شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
استاد سید هاشم وفایی

بیت الحزان -(ای زمین این روح وریحان علی است این تمام هستی وجان علی است) *استاد سید هاشم وفایی

476

بیت الحزان -(ای زمین این روح وریحان علی است   این تمام هستی وجان علی است) بیت الحزان

ای زمین این روح وریحان علی است
این تمام هستی وجان علی است

ای زمین این گل که درتو شد نهان
راز دار درد پنهان علی است

ای زمین این مه که گردیده خموش
درشب غم ماه تابان علی است

ای زمین این مصحف ایثار وعشق
سوره ی کوثر زقرآن علی است

ای زمین همراه با تو آسمان
شاهد شام غریبان علی است

ای زمین بامن تو هرشب گریه کن
قبرزهرا بیت الحزان علی است

ای زمین این خفته درآغوش تو
باخبراز قلب سوزان علی است

ای زمین خود میزبانی کن ازاو
کزفراقش غصه مهمان علی است

ای زمین با او مدارا کن که او
دردودنیا نور چشمان علی است

ای زمین این جا اگر پرلاله است
حاصلی از چشم گریان علی است

ای زمین زین درد ، خاک این م

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
استاد سید هاشم وفایی

غزل مرثیه بعدازشهادت موج غم ها -(نمی خواهم زخاک تیره بردارم سر خود را) *استاد سید هاشم وفایی

480

غزل مرثیه بعدازشهادت  موج غم ها -(نمی خواهم زخاک تیره بردارم سر خود را) غزل مرثیه بعدازشهادت

موج غم ها

نمی خواهم زخاک تیره بردارم سر خود را
که زیر خاک جا دادم امید ویاور خود را

شبی که خواستم درقبربگذارم تن او را
گرفت از من پیمبر دختر نیک اختر خود را

خزان می شد بهار عمر من ای کاش ازخجلت
که دست باغبان دادم گل نیلوفر خود را

همه شب تا سحرطغیان کند دریای جان من
که بین موج غم ها دادم ازکف گوهرخود را

به جانم آتشی افتاده وپیوسته می سوزم
که دیدم گوشه ی چشم کبود همسر خود را

پس از او درهایم را به شب با چاه می گویم
که گوید این چنین راز دل غم پرور خود را

غمی پنهان درون سینه دارد مجتبای من
که درخلوت نهاده برروی زانو سر خود را

زاندوه حسینم غرق اندوه وغم و دردم
چگونه بنگ

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

غزل مرثیه بعداز شهادت سیرالی الله -(گر فلک را زغم خویشتن آگاه کنم آسمان را چو شب تا رپر از آه کنم) *استاد سید هاشم وفایی

486

غزل مرثیه بعداز شهادت  سیرالی الله -(گر فلک را زغم خویشتن آگاه کنم آسمان را چو شب تا رپر از آه کنم) غزل مرثیه بعداز شهادت

سیرالی الله

گر فلک را زغم خویشتن آگاه کنم
آسمان را چو شب تا رپر از آه کنم

تا که از اشک غمم آب بنوشند رواست
نخل ها را زغم و درد خود آگاه کنم

من غریب وطنم نیست کسی هم نفسم
«به چه امید برون من سراز این چاه کنم»

ای گل پرپر من رفتی و از ماتم تو
ناله با مرغ شباهنگ سحرگاه کنم

ترسم از شرم کشد ، پرده نیلی به رخش
صحبتی گر که ز رخسار تو با ماه کنم

قدسیان را زغمت اشک فشان می بینم
هرزمانی که به شب سیرالی الله کنم

یک شب از هجر تو عمری گذرد بهر علی
گر که دل را ز فراق تو پراز آه کنم

همره اشک «وفایی» زدل من می گفت
زمزمی دارم و این زمزمه کوتاه کنم

حاج سیدهاشم وفایی

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:25
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

‌غزل فاطمی فیض عام -(مگذران بی گریه برزهرا توصبح وشام را) *استاد سید هاشم وفایی

670

‌غزل فاطمی  فیض عام -(مگذران بی گریه برزهرا توصبح وشام را) ‌غزل فاطمی

فیض عام

مگذران بی گریه برزهرا توصبح وشام را
بگذران با ناله ی برفاطمه ایّام را

می توان احرام گریه بست درمیقات عشق
می پذیرد بهراین کعبه، حق این احرام را

اسم اعظم ،هیچ می دانی بود یافاطمه
حرز جان خویشتن پیوسته کن این نام را

گر غم اورا به دل داری مخورغم، کاین الم
می برد در روز محشر از دلت ،آلام را

روز وانفسا ندارد تلخ کامی پیش رو
هرکه شیرین کرد از شهد ولایت کام را

سائلان را فیض عام او کرامت می کند
ای دل مسکین مده ازدست فیض عام را

ای که دلتنگی زهجران مدینه ، سوی او
بانسیم آرزو بفرست این پیغام را

بعد زهرا ، مرتضی با گریه ی هرروز وشب
دادآرامش زنامش قلب نا آرام را

با ولای تو گذشت

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

غزل فاطمی بزم محبّت -( بهشت اُنس ما ازگلشن جنّت نمی ماند) *استاد سید هاشم وفایی

582

غزل فاطمی  بزم محبّت -( بهشت اُنس ما ازگلشن جنّت نمی ماند) غزل فاطمی

بزم محبّت

بهشت اُنس ما ازگلشن جنّت نمی ماند
دراین گلشن گُلی بی بارش رحمت نمی ماند

براین درگه چورو کردی غم روزی مخور هرگز
که مهمان دراین خانه بی قسمت نمی ماند

هرآن کس حُرمت بزم محبّت رانگه دارد
برای مابه روز حشر،جز حسرت نمی ماند

به اخلاص ویقین کن پیروی ازمکتب زهرا
که این گوهر به روز حشر، بی قیمت نمی ماند

بخوان ازغربت بانوی گُل غمنامه، ای بلبل
اگر چه درغم اوبهر ما، طاقت نمی ماند

عجب نبود «وفایی» ازسخن گفتن اگر افتد
چوآید گریه از ره ،فرصت صحبت نمی ماند

حاج سید هاشم وفایی

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

غزل مرثیه قبل ازشهادت شمع سوزان -(وقتی رسیدم پشت در افتاده بودی تنها نبودی با پسر افتاده بودی) *استاد سید هاشم وفایی

691

غزل مرثیه قبل ازشهادت  شمع سوزان  -(وقتی رسیدم پشت در افتاده بودی تنها نبودی با پسر افتاده بودی) غزل مرثیه قبل ازشهادت

شمع سوزان

وقتی رسیدم پشت در افتاده بودی
تنها نبودی با پسر افتاده بودی

بغضی گلویم راگرفت آن گه که دیدم
چون گوهری ازچشم تر افتاده بودی

من مثل لاله ازجگر آتش گرفتم
توهمچو داغی برجگر افتاده بودی

ازناله هایت پایه های عرش لرزید
چون درحضور دادگر افتاده بودی

تنها فشار در تورا ازپا نیفکند
کز ضربت گلمیخ در افتاده بودی

وقتی شرار غربتم برخاست دیدم
چون شمع سوزان شعله ور افتاده بودی

باپهلوی بشکسته بهر یاری دین
درموج غم ها درخطر افتاده بودی

تا درخطر دیدی امام خویشتن را
برجان دشمن چون شرر افتاده بودی

باآن همه بار مصیبت ، شب چو بگذشت
بر روی سجاده سحر افتاده بودی

دست تورا هرگاه

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

مرثیه قبل ازشهادت حمله به بیت ولایت -(یکباره آسمان در، جوش و خروش آمد با نالۀ ملائک، بانگ سروش آمد) *استاد سید هاشم وفایی

512

مرثیه قبل ازشهادت  حمله به بیت ولایت -(یکباره آسمان در، جوش و خروش آمد با نالۀ ملائک، بانگ سروش آمد) مرثیه قبل ازشهادت

حمله به بیت ولایت

یکباره آسمان در، جوش و خروش آمد
با نالۀ ملائک، بانگ سروش آمد

دشمن هجوم آورد، بر گلشن ولایت
از پشت در صدای زهرا به گوش آمد

در بین آتش و دود ، یک غنچه گشت مفقود
با ناله در برِ گل ، تا گلفروش آمد

وقتی که محسن او، در خون خویش غلطید
با پهلوی شکسته زهرا به هوش آمد

آنجا که دید دشمن، بسته امام او را
با باری از رسالت ، بر روی دوش آمد

در کوچه های غربت، بگرفت دامنش را
خون در رگان عصمت، ناگه به جوش آمد

بازوی او شکسته، شد از غلاف شمشیر
امّا چو موج و توفان، او درخروش آمد

تا که برد به خانه ، تنها امام خود را
از خانه تا به مسجد ، او سخت کوش آمد

جان امام خود را، زه

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

مرثیه قبل زشهادت چه کند؟ -(باغبان بر دلش آوار بیفتد چه کند؟) *استاد سید هاشم وفایی

628

مرثیه قبل زشهادت  چه کند؟ -(باغبان بر دلش آوار بیفتد چه کند؟) مرثیه قبل زشهادت

چه کند؟

باغبان بر دلش آوار بیفتد چه کند؟
گر خزان بر دل گلزار بیفتد چه کند؟

هرغمی را به دلش می خرد امّا ،ناگاه
گل او در کف صد خار بیفتد چه کند؟

گل یاسی که پر از رنگ کبودی است ،اگر
از فشار در و دیوار بیفتد چه کند؟

بین دیوار ودر خانه ی خود حورایی
گر که از ضربت مسمار بیفتد چه کند؟

پیش دختر که همه دلخوشی اش مادر اوست
دست مادر اگراز کار بیفتد چه کند؟

چشم غمبار طبیبی که دلش محزون است
گرکه برحالت بیمار بیفتد چه کند؟

درد پهلو ندهد روز امانش، امّا
کار ناله به شب تار بیفتد چه کند؟

فاطمه درغم آن است که برچشم کبود
دیده ی حیدر کرار بیفتد چه کند؟

تا«وفایی» است گرفتار شماآسوده است
د

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

رده ی نیلی -( ای امید جان علی ،ای یاس نیلوفرشده با یک نگه با من بگو، کوغنچه ی پرپرشده) *استاد سید هاشم وفایی

520
0

رده ی نیلی -( ای امید جان علی ،ای یاس نیلوفرشده با یک نگه با من بگو، کوغنچه ی پرپرشده) رده ی نیلی

ای امید جان علی ،ای یاس نیلوفرشده
با یک نگه با من بگو، کوغنچه ی پرپرشده
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
بیمار غم های علی، یکبار دیگر خنده کن
با یک تبسّم بر رخم، جان مرا تو زنده کن
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
دربین آن دیوار و در،ازچه نگفتی یا علی
از زخم بازویت چرا، سخن نگفتی باعلی
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
گلچین گل عمر ترا، با تازیانه چیده است
گلبرگ امید مرا ، برخاک غم پاشیده است
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
جان علی آمد به لب، غم دردلم جوشیده است
این پرده ی نیلی چرا، روی تو را پوشیده است
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
یا فاطمه از داغ

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

مرثیه بعد از شهادت حضرت زهرا ( س) آثار فریاد -(نور دلم رفتی چشمم تار مانده هرشب علی برتربتت بیدار مانده) *استاد سید هاشم وفایی

605
1

مرثیه بعد از شهادت  حضرت زهرا ( س)  آثار فریاد   -(نور دلم رفتی چشمم تار مانده هرشب علی برتربتت بیدار مانده) مرثیه بعد از شهادت
حضرت زهرا ( س)

آثار فریاد

نور دلم رفتی چشمم تار مانده
هرشب علی برتربتت بیدار مانده

بیمار من آخر شفایت راگرفتی
تورفته ای اما دلم بیمار مانده

با رفتنت کوه مصیبت برسرم ریخت
جان علی در زیر این آوار مانده

قدر تو را نشناختند ،اما به گوشم
گلنغمة الجّار ثمّ الّدار مانده

داد مرا هنگام غسل تو در آورد
بر پیکرت زخمی که از مسمار مانده

در رفت وآمد از در این خانه دیدم
آثار فریاد تو بر دیوار مانده

فهمیدم از غمناله های زینب تو
با رفتنت این طفل از گفتار مانده

گفتی سخن از کربلا هنگام رفتن
آری قرار ما درآن گلزار مانده

می گفت با گریه«وفایی»کومزارت
برجان شیعه حسرت دیدار مانده

حاج سید ه

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

نوحه و زمزمه ی بعد ازشهادت حضرت زهرا (س) -( من مانده ام با یک سینه ماتم، دراین زمانه بردند جسم زهرای من را شانه به شانه) *استاد سید هاشم وفایی

553

نوحه و زمزمه ی بعد ازشهادت حضرت زهرا (س) -( من مانده ام با یک سینه ماتم، دراین زمانه بردند جسم زهرای من را شانه به شانه) نوحه و زمزمه ی بعد ازشهادت حضرت زهرا (س)

آرام جان

من مانده ام با یک سینه ماتم، دراین زمانه
بردند جسم زهرای من را شانه به شانه

من ماندم واین زمزمه
یافاطمه یافاطمه(2)

آرام جانم در خاک خفته آرام وخاموش
من چون کنم با این کودکان ازغم سیه پوش

من ماندم واین زمزمه
یافاطمه یافاطمه(2)

هفت آسمان از این غصه رنگ نیلی گرفته
گلچین ظالم گل را زمن با سیلی گرفته

من ماندم واین زمزمه
یافاطمه یافاطمه(2)

شمع وجودم ازبعد زهرا باید بمیرد
محراب من کو تا قاتل آید جانم بگیرد

من ماندم واین زمزمه
یافاطمه یافاطمه(2)

ازباغ دیده صدها گل اشک چیدم دران شب
چون دست او رابر روی نیلی دیدم درآن شب

من ماندم واین زمزمه
یاف

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 حسن لطفی

کوچه_امام حسن(علیه السلام) -(بر شانه می آورد تا بانو نیافتد) * حسن لطفی

716

کوچه_امام حسن(علیه السلام) -(بر شانه می آورد تا بانو نیافتد) بر شانه می آورد تا بانو نیافتد
آرام تا این شمع از سوسو نیافتد
پروانه بود و دورِ مادر چرخ می زد
حتی نگاهی بر جلالِ او نیافتد
تا دید می آید حرامی سویشان گفت
ای کاش راهِ نانجیب این سو نیافتد
خیلی حواس مجتبیٰ جمع است اینجا
زخمی دگر این دفعه بر بازو نیافتد
وقتی که زد سیلی تقلا کرد طفلی
یعنی اگر اُفتاد هم با رو نیافتد
پهلویِ او تازه شکسته بود اُفتاد
اما نشد برخاک از پهلو نیافتد
ای کاش دیوارِ گذر احساس هم داشت
ای کاش جایِ سنگ بر اَبرو نیافتد
یکروز در گودال هم می گفت مادر
زینب بیا از رویِ زین با رو نیافتد
قاتل رسید و مادرش فریاد می کرد
ای کاش بر این سینه با زانو نیافتد
ای کاش آبی روی این لبها بریزد
یا

  • پنج شنبه
  • 10
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میلاد عرفان پور

متن مداحی میثم مطیعی شهادت حضرت زهرا (جدید) -(بارالها تو دیدی، دست‌ِحق را که بستند) * میلاد عرفان پور

2970
12

متن مداحی میثم مطیعی شهادت حضرت زهرا (جدید) -(بارالها تو دیدی، دست‌ِحق را که بستند) بارالها تو دیدی، دست‌ِحق را که بستند
پهلویم را دلم را حرمتم را شکستند
دل شده بی قرار اذان بلال
دل به شوق پدر، می زند پر و بال
می رسد شام هجران به صبح وصال
دوزخی ها هیزم آوردند
نمرودی ها آتش گستردند
با غلاف شمشیرش می زد
همسایه ها تماشا کردند
(تنها شدی، مولای من)
بانویی که بهشت است سایه ای از صفایش
جان به مولای خود داد جان عالم فدایش
از چه نیلی شده آسمان علی
روگرفته بهار جوان علی
جان به پیکر ندارد جهان علی
حیدر را می خواند دستانش
طفلانش بر روی دامانش
آخر پایان آمد هجرانش
با پدر تازه شد پیمانش
(تنها شدی، مولای من)
جان به میدان میارند، قوم چشم انتظاری
می رسد مهدی تو، دست او ذوافقاری
می رسد از منار

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اگه رفتم، سر خاکم بمون حیدر با مداحی میثم مطیعی -(دارم میرم، نمیره داغت از یادم) * امیررضا یزدانی

1165

اگه رفتم، سر خاکم بمون حیدر با مداحی میثم مطیعی -(دارم میرم، نمیره داغت از یادم) دارم میرم، نمیره داغت از یادم
ببخش آقا، اگر که زحمتت دادم
خداحافظ خدا حافظ
حلالم کن، علی جانم! علی! مولا!
اگه چند وقت، ازت رو می گرفت زهرا
خداحافظ خداحافظ
(حلالم کن، که داره فاطمه میره)
اگه رفتم، سر خاکم بمون حیدر
برای من، شبا قرآن بخون حیدر
خداحافظ خداحافظ
بمیرم که، تو رو خونه نشین کردن
کیو دارن؟، اگرکه از تو برگردن
خداحافظ خداحافظ
(خداحافظ، علی جانم خداحافظ)
قرار این بود، همیشه من فدات باشم
اگه حتی، نمیشد از زمین پاشم
خداحافظ خداحافظ
ببخش آقا، که دست خالی میرم من
نشد آخر، که حقت رو بگیرم من
خداحافظ خداحافظ
(فدای تو، تمام هستی زهرا)
علی جانم، حواست به حسین باشه
مبادا که، دلش غمگین و تنهاشه
خد

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید محمدی

چند خطی برای حضرت زهرا سلام الله علیها -(چند روزی شده که مادر ما بیمار است) * وحید محمدی

2852
5

چند خطی برای حضرت زهرا سلام الله علیها -(چند روزی شده که مادر ما بیمار است) چند روزی شده که مادر ما بیمار است
بین بستر بدن بی رمقش تب دار است
خواب در پلک ترش نیست، خودم دیدم که
سر شب تا سحر از درد کمر بیدار است
رنگ در چهره ندارد، به جز آن جای کبود
روی زرد است و پر از غصه و حالش زار است
در دعای سحرش روضه ی "عجل" دارد
طاقتش طاق شده، منتظر دیدار است
گر چه در بستر بی حالی خود افتاده
مقتل مادر ما بین در و دیوار است
فضه یک روز به بابای غریبم می گفت:
"به روی سینه ی او ردی از آن مسمار است"
سینه ام شد سپر شیر خدا، شکر خدا
بر لبش، شکرِ چنین لطف، هزاران بار است
آخر کار، در آن غسل علی می فهمد
به روی بازوی او هم اثر آزار است

  • چهارشنبه
  • 23
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 10:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س)-مدح و شهادت -(نبض صبح بهار با زهراست) * مجتبی شکریان همدانی

1244
1

حضرت زهرا(س)-مدح و شهادت -(نبض صبح بهار با زهراست) نبض صبح بهار با زهراست
گردش روزگار با زهراست
دو جهان خالقش خداست ولی
همهء اختیار با زهراست
خلق هستی به یُمن بودن اوست
این همه اعتبار با زهراست
به کریم کریم ها سوگند
کرم بی شمار با زهراست
در نجف میهمان فاطمه ای
برکت آن دیار با زهراست
به علی می خورم قسم در جنگ
قدرت ذوالفقار با زهراست
در صراط ولایت حیدر
قدم استوار با زهراست
مرتضی بود و یک دل شیدا
و آن دل بی قرار با زهراست
روز محشر سقیفه ها خجل و
پرچم افتخار با زهراست
ماجرای فدک گذشت اما
بعد از آن چشم تار با زهراست
پشت در ناله زد که: یا مهدی...
علم انتظار با زهراست
روز آخر به فضه گفت امروز
بین این خانه کار با زهراست
گر چه از زخم و درد لبریزم
کمکم

  • چهارشنبه
  • 30
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

یا حضرت زهرا(س) -(ای ذکر مناجات شب و خلوت حیدر) * محمد حسین رحیمیان

1828
5

یا حضرت زهرا(س) -(ای ذکر مناجات شب و خلوت حیدر) ای ذکر مناجات شب و خلوت حیدر
ای شیر ِ زنان ، بانوی با هیبت حیدر
جز حیدر کرار ، که قدر تو شناسد ؟
غیر از تو که داند به جهان قیمت حیدر
یا فاطمه یا فاطمه یا حضرت زهرا
شد اذن دخول حرم حضرت حیدر
مهمان تو گردید شب اول قبرش
هر کس به جهان کرد فقط خدمت حیدر
من باورم این است که حتما تو می آیی
هر جای ز عالم که شود صحبت حیدر
قنفذ عددی نیست که جان تو بگیرد
از پای در آورده تو را غربت حیدر
مثل تو در آن کوچه زمین خورد و زمین خورد
برده خبر رفتن تو طاقت حیدر

  • چهارشنبه
  • 30
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

ما فاطمه داریم -(هر کس به کسی نازد و ما فاطمه داریم) * محمد حسین رحیمیان

2949
12

ما فاطمه داریم -(هر کس به کسی نازد و ما فاطمه داریم) هر کس به کسی نازد و ما فاطمه داریم
گفتیم همیشه ، همه جا فاطمه داریم
ننگ است بکوبیم درِ خانه هر کس
دنبال سرابیم چرا؟ فاطمه داریم
ما ترس نداریم ز سیلاب حوادث
مانند علی بعد خدا فاطمه داریم
ما چشم طمع تا ابدالدهر نداریم
بر ثروت هر بی سر و پا ، فاطمه داریم
رو کن به مسیر دگری ای غم دنیا
بیهوده به این سمت نیا ، فاطمه داریم
زهراست که داده است به ما جرات طوفان
در دل نبُوَد واهمه تا فاطمه داریم

  • چهارشنبه
  • 30
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 12:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه وشور سینه زنی شهادت حضرت زهرا(س)_دستت بده ای مادرم * اسماعیل تقوایی

872
2

زمزمه وشور سینه زنی شهادت حضرت زهرا(س)_دستت بده ای مادرم وای مادرم

دستت بده ای مادرم
تا من تورا خانه برم

در کوچه سیلی خورده ای
پیش دو چشمان ترم

دستش الهی بشکند
آه ای گل نیلوفرم

شرمی ندارد نانجیب
از روی جد اطهرم

ای کاش آندم می رسید
درکوچه بابا حیدرم

افتاده ای روی زمین
بینم نباشد باورم

زینب ببیند روی تو
گوید بمیرم مادرم

ره رفتنت دشوار شد
همچون عصایت یاورم

اشکت غمم افرون کند
ای مادر غم پرورم

هستم حسن پور علی
مظلومیت را مظهرم

این کوچه تا پایان عمر
دیگر نباشد معبرم

یاد مغیره،سیلی اش
باشد شرر بر پیکرم

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 7
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 16:46
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

زمزمه و واحد سینه زنی حضرت زهرا (س) -(مادر یادم میاداون کوچه ی تنگ) * علی تقی پور

1148
3

زمزمه و واحد سینه زنی حضرت زهرا (س) -(مادر یادم میاداون کوچه ی تنگ) مادر
یادم میاداون کوچه ی تنگ
نامرد اومد با بغض ونیرنگ
سیلی زدش برروی ماهت
اون مرد پست بایه دل سنگ

مادر
بغضی توی دلم نشسته
پهلوتو کی زکین شکسته
لعنت به اون حرومی پست
راه تورو توکوچه بسته

زهرا ای یاس قد کمان حیدر
********
مادر
اهل مدینه خیلی پستن
دستای مرتضی روبستن
قدررسالت نبی رو
بعدوفات اوشکستن

مادر
دنیاشده جلوچشام تار
همراه تومادر زدم زار
کاشکی بودش قدم بزرگتر
ازدست من می یومدش کار

زهرا ای یاس قد کمان حیدر
********
مادر
نگاه بکن زینب حزینه
یه گوشه ای تنها میشینه
میگه همش غریب مادر
ذکر شب وروزش حسینه

مادر
براش چه زوده خونه داری
غمخواری وشب زنده داری
میشه نماز اون نشسته
توی خرابه غمگساری

  • یکشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

پیش زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها -(دلخوشیِ مرتضی ای به لبش زمزمه÷) * امیر عباسی

711
2

پیش زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها -(دلخوشیِ مرتضی ای به لبش زمزمه÷) دلخوشیِ مرتضی ای به لبش زمزمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
نورِ وجود تو بر عرش خدا قائمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
قلب محبان تو،جمله پریشانِ تو
جان به فدای تو و،دیدهٔ گریان تو
مهری و ماه علی،کشته راه علی
نور نگاه علی،پشت و پناه علی
ای کوثر فاطمه یا زهرا
غمپرور فاطمه یا زهرا
با حیدر فاطمه یا زهرا
همسنگر فاطمه یا زهرا
هم یاور فاطمه یا زهرا
هم مادر فاطمه یا زهرا
سَر و سَروَر فاطمه یا زهرا
مولاتی فاطمه یا زهرا...
حُکم تو ای نور حق،حاکمِ هر مَحکَمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
ای قدمت تا ابد آبروی علقمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
ای قمرِ بی نظیر،دل به ولایت اسیر
سینه زدن های من

  • سه شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

تقدیم به خاک قدوم حضرت زهرا (س) -(لب بسته ای و چشم ترت حرف می زند) * حامد تجری

1844

تقدیم به خاک قدوم حضرت زهرا (س) -(لب بسته ای و چشم ترت حرف می زند) لب بسته ای و چشم ترت حرف می زند
«در»، جای قلب شعله ورت حرف می زند
هر چند مدّتی ست که در خانه ساکتی
اما سکوت دور و برت حرف می زند
امروز، شهر از خبر رفتنت پر است
دارد مدینه پشت سرت حرف می زند
حتّی نسیم از لب "دیوار"های شهر
"کوچه" به کوچه از سفرت حرف می زند
هر بار حرف "کوچه" و "دیوار" می شود
آرام با خودش پسرت حرف می زند
کوثر نشانه ای ست که تعداد نقطه هاش
از طول عمر مختصرت حرف می زند*
پی‌نوشت
* سوره مبارکه کوثر 18 نقطه دارد.

  • چهارشنبه
  • 28
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح و شهادت حضرت زهرا (س) -(تار موی فاطمه بیش از بهای عالم است) * سید حسن خوشزاد

5237
4

مدح و شهادت حضرت زهرا (س) -(تار موی فاطمه بیش از بهای عالم است) مدح حضرت فاطمه زهرا س

تار موی فاطمه بیش از بهای عالم است
دختر خیر البشر خیر النّسای عالم است

در کدامین مکتب و مذهب بود مانند او
مدّعی، مانند زهرا در کجای عالم است

فاطمه یعنی گل گلهای جنّات نعیم
منتشر عطر وجودش در فضای عالم است

ای که می گوئی صفا در عالم ایجاد نیست
فاطمه از اول عالم صفای عالم است

فاطمه یعنی جهان آفرینش را سبب
گر نباشد کفر، گویم او خدای عالم است

گر همای رحمت عالم علیّ المرتضی است
فاطمه بنت الهدی فرّ همای عالم است

گر علی کشتی دین را ناخدایی می کند
فاطمه نوح علی و ناخدای عالم است

کیمیای عشق یعنی دوست با اهل بیت
عشق مولا مهر زهرا کیمیای عالم است

صوت حق را از گلوی فاطمه باید

  • یکشنبه
  • 2
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 16:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

شعر اول مجلس با گریز به روضه حضرت زهرا -(از ماجراى عشق آنكه قسمتى دارد) * محمد جواد پرچمی

2346
4

شعر اول مجلس با گریز به روضه حضرت زهرا -(از ماجراى عشق آنكه قسمتى دارد) از ماجراى عشق آنكه قسمتى دارد
فهميده شبهاى بيابان لذتى دارد

هركس به يارى رو نمايد در شب هجران
ديوانه با خار مغيلان خلوتي دارد

گوشه نشين كردند هركس را پسنديدند
موسى ميان طور كنج عزلتى دارد

اهل محل از سرگذشتم قصه ميسازند
حال بد ديوانه درس عبرتي دارد

عاشق شوى قيد خودت را ميزنى يك شب
در جمع ما بى خانمانى قيمتى دارد

دلخور نشو از حرف مردم هر كه عاشق شد
پشت سرش حرف و حديث و تهمتى دارد

دانستم از خاكستر پروانه زير شمع
عاشق شدن با سوختن سنخيّتى دارد

حاجت نياورده هم اينجا دست پر برگشت
كارِ نكرده هم در اينجا اجرتى دارد

گاهى مسير توبه پشت آبرو ريزى است
لغزيدن پاى زليخا حكمتى دارد

از كوچه ليلا جبين

  • دوشنبه
  • 3
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها -(ان شاءالله جانِ ما عاشقان گردد،فدای حضرت زهرا) * امیر عباسی

1126
1

نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها -(ان شاءالله  جانِ ما عاشقان گردد،فدای حضرت زهرا) ان شاءالله
جانِ ما عاشقان گردد،فدای حضرت زهرا
همیشه نوحه خوان باشیم،برای حضرت زهرا
مادرِ قد خمیده یا زهرا
مظلومهٔ شهیده یا زهرا
یا فاطمه یا زهرا یا زهرا...
ان شاءالله
از لطف حضرت زهرا،باشیم ما یارِ مظلومین
مثل او هر کجا باشیم،گره گشای محرومین
آن بر نبی نورِ هر دو دیده
پیراهنِ عروسی بخشیده
یا فاطمه یا زهرا یا زهرا...
ان شاءالله
در راه حضرت زهرا،همه ثابت قدم باشیم
در نبردِ حق و باطل،مدافع حرم باشیم
باشد در مبارزه با اعدا
سربندِ رزمنده ها یا زهرا
یا فاطمه یا زهرا یا زهرا...
ان شاءالله
دعای حضرت زهرا،شامل حال ما گردد
مقصدِ ما به یا زینب،حرمِ کربلا گردد
گوییم ای شهریارِ عالَمین
غریبِ کرببلا یا حسین

  • سه شنبه
  • 4
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 20:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

پروانه یار -(صفای خانه ام زهرا گل و ریحانه ام زهرا) * رضا یعقوبیان

852
0

پروانه یار -(صفای خانه ام زهرا        گل و ریحانه ام زهرا) صفای خانه ام زهرا گل و ریحانه ام زهرا
کنار قبر پنهانت چنان پروانه ام زهرا
گل حیدر گل حیدر(۲)
**
پس از داغ تو یا زهرا شدم بی مونس و تنها
بریزد اشک از چشمم بسان پهنه ی دریا
گل حیدر گل حیدر(۲)
**
علی با قلب بشکسته ز عالم بی تو بگسسته
بسوزم از غم طفلان شدم از زندگی خسته
گل حیدر گل حیدر(۲)
**
امید عالم هستی پس از تو دلغمینم من
بدون تو در این خانه دگر غربت نشینم من
گل حیدر گل حیدر(۲)
**
صفا بخش دل حیدر تو رفتی و دلم خون است
خدا آگه بود زهرا مدینه بی تو محزون است
گل حیدر گل حیدر(۲)
**
تویی تنها حبیب من تویی یار غریب من
برفته ازتن و جانم دگر صبر و شکیب من
گل حیدر گل حیدر(۲)
**
بسوزم زین غم عظما تو رفت

  • جمعه
  • 7
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حضرت زهرا س -(خداوندا در این عالم به حقِّ حرمتِ زهرا به این بی دست و پای گم عطا کن عفٌتِ زهرا!) * هستی محرابی

691
-1

حضرت زهرا س  -(خداوندا در این عالم به حقِّ حرمتِ زهرا به این بی دست و پای گم عطا کن عفٌتِ زهرا!) ‌ #السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س

خداوندا در این عالم به حقِّ حرمتِ زهرا
به این بی دست و پای گم عطا کن عفٌتِ زهرا

بتاب ای مَه شبانگاهان به یادِ صورتِ نیلی
دلِ عالم به درد آید ز حزن و غربتِ زهرا

خداوندا دلِ ما را معطر کن به بوی او
خداوندا تو پُر کن جانِ ما از حکمتِ زهرا

زنِ با چادر و معجر چو گوهر در صدف باشد
که هر زن با حجابِ خویش باشد زینتِ زهرا

خدایا چشمِ ما را پُر کن از انوارِ شیدایی
دلِ ما را فروزان کن به حقِ عصمتِ زهرا

دلی دارد پُر از خون از غمِ تنهاییِ مولا
نمی داند بجز مولا ز رنج و محنتِ زهرا

به جنّت می نشیند بی قرار و خسته و دلتنگ
دلِ پیغمبرِ ما از کبودِ صورتِ زهرا!

#هستی_محرابی

  • جمعه
  • 7
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 17:33
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

زمینه فاطمیه -(غم تو میگیره سر و سامونم رو) * گروه شاعرانه ها سبک

984

زمینه فاطمیه -(غم تو میگیره سر و سامونم رو) #زمینه_فاطمیه

غم تو میگیره
سرو سامونم رو
توی خاک میذارم
همه ی جونم رو

داغ تو خانومم
تو قلبم زده ریشه
مثل سوز آتیشه
بدون تو نمیشه

قول دادی همسفر شی باهام
پس چرا جا گذاشتی منو
من نمیخوام یه ثانیه هم
بی تو این زندگی کردنو

پاشو تکلیفم رو
بانگات معلوم کن
باصدای خندت
دلم‌و آروم کن

زهرا با من ببین
داغ تو چه کار کرده
قلب من پر از دره
این اشکای یه مرده

جای اینکه کنارم باشی
با غمت هم نشینم دیگه
من چجوری میتونم تو رو
توی خونه نبینم دیگه

بعد تو کی حالِ
قلبمو میدونه
کی برای زینب
لالایی میخونه

رفتی اما هنوز
رد خون رو دیواره
غم رو قلبم آواره
دلم آروم نداره

رفتی اما بدون بعد تو
خونمون قبر حیدر میشه
و

  • سه شنبه
  • 18
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه فاطمیه -(غم تو میگیره) * گروه شاعرانه ها سبک

561
1

زمینه فاطمیه -(غم تو میگیره) غم تو میگیره
سرو سامونم رو
توی خاک میذارم
همه ی جونم رو
داغ تو خانومم
تو قلبم زده ریشه
مثل سوز آتیشه
بدون تو نمیشه
قول دادی همسفر شی باهام
پس چرا جا گذاشتی منو
من نمیخوام یه ثانیه هم
بی تو این زندگی کردنو
پاشو تکلیفم رو
بانگات معلوم کن
باصدای خندت
دلم‌و آروم کن
زهرا با من ببین
داغ تو چه کار کرده
قلب من پر از دره
این اشکای یه مرده
جای اینکه کنارم باشی
با غمت هم نشینم دیگه
من چجوری میتونم تو رو
توی خونه نبینم دیگه
بعد تو کی حالِ
قلبمو میدونه
کی برای زینب
لالایی میخونه
رفتی اما هنوز
رد خون رو دیواره
غم رو قلبم آواره
دلم آروم نداره
رفتی اما بدون بعد تو
خونمون قبر حیدر میشه
وقتی دیگه ندارم تو رو
غر

  • سه شنبه
  • 18
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 17:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شور فاطمیه -(میسوزه همه، باور حسن) * عالیه رجبی

831

شور فاطمیه -(میسوزه همه، باور حسن) میسوزه همه، باور حسن
بین دود و شعله مونده جون پناه من
حبیبه ی حق، پشت این دره
بی حیا با پا دیگه به در،لگد نزن
خونه پر دوده
داره میسوزه دیوار و در
شعله های کینه
زده به قلب همه شرر
بند دوم
شیشه ی عمرش، میخوره ترک
میخ شعله ور کجا وسینه ی مَلک
داره میزنه ،هی نفس نفس
هیچ کسی نمیکنه به مادرم کمک
مادرمو کشتن
با لگداشون چهل نفر
پهلوشو شکستن
پیش چشام بافشار در
بندسوم
دیوار و در، گشته غرق خون
میرسه صدای آه یاس نیمه جون
اهل مدینه، بعد جد من
بی وفاییاشونو به مادادن نشون
کینه ی بابامو
دارن توی قلب سنگشون
این عقده رو روزی
میدن توی کربلا نشون

  • سه شنبه
  • 18
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 17:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد