اشعار محرم

مرتب سازی براساس

اشعار استقبال از محرم،(باز آمـد بـوی مـاه روضه ها) *

10494
25

اشعار استقبال از محرم،(باز آمـد بـوی مـاه روضه ها) باز آمـد بـوی مـاه روضه ها
بوی پرچم های راه روضه ها
باز بوی تربت کـوی حسیـن
روی پیـرا هن سیـاه روضه ها
بـاز بـایـد رفـت زیـر بیرق و
شد دخیل تکیه گاه روضه ها
مرغ دل پر می کشد تا کربلا
از میـان اشک و آه روضه ها
بـاز آرامـش بـرای قـلـب ها
بعـد گـریه در پناه روضه ها
شاعر : حمید ضیاء یزدی

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:04
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار استقبال از محرم،(عمریست خاک مقدم ماه محرمم) *

3808
10

اشعار استقبال از محرم،(عمریست خاک مقدم ماه محرمم) عمریست خاک مقدم ماه محرمم
دائم نشسته بر سر راه محرمم
جز درگهش به هیچ دری رو نکرده ام
تنها، گدای سفره ی شاه محرمم
با هیئت و حسینیه اش خو گرفته ام
دلبسته ی لباس ِ سیاه محرمم
زیر لوای اشکم و با روضه زنده ام
محتاج سوز و گریه و آه محرمم
ره توشه ام بجز غم و مهر حسین نیست
روز جزا فقط به پناه محرمم
شبهای قدر و ماتم مولایمان گذشت
در حسرت رسیدن گاه محرمم
"یک کربلا ببر ، نبری گریه می کنم"
چشم انتظار لطف و نگاه محرمم
شاعر:رضا فراهانی

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم،(ای عــزادارن بـیـایــیــد،مــاه غــم،مــاه عــزاست) *

3341
5

اشعار استقبال از ماه محرم،(ای عــزادارن بـیـایــیــد،مــاه غــم،مــاه عــزاست) ای عــزادارن بـیـایــیــد،مــاه غــم،مــاه عــزاست
مــاه گــریـــه در عــزای حـضـرت خـــون خـــداست
در مُـحـــرّم،مُـحـــرِم بـــزم عـــزا گـــردیــده ایــم
ایـن سیـاهـی هـای هیئت،روشنـی قـلب مـاست
هر کسی لایـق نمی گـردد کـه بـاشد سیـنـه زن
بـُـردن نــام حسیـن،تــوفـیـق عُـظـمـای خــداست
بـــا دعــای حضـرت زهـــرا بــه هـیـئـت آمــدیــم
مـجـلـس اربـــاب مــا بــرتــر ز عـرش کـبــریـــاست
نـــام زهـــرا،مـــادرش،اذن دُخــول هـیـئـت است
نـام او در هـر زمـان که می بریم،مشکل گشاست
از تـــمـــامِ مــــا عــــزاداران پـــذیـــرایـــی کـنــد
ایـن لـبـاس مشکی مـا هـدیـه ی خـیـرالنسـاست
مـــا اگــر چــ

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:09
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم,(باز آمدی ای ماه خون- وای از دل زینب)به همراه سبک سنتی *

8506
12

اشعار استقبال از محرم,(باز آمدی ای ماه خون- وای از دل زینب)به همراه سبک سنتی باز آمدی ای ماه خون- وای از دل زینب
وای از دل زینب
انــاالیــه راجعـون وای- از دل زینـب
وای از دل زینب
رخ کردی از خون لاله‌گون- وای از دل زینب
وای از دل زینب
آید بـه مقتل شمـر دون- وای از دل زینب
وای از دل زینب
****
این مه، مـه بـی‌آبیِ سقـای طفـلان است
سکینه عطشان است
جسمش کنـار علقمـه، نقش بیابـان است
سکینه عطشان است
دستش به زیر دست و پا در خاک میدان است
سکینه عطشان است
زهــرا کنـار پیکـرش بـا چشم گریان است
سکینه عطشان است
****
ای ماه خون قرآن بخوان بهر علی‌اکبر
آن شبه‌پیغمبر
صدپـاره پیکـر مـی‌شود از نیزه و حنجر
آن شبه‌پیغمبر
آیــد کنـار پیکـرش صدیقـۀ اطهر
آن شبه‌پیغمبر
یک پیکــر صـدپـاره و

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(ماه صفر که ماه عزا،ماه ماتم است) *

9982
7

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(ماه صفر که ماه عزا،ماه ماتم است) ماه صفر که ماه عزا،ماه ماتم است
ایّام سوگواری ارباب عالم است
داغ حسین سینه ی ما را فشرده است
ماه صفر ادامه ی ماه محرّم است
شکر خدا که از غم آقای بی کفن
چشمم شبیه چشمه ی جوشان زمزم است
هر کس برای خون خدا گریه می کند
مزدش به دست بانویی است که قدش خم است
سی روز شد که از غم او گریه می کنیم
این رزق چند روزه دوباره فراهم است
هر دیده ای که لایق اشک حسین نیست
اشک حسین حاصل هر قلب پُر غم است
ما را حسین کرده جدا بهر ماتمش
لطف و عطای به گدایش دمادم است
هر روز و شب زیارت مخصوصه ی حسین
بر زخم قلب غمزده مانند مرهم است
هر کس که دید گوشه ای از روضه های او
گر خون چکد ز چشم ترش باز هم کم است
زینب اگر چه خسته ی

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:13
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم صفر،(پهن شد سفره دل ،بوی خدا آمده است) *

4244
6

اشعار استقبال از ماه محرم صفر،(پهن شد سفره دل ،بوی خدا آمده است) پهن شد سفره دل ،بوی خدا آمده است
به تن شاه و گدا رخت عزا آمده است
در و دیوار حسینه چرا گریان است ؟
نکند فاطمه در روضه ما آمده است ؟
ده شب و روز همه سینه زنان سیرابند
فصل آب آوری شاه وفا آمده است
مژده ای می رسد از پنجره فولاد رضا
سوی ما تذکره کرببلا آمده است
کوچه سینه زنی ارث شهیدان برماست
روزی ما زعطای شهدا آمده است
دم ای اهل حرم باز بگیرد ناظم *
حضرت ام بنین با قد تا آمده است
ذهن درگیر سوالی است دوباره امسال
ارمنی در وسط روضه چرا آمده است ؟
بیست روز است زدروازه شهر نیرنگ
ناله کوفه میا کوفه میا آمده است
شاعر :علی اکبر انصاریان

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم,(ماه عزا شد ای اهل عالم ای اهل عالم)به مراه سبک سنتی *

3918
1

اشعار استقبال از محرم,(ماه عزا شد ای اهل عالم ای اهل عالم)به مراه سبک سنتی ماه عزا شد ای اهل عالم ای اهل عالم
گرید از این غم، رسول خاتم رسول خاتم
ماه خون ماه عزا ماه شهیدان
یا حسین مولا حسین مولا حسین جان
****
در این مهِ خون، عالم گرفته عالم گرفته
زهرا به جنت ماتم گرفته ماتم گرفته
می‌کند در قتلگه گیسو پریشان
یا حسین مولا حسین مولا حسین جان
****
ای اهل عالم این ماه خون است شیون برآرید
از اشک و دیده بر زخم اکبر مرهم گذارید
آیه‌آیه می‌شود مانند قرآن
یا حسین مولا حسین مولا حسین جان
در این مه خون، قرآن زهرا نقش زمین است
بر سینۀ او با پای چکمه شمر لعین است
کربلا از خون او گردد گلستان
یا حسین مولا حسین مولا حسین جان
****
در این مه خون، شمر ستمگر از دم خنجر
از نجل زهرا هم می

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم،(حسين قافله ات نيّتِ سفر دارد) *

6318
11

اشعار استقبال از ماه محرم،(حسين قافله ات نيّتِ سفر دارد) حسين قافله ات نيّتِ سفر دارد
تو ميروي و خدا از دلت خبر دارد
براي بدرقه اُمّ البنين هم آمده است
به جاي مادرتان دست بر كمر دارد
مسيرتان،زياد است و دخترت كوچك
براي دختر تو اين سفر خطر دارد
براي قاسم از اينجا زره ببر آقا
براي پيكر او سنگها شرر دارد
ميان قافله ات جا كه هست با زينب
بگو كه چادر و معجر اضافه بر دارد
بيا حسين عوض كن تو ساربانت را
گمان كنم كه به انگشترت نظر دارد
بيا براي خودت هم كفن بخر آقا
ثواب دارد عزيزم كجا ضرر دارد
شاعر:علی اصغر انصاریان

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(گل باغ جنان بودیم و رفتیم) *

3548
5

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(گل باغ جنان بودیم و رفتیم) گل باغ جنان بودیم و رفتیم
پیمبر را نشان بودیم و رفتیم
مدینه ای تمام خاطراتم
(اگر بار گران بودیم و رفتیم)
***
وداعی تلخ کردم با پیمبر
نهادم صورتم بر قبر مادر
دلم تنگ حسن شد ای خدایا
بقیع رفتم برای بار آخر
***
(دلم از زندگانی سخت سیره
بمیرم هرچی زودتر باز دیره)
رَوَد زینب جوان از این مدینه
ولی روزی که برگردد چه پیره
***
نوایی می زند آتش به سینه
رود همراه بابایش سکینه
رسد روزی که بی بابا بیاید!
خداحافظ...خداحافظ مدینه
***
دل بی تاب را تابی بیاور
شبم تاریکه،مهتابی بیاور
شده اُم البَنین وقت جدایی
برای بدرقه آبی بیاور
***
ببین زینب که جانی در تنم نیست
دگر چاره به غیر از رفتنم نیست
چنان در این سفر غا

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

استقبال ازمحرم -(راه را باز نمایید...محرم آمد) * قاسم نعمتی

3577
5

استقبال ازمحرم -(راه را باز نمایید...محرم آمد) راه را باز نمایید...محرم آمد
دم بگیرید که هنگامه ی ماتم آمد

دست بر سینه نهاده...همه تعظیم کنید
مادری دست به پهلو، کمری خم آمد

نوکران، سینه زنان، موی کنان، مویه کنید
سر برهنه ز جنان حضرت خاتم آمد

امشبی را که شب درد دل با یار است
سفره ی دل بگشایید محرم آمد

پیرهن مشکی ما حولۀ احرام عزاست
در حسینیۀ ارباب خدا هم آمد

چشم ما گریه کنان وصل به چشم زهراست
زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد

بر سیاهی عزا دیده ی ما روشن شد
بزم دلداگی یار فراهم آمد

روز محشر که همه خلق خدا حیرانند
رتبه ی زائر ارباب مقدم آمد

قدر بال مگسی اشک بشوید دل ما
قطره ایی پاک تر از چشمه ی زمزم آمد

عرضه بر دوست کنم نوکری یک ساله
که ه

  • پنج شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:54
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(اي علمدار سپه در دلِ شب بار ببند) *

3796
8

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(اي علمدار سپه در دلِ شب بار ببند) اي علمدار سپه در دلِ شب بار ببند
محمل پردگيان دوز ز اغيار ببند
همه ي اهل حرم را به حرم كن احضار
كودكان را به محبت دلِ شب كن بيدار
اين خداحافظي آخر ما با زهراست
بعد از اين وعده ي ما با همگان كرب و بلاست
خواهر انگار همين جاست طواف من و تو
قبر گمگشته ي زهراست مطاف من و تو
مادرا ميبرم از كوچه پريشاني را
ميبرم همره خود اينهمه قرباني را
مشكل قافله را وابگذاريد به من
گريه ي دختركم را بسپاريد به من
شيرخوارم كه شده كودك هجده روزه
گردنش حرز ببنديد ولي از بوسه
اي سپه دار ، سپه را كمك از امشب كن
با علي اكبر من همرهي ِزينب كن
از همين اول راه آب بنوشان به همه
زينبم جامه ي بسيار بپوشان به همه
همه ي لشگر عشق

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(می آید ای دل ، منزل به منزل) *

15223
64

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(می آید ای دل ، منزل به منزل) می آید ای دل ، منزل به منزل
از دل صحرا ، کاروان دل
ساربان آرام ، قدری آهسته
ناقه ی زینب ، در گل نشسته
سالار زینب(3) ياابن الزهرا
چشم مادر ها ، اشک دختر ها
آه خواهرها ، خود گواه است
کاروان گل ، با دو صد بلبل
عازم به سوی ، قتله گاه است
سالار زينب(3) ياابن الزهرا
آید یک خواهر ، با شش برادر
پشت سر قاسم ، پیش رو اکبر
ناموس زهرا ، در دل صحرا
با برادر ها ،میکند سفر
سالار زینب (3) ياابن الزهرا
وای اگر هجران ، آید به میان
یا شود کمان ، یا بمیرد
وای از آن ماتم ، گر در این عالم
بین نا محرم ، جا بگیرد
سالار زینب(3) ياابن الزهرا
عجب عموی ، پر خروشی
چه می فروش و باده نوشی
ولی بدون ، او نماند
نه گوش و واره و

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(دهید اندکی اهل کــــــــوفــــه امانم که تا بــــــــر حسینم سلامی رسانم) *

2900
5

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(دهید اندکی اهل کــــــــوفــــه امانم       که تا بــــــــر حسینم سلامی رسانم) دهید اندکی اهل کــــــــوفــــه امانم که تا بــــــــر حسینم سلامی رسانم
سلام ای حسین ای فــــروغ محبت ببین مُسلمت را بـــــه وادی غربت
سلام ای گـــــــــــل گلشن آل طاها سلام ای جگــــــر گوشۀ شاه بطحا
سلام ای گـــــل بــاغ زهرای اطهر سلام ای عـــــزیـز دل و جان حیدر
مبــــاد ای پسر عـــم به کوفه بیایی که خــــــود را گرفتار کوفی نمایی
الا ابن عم کـــــــــــوفیان بی وفایند از آن تـرسم این قوم خوارت نمایند
در اول به من عهــد و پیمان ببستند ولــی زود آن عهد و پیمان شکستند
ز من کوفیان، خوب احسان نمودند مرا مرد و زن، سنگ باران نمودند
چـــو بستند بر روی من، راه چاره بیـــــــــــاورد خصمم به دار

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(شد نمایان هلال ماه ماتم (2) ماه غم ماه خون ماه محرم) *

6727
10

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(شد نمایان هلال ماه ماتم (2)                     ماه غم ماه خون ماه محرم) شد نمایان هلال ماه ماتم (2) ماه غم ماه خون ماه محرم
وامصیبت، وا مصیبت (2)
کاروان می رود محمل به محمل سوی دشت بلا منزل به منزل(2)
وامصیبت، وا مصیبت (2)
کربلا می رسد بهر تو مهمان جوشد از خاک تو خون شهیدان (2)
وامصیبت، وا مصیبت (2)
اهل بیت نبی زار و پریشان شده آوارۀ کوه و بیابان (2)
وامصیبت، وا مصیبت (2)
همه جا دشمن در امان است از چه رو در خطر جان جهان است
وامصیبت، وا مصیبت (2)
شاعر:محمد جواد غفور زاده

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(مُحرّم آمد و مـــــــــــــــاه عزا شد مه جـــــــــــــــانبازی خون خدا شد) *

3568
4

اشعار استقبال از ماه محرم  و صفر،(مُحرّم آمد و مـــــــــــــــاه عزا شد       مه جـــــــــــــــانبازی خون خدا شد) مُحرّم آمد و مـــــــــــــــاه عزا شد مه جـــــــــــــــانبازی خون خدا شد
بلند از تــــــــربــــت پاک شهیدان شعــار کُـــــــــــــل ارض کربلا شد
دل شطّ فـــرات از خون زند موج کــــــــــه دست از پیکر سقا جدا شد
در آغـــــوش پدر خندید و خوابید چــــــــــــو پیکان با گلویش آشنا شد
مــــرا عاشق تر از پروانه کردی غــــــــــــم عشق تو شمع بزم ما شد
اگر دردم دوا می شد چه می شد؟ اگر این عقده وا می شد چه می شد؟
نـصیبم کربلا می شد چه می شد؟ اگر این عقده وا می شد چه می شد؟
مـــرا مهر تو آیین شد حسین جان که دل آئینه ایزد نمـــــــــــــــــــا شد
جوانــــــــــمردان عالم را بگویید دوباره شور، عــــ

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

استقبال ازمحرم (صدای دسته ی زنجیرزن، غمی در من) *

3548
11

استقبال ازمحرم (صدای دسته ی زنجیرزن، غمی در من) صدای دسته ی زنجیرزن، غمی در من

و شعله می کشد اکنون جهنمی در من

شب است و از همه سو خیمه می زند اندوه

که تا بنا شود از نو محرّمی در من

شبیه تکیه دلم بی قرار می لرزد

و شعله می کشد آواز مبهمی در من

صدای شعله ورِ یک سوار می پیچد

و سایه روشنِ تبدارِ آدمی در من

شب است و از در و دیوار تکیه می بارد

سکوت ممتدِ اندوهِ مبهمی در من

شاعر:مریم سقلاطونی

منبع:سایت حسینیه

  • پنج شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(اگر چه مثل محّرم نمی شوم هرگز) *

6803
10

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(اگر چه مثل محّرم نمی شوم هرگز) اگر چه مثل محّرم نمی شوم هرگز
جدا ز روضه و ماتم نمی شوم هرگز
مرا ببخش مرا چون که خوب می دانم
که توبه کردم و آدم نمی شوم هرگز
اسیر جاذبۀ حُسن یوسف یاسم
که محو در گل مریم نمی شوم هرگز
گناه کارم و حتی بدون اذن شما
بدان نصیب جهنم نمی شوم هرگز
به جان عشق قسم غیر چهارده معصوم
به پای هیچ کسی خم نمی شوم هرگز
قسم به قلب سپیدت سیاهپوش کسی
بجز شهید محّرم نمی شوم هرگز
نَمی فُرات بیاور چرا که من قانع
به سلسبیل و به زمزم نمی شوم هرگز
در انتهای غزل من دوباره می خواهم
فقط برای تو باشم نمی شوم هرگز
شاعر:حمید رضا برقعه ای

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:43
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(از عــــرش ... از میــــــــان حسینـیـه خــــدا) *

4096
5

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(از عــــرش ...  از میــــــــان حسینـیـه خــــدا) از عــــرش ... از میــــــــان حسینـیـه خــــدا
آمـــد صــــدای نالـــه «حـی علــی العـزا»
جمــــع ملائکـه همـــه گریــــان شـدند و بعد
گفـتنـد تسـلـیــت همـــه بر ســـــاحت خــدا
جبریل بال خـــدمت خـــود را گشـــود و گفت
یارب اجــــازه هست شــوم فرش این عــزا ؟
آدم زجنـــت آمــــــد و نالـــه کنــــان نشست
در بـزم استـجــــــابـت بـــی قـیـد هــر دعـــا
او کـه هــزار بــار به گــــــریــه نشستـــه بود
یک «یا حسین» گفت و همان لحظه شد به پا
آری تمــــــام رحمــت خـــود را خــدا گرفت...
گستــــرد بر محـــــرم این اشـک و گریـــه ها
آنگاه گفت : روضـــه بخـــوان «ایها الرسول»
جــــانـم فــــدای تشن

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم,(الا یافاطمه یافاطمه سرت سلامت)با همراه سبک سنتی *

3821
8

اشعار استقبال از محرم,(الا یافاطمه یافاطمه سرت سلامت)با همراه سبک سنتی الا یافاطمه یافاطمه سرت سلامت
شده ماه عزا؛ پرپر شود باغ امامت
ماه اشک و خون رسیده رنگ مصطفـی پریـده
شیعـه را از ایـن مصیبت از دو دیده خون چکیده
یاحسین حسین حسین جان
****
در این ماه عزا اهل عزا! ماتم بگیرید
عزا بهر حسین در این هلال غم بگیرید
مـاه لالـه‌های پـرپـر ماه کشتگان بی‌سر
دختر زهرای اطهر گریـد از غـم برادر
یاحسین حسین حسین جان
****
بیا ای شیعه تا رخت عزا با هم بپوشیم
همه خون‌جگر از دیدۀ گریان بنوشیم
شد هلال غم دوباره دیده شد پر از ستاره
یـاد زخم بی‌شماره یـاد جسم پـرستاره
یاحسین حسین حسین جان
****
چرا ای آسمان ای آسمان رنگت پریده؟
مگر بار دگر ماه عزا از ره رسیده؟
نالـه از جگـر برآمد ماه

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

استقبال ازمحرم (محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین) *

3417
3

استقبال ازمحرم (محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین) محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین
گریست ابر خزان هم به باغ و راغ حسین
هزار و سیصد و اندی گذشت سال و هنوز
چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین
به هر چمن که بتازد سموم باد خزان
زمانه یاد کند از خزانِ باغ حسین
هنوز ساقی عطشان کربلا گویی
کنار علقمه افتاده با ایاغ حسین
اگر چراغ حسینی به خیمه شد خاموش
منوّر است مساجد به چلچراغ حسین
خدا به نافۀ خلدش دماغ جان پُر داشت
که بوی خون نکند رخنه در دماغ حسین
فراغ از دو جهان داشت با فروغ خدای
خدای را چه فروغی است در فراغ حسین
یزید کو که ببیند به ناله قافله ها
گرفته از همه سوی جهان سراغ حسین

شاعر:محمد حسین شهریار
منبع:سایت حسینیه

  • پنج شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 17:08
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(دلی كه سینه زن هر شب محرم شد) *

11977
26

اشعار استقبال از ماه محرم و صفر،(دلی كه سینه زن هر شب محرم شد) دلی كه سینه زن هر شب محرم شد

صدای هر تپشش ذكر یا حسینَم شد

به یاد غربت یك لحظة تو این گونه

بساط گریة هر روز من فرا هم شد

شبی كه در دل من خیمه زد غم از هر سو

دلم حسینیة بغض و آه و ماتم شد

فدای زلف پریشان تو كه بر نیزه

برای قافله سالاری تو پرچم شد

فرشته مثل رقیه سیاه می پوشد

حسین ! سایة تو از سر همه كم شد

همیشه هر شب جمعه امید دارم كه

دوباره زائر شش گوشة تو خواهم شد

قسم به عشق كه رنگ حسین می گیرد

دلی كه سینه زن هر شب محرم شد

شاعر: یوسف رحیمی

اگر به دنبال سبک های بیشتری در زمینه تخصصی اشعار و سبک های محرم هستید پیشنهاد می کنیم اپلیکیشن های اندرویدی سایت امام هشت را نصب کنید و از زی

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

باز این چه شورش است، که عالم به ماتم است * محمد مهدی عبدالهی

1948
3

باز این چه شورش است، که عالم به ماتم است السلام علی الاجساد العاریات

باز این چه شورش است، که عالم به ماتم است

باز این چه نوحه است، دمادم فقط غم است

در آه و ناله اند، ملائک به یک صدا

تا روز حشر هر چه عزا، پا شود کم است

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:11
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب

اشعار چاووشی محرم -( دارد محرم تو ز ره می رسد حسین ) * عباس شاکری

86

اشعار چاووشی محرم -( دارد محرم تو ز ره می رسد حسین ) دارد محرم تو ز ره می رسد حسین
بر سینه نوشته شده بی عدد حسین
آقا نگفته ام که تو راهم نمی دهی
فرقی نمی کند به برت خوب و بد حسین
با یک تکان پرچم تو دل کشیده شد
صد مرحبا به این پرچم و جزر و مد حسین
وقتی که پرچم حرمت می خورد تکان
دل از تمام اهل جهان می برد حسین
من آن کبورتم که فقط با عنایتت
اطراف شهر کرببلا می پرد حسین
شاید صدای تشنه ی من را شنیده ای
من آن کسم که در همه جا ناله زد حسین
گویا صدای خواهر تو می رسد به گوش
آن که به سوی قتلگهت می دود حسین
واویلتا کسی نشسته روی سینه ات حسین
سر از تن مطهر تو می برد حسین
مانند مقتلت که شده بحر پر از خون
از چشم تر فاطمه خون می چکد حسین
شاعر : عباس شاکری

  • جمعه
  • 4
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین(ع)-(ای سینه ها دست ها وقت نمایش است)با نوای حاج مهدی مختاری *

14946
87

اشعار شهادت امام حسین(ع)-(ای سینه ها دست ها وقت نمایش است)با نوای حاج مهدی مختاری ای سینه ها دست ها وقت نمایش است
ای دیده ها اشک ها هنگام بارش است
پیچیده در عالم باز این چه شورش است
آقام جانم

دوباره فصل عزا شد
روضه ها به پا شد واویلا
نوحه کننان بگیرد دم
اومده محرم واویلا
وای وای وای4
واویلا حسین4
تو از ازل زهرا من بوده محرمی2
دلم خوش است هستم کبوتر حرمی2
سالم شده یک ماه آن هم محرمی2
آقا جانم
من نغمه ای مثل چاووش
من ضریح مثل شش گوش ندیدم
تو روضه ات ای شهه بی سر 2
نه به پا بلکه با سر دویدم2
وای وای وای 4
واویلا حسین4
یا ایهی ارباب والله محشری
اربابی و کارت امضا نوکری
دلبر فراوان است تو چیز دیگری
آقا جانم
یا ایهی ارباب والله محشری
اربابی و کارت امضا نوکری
دلبر فراوان است تو چ

  • دوشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

من که با تربت تو کام لبم باز شده *

7088
14

من که با تربت تو کام لبم باز شده من که با تربت تو کام لبم باز شده
اصل این نوکریم از ازل آغاز شده
مادرم درس غلامی تو ام می آموخت
اولین پیرهن مشکی من را می دوخت
خاطرم هست مرا مجلس روضه می برد
خاطرم هست مرا دست ابالفضل سپرد
اولین شال عزا را پدرم داد به من
گفت خوب از غم ارباب کرم سینه بزن
پدرم گفت که در دامن مادر بودی
گفت آن وقت تو اندازه ی اصغر بودی
خاطرم هست که چون ماه محرّم می شد
کوچه در کوچه ی این شهر پر از غم می شد
بوی نذری محرّم همه جا می پیچید
چشم ها نم نمک از داغ شما می بارید
خاطرم هست که در کوچه علم بندان بود
چشم ها صحن تماشای کمی باران بود
خاطرم هست همه نذر شما می کردند
همه با چائی شبهات صفا می کردند
بچّه ها یک طرفی تکی

  • جمعه
  • 17
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 07:04
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

استقبال ازمحرم (ماه محرم است و دلم باغ پرپر است) *

3554
8

استقبال ازمحرم (ماه محرم است و دلم باغ پرپر است) ماه محرم است و دلم باغ پرپر است

در چشم من، دوباره غمی سایه گستر است

ماه محرم است و دو چشم غریب من

با داغ بی بدیل تو ای سرخ! همسر است

در قلب من، قیامتی از کربلای توست

در چشم من، قیامتی از تیغ و خنجر است

فریاد سربریده ی قرآن سرخ عشق!

شایسته ی قیام تو "الله اکبر" است

تو زنده ای، حقیقت مظلوم تا ابد!

این مرگ سرخ، زندگی سبز دیگر است

جان ها فدای نهضت سرخ تو "یا حسین" !

"هیهات منا الذله" تو را حرف آخر است

این قصه نیست، معجزه ی سرخ عاشقی ست

"کز هر زبان که می شنوم نا مکرر است"

از رستخیز خون تو، بیدار شد زمین

ظلمت شکست، آینه بازار شد زمین

دریا تو، رودها به لبان تو می رسند

آیینه ها، به نا

  • پنج شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

شعر استقبال از محرم (کاش دفنم بکنی در حرم کرببلا) *

5317
14

شعر استقبال از محرم (کاش دفنم بکنی در حرم کرببلا) من که با تربت تو کام لبم باز شده
اصل این نوکریم از ازل آغاز شده
مادرم درس غلامی تو ام می آموخت
اولین پیرهن مشکی من را می دوخت
خاطرم هست مرا مجلس روضه می برد
خاطرم هست مرا دست ابالفضل سپرد
اولین شال عزا را پدرم داد به من
گفت خوب از غم ارباب کرم سینه بزن
پدرم گفت که در دامن مادر بودی
گفت آن وقت تو اندازه ی اصغر بودی
خاطرم هست که چون ماه محرّم می شد
کوچه در کوچه ی این شهر پر از غم می شد
بوی نذری محرّم همه جا می پیچید
چشم ها نم نمک از داغ شما می بارید
خاطرم هست که در کوچه علم بندان بود
چشم ها صحن تماشای کمی باران بود
خاطرم هست همه نذر شما می کردند
همه با چائی شبهات صفا می کردند
بچّه ها یک طرفی تکی

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 08:14
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

استقبال ازمحرم (دوباره‌ این‌ دلم‌ شده‌، اسیر و مبتلای‌ تو) *

2948
3

استقبال ازمحرم (دوباره‌ این‌ دلم‌ شده‌، اسیر و مبتلای‌ تو) دوباره‌ این‌ دلم‌ شده‌، اسیر و مبتلای‌ تو

مگر محرم‌ آمده‌، كه‌ شد بپا عزای‌ تو

اگر ز تو جدا نی‌ام‌، به‌ شكر حق‌ حسینیم‌

تمام‌ حاجتم‌ بود، دیدن‌ كربلای‌ تو

به‌ یك‌ اشارۀ‌ لبت‌، گره‌ ز كار وا شود

دل‌ شكسته‌ام‌ رسد، به‌ صحن‌ با صفای‌ تو

شبیه‌ خط‌ آیه‌ها، كه‌ ظاهرش‌ سیاهی‌ است

‌ باعث‌ روسپیدی‌ است‌، سیاهی‌ عزای‌ تو

چه‌ كاركرده‌ای‌ حسین‌، كه‌ در میان ‌عالمین‌

شده‌است‌ خون بهای‌ تو، فقط‌ خدا، خدای‌تو

خدا كند در دو جهان‌، چه‌ در نهان‌ چه‌ د عیان

‌ كنیه‌ و اسم‌ من‌ شود، نوكر با وفای‌ تو

خوشا بر آنكه‌ حاجتش‌، ز سوی‌ حق‌ روا شود

رسد زمان‌ مردنش‌، میان‌ روضه‌های‌ تو

در این‌ دهه‌ ز مادرت‌، ز

  • پنج شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شعر برای ورودیه محرم -( ماه حسین آمده، مهمان حضرتیم ) * امیر عظیمی

1474
0

شعر برای ورودیه محرم -( ماه حسین آمده، مهمان حضرتیم ) ماه حسین آمده، مهمان حضرتیم
اینبار نیز ریزه خور خوان حضرتیم
با حاتمی که ران ملخ روی دست اوست
در انتظار اذنِ سلیمان حضرتیم
بر دست پخت هیچکسی لب نمی زنیم
وقتی که دور سفره ی احسان حضرتیم
ما را نوشته اند به دنیا، گدای او
در روز حشر نیز گدایان حضرتیم
اینکه هزار سال عزادار او شدیم
مدیون لطف شاه خراسان حضرتیم
ما پای منبرش همه ابن الشّبیب او
با روضه خوانی اش همه گریان حضرتیم
نقّاره می زنند، همه سینه زن شدیم
نقّاره می زنند، پریشان حضرتیم
این روضه های خط به خطش اعتقاد ماست
گودال زاده اییم و مسلمان حضرتیم
در روز مرگ چون که به گودال مان نهند
مشغول ذکر ِشور حسین جان حضرتیم

شاعر : امیر عظیمی

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

ترکیب بند برای ماه محرم از امیر عظیمی -( ماه محرم است، دلم شور می زند ) * امیر عظیمی

1400
0

ترکیب بند برای ماه محرم از امیر عظیمی -( ماه محرم است، دلم شور می زند ) ماه محرم است، دلم شور می زند
هنگامه ی غم است، دلم شور می زند
حالا به هر چه می نگرم مثل مقتلِ
ابن مقرّم است، دلم شور می زند
یعنی که باید از غم و داغ غمت نوشت
این غم مگر کم است، دلم شور می زند

ارباب بی سرم، سر و دستم فدای تو
هر دل ز روضه ی تو شکستم فدای تو

آقا غم تو در دل عشاق پر شده
دل های شیعیان تو از داغ پر شده
اینجا همه برای غمت گریه می کنند
اینجا چقدر عاشق و مشتاق پر شده
هَل مِن مُعین حنجره ی خسته ات هنوز
در گوش هر کرانه و آفاق پر شده

اینجا به نام خواهر تو خیمه می زنیم
با اشک های مادر تو خیمه می زنیم

ما نوکر سرای تو تعبییر می شوییم
از شیر نذر هیأت تو شیر می شوییم
هر شب کنار سفره ی ماه م

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 16:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد