر دمادم یابن زهرا) * سید محمد میر هاشمی

566

شعر استقبال از ماه محرم -(دل و ذکر دمادم یابن زهرا) دل و ذکر دمادم یابن زهرا
سر و شور محرم یابن زهرا

ز هجران تو و سوز محرم
جهان شد غرق ماتم یابن زهرا

هوای کربلا در سینه دارند
سبکبالان عالم یابن زهرا

به هر جا روضه ی جد تو بر پاست
یقین ، باشی مقدم یابن زهرا

به یاد کربلا ای زائر عشق
ببارد دیده نم نم یابن زهرا

بیا همراه شو با عاشقانت
بگیر از دیده شبنم یابن زهرا

به زخم سینه ی مجروح زینب
سرشک توست مرهم یابن زهرا

به یاد غربت ارباب بی کس
دلم شد خیمه ی غم یابن زهرا

بیا و جمعه ای عزم فرج کن
الا یار معظم یابن زهرا

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:53
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر استقبال از ماه محرم -(می زنی قطعاً صدایم بین نوکرها، به نام) * رضا دین پرور

762
1

شعر استقبال از ماه محرم -(می زنی قطعاً صدایم بین نوکرها، به نام) می زنی قطعاً صدایم بین نوکرها، به نام
روی چشم من قدم که می گذارد اشکهام

بوی تربت می دهد این سجده های گریه دار
می دهم جان در برت انگار بعد السلام

عطر سیبی از نفسهای دعایم می وزد
می دهم بر تو سلام این بار هم از پشت بام

دود اسفند محرم، شال مشکی، پیرهن
خوب شد آورده ام یک سال دیگر هم دوام

نوحه و شورو دو دم دارند بر سر می زنند
واجب عینی است حالا گریه کردن بر کدام؟

سمت مقتل می رود این دستهای سینه زن
آه از کرببلا و کوفه و بازار شام

السلام ای معجر و پوشیه و چادر سیاه
السلام ای التماس محملی والا مقام

دورازچشمی که افتاده به این صحرای خشک
بر زمین بگذار امشب اشک را با احترام

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 20:04
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

دوبیتی های خروج امام حسین علیه السلام از مدینه -(یا پیمبر این دل من خون شده ) * رضا یعقوبیان

444

دوبیتی های خروج امام حسین علیه السلام از مدینه -(یا پیمبر این دل من خون شده ) یا پیمبر این دل من خون شده
ظلم و کین دشمنان افزون شده
وقت رفتن از مدینه کن نظر
خواهر مظلومه ام محزون شده

میروم همراز خواهر میشوم
در غریبی بی برادر میشوم
درره دین پاره پیکر می‌شوم
برزمین افتاده بی سرمی شوم

من حسینم نجل ختم المرسلین
پر بها در امیرالمومنین
از مدینه میروم تا کربلا
تا شوم صد پاره تن در راه دین

میروم مادر نگر احوال من
حق سرشته اینچنین اقبال من
پاره پاره تن شدن در موج خون
این بودای مادرم آمال من

جان فدای راه جانان می کنم
کربلا را باغ رضوان می‌کنم
عالمی را تاصف روز جزا
در کنار سفره مهمان می‌کنم

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر خروج امام حسین علیه السلام از مدینه -(یا محمدای مرا نور دو عین ) * رضا یعقوبیان

437

متن شعر  خروج امام حسین علیه السلام از مدینه -(یا محمدای مرا نور دو عین ) یا محمدای مرا نور دو عین
من حسینم من حسینم من حسین
یا رسول الله نگر حال مرا
می روم من سوی دشت کربلا
بهر من جدا وداع آخر است
همره من زینب غم پرور است
ظلم و کین دشمنان افزون شده
این دلم از جور و کینه خون شده
بعد داغ مجتبی تنها شدم
من اسیر دست دشمن ها شدم
خون نموده دشمن بی دین دلم
آتشی زد از ستم بر حاصلم
میروم با اهل بیت خانه ام
با گلان و غنچه ی گلخانه‌ام
یا رسول الله نگر جان بر لبم
داغدار گریه های زینبم
همرهم دارم علی اکبرم
شیردشت خون علی اصغرم
میبرم من کودک معصوم را
خواهرانم زینب وکلثوم را
با دلی خون از مدینه میروم
با رباب و با سکینه میروم
میبرم همره گلان یاس را
شیر دشت کربلا عباس را
در ره قرآن

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه خروج امام حسین علیه السلام از مدینه -(ای مادر خوبم که تویی نور دو عینم) * رضا یعقوبیان

436

متن شعر نوحه خروج امام حسین علیه السلام از مدینه -(ای مادر خوبم که تویی نور دو عینم) ای مادر خوبم که تویی نور دو عینم
از بهر وداع آمده سوی تو حسینم
مظلومه ی حیدر (۳)

ای نور دل حیدر و بانوی حزینه
با این دل خون میروم ازشهر مدینه
مظلومه ی حیدر

از ظلم عدو خون شده مادر جگرمن
چون شام شده مادر خوبم سحرمن
مظلومه ی حیدر

بر من زشقاوت عدویم ظلم فزون کرد
بعدازحسن بن علی دلهاهمه خون کرد
مظلومه ی حیدر

هرگز نروم زیر ستم ،بار مذلت
جان رابدهم در ره اسلام وشریعت
مظلومه ی حیدر

خون شددل من ازستم دشمن بیدین
اهل حرم ازاین غم وغصه شده غمگین
مظلومه ی حیدر

مادربنگرگشته حسین شمع مزارت
من میروم از شهر مدینه زکنارت
مظلومه ی حیدر

همراه شود بامن غمدیده ی مظلوم
هم زینب وعباس وعلی اکبر و کلثوم
مظلومه

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه خروج شبانه کاروان ابی عبدالله از مدینة النّبي -(از مدینه میرود یک قافله غم) * امیر عباسی

857
2

نوحه خروج شبانه کاروان ابی عبدالله از مدینة النّبي -(از مدینه میرود یک قافله غم) از مدینه میرود یک قافله غم
در دل ما شعله ور شد سوز ماتم
وامصیبت واصیبت وامصیبت...

میرود از شهرِ یثرب یاس و لاله
فاطمه از این وداع در آه و ناله
وامصیبت واصیبت وامصیبت...

بر حسین فاطمه گِریَم مُداوِم
با زن و بچه به مکّه گشته عازم
وامصیبت واصیبت وامصیبت...

آخرِ این رَه رسد بر قعرِ گودال
تیر و نیزه،نَعل تازه،جسم پامال
وامصیبت واصیبت وامصیبت...

ای حسین جان می رَوی به وعده گاهت
می شَوی بی سر میانِ قتلگاهت
وامصیبت واصیبت وامصیبت...

  • یکشنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 17:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

دلتنگ محرم -(بیقرارت گشته ام تا که محرم سر رسد) * رضا ترابی گیلده

646

دلتنگ محرم -(بیقرارت گشته ام تا که محرم سر رسد) بیقرارت گشته ام تا که محرم سر رسد
روز و شبها را شروع کردم شمردن یاحسین

تا محرم برکتی بر عمر این نوکر بده
بعد آن ترسی نمیدارم زمردن یا حسین

رضا ترابی گیلده

  • پنج شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شور حماسی مسلمیه -(امروز روز واقعست امروز روز محشره) * خادم الزینب

631

شور حماسی مسلمیه -(امروز روز واقعست امروز روز محشره) امروز روز واقعست
امروز روز محشره
روز مرگ مرهباست
روز فتح خیبره

خیبریعنی رد شدن
از این نفس پر بلا
باید از همه گذشت
توی راه کربلا

کربلا یعنی تا دنیا دنیاست
بارون غم توو چشما میباره
کل یومِِ عاشورای شیعست
حسین تو هر قلبی پرچم داره

هرلحظه ی عمرم‌
عاشورای عشقه
اشک روضه جام
طهورای عشقه

بند دوم

مسلمیه برام
چشمه ی بصیرته
وقت بیداری و
تجدید بیعته

از سر باید گذشت
از جون باید گذشت
واسه عشق از صراط خون باید گذشت

بِاَبی اَنتَ و اُمّی یعنی
میگذرم از دلبستگی هامم
*کَمالَ الاِنقِطاعَ اِلَیکَ*
یعنی خدا هدف باشه واسم

کار هرکسی نیست
پای تو بمونه
کار هرکسی نیست
مرگ عاشقونه

بند سوم

باتو میکشم نفس
نبضم باتو میزنه
وقتی عشق تو آقا
توی سینه ی منه

لطفت جاریه حسین
توی زندگی من
نوکریه تو فقط
میشه بندگی من

موج این پرچم داره دنیارو
دور گنبد تو میچرخونه
تطهیرم میکنه از هر رجسی
اشکی که چشمامو میگریونه

بی عشقت نمیره
عرش حق نمازم
باید کعبه رو هم
دور تو بسازم

#خادم_زینب
#شور_حماسی
#شب_اول_محرم_شور_حماسی
#مسلمیه
#پیشنهاد_دانلود

**کَمالَ الاِنقِطاعَ اِلیکَ
بخشی از مناجات شعبانیه امیرالمومنین ع هست

  • یکشنبه
  • 1
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شور،احساسی -(هوای شهر ،پاییزی و زرده) * سید مرتضی پیرانیان

441

شور،احساسی -(هوای شهر ،پاییزی و زرده) هوای شهر ،پاییزی و زرده
تو دلامون ،حسرته و درده
کاشکی بازم شلوغ میشد هیأت
کاشکی میشد،زمونه برگرده
.....
تنگه دلم واسه،پیر غلامای هیأت
چایی روضه و ،حال و هوای هیأت
دلم میخواد بازم،با گریه سر بذارم
میون خلوتم،رو شونه های هیأت
.....
تنگه دل ،برا شبای غمبار
تنگه دل،برای اشک بسیار
واسه ی،روضه های علمدار

(سقای دشت کربلا، ابالفضل
دستت شده از تن جدا ،ابالفضل
ای ساقی تشنه مدد کن اقا
بازم شلوغ شه هیأتا، ابالفضل)

•┈┈••✾❀???❀✾••┈┈•
بند۲️⃣
یادش بخیر،شلوغی هیأت
میوندارا،میون جمعیت
سینه زنا،دمِ حسین داشتن
حسینیه،میشد مث جنت

ذکر حسین حسین،میپیچه توی گوشم
غمگینه این روزا ،شال عزا رو دوشم
دلم میخواد بازم،از دستای رقیه
تو صحن تکیه مون،جام جنون بنوشم

پس کجان؟دریای سینه زنها
پس کجان؟ذکر حسن حسنها
بیرقا،موندن تو تکیه تنها

(سقای دشت کربلا، ابالفضل
دستت شده از تن جدا ،ابالفضل
ای ساقی تشنه مدد کن اقا
بازم شلوغ شه هیأتا، ابالفضل)
???۶⃣۴⃣???
•┈┈••✾❀???❀✾••┈┈•
#گروه_الزهرا(شعرای_سادات)
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سید_مرتضی_پیرانیان

  • چهارشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 20:51
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

ورود به محرم با اذن حضرت زهرا(س) * مرتضی محمودپور

1387

ورود به محرم با اذن حضرت زهرا(س) ◾محرم امسال به اذن حضرت زهرا
◾ما هستیم

هرچیز بگویی، تو بدان ما پائیم
در مجلس روضه‌های تو میآئیم

ویروس کرونا نشود مانع ما
چون سینه‌زن علقمه و سقائیم

با فاصله و ماسک زدن در روضه
ما دست به دامن گل لیلائیم

ساعات عزاداری ما کم شده‌است
یک لحظه غنیمت است که ما شیدائیم

باز است دو دیده گر دهانها بسته است
چون ابر بهار در دل صحرائیم

زمزم شود از بهر تو چشمم هرشب
گر راه نفس بسته ولی دریائیم

تعطیل نگردد بخدا برم عزات
پنهان نشود نور تو تا پیدائیم

این حرف تمام نوکرانت شب و روز
ما منتخب مادرتان زهرائیم

  • دوشنبه
  • 27
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 21:45
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

شور امام حسین علیه السلام ویژه محرم ۹۹(سلطان کرم یا امام حسین) -(سلطان کرم یا امام حسین تاج رو سرم یا امام حسین) * امیرحسین سلطانی

672

شور امام حسین علیه السلام ویژه محرم ۹۹(سلطان کرم یا امام حسین) -(سلطان کرم یا امام حسین تاج رو سرم یا امام حسین) سبک شور آقا اباعبدالله الحسین ویژه ایام محرم الحرام ۹۹

بند اول

سلطان کرم یا امام حسین
تاج رو سرم یا امام حسین
آقای دلم یا امام حسین
قربونت برم یا امام حسین

من با تو دنیارو دارم
عقبارو دارم آقاجون
من بی تو میشم سرگردون
بی سروسامون آقاجون

زندگیمه وقف شما
دوست دارم قد خدا
اللهم الرزقنا کربلا

یا رحمن الرحیم بحق الحسین
یا رب و یا کریم بحق الحسین
یا احسان القدیم بحق الحسین

بند دوم

روح بندگیم یا امام حسین
عشق زندگیم یا امام حسین
آقای کریم یا امام حسین
راه مستقیم یا امام حسین

تنها تو هستی غمخوارم
هستی دلدارم آقاجون
من واست عاشق میمونم
از تو میخونم آقاجون

رو سرمه دست شما
دوست دارم خون خدا
اللهم الرزقنا کربلا

یا رحمن الرحیم بحق الحسین
یا رب و یا کریم بحق الحسین
یا احسان القدیم بحق الحسین

بند سوم

مدیون توام یا امام حسین
مجنون توام یا امام حسین
مهمون توام یا امام حسین
حیرون توام یا امام حسین

اسم تو به دل میشینه
آخه شیرینه آقاجون
هستی تو پر پروازم
بهت مینازم آقاجون

دلم رو دادم به شما
خیلی میخوامت به خدا
اللهم الرزقنا کربلا

یا رحمن الرحیم بحق الحسین
یا رب و یا کریم بحق الحسین
یا احسان القدیم بحق الحسین

۱۳۹۹/۵/۲۹
التماس دعای خیر
کربلایی امیرحسین سلطانی

?شماره تماس ۰۹۳۶۹۳۳۲۷۴۰

آیدی تبادلات?
@saeed۶۷۱
https://t.me/nakhlesokhteh۱

  • سه شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 01:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مناجات محرمی -( شکر خدا که شد غمت امسال بیشتر) * مهدی جهاندار

476
2

مناجات محرمی -( شکر خدا که شد غمت امسال بیشتر) شکر خدا که شد غمت امسال بیشتر
دلشوره‌ی محرّمت امسال بیشتر

"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"
ای جوشش و تلاطمت امسال بیشتر

لبّیکَ یاحسین، جهان را گرفته است
در اهتزازِ پرچمت امسال بیشتر

ما ملّت امام حسینیم؛ یاحسین
پیچیده اسم اعظمت امسال بیشتر

خون شهید معجزه‌ها می‌کند هنوز
اعجاز حاج‌قاسمت امسال بیشتر

امسال بیشتر به سر و سینه می‌زنم
تا اربعین ببینمت امسال بیشتر

  • جمعه
  • 14
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 18:16
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

ورودبه ماه محرم -(دوباره سینه ها ناخواسته دریایی از غم شد) * علی سپهری

379

ورودبه ماه محرم  -(دوباره سینه ها ناخواسته دریایی از غم شد) دوباره سینه ها ناخواسته دریایی از غم شد
ألا یا اهل عالم! فصل ماتم شد...محرم شد

زمین نوحوا علی العطشان، زمان حیّ علی الروضة
لباس خونی ارباب روی عرش پرچم شد

دوباره روی دامان پیمبر فاطمه غش کرد
نوای "وا حسینا"یش نوای کل عالم شد

خدا و انبیا و اولیا دارند می گریند
چه آشوبی میان خلق از این داغ معظّم شد

حلالش باد شیر مادرش هر کس در این شب ها
بساط روضه بر اهل و عیال او مقدّم شد

برایش خرج کردیم و به جایش صد برابر داد
کسی که خرج هیأت کرد کِی از ثروتش کم شد؟

خدا را شکر اجازه داده تا گریه کنش باشیم
خدا را شکر سود نوکری ما همین غم شد

مرا هیأت کشانده مطمئناً دوستم دارد
مرامش این دهه بر هر گنهکاری مسلّم شد

طبیب ما حسین است و برای دردهای ما
همین با هم نشستن های بین روضه مرهم شد

همه ابن شبیب روضه ی شاه خراسانیم
بساط گریه با سوز روایاتش فراهم شد

مرتب هِی صدا می کرد: زینب جان نیا... برگرد
سنان با نیزه کاری کرد صوتش نامنظم شد

میان بوسه گاه مصطفی، سرباز ابن سعد
همین که نیزه را خم کرد قدّ خواهرش خم شد

  • یکشنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -(آمد دوباره لحظه هایِ بی قراری) *

351
1

ورود به ماه محرم  -(آمد دوباره لحظه هایِ بی قراری) آمد دوباره لحظه هایِ بی قراری
عطرِ محرم در جهان گردیده جاری
در خون شکوفا گشته گلهای بهاری
شد رنگ و روی آسمان چون گُل. اناری

از چشمهای عاشقان باریده باران
اینجا چراغی روشن است ای بیقراران!

اینجا چراغی روشن است از مشرقِ دل
نورِ حضورش می رود منزل به منزل
گاهی چو خورشید است در آن سوی ساحل
گاهی شکوفا می شود از چوبِ مَحمل

از چشمهای عاشقان باریده باران
اینجا چراغی روشن است ای بیقراران!

اینجا زمین ِ کربلا، روزِ عظیم است
شورِ حسینی هر کجا چونان نسیم است
باید بداند هرکسی اهلِ نعیم است
ردِ عبورِ خون ، صراطِ مستقیم است

از چشمهای عاشقان باریده باران
اینجا چراغی روشن است ای بیقراران!

یدالله گودرزی

  • یکشنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 20:20
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -(پوشیده ایم ، مشکی ماه محرمت ) * روح الله قناعتیان

443

ورود به ماه محرم  -(پوشیده ایم ، مشکی ماه محرمت ) پوشیده ایم ، مشکی ماه محرمت
آورده ایم ساز عزا ، طبل ماتمت

ما آمدیم ، تا همه را با خبر کنیم
از داغ و درد،بغض خدا ساحت غمت

منت گذاشت مادرتان نوکرت شدیم
خیلی زیاد خواهرتان کرده ، مرحمت

با اشک چشم فاطمه با خون نوشته اند
حی علی العزا ، به کتیبه به پرچمت

ما را فقط به عشق شما ، آفریده اند
" آماده باش " محض عزای معظمت

ما ، در " جهاد اکبرِ " روضه کنار هم
پُر می کنیم ، سنگرِ خط مُقَّدَمَت

به به غلام های تو صاحب نفس شدند
موسی،شعیب ،صالح و عیسی بن مریمت

از اشک چشم های خودم روز مرگ هم
گِل می کنم زمین و زمان زیر مقدمت

مولا ، برای نوکرتان هم ، دعا کنید
شاید ، کفن کنند ، مرا بین پرچمت

گودال ، شمر ، ذبح ، قفا ، اشک فاطمه
ما را که ... کشت مقتل شیخ مقرمت

  • سه شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 00:43
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

هلال محرم -(این خانه‌ای که خشت به خشتش پر از غم است) *سیده‌ تکتم حسینی

442

هلال محرم  -(این خانه‌ای که خشت به خشتش پر از غم است) این خانه‌ای که خشت به خشتش پر از غم است
عمری‌ست وقف روضۀ ماه محرم است

با دست‌های پیر پدر قد کشیده است
آجر به آجرش اگر این‌قدر محکم است

در این محل نسیم اگر مویه می‌کند
از عاشقان موی پریشان پرچم است

آن پرچمی که خط به خطِ تار و پود آن
«باز این چه شورش است که در خلق عالم...» است

بر سقف نم کشیدۀ آن، ظنّ بد مَبَر
از گریه چشم‌های حسینیّه پر نم است

بر آن نشسته است اگر خاک، در عوض
اسباب یاد چادر خاکی فراهم است...

  • شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

واحد احساسی * سید ناصر اسماعیل نسب

998

واحد احساسی زمینه_شور_واحد
احساسی
شب_جمعه_امام_حسینی_ع اربعین
ارباب_دوعالمجدید

بند۱⃣
ارباب دوعالم
خیلی بدِ حالم
برس به داد نوکرت رو به زوالم
به عشقت اسیرم
بهونه میگیرم
رو تو ازم نگیر آقا بی تو میمیرم
.....
ارباب ارباب ،دل شده بی تاب
ارباب ارباب ، نوکر و دریاب
همچون حُر و ، زُهیر آقاجون(میدم قسم، تو روبه عباس)
نگاهم کن شه عالم تاب
.....
کرب و بلات عرش برین
رحمت حق روی زمین
نوکرِ دربَستِ توأم
إبن أمیر المومنین

یا ثارالله اباعبدالله

بند۲⃣
تو نورِ چشامی
ذکرِ رولبامی
من عبد خونه زادتم تو هم آقامی

مجنون توهستم
مدیون تو هستم
ازاینکه شاهم شدی ممنون توهستم
.....
ندیدی تو،روی سیاهم
زشتی هامو،بارِ گناهم
راهم دادی،مثل همیشه
توی خونه ت،دادی پناهم
.....
هستی آقا دلبر من
سایه ته روی سر من
آرزومه بهم بگی
بیا پیشم نوکر من

یا ثارالله اباعبدالله

بند۳⃣
با باله شکسته
با این دل خسته
به غیر تو نوکرت از دنیا گسسته
با این چشای تر
تا لحظه ای آخر
هستم غلام درگهت قسم به حیدر
.....
خدا گذاشت ، رو سرم منت
شدم خادمه توی روضت
آرزومه لحظه ی مرگم
باشم ارباب میونه هیئت
.....
پیرن سیاهته کفنم
عمریه که سینه زنم
وصیعت کردم به همه
وقفه شماشه بدنم

یا ثارالله اباعبدالله

گروه_الزهرا(شعرای_سادات)
سید_ناصراسماعیل_نسب
سید_مرتضی_پیرانیان
سید_محمد_کمپانی

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 05:15
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

استقبال از محرم -(ماه محرم اومده) *

393

استقبال از محرم -(ماه محرم اومده) ماه محرم اومده
بازماه ماتم اومده
ماه خدا اومد
فصلٍ عزا اومد

بازم نوای یا حسین
بازم نواوشوروشین
مــــــحرم و دیدم
من مشکی پوشیدم

دوباره بیرق و علم
روضه ی دستای قلم
مولا حسین ارباب
نوکرتو دریاب

ماه غم و عزا رسید
پهلوی زهرا قد خمید
ای شاه بی کفن
مظلوم عریان بدن

لباس مشکیت کفنم
تاجون دارم سینه زنم
درمون دردامی
رویای شبهامی

ذکر حسین روی لبا
میده به دل نور وصفا
ماه شب تارم
دلبرو دلدارم

غریب مادر یا حسین
ای شاه بی سریاحسین
دین و دنیام حسین
خواب ورویام حسین

صاحب عزا زهرا شده
در بينٍ دل غوغا شده
ای روح و ریحانم
ای جان و جانانم

وزید نسیم کربلا
پیچید شمیم کربلا
عشقٍ صحن و سرات
عشق گنبد طلات

ماه عزاتو دوست دارم
سینه زناتو دوست دارم
ای شاه با کرم
منو ببر حرم

شاعر : سید حمیدرضا عزیزی

  • پنج شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 01:08
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 حسن کردی

ارباب(ع) -(صدای تپش های قلبم حسین) * حسن کردی

827
1

ارباب(ع) -(صدای تپش های قلبم حسین) صدای تپش های قلبم حسین
همیشه تمنّای قلبم حسین

تو شیرینی روزگار منی
مسیح دل بی قرار منی

خدا در دلم بود گفتم حسین
فراتر ز هر اسم اعظم حسین

به یاد تو دست از هوس می کشم
به شوق تو تنها، نفس می کشم

همه می روند و غمت ماندنی ست
حسینیه ی ماتمت ماندنی ست

در این روضه ها عشق باران شدیم
از این اشک ها ما مسلمان شدیم

بزرگی کن و عشق یادم بده
بیا زاد راه معادم بده

سرم خم نشد جز تو بر هیچ کس
دلم زیر دین حسین است و بس

تویی اصل این زندگانی حسین
گذشته به پایت جوانی حسین

از این شهر پر های و هو خسته ام
به احسان چشم تو دل بسته ام

  • شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شب اول محرم -( تادوباره محرم ازراه اومد) * سید مرتضی پیرانیان

511

شب اول محرم  -( تادوباره محرم ازراه اومد) تادوباره محرم ازراه اومد
واسه إذن عزادل رفته مشهد
پیرهن من گرفته رنگشواز
پرچم مشکی بالای گنبد

آره داره بارون میاد
روچشای مجنون میاد
حضرت فاطمه میگه
داره واسه مون مهمون میاد

سینه زنا،میان همه باپرچماشون
ذکرحسین،نشسته بازروی لباشون
میخوان همه،بااشک اینوبازازخداشون

امسال دیگه هرجورشده
حاجتشونوبگیرن
باچشمای اشکی وخیس
میون روضه بمیرن

حسین وای......

اومده فصل عاشقی فصل غم
فصل دل وکتیبه ی محتشم
پیرهن سیاشوپوشیده جبرئیل
دوباره ازراه اومده محرم

میگه خوشومدین همه
باچشمای خیس فاطمه
مینویسه إسمامونو
ماه منیرعلقمه

مینویسه،باجوهر اشک زلالش
اسم ماهارو،تودفترحساب سالش
ای کاشکه ما،برسیم امسال به وصالش

پیچیده توی کوچه ها
عطرگلاب دسته ها
پیچیده عطرشیرین
چایی تلخ کربلا

حسین وای....

  • دوشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:01
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 ابوالفضل عباسی معروفان

محرم می آید -(باز زنگ جرس شور و نوا می آید) * ابوالفضل عباسی معروفان

627

محرم می آید -(باز زنگ جرس شور و نوا می آید) باز زنگ جرس شور و نوا می آید
باز آهنگ غم از کرب و بلا می آید

باز هم ماه محرم شد و آوای حزین
روز وشب یکسره از ارض و سما می آید

باز بر قامت خود رخت سیه کرده فلک
هر طرف گوش کنی بانگ عزا می آید

کاروانی ز دیار شرف و شهر نبی
سوی قربانگه خیل شهدا می آید

با حسین بن علی گشته ملازم زینب
لاجرم دل نگران مام بلا می آید

همره شاه شهیدان شده عباس دلیر
صاحب با ادب مشک و لوا می آید

پاسبان حرم و عترت اولاد علی
از پی اهل حرم بهر عطا می آید

اکبر تازه جوان شوق شهادت دارد
شبه طاهاست که با قد رسا می آید

دوش بر دوش علی اکبر طاها سیما
قاسم آن نوگل گلزار ولا می آید

دخت با عصمت و دردانه شاه شهدا
در بر زینب مظلوم کجا می آید !؟

طفل ششماهه به دستان رباب است ببین
باچه حالی پی این حال و هوا می آید

رو به درگاه خدا کرد دمی مرشد پیر
هر دم از لعل لبش ذکر و دعا می آید

گفت یارب تو گواهی ! که حسین بن علی
با همه دار و ندارش به منا می آید

کربلا کوی دل و کعبه آمال من است
از دل کعبه ی من عطر خدا می آید

کانال اشعار عباسی معروفان اهری

  • شنبه
  • 6
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

حلول ماه محرم -(ذی الحجه شد تمام و به گوش آمد این ندا) * محمدرضا محمدی (ناعم)

614

حلول ماه محرم -(ذی الحجه شد تمام و به گوش آمد این ندا) ذی الحجه شد تمام و به گوش آمد این ندا
ای عاشقان دلشده حیّ علی العزا
آمدمه محرم وعشرت تمام شد
برشیعه شورشادی وبهجت حرام شد
"ماه عزای اشرف اولادآدم است"
قدرسول عالمیان زین محن خم است
عرش خدای عزّوجل شدسیاهپوش
بانگ عزاو ندبه ازآنجارسدبگوش
آدم به سینه میزندوگریه میکنــد
یعقوب موی میکَنَدوگریه میکند
موسی عزاگرفته وعیسی به سرزند
نوح وخلیل ویوسف رعنابه سرزند
ماتم گرفته شیعه وغرق عزاشده
برخیزشیعه موسم آه ونواشده
وقتش رسیده جامه ی ماتم به تن کنید
گریه برای خسروگلگون کفن کنید
باناله های هرشب مهدی اَجین شوید
درماتم عزیزپیمبرغمین شوید
حالاکه کفرتیغ کشیده به روی ما
نقشه کشیده تابفشاردگلوی ما
حالاکه خون شیعه مباح است درزمین
حالاکه گرگهابنشستنددرکمیــــــــــــــــن
صهیونی و سعودی ویاران پستشان
حکم شکست شیعه زابلیس دستشان
بایددوباره سایه نشین علم شویم
باهم همه مدافع حل ّو حرم شویم
بوسه به خاک قبرشهیدحرم زنیم
باذکریاعلی کمرخصم بشکنیم
هرکس طلایه دارمحرّم شده به پیش
هرکس که سوگوار محرم شده به پیش
راه کمی به منزل مقصودمانده است
چندین قدم به مردن طاغوت مانده است
تحت لوای مهدی نام آورِزمان
بااقتدابه رهبردین حیدر زمان
مکه،مدینه،شام ِخراب ازنفاق را
بیت المقدس ویمن،حتی عراق را
ازلوث شمروحرمله ها پاک میکنیم
مادیوظلم را به خداخاک میکنیم

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 18:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سیاهپوشان محرم -(باز اومدم زیرلوای تو ) * مجید مراد زاده

416

سیاهپوشان محرم -(باز اومدم زیرلوای تو ) باز اومدم زیرلوای تو
توسینه زنها در رثای تو
شال سیاتو خیلی دوست دارم
میاد به این رخت عزای تو

شال عزات
تاجه روی سرم میشه
شال عزات
عجین بااین تنم میشه
شال عزات
شفیع محشرم میشه
ارباب حسین (اقام)(۳)

بنددوم

عزاداراتو خیلی دوست دارم
سینه زناتو خیلی دوست دارم
پیرغلامای هیاتی تو با
میوندارا تو خیلی دوست دارم

باز اومدم
برات عزاداری کنم
باز اومدم
بازینبت زاری کنم
باز اومدم
به مادرت یاری کنم
ارباب حسین (اقام)(۳)

  • سه شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

ماه محرم -(این ماه ماهِ عشق حسین و محرم است) *سید ناصر ولائی زنجانی

378

ماه محرم -(این ماه ماهِ عشق حسین و محرم است) این ماه ماهِ عشق حسین و محرم است
دلها غریقِ محنت سلطان عالم است
شاهی که داد هستی خود را براه عشق
یک عمر گریه بر غم او گر کنی کم است
بر قّلة محبت و ایثار زد علم
از عشق او نشانه به هر بام پرچم است
فصل بهار می گذرد با غم خزان
امّا بهار اوست که همواره خّرم است
با عشق اوست مرده شود زنده تا ابد
خدمتگزار درگهش عیسی بن مریم است
در باغ عشق اوست که گُل می دهد وجود
بر روی گل نشانة این عشق شبنم است
آن راست قامتی که نشد خم به پیش خصم
سرهای اهل حق همه در پیش او خَم است
با اشکِ دیده شویی اگر خواب را ز چشم
آن لحظه یار، پیش تو هر جا مجسّم است
آه و فغان ز دیده که بیند ز خون نشان
این خون روان ز پیکر آن ذبح اعظم است
دستان خون فشان که ؟ افتاده برنخیل
این آب، اشک کیست که جاری در علقم است
این رُاس کیست غرقه بخون روی نیزه ها
کز غصّه اش زمین و زمان غرق ماتم است
خون گریه کن به یاد شهیدان کربلا
ای دیده وقت گریه و هنگامهء غم است
چون محتشم کجا به ولایی رسد مدد
روح القدس همیشه بر او یار و همدم است

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

غزل امام حسین(ع) -( ای حضرت غریب من ای آشنای من) * سید پوریا هاشمی

882
3

غزل امام حسین(ع) -(  ای حضرت غریب من ای آشنای من) ای حضرت غریب من ای آشنای من
ای کعبه معظمه ی کربلای من

زانو بگیر تا به زمین نازلم کنی
رحلی گذار تا برسد آیه های من

هرجا تویی بهشت معلای زینب است
صحرا و خانه فرق ندارد برای من!

خون تو با اسارت من‌ جلوه میکند
پس انتهای توست همان ابتدای من

تا شیرهای آل علی دور زینب اند
کرببلاست مرکز دولت سرای من

حالا نبین برای تو فریاد میکنم!
همسایه لحظه ای نشنیده صدای من!

گفتی قرار گریه کنان است این زمین
خرج تمام گریه کنانت به پای من!

عباس!خیمه را بغل خیمه ام بزن
هرجا که میروم تو بیا از قفای من

زینب علی ست هیچ نمی‌ترسد از بلا
گیرم به کوچه ها برسد ماجرای من

امروز که به شانه تو تکیه میکنم
روز دهم چه میشود اینجا خدای من..

وقتی که نیزه ها به تنت سجده میکنند
تا عرش میرود شرر وای وای من

بگذار تا که ذبح شوم‌ من به جای تو
با بچه ها برو به مدینه به جای من

عالم اسیر سفره ی خیرات زینب است
نان بیات کوفه نباشد غذای من

لعنت به نیزه های میان گلوی تو
لعنت به خنده ها وسط گریه های من

  • سه شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 09:50
  • نوشته شده توسط
  • سوگند زجاجی
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

ورود ماه محرم -(آمده ماهِ مُحرّم ...رفقا بشتابید..) * محسن راحت حق

378

ورود ماه محرم -(آمده ماهِ مُحرّم ...رفقا بشتابید..) آمده ماهِ مُحرّم ...رفقا بشتابید..
وقت تنگ ست در این شهرِ عزا بشتابید

گریه کُن ها!..همه ی آماده ی خدمت باهم
بسوی روضه ی اربابِ وفا بشتابید...

فاطمه منتظرِ ماست..معطّل نکنید ..
بهرِ امدادِ همه اهلِ بُکا ..بشتابید

آمده تا متحّول بکند مجلس را..
بهرِ درکِ نظرِ خیرالنسا بشتابید...

ذرّه ای کم نگذارید که خُسران باشد..
سمتِ هر روضه به هرِ شور و نوا بشتابید

اشک ها نعمتِ عظماست مبادا غفلت..
با دو زمزم طرفِ کرببلا بشتابید...

ماهِ عشق ست فقط سینه زنی می چسبد
تا شود حاجت تان..کامروا ..بشتابید

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

آخر بیایم غرقِ در غم با چه رویی؟! * مرضیه عاطفی

531

آخر بیایم غرقِ در غم با چه رویی؟! آخر بیایم غرقِ در غم با چه رویی؟!
گریان شوَم با اهل عالم، با چه رویی؟!

هر شب کنار مادرِ صاحب-عزایت
بنشینم و ماتم بگیرم با چه رویی؟!

آخر بپوشم باز همراهِ ملائک
پیراهنِ مشکی دمادم، با چه رویی؟!

سخت است، خیلی سخت‌! بنشینم به روضه
با اشک بی مقدار و نم نم، با چه رویی؟!-

-با چشم های بی حیا گریه کنم باز
در کنج هیئت ها محرّم با چه رویی؟!

با این زبانِ هرزه، با این دل چگونه
پای علم روضه بخوانم با چه رویی؟!

امسال هم با توبه های وصله پینه
آخر بیایم پای پرچم با چه رویی؟!

من زخمیِ نفْسم؛ میایم روضه امّا...
ماندم بگیرم باز مرهم با چه رویی؟!

  • شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 01:45
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

ورود ماه محرم -(باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است) *مرحوم محتشم کاشانی

874

ورود ماه محرم -(باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است) باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخِ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبحِ تیره باز دمید از کجا کزو
کارِ جهان و خلقِ جهان جمله درهم است

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرّات عالم است

گر خوانمش قیامتِ دنیا بعید نیست
این رستخیزِ عام که نامش محرّم است

در بارگاهِ قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جِن و مَلک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اَشرفِ اولّاد آدم است

خورشیدِ آسمان و زمین، نُور مَشرقین
پروردهء کنارِ رسولِ خدا، حسین

کشتی شکست خوردهء طوفانِ کربلا
در خاک و خون طپیدهء میدانِ کربلا

گر چشمِ روزگار بر او زار میگریست
خون می گذشت از سر ایوانِ کربلا

نگرفت دستِ دهر گلابی به غیرِ اشک
زآن گل که شد شکفته به بستانِ کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حُرمتِ مهمانِ کربلا

بودند دیو و دَد همه سیراب و می مکند
خاتم زِ قحطِ آبِ سلیمانِ کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش زِ بیابانِ کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمهء سلطانِ کربلا

آن دم فلک بر آتشِ غیرت سپند شد
کز خوفِ خَصم در حرم افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادقِ گردون نگون شدی
وین خرگهِ بلندِ سُتون بی سُتون شدی

کاش آن زمان در آمدی از کوه تا به کوه
سیل سیه که روی زمین قیر گون شدی

کاش آن زمان زِ آهِ جهان سوزِ اهل بیت
یک شعله برق خرمنِ گردونِ دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان
سیماب وار گوی زمین بی سُکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
جانِ جهانیان همه از تن بُرون شدی

کاش آن زمانکه کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه به دریای خون شدی

آن انتقام گر نه فِتادی به روزِ حشر
با این عمل معاملهء دهر چون شدی

آل نبی چو دستِ تظلم بر آورند
ارکان عرش را به تلاطم در آورند

بر خوانِ غم چو عالمیان را صَلا زدند
اوّل صَلا به سلسلهء اَنبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طَپید
زان ضربتی که بر سرِ شیرِ خدا زدند

آن در که جبرئیلِ امین بود خادمش
اَهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

بس آتشی زِ اخگر الماس ریزه ها
اَفروختند و بر حسنِ مُجتبی زدند

وآنگه سرادقی که مَلک مُجرمش نبود
کَندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشهء ستیزه در آن دشت کوفیان
بس نخل ها زِ گلشن آل عَبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مُصطفی درید
بر حلقِ تشنهء خَلف مُرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو
فریاد بر درِ حرمِ کبریا زدند

روح الّامین نهاده به زانو سرِ حجاب
تاریک شد زِ دیدن آن چشمِ آفتاب

چون خون زِ حلق تشنهء او بر زمین رسید
جوش از زمین به ذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانهء ایمان شود خراب
از بس شکست ها که به ارکانِ دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند
طوفان به آسمان زِ غُبار زمین رسید

باد آن غُبار چون به مزارِ نبی رساند
گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خُمِ گردون به نیل زد
چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک زِ غلغله چون نوبتِ خروش
از انبیا به حضرتِ روح الّامین رسید

کرد این خیالِ وهمِ غلط کارِ کان غُبار
تا دامنِ جلالِ جهان آفرین رسید

هست از ملال گر چه بری ذاتِ ذُوالجَلال
او در دلست و هیچ دلی نیست بی ملال

ترسم جزای قاتلِ او چون رقم زنند
یک باره بر جریدهء رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعانِ روزِ حشر
دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حقّ به در آید زِ آستین
چون اهلبیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که با کفنِ خون چکان زِ خاک
آل علی چو شعلهء آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانانِ اهلبیت
گلگون کفن به عرصهء محشر قدم زنند

جمعی که زد به هم صفشان شورِ کربلا
در حشر صف زنان صفِ محشر به هم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز
آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل
شوید غُبارِ گیسویش از آبِ سلسبیل

روزی که شد به نیزه سرِ آن بزرگوار
جورشید سر برهنه بر آمد زِ کوه سار

موجی به جنبش آمد و بر خاست کوها
ابری به بارش آمد و بگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن
گفتی فتادِ از حرکت چرخ بی قرار

عرش آن زمان به لرزه در آمد که چرخِ پیر
افتاد در گمان که قیامت شد آشکار

آن خیمه ای که گیسوی حُورش طناب بود
شد سرنگون زِ باد مخالف حُباب وار

جمعی که پاسِ محملشان داشت جبرئیل
گشتند بی عماری محمل شتر سوار

با آنکه سر زد آن عمل از اُمّت نبی
روح الّامین زِ روحِ نبی گشت شرمسار

وانگه زِ کوفه خیلِ الم رو به شام کرد
نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون رهِ آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در کمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
هم گریه بر ملائک هفت آسمان فکند

هر جا که بود آهویی از دشت پا کشید
هر جا که بود طایر از آشیان فتاد

شد وحشتی که شورِ قیامت به باد رفت
چون چشمِ اهل بیت بر آن کشتگان فِتاد

هر چند بر تنِ شهدا چشم کار کرد
بر زخم های کاری تیغ و سنان فِتاد

ناگاه چشمِ دختر زَهرا در آن میان
بر پیکرِ شریفِ امامِ زمان فِتاد

بی اختیار نعرهء هذا حسین زود
سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فِتاد

پس با زبانِ پر گله آن بضعهءالرسول
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشتهء فِتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جان سوزِ تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فِتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقهء محیط شهادت که روی دشت
از موجِ خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فِتادهء دور از لبِ فرات
کز خونِ او زمین شده جیحون حسین توست

این شاهِ کم سپاه که باخیلِ اشگ و آه
خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالبِ طپان که چنین مانده بر زمین
شاهِ شهید نا شده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زَهرا خطاب کرد
وحشِ زمین و مرغِ هوا را کباب کرد

کای مونسِ شکستهِ دلان حال ما ببین
ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعانِ محشرند
در وَرطهء عقوبتِ اهلِ جفا ببین

در خلد بر حجابِ دو کُون آستین فِشان
واندر جهان مصیبتِ ما بر ملا ببین

نیّ ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغیانِ سیل فتنه و موجِ بلا ببین

تن های کشتگان همه در خاک و خون نگر
سر های سروران همه بر نیزه ها ببین

آن سر که بود بر سرِ دوش نبی مدام
یک نیزه اش زِ دوشِ مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنارِ تو
غلطان به خاکِ معرکهء کربلا ببین

یا بضعهءالرسول زِ ابنِ زیاد داد
کو خاکِ اهلبیتِ رسالت به باد داد

خاموش #محتشم که دلِ سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانهء طاقت خراب شد

خاموش #محتشم که از این حرف سوز ناک
مرغِ هوا و ماهی دریا کباب شد

خاموش #محتشم که از این شعرِ خون چکان
در دیده اشگِ مُستمعان خونِ ناب شد

خاموش #محتشم که از این نظمِ گریه‌ خیز
روی زمین به اشگِ جگر گون کباب شد

خاموش #محتشم که فلک بس که خون گریست
دریا هزار مرتبه گلگون حُباب شد

خاموش (محتشم) که بسوزِ تو آفتاب
از آهِ سردِ ماتم یان ماه تاب شد

خاموش (محتشم) که زِ ذِکر غم حسین
جبریل را زِ روی پیمبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد
بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد

ای چ

  • چهارشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 22:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

ذکر تسبیح و دعایم کم شده * مرضیه عاطفی

345

ذکر تسبیح و دعایم کم شده ذکر تسبیح و دعایم کم شده
وقتِ خلوت با خدایم کم شده

خوب بودم...اشکِ جاری داشتم
بد شدم! حال بکایم کم شده

کاش برگردم به عهدِ کودکی
با وفا بودم؛ وفایم کم شده

روضه های بی ریا یادش بخیر
روضه های بی ریایم کم شده

زودتر از خادمان می آمدم
شور و شوقِ روضه هایم کم شده

در دلم تکرارِ ناب جملهٔ
دیر شد! «باید بیایم» کم شده

هرزه کرده چشم هایم را گناه
گریه های بیصدایم کم شده

وای بر شیطان و داد از معصیت
در محرّم ها عزایم کم شده

من مریض ِ نفْسم و حالم بد است
درد دارم چون دوایم کم شده

میرود از دست من توفیق ها
چونکه رزق کربلایم کم شده!

  • چهارشنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد