اشعار و سبک های فرزندان حضرت زینب

مرتب سازی براساس
 سید محسن حسینی

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی طفلان حضرت زینب (س) -(در سینه ی خود من ناله دارم) * سید محسن حسینی

11

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی طفلان حضرت زینب (س) -(در سینه ی خود من ناله دارم) در سینه ی خود من ناله دارم
ای باغبان من دو لاله دارم
من بسته ام بر گیسوی آن ها دل خود
هستم خجل از تحفه ی ناقابل خود
مظلوم حسین جان (۲)
******
هر دو به کویت در اعتکافند
تو کعبه انها گرم طوافند
منم که از روز ازل مستم ز جامت
تو پادشاه عالم و اینها غلامت
مظلوم حسین جان (۲)
******
جان بر لبم من ای جان زینب
ببین حسین جان طفلان زینب
اگر شود گلهای من لب تشنه پرپر
هر دو به قربان تو و شش ماهه اصغر
مظلوم حسین جان (۲)
******
عبدالله ابن الحسن (ع)
من به فدای تو و ناله و اهت عمو
من ز حرم آمدم به قتلگاهت عمو
آمدم از تو یک بوسه بگیرم
آمدم تا در کنار تو بمیرم
ای عمو جان (۲)
*******
به یاریت آمدم ای همه ی هست م

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 سید محسن حسینی

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی طفلان حضرت زینب (س) -(در سینه ی خود من ناله دارم) * سید محسن حسینی

50

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی طفلان حضرت زینب (س) -(در سینه ی خود من ناله دارم) در سینه ی خود من ناله دارم
ای باغبان من دو لاله دارم
من بسته ام بر گیسوی آن ها دل خود
هستم خجل از تحفه ی ناقابل خود
مظلوم حسین جان (۲)
******
هر دو به کویت در اعتکافند
تو کعبه انها گرم طوافند
منم که از روز ازل مستم ز جامت
تو پادشاه عالم و اینها غلامت
مظلوم حسین جان (۲)
******
جان بر لبم من ای جان زینب
ببین حسین جان طفلان زینب
اگر شود گلهای من لب تشنه پرپر
هر دو به قربان تو و شش ماهه اصغر
مظلوم حسین جان (۲)
******

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

متن شعر و سبک نوحه سنتی محرم 98طفلان حضرت زینب (س) -(برگ سبزی بُود تحفه¬ی درویش – ترحم کن حسین بر این دل ریش) * روح اله گائینی

154

متن شعر و سبک نوحه سنتی محرم 98طفلان حضرت زینب (س)  -(برگ سبزی بُود تحفه¬ی درویش – ترحم کن حسین بر این دل ریش) برگ سبزی بُود تحفه¬ی درویش – ترحم کن حسین بر این دل ریش
سرفرازم نما به پیش زهرا – اذن میدان بده تو به این دو تا
یا حسین یا حسین مولا حسین جان
********
دولاله فدایی دوتا بچه شیر – هستند در گردش چشم تو اسیر
لرزه افتاده بر جان دشمنان – گویی حیدر آمده سمت میدان
یا حسین یا حسین مولا حسین جان
********
ما از نسل خیبر یا بدر و حنین – آمده ایم کنیم تا ادای دین
اماده ایم هستی خود بریزیم – ما به پیش پای دادیمون حسین
یا حسین یا حسین مولا حسین جان
********

  • جمعه
  • 15
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه فرزندان حضرت زینب(س) -( ای دلربــا ای نازنیـن عزیز فاطمه) * سید محسن حسینی

41

نوحه فرزندان حضرت زینب(س) -( ای دلربــا ای نازنیـن	عزیز فاطمه) ای دلربــا ای نازنیـن عزیز فاطمه
گلهای زینب را ببیـن عزیز فاطمه
هستی من بود همین عزیز فاطمه
حسین من حسین من عزیز فاطمه (2)

بیا ببیـن حاصـل من عزیز فاطمه
هدیــه ناقابــل مــن عزیز فاطمه
حل کن تو این مشکل من عزیز فاطمه
حسین من حسین من عزیز فاطمه (2)

گلهای بـاغ خـواهرت عزیز فاطمه
هر دو فـدای اصغرت عزیز فاطمه
فـدای مـوی اکبـرت عزیز فاطمه
حسین من حسین من عزیز فاطمه (2)

ای بهتر از جانم حسین عزیز فاطمه
این تو و طفلانم حسین عزیز فاطمه
در خیمه‌ می‌مانم حسین عزیز فاطمه
حسین من حسین من عزیز فاطمه (2)

عاشـق رویـت شـده‌اند عزیز فاطمه
اسیـر مــویت شـده‌اند عزیز فاطمه
مست سبویت شـده‌اند عزیز فاطمه
حسین من حسین من عزیز فاطمه(2)

  • چهارشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه فرزندان حضرت زینب(س) -(ای نورچشم زینب چشم خود واکن ای تماشـایی طفلانـم تمـاشا کن) * سید محسن حسینی

40

نوحه فرزندان حضرت زینب(س) -(ای نورچشم زینب چشم خود واکن ای تماشـایی طفلانـم تمـاشا کن) ای نورچشم زینب چشم خود واکن
ای تماشـایی طفلانـم تمـاشا کن
واویلا واویلا واویلا واویلا

ای یوسف زهـرا ببین تهی‌دستم
از هدیـه ناقابلـم خجـل هستـم
واویلا واویلا واویلا واویلا

اگر که شد گلهای خواهرت پرپر
هر دو فـدای یک تار موی اصغر
واویلا واویلا واویلا واویلا

هـر دو اگـر شوند از خون لبالب
از خیمه‌هـا بیرون نمی‌آید زینب
واویلا واویلا واویلا واویلا

تا نفس دارم من و تا زنده هستم
از روی تـو یا اخا شرمنده هستم
واویلا واویلا واویلا واویلا

  • چهارشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

هدیه به حضرت زینب (س) -(بارونیه چشام ) * رضا نصابی

597

هدیه به حضرت زینب (س) -(بارونیه چشام ) بارونیه چشام

بغض دارم تو صدام

بی تو زندگی رو

لحظه ای نمیخام

برادر من. ای یاور من

بعد تو چشم من دیگه نخوابه

باور ندارم. نیستی کنارم

بعد تولحظه هام همش عذابه

خستم ازدنیام. کابوس شبهام

دیدن بزم و مجلس شرابه

سالار زینب

دست به خنجر اومد

سمت حنجر اومد

میشنیدم صدای

پای مادر اومد

اومد نیزه دار مانند مسمار

به پهلوت نیزرو میکرد فرو

رفتی ازحالو توی گودالو

پشت رو کرد باپا تن تورو

به دلم غم کاشت دیدم که انداخت

وقتی که پنجه شو میون مو

سالار زینب

گریه هامو ندید

خنجرش رو کشید

ازقفا سرتو

بی حیا میبرید

این غم منو کشت وقتی که ازپشت

دیدم که میبره سر تورو

ازقفا میزد ضربه ها میزد

جداکنه تاحنجر تور

دیگه بریدم وقتی که دیدم

به زیر مرکب پیکر تورو

  • پنج شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

طفلان حضرت زینب(س) -(با دو طفلانِ عزیزم ..کار هاجر می کنم) * محسن راحت حق

327

طفلان حضرت زینب(س) -(با دو طفلانِ عزیزم ..کار هاجر می کنم) با دو طفلانِ عزیزم ..کارِ هاجر می کنم
جامه ی رزمی، تنِ این دو برادر می کنم

بچّه هایم را پذیرا باش ای شاهِ غریب
من برای رفتنِ این دو چه محشر می کنم

التماست می کنم رخصت بده میدان روند
ورنه چادر مشگیِ صدّیقه بر سر می ‌کنم

جانِ زهرا رد نکن اذنی بده بر این دو طفل
ورنه با اندوه...ذکرِ وای مادر می کنم

ارباً اربا شد علی اکبرت..رخصت بده
خویش را در پیشِ پایت باز پرپر می کنم

رخصت از بابایشان دارند این دو دلربا
من اطاعت ها ز عبدالله بن جعفر می ‌کنم

در منای عشق قربانی کن این بشکسته گان
با دو طفلانِ عزیزم ..کارِ هاجر می کنم

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

طفلان حضرت زینب(س) -(با این دو کودک آمدم بگشای در را) * محسن راحت حق

431

طفلان حضرت زینب(س) -(با این دو کودک آمدم بگشای در را) با این دو کودک آمدم بگشای در را
رخصت بده دشمن ببیند دو جگر را

رنجیده خاطر می شوم آقا ز دستت
گر‌که برانی از درت این دو پسر را

اینها کفن پوشند در سر شوقِ رفتن
آخر نگیر از قلب شان شوقِ سفر را

هل من معین گفتی و گفتند هر دو لبیک
بفرست تا که حس کند دشمن خطر را

این یادگاری‌ها فقط نذرِ تو ..کردم
دریاب این دو نوجوانِ بی سپر را

این غیرتی ها ...غیرتی مردانه دارند
مبهوت می سازند اهلِ خیر و شر را

بهتر نباشند و نبینند حال و روزم..
بهتر نباشند و نبینند دیده تر را

سخت است بر اینها اسیری ام ببینند
حاشا که برداری از این دو یک نظر را

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه /زمزمه شب چهارم محرم - تنها تو بمون پیشم بی تو زینب میمیره * رامین برومند

1894
2

زمینه /زمزمه شب چهارم محرم - تنها تو بمون پیشم بی تو زینب میمیره زمینه /زمزمه شب چهارم

عشق تو حسین باورم بوده
سایه ات همیشه رو سرم بوده
گل هام امید آخرم بوده

گل هام قربونه اکبرت. فدای یک موی سرت

تنها میبینم وقتی تورو قلبم میگیره
تنها تو بمون پیشم بی تو زینب میمیره
بگذار که برن داداش نبینن که پیر میشم
بگذار که برن اصلا نبینن من اسیر میشم
واویلا واویلا

وقتی که برن تویه این میدون
حتی بزنن دست و پا در خون
اصلا نمیام از خیمه بیرون

برن نبینن غارت رو. نبینن تا جسارت رو

دستای منو بسته ببینن اگه پیر میشن
از زندگی بعد از این جون تو سیر میشن
بگذار که برن داداش قربونیه زهرا شن
مثل علی ِ اکبر تا ارباً اربا شن
واویلا واویلا

گفته مادرم بازارا میرم
من با اذیت و آزارا میرم
تو مجلس شراب خوارا میرم

خیلی غیرت دارن داداش. طاقت نمی یارن داداش

طاقت نمیارن که ببینن این روزارو
تا که ببینن با کعبه نی آ میزنن مارو
تو فکر منی داداش میسوزه دلت به حالم
من از همین الان هم تو فکر گودالم
واویلا واویلا

  • شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 10:52
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 علی صمدی

واحد تند شب چهارم -(خوبه دعای مار خاصه دعای زینب) * علی صمدی

423

واحد تند شب چهارم -(خوبه دعای مار خاصه دعای زینب) بند اول:
خوبه دعای مادر
خاصه دعای زینب
خوب رسیدن به این حرف
شیر پسرای زینب

از قفس تن رها
دلو زدند به دریا
برای جانفشانی
وقتی شدن مهیا

خود بی بی راهیشون کرد
میخواد اینو بگه به دنیا
توی راه ولی باشی
میگذری از عزیزات حتی

دست مادر رو بوسیدند
اگر الان رو سفیدند
تو راه دایی جونشون
فدا میشند و جون میدند

لبیک لبیک یا ثارالله
لک لبیک یا ثارالله

بند دوم :
میرن به سمت میدون
باشکوه و صلابت
تو میدون کار و زار
بپا کردند قیامت

دلاور و رجز خون
تو جنگیدن محشرند
به جز این نیست انتظار
نوه های حیدرند

رجزاشون کافیه تا
لشکری رو از هم بپاشه
سربلند تر از همیشه
بی بی زینب پیش داداشه

خلق میکنه حماسه باز
دختر فاتح خیبر
میگه دسته گلای من
فدای تو ای برادر

لبیک لبیک یا ثارالله
لک لبیک یا ثارالله

  • پنج شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 21:17
  • نوشته شده توسط
  • علی صمدی
ادامه مطلب

شهادت طفلان حضرت زینب(س) -( پشت کردند به هم چون دو دلاور در جنگ) * علی اصغر شیری

381

شهادت طفلان حضرت زینب(س) -( پشت کردند به هم چون دو دلاور در جنگ) پشت کردند به هم چون دو دلاور در جنگ
عهد کردند نماند سر و پیکر در جنگ

تیرها بال گشودند رجزخوانی را
نیزه ها خیره به آوازه ی منبر در جنگ

مانده ام معجزه شد یا که قیامت شده است
باز هم آمده گویا علی اکبر در جنگ

زینب از دور جوانان خودش را میدید
چه دلاور شده اند این دو برادر در جنگ

دو برادر که شبیه اند به شمشیر دو دم
دو برادر که شبیه اند به حیدر در جنگ

لاله در پهنه ی این دشت چه سرخ است، انگار
آبیاری شده با نیزه و خنجر در جنگ

دست بر گردن هم، هر دو به خون غلتیدند
بال پرواز هم اند این دو کبوتر در جنگ

  • شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دو طفلان حضرت زینب(س) -(سر می زند مدام برادر به خواهرش) * مجید احدزاده

396

دو طفلان حضرت زینب(س) -(سر می زند مدام  برادر به خواهرش) سر می زند مدام برادر به خواهرش
یکسر سلام می کند این سر به خواهرش

نازک دل است خواهر و عمری برادرش
از گل نگفت ذره ای کمتر به خواهرش

حفظ شئون او همه جا اولویت است
او کرده احترام مکرر به خواهرش

بوسه به چادرش زده هر روز با ادب
ارثیه ای رسیده ز مادر به خواهرش

معلوم می شود جبل الصبر معنی اش
وقتی پناه برده مکرر به خواهرش

خونخوار کوفه را سر جای خودش نشاند
وقتی رسید نوبت منبر به خواهرش

حتی گذاشت بار امامت به دوش او
از بس عقیده دارد و باور به خواهرش

بی سر به مقتل ست ولی فکر زینب است
پاسخ رسید از رگ حنجر به خواهرش

تازه در آمده ز تنور این سر و ولی
شد برطرف ز دیدن او کرب خواهرش

  • یکشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شهادت طفلان حضرت زینب(س) -( یک زن آمد که از او عشق مصور شده است ) * میثم مومنی نژاد

357

شهادت طفلان حضرت زینب(س) -( یک زن آمد که از او عشق مصور شده است ) یک زن آمد که از او عشق مصور شده است
دو پسر داشت ولی صاحب لشکر شده است

دو کفن پوش دو پروانه دو شمشیر به دست
دو ذبیح اند که او حضرت هاجر شده است

داغ فرزند ، که زانوی پدر را لرزاند
سهم این مادر دلخون دو برابر شده است

مادر صبر ، عجب خیمه نشین شد وقتی
غرق در خون بدن آن دو کبوتر شده است

چه خجالت زده گردید برادر از او
چه خجالت زده خواهر ز برادر شده است

صوت مظلوم که برخواست به او خندیدند
همه ی درد همین بود که خواهر شده است

  • دوشنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسن کردی

طفلان حضرت زینب(س) -( خلوت شده دور و برت جانم فدایت) * حسن کردی

451

طفلان حضرت زینب(س) -( خلوت شده دور و برت جانم فدایت) خلوت شده دور و برت جانم فدایت
ای جان زینب، جان طفلانم فدایت

فرزند ها هستند بی شک جان مادر
من جان برایت هدیه آوردم برادر

ای کعبه ی من رنجشی از زائرت نیست؟
قربانیان من قبول خاطرت نیست؟

افسوس، من، از این دو گل بهتر ندارم
باید برایت عاشقانه سر بیارم

آه ای سلیمان هدیه ای ناچیز دارم
از هدیه ام حالی غرور انگیز دارم

در پیش مادر سربلندت می کنم من
عون و محمد را پسندت میکنم من

بر قامت این کودکان حق پرستم
با دست های خود لباس رزم بستم

از نیزه ها بر جانشان باکی ندارم
از کینه ی شمر و سنان باکی ندارم

شرط مواسات من است این جان خواهر
باید به خون غلطند این دو مثل اکبر

شاید که کارت با عدو بالا نگیرد
بگذار تا فرزند من جایت بمیرد

حتی تن این ها اگر شد ارباً ارباً
هرگز نخواهی دید اشک خواهرت را

من از همین دم دست از آنها کشیدم
از تو نه اما از پسرها دل بریدم

بر آسمان نیزه ها باید نشینند
بهتر که عصر غارت ما را نبینند

وقتی که دست مادر آنجا بسته باشد
خوب است چشم غیرتی ها بسته باشد

بهتر که جولان سنان ها را نبینند
بر صورت مادر نشان ها را نبینند

آنجا که دست و پای طفلانت بسوزد
آنجا که معجرهای طفلانت بسوزد

بر ناقه های بی حجاب افتاده باشیم
آنجا که در بزم شراب افتاده باشیم

باشد که در خیرات نان آنها نباشند
دروازه ی ساعات را آنجا نباشند

بهتر مرا با چادر پاره نبینند
در کوچه های شام آواره نبینند

تا دور بینم از سرت سنگ بلا را
نذر سپر کردم برایت بچه ها را

تا سنگ ها شان سمت این دو سر بیافتد
شاید سرت از نیزه ها کمتر بیافتد

  • دوشنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه‌ی طفلان زینب(س)شب چهارم * مرتضی محمودپور

353
2

روضه‌ی طفلان زینب(س)شب چهارم ◾یک منبر روضه
◾ طفلان حضرت زینب(ع)
◾شب چهارم محرم

ما شیرزاده ایم و دو طفلان زینبیم
در این دیار بحر خروشان زینبیم

از نسل پاک جعفر طیار و حیدریم
در آسمان چو مهر درخشان زینبیم

بر دستهای مادرمان بوسه آشناست
ما دستبوس مادر و جانان زینبیم

حالا به پیش حضرتتان آمدیم که چون
راهی کنی به جبهه پریشان زینبیم

بر فاطمه قسم که رهایت نمیکنیم
سرباز لشکری که به میدان زینبیم

ما را فدای کودک ششماهه ات نما
گر کودکیم لیک شمع شبستان زینبیم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

در وجود پاکشان عشق پیمبر(ص) جاری است * مرضیه عاطفی

345

در وجود پاکشان عشق پیمبر(ص) جاری است در وجود پاکشان عشق پیمبر(ص) جاری است
عشقِ بی مانند بر زهرای أطهر جاری است

مرد میدانِ نبردَند و به غیرت شهره اند
در رگ أبناء زینب(س) خون حیدر جاری است

از همان بدو تولد عشقِ بر دایی حسین(ع)
از نگاه هر دویِ آنها مکرر جاری است

یک به یک رفتند و شد تنها تر از تنها حسین(ع)
بارها دیدند از غم اشکِ مادر جاری است

زینب(س) آورده دو قربانی خود را در مِنا
آه، از لب های عطشانِ برادر جاری است

إذن میگیرد به سختی، وای از سنگینیِ
بغضِ سرشاری که از دیدارِ آخر جاری است

بوسه های آخرِ زینب(س) تماشایی شده
قطره اشکی بیهوا از روی معجر جاری است

دل به امواجِ بلا دادند در میدانِ رزم
دورِشان دریایِ شمشیرِ شناور جاری است

بر زمین افتاده اند و بیشتر از هر کجا
زخمهای باز از «پهلو» و از «سر» جاری است

داغ تازه سمت خیمه با خود آورده حسین(ع)
تیر و نیزه، خاک و خون از هر دو پیکر جاری است

بعدِ آهی مادرانه، قطره قطره اشک شوق
با هزاران شُکر؛ از چشمان خواهر جاری است!

  • دوشنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 20:09
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

شهادت طفلان حضرت زینب(س) -( سلام احترام مدام خودم) * محمد جواد شیرازی

520

شهادت طفلان حضرت زینب(س) -( سلام احترام مدام خودم) سلام احترام مدام خودم
عزیز دلم، هم کلام خودم

نماز من و قبله گاه منی
رخ توست بیت الحرام خودم

علی نفسِ احمد، تو نفس منی
تمام وجودم، تمام خودم

دوتا دسته گل تربیت کرده ام
که هدیه دهم بر امام خودم

نمردم که تنها و بی کس شوی
مرا رد نکن التیام خودم

قسم می خورم بر نخ معجرم
قسم می خورم من به نام خودم

به زینب قسم با دلم بد نکن
کمِ خواهرت را بیا رد نکن

از آن کودکی بی قرارت شدم
شب و روز هر لحظه یارت شدم

مرا هیچ گاه از سرت وا مکن
گره خورده با روزگارت شدم

خودت شاهدی سالیانی حسین
به هر ماتمی غصه دارت شدم

پس از رفتن اکبرت، بی قرار
از این دیده ی اشکبارت شدم

جلوتر بیا بچه ها نشنوند
من آماده بهر اسارت شدم

الهی شهیدان راهت شوند
الهی نبینند غارت شدم

اجازه بده از برت می روم
دگر می نشینم میان حرم

شنیدم که راهی میدان شدند
دوتا شیرمردم رجز خوان شدند

شنیدم چنان حیدری کرده اند
که یل های دشمن گریزان شدند

به یاد رخ فاطمه بوده اند
اگر در دل جنگ گریان شدند

شنیدم که در اوج گرمای جنگ
دوتایی گرفتار و عطشان شدند

گرفتند از هر طرف دورشان
دو تا لاله ام سنگ باران شدند

شنیدم پر از زخم شد جسمشان
سپس طعمه ی نیزه داران شدند

به عون و محمد قسم یا حسین
ندارم غمی بر دل الا حسین

اگر داغ دیدم فدای سرت
شده قامتم خم فدای سرت

محمد سرش رفت بر نیزه ها
زمین خورد عونم فدای سرت

اگر زیر مرکب تن جفتشان
شده نامنظم فدای سرت

دوتا بچه ام نذر تو بوده اند
نکن فکر این غم فدای سرت

نبینم که از شرم گریان شوی
عزیزم دو عالم فدای سرت

اجازه بده تا زره تن کنم
وجود خودم هم فدای سرت

همه می روند و بمان در برم
بگو بار دیگر به من خواهرم

  • سه شنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 10:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه شب چهارم فرزندان حضرت زینب(س) -( برای یاریِ تو دو قهرمان آوردم) * هستی محرابی

357

زمینه شب چهارم فرزندان حضرت زینب(س) -( برای یاریِ تو دو قهرمان آوردم) ◾️بند اول
برای یاریِ تو دو قهرمان آوردم
اگر چه ناقابلند از دل و جان آوردم
عون و محمّد هر دو فدای تارِ مویت
برای کربلایت من ارمغان آوردم

این دو گلام فدای تو
فدای کربلای تو
اگه کمه من و ببخش
این نذرِ من ادای تو

آه! این هر دو قرصِ ماه، آه باشد به تو پناه
وای از شرحِ روضه ی، وای، گودال و قتلگاه

◾️بند دوم
فدای عباسِ تو فدای اکبرِ تو
بشه بلا گردونت گلای خواهرِ تو
نمیتونم ببینم تو آغوشت تشنه لب_
که از تیرِ سه شعبه پرپر شه اصغرِ تو

ای نازنین برادرم
ای سایه ی روی سرم
این غربت و این بی کسی ت_
آتیش زده بر جگرم

وای،شد صحنه ی نبرد،وای زینب ز آه و درد
وای، میدان روانه کرد، آه! آن هر دو شیرِ مرد

◾️بند سوم
با دستِ خود میپوشم کفن به اندامشان
تا با خونِ گلوشون شیرین بشه کامشان
دو سروِ نوجوانم بزار سپاهت باشن
توو کربلا جاویدان بمونه تا نامشان

این دردِ جانِ خواهره
دورِ تو کوهِ لشکره
الهی که من نبینم_
برادرم بی یاوره

آه! مظلوم برادرم، آه ای سایه ی سرم
آه! دادم به راهِ تو، آه این دو دلاورم

◾️بند دوم
دلم میخوادکه من هم یه سهمی داشته باشم
خودم با لاله هایم به پای تو فدا شم
تو رو به جونِ مادر نذرِ من و کن قبول
میخوام همه مون بشیم فداییِ داداشم

تو صحنه های کربلا
اسارتِ شامِ بلا
زینب کجا بزمِ شراب
آهَ از سر و تشتِ طلا

آه! وای از تیغِ شرر،آه! وای از داغِ پسر
آه! زینب ز غم بریز،آه! خاکِ عزا به سر

  • سه شنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 11:03
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

طفلان حضرت زینب(س) -(زِینَب گِرفت دَستِ دو فَرزندِ نازنین) * ناشناس ؟؟؟

106

طفلان حضرت زینب(س) -(زِینَب گِرفت دَستِ دو فَرزندِ نازنین) زِینَب گِرفت دَستِ دو فَرزندِ نازنین
می سُود روی خویش بپای اِمام دِین

گُفت اِی فَدای اَکبَرِ تو،جانِ صَد چو آن
گُفت اِی نِثارِ اَصغر تو،جان صَد چو این

عُون و مُحَمّد آمَدِه از بَهرِ عُونِ تو
فَرمای تا رَوند به میدانِ اِهلِ کِین

فَرمُود،کُودَکَند و ندارند حَرب را
طاقت،علی الخصُوص که با لَشگری چِنین

طِفلان زِ بیم جان نَسپُردَن بُراه شاه
گه، سر بَر آسمان، و گَهی چِشم بَر زَمین

گشت اِلتماس مادَرِشان عاقِبت، قَبول
پُوشیدشان سِلاح و نِشانیدشان بِزین

این یک،پِیّ قِتال، دَوانید از یَسار
و آن یک،پِیّ جِدال، بَراَنگیخت از یَمین

بر این یکی ،زِ حِیدَر کَرّار، مرحبا
بر آن دِگر، زِ جَعفَرِ طیّار،آفَرین

گَشتَند کُشته هر دو بَرادَر بزیرِ تِیغ
شَه را نَماند،جُز علی اَکبَر کسی مُعین

نُوبَت رِسید چُون به علی اَکبَرِ جَوان
گُوشِ فَلک دَرید زِ فَریادِ بانُوان

#سروش_اصفهانی

  • شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 23:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

فرزندان زینب س -(این دو قربانی سهمِ خواهر بود هر دو از نسلِ پاکِ حیدر بود) * هستی محرابی

147

فرزندان زینب س -(این دو قربانی سهمِ خواهر بود هر دو از نسلِ پاکِ حیدر بود) ‍ #شب_چهارم_فرزندان_زینب_س
#سبک_نوشته

وااای، وااای.وااای از دل زارم

چشمِ باریدن دارم از غمها
دو پسر مثلِ شاخه ی طوبی

می‌شوند هر دو فانی فی الله
تا بقا باشد راهِ ثارالله

وااای، وااای.وااای از دل زارم

این دو قربانی سهمِ خواهر بود
هر دو از نسلِ پاکِ حیدر بود

هر دو جانباز و هر دو رزم آور
شمّه ی عطرِ زمزم و کوثر

وااای، وااای.وااای از دل زارم

مثلِ خورشید و مثلِ آیینه
صورتِ هر یک ماه و پروینه

قلبشان عشقِ جعفرِ طیار
شیرِ شیرانند در صفِ پیکار

وااای، وااای.وااای از دل زارم

عون و محمّد سبطِ طاهایند
میوه ی پاکِ باغِ زهرایند

امّ الشهیدم افتخارم این
گشته گلهای من فدای دین

وااای، وااای.وااای از دل زارم

هستی ام را در راهِ حق دادم
پیش مادر چون رو سپیدم من

غم مخور جانا تا علم برپاست
هستی ام نذر مادرم زهراست!

#هستی_محرابی
#بداهه_جمعه_شب_محرم_۱۴۰۲

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 10:05
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

واحد سنگین شب چهارم محرم -(دوتا جوونمو میدم به راه تو عزیز من) * طاها تحقیقی

84

واحد سنگین شب چهارم محرم -(دوتا جوونمو میدم به راه تو عزیز من) بند1⃣

دوتا جوونمو میدم
به راه تو عزیز من
به کی تو رو قسم بدم
راضی بشی اینا برن
اذن جهاد اگه بدی
واسه تو میپوشن کفن

آینه و قران آوردم ببین سر از پا نمیشناسم
تصدق تو همه زندگیم همه عشق و احساسم
اجازه بده فداییت بشن این دو تا گل یاسم

خواهش من شده همین
اشکای چشمامو ببین
روی منو نزن زمین
به حق زهرا

بند2⃣

نذر منو قبول کن و
نذار که نا امید بشم
چی بهتر از اینکه منم
یه مادر شهید بشم
جلوی چشم مادرم
میخوام که رو سفید بشم

من که واسه ی تو بودم داداش همیشه بلا گردون
هر کار میکنم که راضی بشی بذاری برن میدون
اگه بچه هام، برات جون بدن، نمیشه چشام گریون

دردت به جون خواهرت
هر چی بشه فدا سرت
میخوام شبیه اکبرت
بشن جوونام

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک زمینه طفلان حضرت زینب(س) -(حسینِ من... میبینم غریبی و) * طاها تحقیقی

232

سبک زمینه طفلان حضرت زینب(س) -(حسینِ من... میبینم غریبی و) ?بند اول:

حسینِ من... میبینم غریبی و
ابرِ غم خیمه زده توی چشات
حسینِ من... منو آتیش میزنه
خشکیِ لبات و ، بغضِ تو صدات
حسینِ من... غم نخور که میریزم
تمومه هستیمو من به زیرِ پات

به راهِ تو... هدیه میدم ای داداش
این دو تا یل و که مثلِ گوهرن
با سنِّ کم... هر کدوم یه جلوه از
فاتحِ بدر و حنین و خیبرن
فداییه... دختره سه سالتو
نذره چشمایِ علیِ اصغرن

نزن رومو زمین حسین به خاطرِ خدا
تو رو قسم میدم به جونِ مادرم اَخا
قبول کن این گلامو تو بذار برن به جنگ
با گرگای پلیده این بیابونِ بلا

برادرم برادرم حسین حسین حسین

?بند دوم:

حسینِ من... ای عزیز برادرم
بذا نوگُلای من بشن فدات
حسینِ من... اجازه بده داداش
بچه های من بشن سپر برات
حسین بذار... که عون و محمدم
بیانو بشن داداش شهیدِ رات

برید دوتا... یلای رشیدِ من
داییتونو نذارید تنها بشه
عزیزای... دلِ من برید یه وقت
نذارید حسین فدای ما بشه
برید که دشمنِ... بی حیا و پست
داداشمو لبِ تشنه میکُشه

برید که داداشم غریبِ توی کربلا
نداره هیچکسی رو که بشه واسش فدا
میترسم اون روزی رو که یه وقت ببینمش
تنش تو قتلگاهه و سرش رو نیزه ها

برادرم برادرم حسین حسین حسین(ع)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 18:39
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه طفلان حضرت زینب(س) -(آروم جونم نور امیدم) * طاها تحقیقی

183

زمینه طفلان حضرت زینب(س) -(آروم جونم نور امیدم) ?بند اول:

آروم جونم
نور امیدم
همه چیمو تو
راه تو میدم

خواهشی دارم
از تو برادر
توی جوابم
نگی، نه خواهر

یه نگا کن ای حسین جان
به رضایت نگاهم
اذن میدون بده داداش
به دوتا جوون ماهم

ای داداش، بذا همراهت شن
نوگل هام، فدای راهت شن

جانِ من، ای حسین جانِ من

?بند دوم:

داداش حسینم
مظلوم عالم
تو که نباشی
خزونه حالم

گلای باغم
فدای اکبر
فدای تو ای
غریب مادر

بذا تا منم تو محشر
رو سفید بشم حسین جان
بذا من مادره خوبه
دو شهید بشم حسین جان

این گلها، پره از احساسن
شاگرد، مکتب عباسن

جان من، ای حسین جان من

?بند سوم:

فدا سرت این
دل کبابم
تنهاییه تو
میده عذابم

نذار ببینن
میرم اسارت
نذار ببینن
میشه جسارت

نمیخوام وقتی که ‌میرم
دست بسته کوفه و شام
کنارم باشن و باشن
شاهد سنگای رو بام

میدونم، همینه تقدیرم
یک روزی، به اسیری میرم

جان من ای حسین جان من

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 18:40
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه واحد طفلان حضرت زینب(س) -(تاوان عشقت رو با جون و دل میدم) *

223
1

زمزمه واحد طفلان حضرت زینب(س) -(تاوان عشقت رو با جون و دل میدم) ?بند اول:

تاوان عشقت رو با جون و دل میدم
تو زندگیم پای تو از چیزی نترسیدم
قربونیامو رد نکن ای نور امیدم

آماده میشن واسه میدون به عشق تو
شونه میزنم به موهاشون به عشق تو
حتی میرن تو دریای خون به عشق تو

نمیتونن طاقت بیارن
ببین چقدر چشم انتظارن
مگه میشه تنهات بذارن

?بند دوم:

شکر خدا امروز حاجت روا میشن
شکر خدا تو راه تو دارن فدا میشن
شکر خدا قربونی خون خدا میشن

مثل اکبر ارباً اربا شن فدا سرت
زخمی سر نیزه ها باشن فداسرت
سهم گرگای این صحرا شن فدا سرت

میگم با اشک بی امونم
فداسرت دوتا جوونم
درد و بلای تو به جونم

?بند سوم:

شاگردای درس غیرت عباسن
بیغیرتیِ مردای شامی رو میشناسن
رو حرمت اهل حرم مثل تو حساسن

تا نبینن تو بازار میرم بذار برن
تو کوچه با حال زار میرم بذار برن
بین اون همه آزار میرم بذار برن

بذار برن شامو نبینن
طناب دستامو نبینن
تلخی دشنامو نبینن

شاعر محمدحسین مکارم

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 18:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

نوحه فرزندان حضرت زینب(س) -(عالم به داغت مبتلا) * محسن حنیفی

95

نوحه فرزندان حضرت زینب(س) -(عالم به داغت مبتلا) سربند:
عالم به داغت مبتلا
ای که مانده جسمت زیر دست و پا
السلام علی المَهتوکِ الخِبا* (حسین)
ما پناهنده ایم - در پناه حسین
تکیه های عزاست - خیمه گاه حسین
یا حسین یا حسین

این دو تا نذر حنجرت
فدای یک زخم روی پیکرت
قربانی‌های اکبر و اصغرت (حسین)
کشته من را غمت - این غم جانگداز
گشته تقدیم تو - این دو رکعت نماز
یا حسین یا حسین

این دو یار جعفر تبار
رجز خوان این میدان چون ذوالفقار
می کند پای گلویت جان نثار (حسین)
راس هر دو رود - بر سر نیزه‌ها
روی نی هم ببین - همرهی مرا
یا حسین یا حسین(ع)

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه فرزندان حضرت زینب(س) -(دلخوشی دنیا - رفته ز یاد ما - محرمت مانده) * حسین خدایاری

102

نوحه فرزندان حضرت زینب(س) -(دلخوشی دنیا - رفته ز یاد ما - محرمت مانده) سربند:
دلخوشی دنیا - رفته ز یاد ما - محرمت مانده
ز ماجرای تو - میگذرد آقا - ولی غمت مانده
تویی ای احسن حالم / که با تو خوبه احوالم
حسین باب النجات عالم
الهی در شب هجران / لثارات الحسین گویان
بیاید صاحب دلهامان
بیا یابن الحسن مولا ۲ بیا یابن الحسن آقا جان

مزن ز غربت دم - ز خیمه آوردم - دو ذوالفقار تو
قبولشان بنما - قرار قلب من - دو بیقرار تو
فدای اشک چشمانت / فدای صوت قرآنت
دو سربازم بلا گردانت
نخواهم بی تو دنیا را / بگیر این شاخه گل ها را
نبیند چشمشان فردا را
اخا المظلوم حسین جانم ۲ اخا المظلوم حسین ای جانم

ز سفره ی عشقت - اگر سهیمم من - تو رو سپیدم کن
شبیه لیلا و - نجمه مرا امروز - ام الشهیدم کن
شریک این غم و دردند / ز مادر هم گذر کردند
مبادا سوی من برگردند
اگر شد رویشان گلگون / میاور جسمشان پر خون
که از خیمه نیایم بیرون
اخا المظلوم حسین جانم ۲ اخا المظلوم حسین ای جانم

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

واحد شهادت فرزندان حضرت زینب(س) -(تنها امید و دلبرم - برادرم ) * رضا تاجیک

101

واحد شهادت فرزندان حضرت زینب(س) -(تنها امید و دلبرم - برادرم ) تنها امید و دلبرم - برادرم
سایه ت همیشه رو سرم - برادرم
قسم میدم تو رو که / نذاری ناامیدشن
تمومه آرزومه / به پای تو شهیدشن
قسم میدم ای سرو صنوبر
تو رو به حق حیدر * تو رو به حق مادر
من آرزومه بشن برادر
نذر علی اکبر * نذر علی اصغر
ببخش اگه دو‌تا گل - روی پاهات میذارم
خیلی کمه عزیزم - بیشتر از این ندارم
جانم حسین مظلوم

تو غریبی و زنده ام - شرمنده ام
از بچه هام دل کنده ام - شرمنده ام
برای غصه هات من / یه عمره غصه خوردم
تا خندتو ببینم / نذری برات آوردم
زندگی من دار و‌ ندارم
ببین که بی قرارم * برای تو می بارم
یه عمره داداش چشم انتظارم
برا تو ای قرارم * سنگ تموم بذارم
یه عمره خاطرات - زخمی به سینه دارم
می بینی که هنوزم - داغ مدینه دارم
جانم حسین مظلوم

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

زمزمه شهادت فرزندان حضرت زینب(س) -(اشک تو خنجری به / این دل بی شکیبه) * بهمن عظیمی

162

زمزمه شهادت فرزندان حضرت زینب(س) -(اشک تو خنجری به / این دل بی شکیبه) اشک تو خنجری به / این دل بی شکیبه
من مگه مُرده باشم / بگن حسین غریبه
غمت نباشه - تا وقتی هستم
نمی‌ذارم احساس تنهایی کنی تو
فقط یه خواهش - دارم و می‌خوام
دوباره در حق من آقایی کنی تو!
حسین مظلوم ۴

برای آخرین بار / ازت یه چیزی می‌خوام
اجازه ی شهادت / بده به نوجوونام
می‌خوام که امروز - هردو فداشن
نذار خجالت زده از شرمندگیم شم
اذن شهادت - بده به اونا
بذار بسوزه جگرم، با تو سهیم شم
حسین مظلوم ۴

خداروشکر به آخر / رسیدش این رسالت
میون خیمه موندم / تا نکشی خجالت
شبیه حال و - هوای چشمات
هوای چشمونم فقط هوای گریه ست
برداشتی بار و - از شونه ی من
حالا دیگه همه حواسم به رقیه ست!
حسین مظلوم ۴

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 21:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

زمینه شهادت فرزندان حضرت زینب(س) -(ای منتقمِ خونِ ، ثارالله لَکَ لَبِّیک) * بهمن عظیمی

136

زمینه شهادت فرزندان حضرت زینب(س) -(ای منتقمِ خونِ ، ثارالله لَکَ لَبِّیک) سربند:
ای منتقمِ خونِ ، ثارالله لَکَ لَبِّیک
آجَرَکَ الله مولا ، فِی مُصیبَتِ جَدِّک
گریه می کنی توو روضه ها از غمِ حسین
هر شبانه روز رو دوشِته پرچمِ حسین
هستی بانیِ عزای مُحَرَّمِ حسین
گریه از اشک زینب / واسه اون جسم عریان
گریه واسه خُشکیِ / لبهای شاهِ عطشان
یا حسین یا ثارالله ۴

بچه هامو می بینی ، با چشمایی پُر بارون
چشم انتظارن واسه ، رفتن به سمتِ میدون
من که عشقمو به تو همیشه نشون دادم
با محبتِ تو به خدا شیرِشون دادم
تا قبولشون کنی هزاردفعه جون دادم
هر دوتاشونم باید / اون یارِ دلخواهِت شَن
ای کاش بذاری تا که ... / قربونیِ راهِت شَن
سالار زینب حسین ۴

بی تو دنیا پُر درده ، روز روشن تاریکه
غمت نباشه داداش ، زینبت رو داری که
خواهر تو رو می سوزونه غصه و غمت
کاش بمیرم و نبینم این اشک نم نَمِت
من نمی ذارم روی زمین باشه پرچمت
این بیرق و تنهایی / تا جون دارم می بَرَم
ثابت می‌کنم اینو / من دختر حیدرم
یا زینب مولاتنا ۴

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت فرزندان حضرت زینب(س) -(ای عشق جاودانه - ای شور بیکرانه) * رضا تاجیک

157

نوحه شهادت فرزندان حضرت زینب(س) -(ای عشق جاودانه - ای شور بیکرانه) سربند:
ای عشق جاودانه - ای شور بیکرانه
هر لحظه می رسد این - نجوای عاشقانه
هر که دارد / سر همراهی ما / فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا / تا کربلا
هر که دارد / هوس کرببلا / شور سرمستی ما / بسم الله
حسین - باب النجات // جانم فدات ۲

ما شاگردان درس - ماه ام البنینیم
می آییم تا سرت را - روی نیزه نبینیم
تا نبینیم / خواهرت گشته اسیر / با دیده پر آب / سر می دهیم
تا نبینیم / ناموس تو حسین / رفته بزم شراب / سر می دهیم
حسین - خون خدا // رمز بقا ۲

با تو تا دم آخر - سرباز این نبردیم
تا الان پیش ظالم - یک بار سر خم نکردیم
آه از این غم / که شدی تنها و / چشمان نیزه ها / بی تاب توست
سجده ی تو / بر رمل لاله گون / گودال قتلگاه / محراب توست
حسین - آقای ما // عقبای ما ۲

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد