شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 قاسم نعمتی

زمزمه روضه به سبک ایام فاطمیه -(مروزهرا... همه دار و ندار من) * قاسم نعمتی

7195
23

زمزمه روضه به سبک ایام فاطمیه -(مروزهرا... همه دار و ندار من) مروزهرا... همه دار و ندار من
مروزهرا... گل هجده بهارمن
مرو زهرا
مرو زهرا ... جوونِ مو سپیدِ من
مرو زهرا....بمون تنها امید من
مرو زهرا
خداحافظ ... پناهِ حیدرِ بی یار
خداحافظ... گرفتارِ در و دیوار
خداحافظ
خداحافظ... ببین میلرزه زانوهام
خداحافظ ... ببین غربت رو توو چشمام
خداحافظ
حلالم کن ... زمین خوردی به پای من
حلالم کن ... کتک خوردی برای من
حلالم کن
حلالم کن ... نشد کاری کنم زهرا
حلالم کن ... دیدم افتادی زیر ِ پا
حلالم کن
خودم دیدم... که گیر افتادی زیر در
خودم دیدم ... شدی زیر لگد پرپر
خودم دیدم
خودم دیدم ... مغیره خیلی بد میزد
خودم دیدم ... که قنفذ با لگد می زد
بگو زهرا ... چیه جریانه پیراهن
چ

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 وحید محمدی

واحد تند - شهادت حضرت زهرا(س) فاطمیه ۱۳۹۸ -(تو که مهربون تر از مادرمی) * وحید محمدی

3505
6

واحد تند - شهادت حضرت زهرا(س) فاطمیه ۱۳۹۸ -(تو که مهربون تر از مادرمی) تو که مهربون تر از مادرمی
سایه ی همیشه ی رو سرمی
می دونم میای دم شهادتم
تو امید اول و آخرمی

سایه ی تو، تا همیشه، رو سر ماست
چادر تو، پرچم این، کشور ماست

دعای تو
نگاه تو
پناه ماس
به دست تو
به لطف تو
نگاه ماس

یا فاطمه

سربازای لشکر فاطمه ایم
شیعه ایم و نوکر فاطمه ایم
مثه قاسم سلیمانی همه
فدایی پسر فاطمه ایم

تا نگاهت، حافظ این، انقلابه
نقشه های، دشمنامون، نقش آبه

برای تو
به پای تو
سر می ذاریم
از جون دادن
براتو با
کی نداریم

یا فاطمه

  • پنج شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حمید رمی

متن شعر حضرت زهراه (س) -(وقتی‌که میام توی عزاش) * حمید رمی

1471

متن شعر حضرت زهراه (س) -(وقتی‌که میام توی عزاش) وقتی‌که میام توی عزاش
وقتی‌که دلم تنگه براش
حرمشو پیدا می‌کنم تُو چشم خیس نوکراش

روضه‌ها زیارتنامه‌ست، قلب ما حریم زهراست
اون مزاری که پنهونه، فی قلوب من والاهاست

دونه‌دونه‌ی اشکی که داره می‌باره
شده مشبّک ضریحی که نداره
....................................‌‌‌‌‌‌..........
تویی غمِ زیبای دلم
تویی همه دنیای دلم
تویی تو همونی که می‌شینه پای حرفای دلم

من سراپا تقصیر اما، نوکر تو هستم بانو
واسه‌ت می‌کنم هرکاری، بربیاد از دستم بانو

حرم تو بنا میشه یه روز ایشالا
با دستای حیدریِ شیعه‌ی مولا
....................................‌‌‌‌‌‌..........
وقتی حرمت عرش خداست
همه‌ی زمین سهم شماست
برای ما قبر ب

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
 حمید رمی

متن شعر ححضرت زهرا(س) -(میخوام با این اشکا مدینه بیام) * حمید رمی

1602

متن شعر ححضرت زهرا(س) -(میخوام با این اشکا مدینه بیام) میخوام با این اشکا مدینه بیام
میخوام که زیاد شه آتیش غمم
همه روضه‌هایی که خوندن برام
میخوام از زبون خودت بشنوَم

بگو چرا صورتت زخمه، چرا کبوده تنت مادر
کیا تو رو اذیت کردن، بگو چجور زدنت مادر

پهلوت زخمی، بازوت زخمی
پلکات خونی، ابروت زخمی

ای وای مادر
........................................
میخوام بیشتر از این بسوزم برات
میخوام که بمیرم پای این عَلَم
برای یه بار روضه‌ی کوچه رو
میخوام از زبون خودت بشنوَم

چی شده تُو کوچه‌ها مادر، چرا ردِ خونه رو دیوار
نکنه‌تارمی‌بینه‌چشمات، دورشده‌راه‌خونه‌انگار

ای داد ای داد، فریاد فریاد
گوشواره‌ت کو، رو خاک افتاد

ای وای مادر
...............................

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
 شایان شیرافکن

متن شعر و سبک زمينه شهادت حضرت زهرا(س) -(می بینم که بازم تو) * شایان شیرافکن

1207
2

متن شعر و سبک زمينه شهادت حضرت زهرا(س) -(می بینم که بازم تو) پارت اول
می بینم که بازم تو
توی بستر خوابیدی
تو هرشب با ناله هات
آتیش به من کشیدی
....
باشه
قسمت من همینه
بی تو
بمونم تو مدینه
اشکم
مثه سیلی روونه
حیدر
روی خاکا میشینه
....
پره غم شده خونه ی حیدر
زیر لب شده ناله ی مادر
سه ماهه که تو بستری زهرا
سه ماهه پره خون شده بستر
....
پارت دوم
این خونه با بیماریت
خیلی سرد و بی روحه
دست به دیوار راه میری
چونکه پهلوت مجروحه
....
زهرا
چرا بازم تب داری
هر دم
مثه بارون می باری
ای کاش
حلالم کنه بابات
ای وای
میدونست که بارداری
....
چرا از شوهرت رو می گیری
نکنه تو هم از علی سیری
اومده خونه قاتل محسن
با دیدن اینا تو می میری
....
پارت سوم
با دستای مجروحت
می دوزی یه

  • دوشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

شهادت حضرت زهرا -( حالا که من تنها شدم) * امیر حسین الفت

1379
2

شهادت حضرت زهرا  -( حالا که من تنها شدم) حالا که من تنها شدم
تو داری میری
داری منو با غصه ها
میزاری میری

زهرا دعا کن گریه دل
سردی نیاره
این روزها رو واسه هیچ
مردی نیاره

بیچاره زینب
بیچاره کلثوم
بیچاره میشن بعدت این طفلای معصوم

ای مهربونم
دردت به جونم
بیچاره میشم بعد تو خانوم خونم

اه و واویلا ۲
واویلتا واویلتا اه و واویلا

شرمندتم خیلی برا
تو کم گذاشتم
شرمندتم که خونهء
امنی نداشتم

شرمندتم دیدی خودت
دستامو بستن
شرمندتم دیدم که په-
-لو تو شکستن

دیدم نشسته
روی گلم خار
دیدم که افتادی میون درب و دیوار

از دل کشیدی
اه حزینی
اومد صدات گفتی که یا فضه خضینی

اه و واویلا ۲
واویلتا واویلتا اه و واویلا

  • یکشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شور شهادت حضرت زهرا(س) -(بأی ذنب قُتِلت...) * خادم الزینب

2017
2

شور شهادت حضرت زهرا(س) -(بأی ذنب قُتِلت...) اذالجبال سُیِرت
اذالنجوم انکدرت
اذالوحوش حشرت
اذاالجحیم سعرت
سوال اول خداست
بِاَی ذَنب قُتِلت

بِاَی ذنب تو اون کوچه زدن سیلی رو به مادر
پاشید رو خاکا جلو چشم همه آیه های کوثر
نداره طاقت گل آخه اون فشارو از دیوار و در

بِاَی ذنب زدن جوری که این چشما ورم کرده
یه دست سنگین جوری زد که سوی چشماشو کم کرده
سخته ببینی که یه مادر راه خونش رو گم کرده

وای بگید که روضه خون
باز وا کنه روضه رو
وای یه دل میگه بخون
وای یه دل میگه برو

وای بازم علم کنید
این تیکیه و پرچمو
تو عزای مادرش
وا کنید محرمو

بند دوم

حسن میون محشرو
صدا میکنه حیدرو
نشون میده میخ درو
زخمای قلب مادرو
میریزه تو عرش خدا
لخته های تو جگرو

بِاَی ذنب صدات کردم نتونستی بگی چیزی
تو هم مثه من همه حرفاتو توی سینه میریزی
میدونم از داغ مدینه تو شبیه بابا لبریزی

جگر میسوزه همه جونم داره از غصه میسوزه
بس که خرابم نمیدونم که حالا شبه یا روزه
حسین هنوزم چشاشو به در نیم سوخته میدوزه

وای بغضو رها کنید
وای سروصدا کنید
وای بساط روضه رو
توو محشر به پا کنید

وای یه روضه خون نداشت
وای عزای مادرم
کی میدونه که چیا
اون کوچه آورد سرم

بند دوم

اعوذبلله مِنَل
روضه ی کرب و والبلائ
اعوذ بلله مِنَل
سری که رفت رو نیزه ها
اعوذ بلله مِنَل
روضه ی سخت مادرا

بِاَی ذنب قتلوک قتلوک قتلوک قتلوک
بای ذنب ذبحوک ذبحوک ذبحوک
بای ذنب من المائ منعوک منعوک

پایین پاهات رسیدم من رسیدم من رسیدم من
خنجرو تا دیدم خمیدم من خمیدم من خمیدم من
دیدی تا مقتل دویدم من دویدم من دویدم من

وای جسم تو رو زمین
وای سرت رو نیزه ها
وای خواهرتو دیدم
وای بین نامحرما

وای ساعت روضه ها
وای هی میزنه صدا
گفت اذان صبح من
وای به وقت کربلا

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 20:08
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه جانسوز شام غریبان فاطمیه -(بگذار تا بگریَم چون ابر در بهاران..) * حمید رمی

2177

زمینه جانسوز شام غریبان فاطمیه -(بگذار تا بگریَم چون ابر در بهاران..) "بگذار تا بگریَم، چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران"

جان علی
ای سر و سامان علی
قوت دستان علی
روز فراقت شده چون شام غریبان علی

ای دنیا می‌بینی، دنیام از دستم رفت
لرزید زانوی من، زهرام از دستم رفت

زهرام از دستم رفت
.........................................
"بگذار تا بگیرم، جانِ دگر دوباره
با من تکلّمی کن، حتی به یک اشاره"

یار علی
ماه شب تار علی
یاور و غمخوار علی
بعد تو یک چاه شود مَحرَم اسرار علی

نور صبح و ماهِ شبهام از دستم رفت
دنیام سرد و تاریک، زهرام از دستم رفت

زهرام از دستم رفت
.........................................
"بگذار از درونم، آتش کِشد زبانه
یارم تنش کبود است، از ضرب تازیانه"

زخم تنَت
خونِ روی پیرُهنَت
غریبانه پرزدنَت
کُشته مرا این شب آخر زخمِ روی بدنَت

خم شد قامت من، ماوام از دستم رفت
ویران شد خانه‌ام، زهرام از دستم رفت

زهرام از دستم رفت

  • پنج شنبه
  • 4
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار فاطمیه -(سراپا دردم و جان کندن دائم شده کارم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1774
1

اشعار فاطمیه -(سراپا دردم و جان کندن دائم شده کارم) درد، یاری امام

سراپا دردم و جان کندن دائم شده کارم

نهادم چشم بر در، تا اجل آید به دیدارم

به وقت راه رفتن آنچنان لرزد قدمهایم

که هم دستم، سرِ زانوست، هم محتاج دیوارم

برو ای عُمر از دستم که من با مرگ، مأنوسم

بیا ای مرگ، یاری کن که من از عُمر، بیزارم

طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن

نشد جز شعلهء آتش کسی آنجا طرفدارم

گهی در خانه، گه بین در و دیوار، گه کوچه

خدا داند چه آمد بر سرم! کشتند صدبارم

گرفتم دامن مولای خود در چنگ و میگفتم

بزن قنفذ که من دست از امامم برنمیدارم

دل من بر علی می سوخت چون دشمن مرا می زد

نگاه غربت او بیشتر می داد آزارم

نگفتم راز خود با هیچکس، اما خدا داند

نمی آید به هم از درد، یک شب چشم بیدارم

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه زیبای شهادت حضرت زهرا(س) -(اومد حیدرت، پای بسترت...) * خادم الزینب

635

زمینه زیبای شهادت حضرت زهرا(س) -(اومد حیدرت، پای بسترت...) اومد حیدرت
پای بسترت
بار اولیه که رو زانومه سرت

آروم شو گلم
میگیره دلم
از سوزی که داره ناله های آخرت

زخم تو روی بازوته
زخم علی توی سینه
زخم تو روی پهلوته
زخم منو کی میبینه

زخم تو از دره اما
زخم من از همه دنیا
تو میری و میمونم من
با این حرومیا زهرا

چکار کنم،بعد تو با بغض مدینه
ببین گلم ، علی دیگه خونه نشینه

بند دوم

زهرا یادته
روزای خوشو
تا در میزدم لبخند تو آماده بود

زهرا یادته
اون نون و نمک
خوش بودیم اگرچه زندگیمون ساده بود

حالا خلوته این خونه
هرکی یه گوشه تب کرده
هیشکی نمیدونه حیدر
روزو چه جوری شب کرده

هرکی رد شده از خونه
گفته خونه ی حیدر نیست
وقتی تنوری خاموشه
یعنی تو خونه مادر نیست

پاشو بازم ، سفره بچین و مادری کن
واسه علی ، مثل همیشه دلبری کن

بند سوم

هر شب میگذره
حالت بدتره
مثل شعله ای که رو تن نیلوفره

این زخمی که رو
چشماته گلم
کار کوچه هاست یا کار دیوار و دره

تصمیمتو گرفتی که
بی حیدرت بری اما
یادم بده چه جوری من
واسه زینب بگم لالا

لالا اونم واسه دختر
سخته باید باشه مادر
لالا لالا گل پونه
لالا آروم بگیر مادر

لالا لالا ، عادت بده خودت رو مادر
لالا لالا ، کرببلاست مسیر آخر

  • یکشنبه
  • 28
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

زبانحال حضرت علی(ع) بعد از شهادت حضرت زهرا(س) -(زهرا؛ تو پر زدی ز آشیونه) * محمدرضا محمدی (ناعم)

807

زبانحال حضرت علی(ع) بعد از شهادت حضرت زهرا(س) -(زهرا؛ تو پر زدی ز آشیونه) زهـــــــــــــــــرا
توپرزدی ز آشیــــــــــونه
صفانداره بی تو خونه
تموم درد وغُصه م اینه
که دفن تو شده شبونه
زهــــــــــــــرا
غمت به سینه ام نشسته
من موندم ویه قلب خسته
فراقت ای تموم هستیم
ببین که قلبمو شکســـته
منم عزیزعالمینم
زدوریت به شوروشینم
هردم بهونتومیگیـــره
بااشک و آه وغم حسیـــنم
مرو مرو عزیزحیدر

زهـــــــــــــــرا
بلندشویارمهربونم
دارم برات نوحه میخونم
دعاکن ای عزیزحیدر
بمیرم وبی تو نَمونم
زهـــــرا
نداره زندگی صفایی
میسوزم ازغم جدایی
مدافع حریم حـیــــــــدر
شدی به راه دین فدایی
سحاب دردم ومیبارم
میلی به زندگی ندارم
مشکل گشای عالمینم
ولی گره افتاده کارم
مرومروعزیزحیدر

زهـــــــــــــــرا
خونِت هنوز به روی دیوار
میگه برام ز درد مسمار
به یاد تو علی میمونه
تاآخر عمرش عزادار
زهــــــــــــــــرا
به قیددردوغم اسیرم
به یادتو زبون میگیرم
دلم میخوادکنارقبرت
گریه کنم منم بمیـــرم
علی فدای سوزوسازت
فدای اون راز ونیازت
زینب دلارومیسوزونه
باروضهٔ چادرنمازت
مرومروعزیزحیدر

  • شنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شها دت حضرت زهرا (س) -(یا فاطمه یا فاطمه ،بنگر به حال زارم) * الیاس محمدشاهی

1082

شها دت حضرت زهرا (س) -(یا فاطمه یا فاطمه ،بنگر به حال زارم) بنداول

یا فاطمه یا فاطمه ،بنگر به حال زارم
رحمی بکن به حال من ،جز تو کسی ندارم
چشاتو واکن و ببین ،مثه ابر بهارم
اینو بدون که بعد تو ،دیگه تمومه کارم

قوت قلب حیدری
از حال من باخبری
پاشو باهم حرف بزنیم ،این لحظه های آخری

ای بانوی رشیده ام
شرمنده ام شرمنده ام
جلو چشام تو رو زدن ،کاری واسط نکرده ام

ای جون پناهم
من غرق آهم
تنهام نزاری
ای تکیه گاهم

یافاطمه یافاطمه

بنددوم

یا فاطمه یافاطمه، شرمنده ام ز رویت
خورده لگد بر پیکرت،آزرده اند پهلویت
برا دفاعه از علی،شکسته شد بازویت
از ضرب سیلی عدو، رفته ز دیده سویت

بانوی هجده ساله ام
ای روشنیه خانه ام
نرو منو تنها نزار،ای گرمیه کاشانه ام

نشسته می‌خوانی نماز
بر مشکلاتم چاره ساز
بخاطره علی بازم،با زخم سینه ات بساز

آروم جونم
ای قدکمونم
بارفتنه تو
تنها میمونم

یافاطمه یافاطمه

  • چهارشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

درد دل حضرت زینب(س) با مادر -(بگو مادر بگو از سوز و سازت) *سید ناصر ولائی زنجانی

2306
2

درد دل حضرت زینب(س) با مادر  -(بگو مادر بگو از سوز و سازت) بگو مادر بگو از سوز و سازت
مکن پنهان زمن سوز وگدازت
گرفتی از چه دستت را به پهلو
چرا بنشسته میخوانی نمازت

بگویم زینبم از سوز وسازم
بگویم بر تو از سوز وگدازم
شدم از ضرب در پهلو شکسته
نشسته زان سبب خوانم نمازم

شده روی تو مادر از چه نیلی
که زد بر صورت گل ضرب سیلی
چرا در بستر غم آرمیدی
بگو با من که در کوچه چه دیدی

تو ای زینب مرا آرام جانی
بگویم با تو از سوز نهانی
ُرخَم از ضرب سیلی گشت نیلی
چه گویم دخترم از دست ثانی

چرا اشک تو در چشمت نشسته
چرا گشتی چنین مجروح و خسته
چرا یکدست داری در قنوتت
مگر دست تو ای مادر شکسته

عزیزم زینبم ای دل شکسته
بلی دست مرا قنفذ شکسته
بگریم از غم مظلوم اوّل
که می بردند او را دست بسته

ببین مادر شده بابا چه دلگیر
نمی گیرد چرا بر دست شمشیر
بگو مادر که اسناد فدک کو
برای ما بگو مادر کمک کو

قباله دخترم شد پاره پاره
شد ه روی آورم غمها دوباره
شده ساکت برای حفظ اسلام
ندارد جز سکوتش هیچ چاره

شدی بر تیر غم مادر نشانه
شده بر تو چرا غمخانه خانه ؟
برایم مهربانم آرزو شد
زنی بر گیسویم یکبار شانه

تو ای زینب عزیز و جان زهرا
دگر دستم نمی آید به بالا
پس از من مهربان ای دختر من
زند شانه به گیسوی تو بابا

بگو مادر چرا قامت کمانی
چرا خسته شدی از زندگانی
چرا گویی خدا عجّل وفاتی
کنی ترک جهان را در جوانی

مرا جور زمانه پیر کرده
ز دنیا مادرت را سیر کرده
شده خانه نشین آن مرد میدان
مرا غمهای او دلگیر کرده

چرا خون می چکد از سینة تو
شکسته قلب چون آئینه تو
که داده بر تو مادر رنج و آزار ؟
که شد باعث شوی این گونه بیمار ؟

شکسته درگهم از جور و کینه
چکد خون دلم زانرو ز سینه
به عمرِ خویش دیدم رنج بسیار
شدم از دست ثانی زار و بیمار

بگو مادر به من حرف دلت را
به من بسپار بار مشکلت را
که زد آتش به خرمن حاصلت را
گرفت از تو که شمع محفلت را ؟

عزیزم مانده در دل داغ محسن
مرا شد سخت مشکل داغ محسن
چه گویم بر تو از داغ دل خویش
چه کرده با من این قوم بد اندیش

به دستت مادرم پیراهن کیست ؟
سبب بر گریه ات از دیدنش چیست ؟
چرا گویی حسین مادر فدایت ؟
چرا گویی بمیرم من برایت ؟

چه گویم بر تو زینب زان مصیبت
میان کربلا در دشت محنت
شود بر تو نمایان روز محشر
به هنگام وداعت با برادر

به تو رو می کند دریایی از غم
گلویش را ببوس آن آخرین دَم
بده پیراهنش را تا بپوشد
از آن تن پیش از آنکه خون بجوشد

ولایی بس کن این آه ونوا را
که سازد خون دل درد آشنا را
مگو زینب چه ها دیده خدا را
بخواه امشب برات کربلا را

  • چهارشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه شهادت حضرت زهرا (س) _آتش فتاده بر دری، از سوی قومی لعین * اسماعیل تقوایی

1060

زمزمه شهادت حضرت زهرا (س) _آتش فتاده بر دری، از سوی قومی لعین زمزمه شهادت حصرن زهرا(ع)
آتش فتاده بر دری، از سوی قومی لعین
خورده لگد بر در شده، فاطمه نقش زمین

بشکسته از ساقه، گلی ودر کنار او، غنچه پرپر است
یک باغبان خسته، به دستانی که شد بسته، غمین ومضطر است

یارب بده صبری تو خود برحیدرت، خجلت زده باشد کنار کوثرت، خجلت زده باشد کنار کوثرت

یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه3
________________________________
با گریه زهرا ناله زد، فضه بدادم برس
برده توانم سوز درد، فضه بدادم برس

دست علی بستند، دل اطفال بشکستند، بی ترس از خدا
بین در ودیوار، به ضرب کینه دشمن، محسن شد فدا

ای وای از این نامردمی خلق دون، از بی وفایی کردن قومی زبون، از بی وفایی کردن قومی زبون
یا فاطمه...
___________________________
زهرا رود مولا علی، تنهای تنها شود
درسوگ او خیمه غم، در خانه برپا شود

کاشانه بی مادر، تمام کودکان گریان، بابا مضطر است
زینب زند برسر، تمام ذکر او امشب، مادر مادر است

هرجای خانه بوی مادر می دهد،زینب تسلا رابه حیدر می دهد، زینب تسلا را به حیدر می دهد2

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 00:23
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 علی صمدی

شور زیبای فاطمی -(زیباترین حس من) * علی صمدی

1704
1

شور زیبای فاطمی -(زیباترین حس من) بند اول :
زیباترین حس من
یاسه و نرگس من
دل نسوزونده کسی
مثل مادر ( واسه من )۳

عشق بی اون بی فایده ست
ما قوم مادر پرست
فرزندان حیدریم
مادرمون ( فاطمه ست )۳

الا مادر قربون تمام اون زحمت هات
خوشی یعنی لبخندت بهشت یعنی زیر پات
نخ چادر نماز تو ریسمان الهی
نمیمونه با دعات برای ما گناهی

یا فاطمه یا زهرا ....

بند دوم:
عمر دنیا میگذره
پایین بالا میگذره
داغی رو دل میمونه
اون هم داغ ( مادره) ۳

مادر یعنی آسمون
مادر یعنی مهربون
نبینه چشم فلک
مادری رو‌ (قد کمون)۳

نیاد اون روز که مادر بیفته توی بستر
پرش زخمی باشه و جوون باشه چه بدتر
نیاد اون روز که مادر نتونه از جا پا شد
چه بدتر که بشنوی اون مادر زهرا باشه

یا فاطمه یا زهرا ....

بند سوم :
غربت کی بیشتره
از همه مظلوم تره
تیره و تار این‌شبا
روزگار ( حیدره )۳

میشه حیدر بی پناه
میگه درداشو به چاه
قوت[به معنای غذا] غالب علی
میشه اشک و (بغض و آه)۳

اول مظلوم عالم داره از غم می سوزه
یه چشمش رو به دیوار یه چشم به در میدوزه
در نیم سوز افتاد و کبوتر قربونی شد
چرا فریاد زد فضه ؟چرا مسمار خونی شد؟

یا فاطمه یا زهرا .....

  • جمعه
  • 26
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 00:10
  • نوشته شده توسط
  • علی صمدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی فاطمیه(بعد از شهادت) * مرتضی محمودپور

1771
1

نوحه سینه زنی فاطمیه(بعد از شهادت) ◾نوحه سینه زنی
◾فاطمیه بعد شهادت

◾بنداول
خانه ماتمسرا شد فاطمه جان کجایی
کودکان ناله دارند همچو نای نوایی
بعد تو من غریبم
فاطمه ای حبیبم(۲)
فاطمه فاطمه جان(۳)

◾بنددوم
میکند خانه‌داری جای تو زینب من
جانم آمد ز دوری نیم شب بر لب من
کن نظاره حسن را
این گل یاسمن را(۲)
فاطمه فاطمه جان(۳)

◾بندسوم
خون تو روی دیوار قاتل کودکانم
من چه سازم از این غم یار قامت کمان
مانده چشمم براهت
خانه شد قتلگاهت(۲)
فاطمه فاطمه جان(۳)

  • دوشنبه
  • 29
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 08:16
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

شعر شهادت حضرت زهرا -(با پرو بالِ شکسته خانه را جارو نزن) * محسن راحت حق

1323
2

شعر شهادت حضرت زهرا  -(با پرو بالِ شکسته خانه را جارو نزن) با پرو بالِ شکسته خانه را جارو نزن
چون ستاره پیشِ چشمانِ علی، سوسو نزن

کشتی پهلو گرفته، از چه رو ساکت شدی؟
دست را بگذار بر دیوار، بر پهلو نزن

یاسِ نیلوفر شده، نخل شکسته از کمر
بعد ازاین در پیش حیدر، جانِ من؛ زانو نزن

شوهرت هستم، جمالت را نشانم می‌دهی؟
پوشیه، انسیه الحورایِ من، بر رو نزن

خانه‌ام را باغ جنت می‌کنم ای حوریه
صحبت از جنت نکن؛ حرفی تو از مینو نزن

پلک‌های خسته‌ات را باز کن، من حیدرم
قلب من را پس نزن، داغت به دل، بانو نزن

کارهای خانه را بسپار دستِ مرتضی
با پرو بالِ شکسته، خانه را جارو نزن

  • دوشنبه
  • 29
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 20:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شب فراق_امشب * اسماعیل تقوایی

759

شب فراق_امشب امشب علی در سوگ زهرا بیقرارست
دنیای بی زهرای او، تاریک وتار است

امشب زدنیا رفته ناموس الهی
عرش خدایی زین مصیبت داغدار است

بانوی خانه مرغ روحش پر کشیده
بی فاطمه خانه به درد وغم دچار است

زهرا وتغسیل وکفن، دفن شبانه
ام ابیها سوی بابا رهسپار است

امشب علی بار گران بر دوش دارد
تابوت زهرا را روان سوی مزار است

امشب علی ماندست ویک بغض گلوگیر
او فکر فرداهای خود در هجر یار است

امشب شب شام غریبان بهر مولاست
قلب علی وکودکانش در فشار است

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 17
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 00:11
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

زمینه فاطمیه -(بگو هنوز امیدی مونده - بگو هنوز می مونی پیشم) * احسان نرگسی رضاپور

314

زمینه فاطمیه -(بگو هنوز امیدی مونده - بگو هنوز می مونی پیشم) بگو هنوز امیدی مونده - بگو هنوز می مونی پیشم
نگو دل از علی بریدی - بدون تو آواره میشم
تنها دردم اینه
یادمه که یه نانجیب با کینه
یه جوری با لگد درو می کوبید
جلو چشام شکسته شد آیینه
تویی / یاس جوون حیدر/ کاشکی میشد پشت در / بارون بباره
هنوز / دستات داره می لرزه / حسن تو یه لحظه / آروم نداره
(مرو - زهرا ۳) ۳

وقتی که رو ازم می گیری - حق بده که دووم نیارم
تو رو چهل نفر کشیدن - چجوری باز به روم نیارم
پیکرت می سوزه
جلو چشام بال و پرت می سوزه
گناه محسنت چی بود، پشت در
میون شعله پسرت می سوزه
امون / از این آتیش و هیزم / از خنده های تلخ / بین مردم
دیگه / بودن تو خیاله / نفس کشیدن من / بی تو محاله
(مرو - زهرا ۳) ۳

〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir

غم دلم یکی دو تا نیس - داره می سوزه حاصل من
به کی بگم راز دلم رو - خوردی زمین مقابل من
پشت در شد غوغا
اینا زن و مرد سرشون نیست زهرا
باورشم سخته توی آتیشی
مگه میشه آتیش بگیره دریا
هنوز / دشمن داره می خنده / آتیش به چادر تو / دخیل می بنده
خونه / پُره آتیش و دوده / زهرا بگو صورتت / چرا کبوده
(مرو - زهرا ۳) ۳

این پیرهنی که دوختی زهرا - یه روزی پاره پاره میشه
انگاری از حالا می بینی - زینبتم آواره میشه
چشمات باز می باره
می بینی خونی شده یه گوشواره
می بینی رو نیزه سر سقا رو
می بینی غارت میشه یه گهواره
امون / از شلوغی گودال / یه خواهری توو خیمه / میره از حال
امون / از پیکر پر از تیر / زینب تو یک شبه / شد زمین گیر
(حسین - جانم۳) ۳

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 01:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه فاطمیه -(از در و دیوار خونه، غصه و غم می‌باره) * حمید رمی

375

زمینه فاطمیه -(از در و دیوار خونه، غصه و غم می‌باره) از در و دیوار خونه، غصه و غم می‌باره ۲
بلا مگه یکمی دندون، روی جگر می‌ذاره ۲
(پریشونی پشت پریشونی
خدایا حال ما رو می‌دونی) ۲
آتیش، کوچه، سیلی، آخه چه خبره
هی داغ، هی درد، بسه، چرا نمی‌گذره ۲
مادر مادر مادر، نرو مادر ۳

همیشه‌ صدای‌ مادر، خونه‌ رو سامون‌ میده ۲
یه‌ مادرِ جوونِ‌ زخمی، کی‌ شنیده کی‌ دیده ۲
(حوریه گرفتاره با ابلیس
ولی کسی عین خیالش نیس) ۲
خسته، بی‌جون، زخمی، توو خونه بستری
ای وای، ای داد، زوده، من و بی‌مادری ۲
مادر مادر مادر، نرو مادر ۳

همه می‌دونن در حقِّ فاطمه شد کوتاهی ۲
حتی‌ یکی‌ نیومد واسه، یه‌ کلمه‌ عذرخواهی ۲
(اهل مدینه نامهربونن
قدر مادرم رو نمی‌دونن) ۲
مادر، از این، مردم، خیلی ناراحته
پهلوش، بازوش، ابروش، پر از جراحته ۲
مادر مادر مادر، نرو مادر ۳

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 01:25
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مصطفی صابر خراسانی

نوحه سنگین فاطمیه حاج محمود کریمی شهادت حضرت فاطمه(س)،(ببین می تــوانی بمانی بمان) * مصطفی صابر خراسانی

15369
58

نوحه سنگین فاطمیه حاج محمود کریمی شهادت حضرت فاطمه(س)،(ببین می تــوانی بمانی بمان) ببین می تــوانی بمانی بمان
عزیزم تو خیــلی جـوانی بمان
تو هم مثل من نیمه جـانی بمان
زمــین گـیر من، آســمانی، بمان
اگر می شـود می توانی بـمان

تو نـیلوفرانه تـریـن یاس شـهر
وجود تو کانون احـساس شهر
دعا گوی هر قـدر نشناس شهر
نکش دست از دست دستاس شهر
نباشـی، چـه آبی چه نانـی بمان

چه شد با علی همسفر ماندنت
چه شـد ماجرای سـپر ماندنـت
چه شد پـای حـرف پـدر ماندنـت
پس از غـصه ی پشـت در ماندنت
نـدارد علــی هـمزبانی بمــان

برای علی بی تو بـد می شود
بدون تو غم بی عـدد می شود
نرو که غــرورم لــگــد می شود
و این سـقف، سـنگ لحد می شود
تو باید غــمم را بدانــی بمــان

چرا اشــک را آبـرو می کــنی
چرا چــاد

  • جمعه
  • 2
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 روح الله پیدایی

شور ویژه مادران و حضرت زهرا سلام الله علیها شام شهادت حضرت زهراسلام الله علیها97 -(قدرشو بدون اگه مادر داری) * روح الله پیدایی

4608
5

شور ویژه مادران و حضرت زهرا سلام الله علیها شام شهادت حضرت زهراسلام الله علیها97 -(قدرشو بدون اگه مادر داری) قدرشو بدون اگه مادر داری
وقتی سایشو بالای سر داری
دستشو ببوس اگه عزت میخوای
تو از مادرت کی بهتر داری

از شیر پاک مادره گریه و سینه زدنت
از شیر پاک مادره امام حسینی شدنت
از شیر پاک مادره کرب و بلا اومدنت

اوج محبت مادر
کم نشه سایت مادر

....

هفتگی بِبَر /مادرت رو هیات
تا که زندگیت/ بشه باز پُر بَرکت
چشماتو بزار /کف پای مادر
زیره پاهاشه/ بخدا که جنت

عشق اینه مادرت بدوزه پیرهنه مشکی برات
عشق اینه مادرت بخواد از روضه ها راه نجات
عشق اینه مادرت بگه فاطمه بچه هام فدات

اسمتو شیرین مادر
دردمو تسکین مادر
...

نور فاطمه /روشنیِ دنیاست
سر دره بهشت/پرچم یا زهراست
شک نکن اگه/بمونی با مادر
بی بی فاطمه/شف

  • دوشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر زمینه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(آبروی دو دنیا،آرامش قلب ما) * امیر عباسی

1517
1

شعر زمینه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(آبروی دو دنیا،آرامش قلب ما) آبروی دو دنیا،آرامش قلب ما
عزیز دل بابا،یا فاطمه یا زهرا
شُکوهِ آسمانی،بانوی بی نشانی
میخونم روضه از اون قامت کمانی
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا...

ما هَمِگیمون هستیم،با ناله و سوز و آه
سینه زَنای زینب،فَداییِ ثارُالله
از شما یاد گرفتیم،به وادیِ هدایت
بمونیم همیشه پای کارِ ولایت
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا...

میسوزه دِلِ عالَم،به یادِ غَمِت مادر
گواه مصیبت ها،قامَتِ خَمِت مادر
از سوی خصمِ حیدر،به تو بلا رسیده
مُحسِنِت شهید و شدی خودت شهیده
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا...

  • چهارشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:48
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

قصیده فاطمی -(ای دخت مصطفی که پدر خوانده مادرت) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2198
1

قصیده فاطمی -(ای دخت مصطفی که پدر خوانده مادرت) ای دخت مصطفی که پدر خوانده مادرت

صف بسته انبیا به ادب در برابرت

تو کیستی که خواجه لولاک می شنید

بوی بهشت از نفس روح پرورت

حورا نهاده دست به دامان فضّه ات

غلمان گشوده چشم به احسان قنبرت

تا صبح حشر سلسلۀ اولیای حق

مدیون صبر و نهضت شبّیر و شبّرت

عالم نهاده چهره به دیوار کوچه ات

خلقت ستاده بر در بیت محقّرت

گوش علی به زمزمه های سحرگهت

چشم نبی به ماه جمال منّورت

عالم زبحر فیض تو گشتند جرعه نوش

زان رو خدای عزوجل خوانده کوثرت

میکال ملتجی به در آستانه ات

جبریل ایستاده چو عبدی به محضرت

با آن که انبیا زکمالش به حیرتند

در حیرت اوفتد زجلال تو همسرت

سر تا قدم رسول خدائی خدا گواست

روح محمّ

  • یکشنبه
  • 1
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • امیر روشن ضمیر
ادامه مطلب

متن شعر ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ حاج محمد رضا غلامرضازاده -(چشاتُ وا کن ، منو نگاه کن) *

1777
2

متن شعر ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ حاج محمد رضا غلامرضازاده -(چشاتُ وا کن ، منو نگاه کن) چشاتُ وا کن ، منو نگاه کن
ببین خیسِ چشایِ حیدر
همش تب داری ، همش میسوزی
چرا خوابیدی تویِ بستر ؟..

چرا رنگ از روت پرید زهرا
نفس به آخر رسید زهرا
علی از این غم بُرید زهرا ..

« نرو زهرا .. وای نرو زهرا .. »

عزیزِ جونم ، چراغِ خونم
دو ماهِ روتُ ندید حیدر
دلِ من خونه ، دلم ویرونه
زِ خونی که موند رویِ در

چرا یاسم نیلیِ چشمات
چرا اینقدر داغِ این دستات
بویِ رفتن میده این حرفات ..

« نرو زهرا .. وای نرو زهرا .. »

نفس سنگینِ ، میونِ سینه
برایِ تو ای گل حیدر
که بارِ شیشه ت شکست ای عمرم
ز آتیشِ شعله هایِ در

تبر خورده ساقۀ عشقم
خرابه کاشانۀ عشقم
نرو ای پروانۀ عشقم ..

« نرو زهرا .. وای نرو زهرا .. »

  • سه شنبه
  • 3
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)از پا نشسته ام کنار بسترت * محمود اسدی

1438
2

(زمزمه)از پا نشسته ام کنار بسترت از پا نشسته ام کنار بسترت
پرستوی علی شکسته شد پرت
چشم ورم کرده ی خود را بگشا
ببین علی ام من مرو یا زهرا

یک مرتبه فقط بی کمک حسن
به خاطر علی قدری قدم بزن
ره میروی و کمکت دیواره
فهمیده ام که هر دو چشمت تاره

از یاد من هنوز نرفته فاطمه
تو رو کتک زدن سیصد نفر همه
با که بگویم پیش چشمان من
میان کوچه ها هلت می دادن

ای همدم علی ای یار بی سپر
نفس کشیدنت زد بر دلم شرر
پهلو به پهلو که شدی لرزیدم
از پهلویت خون می چکید و دیدم
*****
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 02:44
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

متن شعر تك،شور روضه اي حضرت زهرا صلوات الله عليها -(خدايا خودت خوب ميدوني كه مادر جوونه) * عباس میرخلف زاده

2340
1

متن شعر تك،شور روضه اي حضرت زهرا صلوات الله عليها -(خدايا خودت خوب ميدوني كه مادر جوونه) خدايا
خودت خوب ميدوني كه مادر جوونه
ولي چند ماهه كه تو خونه كمونه
مُدام تو نمازش ميگيره بهونه
بره از تو خونه

كجا ميري
ميخواي زينب تو زمينگير بشه
كجا ميري
ميخواي تو كوچيكي حسن پير بشه
كجا ميري
ميخاي كه حسين از همه سير بشه

وااااي
شبا كي پيشم آب بذاره
وااااي
بغل كن حسين و دوباره

واااي نرو مادر قد كمونم

گُل من
چرا هِي نمك روي داغم ميذاري
كارِخونه بامن تو طاقت نداري
آخه خورده رو بازوات زخم كاري
تو طاقت نداري

حلالم كن
برا من توي كوچه ها افتادي
حلالم كن
جلو چشماي مجتبي افتادي
حلالم كن
ديدم كه توي دست و پا افتادي

وااااي
شنيدم كه گفتي پرم سوخت
وااااي
به فضه ميگفتي سرم سوخت

وااااي نرو ياور قد كمو

  • چهارشنبه
  • 11
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

متن : شعر تك،شور روضه اي حضرت زهرا صلوات الله عليها -(ديگه اين شباي آخري جون ميكَنم) * عباس میرخلف زاده

1004
2

متن : شعر تك،شور روضه اي حضرت زهرا صلوات الله عليها -(ديگه اين شباي آخري جون ميكَنم) ديگه اين شباي آخري جون ميكَنم
ميبينم كه دست و پا ميزنه بين بسترش
وقتي هِي پهلو به پهلو ميشه گريم ميگيره
ميبينم آه ميكشه خوني ميشه دور و برش

بشكنه دستت
بيا ببين بازوي مادرم شكسته
بشكنه دستت
شبا با گريه ميگه كه پرم شكسته
بشكنه دستت
بگو چيكار كردي ميون كوچه ي ما
بشكنه دستت
كه غرورِ حسن برادرم شكسته

چندتا كفن عوض شد
تا مادرم كفن شد
تا بُرديمش تو تابوت
خون به دل حسن شد

وااااااي
مادرم مادرم مادرم

براي دلخوشيِ علي تو خونه كار نكن
داري روز به روز جلوم ضعيف ميشي يكم بشين
اينقده گريه نكن فاطمه داري پير ميشي
فاطمه بمون دوماديِ حسينتو ببين

حق داري زهرا
بشيني پاي گهواره باچشم گريون
حق داري زهرا
لباسشو

  • چهارشنبه
  • 11
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر شهادت حضرت فاطمه الزهرا و روز های آخر وصیت فاطمیه 98 -(وصیت می کنی دل من خون شده) * رضا یعقوبیان

1721

متن شعر شهادت حضرت فاطمه الزهرا و روز های آخر وصیت فاطمیه 98  -(وصیت می کنی     دل من خون شده) وصیت می کنی دل من خون شده
ای صفای حرم علی محزون شده
مرو ای نور دیده ی حیدر
یاس از شاخه چیده ی حیدر
مرو یا زهرا مرویازهرا(۲)

مروای همسرم فاطمه ازبرم
سوز غم های تو می زند شررم
ای که بودی یارو مجیب من
مرو از پیشم ای حبیب من
مرو یا زهرامرویازهرا

همسر مهربان مرو از خانه‌ام
که تویی فاطمه نور کاشانه ام
مرو ای شمع شعله افروزم
من همه عمرم بی تو میسوزم
مرو یا زهرا مرویازهرا

ای صفای حرم روح در پیکرم
از چه ای ماه من میروی ازبرم
از چه گشتی از زندگی خسته
می روی با پهلوی بشکسته
مرو یا زهرامرویازهرا

دیدی در خانه ام غم و رنج و ملال
به حق زینبت کن علی را حلال
از تو هستم فاطمه شرمنده
تو روی و من مانده ام زند

  • جمعه
  • 13
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

گفتی که دهم غسل شبانه بدنت را * عبدالحسین میرزایی

2121
1

گفتی که دهم غسل شبانه بدنت را #حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
#شام_غریبان #غسل

گفتی که دهم غسل شبانه بدنت را
تا آنکه نبینم کبودی تنت را

صد شکر که بر آرزوی خویش رسیدی
در بر بگرفتی تو حسین و حسنت را

دیدم که هنوزم چکد از سینه تو خون
در قبر گشودم چو بند کفنت را

با من که نگفتی که عدو با تو چها کرد
گو با پدرت اینهمه رنج و محنت را

گردیده عزاخانه تو خانه حیدر
بر گرد و صفایی بده بیت الحزنت را

پیراهن خونین تو شد روضه زینب
پنهان نکنم از چه از او پیرهنت را

زین صحنه دلم سوخت که زینب به حسینت
می داد نشان حالت شانه زدنت را

طفلان تو از گریه توانم کنم آرام
اما نتوانم کنم آرام حسنت را

از سینه کشم آه چو در خاطرم آید
در کوچه زمین خوردن و پر

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 03:26
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد