متن روضه های امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

روایت -(حضرت رسول الله(ص):وقتی قیامت شد برای...) *

914

روایت -(حضرت رسول الله(ص):وقتی قیامت شد برای...) حضرت رسول الله(ص)فرمود:
"وقتی قیامت شد برای فاطمه(س)گنبدی از نور برپا می شود و حسین(ع)می آید در حالی که سر مقدس خود را در دست دارد.
تا نگاه آن حضرت به فرزند می افتد ناله ای از دل سر می دهد که بین جمعیت قیامت فرشته مقربی و پیامبر مرسلی و بنده مؤمنی نمی ماند مگر اینکه برای آن حضرت به گریه در می آید.
خداوند عزوجل شخصی را برای او با بهترین چهره به جلوه می آورد و او با سر بریده با قاتلین مخاصمه می کند.
سپس خداوند قاتلین آن حضرت و کسانی که کار او را تمام کردند و کسانی که در قتل آن حضرت شریک بودند جمع می کند.
سپس آنها را تا آخرین نفرشان می کشد. آنگاه زنده می شوند و امیرالمؤمنین(ع) آنها را می کشد سپس

  • جمعه
  • 13
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 22:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مقتل حضرت مسلم -(پنج روز از ماه شوال گذشته بود که حضرت مسلم(ع) وارد) *

561

مقتل حضرت مسلم -(پنج روز از ماه شوال گذشته بود که حضرت مسلم(ع) وارد) پنج روز از ماه شوال گذشته بود که حضرت مسلم(ع) وارد کوفه شد،و در خانه مختاربن ابی عبید ثقفی منزل گزید.شیعیان کوفه در خانه مختار از حضرت مسلم(ع) استقبال کردند و اعلام نمودند که مطیع و فرمانبردار او هستند.و بیعت کردند،۱۸ هزار نفر،به قولی دیگر ۲۵ هزار نفر،و شعبی در حدیثی تعداد بیعت کنندگان را ۴۰ هزار نفر بیان می کند. حضرت مسلم(ع) نامه ای به امام حسین(ع) نوشت و با عابس بن شبیب شاکری به سوی امام فرستاد تا حضرت را مطلع بر احوال کوفیان کند،در بخشی از نامه نوشته بود: ((پیشقراول به قبیله اش دروغ نمی گوید.هجده هزار شیعه با من بیعت نموده اند،همین که نامه ام به دستت رسید حرکت کن)) این ۲۷روز پیش از شهادت حض

  • یکشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 22:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل حضرت مسلم -(مسلم نماز عشاء را با سی تن از یاران در مسجد به جای آورد،بعد) *

430

مقتل حضرت مسلم  -(مسلم نماز عشاء را با سی تن از یاران در مسجد به جای آورد،بعد) مسلم نماز عشاء را با سی تن از یاران در مسجد به جای آورد،بعد از نماز که خواست به طرف کنده برود تنها سه نفر باقی مانده بودند. طولی نکشید که مسلم دید آن سه نفر هم نیستند،حتی کسی نبود تا راه کنده را به او نشان بدهد.مسلم تنها شده بود،از اسب به زیر آمد و در کوچه های کوفه سرگردان شده بود و نمی دانست به کجا برود؟! وقتی همه از اطراف مسلم پراکنده شدند و سکوتی سنگین بر محیط حکم فرما شد،ابن زیاد دستور داد مسجد را تفتیش کنند تا ببینند آیا اصحاب مسلم در آن جا کمین کرده اند یا واقعا همه از ترس جانشان گریخته اند!آنها مشعل هایی را روشن کردند و تا صحن مسجد رفتند ولی هیچ کسی را آن جا ندیدند. مقتل مقرم،ص۱۹۰_۲۰۰ ا

  • یکشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 22:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین حرکت مسلم -(مسلم با دو راهنمایی که اجیر کرده بود) *

367

مقتل امام حسین حرکت مسلم -(مسلم با دو راهنمایی که اجیر کرده بود) مسلم با دو راهنمایی که اجیر کرده بود مدتی راه رفتند اما در شب راه را اشتباه رفته بودند به همین دلیل در طول روز سرگردان شدند.دو راهنما از شدت تشنگی و گرما بی حال شده و دیگر توان حرکت نداشتند. بنابراین به مسلم(ع) جهتی از بیابان را نشان دادند و گفتند:از این راه برو تا نجات پیدا کنی و به آبادی برسی.مسلم رفت و آنها ماندند تا از شدت تشنگی از دنیا رفتند.برای مسلم امکان نداشت تا آنها را با خود ببرد و اگر همراه آنها می ماند و نمی رفت،خود و همراهانش عاقبتی جز مرگ نداشتند.در آن شرایط مسلم باید برای حفظ جان بقیه می رفت تا آبی بیابد. مسلم و همراهانش به راه افتادند تا بالاخره راه را یافتند و خود را به آب رس

  • یکشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 22:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین خطبه حضرت زینب در شام 5 -(یکی دیگر از مصیبت هایی که بر سر من آمده این است) *

471

مقتل امام حسین خطبه حضرت زینب در شام 5 -(یکی دیگر از مصیبت هایی که بر سر من آمده این است) یکی دیگر از مصیبت هایی که بر سر من آمده این است که مجبورم با تو هم سخن شوم.من تو را فردی کم ارزش و شایسته ی مذمت و توبیخ می دانم.اما اشک چشم و سوز سینه به من اجازه نمی دهد که سخنم را درباره ی تو ادامه دهم.
خیلی عجیب است که یاران نجیب خدا به دست یاران شیطان کشته شدند.از این دست های شما خون ما می چکد و دهان شما از خون ما مکیده و پر شده است.
بر آن بدن های پاک گرگ های بیابان و کفتارها در رفت و آمدند.اگر فکر می کنی که امروز از ما به غنیمتی دست یافته ای بدان که به زودی باید غرامت آن را باز پس بدهی.
آن روز،روزی است که هیچ چیز جز کردار و دسترنجت را نخواهی یافت.در آن روز خدا به بندگان[مورد ستم خویش ذره

  • پنج شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین خطبه حضرت زینب در شام 4 -(خدایا!حق ما را بستان،انتقام ما را از کسی) *

330

مقتل امام حسین خطبه حضرت زینب در شام 4 -(خدایا!حق ما را بستان،انتقام ما را از کسی) {اللهم خذلنا بحقنا و انتقم ممن ظلمنا و احلل غضبک بمن سفک دمائنا و قتل حماتنا}
خدایا!حق ما را بستان،انتقام ما را از کسی که به ما ظلم کرده است بگیر،بر کسانی که خون ما را ریختند و حامیان ما را کشتند خشمت را فرود آور.
به خدا سوگند با این جنایت هایت جز پوست و گوشت خود را ندریدی،تو به زودی به محضر رسول خدا(ص) خواهی رفت با باری از گناه ریختن خون فرزندان او و هتک حرمت خاندان و پاره های تن او.
در آن جا خدا همه ی آنها را جمع خواهد نمود و حقشان را خواهد گرفت:{و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون}.
همین که در آن روز خدا حاکم است و محمد طرف حساب تو و جبرائیل پشتیبان ما،برای ت

  • پنج شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روایت زیارت امام حسین -(امام صادق(ع)فرمود: "اگر مردم می دانستند که) *

551

روایت زیارت امام حسین  -(امام صادق(ع)فرمود: "اگر مردم می دانستند که) امام صادق(ع)فرمود:
"اگر مردم می دانستند که چقدر خير و برکت در زيارت امام حسين(ع)وجود دارد،برای زيارت کردنش با يکديگر مقاتله می کردند و هر آينه اموالشان را برای رفتن به زيارتش می فروختند".[۱]
و امام باقر(ع)فرمود:
"اگر مردم می دانستند که زيارت قبر شريف حسين(ع)چه مقدار فضيلت و برکت دارد،از شوق زيارت جان می سپردند و نفسهايشان از شدت حسرت بند می آمد".[۲]
منتخب کامل الزيارات،ابن قولويه، ص۸۷.
سفينة البحار،محدث قمی،ج۱،ص۵۶۵

  • پنج شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اصحاب امام حسین(ع) -(امام حسین(ع) به "جون"،غلام ابوذر غفاری اذن بازگشت داد و فرمود) *

536

اصحاب امام حسین(ع) -(امام حسین(ع) به "جون"،غلام ابوذر غفاری اذن بازگشت داد و فرمود) امام حسین(ع) به "جون"،غلام ابوذر غفاری اذن بازگشت داد و فرمود:
"ای جون!تا کنون که با ما بودی در امان و عافیت قرار داشتی،اما از این پس جان خود را در معرض خطر و مرگ قرار نده و با ما همراه نشو!"
جون اشک از دیدگانش جاری شد و عرض کرد:
اکنون که در سختی و مشکلات قرار گرفته اید آیا از من می خواهید شما را ترک کنم؟!
بدن من بویی نامطبوع دارد و حسب و نسب خوبی ندارم،رنگ و پوستم سیاه است،اما اجازه بده تا بمانم و در راه تو اهل بهشت شوم و بدنم خوش بو شود و حسب و نسبم شرافت پیدا کند و رنگم سفید گردد.
به خدا سوگند! از تو جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما بر زمین ریخته شود.
لهوف،ص۶۱،چاپ صیدا
مقتل مقرم،ص۱۱۲

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حدیث از امام حسین(ع) -(امام حسين(ع):بر خداوند است كه هيچ گرفتارى به زيارت من...) *

629

حدیث از امام حسین(ع) -(امام حسين(ع):بر خداوند است كه هيچ گرفتارى به زيارت من...) امام حسين(ع):
{وَ حَقيقٌ عَلَى اللّه‏ِ اَنْ لا يَاْتيَنى مَكْرُوبٌ اِلاّ اَرُدُّهُ وَ اَقْلِبُهُ اِلى اَهْلِهِ مَسْرورا}
"بر خداوند است كه هيچ گرفتارى به زيارت من نيايد مگر آن كه او را شادمان بازگردانم و به خانواده ‏اش برسانم".
ثواب الأعمال و عقاب الاعمال،ص۹۸

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روضه های شب جمعه -(دشمنان پيش آمدند تا به گرد خيمه ها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نيز با ...) *

633

روضه های شب جمعه -(دشمنان پيش آمدند تا به گرد خيمه ها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نيز با ...) تاراج خیام امام حسین (علیه السلام) پس از شهادت آن حضرت

أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَيمَةِ، ومَعَهُم شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ، فَقالَ : اُدخُلوا فَاسلُبوا بِزَّتَهُنَّ .فَدَخَلَ القَومُ َأَخَذوا كُلَّ ما كانَ بِالخَيمَةِ حَتّى أفضَوا إلى قُرطٍ كانَ في اُذُنِ اُمِّ كُلثومٍ ـ اُختِ الحُسَينِ ـ فَأَخَذوهُ وخَرَموا اُذُنَها، حَتّى كانَتِ المَرأَةُ لَتُنازَعُ ثَوبَها عَلى ظَهرِها حَتّى تُغلَبَ عَلَيهِ . وأخَذَ قَيسُ بنُ الأَشعَثِ قَطيفَةً لِلحُسَينِ عليه السلام كانَ يَجلِسُ عَلَيها فَسُمِّيَ لِذلِكَ قَيسَ قَطيفَةٍ وأخَذَ نَعلَيهِ رَجُلٌ مِنَ الأَزدِ يُقالُ لَهُ: الأَسوَدُ، ثُمَّ مالَ النّاسُ

  • سه شنبه
  • 11
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روضه های شب جمعه -(به روايت محمّدبن ابى‌طالب و صاحب المناقب و سيد بن طاووس آن ) *

772

روضه های شب جمعه -(به روايت محمّدبن ابى‌طالب و صاحب المناقب و سيد بن طاووس آن ) به روايت محمّدبن ابى‌طالب و صاحب المناقب و سيد بن طاووس آن حضرت لشگر اشقيا را صدا زد: واى بر شما! اى شيعيان آل ابى‌سفيان! اگر چه شما اعتقاد به دين خدا نداريد و از عذاب روز قيامت ترس نمى‌كنيد و پرهيز نمى‌نماييد، پس لااقلّ‌ در دنياى خود از آزادگان و ارباب غيرت باشيد و اگر عرب هستيد بر حسب خود رجوع نماييد و دست از غيرت و حميت عربيت نكشيد.
شمر حرام زاده عرض نمود: اى فرزند فاطمه! چه مى‌گويى‌؟ آن حضرت فرمود: مى‌گويم من با شما مقاتله مى‌كنم و شما با من مقاتله مى‌نماييد. زنان را حرجى نيست، طاغيان لشگر خود را از تعرّض حرم من دفع كنيد و تا هنگامى كه من زنده هستم نگذاريد كسى از طاغيان و سركشان لشگر به حر

  • سه شنبه
  • 11
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روضه های شب جمعه -(پس حرّ از نزد عمر بن سعد گذشت و در جايى نزديک سربازانش...) *

593

روضه های شب جمعه -(پس حرّ از نزد عمر بن سعد گذشت و در جايى نزديک سربازانش...) پس حرّ از نزد عمر بن سعد گذشت و در جايى نزديک سربازانش ايستاد و لرزه بر اندامش افتاده بود.
مهاجرين اوس او را گفت: به خدا قسم كه من در كار تو در مانده ‏ام چه اگر از من پرسش مى ‏شد دلاورترين افراد اهل كوفه كيست من جز تو نامى از ديگرى نمي بردم اين چه حالتى است كه در تو مى ‏بينم؟!
گفت: به خدا كه خود را بر سر دو راهى بهشت و دوزخ مى ‏بينم و به خدا قسم به جز راه بهشت نخواهم رفت هر چند پاره پاره شوم و پيكرم به آتش بسوزد. اين بگفت و ركاب بر اسب زد و متوجّه به سوى حسين گرديد در حالى كه دست بر سر خود گذاشته و عرض مي كرد: بارالها به سوى تو بازگشتم توبه‏ ام را بپذير كه من دلهاى دوستان تو و فرزندان دختر پيغ

  • یکشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نامه های کوفیان به امام حسین(ع) -(رسیدن نامه های کوفیان به امام حسین (ع)،این نامه‌ها پس از مرگ معاویه...) *

377

نامه های کوفیان به امام حسین(ع) -(رسیدن نامه های کوفیان به امام حسین (ع)،این نامه‌ها پس از مرگ معاویه...) "دهمِ ماه رمضانِ ۶۰ هجری قمری"

رسیدن نامه های کوفیان به امام حسین (ع)،این نامه‌ها پس از مرگ معاویه و در شرایطی نوشته شد که امام حسین در مکه حضور داشت و از بیعت با یزید امتناع کرد.

در میان نویسندگان نامه‌ها نام برخی سران و شخصیت‌های شیعی مانند:[سلیمان بن صرد خزاعی،حبیب بن مظاهر و رفاعة بن شداد]دیده می‌شود.

نامه‌های کوفیان باعث شد امام حسین (ع)به سوی کوفه حرکت کند.

تعداد نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)را صدها و بلکه هزارها دانسته‌اند.

گروهی تعداد نامه‌ها را ۱۵۰ نامه و هر نامه متعلق به یک،دو یا چهار نفر دانسته‌اند.

طبری تعداد نامه‌ها را ۵۳ و بَلاذُری ۵۰ برشمرده‌اند.
در کتاب لهوف و اعیان الش

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین (حسین در مکه) -(تعداد دعوت نامه هایی که از طرف باقی مردم کوفه نوشته شد...) *

1304

مقتل امام حسین (حسین در مکه) -(تعداد دعوت نامه هایی که از طرف باقی مردم کوفه نوشته شد...) تعداد دعوت نامه هایی که از طرف باقی مردم کوفه نوشته شد به ۱۲ هزار رسید که در هر کدام بر حضرت اصرار شده بود تا به کوفه بیاید،اما حضرت نمی رفت.آخرین نامه ای که به دست امام رسید از سوی شبث بن ربعی،حجاربن أبجر،یزیدبن حارث،عزرةبن قيس و محمدبن عمیربن عطارد بود که در آن نوشته شده بود:
((مردم منتظر تو هستند و کسی غیر از تو را نمی خواهند.بشتاب،بشتاب ای پسر رسول خدا!زمین هایمان سرسبز شده و درختانمان به ثمر نشسته است،هر گاه دوست داشتی تشریف بیاور که یک لشکر مجهز،گوش به فرمان تواند))

انساب الاشراف بلاذری،ج۵،ص۳۳۸
مثیرالاحزان،ص۱۱
مقتل خوارزمی،ج۱،ص۱۹۳
مقتل مقرم،ص۱۷۶

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روضه های شب جمعه -(راوى گفت: وقت نماز ظهر فرا رسيد امام حسين عليه السّلام زهير بن قين و) *

685

روضه های شب جمعه -(راوى گفت: وقت نماز ظهر فرا رسيد امام حسين عليه السّلام زهير بن قين و) راوى گفت: وقت نماز ظهر فرا رسيد امام حسين عليه السّلام زهير بن قين و سعيد بن عبد اللَّه حنفى را دستور داد تا پيش روى آن حضرت بايستند پس‏ حضرت با نيمى از باقى مانده يارانش (به ترتيب نماز خوف) به نماز ايستاد در اين اثناء تيرى به جانب حضرت پرتاب شد پس سعيد بن عبد اللَّه خود را در مسير تير قرار داد و آن را به جان خود خريد و به همين منوال خود را سپر تيرهاى دشمن نمود تا آنكه از پاى در آمد و بر زمين افتاد و مي گفت: بار الها لعنت كن اين مردم را به لعنتى كه بر عاد و ثمود كرده‏ اى.
بارالها سلام مرا به حضور پيغمبرت ابلاغ بفرما و آن حضرت را از درد زخمهایى كه بر من رسيد آگاه فرما كه مرا در يارى خاندان پيغم

  • یکشنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام_حسین غارت خیمه ها -(ابن سعد به طرف زن ها رفت،وقتی زن ها او را دیدند،گریه کردند.) *

611

مقتل امام_حسین غارت خیمه ها -(ابن سعد به طرف زن ها رفت،وقتی زن ها او را دیدند،گریه کردند.) ابن سعد به طرف زن ها رفت،وقتی زن ها او را دیدند،گریه کردند.

او مانعِ تعرض بیشتر لشکر به زن ها شد و هر چه از آنها ربوده بودند گرفت،اما هیچ یک را به زن ها نداد و آنها را نزد خود نگاهداشت.

آن گاه عده ای را مأمور کرد تا مراقب آنها باشند و بعد به خیمه اش رفت.

مقتل مقرم،ص۳۶۷
کامل ابن اثیر،ج۴،ص۳۲

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین انتقال سرهای شهدا به کوفه -(عمرسعد دستور داد پس از شهادت شهدا، سرِ آنان را جدا کرده و بین) *

437

مقتل امام حسین انتقال سرهای شهدا به کوفه -(عمرسعد دستور داد پس از شهادت شهدا، سرِ آنان را جدا کرده و بین) عمرسعد دستور داد پس از شهادت شهدا، سرِ آنان را جدا کرده و بین قبایل تقسیم کنند تا هر قبیله ای تعدادی از سرها را نزد ابن زیاد ببرند تا موجب تقرّب آن قبیله ها به ابن زیاد شود.

قبیله کنده به سرپرستی قیس بن اشعث با ۱۳سر،قبیله هوازن به سرکردگی شمر با ۱۲ سر،قبیله تمیم با ۱۷سر،بنی اسد با ۱۶سر،و قبیله مذحج با ۷سر،به طرف کوفه حرکت کردند،باقی سرهای مبارک را قبایل دیگر انتقال دادند.

عشیره و بستگان حرّ ریاحی اجازه ندادند تا سرِ حرّ را جدا کنند و بدنش را قطعه قطعه نمایند.

مقتل مقرم،ص۳۶۹
لهوف،ص۸۱

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین انتقال سرهای شهدا به کوفه -(در همان روز عاشورا ابن سعد به خولی بن یزید اصبحی، و حمیدبن مسلم ازدی،دستور داد سرِ حسین را به کوفه ببرند.) *

324

مقتل امام حسین  انتقال سرهای شهدا به کوفه -(در همان روز عاشورا ابن سعد به خولی بن یزید اصبحی، و حمیدبن مسلم ازدی،دستور داد سرِ حسین را به کوفه ببرند.) در همان روز عاشورا ابن سعد به خولی بن یزید اصبحی، و حمیدبن مسلم ازدی،دستور داد سرِ حسین را به کوفه ببرند.

سرهای دیگر شهداء را هم توسط شمر، قیس بن شعیث و عمروبن حجاج فرستاد. از آن جا که منزل خولی یک فرسخ با کوفه فاصله داشت،سرِ مبارک امام را به خانه بُرد،اما آن را از همسرش_که دوستدار و پیرو اهل بیت(ع)بود_پنهان کرد.

همسر خولی متوجه شد که از تنور خانه با این که آتش نیفروخته است،نوری متصاعد می شود.وقتی نزدیک تنور شد صدای چند زن را شنید که برای امام حسین به صورت جانسوزی گریه می کردند.او ناگهان پِی بُرد که خولی چه کرده است!

با گریه از خانه و زندگی خولی بیرون رفت و تا پایان عمرش،از غم حسین نه آرایش

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین انتقال اسرا به کوفه -(ابن سعد پیش از حرکت به کوفه و انتقال سرهای شهدا،تا ظهر) *

411

مقتل امام حسین انتقال اسرا به کوفه -(ابن سعد پیش از حرکت به کوفه و انتقال سرهای شهدا،تا ظهر) ابن سعد پیش از حرکت به کوفه و انتقال سرهای شهدا،تا ظهر صبر کرد.کشته های لشکر خویش را جمع نمود،بر آنها نماز گزارد و آنها را دفن کرد.

ولی پیکر مطهّر ریحانه رسول خدا و شهدای سپاهش را بدون غسل و کفن در معرض باد و آفتاب سوزان رها کرد،در آن چند روز،تنها حیوانات بیابان بودند که یکی پس از دیگری به زیارت امام و شهدا می آمدند.

بعد از ظهر به همراه همسر،فرزندان،کنیزان امام حسین و خانواده اصحاب که ۲۰ زن بودند و به صورت اسیرانِ غیر مسلمان [بدون رعایت موازین انسانی] و بر روی پالانِ نامناسب شترها نشسته بودند به سوی کوفه حرکت کردند.

مقتل مقرم،ص۳۷۰_۳۷۱
مقتل الحسین،خوارزمی،ج۲،ص۲۹
نفس المهموم،ص۲۰۴
مستدرک الوسا

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روایت امام حسین(ع) -(روزی "امام حسین(ع) را در زمان طفولیت) *

383

روایت  امام حسین(ع) -(روزی "امام حسین(ع) را در زمان طفولیت) ام الفضل((همسر عباس بن عبد المطلب)) گوید:

روزی "امام حسین(ع) را در زمان طفولیت" نزد پیامبر(ص) آورده،در دامن آن حضرت نهادم.
او ادرار کرد و قطره ای از آن به لباس پیامبر چکید.او را نیشگون گرفتم و او گریست.

پیامبر فرمود:
"آرام ای ام الفضل!لباس من شسته می شود،فرزندم را آزردی"

او را در دامان پیامبر گذاشتم و برخاستم که برای آن حضرت آب بیاورم.هنگامی که آمدم آن حضرت را گریان دیدم.

گفتم ای رسول خدا!گریه ات از چیست؟
فرمود:"جبرئیل نزدم آمد و مرا خبر داد امتم،این فرزندم را خواهند کشت،خداوند روز قیامت
شفاعتم را به آنان نرساند".

لهوف،ترجمه مجیری،ص۱۷_۱۹

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین دارالاماره -(ابن زیاد از این که حضرت زینب،در آن جمع،این) *

358

مقتل امام حسین دارالاماره -(ابن زیاد از این که حضرت زینب،در آن جمع،این) ابن زیاد از این که حضرت زینب،در آن جمع،این سخنان را به او گفت خشمگین شد و خواست او را مجازات کند اما عمروبن حدیث به او گفت:او یک زن است و می خواهی به خاطر گفتن چند جمله او را مجازات کنی،کسی،زن را به خاطر حرف ها و پرگویی هایش کیفر نمی دهد.

ابن زیاد نگاهی به حضرت کرد و گفت:از این که خانواده نافرمانت کشته شده اند، خدا دلم را خنک کرد.

زینب از این سخن برافروخت و فرمود:
"به جان خودم سوگند،تو بزرگ و سرورِ مرا کشتی،خانواده ام را انگشت نمایِ خلق کردی،شاخه شجره ی وجودم را بُریدی و ریشه ام را کَندی،حال اگر این سخنان دلت را خنک می کند،باشد".

ابن زیاد آن گاه رو کرد به حضرت سجاد (ع) و گفت:نامت چیست؟
فرمو

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین دارالاماره -(حاجب ابن زیاد می گوید:وقتی ابن زیاد دستور داد آنها را) *

287

مقتل امام حسین  دارالاماره -(حاجب ابن زیاد می گوید:وقتی ابن زیاد دستور داد آنها را) حاجب ابن زیاد می گوید:وقتی ابن زیاد دستور داد آنها را زندانی کنند،من با آنها بودم.دیدم مردها و زن های کوفه جمع شده اند و گریه می کنند و به صورت های خویش لطمه می زنند.
حضرت زینب خطاب به جمع گفت:
"هیچ کس جز کنیزان نزد ما نیاید،زیرا آنها نیز مثل ما اثیرند".

ابن زیاد بار دیگر خواست اُسرا را به حضورش بیاورند.آنها وقتی وارد مجلس شدند دیدند سرِ مقدس امام حسین در میان دست های ابن زیاد است و انوار الهی از بین انگشتان او به سوی آسمان می تابد.

رباب نتوانست خودداری کند و خود را روی سرِ مقدس امام انداخت و آن را بوسید.

مقتل مقرم،۳۹۳
روضةالواعظین،ص۱۶۳
مقتل عوالم،ص۱۳۰
لهوف،ص۹۲

  • پنج شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین دارالاماره مختار ثقفی -(وقتی ابن زیاد اسرا را در مجلسش حاضر کرد،دستور داد) *

407

مقتل امام حسین دارالاماره مختار ثقفی -(وقتی ابن زیاد اسرا را در مجلسش حاضر کرد،دستور داد) وقتی ابن زیاد اسرا را در مجلسش حاضر کرد،دستور داد مختار را نیز_که از روز شهادت مسلم بن عقیل زندانی بود_به مجلس بیاورند.

وقتی مختار وارد مجلس شد و آن منظره رقّت بار را دید،آهِ بلندی کشید و با ابن زیاد تندی کرد.چون درگیری لفظی آن دو بالا گرفت،ابن زیاد دستور داد تا او را دوباره به زندان بازگرداندند.

بنابر نقل دیگری،مختار را آن قدر با تازیانه زدند که در آن میان یک ضربه به چشمش خورد و بینایی اش را از دست داد.پس از کشته شدن ابن عفیف،عبداللّه بن عمربن خطاب_شوهر خواهر مختار_واسطه شد و از یزید دستور آزادی او را گرفت.

ابن زیاد مختار را آزاد کرد و ۳روز به او مهلت داد تا کوفه را ترک کند.ابن زیاد،ابن عف

  • پنج شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین دارالاماره مختار ثقفی -(عبداللّه بن عمر دوباره نزد یزید مختار را شفاعت کرد و ) *

681

مقتل امام حسین دارالاماره مختار ثقفی -(عبداللّه بن عمر دوباره نزد یزید مختار را شفاعت کرد و ) عبداللّه بن عمر دوباره نزد یزید مختار را شفاعت کرد و از حبس نجاتش داد.سپس مختار برای شیعیان آنچه را که خواص اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع)شنیده بود در میان گذاشت و برای خون خواهی امام حسین کشتن ابن زیاد آماده شد.

مختار در زندان با عبداللّه بن حارث بن نوفل بن عبدالمطلب و میثم تمار بود. عبداللّه بن حارث تیغی از آنها خواست تا موهای بدنش را بتراشد.او می گفت:چون می دانم ابن زیاد مرا خواهد کشت،نمی خواهم بدنم کثیف و پر مو باشد.

مختار به او گفت:به خدا ابن زیاد نه تو را می کشد نه مرا،تو به زودی آزاد خواهی شد و به بصره خواهی رفت.میثم سخن آن دو را شنید،به مختار گفت:تو هم به خون خواهی حسین قیام خواهی کرد و ا

  • پنج شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین سخن گفتن سر مقدس امام حسین(ع) -(زیدبن ارقم می گوید:در بازار کوفه نشسته بودم،دیدم سرِ مقدس را ) *

412

مقتل امام حسین  سخن گفتن سر مقدس امام حسین(ع) -(زیدبن ارقم می گوید:در بازار کوفه نشسته بودم،دیدم سرِ مقدس را ) زیدبن ارقم می گوید:در بازار کوفه نشسته بودم،دیدم سرِ مقدس را حمل می کنند.از کنار من که عبور می کردند شنیدم آن سرِ مقدس می گوید:
"[أَمْ حَسِبْتُ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً((سوره کهف_آیه۹))]".

با دیدن این منظره موهای تنم راست شد. گفتم:ای فرزند رسول خدا!به خدا قسم سخن گفتن سرِ بریده تو عجیب تر از داستان اصحاب کهف است.

سرِ مقدس را به بازار صراف ها بردند.آن جا همهمه و سر و صدای مردم،برای خرید و فروش و...زیاد بود.حضرت خواست توجه مردم را به سوی خود جلب کند تا سخنان او را بشنوند،سرفه بلندی کرد.مردم صدای حضرت را شنیدند و دچار ترس و وحشت شدند.چون تا آن زمان شاهد

  • سه شنبه
  • 9
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین حوادث شام -(پیرمردی نزد حضرت سجاد(ع)آمد و گفت:(الحمدللّه الذی اهلککم و أمکن الأمیر منکم).) *

442

مقتل امام حسین  حوادث شام -(پیرمردی نزد حضرت سجاد(ع)آمد و گفت:(الحمدللّه الذی اهلککم و أمکن الأمیر منکم).) پیرمردی نزد حضرت سجاد(ع)آمد و گفت:(الحمدللّه الذی اهلککم و أمکن الأمیر منکم).

امام سجاد با کمال صبر و تحمل و دلسوزی و مهربانی به او گفت:
"آیا قرآن خوانده ای؟".
عرض کرد:آری.
فرمود:"آیا این آیات را خوانده ای؟[سوره شوری،آیه۲۳_سوره انفال،آیه۴۱]".
پیرمرد گفت:آری،این دو آیه را خوانده ام.
حضرت فرمود:
"به خدا قسم((القربی))که در این آیات بیان شده ما هستیم".
آن گاه فرمود:
"آیا این آیه را نیز خوانده ای؟[سوره احزاب،آیه۳۳]".
عرض کرد:آری.
حضرت فرمود:
"اهل بیتی که خدا،تنها آنها را به مقام تطهیر رسانده ما هستیم".
پیرمرد گفت:آری به خدا قسم آن اهل بیت شما هستید.

آن گاه خود را به پاهای حضرت افکند و آنها را بوس

  • پنج شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ورود اسرا به شهر دمشق/ ۱ -(سيد بن طاوس در مورد این واقعه مي‌نويسد:) *

547

ورود اسرا به شهر دمشق/ ۱ -(سيد بن طاوس در مورد این واقعه مي‌نويسد:) سيد بن طاوس در مورد این واقعه مي‌نويسد:
«وقتي اسراي كربلا نزديك شهر دمشق رسيدند، ام كلثوم نزد شمر بن ذي الجوشن رفت و گفت: ما را از دروازه‌اي ببر كه تماشاچيان كمتر حضور داشته باشند و به سپاه بگو اين سرها را از محل‌ها دورتر ببرند تا نگاه مردم كمتر به ما بيفتد. اما شمر در اثر خباثت و پليدي كه داشت دستور داد سرها را بالاي نيزه‌ها زدند و در ميان محمل‌‌ها قرار دادند و آنان را از ميان تماشاچيان عبور دادند.»

منبع:
سيد بن طاووس، لهوف، ص ۲۰۷

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ثواب زیارت پیاده امام حسین (ع) از منظر امام صادق (ع) -(حسین بن ثویر بن أبى فاخته می گوید، حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند:) *

470

ثواب زیارت پیاده امام حسین (ع) از منظر امام صادق (ع) -(حسین بن ثویر بن أبى فاخته می گوید، حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند:) حُسَیْنِ بْنِ ثُوَیْرِ بْنِ أَبِی فَاخِتَهَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ یَا حُسَیْنُ مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَهَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص إِنْ کَانَ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَهٍ حَسَنَهً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَهً حَتَّى إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ [الْمُفْلِحینَ الْمُنْجِحِینَ‏] حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ثواب زیارت پیاده امام حسین (ع) از منظر امام صادق (ع) -(حضرت ابى عبد الله امام صادق علیه السلام فرمودند:) *

736

ثواب زیارت پیاده امام حسین (ع) از منظر امام صادق (ع) -(حضرت ابى عبد الله امام صادق علیه السلام فرمودند:) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِکَهً مُوَکَّلِینَ‏
بِقَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَإِذَا هَمَّ بِزِیَارَتِهِ الرَّجُلُ أَعْطَاهُمُ اللَّهُ ذُنُوبَهُ فَإِذَا خَطَا مَحَوْهَا ثُمَّ إِذَا خَطَا ضَاعَفُوا لَهُ حَسَنَاتِهِ فَمَا تَزَالُ حَسَنَاتُهُ تَضَاعَفُ حَتَّى تُوجِبَ لَهُ الْجَنَّهَ ثُمَّ اکْتَنَفُوهُ وَ قَدَّسُوهُ وَ یُنَادُونَ مَلَائِکَهَ السَّمَاءِ أَنْ قَدِّسُوا زُوَّارَ حَبِیبِ اللَّهِ فَإِذَا اغْتَسَلُوا نَادَاهُمْ مُحَمَّدٌ ص یَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِی فِی الْجَنَّهِ ثُمَّ نَادَاهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ‏ع أَنَا ضَامِنٌ لِقَضَاءِ حَوَائِجِکُمْ وَ د

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ثواب زیارت پیاده امام حسین (ع) از منظر امام صادق (ع) -( پدرم رحمه اللَّه علیه از حسین بن حسن بن ابان، از محمّد بن اورمه از کسى) *

526

ثواب زیارت پیاده امام حسین (ع) از منظر امام صادق (ع) -( پدرم رحمه اللَّه علیه از حسین بن حسن بن ابان، از محمّد بن اورمه از کسى) ثواب زیارت پیاده امام حسین (ع) از منظر امام صادق (ع)

حَدَّثَنِی أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَهَ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَیْمُونٍ الصَّائِغِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَا عَلِیُّ زُرِ الْحُسَیْنَ وَ لَا تَدَعْهُ قَالَ قُلْتُ مَا لِمَنْ أَتَاهُ مِنَ الثَّوَابِ قَالَ مَنْ أَتَاهُ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَهٍ
حَسَنَهً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَهً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَهً فَإِذَا أَتَاهُ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکَیْنِ یَکْتُبَانِ مَا خَرَجَ مِنْ فِیهِ مِنْ خَیْرٍ وَ لَا یَکْتُبَانِ مَا یَخْرُجُ مِ

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد