اشعار محرم

مرتب سازی براساس

اشعار استقبال از محرم,(طفلان عطش نوش تو را حنجره، خون شد) *

2165

اشعار استقبال از محرم,(طفلان عطش نوش تو را حنجره، خون شد) طفلان عطش نوش تو را حنجره، خون شد
از خفتنِ فریاد در آن حنجره‌ها، های
بگذار که از اکبر داماد بگویم
با خون سر آن کس که به کف بست حنا، های
تنها چه کند با غم شان زینب کبری
رأس شهدا وای، غریو اسرا، های
بر محمل اُشتر سر خود کوبید، زینب(س)
از درد بکوبم سر خود را به کجا؟ های
امشب شب دلتنگی طفلان حسین(ع) است
این شعله به تن دارد و آن خار به پا، های
این مویه کنان در پی راهی به مدینه‌ست
آن موی کنان در پی جسم شهدا، های
این پیرهن پاره، تن کیست؟ خدایا
گشتیم به دنبال سرش در همه جا، های
در آینه سر می‌کشد این سر، سر خونین
در باد ورق می‌خورد آن زلف رها، های
این حنجر داوودی سرهای بریده ست
ترتیل شگفتی‌ست ز سرهای ج

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر استقبال از محرم,(من تشنه و دل تشنه و عالم همه تشنه) *

1874

شعر استقبال از محرم,(من تشنه و دل تشنه و عالم همه تشنه) من تشنه و دل تشنه و عالم همه تشنه
کو آب که سیراب کند زخم مرا، های
آتش شده‌ام آتش نوشان منا، هوی
عنقا شده‌ام، سوخته جانان منا، های
هنگام اذان آمد و در چِک چک شمشیر
او حی غزا می‌زد و من «حی علی» های
امشب شب شوریدگی، امشب، شب اشک است
شمشیر مرا تیز کن از برق دعا، های
خون خوردن و لبخند زدن را همه دیدید
گل دادن قنداقه ندیدید الا، های
با فرق علی(ع) کوفه‌ی دیروز، چها کرد؟
از کوفه ندیدیم بجز قحط وفا، های
بر حنجره تشنه چرا تیر سه شعبه؟
کس نیست بپرسد ز شمایان که چرا؟ های
این کودک معصوم چه می‌خواست؟ چه می‌گفت؟
در چشم شما سنگدلان مُرد حیا، های
منبع: سایت هیئت بنی هاشم اراک

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 05:58
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر استقبال از محرم,(هر راه که رفتید همه خبط و خطا بود) *

2168

شعر استقبال از محرم,(هر راه که رفتید همه خبط و خطا بود) هر راه که رفتید همه خبط و خطا بود
هر کار که کردید هدر بود و هبا، های
این قوم نبودند مگر نامه نبشتند
گفتند که ما منتظرانیم بیا! های
گفتند اگر رو به سوی کوفه کنی، نَک
از مقدم تو می‌رسد این سر به سما، های
گفتند به شکرانه‌ی دیدار شما شهر
آذین شده با آینه و نور و صدا، های
آیینه‌تان پر شده از زنگ و دورویی
چشمان شما پر شده از روی و ریا، های
مختار، به حبس اندر و میثم، به سر دار
در کوفه ندیدیم بجز حرمله‌ها، های
این بود سرانجام وفا؟ رسم امانت؟
ای اف به شما، اف به شما، اف به شما، های
ای اف به شمایان که سرم بر سر نیزه‌ست
بس نیست تماشای شهیدان مرا؟ های!
در جان شما مرده دلان زمزمه‌ای نیست
در شهر شما سنگدلان

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:01
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم,(یک تن ز شما دم نزد آن روز که می‌رفت) *

1943

اشعار استقبال از محرم,(یک تن ز شما دم نزد آن روز که می‌رفت) یک تن ز شما دم نزد آن روز که می‌رفت
از کوفه سوی شام سر کشته ما، های
یک مشت دل سوخته پاشیدم زی عرش
یعنی که ببینید، منم خون خدا، های
آن شام که از کوفه گذشتند اسیران
از هلهله، از هی هی و هی های شما، های
دیروز تنی بودم زیر سم اسبان
امروز سری هستم در طشت طلا، های
ما این همه با یاد شماییم و شما حیف
ما این همه دلتنگ شماییم و شما... های
منبع: سایت هئیت بنی هاشم اراک

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم,(در مشعر زخم تو رسیدم به تشهّد) *

1892
1

اشعار استقبال از محرم,(در مشعر زخم تو رسیدم به تشهّد) در مشعر زخم تو رسیدم به تشهّد
تا از عرفات تو رسیدم به منا، های
با گریه و با نذر کجا را که نگشتیم
حیران تو ای آینه غیب نما، های
در غربت این سینه برافروز چراغی
در خلوت این دیده جمالی بنما، های
آن شاعر شوریده که می‌گفت کجایید
اینجاست بیایید شهیدان بلا! های
من حنجره‌ام نذر شهیدان خدایی ست
من حنجره‌ام وقف تمام شهدا، های
از خویش بپرسیم کجاییم و چه داریم
از خویش برون می‌زنی امشب به کجا؟ های
ماندیم در این خاک و پری باز نکردیم
مُردیم در این درد و ندیدیم دوا، های
های ای عطش آغشته ترینان! عطشم کُشت
آبی برسانید به این تشنه هلا، های
یک بار بپرسید ز حالم که چرا هوی
تا پاسخ‌تان گویم یاران که چرا های ...
منبع

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:08
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر استقبال از محرم,(فتاد و دو دف هر صبح می‌کوبد در من) *

1842

شعر استقبال از محرم,(فتاد و دو دف هر صبح می‌کوبد در من) فتاد و دو دف هر صبح می‌کوبد در من
هفتاد و دو نی هر شب در من به نوا، های

این جاده همان جاده خون است بپویید
این در، در دهلیز بهشت است، درآ، های

ای عاشق دل باخته، آهی بکش از جان
ای شاعر دلسوخته، اشکی بسرا، های

حالی چه کنم گر نکنم شکوه و فریاد
در منقبت و مرثیت آل عبا، های...
منبع: اسیت هئیت بنی هاشم اراک

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:12
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر استقبال از محرم,(مشك بر دوش سوي علقمه رفت) *

1993

شعر استقبال از محرم,(مشك بر دوش سوي علقمه رفت) مشك بر دوش سوي علقمه رفت
تا كه شق‌القمر نشان بدهد
تا كه چشمش هزار معجزه را
بين خوف و خطر نشان بدهد
شيهه در شيهه اسب و گرد و سوار
آسمان مكث كرده تا چه كند؟
خيمه در خيمه گريه مي‌شنود
آب را شعله‌ور نشان بدهد؟!
مشك لب‌تشنه گرم زمزمه شد
گريه‌هاي رقيه در گوشش
تا كه يك دشت لاله‌عباسي
غرق خون جگر نشان بدهد
قبضه‌ي ذوالفقار در مشتش
خشم درياست در سر انگشتش
كربلا قلعه قلعه خيبر شد
رفت مثل پدر نشان بدهد
با خودش فكر مي‌كند كه فرات
عطش باغ را نمي‌فهمد
مي‌رود معني شكفتن را
فوق درك بشر نشان بدهد
همه خشم خونفشان علي
در صدايش وزيده، مي‌خواهد
خطبه شقشيقه‌اي ديگر
با رجز‌ها مگر نشان بدهد
ساعتي بعد آفتاب گرفت
لحظه ب

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:14
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم,(چند روزیست دلم خسته زعالم شده است) *

2203
2

اشعار استقبال از محرم,(چند روزیست دلم خسته زعالم شده است) چند روزیست دلم خسته زعالم شده است
طالب روضه و شور و دم و ماتم شده است
اشک از دیده فشانید الا یا عشاق
موسم روضه ی غم ، اشک دمادم شده است
شیعیان اشک نه ، خون در غم آقا ریزید
خون دو چشم فلک از نوحه ی این غم شده است
ماه اگر روبه کمان می رود از نیمه ی حج
زیر بار غم ارباب قدش خم شده استa
بارها روح خدا ، پیر خمینی(ره) فرمود :
زنده اسلام از این ماه محرّم شده است
منبع: سایت بیت های سوخته

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:19
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

استقبال ازمحرم- (درعشق اقتدا به اویس قرن كنیم) * وحید قاسمی

3460
2

استقبال ازمحرم- (درعشق اقتدا به اویس قرن كنیم) درعشق اقتدا به اویس قرن كنیم
این دیده را ز اشك عقیق یمن كنیم

امسال هم تمام پس انداز گریه را
قسمت شده كه خرج سیاهی زدن كنیم

«حی علی العزای» خدا می رسد به گوش
باید لباس مشكی خود را به تن كنیم

یعقوب خون جگر شده ی چشم من بیا
گریه برای غارت یك پیرهن كنیم

هنگام غسل دادن من، روضه خوان بگو
هرگز نخواسته بدنش را كفن كنیم

او نوكر است، نوكر ارباب بی كفن
خوب است بوریا كفن این بدن كنیم
شاعر:وحید قاسمی

  • پنج شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:43
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

قصیده استقبال از محرم,(از کوفه خبر می‌رسد از غربت مسلم) *

2300
2

قصیده استقبال از محرم,(از کوفه خبر می‌رسد از غربت مسلم) از کوفه خبر می‌رسد از غربت مسلم
از کوفه و کوفی ببرم شکوه کجا؟ های
عباسِ علی تشنه و طفلان همه تشنه
فریاد و فغان از ستم قوم دغا، های
بازوی حرم، نخل جوانمردی و ایثار
عباس علی، حضرت شمع شهدا، های
آتش به سوی خیمه و خرگاه تو می‌رفت
از دست ابالفضل چو افتاد لوا، های
با یاد جوانمردی عباس و غم تو
خورشید جدا گریه کند، ماه جدا، های
خورشید نه این است که می‌چرخد هر روز
خورشید سری بود جدا شد ز قفا، های
می‌چرخد و می‌چرخد و می‌چرخد، گریان
هفتاد قمر گرد سرِ شمس ضُحی، های
خونین شده انگشتری سوّم خاتم
از سوگ سلیمان چه خبر، باد صبا!؟ های
از داغ علی اصغر محزون، جگرم سوخت
با رفتن عباس، قدم گشت دو تا، های
منبع: سایت ع

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:21
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین(ع),به همراه سبک(بچه شیعه ها بازم محرمه) با نوای حاج مهدی سلحشور *

4153
3

اشعار شهادت امام حسین(ع),به همراه سبک(بچه شیعه ها بازم محرمه) با نوای حاج مهدی سلحشور بچه شیعه ها بازم محرمه
دیگه شادی رفته و نوبت غمه
نمی دونم با چه جرعتی بگم
که زمان مرگ اسم اعظم
وقت بیمار شدن دل های ماست
دوای هر دلی اشک نم نم
غم عالم همه به دل های همه است
دل ما اندازه یک عالمه
پسر فاطمه آواره شده
هر سیاهی دیگه رخت ماتمه
اومدم از بی بی مهلت بگیرم
که شاید توی این محرم بمیرم
واویلا واویلا،کرب و بلا غوغاست

واویلا واویلا،خون به دل زهراست

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار اشتقبال از محرم،(ناریم و نور گشتن ما وقت میبرد) *

2446
3

اشعار اشتقبال از محرم،(ناریم و نور گشتن ما وقت میبرد) ناریم و نور گشتن ما وقت میبرد
کوریم و عادت به عصا وقت میبرد

شاعر صبور باش که انزال "وحی شعر"
تا به "غزلسَرای حرا" وقت میبرد

عمری سراب دیدم و فهمیدم عاقبت
تشخیص آب از آب نما وقت میبرد

گفتی که شرط آینگی آدمیت است
آدم شدن به جان شما وقت میبرد

تهذیب نفس عاقل و تذهیب آن به عشق!!
بر خشت، نقش آب طلا وقت میبرد

فطرس سلام ما به حضورش خودت ببر
با پای لنگ باد صبا وقت میبرد

من زیر قبه ی تو دعا میکنم حسین
حالا بگو قبول دعا وقت میبرد؟

نام تو را به "کاخ تمّرد" نوشته ایم*
پس لاجرم نزول بلا وقت میبرد

در صف نشسته ایم و به دستت نگاهمان
اخذ برات کرببلا وقت میبرد

یا ایهّا الصبور من، اِصبِر به قتل صبر
جان د

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 10:49
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم ،(بی شک گدای خانه ات آقا شود، حسین) *

4949
12

اشعار استقبال از ماه محرم ،(بی شک گدای خانه ات آقا شود، حسین) بی شک گدای خانه ات آقا شود، حسین
هر قطره زود پیش تو دریا شود، حسین!

فیض گدایی تو به هر کس نمیرسد
باید که زیر نامه اش امضا شود:"حسین"

هر کس شنید کار گنهکار با شماست
خواهد که رو سیاه دو دنیا شود، حسین

وقتی که درب خانه ی لطف تو در دل است
ما سینه میزنیم که در وا شود، حسین!

در روضه ها به قرب خداوند میرسیم
شبهای هیئتت شب احیا شود، حسین

آقا جوان سینه زنت حاجتش شده:
در کاروان کرب و بلا جا شود، حسین

از کودکیم تا دم مرگم به روی لب
تنها حسین بوده و تنها شود : حسین

ای کاش وقت مردن من! وقت احتضار
ذکر مدام بر لبم آنجا شود: "حسین..."
***سینا نژاد سلامتی***

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم ،(دلبر آن است که خون ریزد و تاوان ندهد) *

2918
0

اشعار استقبال از ماه محرم ،(دلبر آن است که خون ریزد و تاوان ندهد) دلبر آن است که خون ریزد و تاوان ندهد
یا اگر هم بدهد خون عزیزان ندهد
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
بکش امروز که جز تیغ تو فرمان ندهد
گفته بودم که شوم مَحرم این خانه، نشد
چه توان کرد ؟ حسین است و ره آسان ندهد
زخم اگر نیست به دل، گریه ندارد نمکی
بی نمک را سر این سفره کسی نان ندهد
هر که خالی شود از خویش دهد شور نشور
هیچ کس شور ز دل همچو نمکدان ندهد
شهر ری مملکت توست به جان تو قسم
کس خراج سر زلف تو به جز جان ندهد
عشقم این است که من خانه به ری ساخته ام
گریه هر جا که کنم لذت تهران ندهد
صله ها داده ام از اشک به دربان حسین
گرچه گویند گدا باج به سلطان ندهد
بر حذر باش که در حشر به نی جا نکنی
سعی کن ماد

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر استقبال از ماه محرم،(نگاه و گوشه ی چشمی به این گدا کافیست) *

3423
6

شعر استقبال از ماه محرم،(نگاه و گوشه ی چشمی به این گدا کافیست) نگاه و گوشه ی چشمی به این گدا کافیست
- تو را به جان رقیه، همین مرا کافیست -

خدا کند که نگاهی کنی، زمین خوردم!
که بر به خاک غم افتاده ای نگاه کافیست

دلم که دست خودش نیست،گاه می شکند
در این میانه فقط نامی از شما کافیست...

برای راحتی از آتش جهنم هم
دو قطره اشک فقط پای روضه ها کافیست

تویی حسین!شروع تمام عاشقی ام
برای عشق، حسینیه ی عزا کافیست

همه حوائج من بسته بر اشاره ی توست
همه حوائج من هیچ، "کربلا" کافیست

تمام حاجت من دیدن ضریحت بود
چقدر فاصله افتاد بین ما...کافیست!
***یحیی نژاد سلامتی***

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:30
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم،(زیر ایوانت اگر روزی کبوتر می شدم) *

3363
10

اشعار استقبال از ماه محرم،(زیر ایوانت اگر روزی کبوتر می شدم) زیر ایوانت اگر روزی کبوتر می شدم
آنقدر پر می زدم در خون که پرپر می شدم

آتشم گل کرد و بالم سوخت با پروانه ها
کاش چون پروانه در آتش شناور می شدم

کاش در هنگام توفان سیاه نیزه ها
مرهمی بر زخم خونین برادر می شدم

ای سر انگشت جنون در فصل رقص عاشقان
زخمه ای گر می زدی تا شعله ور تر می شدم

سوی تو پر می زدم، با بوی تو پر می زدم
از شمیم روح انگیزت معطر می شدم

با برادر گفت زینب:کاش بی تو در جهان
مرغ بی پر، باغ بی بر، نخل بی سر می شدم

در حریم تو کبوترها به باران می رسند
گر به کویت راه می بردم کبوتر می شدم . . .
***حبیب الله بخشوده***

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم،(با قلب بشر مونس و دمساز حسین است) *

4450
5

اشعار استقبال از ماه محرم،(با قلب بشر مونس و دمساز حسین است) با قلب بشر مونس و دمساز حسین است
در خلوت دل،محرم و همراز حسین است

زهرا و علی،هر دو چو دریای گوهربار
خلقت،صدف است و گهر راز حسین است

آن عاشق فرزانه و،معشوق دو عالم
بر طاق فلک غلغله انداز حــــسین است

هر آیتی از جانب حق،معجزه ای بود
آن آینه که هر دم کند اعجاز حسین است

راهی که بشر را به خـــداونـــــد رساند
عشق است و در این فاصله پل ساز حسین است

در راه نگهداری قرآن محمد
سرباز فداکار سرافراز حسین است

شاهی که ز حر بن یزید،از ره اکرام
بگذشت و نمود آنهمه اعزاز حسین است

فطرس که پرش را شرر قهر خدا سوخت
باز آنکه بدادش پر پرواز حسین است

ماهی که به هر کلبه ی تاریک بتابد
شاهی که به سائل نکند ناز حس

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر استقبال از ماه محرم،(جاده و اسب مهیاست،بیا تا برویم) *

22120
98

شعر استقبال از ماه محرم،(جاده و اسب مهیاست،بیا تا برویم) جاده و اسب مهیاست،بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم

ایستاده ست به تفسیر قیامت زینب
آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم

خاک،درخون خدا می شکفد می بالد
آسمان،غرق تماشاست بیا تا برویم

تیغ، در معرکه می افتد و بر می خیزد
رقص شمشیر چه زیباست، بیا تا برویم

از سراشیبی تردید اگر بر گردیم
عرش،زیر قدم ماست بیا تا برویم

دست عباس، به خونخواهی آب آمده است
آتش معرکه برپاست بیا تا برویم

زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان
راه ما، از دل دریاست بیا تا برویم

کاش،ای کاش! که دنیای عطش می فهمید
آب، مهریه زهراست بیا تا برویم

چیزی از راه نمانده ست چرا برگردیم
آخر راه، همین جاست بیا تا برویم

فرصتی باشد اگر

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:52
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم،(وقت وداع فصل بهاران بگو "حسین") *

3108
7

اشعار استقبال از ماه محرم،(وقت وداع فصل بهاران بگو "حسین") وقت وداع فصل بهاران بگو "حسین"
در لحظه های بارش باران بگو "حسین"
هرجا دلت گرفت کمی محتشم بخوان
هی در میان گریه بگو جان، بگو "حسین"
کشتی شکست خورده که دیدی به کارزار
در خاک و خون تپیده به میدان بگو "حسین"
از نام گرم او دل برف آب می رود
در سردسیر سخت زمستان بگو "حسین"
تغییر کرده است لغتنامه هایمان
زین پس به جای واژه عطشان بگو "حسین"
روضه بخوان که لحظه ی طغیان چشم ما
همپای چشمه های خروشان بگو "حسین"
دیدی اگر که جسم قمر زیر آفتاب
مانده سه روز بین بیابان بگو "حسین"
دیدی اگر که جامه ی یوسف ربوده اند
افتاده بین معرکه عریان بگو "حسین"
دیدی اگر که قاری قرآن سرش شکست
از سنگ قوم دشمن قرآن بگو "حسین"
***م

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:54
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم،(تا می دمد از یاد تو در شهر نشان ها ) *

2850
0

اشعار استقبال از ماه محرم،(تا می دمد از یاد تو در شهر نشان ها  ) تا می دمد از یاد تو در شهر نشان ها
در معرضِ عطر کلماتند دهان ها
بوی تن تو با نَفَس خاک چه کَردَست
کِامروز پر از بوی بهشتند جوان ها
دیروز چشیدست زمین طعم تو،امروز
ذرّات تو را تجزیه کرده ست به جان ها
ای کاش زمین خون تو را ترجمه می کرد
تا با گلِ خورشید می آمیخت دهان ها
از تیغ گرفتند تَنَت را و سپردند
در آن سوی مقتل به کَمان ها و گَمان ها
ای زنده جاوید! همانروز سرت را
از نیزه ربودند و سپردند به آن ها
گفتند فقط،از لب و دندان و ندادند
از ردّ نَفَسهایِ شهیدِ تو نشان ها
ای کاش مسیحِ نَفَسَت ، روح بریزد
در کالبدِ منجمدِ مرثیه خوان ها
***عبدالجبار کاکایی***

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:55
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر استقبال از ماه محرم،(حج تان باطل اگردر عرفاتم ننشینید) *

3070
7

شعر استقبال از ماه محرم،(حج تان باطل اگردر عرفاتم ننشینید) حج تان باطل اگردر عرفاتم ننشینید
تشنه لب در وزش شط فراتم ننشیند
سید آینه پوشانم ازین سمت بیایید
چه کسی گفت به کشتی نجاتم ننشینید
محو در جذبه ی پیغمبری ام پنجره تان کو
بی وضو در ملکوت کلماتم ننشینید
هان خود کعبه منم کیست ز من قبله نما تر
چه کسی گفت که در باب صلاتم ننشینید
این عبای نبوی هست به دوشم چه شد ای قوم
روضه ی سیب منم در نفحاتم ننشینید
دست بردارید ای مردم ازین علقمه کافی ست
وای اگر در گذر آب حیاتم ننشینید
من مفاتیح دعایم به خدا راه ندارید
تا که در معرض اذکار سماتم ننشینید
بعد ازاین هلهله تان حجت خورشید تمام است
در همین دشت قتیل العبراتم بنشینید!
از همین بادیه روزی عتباتی بدرخشد
"ساحل امن

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم،(قلم به دست شدم تا ز دست ها بنویسم) *

3046

اشعار استقبال از ماه محرم،(قلم به دست شدم تا ز دست ها بنویسم) قلم به دست شدم تا ز دست ها بنویسم
غریب وار پیامی به آَشنا بنویسم
نرفته یک غمم از دل غمی دگر رسد از ره
به خانه ی دل تنگ و برو بیا بنویسم
غریبی من و دل را کسی چه داند و بهتر
که مویه های غریبانه با رضا بنویسم
پی رضای رضا بودم و به خویش بگفتم
روم به طوس، در آنجا ز کربلا بنویسم
به یاد کودکی و درس و مشق و مدرسه افتم
به تخته مشق ز بابا و طفل و آ بنویسم
چه کودکانه و خوش باورانه بود و فسانه
نه آبی آمد و نی باد پس چرا بنویسم؟
به یاد قامت سقا و دست و همت سقا
رسا اگر چه نگویم ولی رسا بنویسم
گهی ز پشت حسین و گهی ز فرق ابوالفضل
یکی یکی بشنیدم دو تا دو تا بنویسم
به فرش خاک بیابان به عرش نیزه ی دونان
تنی جدا

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:59
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

استقبال ازمحرم- (سینه زنان حسین زمزمه بر پا کنید) * قاسم نعمتی

12539
44

استقبال ازمحرم- (سینه زنان حسین زمزمه بر پا کنید) سینه زنان حسین زمزمه بر پا کنید
ماه محرم شده یاری زهرا کنید
بانی بزم عزا مادر او فاطمه است
آمده قامت کمان خوب تماشا کنید
ذکر حسین جان ما از شهدا مانده است
جامعه را زنده با، ذکر مسیحا کنید
ناز گنه کار را می خرد ارباب ما
امر کند هر که را گم شده پیدا کنید
نوکر هر ساله ایم پای قرار آمدیم
موسم درد دل است عقده ی دل وا کنید
بر اثر معصیت خشک شده اشک من
دیدۀ خشکیده را وصل به دریا کنید
گریه برای شما دار و ندار من است
چشمِ پُر از گریه ای، می شود اعطا کنید
راه نشانم دهید برگ امانم دهید
کاش که با این گدا شبیه حر تا کنید
صحن حسینیه ها گوشه ای از کربلاست
عرش نشینان عشق فخر به موسی کنید
بی کفن کربلا حضرت آقا

  • پنج شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار استقبال از ماه محرم،(شکر خدا که بال و پری داده ای مرا ) *

6804
16

اشعار استقبال از ماه محرم،(شکر خدا که بال و پری داده ای مرا ) شکر خدا که بال و پری داده ای مرا
نام و نشان معتبری داده ای مرا
من یک گدای بی سر و پا بودم و شما
یک آبروی مختصری داده ای مرا
اصلا گدا خجالتی اش هیچ خوب نیست
شکر خدا شما جگری داده ای مرا
نان و نوای من همه از روضه شماست
از عشق ، قلب شعله وری داده ای مرا
امسال هم که هیئت تان پا گرفته است
شکر خدا که چشم تری داده ای مرا
من آمدم که گریه کن غربت ات شوم
در گوش جان من خبری داده ای مرا
ای روی نیزه رفته به جان خودت قسم
در روضه مژده سفری داده ای مرا
ذاکر گریز زد به لب چوب خورده ات
شکر خدا که گوش کری داده ای مرا
من طاقتم کجاست که گودال می بری؟
اصلا خدا ، عجب جگری داده ای مرا
مهدی صفی یاری

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:02
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

دانلود متن و سبک زمینه شب اول محرم از سری سبک های محرم 93 -( شُکر حق باز دیدم من مُحرم تُ حسین ) * بهمن عظیمی

7485
3

دانلود متن و سبک زمینه شب اول محرم از سری سبک های محرم 93 -( شُکر حق باز دیدم من مُحرم تُ حسین ) همراه با دانلود سبک

شُکر حق باز دیدم
من مُحرم تُ حسین
ماه ماتم تُ حسین
رقص پرچم تُ حسین
دوباره چشمامون
مثل ابر بهاریه
هر لحظه غرق زاریه
وقت دل بیقراریه
باز،شدم آواره ت،توی هر هیئت
دوباره با تو،می‌کنم بیعت
ای گل زهرا،دلبر دلها
می‌میرم واست،عصر عاشورا
جونم فدای تو،وقف عزای تو
ایشالّا جون بدم،برای تو

ارباب،حسین حسین(ع)
********

پیرهن مشکیمو
باز میکنم آقا به تن
جاری میشه اشکای من
واسه تو شاه بی کفن
این سیاهیِ ما
بیرق شاه کربلاس
یادگاریِ شُهداس
سرمایه ی ما نوکراس
آه،پُرِ تاب و تب،شده دل امشب
بمیرم واسه،خواهرت زینب
نغمه ی چاووش،میرسه بر گوش
شده دلهامون،ضریح شیش گوش
فصل عزا شده،دل کرْبلا شده
شوری

  • جمعه
  • 11
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شور سینه زنی مناجات با امام حسین(ع),(آقا جون یک عمری که توی مجلست اومدم)با نوای حاج عبدالرضا هلالی *

8557
23

شور سینه زنی مناجات با امام حسین(ع),(آقا جون یک عمری که توی مجلست اومدم)با نوای حاج عبدالرضا هلالی آقا جون یک عمری که توی مجلست اومدم
تو نگاه نکن حالا رو سیاه شدم مو بدم
از کوچکی یادم برات سینه می زدم
دلی که در شور شینه زیارت گاه حسینه
دلی که سرشت ما رو خاک بین الحرمینه
(منو ببر کربلا حسین منو ببر بین الحرمین 4)
خدایش دیگه خودمم دارم نا امید می شم
با بار گناهی که من دارم توی آتیشم
اما می دونم دم موردنم تو میای پیشم
تو میای پیشم سر پا غرق جنونم پای عشق تو
می مونم برای نکیر و منکر روضه حسین می خونم
(منو ببر کربلا حسین منو ببر بین الحرمین 4)
می خونیم همیشه با هم دیگه توی روضه هات
کاشکی جای تو سر ما می رفت روی نیزهات
می شدیم فدای ی یل یل یل کربلا
می باره بارون الماس می خونیم با عشق
و احساس الله

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:40
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

غزلی برای سیاهپوشان محرم -( در دلم باز هم حرم بزنید ) * امیر عظیمی

1745
1

غزلی برای سیاهپوشان محرم -( در دلم باز هم حرم بزنید ) در دلم باز هم حرم بزنید
باز هم بیرق و علم بزنید
روی سر درب سینه پارچه ی
"از در تو نمی روم" بزنید
چرک پیشانیم بشویید و
روی آن مهر نوکرم بزنید
طوق یک عمر نوکری را هم
باز امشب به گردنم بزنید
روضه خوان های حضرت زهرا
از عزیزش حسین دم بزنید
روضه: ای وای چه کسی گفته
با سه شعبه به اصغرم بزنید
چه کسی گفته بود از پهلو
نیزه ها را به اکبرم بزنید
چه کسی در مدینه اصلاً گفت
تازیانه به مادرم بزنید
. . .
یکنفر داد زد که روی حسین
با سم اسب ها قدم بزنید

شاعر : امیر عظیمی

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم,(دوتوب ماتم بو آی پیغمبر آغلار)به همراه سبک سنتی *

2714
0

اشعار استقبال از محرم,(دوتوب ماتم بو آی پیغمبر آغلار)به همراه سبک سنتی دوتوب ماتم بو آی پیغمبر آغلار
دیر زهرا حسین وای حیدر آغلار
باتوب یاسه بـو آیدا کون و امکان
چیخوب عرشه بو آیدا داد و افغان
اولون شیعه بـو آیـدا سیزده نالان
بـو ماتــم‌‌ده بتــول اطهر آغلار
گرک شیعه بو غمده داده گلسون
ویروب سس زینبه امداده گلسون
دمـادم آغلیـوب فریــاده گلسون
بو غمده یئرلر آغلار گؤیلر آغلار
تؤکر صاحب زمان قانیاش عذاره
یئتـر غـم دمبـدم اول دلفــگاره
گلـر شوریلـه هــر دم آه و زاره
مدام اوز جدینّه اول سرور آغلار
بو آی چوخ ظلم ایدوبدور قوم کافر
باتوبـدور قانینــه شهــزداده اکبـر
اولـوب مجنـون غـم لیلای مضطر
دیر ایوای اوغول اُول مضطر آغلار
بو آی زینب دوتوب دلدن شراره
اولـوب قـاسم وجـو

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم،(جان زکف رفته و از دل، نفسی می آید) *

3331
9

اشعار استقبال از محرم،(جان زکف رفته و از دل، نفسی می آید) جان زکف رفته و از دل، نفسی می آید
این نفس هم ،به تمنای کسی می آید
خبر از مرغ دلم نیست ،ولی می شنوم
ناله ی پر اثری کز قفسی می آید
یا رب این ناله ی جانسوز مگر از دل ماست
یا از این قافله، بانگ جرسی می آید
تند، ای قافله سالار، مران محمل را
که به دنبال تو، وامانده کسی می آید
شاعر: فاطمه خمسی

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم,(ای هلالِ ماه خون! اشک و خون آورده‌ای)به همراه سبک سنتی *

4296
2

اشعار استقبال از محرم,(ای هلالِ ماه خون! اشک و خون آورده‌ای)به همراه سبک سنتی ای هلالِ ماه خون! اشک و خون آورده‌ای
چهره از خون حسین لاله‌گون آورده‌ای
خون، دل اهل ولاست کل عالم کربلاست
****
ای مه خونِ خدا ای محرم آمدی
بر دل پیغمبر و فاطمه آتش زدی
خون، دل اهل ولاست کل عالم کربلاست
****
ماه خون! از کربلا بوی خون احساس کن
گریه بر بی‌دستی حضرت عباس کن
خون، دل اهل ولاست کل عالم کربلاست
****
ماه خون! در تو بپا، شور محشر می‌شود
بر سر دست حسین، ذبح اصغر می‌شود
خون، دل اهل ولاست کل عالم کربلاست
ای محرم از عطش، جان طفلان بر لب است
پاسخ لب‌تشنگان، اشک چشم زینب است
خون، دل اهل ولاست کل عالم کربلاست
****
آه از آن ساعت که شمر، پا نهد در قتلگاه
می‌برد سر از حسین، می‌کند زهرا نگاه
خون،

  • یکشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد