شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

ذکر توسل روضۀ شام غریبان حضرتِ صدیقۀ طاهره زهرا -(خدانگهدار ای مهربونم ای هم‌زبونم ، چراغِ خونه‌‌ م) *

1464

ذکر توسل روضۀ شام غریبان حضرتِ صدیقۀ طاهره زهرا -(خدانگهدار ای مهربونم  ای هم‌زبونم ، چراغِ خونه‌‌ م) خدانگهدار ای مهربونم
ای هم‌زبونم ، چراغِ خونه‌‌ م
خدانگهدار بانویِ خسته‌ م
از پا نشستی ، از پا نشستم

یادم نمیره اون کوچه و در
دیوار و مسمار ، آتیش و هیزم
یادم نمیره تو گریه کردی
من گریه کردم میون مَردُم

یادم نمیره من که یه روزی
با این دو دستم خیبر شکستم
یادم نمیره همسایه‌هامون
زل میزدن به طناب دستم

گفتن علی نظر شدی، خندیدن
یه کم شکسته‌تر شدی، خندیدن
رد شدن از کنار من میگفتن
سلامتی پدر شدی؟! خندیدن...

خدانگهدار ای یارِ جونی
هنوز برا من تو پهلوونی
سرت رو پایین چرا گرفتی؟
نبینم اینجور عزا گرفتی

عیبی نداره ، بیا خیال کن
اصلاً ندارم هیچ زخم و دردی
عیبی نداره ، اشکاتُ پاک کن
زینب نبینه که گریه

  • پنج شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 11:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 میثم مومنی نژاد

شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(گلخانه می سوخت در شعله ور بود یک گل میان دیوار و در بود) * میثم مومنی نژاد

1374
3

شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(گلخانه می سوخت    در شعله ور بود یک گل میان     دیوار و در بود) سبک : تسبیح ما شد آه از پی آه

نوحه در و دیوار

گلخانه می سوخت در شعله ور بود
یک گل میان دیوار و در بود

طاقت چگونه با فشار در بیارد
این گل به همراه خودش یک غنچه دارد

یا زهرا مظلومه زهرا

دشمن به جان این خانه افتاد
در پیش شمعی پروانه افتاد

با خون نوشته بانویی که خونجگر بود
که هر چه شد با فاطمه از میخ در بود

یا زهرا مظلومه زهرا

  • یکشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 11:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با اجرای سید مهدی میرداماد -(شب مادره شب آخره تازه اول غم حیدره ) * مجتبی صمدی شهاب

1909
2

زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها  با اجرای سید مهدی میرداماد -(شب مادره شب آخره تازه اول غم حیدره   ) شب مادره شب آخره تازه اول غم حیدره

شب ماتمه دلا پر غمه چشای علی پر شبنمه

تو مدینه ای که شب و روزش خاموشه

از شرار غم سینه ی علی میجوشه

مرتضی دیگه پیرهن سیاه میپوشه

انا لله و انا الیه راجعون

کبوتر زخمی علی پر زده تا آسمون

دل آسمون شده رنگ خون

اشک بی صدا شده روضه خون

مرد بی رقیب شده بی شکیب

تو مدینه شده بی کس و غریب

حیدری که زلفش به یک جهان می ارزه

بعد فاطمه غربت و غمش بی مرزه

پیش قبر فاطمه همش داره می لرزه

انا لله و انا الیه راجعون

کبوتر زخمی علی پر زده تا آسمون

شده دلشکن نگاه حسن

دست زینب بقچه ی کفن

با دل پرآه زیر نور ماه

وعده میزارن تو قتلگاه

بار هجر زهرا واسه همه سنگینه

چ

  • دوشنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

‌شب پنجم فاطمیه شال عزای مادرتون با سید مجید بنی فاطمه -( پاشو ببین تو خونمون چه خبره امشب ) *

5756
5

‌شب پنجم فاطمیه شال عزای مادرتون با سید مجید بنی فاطمه -( پاشو ببین تو خونمون چه خبره امشب ) بند_اول
پاشو ببین تو خونمون چه خبره امشب
همش میترسم دق کنم جلو چشم زینب

حالا منو دربه دری
حالا دیگه زهرا ندارم
امیدی به فردا ندارم
دیگه نا ندارم

شال عزای مادرتون بچه ها
رو شونه بزارید

رحم الله من قرا الفاتحه
تابوت بیارید

وای وای وای

بند_دوم‌

خدا مادرم را کجا میبرن
گمانم برای شفا میبرن

خدایا مادرم بازویش خستس..

پاشو نگاه کن که منم بعیده بمونم
شبیه مادر مرده ها تو حیاط خونم

دیگه نفسم رفته ولی
چشم های تو گریون هنوز
چادر تو گلگون هنوز
پره خونه هنوز

مادیگه جز خدا تو مدینه
بچه ها کسی رو نداریم

رحمه الله من برا الفاتحه
تابوت بیارید
وای وای وای

  • پنج شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا فاطمه الزهرا(س) _زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) سبک"دامن کشان رفتی" * اسماعیل تقوایی

2511
7

یا فاطمه الزهرا(س) _زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) سبک"دامن کشان رفتی" زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) سبک دامن کشان رفتی
زهرای من رفتی، علی مانده تنها، علی مانده تنها، علی مانده تنها
سرگشته وحیران، به وادی غنها، به وادی غمها، به وادی غمها

توبودی هستی ام، ای نگار من
گره افتاده بی تو، به کار من، به کار من، به کار من

هجر تو زده شرر، به جان علی، به جان علی، به جان علی
داغ تو گرفته است، توان علی، توان علی،توان علی
___________________________________
پاسخ چه گویم من،به طفلان زارت، به طفلان زارت، به طفلان زارت
یار جوانمرگم، خزان شد بهارت، خزان شد بهارت، خزان شدبهارت

به جایت زینب شد، بانوی خانه
امان از بازی وجور زمانه، زمانه، زمانه

بی تو خانه ام بود، چو ماتمسرا، چو ماتمسرا، چو ماتمسرا
رفته چاره از کفم، به یاری بیا، به یاری بیا، به یاری بیا

شعر :اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 12
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

شور دلنشین حضرت زهرا -(به دل شکستۀ خودت قسم، دلم از همه گرفته مادرم...) * خادم الزینب

1360

شور دلنشین حضرت زهرا -(به دل شکستۀ خودت قسم، دلم از همه گرفته مادرم...) به دل شکسته ی خودت قسم
دلم از همه گرفته مادرم
منم و چشم تر و یه دنیا غم
دل من کرده هوای یه حرم

حرمت کجاست
که کبوتری کنم رو گنبد
حرمت کجاست
که دلم بگرده دور مرقد
حرمت کجاست
هوای مدینه بسرم زد

حرمت کجاست
همه از غم تو گریه کردن
حرمت کجاست
آخه مادرا رفیق دردن
حرمت کجاست
که بیام و درد دل کنم من

چشای تر من ، این روزا مثه ابر بهاره
مادری کن آخه ، دلم جز تو پناهی نداره
منم و این همه ، غم و دردی که رو شونه هامه
مادری کن آخه ، مادریه تو تنها دوامه

راهی کن منو به ، حرم زیبای حسنینت

بند دوم

مادرا رفیقای بی کلکن
حق مادری داری گردن من
هرجا گیر میکنه کارم یدفعه
رو لبم گل میکنه أم الحسن

حرمت کجاست
که سرو رو خاک تو بزارم
چش ببندمو
سرو از رو خاکا برندارم
آخه غیر تو
بگو که تو دنیا کیو دارم

هرجا که باشه
روضه ی حسن میای تو مادر
گریه میکنی
واسه داغ این دوتا برادر
یکی بی حرم
یکی روی صحرا مونده بی سر

تو دعام میکنی ، میدونی که منم بد عالم
منم و کرمت ، گناهام شده خیلی وبالم
تو دعام میکنی ، که میام به عزای تو مادر
ولی کو حرمت ، جوابی نداره این سوالم

راهی کن منو به ، حرم زیبای حسنینت

بند سوم

میخوام اینجا قول بدم عوض بشم
بیا تا یه قولایی بدیم به هم
قول میدم بشم همونی که میخوای
قول بده باشی همیشه مادرم

قول بده بهم
نزاری دلم ازت جدا شه
یکاری بکن
که جونم برای تو فداشه
قول میدم بهت
دل من فقط جای تو باشه
مگه میشه که
بچه ی تو مادری نباشه

قول بده بهم
همیشه دعا کنی برا من
مخصوصا اگه
رفتی کربلا یادم کن حتما
منو هم ببر
باخودت به عرش اعلی اصلا

بادستای خودت ، گره های دل منو واکن
خیلی حالم بده ، مادری کن و من رو دعاکن
خدا داده بتو ، نامه های اجابتو مادر
پس بیا حاجت ، دل تنگ گداتو روا کن

راهی کن منو به ، حرم زیبای حسنینت

  • سه شنبه
  • 18
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 وحید محمدی

زمینه فاطمیه -(وا امّاه مادرم توی بستره) * وحید محمدی

546

زمینه فاطمیه -(وا امّاه مادرم توی بستره) وا اماه
مادرم توی بستره
وا اماه
دیگه پلکاش نمی پره
به موهام
دیگه شونه نمی زنه
ولی بازم یه مادره

وقتی می لرزه دستاش حسن تنهاش نمی ذاره
می خواد بخوابه شب ها ولی زخماش نمی ذاره

یه طرف درد بازو
یه طرف زخم پهلو
همه ی بسترش باز
پره از خونه ابرو

وا اماه
غم عالم تو قلبمه
وا اماه
غم تو داغ عالمه
وا اماه
تازه فهمیدم این روزا
چرا اینجور قدت خمه

می خوای بلند شی از جا ولی تنها نمی تونی
بابا می سازه تابوت دیگه پیشم نمی مونی

علی خونه نشینه
کاشکی بابام نبینه
هنوزم خون تازه
میاد از زخم سینه

وا اماه
حسنت نیمه جون شده
وا اماه
چادرت غرق خون شده
وا اماه
کفنا رو آوردی و
گریه هام بی امون شده

بگو چه کار کنم با حسین و گریه ی شب هاش
بگو چه کار کنم با حسین و داغ عاشوراش

منم و درد پیری
چه کنم با اسیری
یه سری روی نیزه
منم و سر به زیری

  • پنج شنبه
  • 4
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی ویژه ایام فاطمیه؛کربلایی جوادمقدم -(حالا که میروی از پیشِ بچه ها...) *

1709
3

سینه زنی ویژه ایام فاطمیه؛کربلایی جوادمقدم -(حالا که میروی از پیشِ بچه ها...) حالا که می روی از پیش بچه ها
ویرانه می کنی کاشانۀ مرا
بی خاطراتِ تو بی آرزویِ تو
درد دلامو من ، بی تو بَرم کجا ؟..

مرو زهرا ..
از داغ تو خمیده قامتِ من
گریونُ مضطرِ برا تو حسن
دلگیرم .. من بی تو می میرم

مرو زهرا ..
میشه سلامِ حیدرِت بی جواب
بیچاره ام من از غمت بی حساب
دلگیرم .. من بی تو می میرم

«مرو زهرا .. مرو زهرا .‌.»

با پیکرِ نحیف پیشِ علی بمان
ای آنکه از بلا قدت شده کمان
شرمندگی رو از چشمایِ من ببین
تو بین بستر و من هم که نیمه جان

پاشو زهرا ..
شونه بزن موهای زینبُ
پایین نیومده چرا تبِ تو
دلگیرم .. من بی تو می میرم

پاشو زهرا ..
سرفه نزن لبات میشه پرِ خون
این التماسِ حیدرِ که بمون
دلگیرم .. من بی تو می میرم

«مرو زهرا .. مرو زهرا .‌.»

این رنگِ صورتُ این دردِ بی حساب
این اشک چشم تو میده منو عذاب
انسیه ی علی آرامشم تویی
تو مثل لاله ای اما شدی گلاب

حالا که می روی از پیشِ بچه ها
ویرانه می کنی کاشانه ی مرا
بی خاطراتِ تو بی آرزوی تو
درد دلامو من بی تو بَرم کجا

خودم دیدم ..
داری قواره می کنی پیرُهن
دادی به جای کفن به زینبِ من
ای جانم .. از این غم ویرانم

خودم دیدم ..
گریون شدی برا غمایِ حسین
داری می گیری تو عزای حسین
ای جانم .. از این غم ویرانم

«مرو زهرا .. مرو زهرا .‌.»

  • یکشنبه
  • 7
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) _یار جوانم ای زهرا، جانانم ای زهرا * اسماعیل تقوایی

652
1

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) _یار جوانم ای زهرا، جانانم ای زهرا نوحه شهادت حضرت زهرا(س)
یار جوانم ای زهرا..... جانانم ای زهرا
بی تو در این خانه غم شد.... مهمانم یا زهرا

بی تو شدم تنهای تنها، فتاده ام در بحر غمها، فتاده ام در بحر غمها2
یا فاطمه زهرا زهرا، یا فاطمه زهرا زهرا، یا فاطمه زهرا زهرا2
______________________________
زبعد تو یاری ندارم.... من دلداری ندارم
به پاسخ طفلان زارت... جز غمخواری ندارم

صفا ندارد بی تو خانه، شده همچون یک ویرانه، شده همچون یک ویرانه
یا فاطمه...
__________________________________
حلقه زده دور حیدر... نوه های پیغمبر
به گوشم آید از آنها... نوای مادر مادر

خیز وعلی را کن یاری... بیقراران را قراری، بیقراران را قراری
یا فاطمه....
_______________________________
علی وتشییع شبانه.... دفن تو مخفیانه
بسر بریزم خاک قبرت... آن قبر بی نشانه

دور از چشمان زینب،آیم اینجا هرشب، آیم اینجا هرشب
یا فاطمه..

شعر:اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 8
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار فاطمیه -(سراپا دردم و جان کندن دائم شده کارم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1538
1

اشعار فاطمیه -(سراپا دردم و جان کندن دائم شده کارم) درد، یاری امام

سراپا دردم و جان کندن دائم شده کارم

نهادم چشم بر در، تا اجل آید به دیدارم

به وقت راه رفتن آنچنان لرزد قدمهایم

که هم دستم، سرِ زانوست، هم محتاج دیوارم

برو ای عُمر از دستم که من با مرگ، مأنوسم

بیا ای مرگ، یاری کن که من از عُمر، بیزارم

طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن

نشد جز شعلهء آتش کسی آنجا طرفدارم

گهی در خانه، گه بین در و دیوار، گه کوچه

خدا داند چه آمد بر سرم! کشتند صدبارم

گرفتم دامن مولای خود در چنگ و میگفتم

بزن قنفذ که من دست از امامم برنمیدارم

دل من بر علی می سوخت چون دشمن مرا می زد

نگاه غربت او بیشتر می داد آزارم

نگفتم راز خود با هیچکس، اما خدا داند

نمی آید به هم از درد، یک شب چشم بیدارم

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار فاطمیه -(مسلمین روی کلامم باشماست) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1417
5

اشعار فاطمیه -(مسلمین روی کلامم باشماست) یار و فدایی ولایت

مسلمین! روی کلامم با شماست

نسل آینده! پیامم با شماست

این سخن فرموده پیغمبر است

منکر آن هر که باشد کافر است

گفت زهرا خلق من خوی من است

روح مابین دو پهلوی من است

ضبط کن ای چرخ فریاد مرا

بشنوید آیندگان داد مرا

ناسپاسان، دخت احمد را زدند

فاش می گویم محمد را زدند

در پی حفظ حریم خویشتن

مرد باید پشت در آید نه زن

هیچ دانی دختر خیرالبشر

از چه جای حیدر آمد پشت در؟

دید مولایش علی تنها شده

خانه اش محصور دشمن ها شده

بر دفاع شوهرش فردی ندید

بین آن نامردها مردی ندید

گفت باید پیش امواج خطر

یار بهر یار خود گردد سپر

من که تنها دختر پیغمبرم

پشت این در پیشمرگ حیدرم

فاطمه تنها طرفدار علیست

در هجوم دشمنان یار علیست

آن که باشد مرد این سنگر منم

اولین قربانی حیدر منم

چشم پوشیدم ز جان خویشتن

ای مغیره هر چه میخواهی بزن

این در کاشانه، این پهلوی من

این غلاف تیغ، این بازوی من

کافران دست خدا را بسته اید؟

بازوی مشکل گشا را بسته اید؟

هر چه زان مظلوم گردانید رو

هر چه ماند استخوانش در گلو

من امیرالمومنین می خوانمش

کعبهء اهل يقين می دانمش

گر شود پرپر ز جور قاتلم

غنچه نشکفته در باغ دلم

گر رود از ضرب سیلی هوش من

گوشواره بشکند بر گوش من

گر شوم با دود و آتش روبرو

یا رود مسمار در قلبم فرو

گر شوم در لحظهء سقط جنین

از جفای دشمنان نقش زمین

گر رسد در پشت در جان بر لبم

افتم از پا پیش چشم زینبم

هر چه آید پیش، زهرا با علیست

اول و آخر کلامش یا علیست

فاطمه ما را هدایت می کند

رهبری سوی ولایت می کند

دید دشمن فاطمه جان علیست

بلکه با جانش نگهبان علیست

دید جان مرتضی پشت در است

از امام خویش هم تنهاتر است

پای تا سر بغض و خشم و کینه بود

کینه هایش کینه دیرینه بود

بغض حیدر شعله ور در سینه داشت

سنگ بود و جنگ با آئینه داشت...

با لگد، شد در حریم کبریا

آیه ای از سورهء کوثر جدا

استادسازگار، گلچین قسمتی از مثنوی

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 21:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک شور حضرت زهرا(س)، فاطمیه 99 بانوای ایمان عاقل -(رمز قبولی همه طاعات، زهرا..) * طاها تحقیقی

1121
3

سبک شور حضرت زهرا(س)، فاطمیه 99 بانوای ایمان عاقل -(رمز قبولی همه طاعات، زهرا..) بند اول:

رمزِ قبولی همه طاعات، زهرا
عالِمه و مُفَسِّرِ آیات، زهرا
روح نبی و مادرِ سادات، زهرا

اصل عفت، تجلّیِ حیا
عصمت الله و ناموس خدا، یا زهرا

بانی خِیری و خیرُ النسا⁦ء
زینت عرش و محورِ کساء، یا زهرا

معنی حدیث لولاک و
علت خلقت دنیایی
بین دخترای پیغمبر
تنها تو اُمِّ ابیهایی

مادرم یا حضرت زهرا

بند دوم:

ای ماه زیبای شب تارم، مادر
با تو رو به راهه روزگارم، مادر
هستی همه ی دار و ندارم، مادر

توی روضه خریدی دلمو
آبرو دادی آب و گِلمو، یا زهرا

چشماتو بستی رو گناه من
روشنیه دلِ سیاه من، یا زهرا

سر بلندم اگه تو دنیا
پرچمت رو سرمه، مادر
ذکرِ اِشْفَعی لی فِی الجنة
نغمه ی محشرمه، مادر

مادرم یا حضرت زهرا

بند سوم:

ای مونس و کعبه ی امیدم، مادر
با نگاهت به خدا رسیدم، مادر
کسی به خوبیه تو ندیدم، مادر

آخرش روزی از کرم تو
پا برهنه میام حرم تو، یا زهرا

با تلاطم، زیره علم تو
میزنم سینه پای غم تو، یا زهرا

میشه بین المللی آخر
کُلُّنا فِداکِ یا زهرا
اربعین فاطمی یک روز
زائرت میشن همه دنیا

مادرم یا حضرت زهرا

  • چهارشنبه
  • 17
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 10:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

متن و سبک رجز فاطمیه -(إنا نُباهی بفاطمة...) * حمید رمی

1163
6

متن و سبک رجز فاطمیه -(إنا نُباهی بفاطمة...) انّا نُباهی بِفاطمه

سیدةٌ انسیةٌ حوراءُ
نوریةٌ حانیةٌ عذراءُ
کریمةٌ رحیمةٌ شهیدة
عفیفةٌ قانعةٌ رشیدة

شیعه با ذکر تو مناجات می‌کند
با تو در روز حشر ملاقات می‌کند
شیعه به فاطمه مباهات می‌کند

روح خدا زهرا، مادر ما زهرا
وَ اِن یَکادِ مصطفی و مرتضی زهرا
.....................................
عابدةٌ زاهدةٌ قوّامة
باکیةٌ صابرةٌ صوّامة
حبیبةُ اللهِ و بنتُ الصفوة
رکنُ الهدی و آیةُ النبوّة

شیعه خصم علی را شکار می‌کند
بهر زهرا سرش را به دار می‌کند
شیعه به فاطمه افتخار می‌کند

امّ ابیهایی، تکیه‌گهِ مایی
قوّت قلب و قدرت بازوی مولایی
.....................................
ولیَّةُ اللهِ و سرُّ اللهِ
ٵمینةُ الوحیِ و عینُ اللهِ
مشکاةُ نورِ اللهِ و الزُّجاجة
کعبةُ آمالِ لِٵهلِ الحاجة

شیعه در اوج بی‌تابی و واهمه
نام زهرا به روی لبش زمزمه
توسّل کرده بر چادر فاطمه

تو باب حاجاتم، ذکر مناجاتم
عمری دخیلِ چادرِ مادر ساداتم

  • یکشنبه
  • 21
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 16:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شورفاطمیه -(تویی مادرم) *

414

شورفاطمیه  -(تویی مادرم) تویی مادرم
چادرت همیشه سایه ی رو سرم
بدونن همه
غم و دردای تو رو به جون میخرم
دعای تو بود
که الآن شیعه و نوکر حیدرم

میگیره دعای شما خیلی زود
نوکرت هستم با تمام وجود
ریشه کن میشه با نگاه شما
نسل وهابیت و آل سعود

ذکر زهرا فوق اعجازه
ذکر زهرا شیعه میسازه
روز ظهور _ رو لب مهدی
ذکر زهرا _طنین اندازه
یازهرا

تویی خواهشم
نوکرت هستم تا نفس میکشم
به لطف خودت
دورم از گناه و غرق آرامشم
دعایی بِکُن
شب جمعه زائر حسینت بشم

چشمام میباره از فراق حرم
دلت میاد همه برن من نرم؟
دوست دارم اربعین بیام کربلا
پای پیاده با پدر مادرم

شب جمعه کربلا غوغاست
شب جمعه نینوا زیباست
زائر مخصوص اربابم
شب جمعه حضرت زهراست
یامولا اباعبدالله"

شاعر:علی حاجیان فر

  • دوشنبه
  • 22
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:11
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

سینه زنی فاطمیه، کربلایی حسین عینی فرد -(تیر غم تو به قلبم نشانه..) *

1547
1

سینه زنی فاطمیه، کربلایی حسین عینی فرد -(تیر غم تو به قلبم نشانه..) تیر غم تو به قلبم نشانه
تیر غم تو به قلبم نشانه
بانوی خانه،مروتوزخانه
بانوی خانه،مروتوزخانه
گردغریبی به رویم نشسته
گردغریبی به رویم نشسته
من دل شکسته، تو پهلو شکسته
من دل شکسته ،تو پهلو شکست
وای غم تو ببین کرده پیرم
وای غم تو ببین کرده پیرم
وای دعا کن که من هم بمیرم
وای دعا کن که من هم بمیرم
وای یازهرا یازهرا یازهرا
وای یازهرا یازهرا یازهرا
اسما بریز آب که خون شد دل من
اسما بریز آب که خون شد دل من
دست مغیره شده قاتل من
دست مغیره شده قاتل من
می بینم امشب ،که دستش شکسته
می بینم امشب ،که دستش شکست
مسمار در رفت دل او نشسته
مسمار در رفت دل او نشسته
وای غم تو ببین کرده پیرم
وای دعاکن که من هم بمیرم
وای یازهرا یازهرا یازهرا
وای یازهرا یازهرا یازهرا
یازهرا ..یازهرا ..یازهرا

  • چهارشنبه
  • 24
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 18:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

متن روضه و توسل به حضرت زهرا(س) حاج حنیف طاهری -(گمونم بهتری خانوم...) *

2050
3

متن روضه و توسل به حضرت زهرا(س) حاج حنیف طاهری -(گمونم بهتری خانوم...) بهشت آرزوی من
گمونم بهتری خانم
خدا رو شکر که بازم
خودت پشت دری خانم

یه خورده استراحت کن
همینه خواهشم از تو
جلو پام پانشو اِنقدر
خجالت میکشم از تو

با اینکه زخمیه دردی
داری میسوزی میسازی
با این دستِ ورم کرده
برا من سُفره میندازی

میخوام دستایِ بی جونه
منو بازم بگیری تو
سرت چی اومده داری
نشسته راه میری تو !..

*فضه میگه نشسته، ایستاده، دست به دیوار، هرجوری بود خودش خونه رو جارو زد .. خودش نون برا بچه هاش پخت .. لباسای عربیِ قدیم گره داشت ، بچه هاشُ اومد شست و شو بده به زحمت لباس حسینُ بیرون آورد .. نوبت حسن شد ، اومد گره لباسُ باز کنه گفت مادر .. من که میدونم چه خبره .. قربون بازویِ ورم کرده ات برم .. خودم لباسمُ بیرون میارم، خودم گره شو باز میکنم .. یکی حسن بود یکی ام زینب بود گفت مادر:

شبی در خواب بودی امدم بازوی تو دیدم
مبادا آنکه بیدارت کنم آهسته بوسیدم

یه هفتاد و پنج روز یا نود و پنج روز زینب اینو تو سینه ش نگه داشت ، روز آخر سوال کرد:..

درآن ساعت که در میسوخت پرسیدی کجا بودم
تو میخوردی کتک من هم به زیر دستُ پا بودم*

میخوام دستایِ بی جونه
منو بازم بگیری تو
سرت چی اومده داری
نشسته راه میری تو !..

چشای من پر از اشکه
که چشماتُ نبندی تو
حالا حسرت به دل موندم
یه بار دیگه بخندی تو

تو اُفتادی ز پا اما
علی رو روبه راه کردی
دیدی آخر تو این خونه
پایِ تابوتُ وا کردی

حالا اون که شبش تارِ ، منم زهرا ..
اونی که دست به دیوارِ ، منم زهرا ..

مگه از یادِ من میره
به سنگ غم محک خوردی
حلالم کن سرِ من از
کَسو ناکس کتک خوردی

تا پایِ مرگ دُخت نبی را مغیره زد ..

آه مادرم .. مادرم ..

داری میری نمیدونی
چه خاکی به سرم میشه
برو یارِ جوونِ من
برو دردات کم میشه

برو تو عرش محسن رو
بغل کن فاطمه امشب
پیمبر رو زیارت کن
به جایِ ما همه امشب

*گفت برو محسنُ بغل بگیر دلت آروم بشه .. اما خانم یه جواب دیگه داد :*

فردا که محسنم سر زانوی من نشست باید زِ هجر زینبِ خود دیده تر کنم

دارم میرم ولی دلم براتون تنگ میشه عزیزای دلم .. یکی از القاب حضرت زهرا هانیه ست یعنی خانمی که تمامی وسایل آرامش و آسایش شوهر و بچه هاشُ فراهم میکنه .. خانم نه تو از بچه هات سیر شدی نه بچه هات از تو سیر شدن .. پیغمبر پول داد به سلمان گفت برو جهیزیه بخر برا فاطمه، جهیزیه خرید آورد تو خونه جهیزیه رو چیدن هما کاسه های گلی .. این فرش رو که پهن کرد دید نصف خونه رو این فرش هم نگرفته سلمان نشست شروع کرد گریه کردن خانم گفت چرا گریه میکنی سلمان ..

گفت خانم به این زندگی ساده ت دارم گریه میکنم .. گفت سلمان برا کسی که مرگ دنبالشه همینم زیاده .. من زیاد تو این دنیا نمی مونم .. من رفتنیم ..
شب عروسی هم که با لباس عروس اومد خونه ی علی، صدا زد علی جان دوست دارم امشب تا صبح عبادت کنم .. لذا وقتی پیغمبر اومد سوال کرد علی جان فاطمه رو چگونه دیدی؟! نگفت اینطوریه زن خوبیه غذا درست میکنه .. عرضه داشت برا عبادتِ خدا بهترین همسرِ .. بهترین یاره ... شب عروسی دید یه گوشه نشسته داره گریه میکنه .. فاطمه جان تازه عروسی ، چرا گریه میکنی؟! من دلم میگیره شب اول اومدی خونه من.. گفت همچین که با لباس عروسی اومدم یاد شبی افتادم که با کفن منو از این خونه میبرید ...

دیگه بارِ آخر زینبُ صدا زد ، بعد خیلی وقت بغلش کرد .. بوسیدش موهاشُ شونه زد .. مادر حرفاشو با دخترش میزنه .. در گوشِ زینب حرف میزنه .. غصه نخوری مادر .. تنهات نمیزارم میام بهت سر میزنم ..
همه جا پا به پات میام .. یعنی هرجا گره به کارت افتاد منو صدا بزن ..

زِ بانگِ وا حسینا شد یقینم
که زهرا در میانِ کاروان بود ..

  • چهارشنبه
  • 24
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه شهادت حضرت زهرا(س) سبک «دیر رسیدم من» حاج محمود کریمی_به پشت در دیدم، گلم به خاک افتاد * اسماعیل تقوایی

2837
1

زمزمه ونوحه شهادت حضرت زهرا(س) سبک  «دیر رسیدم من» حاج محمود کریمی_به پشت در دیدم، گلم به خاک افتاد به پشت در دیدم، گلم به خاک افتاد
غنچه گل زیر، پای عدو جان داد

خزان ماتم زد، به باغ وبستانم
بسوخت هستی ام، به پیش چشمانم
وای من زهرا(س)، وای من زهرا، وای من زهرا، وای من زهرا2
______________________________
بضعه ی پیغمبر، بانوی من کوثر
یا ابتا گویان،فتاده پشت در

دودست من بسته، دو دیده ام گریان
بسی خجالت من، کشیدم ازجانان
وای من زهرا...
________________________________
امان ز غسل او، به همره اسما
کبودی بازو و پهلوی زهرا

امان ز تشییع، غریب او در شب
جان علی آمد، زدفن او بر لب
وای من زهرا...
_______________________________
فاطمه ام تا که، به خانه ام جان داد
به شهر ما پیچید، علی ز پا افتاد

مدینه بی زهرا، شده بسی دلتنگ
لعن خدا بر این، مردم پر نیرنگ
وای من زهرا...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 25
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:08
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

متن روضه حضرت زهرا(س) سید مهدی میرداماد -(کاشکی پشت در منو صدا میکرد) *

2307
3

متن روضه حضرت زهرا(س) سید مهدی میرداماد -(کاشکی پشت در منو صدا میکرد) کاشکی پشت در منو صدا میکرد
در خونه رو نسوخته وا میکرد
کاشکی قبل از این که قنفذ برسه
دستشو از شالِ من جدا میکرد

یادمه داشتم می افتادم نزاشت
تو دلم حتی یه ذره غم نزاشت
رو به قبله شد که رو به راه بشم
فاطمه هیچی برا من کم نزاشت

همه چی در نظرم آتیش گرفت
بخدا چشم ترم آتیش گرفت
در خونه رو یه بار آتیش زدن
ولی صدبار جیگرم آتیش گرفت

*هی نگاه به در سوخته کردم .. بخدا این شبا دیگه گیرمون نمیاد .. حالا ناله زدی بشنو : یک بار من میخونم و رد شم، اهل روضه متوجه میشن .. بعضی حرفا تکرار شدنی نیست ..*

یادمه چطور به خونم سَر زدن
دستشون پُر بود و با پا در زدن
چهار نفر رویِ سرم ریخته بودن
ولی زهرامُ چهل نفر زدن .. زدن

شام جمعه ست زود ببرمت کربلا .. اگه مدینه زهرا رو چهل نفر زدن .. کربلا هم حسینشُ همه دور گودال حلقه زدن .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر میزد .. یکی با سنگ میزد .. آخ بمیرم برات .. اونایی که نیزه نداشتن، شمشیر نداشتن .. روایت میگه فِرقَهُ بِصُیوف، فِرقَهُ بِرِّماء .. (ببین زود بردمت کربلا حقشو ادا کن ..) فِرقَهُ بِحِجَارَه .. بعضیا نوشتن پیرمردایی که شمشیر نداشتن، نیزه نداشتن هرکدوم با عصا اومدن .. یه عده با عصا به بدن حسین زدن .. همه بگید حسین ...

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

فاطمیه -(می لرزه صدات گریونه چشات) * عباس قلعه

946

فاطمیه -(می لرزه صدات گریونه چشات) می لرزه صدات
گریونه چشات
حالت بده و
غم داره نگات

دستاتو به پهلوو میگیری
توی خونه هم روو میگیری
جون به لب میشم تا میبینم
وقتی دست به بازوو میگیری

الهی خیر نبینن اون چهل نفر
زدن تو رو با تازیوونه بی خبر
آتیش گرفتی بین شعله پشت در
به زیر دست و پا شدی تو بی پسر

آه مادر مادر مادر

بالت رو شکست
مردیکه ی پست
روو چادر تو
خونابه نشست

حمله ور شدن حرومیا
بین اون همه شلوغیا
میخ در امونتو بُرید
میزدی صدا فضه بیا

نکردن اعتنا به اشک چشم ما
می خندیدن به حال و روز مرتضی
یه مادر و زدن جلوی بچه ها
نمک زدن به زخم قلب مجتبی

آه مادر مادر مادر

غوغا شد و وای
بلوا شد و وای
تازه غم و درد
برپا شد و وای

قنفذ و مغیره اومدن
بی بهونه مادرو زدن
بین کوچه ها با یه غلاف
می زدن روو بازوی یه زن

خدا می‌دونه مادرم نفس برید
توو اون برو بیا چقدر بلا کشید
با بال زخمی توی کوچه می دوید
از زخم پهلو هاش خونابه می‌چکید

آه مادر مادر مادر

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

فاطمیه -(میون شعله ها در سوخت) * عباس قلعه

492
1

فاطمیه -(میون شعله ها در سوخت) میون شعله ها در سوخت
به پشت در یه مادر سوخت
کسی یاری نیومد

لگد ها درده سر ساز شد
بلاهایی که آغاز شد
به باغ من شرر زد

(سلام الله علی الزهرا
سلام الله علی الحورا
قرار قلب مولا)

دلم خون شد از این مَردُم
توو آتیش گُر گرفت هیزُم
شروع درده سر شد

صدای ناله که پیچید
اینو زهرای من فهمید
که دیگه بی پسر شد

(سلام الله علی الزهرا
سلام الله علی الحورا
قرار قلب مولا)

شکست با ضرب پا پهلوش
در نیم سوخته افتاد روش
بریده شد نفس هاش

هجوم آوردن از کینه
زیر پاها شکست سینه
جلو چشم عزیزاش

(سلام الله علی الزهرا
سلام الله علی الحورا
قرار قلب مولا)

غریبیه منو دیدن
به احوالم می خندیدن
دوتا دستامو بستن

با کاراشون منو کُشتن
به ما بی حرمتی کردن
چقد نامرد و پستن

(سلام الله علی الزهرا
سلام الله علی الحورا
قرار قلب مولا)

اومد دنبال من زهرا
میون کوچه شد غوغا
رسیدن اون دوتاشون

شکست با ضربه ها بازو
می ریخت خونابه از پهلو
روا شد عقده هاشون

(سلام الله علی الزهرا
سلام الله علی الحورا
قرار قلب مولا)

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

فاطمیه -(پیچید صدا اومدن حرومیا) * عباس قلعه

1055

فاطمیه -(پیچید صدا  اومدن حرومیا) پیچید صدا
اومدن حرومیا
داره میسوزه یه در توو شعله ها

چهل نفر
حمله ور شدن به در
خدا نگذره زدن به دل شرر

یه مرد پست
بی هوا در و شکست
با لگد پهلوی مادر و شکست

کمک نبود
گُر گرفت آتیش و دود
روی مادر شده زخمی و کبود

شد درده سر
رد شدن از روی در
مادر افتاده یه گوشه بی پسر

دنده شکست
همه جا به خون نشست
میزدن مادر و یک عده ای پست

فضه دوید
ولی بدموقع رسید
نفس مادرو میخ در بُرید

پیش حسن
بی حیاها اومدن
مادر پهلو شکسته شو زدن

سبو شکست
با لگد پهلو شکست
تا مغیره سر رسید بازوو شکست

خون می‌چکید
نفسش به لب رسید
توی کوچه با همون وضع می دوید

اون دو نفر
اومدن برای شر
می زدن با تازیوونه بی خبر

دادن عذاب
چقده به بوتراب
بسته بودن دوتا دستش رو طناب

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -(از همه بریدم بی تو چی کشیدم) *کربلایی جواد محمدی

614

زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -(از همه بریدم بی تو چی کشیدم) از همه بریدم،بی تو چی کشیدم
بعد رفتنت روز خوش توی زندگیم ندیدم

ای تو یار حیدر،ای تو یاس پرپر
سخته واسه زینب بخوابه شبها بدون مادر

فاطمه ببین ، حال و روز من
گریه ی حسین ناله ی حسن

بعد تو شده ، خونمون خراب
هر سلام من مونده بی جواب

بی تو خونه خاموشو سیاهه
بی تو حیدر بی یارو پناهه

مادر مادر فاطمه یازهرا
..........................
(بند دوم)

یاد میخ و مسمار،یاد درب و دیوار
میترسونه هرشب حسن رو اون ضربه های بسیار

دومی چه سنگین،با دلی پر از کین
پشت درب خونه یه مادری با چشای غمگین

حرف بد زدن، با لگد زدن
مادر مارو، بی هوا زدن

بی تو مادر خندیدن حرومه
بعد تو حیدر کارش تمومه

مادر مادر فاطمه یا زهرا

  • چهارشنبه
  • 25
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 22:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور لطمه زنی حضرت زهرا(س) -(با دلی تاریک ، کوچه ای باریک) *کربلایی جواد محمدی

7266
31

شور لطمه زنی حضرت زهرا(س) -(با دلی تاریک ، کوچه ای باریک) (بند اول)
با دلی تاریک ، کوچه ای باریک
دشمن آماده ، دومی نزدیگ

مادری غمگین ، دشمنی از کین
حسن نبینه ، دستای سنگین

مادر افتاد پشت در
میخ و مسمارو دیوارو در
در افتاده به روی مادر
چل نفر رد شدن از رو در

دست علی رو بستن
غرور حسن رو شکستن
حرمت زهرارو شکستن
با لگد پهلوشو شکستن

لکه خونه روی زمین ، گوشواره افتاد رو زمین
نکشید دست حیدرو ، زهرا خورده روی زمین

(بند دوم)
تا که در افتاد ، مادری افتاد
دوتا گوشواره ، رو زمین افتاد

گریز حضرت رقیه (س)

دختری خسته ، دستای بسته
گوشای پاره ، فرق بشکسته

تو مدینه غوغا بود
سر سوختن در دعوا بود
مغیره غلافش بالا بود
انگار که روز عاشورا بود

گریز حضرت رقیه(س)

گوشوارشو کشیدن
دنبال رقیه دویدن
لباس های پارشو دیدن
دخترای شامی خندیدن

زهرا تو کوچه افتادو ، رقیه تو بیابونا
زهرا پشت فشار در ، رقیه زیر دست و پا

  • چهارشنبه
  • 25
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 22:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت زهرا (س) -(جنت که خود به نام شبستانِ فاطمه است) * لا ادری

1295
-1

حضرت زهرا (س) -(جنت که خود به نام شبستانِ فاطمه است) جنت که خود به نام شبستانِ فاطمه است
سجاده ای به گوشهء ایوان فاطمه است

بالِ فرشتگانِ خدا غرق حسرت است
خاکِ گلیمِ حُجرهِ طفلانِ فاطمه است

نامِ علی شده به عدد با نمک یکی
نامِ علی خودش زِ نمکدانِ فاطمه است

فرمود مُصطفی که فدایش شود پدر
روحی که هست در تنم از آنِ فاطمه است

وقتی که روحِ فاطمه در جسمِ اَحمد است
جانِ علی و آل علی جانِ فاطمه است

تنها نه جلوه گاهِ رُخش مهر و ماه شد
چشمانِ حیدر آینه گردانِ فاطمه است

جایی که جُود و بخششِ پرودگار هست
بخشش به روزِ حشر به فرمانِ فاطمه است

عارف کسی شده است که زَهراست قطب اوست
فانیِّ در وَلی شدن عرفانِ فاطمه است

از جانِ خود به پای وِلایت گذشته او
اسلام وام دار زِ ایمانِ فاطمه است

فرمانده قیام برای اِمام اوست
ظالم شکست خوردهء میدانِ فاطمه است

بیداری و بصیرت و عزم و جهاد و فتح
یک جلوه از اُبُهتِ طوفانِ فاطمه است

کشتار نه؛ هدایت و هشیاری بشر
در قلب ذرّه ای است که تابانِ فاطمه است

در سایهء ولایتِ فرزندِ مرتضی
ایران سپاهِ حیدر و ایران فاطمه است

عالم تمام ملک علی شیرِ لا فتی است
ایران میانِ این همه اُستانِ فاطمه است

در آستانِ قُدسِ رضا نور مادری است
یعنی رضا نگینِ سلیمانِ فاطمه است

ما سر بلند و سینه ستبر و سر آمدیم
این اقتدار ما زِ شهیدان فاطمه است

با این حساب قبرِ شهیدانِ بی پلاک
پایین پای مرقدِ پنهانِ فاطمه است

مشهور شد حسن به کرامت در اَهلِ بیت
خوانِ حسن نتیجهء احسان فاطمه است

عالم تمام بی سر و سامانِ کربلاست
اما حسین بی سر و سامانِ فاطمه است

آن که به او همه شهدا غبطه می خورند
با هر دو دست ،دست به دامانِ فاطمه است

بخشیده می شوند همه با دو دست که
چون مُصحفِ شریف به دستانِ فاطمه است

تیغِ کلام و خطبهء زینب به شهرِ شام
تفسیرِ آیه آیه قرآن فاطمه است

حُجت تمام کرد به آیات و مُحکَمات
این اشک ها زِ غربتِ برهانِ فاطمه است

عشقِ علی چنان زده آتش به جان او
در مشتعل زِ سینهء سوزانِ فاطمه است

در بارگاهِ قدس که جای ملال نیست
چشمانِ قدسیان همه گریان فاطمه است

مانده است ذوالفقارِ علی در نیامِ صبر
قلبِ خدای صبر پریشانِ فاطمه است

شرمنده شد علی زِ پیمبر که گفته بود
شیرِ خدا همیشه نگهبانِ فاطمه است

  • سه شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 20:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه زمزمه فاطمیه * مرتضی محمودپور

1214
1

نوحه زمزمه فاطمیه ◾نوحه زمزمه
◾ایام فاطمیه

◾بنداول
در بین آتش و دود از پا فتاده زهرا
دارد نظر به کوثر با دست بسته مولا
ضرب لگد چه کرده باطفل نورسیده
آنسان که فضه میگفت رحمی نما خدایا
واویلتا واویلا
واویلتا واویلا (۲)

◾بنددوم
با آه و ناله میگفت در بین خانه زینب
بابا ببین رسیده جانم ز غصه بر لب
ذکر لب حسینم همراه با برادر
وای مادر غریبم گردیده چون در امشب
واویلتا واویلا
واویلتا واویلا(۲)

◾بندسوم
آتش شراره میزد افتاده تا به معجر
از ناله‌های زهرا شرمنده بود حیدر
افتاده بر زمین و در خاک و خون نشسته
فضه رسیده از راه بهر کمک به مادر
واویلتا واویلا
واویلتا واویلا (۲)

  • یکشنبه
  • 21
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

زمینه فاطمیه -(بگو هنوز امیدی مونده - بگو هنوز می مونی پیشم) * احسان نرگسی رضاپور

219

زمینه فاطمیه -(بگو هنوز امیدی مونده - بگو هنوز می مونی پیشم) بگو هنوز امیدی مونده - بگو هنوز می مونی پیشم
نگو دل از علی بریدی - بدون تو آواره میشم
تنها دردم اینه
یادمه که یه نانجیب با کینه
یه جوری با لگد درو می کوبید
جلو چشام شکسته شد آیینه
تویی / یاس جوون حیدر/ کاشکی میشد پشت در / بارون بباره
هنوز / دستات داره می لرزه / حسن تو یه لحظه / آروم نداره
(مرو - زهرا ۳) ۳

وقتی که رو ازم می گیری - حق بده که دووم نیارم
تو رو چهل نفر کشیدن - چجوری باز به روم نیارم
پیکرت می سوزه
جلو چشام بال و پرت می سوزه
گناه محسنت چی بود، پشت در
میون شعله پسرت می سوزه
امون / از این آتیش و هیزم / از خنده های تلخ / بین مردم
دیگه / بودن تو خیاله / نفس کشیدن من / بی تو محاله
(مرو - زهرا ۳) ۳

〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir

غم دلم یکی دو تا نیس - داره می سوزه حاصل من
به کی بگم راز دلم رو - خوردی زمین مقابل من
پشت در شد غوغا
اینا زن و مرد سرشون نیست زهرا
باورشم سخته توی آتیشی
مگه میشه آتیش بگیره دریا
هنوز / دشمن داره می خنده / آتیش به چادر تو / دخیل می بنده
خونه / پُره آتیش و دوده / زهرا بگو صورتت / چرا کبوده
(مرو - زهرا ۳) ۳

این پیرهنی که دوختی زهرا - یه روزی پاره پاره میشه
انگاری از حالا می بینی - زینبتم آواره میشه
چشمات باز می باره
می بینی خونی شده یه گوشواره
می بینی رو نیزه سر سقا رو
می بینی غارت میشه یه گهواره
امون / از شلوغی گودال / یه خواهری توو خیمه / میره از حال
امون / از پیکر پر از تیر / زینب تو یک شبه / شد زمین گیر
(حسین - جانم۳) ۳

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 01:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه فاطمیه -(از در و دیوار خونه، غصه و غم می‌باره) * حمید رمی

278

زمینه فاطمیه -(از در و دیوار خونه، غصه و غم می‌باره) از در و دیوار خونه، غصه و غم می‌باره ۲
بلا مگه یکمی دندون، روی جگر می‌ذاره ۲
(پریشونی پشت پریشونی
خدایا حال ما رو می‌دونی) ۲
آتیش، کوچه، سیلی، آخه چه خبره
هی داغ، هی درد، بسه، چرا نمی‌گذره ۲
مادر مادر مادر، نرو مادر ۳

همیشه‌ صدای‌ مادر، خونه‌ رو سامون‌ میده ۲
یه‌ مادرِ جوونِ‌ زخمی، کی‌ شنیده کی‌ دیده ۲
(حوریه گرفتاره با ابلیس
ولی کسی عین خیالش نیس) ۲
خسته، بی‌جون، زخمی، توو خونه بستری
ای وای، ای داد، زوده، من و بی‌مادری ۲
مادر مادر مادر، نرو مادر ۳

همه می‌دونن در حقِّ فاطمه شد کوتاهی ۲
حتی‌ یکی‌ نیومد واسه، یه‌ کلمه‌ عذرخواهی ۲
(اهل مدینه نامهربونن
قدر مادرم رو نمی‌دونن) ۲
مادر، از این، مردم، خیلی ناراحته
پهلوش، بازوش، ابروش، پر از جراحته ۲
مادر مادر مادر، نرو مادر ۳

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 01:25
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

زمزمه روز شهادت حضرت زهرا س -(مى دونم از دنيا) * اصغر چرمی

1812
5

زمزمه روز شهادت حضرت زهرا س -(مى دونم از دنيا) مى دونم از دنيا
و اهل اون سيرى
خودت بگو زهرا
كجا دارى مى رى

خودت مى دونى كه
بسته به تو جونم
كجا دارى مى رى
اى خانوم خونم

سه ماهه كه خونه
بى سر و سامونه
نخورده موهاى
زينب تو شونه

زينب و كلثوم و
حسين با چشم تر
عزا گرفتن از
الان برا مادر

حسن كه اين روزا
خيلى شده بى تاب
با چشم تر شبها
مى پره هى از خواب

نيمه شبا گاهى
بهونه مى گيره
مى گه چرا مادر
پير و زمين گيره

خونه رو اين روزا
كرببلا كردى
چجور دلت اومد
كفن سوا كردى

چرا به من گفتى
جون تو و اطفال
قرارمون باشه
كرببلا ، گودال

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

واحد سنگین قدیمی -(به درد و غم گرفتارم چه سازم) * قاسم نعمتی

1380
1

واحد سنگین قدیمی  -(به درد و غم گرفتارم چه سازم) به درد و غم گرفتارم چه سازم
پس از تو بی کس و یارم چه سازم

زجا برخیز و کاری کن عزیزم
گره افتاده در کارم چه سازم

پریشانم پریشانم پریشان
بیا و قلب یارت را مسوزان

به پای هم دوتایی پیر گشتیم
دهد امشب نگاهت بوی هجران

خدا داند که من طاقت ندارم
میان قبر جسمت را گذارم

چگونه من لحد چینم به رویت
مرو از دستم ای دار و ندارم

علی جان کن نظر آشفته حالم
ببین ای همسفر بشکسته بالم

در این نه ساله هرچه دیدی ای یار
حلالم کن حلالم کن حلالم

پس این بر غم غربت اسیری
علی جان گریه کن آرام گیری

از آن ترسم که غم گیرد گلویت
تو با این حال، قبل از من بمیری

خدا لعنت کند آنکه مرا زد
اراذل های یثرب را صدا زد

همین که د

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

شعر زمینه فاطمیّه -(خونتون بسوزه حرم خدا رو چرا آتیش زدید) * مجتبی صمدی شهاب

1160

شعر زمینه فاطمیّه -(خونتون بسوزه حرم خدا رو چرا آتیش زدید) خونتون بسوزه حرم خدا رو چرا آتیش زدید
خونتون بسوزه باغ با صفا رو چرا آتیش زدید
خونتون بسوزه دل عاشقا رو چرا آتیش زدید

آتیش زدید چرا در و شکستید
حریم امن کوثر و شکستید
آتیش زدید چرا حیا نکردید
با پاتن یه مادر و شکستید

اینجوری نمی مونه گرچه غم فراوونه
منتقم میاد یک روز قاتل میسوزونه

وای مادر مظلومه زهرا
.............

بشکنه پاهاتون اومدین و چیزی کم نزاشتین
بشکنه پاهاتون باهرچی کینه که از علی داشتین
بشکنه پاهاتون پا رو چادر فاطمه گذاشتین

با پا زدید ولی چرا دوباره
رد شدید از تنی که جون نداره
باپا زدید ولی نگفتید آخه
کی میخ و از تو سینه در بیاره

اینجوری نمی مونه گرچه غم فراوونه
منتقم میاد یک ر

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:26
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد