شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
استاد حاج غلامرضا سازگار

مرثیه غزل فاطمیه -(گفتم به گل عارض تو کار ندارد) *استاد حاج غلامرضا سازگار

695

مرثیه غزل فاطمیه -(گفتم به گل عارض تو کار ندارد) احراق بیت وحی، یار ولایت، مردم دنیاطلب

گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛

دیدم که حیایی شررِ نار ندارد

دیوار به در گفت مبادا که شوی باز

این سینه، دگر طاقت مسمار ندارد

خون گریه کن ای دیده، که یار همه عالم

جز محسن شش ماهۀ خود یار ندارد

تنها شفق سوخته‌دل بود که می‌گفت:

«گل تاب فشار در و دیوار ندارد»

مردم همگی بندۀ دنیا شده آری

دین ‌است متاعی که خریدار ندارد

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن عرب خالقی

فاطمیه، امام زمان(عج) -(خبری می رسد از راه، خبر نزدیک است) * محسن عرب خالقی

837
3

فاطمیه، امام زمان(عج) -(خبری می رسد از راه، خبر نزدیک است) فاطمیه، امام زمان، دعای فرج

خبری می‌رسد از راه، خبر نزدیک است

آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است

طبق آیات و روایات رسیده، ای قوم!

جمعه آمدن او به نظر نزدیک است

عاقبت فصل زمستان به سر آید روزی

باز هم گل دهد این باغ، ثمر نزدیک است

قطره چون رود شود، راه به جایی ببرد

به دعای فرج جمع، اثر نزدیک است

با ظهورش حرم فاطمه را می‌سازیم

بار بربند برادر! که سفر نزدیک است

راه دور دل ما تا به درِ خیمه او

از درِ خانه زهرا چقدَر نزدیک است!

آه گفتم که درِ خانه و یادم آمد

غربت مادر و اندوه پدر نزدیک است

گر چه از آتش در سوخته جانم اما

بیشتر روضه کوچه به جگر نزدیک است

تا که افتاد زمین، زلزله در عرش افتاد

هاتفی گفت: قیامت به نظر نزدیک است

داغ مادر به جگر می‌رسد اما انگار

اثر داغ برادر به کمر نزدیک است

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت زهرا(س) مدح و مرثیه -(ذکر حق سرمیکشد بر عرش از دیوار تو) *استاد حاج غلامرضا سازگار

882

حضرت زهرا(س) مدح و مرثیه -(ذکر حق سرمیکشد بر عرش از دیوار تو) خانهء وحی، لیلة القدر

ذکر حق سر می کشد بر عرش از دیوار تو

روح می گیرد رسول اللّه از گفتار تو

وحی منزل از سما آید تو را بی جبرئيل

وحى صاعد بارد از لب های گوهر بار تو

از تو می پرسم! حدودت را کجا پیدا کنم؟

ای تمام آفرینش نقطه ی پرگار تو

تیرگی هرگز ندارد ره در اطراف شما

ای تمام نورها از مطلع الانوار تو

ای «و ما ادراک» در شأنت به ختم المرسلین

لیلة القدرى! کجا داند کسی مقدار تو؟

چون به محشر رو نهی بهر شفاعت، می شود

شخص حیدر با لوای حمد پرچمدار تو

خانه ی خشت و گلت بیت الحرام انبیاست

ای محمّد پنج نوبت روز و شب زوّار تو

بسکه آمد از فلک سنگ مصیبت بر سرت

روزهای روشن تو گشت شام تار تو

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:56
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حبیب الله چایچیان

اشعار فاطمیه -(بوی خوش می آید اینجا، عود و عنبر سوخته؟) * حبیب الله چایچیان

1001
3

اشعار فاطمیه -(بوی خوش می آید اینجا، عود و عنبر سوخته؟) احراق بیت وحی، محسن و علی اصغر علیهماالسلام

بوی خوش می‌آید اینجا؛ عود و عنبر سوخته!؟

یا که بیت‌الله را کاشانه و در سوخته!؟

از چه خون مى‌گريد اين ديوار و در؟ يارب مگر-

گلشن آل خليل اينجا در آذر سوخته؟

خانۀ زهراست اينجا، قتلگاه محسن است

آشيان قهرمان بدر و خيبر، سوخته

خانۀ وحی از ملک یک‌باره شد در ازدحام

اندر این غوغا مگر جبریل را پر سوخته؟*

بر حریم عقل کل، دیوانه‌ای زد آتشی

کز غمش هر عاقلی را جان و پیکر، سوخته

خيمه‌گاه كربلا را آتش از اينجا زدند

شد ز داغ محسن آخر كام اصغر، سوخته...

* "بین این غوغا... " بهتر به نظر می رسد

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 21:10
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

اشعار فاطمیه -(سینه ای خواهم زگل صد چاک تر) *استاد سید رضا موید

1874
4

اشعار فاطمیه -(سینه ای خواهم زگل صد چاک تر) محور معصومین، تربیت، شیعهء زهرا

سینه ای خواهم ز گل صد چاک تر

دامنی از برگ گل ها پاک تر

فکری از نور یقین آراسته

نغمه ای از سوز جان برخاسته

صفحه ای از مصحف فضل و حکم

خامه ای از ملک "نون" و "والقلم"

تاکه مدح حضرت زهرا کنم

وصف آن انسیهء حورا کنم

آنکه عصمت از نگاهش ریخته

بارش عزت به راهش ریخته

رحمة للعالمین را دختر است

وز عطوفت او پدر را مادر است

بر جلالش عالم امکان گواه

آیه های محکم قرآن گواه

هرکسی قرآن تلاوت می کند

مدح زهرا را قرائت می کند

مهر زهرا خار را گل می کند

مهر زهرا جزء را کل می کند

قلب احمد از کلامش منبسط

نبض هستی با نگاهش منضبط

جزء و کل در اختیار فاطمه است

خواندن قرآن بهار فاطمه است

جان زهرا متصل با مصطفی است

مصطفی زهرا و زهرا مصطفی است

مثل مریم با ملائک هم کلام

جبرئیل از حق بر او آرد سلام

نور "أوحینا" چراغ خانه اش

اوست شمع و ماسوا پروانه اش

فاطمه ناموس کبرای خداست

جمع در او موهبت های خداست

چارده معصوم یک جان و دل اند

درشمارش دو طواف کامل اند

فاطمه در کعبهء عشق و عفاف

نقطهء آغاز و پایان طواف

اهل دل گر وصف زهرا کرده اند

هرچه در تمجید او آورده اند

آنهمه تفسیر کاف کوثر است

کعبه محرم بر طواف کوثراست

مهر و خشمش مهر و خشم داور است

احمدی دیگر به چشم حیدر است

جوشش خون حسین از شیر اوست

سبزی صلح حسن تدبیر اوست

آسمان صاف بی ابر است او

کهکشان در کهکشان صبر است او

در کنار مصطفی همت گماشت

بیمی از شعب ابیطالب نداشت

از شهامت یافت روح اجتهاد

پیش رویش باز شد راه جهاد

بود همسنگ امامت رتبه اش

تیغ برّان علی در خطبه اش

مرغ بامش جبرئیل رحمت است

شیعه ی زهرا خلیل خلّت است

مکتب زهرا ابوذر پرور است

شیعه ی زهرا ولایت باور است

شیعه ی زهرا به حکم انتساب

مرد را غیرت بوَد زن را حجاب

شیعه ی زهرا مطیع داور است

شیعه و بی عفتی؟! شرم آور است

شیعه ی زهرا دعایش جوشن است

هرکجا باشد چراغی روشن است

شیعه ی زهرا به تقوا متکی است

هرکجا رفتار و گفتارش یکی است

شیعه ی زهرا ببخشد همچو او

"لن تنالوا البر حتی تنفقوا"

شیعه ی زهرا بود اهل نماز

می کند از دوستان رفع نیاز

شیعه ی زهرا به کارش عالم است

یار مظلوم است و خصم ظالم است

ای "موید" راه عدل و داد گیر

بذل و بخشش را ز زهرا یاد گیر

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 21:35
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه، واحد ایام فاطمیه -(دوباره فاطمیه مون، حال شهادت داره..) * ایمان کریمی

433

زمینه، واحد ایام فاطمیه -(دوباره فاطمیه مون، حال شهادت داره..) دوباره فاطمیه مون / حال شهادت داره
خوشبحال نوکری که / بال شهادت داره ۲
هر چی که یاد میگیرم / از کرم مادرمه
خدا رو شاکر هستم / قوت بال و پرمه ۲
یاد داده به پسراش * شهید شدن رو مادرم
منم میخوام دعا کنم * امشب واسه پسرم
پا سفرۀ مادرمون // الهی رشید بشی
پدر شهید بشم // پسر شهید بشی

یه عمره پای پرچمش / روزی گرفتیم هممون
این افتخاره که یه روز / به پاش بیفتیم هممون ۲
باید که با سربندِ / یا زهرا پروازی بشیم
باید شهید بشیم تا که / از خودمون راضی بشیم ۲
یاد داده به پسراش * شهید شدن رو مادرم
منم میخوام دعا کنم * امشب واسه پسرم
پا سفرۀ مادرمون // الهی رشید بشی
پدر شهید بشم // پسر شهید بشی

یه روز توو کوچه های شهر / سیلی واسه فدک زدن
بابامو که میبردن / مادرمو کتک زدن ۲
باید که اینو بدونی / ظلمت شب تموم میشه
پای ولایت که نریزه خونمونم حروم میشه ۲
یاد داده بِم، پسرم! * شهید شدن رو مادرم
منم وصیت میکنم * بمونی پا برادرم
پا سفره عمو حسین // الهی رشید بشی
پدر شهید بشم // پسر شهید بشی

  • دوشنبه
  • 15
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات زیبای فاطمیه_امام زمان(عج) بانوای سیدمهدی حسینی -(«دل شکسته» مرا صدا کنید کافی است...) * محمد جواد شیرازی

491

مناجات زیبای فاطمیه_امام زمان(عج) بانوای سیدمهدی حسینی -(«دل شکسته» مرا صدا کنید کافی است...) " دل شکسته" مرا صدا کنید، کافی است
نظر بر این سرای بی بها کنید، کافی است

قبول... لایقِ زیارت شما نبوده ام
فقط کمی برای من دعا کنید کافی است

کسی که تحبس الدعا شود، غریب می شود
کمی به این غریبه اعتنا کنید کافی است

بس است در به در شدن، بس است خون جگر شدن
به روی من در انابه وا کنید... کافی است...

دوا نخواستم، همین هم از سرم زیادی است
مرا فقط همین که مبتلا کنید، کافی است

به دستْ پخت نان فاطمه عزیز می شود
حقیر را دخیل این سرا کنید، کافی است

قسم به ربنای فاطمه به این شکسته دل
کمی حلاوت دعا عطا کنید، کافی است

فدای مادری که با دل شکسته ناله زد
بس است حیدر مرا رها کنید‌... کافی است...

صبور شهر را چرا به دست بسته می برید
ز روی دختر نبی حیا کنید... کافی است...

  • چهارشنبه
  • 17
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 11:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه شهادت حضرت زهرا(س) _زهرا، زهرا.. رفتی و حیدر شده تنها * اسماعیل تقوایی

1429
1

زمزمه ونوحه شهادت حضرت زهرا(س) _زهرا، زهرا.. رفتی و حیدر شده تنها زمزمه شهادت حضرت زهرا(س)
زهرا، زهرا.. رفتی و حیدر شده تنها
شد اسیر لشگر غمها
بی تو من بیقرارم.. به زندگی میلی ندارم
همه هستی من بودی... زهرا2
فاطمه یا فاطمه جانم2
_________________________________
داغت،داغت...آتشی شد بر دل وجانم
چاره ی کارم نمیدانم

طفلان گیرند بهانه،صفا ندارد بی تو خانه
چکنم چکنم گشته.. سخنم2
فاطمه....
________________________________
هستم، هستم.. من غریب شهر پیغمبر
حیدر تو مانده بی یاور

خیز ویکبار دیگر، حمایتم کن جان حیدر
یل خیبر تو مانده.. تنها2
فاطمه...
_______________________________
زینب، زینب.. بی تو گشته بانوی خانه
می دهد سامان به ویرانه

چادرت کرده بر سر، به یاد من آورده مادر
زبرای تو گریه کند.. نالان2
فاطمه....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 18
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

مرثیه حضرت زهرا -(نیمه شب تابوت را برداشتند) *حاج علی انسانی

1154
3

مرثیه حضرت زهرا  -(نیمه شب تابوت را برداشتند) نیمه شب تابوت را برداشتند
بار غم بر شانه‌ ها بگذاشتند

هفت تن، دنبال یک پیکر، روان
وز پی‌ آن هفت تن، هفت آسمان

این طرف، خیل رُسُل دنبال او
آن طرف احمد به استقبال او

ظاهراً تشییع یک پیکر ولی
باطناً تشییع زهرا و علی

امشب ای مَه، مهر ورز و خوش بتاب
تا ببیند پیش پایش آفتاب

دو عزیز فاطمه همراهشان
مشعل سوزان‌ شان از آهشان

ابرها گریند بر حال علی
می‌ رود در خاک آمال علی

چشم، نور از دست داده، پا، رمق
اشک، بر مهتاب رویش، چون شفق

دل، همه فریاد و لب، خاموش داشت
مُرده‌ای تابوت، روی دوش داشت

آه سرد و بغض پنهان در گلوی
بود با آن عدّه، گرم گفت و گوی

آه آه ای همرهان، آهسته ‌تر
می‌ برید اسرار را، سر بسته ‌تر

این تنِ آزرده باشد جان من
جان فدایش، او شده قربان من

همرهان، این لیله ‌ی قدر من است
من هلال از داغ و این بدر من است

اشک من زین گل، شده گلفام ‌تر
هستی ‌ام را می‌ برید، آرام ‌تر

وسعت اشکم به چشم ابر نیست
چاره‌ ای غیر از نماز صبر نیست

چشم من از چرخ، پُر کوکب ‌ترست
بعد از امشب روزم از شب، شب‌ ترست

زین گل من باغ رضوان نفحه داشت
مصحف من بود و هجده صفحه داشت

مرهمی خرج دل چاکم کنید
همرهان، همراه او خاکم کنید

  • شنبه
  • 20
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 18:25
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) _عرش خداوندی غرق ماتم شد * اسماعیل تقوایی

491
1

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) _عرش خداوندی غرق ماتم شد نوحه شهادت حضرت زهرا(س)
عرش خداوندی غرق ماتم شد
خانه ی مرتضی مرکز غم شد

رفته از دنیا حضرت زهرا
هستی حیدر، ام ابیها
آه و واویلا، آه و واویلا2
______________________________
درغمش می نالد حضرت حیدر
زینبش می زند بر سینه وسر

زکف داده علی یار جوانش
حامی بی مثال ومهربانش
آه و واویلا....
_________________________________
شانه کرد روز آخر سر زینب
جارو زد خانه را مادر زینب

شد دوباره او شمع کاشانه
کودکان دورش همچو پروانه
آه و واویلا....
________________________________
غسل و کفن پیکرش شد شبانه
وای از تشییع ودفن مخفیانه

باشد علی امشب در فکر فردا
یا رب چه میسازد از بعد زهرا
آه و واویلا.....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 21
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 00:31
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

نماهنگ زیبای فاطمیه با نوای عبدالرضا هلالی و حامد زمانی -(ناحلة الجسم یعنی...) *

10051
4

نماهنگ زیبای فاطمیه با نوای عبدالرضا هلالی و حامد زمانی -(ناحلة الجسم یعنی...) می نویسیم اگر یا زهرا
کار داریم همه با زهرا
می نویسیم هزاران دفعه
فاطمه… فاطمه… زهرا… زهرا…
وصفِ او را ز سرِ ناچار می نویسیم و الا زهرا
فاطمه بود سراپا احمد «ص»
مصطفی بود؛ سراپا زهرا…
هر کسی را که ز نسلش دیدیم
حرمی داشته الا زهرا

ناحلة الجسم یعنی ...

نحیف و دلشکسته میری

جوونی اما مادر پیری

بهونه ی سفر می گیری

باکیة العین یعنی ...

بارون غصه ها می باره

چشای مادر ما تاره

دیگه علی (علیه السلام) شده بیچاره

منهدة الرکن یعنی ...

توون برات نمونده بانو

کی قلبتو سوزونده بانو

کی بالتو شکونده بانو

معصبة الراس یعنی ...

بستی سری رو که پر درده

رنگ رخ تو مادر زرده

تو کوچه کی جسارت کرده

جوری لگد خوردی که ؛

نمی تونی بلند شی از جات

جای غلاف رو بازوهات

داری میری کنار بابات

هیچ کسی ای وای من

نگفت تو کوچه به اون کافر

نزن زن رو جلوی شوهر

بمیره زینبت، ای مادر...

  • دوشنبه
  • 22
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:47
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

واحد فاطمیه، حاج حسین سیب سرخی -(برا بعضی دردا دوا نیست که نیست!) *

2989
3

واحد فاطمیه، حاج حسین سیب سرخی -(برا بعضی دردا دوا نیست که نیست!) بند اول
برای بعضی دردا دوا نیست که نیست
برا بعضی حرفا زبون قاصره
دوباره بازم صحبت کوچه و
دوباره بازم روضه مادره

صداش خسته و با همون خستگی
داره عالم و حیدری می‌کنه
توی بستر دردِ اما هنوز
برامون داره مادری می‌کنه

سلام مادر ضربه ای بی امون
زخم باد خزون حق تو که نبوده

تو موندی و دردای بی دوا
سیلی بی هوا صورتی که کبوده

غمت مادر زخم قلب منه
اتیشم میزنه خون به چشم ترم کرد
فدای اون قامتی که خمید
پهلویی که شکست بازویی که ورم کرد

مرو مادر ....مادر من

بند دوم
یه کم قصه رو‌ عاشقانه ببین
دیگ روضه‌ی باز نخونیم بسه
گلی و تصور بکن که میاد
به داد دل باغبون میرسه
همون گل که اسمش با دست خط رو
نوشته رو سربند مولا شده
مث دست زهرا کدوم دسته که
دخیل کمر بند مولا شده
میخواد گلچین پهلوان نجیب
باغبون غریب داغ گل رو نبینه
چه قدر سخته بین صد تا نگاه
پیش چشمای ماه آسمون و زمینه
چه قدربد زد خون شده دلمون
دست مادرمون بین کوچه سپر بود
و رحمی در، اون میانه نبود
تازیانه نبود، انگاری که تبر بود

مرو‌ مادر .....مادرمن
ادامه:
بند سوم
همون گل که عمر علی بوده و
همون گل که حامی حیدر شده
توی اون کشاکش، تو اون کوچه ها
میگن دیده مردم به چشم..
همه غصه ی مادرم بچه هاست
بمیرم چ قدر سوخته واسه حسین
با اون دستایی که دیگ جون نداشت
چه پیراهنی دوخته واسه حسین
واویلا از کربلای حسین
ماجرای حسین، بین گودی مقتل
یه کی نیزه میزنه به پرش
خواهری به سرش داره میزنه رو تل

واویلا از شمر و‌ زجر و سنان
نیزه ها بی امان
سهم پیکر آقا
نبر نامرد از تنش کفن و
کهنه پیروهن و یادگاری زهرا

حسین جانم ای حسین جانم ای حسین جانم ای حسین غریبم
ــــ
با شوق زیارت باعشق حرم
داره سرنوشتم رقم میخوره
توی روضه ها به مشام دلم
بازم بوی سیب حرم میخوره
اره سائلم بی قراری من
برا رزق اشک و برا توشته
یه عمره که لحظه شماری من
برا دیدن قبر شش گوشته

بازم ارباب بال و پر زده دل
روی گنبد دل پرچم توِ بالا
من و دریاب ای سفینه عشق
چون مدینه عشق کربلای معلی
دل زارم سر به راه توئه
در پناه توئه در پناه ابوالفضل
برات من قصه داره هنوز
امضا میشه یه روز با نگاه ابالفضل

  • دوشنبه
  • 22
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

نوحه بسیار زیبای فاطمیه با نوای حاج مهدی رسولی -(واویلا نرو خانومم نرو یازهرا...) *

2180
2

نوحه بسیار زیبای فاطمیه با نوای حاج مهدی رسولی -(واویلا نرو خانومم نرو یازهرا...) واویلا نرو خانومم نرو یا زهرا
شیرین ترین/ زیباترین
روزای عمرم با تو بود داری میری اما چه زود
فاطمه این رسمش نبود ۲
میشینم – پای خزون تو یک لحظه! – اگه بدون تو
جون من – گرو جون تو
صدای نفس زدنات دل حیدر و خون کرده
کبودی زیر چشات دل حیدر و خون کرده
خونابه ی روی لبات دل حیدر و خون کرده
واویلا نرو خانومم نرو یا زهرا
زهرای من/ تو جای من
افتادی زیر دست و پا میون دود و شعله ها
صدا زدی فضه بیا ۲
میشنیدم – صداتو پشت در فهمیدم – که شدی بی پسر
خون توست – پای چهل نفر
صدای نفس زدنات دل حیدر و خون کرده
کبودی زیر چشات دل حیدر و خون کرده
خونابهء روی لبات دل حیدر و خون کرده
واویلا نرو خانومم نرو یا زهرا

  • دوشنبه
  • 22
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه حضرت زهرا -(زهرا) * صادق اویسی

493
1

روضه حضرت زهرا  -(زهرا) زهرا
چقد نگاهت شده بی روح
توو سینه داری غم و اندوه
این همه کار نکن تو خونه
با پهلویی که شده مجروح

زهرا
روی سرم غم شده آوار
چی به سرت آورده مسمار؟
هر دفه کمیخوای بلند شی
دستتو میگیری به دیوار

زهرا
مردم این مدینه پستن
پیش چشات دستامو بستن
تو رو زدن با تازیونه
غرور حیدرو شکستن

زهرا
بدجوری کردنم کلافه
رو بازوهات جای غلافه
اون که تو رو زد توی کوچه
از مالیات دیگه معافه

ای کاش
من جای تو کتک میخوردم
خوردی زمین من کم آوردم
وقتی که افتادی تو کوچه
سلمان اگه نبود میمردم

ای وای
مادر پا به ماه و کشتن
محسن بی گناه و کشتن
چهل نفر توی مدینه
یک زن بی پناه و کشتن

  • دوشنبه
  • 22
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:29
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

اشعار فاطمیه -(در بستم و خسته ام و تاب ندارم) * مجتبی صمدی شهاب

445

اشعار فاطمیه -(در بستم و خسته ام و تاب ندارم) دربسترم و خسته ام و تاب ندارم
شبها من ازآن ضربه در خواب ندارم

انگار بعید است دگر زنده بمانم
برگونه به جز گریه وسیلاب ندارم

با بازوی بشکسته قنوتم شده ناقص
غیر از دل پر آه به محراب ندارم

از شعله چو شمعی شدم و رو به زوالم
جز خون که زسینه رودم آب ندارم

از روی علی بسکه رخ خویش گرفتم
خجلت زده ام چهره شاداب ندارم

در صورت من نقش زپستی و بلندی است
جز روی ورم کرده در این قاب ندارم

از ضربه آن دست نشست ابر به رویم
خاموش شدم هاله مهتاب ندارم

چندی ست نشُسته م تن و قامت طفلان
آخر چه کنم دست بدن ساب ندارم

  • سه شنبه
  • 23
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی شهادت حضرت زهرا(س)، آقای بذری -(من علی مظلومِ خانه نشینم..) *

4129
6

سینه زنی شهادت حضرت زهرا(س)، آقای بذری -(من علی مظلومِ خانه نشینم..) من علی مظلومِ خانه نشینم
آمده ام بر قبرت لاله بچینم

واویلا واویلا.
یا زهرا یازهرا

از بس که نالیده ام بر تو آهسته
راه گلوی من از گریه شد بسته

واویلا واویلا.
یا زهرا یازهرا

من نخل خشکیدهٔ بی بر و برگم
خون گریم از داغ یار جوانمرگم

واویلا واویلا.
یا زهرا یازهرا

مغیره حق پیمبر را ادا کرد
با تازیانه تو را از من جدا کرد

واویلا واویلا.
یا زهرا یازهرا

قرآن من بعد تو کوثر ندارد
حسین من بعد تو مادر ندارد
شهر مدینه شده بیت الاحزانم
چگونه من بعد از تو زنده بمانم

واویلا واویلا.
یا زهرا یازهرا

  • چهارشنبه
  • 24
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 18:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمزمه، واحد -(سخته برام غسلت ولی، چاره ندارم فاطمه...) * امیرحسین سلطانی

708

سبک زمزمه، واحد  -(سخته برام غسلت ولی، چاره ندارم فاطمه...) بند اول

سخته برام غسلت ولی،چاره ندارم فاطمه
با اشک من میریزه اشک،اسما کنارم فاطمه

سخته برام کفن کنم،پیکر خسته ی تو رو
سخته برام باور کنم،باید وداع کنم با تو

تا صورتت رو،دیدم شکستم،چشامو بستم
تا که رسیدم،به زخم سینت،از پا نشستم

چجور بشوره حیدرت
آثار زخمه بسترت
چجور ببینه شوهرت
کبودی های پیکرت

زهرا خدانگهدار

بند دوم

سخته برام تشییع تو،شبونه و بی سر صدا
آخه چجور دلت اومد،بری از پیش مرتضی

سخته برام نگاه کنم،به حال زار بچه ها
بگو‌ چجور گریه کنم،آروم کنار بچه ها

بگو چطور من،وقت وداع با،تو اشک نریزم
بگو چجوری،زینب و آروم،کنم عزیزم

چادر خاکیتو رو سر
کرده و میزنه به سر
یه نگاهش به تابوته
یه نگاشم به میخ در

مادر خدانگهدار

بند سوم

زهرا شبونه رفتی و،تنها گذاشتی حیدرو
میگه حسن محاله که،تنها بزارم مادرو

بالا سر مزاره تو،قرآن میخونم فاطمه
خیلی بعیده بعد تو،زنده بمونم فاطمه

گفتی حسینم،تنها نمونه،مثل خزونه
یه روزی توی،دشته پرازغم،بی کس میمونه

روسینشه یه بی حیا
میره سرش رو نیزه ها
میره تنش به زیره پا
واسش علی کردم دعا

حسین من حسین من

۱۳۹۹/۱۰/۲۳
?التماس دعای خیر
✍️♩کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی مجید آقاجانی

  • چهارشنبه
  • 24
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک شور احساسی اباعبدالله(ع) -(روضه های تو منو کلی عوض کرده...) * امیرحسین سلطانی

12407

سبک شور احساسی اباعبدالله(ع) -(روضه های تو منو کلی عوض کرده...) بند اول

روضه های تو منو کلی عوض کرده
تا خود قیامت آقا به تو مدیونم
هرجایی که موندمو دیگه کم آوردم
تو به داد من رسیدی از تو ممنونم

حال دل منو،چشم تر منو،میبینه حسین
دلگیرم و غمه،دوریه از حرم،سنگینه حسین
تنها برای این،دل کربلای تو،تسکینه حسین

یا ثارالله آقام حسین

بند دوم

شدنش میشه اگه بخوای تو اربابم
یه سفر بیام زیارت حریم تو
در خونه تو اومدم نگاهم کن
عمریه رو سرمه دست کریم تو

دستای خالی و،سرد غلامتو،بیا بگیر حسین
این دل فقط به عشق کربلای تو شده اسیر حسین
با اذن مادرت،عمریه اومدم،تو این مسیر حسین

یا ثارالله آقام حسین

بند سوم

زیر بیرق توام یه حسی بم میگه
آقاجون مادر تو بِهِم نظر کرده
اگه اشکی میریزم من برای روضت
دعای فاطمه در حقم اثر کرده

این نوکری رو من،هدیه ی مادرت،میدونم حسین
از مادر تو من،خیلی آقای من،ممنونم حسین
تا جون دارم آقا،نوکر برای تو،میمونم حسین

یا ثارالله آقام حسین

۱۳۹۹/۱۰/۲۳
التماس دعای خیر
✍️♩کربلایی مجید آقاجانی
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی

  • چهارشنبه
  • 24
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حضرت زهرا(س)، بستر شهادت -(پای ماندن داری اما پای رفتن بیشتر...) * سید پوریا هاشمی

1102

حضرت زهرا(س)، بستر شهادت -(پای ماندن داری اما پای رفتن بیشتر...) پای ماندن داری اما پای رفتن بیشتر
یار نه ساله کنارم باش لطفا بیشتر
تا که چشمم باشد از نور تو روشن بیشتر
هی نگو شرمنده ام شرمنده ام! من بیشتر

بی اجازه دشمنت در خانه‌ی ما پا گذاشت
عذرمیخواهم‌ اگر این خانه امنیت نداشت

ای خوشی من دراین دنیا !دراین دنیا بمان
نه برای من برای بچه ها اینجا بمان
از مدینه می‌رویم اصلا فقط با ما بمان
یا بمان و یا بمان و یا بمان و یا بمان

التماسم را ندیده هیچکس!حالا ببین
دیده ای حیدر بیوفتد از نفس؟!حالا ببین

بانوی من خانه را آوار کردن خوب نیست
بهر رفتن اینهمه اصرار کردن خوب نیست
چشم ضربه خورده را بیدار کردن خوب نیست
با تن آتش گرفته کار کردن خوب نیست

کار کردی فضه را بیتاب کردی فاطمه
تو مراهم از خجالت آب کردی فاطمه

شب به شب یاد گل پرپر نرفت از خاطرم
چادر پاخورده ی کوثر نرفت از خاطرم
شعله بالا رفت از معجر نرفت از خاطرم
آتش در رفت و میخ در نرفت از خاطرم

چهارچوب خانه از داغ تو هق هق میکند
گر بفهمد روضه را نجار هم دق میکند

از علی بگذر درآن غوغا نشد کاری کنم
قنفذ آمد سوی تو اما نشد کاری کنم
با قلافش زد به بازوها نشد کاری کنم
این سه ماهه زخم پهلو را نشد کاری‌کنم

کار حیدر سخت شد با زخم کاری میروی
ای جوانمرگ علی چه زود داری میروی

گرچه با طفلان هوای سوختن داریم ما
خاطرت آسوده در خانه حسن داریم ما
هم کفن داریم ما هم پیرهن داریم ما
این دم آخر دم سینه زدن داریم ما

بی کفن باشد حسین و بی حرم باشد حسن
داد و بیداد از غریبی من، طفلان من

  • جمعه
  • 26
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 18:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام زمان(عج)، مناجات فاطمی -(حسبی الله مرا یار بس است) * محمد جواد شیرازی

507

امام زمان(عج)، مناجات فاطمی -(حسبی الله مرا یار بس است) حسبی الله مرا یار بس است
غصه ی دوری دلدار بس است

خسته از تیرگی ام، صبح کجاست؟!
ظلمت عمر و شب تار بس است

بی ولی ماندن و آواره شدن
این همه غربتِ دشوار بس است

تا به کی هفته به هفته دوری
جمعه هایم شده تکرار، بس است

ظرف ما کوچک و غم ها دشوار
لحظه ای دست نگهدار، بس است

اشتباهات خودم یادم رفت
شده ام باز طلبکار!!! بس است

بر منی که همه طردم کردند
نجف حیدر کرار بس است

شیر حق گفت به زهرای بتول
از رُخت پوشیه بردار، بس است

هستی من، چقدر آب شدی
گریه با این تن تب دار، بس است

جان حیدر، طلب مرگ نکن
جان من، این همه اصرار بس است

خواست زینب که بیاید بغلت
باز شد ملحفه گلدار، بس است...

  • جمعه
  • 26
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:14
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

زبانحال امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س) بستر شهادت -(شب به شب داری شکسته تر میشی) * محمد حسین رحیمیان

1879
0

زبانحال امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س) بستر شهادت -(شب به شب داری شکسته تر میشی) شب به شب داری شکسته تر می شی
بد جوری داره دلم شور می زنه
چشمای بی رمقت به من میگه
آخرین روزای با هم بودنه

نرو تنها کس دنیای علی
دشمنامون و حاجت روا نکن
دنیا داره رو سرم خراب میشه
برا مرگت این همه دعا نکن

شب تا صبح می میری و زنده میشی
حال و روزت از چشام سو می گیره
ای خدا دردم و من به کی بگم
تو خونه زنم ازم رو می گیره

الهی دست مغیره بشکنه
بد جوری شکسته احترامم و
من مسلمونم چرا تو مدینه
نمیدن دیگه جواب سلامم و

تو و جون کندن و آه زیر لب
من و غصه خوردن و خون جگری
علی حیرونه : اینا دیگه کیَن
زن و می زدن کتک و چل نفری

دیدی فاطمه چه جوری این دوتا
به من و تو درد بی امون دادن
زیر چشمی موقع عیادتت
خون مسمار و بهم نشون دادن

زن هیجده ساله باید سر چی
دو سه ماهه بشه قامت کمونی
جون من رسید به لب وقتی دیدم
تو نماز ِتو نشسته می خونی

می دونم داری به چی فکر می کنی
وقتی خیره ای به چشمای حسین
خونمون کربلا میشه وقتی که
می زنی شونه به موهای حسین

بَده حالت داری انگار می بینی
پنجه شمر و تو گیسوی حسین
وای من پهلو شکسته پیش تو
می زنن لگد به پهلوی حسین

  • جمعه
  • 26
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:28
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

نوحه، زمزمه حضرت زهرا(س) -(در بیت ولا شرر افتاده) * عبدالحسین میرزایی

1035
1

نوحه، زمزمه حضرت زهرا(س) -(در بیت ولا شرر افتاده) در بیت ولا شرر افتاده
زیر دست و پا کوثر افتاده
مسمارِ درِ خانه خونی شد
زهرا پشت در با سر افتاده

شد نقش زمین بضعه طاها
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
.......

زهرا پشت در ناله ها می زد
بین شعله ها دست و پا می زد
گاهی فضه اش را صدا می زد
گاهی مصطفی را صدا می زد

با لگد شدم بی پسر بابا
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )

........

بین کوچه ها آه و واویلا
شد غوغا به پا آه و واویلا
زهرا را زدند بی مروّت ها
پیش مرتضی آه و واویلا

یک لشکر کجا یک زن تنها
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )

......

در کوچه حسن زار و مضطر بود
لرزه بر تنش دیده اش تر بود
پیش مادرش فکر بابا و
دنبال پدر فکر مادر بود

بر روی لبش ذکر وا اُمّاه
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )
.......

قنفذ خاک غم بر سرم کرده
بین کوچه بی مادرم کرده
بسکه با غلاف زد به بازویش
دست مادر ما ورم کرده

افتاد از نفس مادرم آنجا
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا )

.......

بین قتلگاه عصر عاشورا
باصورت فتاد یوسف زهرا
زیر دست و پا دست و پا میزد
میزد بر سرش زینب کبری

میگفت زیر لب با شور و شین
( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الحسین )

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

شور فاطمیه با نوای مصطفی مروانی -(هرجا دردی اومد سراغم) * حمید رمی

1925
12

شور فاطمیه با نوای مصطفی مروانی -(هرجا دردی اومد سراغم) هرجا دردی اومد سراغم
حس می‌کردم با من همدردی
من در حقّت کوتاهی کردم
تو در حقّم مادری کردی

مادرانه، دستمو گرفتی هر موقع زمین خوردم
کودکانه، گریه می‌کردم و اسم تو رو می‌بُردم

مادر، الهی که همین اسمت نیفته از زبونم
مادر، الهی تا نفس دارم کنار تو بمونم
...................................
عمریه این قلب تاریکم
نور می‌گیره با اسم زیبات
بنتُ النبی، امُّ الائمه
جان حیدر، مادر سادات

مادرانه، دعا می‌کردی برای مردم دنیا
عاشقانه، دنیا مدیونه به دستای تو یازهرا

مادر، قنوت هر نماز تو برای ما پناهه
مادر، صفای ما دوای ما همین گوشه‌نگاهه
...................................
مکتب ما دین محبت
دین منطق، دین احساسه
دنیا یک روز، اسلام نابو
با فاطمه باید بشناسه

مادرانه، سایه داره رو سرِ مردم این دنیا
جاودانه، توی دنیا نهضت جهانی زهرا

مادر، باید کاری کنیم واسه تو و مولا به زودی
مادر، تو اونی‌که با چادرت‌مسلمون‌شدیهودی

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

واحد فاطمیه، سیدرضا نریمانی -(قدم میزنم زیر بارون...) * حمید رمی

2063
5

واحد فاطمیه، سیدرضا نریمانی -(قدم میزنم زیر بارون...) قدم می‌زنم زیر بارون
قدم می‌زنم مثل مجنون
قدم می‌زنم با یه قلب پریشون

قدم‌ می‌زنم تا به رویا برسم
یه قطره‌م که میخوام به دریا برسم
می‌خوام خونه‌ی حضرت زهرا برسم

عمریه غلامشم، عمریه باورمه
خونه‌ی امید من فقط خونه‌ی مادرمه

اَاَدخُلُ یازهرا
..................................‌.........
دلم با نگات زنده میشه
حواست به من هست همیشه
برام هیچ‌کسی مثل مادر نمیشه

نمیشه تو باشی و تنها بمونم
مگه میشه تُو ناخوشی‌ها بمونم
می‌خوام تا نفس دارم همین‌جا بمونم

جز کنار تو کجا، رو به راه میشه دلم
حالِ من با تو خوشه تویی ذکرِ یامُحَوِّلم

اَاَدخُلُ یازهرا
..................................‌.........
کسی رو بجز تو ندارم
برای غم تو می‌بارم
روی چادر تو میخوام سر بذارم

نگو چادر خاکیِ تو همینه
نگو این همون چادره که مدینه
توی کوچه‌ها همه دیدن رو زمینه

زینت عرش خدا! رو زمین جای تو نیست
یارسول‌الله! ‌‌ببین ‌کسی ‌یار زهرای ‌تو نیست

وای مادرم وای مادر

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه فاطمیه. سیدمجید بنی فاطمه -(شبا که خوابتو میبینم...) *

372

زمینه فاطمیه. سیدمجید بنی فاطمه -(شبا که خوابتو میبینم...) شبا که خوابتو میبنم تو خواب چشام میسوزه
بابا اگه منو ببینی دلت برام میسوزه
بابا دعا کن تموم شه دردم
شب تا صبح از درد خون گریه کردم
بیا بغلم کن تا من دورت بگردم
بابام به قولش عمل میکنه
میاد و منو باز بغل میکنه

امشب مهمون دارم مهمونم ماهه
تا سحر بیدارم بابام تو راهه
بابام تو راهه

دشمن با دختر تو کاری به جز غضب نداره
بیا منو ببر که این زجر اصلا ادب نداره
مویی نمونده حتی یه انگشت
از بس کشیدن موهامو از پشت
دونه دونه‌ی این زخما بابا منو کشت
کاشکی بیاری برام روسری
میدونم امشب منو میبری
خوابم برده بابا یا که بیدارم
دارم لب هامو رو لب هات میذارم

امشب مهمون دارم مهمونم ماهه
تا سحر بیدارم بابام تو راهه
امشب مهمون دارم مهمونم ماهه
تا سحر بیدارم بابام تو راهه
..............

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

واحد ایام فاطمیه. سیدمجید بنی فاطمه -(شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان..) *

486

واحد ایام فاطمیه. سیدمجید بنی فاطمه -(شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان..) شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان

نمی یابم تو را ای در جهان مانند جان پنهان

فرشته مست دنبال صدایش راه می‌ افتد

کسی که میبرد نام تو را زیر زبان پنهان

رمان آفرینش با علی جذاب شد اما

تو قَدرَت در تمام جمله‌های داستان پنهان

زمان جاهلیت هیچ فکرش را نمی کردند

کمال مردها باشد میان دختران پنهان

در اطراف رسول الله آگاهانه میدیدی

چه شیطانی است پشت چهره‌های مهربان پنهان

همه دیدند حق تنهاست، پهلوی تو زد فریاد

صدایش ماند اما در سکوتی بی امان پنهان

خزان زودرس وقتی سراغ باغ می‌آید

که گل خوب است باشد از نگاه باغبان پنهان

تو از قلب علی دلباز‌تر قبری نمیخواهی

از اول بوده ای در بهترین جای جهان پنهان

تو جان حیدری یعنی دوتایی یک نفر هستید

پس او خود را درون خاک کرده نیمه جان پنهان

به جز لاهوت هرجا دفن شد کوثر چنان باشد

که دریا را کنی زیر حباب استکان پنهان

قیام تو در اعماق زمین ساکت نمی‌ماند

که دارد دخترت در حنجره آتشفشان پنهان

و هجده سالگی پایان جریانت نخواهد شد

شدی چون خون به رگها ، زیر جریان زمان پنهان

به حدی من از داغت که پیدایت نمی کردم

اگر میشد تنت در قبر حتی با نشان پنهان

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مصیبت حضرت زهرا(س) -(ایکاش وقتی شعله ور شد در، نیفتد) * محمد جواد شیرازی

580

مصیبت حضرت زهرا(س) -(ایکاش وقتی شعله ور شد در، نیفتد) ای کاش وقتی شعله ور شد در، نیفتد
افتاد اگرهم، بر روی مادر نیفتد

زهراست آن بانو که بین دود و آتش
یک لحظه حتی چادرش از سر نیفتد

افتاد بین شعله ها کوثر که یک وقت
شعله به موی ساقی کوثر نیفتد

ای کاش در وقت هجوم لاله چین ها
از شاخه ی گل، غنچه اش آخر نیفتد

"فضه خُذینی" یعنی ای فضه بیا تا
صدیقه در مقتل به دردسر نیفتد

ای کاش وقتی می بَرد دشمن علی را
بر روی زهرا، دیده ی حیدر نیفتد

افتاده ناموسش زمین، آخر چگونه...
جسمش به لرزه، فاتح خیبر نیفتد؟!

می سوخت ای کاش آن غلاف و صاحبش تا
از کار، دستِ نفس پیغمبر نیفتد

همسایه ها گفتند با فضه، محال است
زهرا دگر برخیزد از بستر، نیفتد

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

مصیبت حضرت زهرا(س) -(می روی اما غممان را چکارش میکنی...) * سید پوریا هاشمی

1329

مصیبت حضرت زهرا(س) -(می روی اما غممان را چکارش میکنی...) میروی اما غممان را چکارش میکنی
درد بسیارست درمان را چکارش میکنی

لااقل به سن و سال بچه هایم رحم کن
پیرهن مشکی طفلان را چکارش میکنی

آنقدر زینب گره خورده ب مویش که نگو
شانه ی موی پریشان را چکارش میکنی

پهلویت یک زجر دارد صورتت زجری دگر
زخم اینو تاول آن را چکارش میکنی

اولین بار است دارم به کسی رو میزنم
التماس چشم گریان را چه کارش میکنی

قاتلت حال تورا هرروز میپرسد ز من
طعنه ی این نامسلمان را چکارش میکنی

نیمه شب ها که می آید تشنگی بالا سرش
خشکی لبهای عطشان را چه کارش میکنی

این دم آخر بیا روضه بخوان گریه کنیم
داغ یوسف دربیابان را چکارش میکنی

وقتی از مرکب به صورت میخورد روی زمین
کینه های نیزه داران را چکارش میکنی

نیزه ای سر میرسد بین دهانش میرود
زینب پاره گریبان را چکارش میکنی

حنجری خشکیده شد راحت بریده میشود
ذبح نه!این نحر آسان را چکارش میکنی

یا به نیزه یا که در خورجین سرش را میبرند
پیکری که مانده عریان را چکارش میکنی

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س) مدح و شهادت -(لماذا سمّیَت زهراءُ بالزّهراء نمیدانم..) * مهدی جهاندار

1881
6

حضرت زهرا(س) مدح و شهادت -(لماذا سمّیَت زهراءُ بالزّهراء نمیدانم..) لِماذا سُمّیَت زهراءُ بِاالزّهرا، نمی‌دانم
شب قدر است او یا لیلةُ الاسری نمی‌دانم

من از سُبّوح و از قدّوس گفتن‌های یک انسان
به ساق عرش، قبل از خلقت دنیا نمی‌دانم

رموز کاف و ها و یا و عین و صاد را حتی
اگر دانسته باشم، راز أعطینا نمی‌دانم

من از إنسیّه و حوریّه می‌فهمم عباراتی
ولی معنایی از إنسیّةُ الحَورا نمی‌دانم

امامان "حجّةُ اللهِ علَی خلقند"، سلّمنا
"وَ زهرا حجّة اللهِ علینا" را نمی‌دانم

نمی‌بود آفرینش هم علی را، هم محمّد را
حدیث قدسی لولاک را اصلا نمی‌دانم

"به بوی نافه‌ای کآخر صبا زان طرّه بگشاید"
چه خون افتاد در دل‌ها و محمل‌ها، نمی‌دانم

بجز این است که عکس کسی در آب افتاده‌است؟
وگرنه تشنه ماندن بر لب دریا... نمی‌دانم

کنار خانه‌ی "لا تَرفعوا اصواتَکم" یارب
دلیل اینهمه بلوا و غوغا را نمی‌دانم

دلیل خلقت است او، معنی "عجّل وَفاتی" را
به هر تعبیر و هر تفسیر و هر معنا نمی‌دانم

شبانه دفن کردن را علی دانست، سلمان هم
شبانه غسل دادن را علی حتی... نمی‌دانم

چرا باید گلی مانند زهرا پشت در باشد
خداوندا خداوندا خداوندا نمی‌دانم

ندانم‌های بسیار است در صدّیقه‌ی کبری
نمی‌دانم نمی‌باید بدانم یا نمی‌دانم!

  • دوشنبه
  • 29
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -(خداحافظ همسر حیدر...) * امیررضا فرجوند

574
1

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) -(خداحافظ همسر حیدر...) بسمه تعالی

نوحه حضرت زهرا (س)

خداحافظ همسر حیدر
بمیرم از غربتت مادر

ز اعدایت چه ها دیدی
پس از بابت نخندیدی
گل داغ و محن چیدی
گلم پژمردی و خشکیدی
شدی خاموش و نباریدی
به دست دشمن شدی پرپر
بمیرم از غربتت مادر

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
ز ماتم صد نشان داری
دو چشم خون فشان داری
شرر از غم به جان داری
دل شب افغان نهان داری
بمیرم ، قدّ کمان داری
زنم بر سینه ، زنم بر سر
بمیرم از غربتت مادر

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
چونان ابری ببارم من
دگر مادر ندارم من
برایت اشک بارم من
مدال غم از تو دارم من
ز بعد تو خانه دارم من
گلم یا رب گشته نیلوفر
بمیرم از غربتت مادر

¤¤¤¤
امیررضا فرجوند "فرج"

  • سه شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد