شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 حسن لطفی

متن شعر رباعی زبانحال حضرت امام حسن علیه‌السلام -(گفتم این اشک که مرهم بشود حیف نشد ) * حسن لطفی

876

متن شعر رباعی زبانحال حضرت امام حسن علیه‌السلام -(گفتم این اشک که مرهم بشود حیف نشد ) گفتم این اشک که مرهم بشود حیف نشد
مرهم آتشِ قلبم بشود حیف نشد

مادرم گفت نگو ، سوختم از خاموشی
زینب ای کاش که مَحرم بشود....حیف نشد

فدک و خانه‌ی امن و جگری بی آتش
گفتم ای کاش که با هم بشود حیف نشد

رفته بودیم بیاییم مگر مادرمان
ذره‌ای راحت از این غم بشود حیف نشد

هرچه کردم به کناری بروند و برویم
راهی از کوچه فراهم بشود حیف نشد

خواستم چادرِ مادر نخورَد خاک که خورد
جایِ او قامتِ من خم بشود حیف نشد

خواستم نشکند آنروز غرورم که شکست
مانع آنهمه ماتم بشود حیف نشد

کوچه‌اش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین
خواستم ضربت او کم بشود حیف نشد

(حسن لطفی ۹۸/۱۰/۱۸)

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 13:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن لطفی

متن شعر مصیب حضرت فاطمه الزهرا(س) -(خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد) * حسن لطفی

1284
1

متن شعر مصیب حضرت فاطمه الزهرا(س) -(خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد) خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد
پشتِ در جمع کُنَد بال و پَرَش را که نشد

در آتش زده شد ضربدرِ ضربه‌ی پا
خواست تا دفع کُنَد ضربِ دَرَش را که نشد

تاکه در خورد به او دادِ علی در آمد
هرچه او کرد نفهمد اثرش را که نشد

آتش ، جمعیت ، داد ، در ، دود ، علی
خواست از اینهمه گیرد خبرش را که نشد

خم شده تا نرسد بر پسرش زخمی تیز
تا به گهواره ببیند پسرش را که نشد

***

تاکه فهمید کشیدند علی را بُردند
رفت با دست بگیرد کمرش را که نشد

تا به مسجد برسد آنقدری راه نبود
رفت... بستند مسیرِ گذرش را که نشد

قنفذ آمد نگذارد برسد تا مسجد
تا مغیره شکند بال و پَرَش را - که نشد

گرچه او رد شد و تا خانه علی را آور

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 14:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت زهرا (س) -(سه ماهه چشمم مثل زخم پهلوت می باره) * محمد جواد حیدری

1369
3

متن شعر حضرت زهرا (س) -(سه ماهه چشمم مثل زخم پهلوت می باره) سه ماهه چشمم مثل زخم پهلوت می باره
صدای سرفت شبها آرومم نمیذاره
داری بازم با زحمت پا میشی از جات مادر
مگه مرده زینب که دستت روی دیواره
بده حالت / منم بدتر
یه کاری کن / بسه مادر
وای مادر مادر مادر - دوباره بسترت خونه
وای مادر مادر مادر - چقد تن تو بی جونه
وای مادر مادر مادر - تا شونه میزنی مومو
وای مادر مادر مادر - میوفته هی چرا شونه
وای مادر مادر مادر - مرو مرو مرو مادر (۳)

مگه چند سالته اینجور از زندگی سیری
یه دست به دیوار و یه دست به پهلو راه میری
مگه چی اومده سر چشمت که توو خونه
حسینو دائم با حسن اشتباه می گیری
نکن روتو / ازم پنهون
دارم از غصه میدم جون
وای مادر مادر مادر - دار می لرزه زانو

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب

متن شعر حضرت زهرا(س) -(-در بند جنونِ عشقِ یک لیلاییم) * محمد علی نوری

664

متن شعر حضرت زهرا(س)  -(-در بند جنونِ عشقِ یک لیلاییم) در بند جنونِ عشقِ یک لیلاییم
ما شیفتگان عترت طاهاییم

با حُبّ ائمّه‌، قد نمودیم بلند
پرورده‌ی جزر و مدّ آن دریاییم
بر فاطمه، سرسپردگانیم به عشق
در حُزنِ غم کوثرِ بی‌همتاییم

داریم حیات تا محرّم باقیست
از لشکریانِ سوگ عاشوراییم
همچون قطرات، در دل اقیانوس
بی‌خودشدگانِ زینبِ کُبراییم

از هر دو جهان، وجه خدا ما را بس
مشغولِ ستایشگریِ مولاییم
گرچه به خودیّ خویش، هیچِ هیچیم
با نُصرت ‌اهل‌بیت ما والاییم

هرگز نشویم تنگ‌دست و مسکین
با حُبّ ائمه، بی‌گمان داراییم

گاهی به گناه، پایمان می‌لغزد
پیوسته ولی به توبه در نجواییم

ما را به جز این چهارده ذاتِ هُمام
محبوب مباد و نیست، چون داناییم
اَیتام امام عصر

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت زهرا (س) -(می دونی می دونم غمایی که داری و) * عباس قانعی

697

متن شعر حضرت زهرا (س) -(می دونی می دونم غمایی که داری و) می دونی می دونم غمایی که داری و
می دونم می دونی غمایی که دارم و
طاقت بیار خوب می شی / غمهای ما کم می شه
آخر یه روز از خونه / بسترت جم(ع) می شه
ای // زخمی ترین یار علی
همیشه غمخوار علی
بیمار علی
(ای وای من ۲ زهرای من ۲) ۲

می فهم می سوزی؛ علی بمیره برات
می فهمی می سوزم با آهِ نیمه شبات
مرگم رو می بینم ای / خورشیدِ روی بومم
وقتی میذاری رو هم / چشاتو خانومم
وای // دستمالو بردار از سرت
پاشو دیگه از بسترت
جانِ دخترت
(ای وای من ۲ زهرای من ۲) ۲

می بینی می خونم مرثیه های فراق
می بینم می خونی واسه شهید عراق
گریه کنیم دوتامون / واسه حسین جا داره
وقتی که شمر خنجر رو / حنجرش میذاره
این // تشنه لبِ کرببلا

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

متن شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است) * حسن لطفی

1618
1

متن شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است) داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
دیدی عبا به پایِ علی گیر کرده است

دیدی چقدر رویِ زمین خورد مرتضی
دیدی چگونه جسمِ تو را بُرد مرتضی

دیدی چگونه جان خودش را به خاک کرد
دیشب علی توان خودش را به خاک کرد

خانه خراب خانه تکانی نمی‌کند
کاری به غیرِ فاتحه خوانی نمی‌کند

قبرت مرا دوباره زمین‌گیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است

نامحرمان که باز کنارِ تو آمدند
دیدم برای نبشِ مزارِ تو آمدند

با ذوالفقار همدم دردم علی رسید
با دستمال زرد نبردم علی رسید

گفتند او دوباره که برگشت دررَوید
شیرخدا به معرکه برگشت دررَوید

تا آمدم مقابلِ من هیچکس نبود
اینبار هم مقابلِ من هیچکس نبود

اما به جانِ فاطمه دی

  • شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 09:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(مسافر حیدر مهاجر حیدر) * مجتبی صمدی شهاب

641

زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها  -(مسافر حیدر مهاجر حیدر) مسافر حیدر مهاجر حیدر
بمون عزیز من بخاطر حیدر

الهی بمونی غریب نمونم من
برای شفایت دعا می خونم من

وای وای وای وای مرو یا زهرا

بدون تو یارم من بی کس و کارم
فقط توئی خانم یگانه غمخوارم

بمون تا بمونه صفا تو این خونه
بمون موی زینب نمونه بی شونه

وای وای وای وای مرو یا زهرا

پر از خروشم من شمع خموشم من
چطور دلت اومد سیاه بپوشم من

واسه چی بریدی از حیدر خسته
خجالت داره از تو دستای بسته

  • دوشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 12:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شب دوم‌ فاطمیه ۱۳۹۸ با نوای سید مجید بنی فاطمه -(ای همدم خورشید ای مونس باران ) *

479

شب دوم‌ فاطمیه ۱۳۹۸ با نوای سید مجید بنی فاطمه -(ای همدم خورشید  ای مونس باران ) بند اول
ای همدم خورشید
ای مونس باران
ای مادر دریا

ای جلوه توحید
آیینه قرآن
یا ام ابیها

و سلام علی یاسین
و سلام علی طاها
وسلام علی الحورا
و سلام الله علیها

نرسد به تو گرچه لیاقت ما
وبه تو میرسد عرض ارادت ما
و به دست تو اذن شهادت ما

ریحانه ی دل ما
نور آخرتی

ذکر لب شهدا
لبیک سیدتی

لبیک سیدتی.لبیک سیدتی.لبیک سیدنی...

بند دوم

ای راه تو روشن
ای قدر تو پنهان
این نور تو مهتاب

ای جان پیمبر
ای حامی حیدر
ای مادر ارباب

و سلام علی احمد
و سلام علی حیدر
و سلام علی زهرا
و سلام الله علیها

به تو باشد امید قیامت ما
و به سوی تو راه سعادت ما
و به دست تو اذن شهادت ما

لبیک یا سیدتی.....

  • شنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شب چهارم فاطمیه با مداحی سید مجید بنی فاطمه -(من از همه خستم به غیر از تو) *

500

شب چهارم فاطمیه با مداحی سید مجید بنی فاطمه -(من از همه خستم به غیر از تو) من از همه خستم به غیر از تو
بس که تو هر شرایطی خوبی

خوبی ندیدی ازم اما باز
سنگ منو به سینه میکوبی

تو اوج بی کسی دیدم کنارمی
من بی قرارتم توبی قرارمی

تبعید منو از زیر چادرت
وقتی فقط خوت دار و ندارمی

دست خودم نیست
بهت اسیرم

توهم بگی برو
من از پیشت نمیرم

وقتی شنیدم چه حالی داری
منم دلم‌میخواد مریض بشم بمیرم

مادر مادر مادر ...

  • پنج شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)ای کاش که ای زندگی ام،زنده نمانم * محمود اسدی

1159

(زمزمه)ای کاش که ای زندگی ام،زنده نمانم ای کاش که ای زندگی ام،زنده نمانم
ماندم چکنم بعد تو ای یار جوانم
ای فاطمه جانم ای فاطمه جانم

بردار سر از خاک و نظر کن سوی خانه
(زینب دو سه روز است شده بانوی خانه)۱
ای فاطمه جانم ای فاطمه جانم

از بعد تو ای یاور و ای ماه تمامم
با خنده فقط قنفذ دون داده سلامم
ای فاطمه جانم ای فاطمه جانم

من مُردم و زنده شدم آن لحظه ی غمبار
در غسل تو دیدم که رخت خورده به دیوار
ای فاطمه جانم ای فاطمه جانم

یادم نرود در پس در سوختنت را
دیدم دو سه شب پیش کبودی تنت را
ای فاطمه جانم ای فاطمه جانم

دیدم که عدو حمله به ناموس خدا کرد
از دامن من دست تو با ضربه جدا کرد
ای فاطمه جانم ای فاطمه جانم
******
شائق
اللّهم عجّل لو

  • جمعه
  • 16
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -( شکوه معرفت از پای تا سری زهرا) * کمیل کاشانی

713

شهادت حضرت زهرا(س) -( شکوه معرفت از پای تا سری زهرا) شکوه معرفت از پای تا سری زهرا
به رتبه از همه افلاکیان سری زهرا

مقام قدر تو را فهم خاک نشناسد
ز مرز باور انسان فراتری زهرا

بهشت خانه ی تو جبرئیل باران است
خدای مهر و حیا را پیمبری زهرا

نشان بوسه ی گرمش به دست و رو داری
که از برای پدر مثل مادری زهرا

ز سینه ی تو پیمبر بهشت می بوئید
که از شمیم کرامت معطری زهرا

تو آن حقیقت نابی که در تموج نور
دل از ملائکة الله می بری زهرا

حطیم و خیف و مقام و منا و حجر و حجر
مطاف و سعی صفا مروه مشعری زهرا

بتول و فاضله صدیقه بضعه ی احمد
زکیه طاهره مرضیه کوثری زهرا

به هودجی ز جلال و جمال بنشینی
که روز واقعه خاتون محشری زهرا

در آستان خدا مادرانه می آیی
و آبروی من از لطف می خری زهرا

نمی رسد به بلندای مدح تو غزلم
ز آنچه گفته و ناگفته برتری زهرا

حدیث کوچه و دیوار و در شهادت داد
که چون امیر حماسه دلاوری زهرا

شکسته پهلوی پاک تو را نفهمیدند
که در خزانه ی لولاک گوهری زهرا

شکفت بغض علی در نگاه ابری و گفت :
مرو مرو که مرا یار و یاوری زهرا

چگونه با پر و بال شکسته و خسته
کبوترانه از این خانه می پری زهرا

"کمیل" در حرم لطف توست بی بی جان
که بر زمین و زمان سایه گستری زهرا ...

  • پنج شنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 00:47
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

شهادت حضرت زهرا(س) -(صحبت از مادر که می آید هیاهو میشود..) * محسن راحت حق

601

شهادت حضرت زهرا(س) -(صحبت از مادر که می آید هیاهو میشود..) صحبت از مادر که می آید هیاهو می شود
بغض هایِ زخمى ام بینِ گلو رو می شود

روضه وقتی روضه ی ناموسی است و کوچه ها
لطمه و سیلی ،نصیبِ طاقِ ابرو می شود

روضه ی صدّیقه کبرا.. نه جایِ هرکس است
هر کسی مَحرم شود گریه کُنِ او می شود

اینقدر تأثیر دارد اشک هایِ فاطمی..
زمزمی می سازد از چشم و چنان جو می شود

روضه خوان می خواند از (در) می زنم بر سینه ام
در خیالِ من تداعی زخمِ پهلو می شود

مادرم تا می زند شانه به مویِ خواهرم
در دلم غوغایی از اندوهِ بازو می شود

گوشه ای کز کردن و ساکت نشستن یک خطاست
صحبت از مادرکه می آید هیاهو می شود ...

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور فاطمیه، سیدمجید بنی فاطمه -(روضه کوچه خودش اندازه صدسال حرفه..) *

573
1

شور فاطمیه، سیدمجید بنی فاطمه -(روضه کوچه خودش اندازه صدسال حرفه..) روضه ی کوچه خودش اندازه ی صد سال حرفه
روضه های فاطمیه حرف تازه کم نداره

گریز روضه ی امشب همین باشه که زهرا
تو این عالم یه سنگ قبر کوچیکم نداره

کجا بیام زار بزنم سرمو به دیوار بزنم
کجا برم داد بزنم بغضمو فریاد بزنم

روضه های فاطمیه دیگه روضه خون نمی خواد
صدای در بیاد خودش یه دنیا روضه میشه

گریز روضه سمت در و دیوار رفته امشب
بازم سادات ببخشند من که شرمندم همیشه

آتیش بگیره دستی که آتیش کشیه بود درو
بشکنه دست وپایی که شکسته بار شیشه رو

کجا بیام زار بزنم سرمو به دیوار بزنم
کجا برم داد بزنم بغضمو فریاد بزنم

  • جمعه
  • 21
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه زهرا(س) بانوای سیدمجید بنی فاطمه -(شکرخدایی که مرا شیعه حیدر نوشت..) *

433
1

تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه زهرا(س) بانوای سیدمجید بنی فاطمه -(شکرخدایی که مرا شیعه حیدر نوشت..) أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا رَبَّنَا
حضرت رحمن سریع الرضا
آن که مرا آفرید
آنکه به آب و گِلم
روح خودش را دمید

شکر بر این سرنوشت
شکر خدایی که مرا شیعه حیدر نوشت
بندۀ اولاد پیمبر نوشت

معتکف خانهۀ احمد شدیم
سائلِ این لطف زبانزد شدیم
شکر خدا خاک قدم های محمد شدیم

صل علی سیدنا المصطفی
خاتمۀ سلسلۀ انبیا
رحمت محضِ خدا بخشش بی انتها

آنکه خودش مایۀ آرامش جان همه ست
سایۀ لطفش به سر عالم ست
مرهم زخم دلش، یک نظر فاطمه ست

غصۀ این خانه غم مصطفی ست
خانۀ زهرا حرم مصطفی ست

او که در این راه دین
جان خودش را گذاشت
بار سفر بست و رفت
عطرت و قرآنِ خودش را گذاشت

بر دل آل عبا غصه و غم ها رسید
آه که بعد از نبی نوبت زهرا رسید

سلام و ناله بضعه المصطفی
حضرت خیرالنساء ، هم نفس مرتضی
دارُ و ندار حسن ، مادر ارباب ما ..

عالم و آدم همه بر سفرۀ احسان او
جن و ملک جمله فقیران او
عرش خدا پر شده از عِطر خوش نان او

بعد پدر صبح و مَساء گریه کرد
بر تن او رَخت عزا گریه کرد
بر غم او عرض و سما گریه کرد
ناله زد و باد صبا گریه کرد

بس که به هنگام دعا گریه کرد
خانه و مسجد همه جا گریه کرد
آه در این روضه خدا گریه کرد

گرچه توانی به تن آخر نداشت
جزغم حیدر به دلش غصۀ دیگر نداشت
تانفس آخرش دست ز یاریِ علی بر نداشت

رفتُ دلیرانه رفت؛
در دل آتش گل ریحانه رفت
جای علی عاقبت؛
مادر ما پشت در خانه رفت ..

گفت که من دختر پیغمبرم
از همه زن های دو عالم سرم
فخر جهان حیدر کرار علی همسرم
سید و سالار جوانان بهشتن دو تا دلبرم
حال که پشت درم
وای اگر لحظه ای از حق علی بگذرم

ناگهان کوچه پر از نعره‌ی مردم شدُ
نالۀ زهرا وسط همهمه ها گم شدُ
صحبت آوردن هیزم شدُ
منزل وحی خدا
شعله ور از آتش آن کینه شد

در شکست ..
حرمت ناموس پیمبر شکست
زیر لگد بالِ کبوتر شکست
هم سر و هم سینه و هم پهلوی مادر شکست
آه در آن گیر و دار "
آینه‌ی کوچک حیدر شکست

باز درآن ازدحام مادر سادات علیها سلام
با دم یا حیدر کرار به پا ایستاد
تا برساند به دو عالم پیام

با نفس خسته گفت یک کلام
حیدر من را به کجا میبرید؟!

با پر خونین شده اش پر زدُ
ناله ز تنهایی حیدر زدُ
یک نفره مثل علی در دل لشگر زدُ

آه به دست کبود؛
چشمه ی نور ازلی را گرفت
رفتُ و کمربندِ علی را گرفت ..

بانگ زد ای قوم منم فاطمه
گفته پیمبر که عزیز دوسرا فاطمه ست
هم قدم شیر خدا فاطمه ست

هان؛ که چهل تن نه،
چهل شهر هم جمع شود
فاتح این معرکه ها فاطمه است ..

سخت شد این واقعه بر پست ها
رفت هوا عربده‌ی مست ها
رفت به سمتِ قلاف آخر سر دست ها

دور علی فاطمه گرمِ طواف
وای که در آن مصاف
گشت جدا دست کبود از کمر مرتضی ..

آه به ضرب غلاف
فاطمه آهی کشید
رو به مزار پدرش کرد و گفت:

آه کجایی پدر ..
آه کجایی که جسارت شده
کشتن من مزد رسالت شده ..

رفتی و با دختر تو بد شدن
پشت نگاه علی از چادر من رد شدن

دخترکی دید به چشم ترش
مادرِ در معرکه و خون رویِ معجرش
زخم علی دوستی افتاده به روی پرش

دخترک آن روزگار
رسم دفاع از حرم آموخته از مادرش
دفتر تاریخ ورق خورد و بعد
قصه به گودال رسید آخرش ..

از دل خیمه سوی میدان دوید
تا به برادر رسید
دید که آن قاتل پرکینه اش
وای نشسته به روی سینه اش ..

ناله زد از عمق جان آه کجایی پدر؟..

من جگرم سوخته
چشم ترم سوخته
اشک روان از نظرم سوخته
آخ بال و پرم سوخته
این نفس مختصرم سوخته
موی سرم سوخته
در دل گودال امیدُ ثمرم سوخته
روسریِ اهل حرم سوخته

بر سر نیزه قمرم را ببین
دور و برم را ببین
این جگر شعله ورم را ببین
بی کسیِ اهل حرم را ببین
آه که با شمر شدم همسفر
همسفرم را ببین ، آه کجایی پدر ..

  • سه شنبه
  • 2
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:18
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک شور فاطمیه -(مهربونترین مادر دنیا یازهرا..) * امیرحسین سلطانی

525

سبک شور فاطمیه -(مهربونترین مادر دنیا یازهرا..) بند اول

مهربون ترین مادر دنیا یا زهرا
احساسی ترین دختر دنیا یا زهرا

سرور زنان سوره ی کوثر یا زهرا
دختر نبی همسر حیدر یا زهرا

یا زهرا، برای ما تو مادری کن
یا زهرا، دلامونو تو حیدری کن

یا زهرا،واسه ی نوکرات دعا کن
یا زهرا،تو محشرم مارو سوا کن

یا زهرا،روحی لکِ الفدا،یا زهرا

بند دوم

روح تو بلند و آسمونی یا زهرا
نورانی ترین راه و نشونی یا زهرا

ای مظهر فاطر السماوات یا زهرا
یا فاطمه ای مادر سادات یا زهرا

یا زهرا،ذکر تو تسکینه به دردا
یا زهرا،ما همه قطره ایم تو دریا

یا زهرا،امیدمون اینه تو عقبا
یا زهرا،خودت شفاعت کنی از ما

یا زهرا،روحی لکِ الفدا،یا زهرا

بند سوم

بانوی بهشتی و مطهر یا زهرا
ریحانه ی خوشبوی پیمبر یا زهرا

یا حضرت انسیه الحورا یا زهرا
یا رشیده صدیقه ی کبری یا زهرا

یا زهرا،به چادرت دلم دخیله
یا زهرا،ذکر قنوت جبرئیله

یا زهرا،تو جبهه رمز اون شبا بود
یا زهرا،پیشونی بندِ شهدا بود

یا زهرا،روحی لکِ الفدا،یا زهرا

  • چهارشنبه
  • 3
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمزمه یا واحدسنگین شهادت حضرت زهرا(س) -(ماه شبای تار حیدر) * امیرحسین سلطانی

886

سبک زمزمه یا واحدسنگین شهادت حضرت زهرا(س) -(ماه شبای تار حیدر) بند اول

ماه شبای تار حیدر
ای یار و ای غمخوار حیدر
فاطمه ای بیمار حیدر
نرو بمون کنار حیدر

روز علی بی تو سیاهه
بعد تو بی پشت و پناهه
همدم درداش دل چاهه
کار شبانه روزش آهه

پرستوی شکسته پر
از آشیونه ام نپر
ای با وفا بانوی من
تنها نرو من هم ببر

نرو نرو زهرای من

بند دوم

ای همسر جوونه حیدر
یاور قد کمونه حیدر
آتیش نزن به جونه حیدر
بی تو چجور بمونه حیدر

بی تو علی خونه خرابه
این زندگی برام عذابه
غریب و تنها بوترابه
دیگه سلامش بی جوابه

ای محرم رازم نرو
از توی بسترت پاشو
بی تو ندارم دلخوشی
دلم خوشه فقط به تو

نرو نرو زهرای من

بند سوم

ای قوت زانوی حیدر
ای قدرت بازوی حیدر
ای لشکر و نیروی حیدر
بخند بازم به روی حیدر

تنهام نذار منو میونه
مردم نامرده زمونه
نگو منو ببر شبونه
از توی خونه مخفیونه

چجور بگم به دخترت
از دنیا رفته مادرت
که مثل پروانه داره
میگرده دوره بسترت

نرو نرو ای مادرم

  • چهارشنبه
  • 3
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رباعی شهادت حضرت زهرا(س) -(صنوبری خمیده خدا نگهدارت...) *

715
2

رباعی شهادت حضرت زهرا(س) -(صنوبری خمیده خدا نگهدارت...) صنوبری خمیده، خدانگهدارت
خوشی ز عمر ندیده، خدا نگه دارت
قرار بعدی ما ظهر روز عاشورا،
کنار راس بریده، خدا نگهدارت..

  • چهارشنبه
  • 3
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شعر مصیبت: حضرت زهرا -(الهی با دلی شیدا بمیرم) * دانیال تقوی

521

شعر مصیبت: حضرت زهرا -(الهی با دلی شیدا بمیرم) الهی با دلی شیدا بمیرم
میان روضه ی زهرا بمیرم

الهی که توانم آخرین دم
بگویم ذکر وا اُمّا بمیرم

ز اشک دیده ی زهرای اطهر
برای غربت مولا بمیرم

ازاینکه هرکسی بعد از سلامش
نمیداده جوابش را بمیرم

ز سوز یا غیاث المستغیثین
که گفته بیبی از غمها بمیرم

به یاد آن نفسهایی که از درد
نمی آمد دگر بالا بمیرم

برای تسلیت ها در عیادت
به شخص زینب کبری بمیرم

بگفتا فاطمه عَجّل وفاتی
ازین بیزاری از دنیا بمیرم

هزاران بار باید زین مصیبت
که در بستر نشد پیدا بمیرم

  • پنج شنبه
  • 4
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

سبک زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -(45روزه که از خونه رفته شادی) * عبدالله باقری

464

سبک زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -(45روزه که از خونه رفته شادی) چهل و پنج روزه که
از خونه رفته شادی - توو بسترت اُفتادی
با دستت خیلی وقته - به ما لقمه ندادی
چهل و پنج روزه که
اُفتاده دستت از کار - ای اُف به این روزگار
زدن تو رو توو کوچه - چهل تا مردم آزار
ای مادر جوونم ، مادر مهربونم ۲

چهل و پنج روزِ پیش
جلو چش مجتبی - تو رو زدن بی‌هوا
همسایه‌ها اومدن - ولی برا تماشا
چهل و پنج روزِ پیش
تو رو با در سوزوندن - محسن‌مونو کُشتن
بابامونو می‌بُردن - طناب به دست و گردن
ای مادر جوونم ، مادر مهربونم ۲

  • شنبه
  • 6
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید حسام الدین رفیعی طباطبایی

زمینه، شور، تک حضرت زهرا(س) -(خداروشاکرم که سایه شماست روسرم) * سید حسام الدین رفیعی طباطبایی

619

زمینه، شور، تک حضرت زهرا(س) -(خداروشاکرم که سایه شماست روسرم) "بند اول"

خدا رو شاکرم که سایه شماست رو سرم
با افتخار همیشه اسمی از شما میبرم
منم یه بچه شیعه هستم و شما مادرم

دوباره بزم روضه ، شور و همهمه
نوای روضه و دعا و زمزمه
دیوونه ها دوباره جمع شدن همه

همه با دل پر آه اومدن
همه با پیرهن سیاه اومدن
به عشق روضه کلی راه اومدن

حی علی العزا
نوحوا لفاطمه
حی علی البکا
سینه زنا همه

"حی علی العزا......"

"بند دوم"

خدا رو شکر دعای خیر تو شده شاملم
با این که حق تو نشد ادا ، نکردی ولم
کی میگه بی مزاری ؟ تو حرم داری تو دلم

بهشت به زیر خاک پای مادراس
تا وقتی پرچم یا فاطمه بالاس
نگاه تو پناه کل نوکراس

همه چشمشون به دست شماست
تو دستتون کلید عرش خداست
یا فاطمه رجز سینه زناست

حی علی العزا
نوحوا لفاطمه
حی علی البکا
سینه زنا همه

"حی علی العزا......"

  • شنبه
  • 6
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مرثیه حضرت زهرا -(این که دارد میرود از خانه، سامان من است ) * علی اکبر لطیفیان

1811
3

مرثیه حضرت زهرا  -(این که دارد میرود از خانه، سامان من است ) این که دارد میرود از خانه، سامان من است
بسکه حیرانش شدم یک شهر حیران من است

نیست دیگر هیچ امیدی بر مداوای دلم
اینکه افتاده به جانش درد، درمان من است

گریه هایش گریه درد است، درد بی کسی
فاطمه گریان پهلو نیست، گریان من است

باز هم از حق کعبه بر نخواهد داشت دست
فاطمه دست شکسته ش هم به دامان من است

لااقل گیسوی زینب را کمی شانه بزن
فاطمه جان شانه کردن حق طفلان من است

میهمان سر زده خوب است، لیک اینگونه نه
چه شده از صبح تابوت تو مهمان من است؟

چند روزی موی تو شانه نخورده فاطمه
گیسوان سوخته، حالا پریشان من است

آی مردم در جوانی آخر کارم شده
اول این زندگی گرم، پایان من است

بیش ازین با گریه های خود مرا گریان نکن
خانه ی آباد را با رفتنت ویران نکن

  • یکشنبه
  • 7
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 09:38
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شهادت حضرت زهرا -(روضه خوان یاس کبود / فرموده مولا بر همه) * محسن حنیفی

629

شهادت حضرت زهرا  -(روضه خوان یاس کبود / فرموده مولا بر همه) روضه خوان یاس کبود / فرموده مولا بر همه
تَزَوَّدوا مِن اُمِّکُم / تَزَوَّدوا مِن فاطمه
سرمایه ام محبت زهرا ست
ره توشه ام شفاعت زهرا ست
گریه ی بر مصیبت زهرا ست
السلام علی المظلومه ۳

از درد مسمار و قلاف / پهلو به پهلو میشود
با گلهای پیراهنش / زخم دستش رو میشود
مانده مرتضی و چشمان تر
خاطرات زخمی پشت در
لاله های گل میان بستر
السلام علی المظلومه ۳

از آن همه عزّ و جلال / از ماهم مانده یک، هلال
هستی من رفت از کفم / گویم که "صارت کالخیال"
رو به قبله شد شکوه لاهوت
اشک چشم او شبیه یاقوت
آه که لبخند زند بر تابوت
السلام علی المظلومه ۳

  • یکشنبه
  • 7
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 10:28
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

سبک سینه زنی واحد حضرت زهرا(س) -(حالو هوای مرتضی دلگیره این شبها) *

590

سبک سینه زنی واحد حضرت زهرا(س) -(حالو هوای مرتضی دلگیره این شبها) حالو هوای مرتضی دلگیر این شبها.
غصه داره مولا.بیزاره از دنیا.
زیر لب با فاطمش داره دایم این نجوا.
برا پرکشیدن خیلی زوده زهرا.
دیگه حرف از رفتن نزن خیلی هنوز جوونی.
بهار عمر من چرا رنگت شده خزونی
.ببین که این مردم جواب سلاممم نمیدن
.حرف از خداحافظی نزن بگو پیشم میمونی
.تورو به اشک چشمام نرو نرو زهرا.
ببین چقدر من تنهام نرو نرو زهرا

واویلا واویلا

اونایی که نمک حیدرو خورده بودن.
حرمت خونه ی حیدرو شکستن.
خونه ای که جای ملائک اسمون بود
.نامردا در این خونه رو شکستن
.دستای حیدرو بستن امان از این زمانه
.هرکی از راه رسید میزد بی خودو بی بهانه
ناموس حیدرو زدن نه یک دفعه چندبار
.یکی باسیلی و یکی غلاف و تازیانه.
میون اتیشو دود یک کافره نامرد.
گل یاس حیدررو زیر پاهاش له کرد.

واویلا واویلا

.لحظه های اخرو دستام نیمه جون.
خیلی غریبونه.میرم از این خونه.
این اخرین خواهش زهرای قدکمون
به یادت بمونه.دفنم کن شبونه.
کنار بسترم هرشب سوختی و باریدی
.میدونم پابه پام حیدر شبا نخوابیدی
.دیگه وقتشه که بگم علی خداحافظ.

حالو هوای مرتضی دلگیر این شبها.
غصه داره مولا.بیزاره از دنیا.
زیر لب با فاطمش داره دایم این نجوا.
برا پرکشیدن خیلی زوده زهرا.
دیگه حرف از رفتن نزن خیلی هنوز جوونی.
بهار عمر من چرا رنگت شده خزونی
.ببین که این مردم جواب سلاممم نمیدن
.حرف از خداحافظی نزن بگو پیشم میمونی
.تورو به اشک چشمام نرو نرو زهرا.
ببین چقدر من تنهام نرو نرو زهرا

واویلا واویلا

اونایی که نمک حیدرو خورده بودن.
حرمت خونه ی حیدرو شکستن.
خونه ای که جای ملائک اسمون بود
.نامردا در این خونه رو شکستن
.دستای حیدرو بستن امان از این زمانه
.هرکی از راه رسید میزد بی خودو بی بهانه
ناموس حیدرو زدن نه یک دفعه چندبار
.یکی باسیلی و یکی غلاف و تازیانه.
میون اتیشو دود یک کافره نامرد.
گل یاس حیدررو زیر پاهاش له کرد.

واویلا واویلا

.لحظه های اخرو دستام نیمه جون.
خیلی غریبونه.میرم از این خونه.
این اخرین خواهش زهرای قدکمون
به یادت بمونه.دفنم کن شبونه.
کنار بسترم هرشب سوختی و باریدی
.میدونم پابه پام حیدر شبا نخوابیدی
.دیگه وقتشه که بگم علی خداحافظ.

  • سه شنبه
  • 9
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمزمه شهادت فاطمه زهرا(س) بانوای سید مهدی حسینی -(چقَدَر سوت و کوره این خونه..) * حمید رمی

4983
5

زمزمه شهادت فاطمه زهرا(س) بانوای سید مهدی حسینی -(چقَدَر سوت و کوره این خونه..) چقدَر سوت و کوره این خونه
خونه‌مون خونه نیست زندونه
حال مادر منو بِهَم ریخته
همه میگن دیگه نمی‌مونه

برگرد و حال ما رو برگردون
درد ما بی تو نمیشه درمون
بعد از تو ویرون میشه دنیامون
ای مادر، ای مادر

دیگه انگار، خیلی دیره
مادرم داره از دست میره
.......................................
توی قلبش هزارتا غم داره
ولی اصلاً به رو نمیاره
منو میخواد بغل کنه اما
ورم بازو مگه میذاره

شب تا صبح، تب داره و بیداره
معلومه، خیلی خیلی درد داره
مجروحه، مردم میگن بیماره
ای مادر، ای مادر

پرِ زخمه، پرِ درده
ببینید سیلی باهاش چه کرده

  • سه شنبه
  • 9
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی عربی_فارسی ویژه ایام فاطمیه الحاج ملاباسم کربلایی -(مادر دارم از حالت خبر..) *

4991
16

سینه زنی عربی_فارسی ویژه ایام فاطمیه الحاج ملاباسم کربلایی -(مادر دارم از حالت خبر..) مادر! دارم از حالت خبر
مادر! غرق خونی پُشت در
مادر! گشته ای تو بی پسر
مادر! مادر!

مادر این حرف جدایی باورم نیست
سایۀ مِهر تو فردا بر سرم نیست
دیده ام خوابی که پیشم مادرم نیست
روشنایی بی تو در چشم ترم نیست

مادر! زیر بارانِ مِحن
مادر! شعله زد بر قلبِ من
مادر! بقچۀ پر از کفن
مادر! مادر!

مادر! دارم از حالت خبر
مادر! غرق خونی پُشت در
مادر! گشته ای تو بی پسر
مادر! مادر!

حضرت زهرا چنین گفته به زینب
جانم از غم های تو رسیده بر لب
میشوی بی من در این دنیا مُعَذَّب
از غریبیِ تو جانم گشته پُر تب

زینب! دارم از حالت خبر
زینب! شهر کوفه آن سحر
زینب! بنگری قتل پدر
مادر! مادر!

مادر! دارم از حالت خبر
مادر! غرق خونی پُشت در
مادر! گشته ای تو بی پسر
مادر! مادر!

زنده می گردد غمِ کوچه دوباره
بنگری قلبِ حسن را پاره پاره
می زند ظالم به قلب تو شراره
می کند اُمُّ الجَمَل به ناقه اشاره

ای وای زینبم ناله بزن
ای وای خون و تابوتِ حسن
مادر!مادر!

مادر! دارم از حالت خبر
مادر! غرق خونی پُشت در
مادر! گشته ای تو بی پسر
مادر! مادر!

این حسین را که تویی زنده به بویش
کربلا بوسه بزن جایم گلویش
بنگری بر سینه می شیند عدویش
غرق خاک و خون ببینی گشته رویش

سوزان خیمه زجور دشمنان
سوزان قلبِ تو و آن کودکان
سوزان اشکِ زمین و آسمان
مادر!مادر!

مادر! دارم از حالت خبر
مادر! غرق خونی پُشت در
مادر! گشته ای تو بی پسر
مادر! مادر!

  • سه شنبه
  • 9
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا -(همه خوابند فقط چندنفر بیدارند..) * محمد جواد شیرازی

799

شهادت حضرت زهرا  -(همه خوابند فقط چندنفر بیدارند..) همه خوابند، فقط چند نفر بیدارند
چند تن جای همه دلهره و غم دارند

داغ سنگین که شود، پیر شدن هم دارد
خانه بی فاطمه، دلگیر شدن هم دارد

هر که یک گوشه از این خانه عزادار شده است
جای جایِ حرم فاطمه گلدار شده است

خانه از بوی گل یاس معطر مانده
روی دستاس رد پنجه ی مادر مانده

سرخ شد پلک علی بس که جراحت می دید
آسمان سوخت دلش وقت غروب خورشید

آب می ریخت ولی آب دگرگون می شد
نه فقط آب، دو تا چشم علی خون می شد

داغ صدیقه به اندازه ی کافی سخت است
وای بر بازوی او رد غلافی سخت است

حق تعالی جلوی چشم جهان پرده کشید
تا علی دست به بازوی ورم کرده کشید

دست از غسل کشید و ولی الله نشست
همه دیدند قد حیدر کرار شکست

سر به دیوار زد و ناله زد از عمق وجود
فاطمه کاش علی ثانیه ای زنده نبود

داشت کل بدن شیر خدا می لرزید
پیکر فاطمه را بین کفن می پیچید

داغ ها را به دلش ریخت و مسکوت گذاشت
بدنی ناحله را داخل تابوت گذاشت

بچه هایی که ازین داغ سراسر دردند
آستین بین دهان، گریه فقط می کردند

بدنش را چه غریبانه ز خانه بردند
طبق فرموده ی صدیقه شبانه بردند

اشک، چشمان حسن را سر کوچه پر کرد
یادی از خاکِ نشسته به روی چادر کرد

یادش آمد وسط کوچه چه آمد به سرش
بار شیشه به زمین خورد به پیش نظرش

دست بر بند کفن، با دلِ پُر صبر گذاشت
پدر خاک تن فاطمه در قبر گذاشت

خوب شد تا که علی فاتحه بر فاطمه خواند
خوب شد دفن شد این پیکر و بر خاک نماند

خوب شد خنده به چشم تر اطفال نشد
خوب شد هیچ کسی داخل گودال نشد

خوب شد تشنه لبی ناله نزد وا عطشا
وای از تشنگی تشنه لب کرب و بلا...

  • چهارشنبه
  • 10
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه فاطمیه، کربلایی حمیدعلیمی -(خواهش حیدرو میبینی؛ کلّمینی...) *

7932
42

زمینه فاطمیه، کربلایی حمیدعلیمی -(خواهش حیدرو میبینی؛ کلّمینی...) خواهش حیدرو می‌بینی؛ کلمینی
چندوقته که گوشه‌نشینی؛ کلمینی
خودم دیدم نقش زمینی؛ کلمینی

آه/چشماتو/روی من/می‌بندی/خانومم
آه/بیشتر از/هرروزی/من امروز/مظلومم

وَ لستُ ادری خبر المسماری
چرا؛ تو دست به دیواری
چرا؛ دو ‌ماهه بیماری
دیدم؛ زخمای ابروتو
چرا؛ به روت نمیاری
.............................
غیر تو دلخوشی ندارم؛ کلمینی
سیاهه بی‌تو روزگارم؛ کلمینی
نباشی بی‌تو کم‌ میارم؛ کلمینی

آه/می‌لرزه/دست‌وپات/از بس که/بی‌جونی
آه/چشم تو/زخمیه/چشم من/بارونی

ولستُ ادری خبر المسماری
چرا ؛ شبا رو بیداری
چرا ؛ همیشه می‌باری
دیدم؛ ورم ‌داره‌بازوت
چرا ؛ به روت ‌نمیاری
.............................
کجا می‌خوای بری عزیزم؛ کلمینی
دنیامو پای تو می‌ریزم؛ کلمینی
تویی تو زهرا همه‌چیزم؛ کلمینی

آه/تو بودی/تسکینم/توی هر/بحبوحه
آه/حالا چی؟/هم پهلو/هم بازوت/مجروحه

ولستُ ادری خبرالمسماری
چرا؛چن‌روزه تب‌داری
چرا؛ رو برنمی‌داری
دیدم؛ خونِ رو دیوارو
چرا؛ به روت نمیاری

شاعر: #حمید_رمی
#محمد_حسین_سعادتی

  • چهارشنبه
  • 10
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

اشعار فاطمیه -(دیده ام آتش دیوار و دری را که مپرس) * آرمین غلامی

390

اشعار فاطمیه -(دیده ام آتش دیوار و دری را که مپرس) دیده ام آتش دیوارودری راکه مپرس
دیده ام سوختن بال وپری راکه مپرس

چه بگویم وسط کوچه گلم رفت زدست
با خود آورده ز کوچه خبري را كه مپرس

وارد کوچه كه شد،فاطمه ازغصه خمید
ديد م از فاطمه ام چشم تري را كه مپرس

دست زهرای مرا دروسط کوچه شکست
ديده پرپر زدن بال و پري را كه مپرس

چه نياز است به لشکر،زره ام فاطمه است
دادم از دست دگر،گل پسري را كه مپرس

قنفذاز راه رسید وبدنت گشت کبود
بود بر پيكر خونين اثري را كه مپرس

بشکند دست مغیره،که دلم رابشکست
دادم ازدست به کوچه، قمري را كه مپرس

ازچه اينقدر پر از دلهره ای،فاطمه جان
پيش رو بوده تورایک سفري را كه مپرس

-گرمی خانه ی من،کوچ مکن ازبره من
کو نشان داده به عالم هنري را كه مپرس

زچه(مجنون)نشوم خوب ازاین حالت خود
دیده ام سوختن بال وپري را كه مپرس

  • چهارشنبه
  • 10
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:53
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

فاطمیه -(پروازمان دهید در این روضه های عشق) * حسین ایمانی

398

فاطمیه -(پروازمان دهید در این روضه های عشق) پروازمان دهید در این روضه‌هایِ عشق
ما را کِشان‌کِشان بکشانید پایِ عشق

اینجا مُقدّر است که با شالِ نوکری ....
خدمت کنیم در حرمِ باصفایِ عشق

ما مفتخر به نوکریِ آلِ حیدریم
باید نفس نفس بزنیم از برایِ عشق

این قالَ صادق است اگر گریه می‌کنیم...
فرزندِ مادریم و سپاهِ وِلایِ عشق

این روزها چه‌ها به سرِ مادر آمده
قدِّ جوان کمان شده در تنگنایِ عشق

سیلی رسید و صورتِ مادر کبود شد
پوشانده رویِ زخمی‌اش از آشنایِ عشق

شد شانه‌هایِ کودکِ کم سنُّ و سالِ او
تا خانه‌یِ امیرِ مصائب عصایِ عشق

پشتِ دری که نیمی از آن سوخته گرفت
ذکری برای وصلِ دل و دلربایِ عشق

  • پنج شنبه
  • 11
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

سبک نوحه و سینه زنی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (مرو ای بود و نبودم) * عادل لاله چینی

1029

سبک نوحه و سینه زنی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (مرو ای بود و نبودم) مرو ای بود و نبودم
ای گل یاس کبودم(۳)
من پس از تو غم دل با که بگویم زهرا
مرو از پیش علی تا که نیفتم از پا(۲)
مرو ای صبرو قرارم - همسر تازه جوانم(۲)
فاطمه جان فاطمه جان(۲)
*
مرو ای پشت و پناهم
ز ازل دل به تودادم(۳)
من ندانم که در آن کوچه چه آمد به سرت
که عصای تو پس از آن شده دوش پسرت(۲)
از غمت فاطمه جانم - گره افتاده به کارم(۲)
فاطمه جان فاطمه جان(۲)
*
مرو ای محنت کشیده
مادر قامت خمیده(۳)
گریه های حسن آتش زده بر جان ودلم
هی بگوید که من از صورت مادر خجلم(۲)
در من در تب و تابه - مادرم زهرا جوانه(۲)
فاطمه جان فاطمه جان(۲)
*
پشت آن در ناله کردی
عالمی بیچاره کردی(۳)
تا تنت نقش زمین زینب تو دید آنجا
ناله ای زد که خدا مادرم افتاد از پا(۲)
مادرم جوونه پیره - نکنه که اون بمیره(۲)
فاطمه جان فاطمه جان(۲)
*
موقع غسل و کفن شد
شستن نیلی بدن شد(۳)
چشم حیدر چو بر آن صدمه پهلو افتاد
یاد مسمار و در سینه و پهلو افتاد(۲)
بر کفن من آب گیرم - تا از آن خوناب گیرم(۲)
فاطمه جان فاطمه جان(۲)

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 10:20
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد