شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 حسن ثابت جو

نوحه واحد سینه زنی حضرت زهرا (س) به همراه سبک نوحه -(ای بانوی بستر نشین) * حسن ثابت جو

26219
62

نوحه واحد سینه زنی حضرت زهرا (س) به همراه سبک نوحه -(ای بانوی بستر نشین) بنام خدا

ای بانوی بستر نشین
گلبرگ یاسِ خورده چین
زهرا منم یارت ـ حیدر پرستارت
بر دیده ژاله می‌كنی
وقتی كه ناله می‌كنی
ای یار دلْ خسته ـ‌ چشمت شده بسته
بی تو كجا حیدر ـ دلِ مضطر
رود یك لحظه غم حاشا كند
بی تو به پیشِ كی ـ رود حیدر
غمِ دل را چگونه وا كند
ای آنكه حرف از وقت رفتن می‌زنی
آتش به پای باغ و گلشن می‌زنی
با قد خم با روی نیلی اینچنین
دشنه به قلبِ خسته‌ی من می‌زنی (۲)
یا فاطمه ـ‌ یا فاطمه (۴)
* * *
آبم مكن با خنده‌ات
گشته علی شرمنده‌ات
ای گلشنِ حیدر ـ جان و تنِ حیدر
در جامِ چشمانت ببین
چین و چروك این جبین
از ناله‌های توست ـ حیدر فدای توست
با این محبت‌ها، تو ای زهرا
غمِ حیدر چنین افزون مكن

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 09:16
  • نوشته شده توسط
  • احمدصدرایی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه‌زنی فاطمیه دوم -(در کوچه افتادی م) * مرتضی محمودپور

1013
3

نوحه‌ی سینه‌زنی فاطمیه دوم -(در کوچه افتادی م) ◾نوحه‌ی سینه زنی
◾فاطمیه اول

◾بنداول
در کوچه افتادی
مادر تو جان دادی
همچون پرستویی
در دام صیادی
ازچه‌رو رخسارماهت شدکبودازضرب‌سیلی
حسنم گفته که مادر صورتش گردیده نیلی
بامن‌حرفی‌بزن مادرمن
وای‌خدا مادرمن
ای‌غریب‌وطن‌مادرمن ‌‌‌
وای خدامادر من

◾بنددوم
مادر بزن شونه
موهام پریشونه
دیدم که چشمونت
مادر چه گلگونه
لرزه افتاده بدستات شونه از دست تو افتاد
هستیم از ناله‌هایت در همین جا رفته برباد
آه و ناله مزن مادر من
وای خدا مادرمن
ای غریب وطن مادر من
وای خدا مادر من

◾بندسوم
کمتر نما زاری
اشکت شده جاری
مادر خبر دارم
عزم سفر داری
از حسین و کربلایش یک به یک بهرم شمردی
پیراهن دادی بدستم دیدم اونجا جان سپ

  • یکشنبه
  • 30
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 احمد ایرانی نسب

متن شعر مدح و روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها -(وقتی خدا دو لوح و قلم را درست کرد) * احمد ایرانی نسب

2231
5

متن شعر مدح و روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها  -(وقتی خدا دو لوح و قلم را درست کرد) وقتی خدا دو لوح و قلم را درست کرد
نوری میان عرش معلی درست کرد
با نور فاطمه به جهان جان دمید و بعد
مارا گدای "اُم اَبیها" درست کرد
ما را شبیه خلقت بی انتهای خود
از خاک پای حضرت زهرا درست کرد
از اشک های مادر ما آب آفرید
با گریه های فاطمه دریا درست کرد
از تار و پود چادر مادر نخی گرفت
حَبلُ المَتین برای گداها درست کرد

اصلاً دلیل خلقت دنیاست ، فاطمه
نور خدا و زهره ی زهراست ، فاطمه

بانوی آب و آینه ، بانوی آفتاب
ای قطره های اشکِ نمازِ شبت گلاب
لبخند میزنی و نبی فکر میکند
این خنده ی خداست نشسته میان قاب
هم کوثر خدایی و هم بَضعَةُ الرَّسول
هم ذوالفقار و ذکر قیام ابوتراب
رزق تمام عالم از این خانه می ر

  • دوشنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا -(باغبانم من و پای غمت ای گل زارم) * عبدالحسین میرزایی

1079

شهادت حضرت زهرا  -(باغبانم من و پای غمت ای گل زارم) #حضرت_زهرا_شهادت
#شام_غریبان

باغبانم من و پای غمت ای گل زارم
پیش چشم تر من سوخت همه گلزارم

کاش جان با نفسم از بدن آید بیرون
منکه بی فاطمه از زندگی‌م بیزارم

با تو نه ساله عمرم چقدر زود گذشت
که تو هم یاور من بودی و هم غمخوارم

آه یا فاطمه انگار همین دیشب بود
پدرت دست تو بگذاشت به دستم یارم

چقدر غسل تن لاغر تو طول کشید
زخمهای بدنت سخت نموده کارم

(منکه یکباره در از قلعه خیبر کندم)
نتوانم که تابوت تو را بردارم

گرچه بی جان شده ای جان منی فاطمه جان
جان خود را به دل خاک چسان بسپارم

کاش امشب شب اول قبر من بود
روی تو با چه دلی سنگ لحد بگذارم

خون این سینه اگر بند نیاید چه کنم
چاره ساز همه هستم گر

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 09:03
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 وحید محمدی

زمینه شهادت حضرت زهرا -(بستر خونی ، هم در خونی چادر خونی ، معجر خونی) * وحید محمدی

1363
3

زمینه شهادت حضرت زهرا -(بستر خونی ، هم در خونی چادر خونی ، معجر خونی) زمینه شهادت حضرت زهرا(س)

بستر خونی ، هم در خونی
چادر خونی ، معجر خونی

عجب حال و هوائیه، خونه ی علی و زهرا
با گریه سر میذاره باز، فاطمه رو پای مولا
خراب میشه با رفتنت، رو سر علی دو دنیا

ای نور دو عین ، ام الحسنین
کلیمینی
همسوی علی ، بانوی علی
کلمینی

یا فاطمه

بازوت زخمی ، پهلوت زخمی
دستت زخمی ، ابروت زخمی

چیجور زدن که دستتو، دیگه نمیاری بالا
حسن چی دیده که همش، می پره نیمه ی شب ها
خراب میشه با رفتنت، رو سر علی دو دنیا

عشق ازلی ، بانوی علی
کلمینی
ای جان نبی ، ریحان نبی
کلمینی

یا فاطمه

رو پای من ، جون می گیری
اما انگار ، داری میری

داره می سوزه قلب من، میون آتیش این تب
کفن کنم تن تو رو، چ

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 02:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(وقتش شده نگاه به دور و برت کنی) * علی اکبر لطیفیان

4803

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(وقتش شده نگاه به دور و برت کنی) وقتش شده نگاه به دور و برت کنی
فکری برای این همه خاکسترت کنی
عذر مرا ببخش، دوایی نداشتم
تا مرهم کبودی چشم ترت کنی
امشب خودم برای تو نان می پزم ولی

با شرط اینکه نذر تب پیکرت کنی
مجبور نیستی، که برای دل علی
یک گوشه ای بنشینی و چادر سرت کنی
من قبله و تو در شرف روبه قبله ای
پس واجب است روی به این همسرت کنی
زحمت مکش خودم به حسین آب می دهم
تو بهتر است، فکری برای پرت کنی
ای کاش از بقیه ی پیراهن حسین
معجر ببافی و کفن دخترت کنی
من، زینب، حسن، همه ناراحت توایم
وقتش شده نگاه به دورو برت کنی

  • سه شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت فاطمه(س) به همراه دانلود سبک-(سرا پا درد مو جان دادن دائم بود کارم) *

4856
4

اشعار شهادت حضرت فاطمه(س) به همراه دانلود سبک-(سرا پا درد مو جان دادن دائم بود کارم) سرا پا درد مو جان دادن دائم بود کارم
نهادم چشم بر درها عجل آید به دیدارم
(مرو مادر مرو مادر مرو مادر4)
سرا پا درد مو جان دادن دائم بود کارم

نهادم چشم بر درها عجل آید به دیدارم
برو ای عمر از دستم که من با مرگ مانوسم
بیا ای مرگ یاری کن که من از عمر بی زارم
(مرو مادر مرو مادر مرو مادر 4)
نه گفتم راز خود با هیچ و کس اما خدا داند
نمی آید به هم از درد یک شب چشم بیمارم
به بازار محبت خرج نقد جان بگرفت بر کف
که غم های دل مظلوم عالم را خریدارم
قدم هایم چنان لرزد به هنگام خرامیدن
که دستی بر سر زانو بود دستی به دیوارم
(مرو مادر مرو مادر مرو مادر 4)
طرفتار علی گوید که بین آن همه دشمن
نشد جز شعله آتش در آن

  • پنج شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( کو به کو، منزل به منزل، دیده را دریا کنم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

6968
19

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( کو به کو، منزل به منزل، دیده را دریا کنم) کو به کو، منزل به منزل، دیده را دریا کنم

گم شوم در اشک، شاید مرگ را پیدا کنم

پای رفتن دِه خداوندا! من افتاده را

تا روم بیرون ز شهر و، گریه در صحرا کنم

رو بگیرم از علی، یا از حسن، یا از حسین؟!

ناله از داغ پسر، یا گریه بر بابا کنم؟!

طالب مرگم، ولی قوت ندارد بازویم

تا به سوی آسمان دست دعا بالا کنم

تخته‏ی در، صفحه‏ی تاریخ غم های علی ست

من به خون محسنم این صفحه را امضا کنم

در دل شب، سنگدل ها می‏برند از ریشه‏اش

روز اگر در سایه‏ی نخلی، عزا بر پا کنم!

من دعا کردم اجل آید ملاقاتم ز راه

از چه باید در به روی قاتل خود وا کنم؟!

کفْن و دفن و قبر من باید نهان ماند ز خلق

تا که دشمن را به هر عصر

  • دوشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 17:17
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر سینه زنی شهادت حضرت زهرا(حالت وخیمه،خداكریمه) *

3633
4

شعر سینه زنی شهادت حضرت زهرا(حالت وخیمه،خداكریمه) حالت وخیمه،خداكریمه
ان شاءالله خوب شی
ای روح امید،بانوی خورشید
نكنه زهرا ،رو به غروب شی
اگه شدی پیر،شدی زمین گیر
نداری تقصیر،تقصیر من بود
این همه غربت،غصه و محنت
درد و مصیبت،تقدیر من بود
افتادم از پا،میون غم ها
وقتی كه زهرا،اشكاتو دیدم
چی شده بی بی،گوشواره ای كه
شب عروسی، هدیه خریدم
داره می جوشه،غم توی سینم
چی بگم از این،دل حزینم
اون از لباسات،حالا كه دارم
مقنعه هاتم ،خونی میبینم
زهرا برات بمیرم
چی بگه حیدر، از دل مضطر
شكوندن آخر، پشت علی رو
غلاف و بازو، لگد و پهلو
لرزش زانو ،كشته علی رو
دلم وآذُرد،دیگه علی مرد
وقتی چشمام خورد، به زخم گونه ات
آهی كشیدم، وقتی كه دیدم
یه تار موی، سوخته رو چوپه
ا

  • سه شنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 06:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

نوحه سبك سنتي براي ايام فاطميه - (مجتبی گشته به بازوی مغیره نگران) *استاد حاج غلامرضا سازگار

8915
33

نوحه سبك سنتي براي ايام فاطميه - (مجتبی گشته به بازوی مغیره نگران) مجتبی گشته به بازوی مغیره نگران

مـادرم را نزنید ای ز خدا بی‌خبران!

این طرفدار علی‌ست بهترین یار علی‌ست

****

نه فقط مـادر پاک دو ولی را کشتید

به خدا احمد و زهرا و علی را کشتید

این طرفدار علی‌ست بهترین یار علی‌ست

****

آتش و دود کجـا و حـرم یار کجا؟

در و دیوار کجا عصمت دادار کجا؟

این طرفدار علی‌ست بهترین یار علی‌ست

****

بنـد بیـداد کجـا حیـدر کرار کجا؟

صورت حور کجا سیلی اشرار کجا؟

این طرفدار علی‌ست بهترین یار علی‌ست

لرزه از جور شما بر همه اعضای من است

مادر مـن همـۀ لشکـر بـابای من است

این طرفدار علی‌ست بهترین یار علی‌ست

****

عوض اشک رود خون ز دو چشم تر من

خانـۀ وحـی شـده قتلگـ

  • جمعه
  • 9
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 13:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

نوحه با سبك سنتي براي ايام فاطميه - (من که بازوی خدایم کمرم می‌شکند) *استاد حاج غلامرضا سازگار

9782
18

نوحه با سبك سنتي براي ايام فاطميه - (من که بازوی خدایم کمرم می‌شکند) من که بازوی خدایم کمرم می‌شکند
بی‌تـو یا فاطمه رکن دگرم می‌شکند
ای همه هست علی مرو از دست علی
****
اول ایـن سنگ‌دلان دسـت علی را بستند
دست من بسته شد و دست تو را بشکستند
ای همه هست علی مرو از دست علی
****
بعد تو ای شده کاشانۀ من سنگر تو
کی حمایت کند از شوهر بی‌یاور تو؟
ای همه هست علی مرو از دست علی
****
تو که یک عمر فقط دور و برم گردیدی
جان گرفتی سر دست و سپرم گردیدی
ای همه هست علی مرو از دست علی
تو زدی نالـه و مـن حبس شـده فریـادم
کاش ای فاطمه جان جای تو جان می‌دادم
ای همه هست علی مرو از دست علی
****
تو در خانه زدی ناله و من سوخت دلم
تا قیـامت بـه خـدا از حسنینت خجلم
ای همه هست علی مرو از دست

  • جمعه
  • 9
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

نوحه شام غريبان حضرت زهرا(س) از سازگار - (بنال ای دل بسوز ای دل شب شام غریبان است) *استاد حاج غلامرضا سازگار

41716
78

نوحه شام غريبان حضرت زهرا(س) از سازگار - (بنال ای دل بسوز ای دل شب شام غریبان است) بنال ای دل بسوز ای دل شب شام غریبان است

علی از دیـده گریـان و مدینـه بیت‌الحزان است

مدینه! گریه کن امشب که بی‌مادر شده زینب

****

امیرالمؤمنین امشب کفن کـن جسم زهرا را

ز اشک دیده دریا کن تمام دشت و صحرا را

مدینه! گریه کن امشب که بی‌مادر شده زینب

****

امیرالمؤمنین امشب کنار تربت زهرا

بنـال آهسته‌آهسته کنار تربت زهرا

مدینه! گریه کن امشب که بی‌مادر شده زینب

****

مدینه! عالم هستی شده غمخانۀ حیدر

ببین تابوت زهرا را به روی شانۀ حیدر

مدینه! گریه کن امشب که بی‌مادر شده زینب

خداونـدا خداونـدا بـه یـاد غـربت زهرا

شده اشک علی امشب گلاب تربت زهرا

مدینه! گریه کن امشب که بی‌مادر شده زینب

**

  • جمعه
  • 9
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن عرب خالقی

مناجات با امام زمان (عج) در عزاي مادر - (خبری می رسد از راه خبر نزدیک است) * محسن عرب خالقی

3040
2

مناجات با امام زمان (عج) در عزاي مادر - (خبری می رسد از راه خبر نزدیک است) خبری می رسد از راه خبر نزدیک است
آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است
طبق آیات و روایات رسیده ای قوم!
جمعۀ آمدن او به نظر نزدیک است
عاقبت فصل زمستان به سر آید روزی
باز هم گل دهد این باغ ثمر نزدیک است
قطره چون رود شود راه به جایی ببرد
به دعای فرج جمع اثر نزدیک است
با ظهورش حرم فاطمه را می سازیم
بار بر بند برادر که سفر نزدیک است
راه دور دل ما تا به در خیمۀ او
از در خانۀ زهرا چقدر نزدیک است
آه گفتم که در خانه و یادم آمد
غربت مادر و اندوه پدر نزدیک است
گر چه از آتش در سوخته جانم اما
بیشتر روضۀ کوچه به جگر نزدیک است
باز کابوس سراغ پسری آمده است
باز می لرزد و انگار که شر نزدیک است
مادرت را ببر از رهگذر ن

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(بی تو در چشم من ای چشمِ مرا بینایی) *

2751
1

شعر شهادت حضرت زهرا(بی تو در چشم من ای چشمِ مرا بینایی) بی تو در چشم من ای چشمِ مرا بینایی
آسمان زشت شده با همۀ زیبایی
تویی و گلشن سر سبز بهشت و پدرت
منم و خانۀ آتش زده و تنهایی
از نماز شب و آوای دعای زینب
حجره ات گشته پر از زمزۀ زهرایی
با که این قصّه بگویم که پس از مرگ رسول
من شدم خانه نشین و تو شدی صحرایی
ایستادی در خانه ز پی یاری من
دیدم آنجا نبود دست تو را یارایی
زدن فاطمه در خانه به نزد دو پسر
وای از این همه بی باکی و بی پروایی
جگرم خون شده یا رب چه تناسب دارد
سیلی دیو و رخ انسیة الحورایی
ای جوانمرگ علی کوه ستم با تو چه کرد
که دو تا سرو قدت گشت بدان یکتایی
کاش آن روز که بر بازوی تو ضربه زدند
می گرفتند ز چشمان علی بینایی
تا دم مرگ عزا دار توام

  • سه شنبه
  • 20
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک مناجات با حضرت زهرا(س) -( شکر خدا که اهل اشک و بُکا شدم من ) * امیر عباسی

3364
1

دانلود سبک مناجات با حضرت زهرا(س) -( شکر خدا که اهل اشک و بُکا شدم من ) شکر خدا که اهل اشک و بُکا شدم من
سینه زن روضه ی خیرالنسا شدم من
یا فاطمه یا زهرا
شکر خدا کز ازل فاطمی مذهبم من
سائل کوی لطفِ مادر زینبم من
از وقتی که با ذکر یا زهرا خو گرفتم
از آن نوای قدسی من آبرو گرفتم
شفیعه ی محشر و صاحب عرصاتی
تو الگوی زینب و سفیة النّجاتی
بضعه ی خیرالبشر فدایی حیدر شد
میان دیوار و در غنچه و گل پرپر شد
محزون و خسته ای تو در خون نشسته‌ای تو
در وادی ولایت پهلو شکسته ای تو
غمِ تو ای شهیده شده بر دلها حاکی
کوچه ی تنگ و باریک ، سیلی ، چادرِ خاکی
از فتنه ی اهریمن نیلوفری شد تَنَت
مشاهده ی سیلی شد قاتل حسنت

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک واحد شهادت حضرت زهرا(س) -( در بین آن دیوار و در ، یارب شده محشر به پا ) * امیر عباسی

8854
11

دانلود سبک واحد شهادت حضرت زهرا(س) -(    در بین آن دیوار و در ،  یارب شده محشر به پا ) در بین آن دیوار و در ، یارب شده محشر به پا
بهـر حمـایت از علـی ، زهـرا شـده جانش فدا
یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه
******
آتـش زبانـه می‌کشد ، از خانه ی خیرالنسا
پرپر شده در پشت در ، ریحانه ی خیرالنسا
یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه
******
یکی بگوید بر عَدو ، کو دین حق را کافر است
ای نانجیب بی‌حیـا ، ایـن دختـر پیغمبر است
یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه
****
ای کافــران بـی‌حیا ، دست خـدا را بسته‌اید
پهلوی زهرا را زِ کین ، در پشت در بشکسته‌اید
یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه
****
بـا تازیانــه و غـلاف ، دیگر مَزَن بـر پیکرش
مگـر نمـی‌بینی لعین ، اینجا سِتاده دخترش
یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

فاطمه در سوگ پدر -( مخصوص مجالس فاطمیه ) *

667

فاطمه در سوگ پدر  -( مخصوص مجالس فاطمیه ) مجلس پنجم:
فاطمه در سوگ پدر
دلم را یاد تو دیوانه کرده
رها از خانه و کاشانه کرده
به یاد غربت دیرینه ی تو
به صحن جمکرانت لانه کرده
آقا جان یابن الحسن امشب شب اول مجلس ما برای مادر پهلو شکسته شما در ایام فاطمیه است، ایامی که به نظر ما زمینه ساز حادثه ی کربلا بود، آقا جان تو را به حرمت بازوی ورم کرده مادرت قسم امشب یک سری به محفل و مجلس ما بزن.
اشک فراق پدر و لبخند وصال پدر
شیخ مفید در کتاب ارشاد نقل می کند : بیماری رسول خدا سخت و وخیم شد.امیر مومنان علی (ع) در کنار بسترش بود، همین که نزدیک بود روح از بدنش مفارقت کند به علی (ع) فرمود: سرم را بر دامن خود بگیر،زیرا امر الهی فرا رسید و چون جان من بیر

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:35
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 محمد سهرابی

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( زهی کوی کسی کز خون بود آب خیابانش ) * محمد سهرابی

7402
9

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( زهی کوی کسی کز خون بود آب خیابانش ) زهی کوی کسی کز خون بود آب خیابانش
ز سرهای عزیزان چیده گلدان گرد میدانش
به خورشید قیامت می شود منجر به هر جلوه
تشرف های آئینه به صحن شبنمستانش
به زیل نام او جز حاشیه متنی نمی جوشد
که دارد منشئاتش شأن فرعیت به عنوانش
چنان وقت کرم از شش جهت بر تاخت می آید
که از پیراهن خود نیز رد گردد به طوفانش
کدامین نعره از سجاده حیدر را مدد فرمود
که می پوشد نعم یا سیدی شمشیر عریانش
زکاتی داشت خونم گیج تحویلش شدم
دیدم که حتی میرود عید سعید فطر، قربانش
دچار رنگ تیغ جلوه اش هم بهت مقبول است
شهید آید به محشر هر جان بازد به بهتانش
زهی بانوی جعفر پاسبان حمزه دربانی
که صد چشمی نگه دار است اورا مرد مردانش
زکوران نیز در

  • دوشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد زنجانی

واحد سنگین شهادت حضرت زهرا از محمد زنجانی -( تنهاترین تنهای من ای قدرت دستای من ) * محمد زنجانی

5235
18

واحد سنگین شهادت حضرت زهرا از محمد زنجانی -( تنهاترین تنهای من ای قدرت دستای من ) تنهاترین تنهای من
ای قدرت دستای من
بی من نرو زهرای من
خانوم خونم
پشت و پناه علی تویی
برق نگاه علی تویی
تنها سپاه علی تویی
ای مهربونم
من حیدرم یل فاتح بدر و خیبر
اما ببین کنارت نشستم چه مضطر
چیزی بگو عزیزم رنگ از رخت پریده
فاطمه جونم
حداقل بگو تو کوچه حسن چی دیده
فاطمه جونم
....................

زهرای من زهرای من(3) فاطمه جونم
******************

همیشه غمخوار علی
یار وفادار علی
بودی علمدار علی
عزیز حیدر
چون لاله ای پر پر شدی
فدایی حیدر شدی
خمیده و مضطر شدی
عزیز حیدر
یار جوون حیدر چرا بی قراری؟
چرا برای موندن امیدی نداری؟
فدای اون نمازی که با قد خمیده
داری میخونی
اینقدر برای مرگت دعا نکن عزیزم
ه

  • جمعه
  • 1
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 20:14
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

اشعار شهادت حضزت زهرا(س) -( به بستر فاطمه افتاده و مولا پرستارش ) *حاج علی انسانی

3840
8

اشعار شهادت حضزت زهرا(س) -( به بستر فاطمه افتاده و مولا پرستارش ) به بستر فاطمه افتاده و مولا پرستارش
ببین حال پرستار و مپرس احوال بیمارش
کسی از آشنایان هم به دیدارش نمی آید
بود چشمش به در تا کی اجل آید به دیدارش
علی از چشم زهرا چشم خود را بر نمی دارد
مجسم می کند عشق و فداکاری و ایثارش
کند اشک علی را پاک با دستی که بشکسته
نخواهد اشک مظلومی فرو ریزد به رخسارش
علی گه در بغل زانو گهی سر بر سر زانوست
تو گویی از جدایی می کند زهرا خبردارش
به زحمت وا کند چشم و به سختی می نهد بر هم
رمق رفته دگر از دیده تا صبح بیدارش
دوای درد خود تنها ز مرگ خویش می خواهد
که در فصل جوانی از جهان گردیده بیزارش

شاعر : حاج علی انسانی

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 08:34
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت -( گلزار آرزویم یکباره شد خزانی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2466
2

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت -( گلزار آرزویم یکباره شد خزانی ) گلزار آرزویم یکباره شد خزانی
پیری سراغم آمد در موسم جوانی
با هجده بهاران تنها میان یاران
افتاده ام کناری چون لالۀ خزانی
از یاد خلق رفتم با شوق مر گ رفتم
حتی اجل نگیرد از کوی ما نشانی
گردیده شهر و صحرا تنگ از برای زهرا س
جا در زمین ندارد بانوی آسمانی
ای باغبان کجائی کز باغ آرزویت
با شعله های آتش کردند باغبانی
فرزند بی گناهم شد کشته در پناهم
می گفت آه آهم در عین بی زبانی
صد باره اوفتادم با زحمت ایستادم
دریافتم علی ع را در عین ناتوانی
اندام خسته ام شد اجر حمایت از حق
دست شکسته ام گشت پاداش قهرمانی
یاد شبی که جسمم شد مخفیانه در خاک
بردم به گور با خود صد غصۀ نهانی

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

  • یکشنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا (س) زمینه (به سبك شبا که مضطر میشی) (دو شب) -( شبا که مضطر میشی ، اسیر بستر میشی ) * صادق اویسی

3106
1

شهادت حضرت زهرا (س)  زمینه  (به سبك شبا که مضطر میشی)  (دو شب) -( شبا که مضطر میشی ، اسیر بستر میشی ) شبا که مضطر میشی ، اسیر بستر میشی
قاتل حیدر میشی
تیره شده دنیامون ، رحمی بکن زهرا جون
به این دل بی سامون
تو دلم ، غم و دردی نیست ، اگه هم ، نفسم باشی
بگو که ، می مونی پیشم ، اگه تو ، قفسم باشی
قدم داره از غمت خم میشه
من غصتو می خورم همیشه
قلبم داره غرق ماتم می شه
یافاطمه ، فاطمه ، یازهرا
******
بمون نگارم باشی ، باغ و بهارم باشی
میخوام کنارم باشی
بدون تو میمیرم ، از این زمونه سیرم
غم تو کرده پیرم
فاطمه ، تو چقدر خوبی ، نمیگی ، که چیا دیدی
واسه تو ، یه سپر دادم ، واسه من ، جونِ تو میدی
دلخوش بودم که برام میخندی
اما داری چشماتو میبندی
انگار که دیگه ازم دل کندی
یافاطمه ، فاطمه ، یازهرا
******
آرو

  • پنج شنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:42
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار شام غریبان حضرت زهرا (س) -( یاسم و پرپر کردن ، قلبم و مضطر کردن ) * صادق اویسی

3265
4

اشعار شام غریبان حضرت زهرا (س) -( یاسم و پرپر کردن ، قلبم و مضطر کردن ) یاسم و پرپر کردن ، قلبم و مضطر کردن
چشمم و باز تر کردن
میون غم ها موندم ، فاطمه رفت جاموندم
پر زد و تنها موندم
منم و ، یه دل محزون ، منم و ، یه دل پر درد
دیگه جون ، توی پاهام نیست ، منمو ، یه اتاق سرد
از وقتی رفت خونمون بی روحه
رفت و دلم مامن انبوهه
درد و غم و غصه و اندوهه
یافاطمه ، فاطمه ، یازهرا
******
سکوت و غربت هردو ، دل منو خون کرد و
به کی بگم این درد و
وقتی تموم هستم ، پر میکشید از دستم
خودم چشاشو بستم
یادمه ، شب آخر رو ، که نگام ، به نگاهش بود
دیگه نیست ، گلی که عشقم ، دیدن ، روی ماهش بود
یادم نمیره غم پهلوش و
زخمی که افتاد روی بازوش و
ردی که حک شد زیر ابروش و
یافاطمه ، فاطمه ، یازهرا

  • پنج شنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:45
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

حضرت زهرا(س)-حال و هوای مدینه -( این روزها مدینه، غوغای رستخیز است ) *استاد سید رضا موید

2656
3

حضرت زهرا(س)-حال و هوای مدینه -( این روزها مدینه، غوغای رستخیز است ) این روزها مدینه، غوغای رستخیز است

هم دهر فتنه بار است هم شهر فتنه خیز است

یکسو همه عدالت با ظلم درنبرد است

یکسو تمام ظلمت با نور در ستیز است

گلخانه ی نبوت در معرض خزان است

ریحانه ی ولایت از غصه اشک ریز است

داس تقاص گلچین در پنجه ی غلام است

یاس کبود یاسین در دامن کنیز است

مدهوش گشته از درد بانوی ناتوانی

بی جان فتاده بر خاک یک کودک عزیز است

شاعر : استاد سید رضا موید

  • یکشنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1394
  • ساعت
  • 08:24
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شهادت حضرت زهرا (س) زمزمه (به سبک من خسته تر از خسته ام) -( دیدم كه شد نقش زمین ، یاس امیرالمونین ) * سید محسن حسینی

3966
4

شهادت حضرت زهرا (س)  زمزمه  (به سبک من خسته تر از خسته ام) -( دیدم كه شد نقش زمین ، یاس امیرالمونین ) دیدم كه شد نقش زمین ، یاس امیرالمونین

یك كوه غم دارم به سینه ، از كوچه ی تنگ مدینه

واویلتا آه و واویلا

******

تا كردم احساس خطر ، بر مادرم شدم سپر

در كوچه ها كردم دعایش ، خو را فكندم من به پایش

واویلتا آه و واویلا

******

من روی نیلی دیده ام ، من جای سیلی دیده ام

آورده ام در آن زمانه ، صاحب خانه سوی خانه

واویلتا آه و واویلا

******

با دیده از خون ترم ، شدم عصای مادرم

او بهتر از جان حسن بود ، دستش میان دست من بود

واویلتا آه و واویلا

******

ماندم كه من گویم چه ها ، مردم میان كوچه ها

من بودم و آن روی حاكی ، من بودم و چادر خاكی

واویلتا آه و واویلا

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1394
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

اشعار فاطمیه -( بر محسن شش ماهه تو عرض سلام است ) * محمد حسین رحیمیان

1276
1

اشعار فاطمیه -( بر محسن شش ماهه تو عرض سلام است ) زهرایی و مدح تو فراتر ز کلام است
عالم همگی خیره بر این شان و مقام است

معصوم ز اوصاف تو باید بزند دم
اظهار نظر بر من بیچاره حرام است

در شادی و در غصه و در شام و سحرگاه
یا فاطمه ذکر لب آیات عظام است

هر روز درِ خانه ی تو معجزه دیدیم
مانند خدا هستی و لطف تو مدام است

هر کس که شده مرد شهادت پسر توست
هر کس که غلام تو شود مرد قیام است

فردای قیامت به تو افتد سر و کارش
هر کس که فقط دغدغه اش حفظ امام است

از هر که بُوَد در طلب فیض شهادت
بر محسن شش ماهه تو عرض سلام است

پایان پرستاری زینب شده نزدیک
زن ها همه گفتند که کار تو تمام است

شاعر : محمد حسین رحیمیان

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 08:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

اشعار فاطمیه -( همسایه ها رعایت حالت نمی کنند ) * محمد حسن بیات لو

1009

اشعار فاطمیه -( همسایه ها رعایت حالت نمی کنند ) باور نمی کنم که تو بی بال و پر شدی
خسته شدی شکسته شدی مختصرشدی

شرمنده ام بخاطر من زخم خورده ای
روزی که در مقابل دشمن سپر شدی

افتادی از نفس – نفست بند آمده
افتاده ای به بستر ؛ غم محتضر شدی

هیزم به دست های مدینه که آمدند
مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی

آتش زبانه می زد و در نیمه باز بود
فهمیدم از صدا زدنت بی پسر شدی

این شهر چشم دیدن ما را نداشتند
از چشم های شورِ مدینه نظر شدی

همسایه ها رعایت حالت نمی کنند
آری دگر برای همه درد سر شدی

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 09:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

اشعار فاطمیه -( سوگند میخورم که سزای تن تو نیست ) * محمد حسن بیات لو

852

اشعار فاطمیه  -( سوگند میخورم که سزای تن تو نیست ) حرفی بزن سکوت دوای تن تو نیست
اینجابه کنج خانه که جای تن تو نیست

خیلی تنت ضعیف شده فکر می کنم
شاید که این لباس برای تن تو نیست

هنگام باز کردن در میخوری زمین
ای وای از قدم که عصای تن تو نیست

حوریه ی بهشت به غیر از حریر یاس
سوگند میخورم که سزای تن تو نیست

من نذر روزه میکنم امشب سر نماز
من حاجتم به غیر شفای تن تو نیست

زخمی و قد خمیده و تبدار و خسته ای
تغییر کرده این که نمای تن تو نیست

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • پنج شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 21:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

hشعار فاطمیه -( هرچه میخواهی او عطا بکند ) * محمد حسن بیات لو

897

hشعار فاطمیه  -( هرچه میخواهی او عطا بکند ) مینویسم دوباره از سر خط
نام زیبای حضرت زهرا
مینویسم که هرکه جای خودش
آسمان جای حضرت زهرا

می نویسم که کاشف الکربِ
" علیِ مرتضاست " لبخندش
می نویسم که فاتح خیبر
نام "زهراست" نقشِ سربندش

هر چه از او نوشته ام تا حال
به خدا در خور مقامش نیست
به عذاب خدا گرفتار است
هرکه در فکر احترامش نیست

آسمان ها حیاط خلوت او
عرش حق صحن خانه ی گلی اش
شامل هر کسی نمی گردد
به خدا افتخار سائلی اش

می نویسم دوباره از سر خط
نام زیبای حضرت "زهرا"
معنی اسم اعظم حق بود
یا علی های حضرت "زهرا"

حوریه ، انسیه ، زکیه ، بتول
راضیه،مرضیه، همان زهراست
آنکه محروم شد ز حق خودش
شده بانوی بی نشان؛ زهراست

بهترین مادر است در عالم

  • شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:17
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

مرثیه حضرت زهرا (س) -( دیگر به گریه های شبت خو گرفته ام ) * محمد حسن بیات لو

812

مرثیه حضرت زهرا (س) -( دیگر به گریه های شبت خو گرفته ام ) ازناله های هرسحرت گریه میکنم
بر زندگی مختصرت گریه میکنم

دیگر به گریه های شبت خو گرفته ام
از بس برای چشم ترت گریه میکنم

پا میشوی ز جای خودت آه میکشی
از دستِ دست برکمرت گریه میکنم

بال و پرشکسته خود را تکان مده
از درد زخم بال وپرت گریه میکنم

قامت کمان وخسته و پهلو شکسته ای
ازاین همه بلا به سرت گریه میکنم

پلکی نمی زنی، نفست بند آمده
بر حال و روز محتضرت گریه میکنم

جارو به دست میشوی و کار میکنی
از حالتِ خمِ کمرت گریه میکنم

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد