متن روضه های امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

مقتل امام حسین (حسین در مکه) -(وقتی انبوهی از نامه های مردم کوفه که چند کیسه بود نزد امام حسین(ع) گرد) *

762

مقتل امام حسین  (حسین در مکه) -(وقتی انبوهی از نامه های مردم کوفه که چند کیسه بود نزد امام حسین(ع) گرد) وقتی انبوهی از نامه های مردم کوفه که چند کیسه بود نزد امام حسین(ع) گرد آمد،حضرت یک نامه برای آنها نوشت و[بنا بر نقل طبری]
آن را به هانی بن هانی سبیعی و سعیدبن عبداللّه حنفی_آخرین فرستاده کوفیان_داد.

امام در نامه چنین مکتوب فرمود:
"بنام خداوند بخشنده مهربان،این نامه از سوی حسین بن علی است به همه مردم مؤمن و مسلمان.اما بعد،این دو نفر(حامل نامه)آخرین نماینده شما بودند.به سلامتی نزد من آمدند و نامه های شما را به من دادند.آنچه اکثریت شما در نامه مرقوم کرده بودید دریافتم.

نوشته بودید که پیشوا و رهبری ندارید،نزد ما بیا تا به امید خدا به وسیله تو خدا ما را هدایت
کند و همه ما را در راه حق گرد هم آورد

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

روضه های شب جمعه -(پس از آن شمر بن ذى الجوشن به خیمه ‏هاى حسین علیه السّلام حمله کرد و) *

549

روضه های شب جمعه -(پس از آن شمر بن ذى الجوشن به خیمه ‏هاى حسین علیه السّلام حمله کرد و) پس از آن شمر بن ذى الجوشن به خیمه ‏هاى حسین علیه السّلام حمله کرد و گفت: آتش به من دهید تا خیمه ‏ها را با هر کس که در آن است به آتش کشم. حسین علیه السّلام فرمود: «فرزند ذى الجوشن! تو آتش را خواستى تا اهلم را آتش زنى، خدا تو را در آتش بسوزاند».
شبث آمد و امام او را نکوهید و او شرمنده بازگشت. راوى گوید: حسین علیه السّلام فرمود: (ایتونی بثوب لا یرغب فیه أجعله تحت ثیابی، لئلّا أجرّد منه) «پیراهن کهنه‏ اى به من دهید تا زیر لباسم پوشیده مرا از آن برهنه نکنند». پیراهن تنگى آورده شد فرمود: «این نه، زیرا این لباس اهل ذلّت است».
بعد پیراهن کهنه ‏اى را بگرفت و پاره‏ اش کرد و زیر لباسش پوشید و بعد از شهاد

  • یکشنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین انتقال اسرا به کوفه -(همراه اسراء،کنیز رباب_همسر امام حسین_ نیز بود) *

306

مقتل امام حسین انتقال اسرا به کوفه -(همراه اسراء،کنیز رباب_همسر امام حسین_ نیز بود) همراه اسراء،کنیز رباب_همسر امام حسین_ نیز بود.وقتی ابن زیاد او را شناخت آزادش کرد.به ابن زیاد خبر دادند که مرقع بن ثمامه اسدی،هر چه تیر داشته در جنگ علیه آنها استفاده کرده و با آنها جنگیده است.اما قبیله اش به او امان داده اند،ابن زیاد نیز به احترام بنی اسد،او را به قتل نرساند و به منطقه زاره تبعید کرد.

هنگام حرکت،زن ها ابن سعد و اصحابش را قسم دادند:ما را از کنار شهدا عبور دهید. وقتی به گودال قتلگاه رسیدند و چشمشان به اعضای قطعه قطعه شده و بدن های تیر خورده و خون آلود که زیر پای اسب ها پایمال شده بودند افتاد،شیون و زاری سر دادند و سیلی به صورت زدند.

زینب فریاد زد:
"[یا محمدا!هذا حسین بالعراء،

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین دفن_شهدا -(یکی از مردان طایفه بنی اسد،میگوید:پس از این که) *

384

مقتل امام حسین  دفن_شهدا -(یکی از مردان طایفه بنی اسد،میگوید:پس از این که) یکی از مردان طایفه بنی اسد،میگوید:پس از این که عمرسعد کربلا را ترک کرد من رفتم تا منطقه را ببینم،دیدم از آن بدن های پاره پاره و به خون تپیده،نور ساطع می شود و بوی عطر به مشام می رسد.

ناگهان چشمش به شیر ترسناکی می افتد که در بین شهدا رفت و آمد می کرد.وقتی به پیکر پاک سیدالشهدا رسید بدن خود را از خون او رنگین نمود و خود را به بدن حضرت چسباند و نعره و شیون های وحشتناکی سر داد،از بیم آن که شیر او را نَدَرَد به میان نِی ها رفت و پنهان شد.

نکته دیگری که او را به شگفتی واداشته بود شمع هایی در نیمه های شب گرداگرد بدن شهدا روشن شدند،اما هیچ کسی در آن جا دیده نمی شد،تمها صدای گریه و ناله های جانسوز به

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین دفن شهدا -(سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا خیمه ای را برای نگهداری پیکر پاک شهدا) *

564

مقتل امام حسین دفن شهدا -(سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا خیمه ای را برای نگهداری پیکر پاک شهدا) سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا خیمه ای را برای نگهداری پیکر پاک شهدا اختصاص داده بود و هر کدام از اصحاب و خانواده اش که به شهادت می رسیدند،به دستور حضرت به آن خیمه منتقل می شدند.

هر شهیدی را می آوردند می فرمود:
[قتله مثل قتلة النبیین و آل نبیین_شهیدی همچون شهدای پیامبران پیشین و خاندانشان است].

همه ی جنازه ها به چادری منتقل شد،جز پیکر برادرش اباالفضل العباس(ع) که حضرت او را در نزدیکی شطّ فرات_همان جایی که بر روی زمین افتاده بود_تنها گذاشت.

وقتی که عمربن سعد،خاندان رسالت را به طرف کوفه حرکت داد،شهدا را بر روی خاک و زیر آفتاب رها کردند و رفتند.در میان آنها،سرور جوانان بهشت در وضعیتی رها شده بود ک

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین حوادث مسیر شام -(در یکی از آبادی هایی هم که سر مطهر را برده بودند،مردم آن جا دیده بودند که ) *

503

مقتل امام حسین  حوادث مسیر شام -(در یکی از آبادی هایی هم که سر مطهر را برده بودند،مردم آن جا دیده بودند که ) در یکی از آبادی هایی هم که سر مطهر را برده بودند،مردم آن جا دیده بودند که قلمی از جنس آهن آشکار شد و بدون این که کسی آن را به دست بگیرد،با خون روی دیوار نوشت:
"[أترجو أمة قتلت حسیناً_شفاعة جده یوم الحساب]".

در یک فرسخی آن محل نیز،وقتی برای استراحت ایستادند و سر مطهر را روی یک تخته سنگ گذاشتند،یک قطره خون از آن بر روی سنگ ریخت.از آن به بعد_تا زمان خلافت عبدالملک بن مروان_در عاشورای هر سال،از آن سنگ خون می جوشید و مردم برای عزاداری امام حسین در اطراف آن جمع می شوند.

اما وقتی عبدالملک مروان به خلافت رسید، دستور داد آن سنگ را بردارند و پنهان کنند،از آن پس دیگر اثری از خون مشاهده نشد اما مردم در

  • سه شنبه
  • 9
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روضه های شب جمعه -(هتک حرمت سر مبارک حضرت) *

478

روضه های شب جمعه -(هتک حرمت سر مبارک حضرت) هتک حرمت سر مبارک حضرت

خدایا به حق آن متوفّایی که او را بعد از وفات به قبر فرو نبردند بر غربت ما در قبر ما رحم کن.
خدایا! به حق آن متوفّایی که او را عوض دفن بر زمین، از زمین بلند کردند. یعنی سر مقدّسش را و به این اکتفا نکردند، بلکه در کوفه به درخت آویختند و به این هم اکتفا نکردند. درخانه ی یزید پلید بردند و به این هم اکتفا نکردند، در دروازه ی شام بلند کردند و به اینها هم اکتفا نکردند، بلکه سخنان نامناسب نسبت به آن سر اقدس گفتند و انواع اذیّتها وارد آوردند بر ما رحم کن.
اذیّت سر مبارک، نه همین اینهاست که به نظرها گران است؛ بلکه اذیّتهای بزرگتر بسیار دارد.
از آن جمله آن یزید کافر مکرّر مجلس شرا

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ثواب زیارت پیاده امام حسین (ع) از منظر امام صادق (ع) -(محمّد بن جعفر رزّاز، از محمّد بن الحسین، از محمّد بن اسماعیل بن بزیع، از ) *

374

ثواب زیارت پیاده امام حسین (ع) از منظر امام صادق (ع) -(محمّد بن جعفر رزّاز، از محمّد بن الحسین، از محمّد بن اسماعیل بن بزیع، از ) حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَهَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ هِلَالٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَدْنَى مَا لِزَائِرِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَقَالَ لِی یَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ أَدْنَى مَا یَکُونُ لَهُ أَنَّ اللَّهَ یَحْفَظُهُ فِی نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ حَتَّى یَرُدَّهُ إِلَى أَهْلِهِ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ کَانَ اللَّهُ الْحَافِظَ لَهُ.

محمّد بن جعفر رزّاز، از محمّد بن الحسین، از محمّد بن اسماعیل بن بزیع، از صالح بن عقبه، از عبد

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روضه های شب جمعه -(حضرت در خصوص حدیث مِسمَع که گفت: معذورم از رفتن به کربلا،) *

985

روضه های شب جمعه -(حضرت در خصوص حدیث مِسمَع که گفت: معذورم از رفتن به کربلا،) علت منفعت گریه بر امام حسین(ع)
در هنگام قبض روح مومنین

حضرت در خصوص حدیث مِسمَع که گفت: معذورم از رفتن به کربلا، ولی وقتی که حسین(ع) به خاطرم می آید نمی توانم آب و غذا بخورم.
فرمود: حالا که چنین است حضرت مَلَکُ المَوت را، آبا طاهرین من سفارش می کنند در وقت مرگ تو که قبض روح تو را به سهولت کند.
حالا اینکه شفاعت آن بزرگواران باید در قیامت دستگیر شخص شود و در برزخ نشود و خصوص گریه بر سیدّالشهدا(ع) در برزخ بلکه در احتضار، نفع ببخشد. سببش آن است که در احتضار سیّدالشهدا(ع) طوری شده است که برای احدی نشده است.
در حدیث است که محتضر را نگذارید دست کسی بگذارد بر بدنش؛ زیرا که هر دست گذاشتن مثل شمشیری می

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

کرامات سید الشهدا علیه السلام -(مرحوم ثقه الاسلام حاج شیخ عباس قمی(رضوان الله علیه) در منتهی الامال نوشته است) *

781

کرامات سید الشهدا علیه السلام -(مرحوم ثقه الاسلام حاج شیخ عباس قمی(رضوان الله علیه) در منتهی الامال نوشته است) مجلسی، روضه وداع بخوان

مرحوم ثقه الاسلام حاج شیخ عباس قمی(رضوان الله علیه) در منتهی الامال نوشته است.
میرزا یحیی ابهریست در عالم رویا علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه را در صحن مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) در طرف پایین پای حضرت در اطاق روضه الصّفا نشسته و مشغول تدریس است سپس مشغول موعظه شد و چون خواست شروع در مصیبت کند یک وقت کسی آمد و گفت: حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها فرمودند:
《اذکر المصائب المشتمله علی وداع ولدی الشهید》یعنی ذکر کن مصائبی را که مشتمل بر وداع فرزند شهیدم باشد.
مرحوم مجلسی نیز مصیبت وداع را ذکرکرد و خلق زیادی جمع بودند و گریه شدیدی نمودند که مثل آن روز در عمرم ندیده بودم.

منبع

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روضه‌های شب جمعه -(در ثواب گریستن بر سیدالشهدا علیه السلام) *

1378

روضه‌های شب جمعه -(در ثواب گریستن بر سیدالشهدا علیه السلام) در ثواب گریستن بر سیدالشهدا علیه السلام

در کتاب کامل الزیارات جعفر بن قولویه از پدرش و علی بن الحسین و ابن ولید همگی از سعد بن عیسی از سعید بن جناح از ابی یحیای حذّاء از بعضی از اصحاب خود از ابی عبدالله(ع)روایت کرده که فرمود:
نظر فرمود امیرالمؤمنین علی(ع)به سوی فرزندش حسین(ع)، پس فرمود: ای سبب گریه هر مؤمنی! پس حسین(ع) گفت: منم سبب گریه هر مؤمنی؟ فرمود: آری ای پسرک من.
"عَبْرَه" به معنای کشته شده ای می باشد که سبب گریه برای اوست، یا اینکه به معنای کشته شده با گریه و حزن و سختی حال و اول ظاهرتر است.

منابع:
کامل الزیارات، ص۱۰۸
بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۷۹

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین(ع) -(غارت خیمه ها) -(ابن سعد) *

656

مقتل امام حسین(ع) -(غارت خیمه ها) -(ابن سعد) ابن سعد به طرف زن ها رفت،وقتی زن ها او را دیدند،گریه کردند.
او مانعِ تعرض بیشتر لشکر به زن ها شد و هر چه از آنها ربوده بودند گرفت،اما هیچ یک را به زن ها نداد و آنها را نزد خود نگاهداشت.
آن گاه عده ای را مأمور کرد تا مراقب آنها باشند و بعد به خیمه اش رفت.
?مقتل مقرم،ص۳۶۷
?کامل ابن اثیر،ج۴،ص۳۲


  • یکشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین(ع) -(غارت خیمه ها) -(فاطمه بنت حسین) *

724

مقتل امام حسین(ع) -(غارت خیمه ها) -(فاطمه بنت حسین) فاطمه بنت الحسین دید یک کافر با شاخه گره داری و نیزه،زن ها را می زند.زن ها می گریختند و گاهی به یکدیگر پناه می آوردند.
آن کافر،چادر و دستبند زن ها را گرفت، وقتی چشمش به فاطمه افتاد و خواست به سوی او برود،فاطمه گریخت،با گریختن فاطمه،آن بی دین نیزه اش را به سوی او رها کرد.فاطمه بر اثر برخورد نیزه به زمین افتاد و برای مدتی بی هوش شد.
وقتی به هوش آمد دید سرش در دامن عمه اش امّ کلثوم است،او به صورت فاطمه چشم دوخته بود و مروارید اشک از چشمانش به روی صورتش می غلتید.
?مقتل مقرم،ص۳۶۶
?ریاض المصائب،ص۳۴۱
?تظلم الزهرا،ص۱۳۰

  • یکشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین(ع) -(غارت خیمه ها) -(گوشواره ام کلثوم) *

1346

مقتل امام حسین(ع) -(غارت خیمه ها) -(گوشواره ام کلثوم) همین که امام حسین(ع)به شهادت رسید، لشکر آمدند تا اموال و دارایی های حضرت را غارت کنند.هر چه در خیمه ها بود به سرقت بردند و خیمه ها را آتش زدند.
پس از آن آمدند تا جواهرات و زینت های دختران و ناموس رسول خدا را به یغما ببرند.آنها برای این کار سعی می کردند از دیگران زودتر برسند و به اموال دست یابند.
دختران فاطمه زهرا با سرهای برهنه و گریان به هر سو می دویدند.کافران امت رسول خدا،از سر بانویی مقنعه می کشیدند،از دست بانوی دیگر انگشتر خارج می کردند،از گوش یکی گوشواره می کشیدند و از پای بانوی دیگری خلخال خارج می کردند.
یکی از آن خدا نشناس ها گوشواره اُمّ کلثوم را گرفت و با پاره کردن گوش او،آنها را خارج

  • یکشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین(ع) -(پس از عاشورا ) -(صدایی از غیب) *

880

مقتل امام حسین(ع) -(پس از عاشورا ) -(صدایی از غیب) در آن میان،لشکر عمرسعد صدایی از غیب شنیدند که می گفت:
ای مردم کوفه!وای بر شما.من با چشمان خودم دیدم که رسول خدا شما را می بیند.او نگاهی به شما کرد و در حالی که محاسن شریفش را به دست گرفته بود،نگاهی به آسمان نمود.
اما هوای نفس و گمراهی،چنان بر آنها چیره شده بود که با خود گفتند:نترسید،این صدای یک دیوانه است!.
امام صادق(ع)فرمود:
"آن گوینده جبرئیل بود".
بعضی از فرشتگان فریاد زدند:
ای مردمی که بعد از پیامبرتان گمراه شدید و بیراهه رفتید!خدا شما را هر چه زودتر نابود کند و عید قربان و فطر آینده را نبینید.
حضرت صادق(ع)می فرماید:
"همین هم شد،عمر آنها تا عیدهای بعدی کفاف نداد،نسل این ها هم تا زمان انتقام

  • یکشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین(ع) -(پس از عاشورا) -(درخت خونین) *

484

مقتل امام حسین(ع) -(پس از عاشورا) -(درخت خونین) دعبلِ خزائی می گوید،جدِّ او یعنی،بنت مالک خزاعی،درختی را که از آنِ امّ معبد خزاعی بود و به برکت آبِ وضوی پیامبر دوباره روییده بود دیده است.
می گوید:رسول گرامی اسلام در کنار آن درختِ خشک وضو گرفت.پس از مدتی به برکت آن،درخت برگ و بار داد و به ثمر نشست،اما زمانی که پیامبر از دنیا رفت میوه درخت کم شد.
و پس از شهادت امیرالمومنین(ع)دیگر میوه نداد،و تنها از برگ آن برای مداوای بیماری هایشان استفاده می کردند.بعد از مدتی دیدند از درخت خون می چکد،از دیدن این صحنه به اضطراب و نگرانی افتادند.
شب صدای گریه و شیون شنیدند اما هر چه جستجو کردند کسی را ندیدند.پس از آن،خبر رسید که امام حسین(ع)در همان هنگامی که خ

  • یکشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین(ع) -(عاشورا ) -(حضرت زینب) *

1797

مقتل امام حسین(ع) -(عاشورا ) -(حضرت زینب) حضرت زینب(س)فریاد زد:
"وامحمدا،وا ابتاه،وا علیا،وا جعفرا،وا حمزتا!هذا حسین بالعراء،صریح بکربلا!_این حسین است که عریان روی خاک کربلا افتاده است".
آن گاه گفت:
"ای کاش آسمان به زمین می افتاد،ای کاش کوه ها به زمین می ریخت".
نزد امام حسین رسید،عمر سعد و تعدادی از سربازانش در نزدیکی امام ایستاده بودند. حضرت واپسین نفس هایش را می کشید.
حضرت زینب خطاب به عمر سعد فرمود:
"ای عمر!حسین را می کشند و نگاه می کنی؟"
عمر سعد در حالی که اشک دیدگانش بر روی صورتش می ریخت صورتش را از حضرت زینب برگرداند.
حضرت زینب فرمود:
"وای بر شما،آیا یک مسلمان در میان شما نیست؟"
کسی پاسخ او را نداد.آن گاه عمر سعد خطاب به لشکرش گ

  • یکشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین(ع) -(عاشورا) -(وداع آخر) *

660

مقتل امام حسین(ع) -(عاشورا) -(وداع آخر) امام حسین(ع)به خیمه گاه آمد و برای بار دیگر با خانواده اش وداع کرد.آنها را به صبر و بردباری دعوت نمود و فرمود:
"لباس عزا به تن کنید و آماده بلا باشید و بدانید که خدا حامی و نگهدار شماست و به زودی از شرّ دشمنان نجاتتان خواهد داد.او پایان کارتان را خیر و خوبی قرار خواهد داد و دشمنانتان را عذاب خواهد نمود و در مقابل این بلاها انواع نعمت و کرامت را به شما خواهد داد.مبادا شکایت کنید!چیزی نگویید که از پاداشتان بکاهد".
آنها دورِ حضرت را گرفتند و چون پروانه به گرد شمع وجودش می گشتند.کودکان ناله می کردند و ترس و اضطراب آنها را پریشان کرده بود،یکی از حضرت آب می خواست،یکی می گفت:به جای امنی برویم و.....

  • یکشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین(ع) -(عاشورا)( دفن علی اصغر ) *

510

مقتل امام حسین(ع) -(عاشورا)( دفن علی اصغر ) امام حسین(ع)پس از دفن علی اصغر به طرف لشکر عمرسعد رفت.او شمشیر به دست گرفته و دیگر به زندگی فکر نمی کرد. آنها را به جنگ فرا خواند،هر کسی که در مقابل او ایستاد و جنگید به هلاکت رساند. حضرت تعداد زیادی را به قتل رساند،آن گاه در حالی که این رجز را می خواند به میمنه لشکر حمله کرد:
"الموت أولی من رکوب العار_والعار أولی من دخول النار".
سپس به جانب دیگر لشکر(میسره)حمله نمود و این رجز را می خواند:
"أنا الحسین بن علی_آلیت أن لا نشنی_ احمی عیالات أبی_امضی علی دین النبی".
عبداللّه بن عمار یغوث می گوید:
تا کنون کسی را غیر از حسین(ع)ندیده ام که به رغم کشتن فرزندانش و به قتل رساندن خانواده و یارانش،باز هم ق

  • یکشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(حضرت:به خدا سوگند از این جاده خارج نمی شوم تا آنچه خدا خواسته انجام شود) *

356

مقتل امام حسین -(حضرت:به خدا سوگند از این جاده خارج نمی شوم تا آنچه خدا خواسته انجام شود) حسین(ع)در روز یکشنبه_دو روز مانده به پایان ماه رجب_از مدینه خارج شد و به همراه فرزندان،برادران،برادرزاده ها و خانواده اش به سوی مکه رهسپار شد.او هنگام حرکت این آیه ی ۲۱ از سوره قصص را زمزمه می کرد:
{فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ_ترسان و نگران از شهر بيرون شد.گفت:اى پروردگار من،مرا از ستمكاران رهايى بخش}
حضرت جاده اصلی و عمومی را برای حرکت انتخاب کرد.به او عرض کردند:مانند ابن زبیر اگر از حاشیه و بیراهه بروی اگر چنان چه در تعقیب تو باشند نمی توانند به تو دست یابند.
اما حضرت فرمود:
"به خدا سوگند از این جاده خارج نمی شوم تا آنچه خدا خواسته

  • جمعه
  • 13
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(حضرت چند همسر داشت:؟) *

732

مقتل امام حسین -(حضرت چند همسر داشت:؟) حضرت چند همسر داشت:
️لیلی دختر ابی مره بن عروه بن مسعود ثقفی،مادر حضرت علی اکبر،شهید کربلا
️شهر‌بانو(شاه زنان)دختر کسری یزدگرد سوم، پادشاه ایران،مادر امام سجاد(ع)
️رباب دختر امریء القیس بن عدی، مادر حضرت سکینه و عبدالله رضیع
️ام اسحاق دختر طلحه بن عبدالله، مادر فاطمه بنت الحسین
️قضاعه،که از او فرزندی به نام جعفر داشت
اوّلی از قبیلة ثقیف (طایفه ای در طائف)
دومی ایرانی
سومی از قبیله کلبیه
چهارمی از تیم بود
در مورد این که شهربانو جزء همسران امام بوده، اختلاف است
در مورد این که همسران در کربلا بودند،یا نه،برخی از مورخان نوشته اند:
تنها رباب در کربلا حضور داشت.او به همراه دیگر زنان و فرزندان به کوف

  • جمعه
  • 13
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

وصیت نامه حضرت مسلم -(مسلم درخواست کرد تا وصیتش را به یکی از بستگانش) *

572

وصیت نامه حضرت مسلم -(مسلم درخواست کرد تا وصیتش را به یکی از بستگانش) مسلم درخواست کرد تا وصیتش را به یکی از بستگانش بگوید.به جمع حاضر در قصر نگاهی کرد،عمربن سعد را دید و به او گفت:
"من و تو رابطه خویشاوندی داریم و من اکنون درخواستی از تو دارم و بر تو واجب است تا به حکم خویشاوندی آن را برآوری، اما وصیت من خصوصی و پنهانی است و فقط باید به خود تو بگویم".
عمر سعد از شنیدن وصیت مسلم سر باز زد،ابن زیاد به او گفت:از شنیدن وصیت پسر عمویت امتناع نکن.او برخاست و نزد مسلم رفت و در جایی ایستاد که ابن زیاد هر دوی آنها را بتواند ببیند.
مسلم وصیت کرد که شمشیر و زره اش را بفروشند،درهمی را که هنگام ورود به کوفه قرض کرده بود،باز پس داده شود.و این که عمرسعد جنازه اش را از ابن زیا

  • پنج شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روایت اشاره به ظلم و ستم بنی امیه به سیدالشهدا(ع) -(ماجرای شعر خوانی سفیان بن مصعب در محضر خانواده امام صادق ) *

547

روایت اشاره به ظلم و ستم بنی امیه به سیدالشهدا(ع) -(ماجرای شعر خوانی سفیان بن مصعب در محضر خانواده امام صادق ) امام صادق(ع) روزی به سفیان بن مصعب فرمود:((أنشدني في الحسين_درباره امام حسین برایم شعر بخوان)).
آن گاه دستور داد تا ام فروة(همسر) و خانواده اش نیز بیایند.
وقتی همه حاضر شدند،سفیان مصرعی سرود و گفت:((فروجودي بدمعك المسكوب)).با شنیدن این مصرع صدای ام فروة و دیگر زنان به گریه بلند شد.
در این هنگام امام صادق(ع) اهل خانه را متوجه مردمی که به علت شنیدن صدای مرثیه و گریه پشت در منزل حضرت گرد آمده بودند نمود.حضرت بلافاصله کودک شیرخواری را که بیهوش شده بود به سوی آنها فرستاد!
با این کار،حضرت در مقام تقیه اشاره به ظلم و ستم بنی امیه و بی رحمی آنان نمود و مردم را به یاد مصائب جان سوز سیدالشهدا(ع) انداخت.

  • پنج شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

طفلان مسلم -(عصر عاشورا محمّد و ابراهيم از ترس لشكر عمربن سعد ....) *

605

طفلان مسلم -(عصر عاشورا محمّد و ابراهيم از ترس لشكر عمربن سعد ....) شهادت
عصر عاشورا، پس از شهادت امام حسين عليه السلام، زمانى كه لشكر عمربن سعد به خيام امام حسين عليه السلام هجوم آورد، محمّد و ابراهيم از ترس پا به فرار گذاشتند ولى راه را گم كرده و توسّط سربازان عبيداللَّه بن زياد دستگير شدند. آن دو را نزد عبيداللَّه آوردند. عبيداللَّه به شخصى كه بعضى منابع نام او را مشكور مى دانند- گفت: اين دو را در زندان بيانداز و از غذاى خوب و آب سرد و گوارا محرومشان كن و بر آنها سخت بگير. زندانبان هر روز هنگام شب، دو قرص نان و كوزه آبى برايشان مى آورد. سرانجام يكى به ديگرى گفت:
«خوب است حالا كه هنگام شب است و شبها برايمان غذا مى آورند، روزها روزه بگيريم. »
بدينگونه تمام رو

  • چهارشنبه
  • 25
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

طفلان مسلم -(محمد و ابراهيم در منابع دست اول كه درباره حوادث كربلا نگاشته شده) *

414
2

طفلان مسلم -(محمد و ابراهيم  در منابع دست اول كه درباره حوادث كربلا نگاشته شده) محمد و ابراهيم
در منابع دست اول كه درباره حوادث كربلا نگاشته شده، از دو كودك، به نامهاى محمّد و ابراهيم ياد شده كه به طرز فجيعى به شهادت رسيدند، هرچند درباره چگونگى شهادت و اصل و نسب آنها اختلاف است، امّا در اصلِ حادثه شهادت اين دو طفل، نمى توان شك كرد؛ زيرا در منابع مختلف ذكر شده است.
خوارزمى، محمّد و ابراهيم را فرزندان جعفر طيّار مى داند. همچنين علّامه مجلسى در بحارالأنوار، روايتى نقل مى كند كه دلالت بر اين مطلب دارد. اينكه دو كودك، فرزندان جعفرطيّار بودند، بسيار جاى ترديد و شك است؛ زيرا او در سال هشتم هجرى قمرى، در جنگ موته به شهادت رسيد و در سال 61 ه. ق. يعنى 52 سال بعد از آن واقعه، جعفر ط

  • چهارشنبه
  • 25
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روضه های شب جمعه -(حرملة بن كاهل -لعنه الله علیه- تيرى به سوى عبداللّٰه گشود و...) *

384

روضه های شب جمعه -(حرملة بن كاهل -لعنه الله علیه- تيرى به سوى عبداللّٰه گشود و...) حرملة بن كاهل -لعنه الله علیه- تيرى به سوى عبداللّٰه گشود و وى را در دامن عمويش به شهادت رسانيد. پس از آن شمر بن ذى الجوشن -لعنه الله علیه- به خيمه‌هاى حسين عليه السّلام حمله كرد و گفت: آتش به من دهيد تا خيمه‌ها را با هر كس كه در آن است به آتش كشم. حسين عليه السّلام فرمود:«فرزند ذى الجوشن! تو آتش را خواستى تا اهلم را آتش زنى خدا تو را در آتش بسوزاند». شبث آمد و امام او را نكوهيد و او شرمنده بازگشت.
راوى گويد: حسين عليه السّلام فرمودند: "پيراهن كهنه‌اى به من دهيد تا زير لباسم پوشيده مرا از آن برهنه نكنند".
پيراهن تنگى آورده شد. فرمودند:«اين نه، زيرا اين لباس اهل ذلّت است».
بعد پيراهن كهنه‌اى را

  • سه شنبه
  • 11
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

فضیلت عجیب زیارت امام حسین علیه السلام در نیمهٔ شعبان -(يونس بن يعقوب گوید: حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: اى يونس) *

482

فضیلت عجیب زیارت امام حسین علیه السلام در نیمهٔ شعبان -(يونس بن يعقوب گوید: حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: اى يونس) يونس بن يعقوب گوید: حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: اى يونس، در شب نيمه شعبان خداوند متعال گناهان گذشته و آينده هر مؤمنى كه قبر حضرت امام حسين عليه السّلام را در آن شب زيارت كند مى آمرزد و به ايشان گفته مى شود: شروع به انجام عمل كنيد. (یعنی همه گناهانتان بخشیده شد) یونس گوید: محضر مباركش عرض كردم: اين همه عنايت و لطف براى كسى است كه امام حسين عليه السّلام را در نيمه شعبان زيارت كند؟ حضرت فرمودند: اى يونس، اگر مردم را خبر دهم به فضيلتى كه در زيارت اين شب است قطعاً مردان بر چوب سوار شده و خود را به سر قبر مطهّرش می رسانند.

منبع:
کامل الزیارات؛ باب ۷۲؛ حدیث ۱۰

  • سه شنبه
  • 11
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین پس از عاشورا -(آن ۱۰ سوار((که با اسب هایشان بر بدن امام حسین تاختند))،وقتی ) *

447

مقتل امام حسین  پس از عاشورا -(آن ۱۰ سوار((که با اسب هایشان بر بدن امام حسین تاختند))،وقتی ) آن ۱۰ سوار((که با اسب هایشان بر بدن امام حسین تاختند))،وقتی به شهر خود رسیدند،مردمِ ناآگاه نعلِ اسب آنها را برای تبرّک می کَندند و به درِ خانه هایشان می آویختند.

با گذشت زمان،این کار یک سنّت شد و بیشتر مردم نعل می ساختند و آن را به درِ منزلشان می زدند.

مقتل مقرم،ص۳۶۸
التعجب کراجکی،ص۴۶

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین انتقال اسرا به کوفه -(بانو سکینه بدن مطهر پدر را در آغوش کشید،او در همان حال شنید که یک نفر میگوید) *

558

مقتل امام حسین  انتقال اسرا به کوفه -(بانو سکینه بدن مطهر پدر را در آغوش کشید،او در همان حال شنید که یک نفر میگوید) بانو سکینه بدن مطهر پدر را در آغوش کشید،او در همان حال شنید که یک نفر میگوید:
[شیعتی ما إن شربتم_عذب ماء فاذکرونی_ أو سمعتم بغریب_أو شهید فاندبونی].

هیچ کس نتوانست سکینه را از پدر جدا کند،به ناچار،چند نفر او را با خشونت و قهر کشیدند و پدر را از سکینه گرفتند.

اما حضرت سجاد،نگاهش به اصحاب و خانواده اش افتاد و دید آنها سر بریده در گودال قتلگاه نقش بر زمین هستند و جگر گوشه فاطمه زهرا(س) در میان آنها به گونه ای جانگداز و رقت انگیز به زمین افتاده و چیزی نمانده است تا در اثر مصیبت و بی احترامی بزرگ،آسمان ها و زمین شکافته شود و کوه ها خورد و متلاشی گردد.

این مصیبت برای او خیلی سنگین نمود و به شدت ن

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین دفن شهدا -(در روز ۱۳ محرم،امام سجاد(ع) برای دفن کردن شهدا به کربلا آمد،چرا) *

819

مقتل امام حسین  دفن شهدا -(در روز ۱۳ محرم،امام سجاد(ع) برای دفن کردن شهدا به کربلا آمد،چرا) در روز ۱۳ محرم،امام سجاد(ع) برای دفن کردن شهدا به کربلا آمد،چرا که نماز و مراسم تدفین امام را تنها امامِ بعد از او باید انجام دهد.

یکی از دلایل این سخن،گفت و گوی امام رضا(ع) با علی بن حمزه است.حضرت به او فرمود:"بگو ببینم،آیا حسین بن علی امام بود یا نه؟!".
عرض کرد:آری.
حضرت فرمود:"پس چه کسی مراسم تدفین او را به جا آورد؟".
عرض کرد:حضرت سجاد فرزند امام حسین.
امام فرمود:"امام سجاد آن موقع در کجا حضور داشت؟".
ابن حمزه عرض کرد: در کوفه و زندان ابن زیاد بود بدون این که کسی بفهمد از زندان خارج شد،مراسم تدفین پدر گرامی اش را انجام داد و دوباره به زندان بازگشت.

امام رضا(ع)فرمود:
"کسی که توانست،امام سج

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد