بعد از شهادتش بحر بن كعب آن را ربود و حسين عليه السّلام را برهنه گذارد. بعد از عاشورا، دو دست بحر بن كعب در تابستانها چون دو تكّه چوب خشك، خشك شده و در زمستانها در حالى كه دو دست او مرطوب بود از آن چرك و خون جارى مىگرديد تا آن كه خدا هلاكش فرمود. چون جراحات زياد بر حسين عليه السّلام وارد گرديده و چون خارپشت باقى ماند، ملعونى خبيث به نام صالح بن وهب المزنى لعنة اللّٰه عليه، ضربتى سخت با نيزه بر تهيگاه امام زد كه حسين عليه السّلام از آن ضربت از روى اسب بر گونۀ راست بر زمين فرود آمد.
بعد برخاست(صلوات اللّٰه عليه). راوى گويد: زينب عليها السّلام از در خيمه بدر آمد و ندا مىكرد: واى برادرم، واى سيّ
- سه شنبه
- 11
- تیر
- 1398
- ساعت
- 12:50
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور