شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 محسن ناصحی

مرثیه حضرت زهرا (س) -( آشیان سوخت ، کبوتر که نباید می سوخت ) * محسن ناصحی

2676
4

مرثیه حضرت زهرا (س) -( آشیان سوخت ، کبوتر که نباید می سوخت ) گیرم آتش به جفا، در که نباید می سوخت
آشیان سوخت ، کبوتر که نباید می سوخت

آتش اینبار گلستان نشد انگار ولی
باغ و بستان پبمبر که نباید می سوخت

کینه دارند اگر مردم شهر از پدرم
وسط حادثه مادر که نباید می سوخت

آتش افتاد در این مزرعه، گندمها سوخت
همه ی حاصل حیدر که نباید می سوخت

زیر خاکستر در شعله گرفت آتش باز
خیمه ها سوخته ،معجر که نباید می سوخت

ظهر اگر سوخت برادر وسط معرکه ، عصر
چادر خاکی خواهر که نباید می سوخت
.
از تنور آمده بابا وسط تشت ، ولی
اینقدر هم دل دختر که نباید می سوخت

نه فقط شمع نه پروانه که در این آتش
سوخت از غصه دل هرکه نباید می سوخت.

شاعر : محسن ناصحی

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مرثیه حضرت زهرا (س) -( اين سقف را بر سرم آوار مى‌كنى.. ) *

931

مرثیه حضرت زهرا (س) -( اين سقف را بر سرم آوار مى‌كنى.. ) وقتى عذاب مى‌كشى و كار مى‌كنى
اين سقف را بر سرم آوار مى‌كنى..

زحمت نكش عزيزِ دلم ! خسته مى‌شوى
وقتى كه كار با تنِ تب‌دار مى‌كنى

اين جاده‌ى پُر از تَركِ قلبِ خسته را
با خنده‌اى دوباره تو هموار مى‌كنى

دارم براى ماندنت اصرار مى‌كنم
دائم براى رفتنت اصرار مى‌كنى

با رفتنت غرورِ على خُرد مى‌شود
اين شهر را زِ من تو طلبكار مى كنى

آرمان صائمی

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

مرثیه حضرت زهرا (س) -( بمان؛ راضی ام، از علی رو بگیر ) * امیر عظیمی

4893
11

مرثیه حضرت زهرا (س) -( بمان؛ راضی ام، از علی رو بگیر ) همین که تو باشی کنارم خوشم
تو را اینقدر هم که دارم خوشم

بمان؛ راضی ام، از علی رو بگیر
بمان دست خود را به پهلو بگیر

نبین چادرت رنگ و رو باخته
لباس تو از خون گل انداخته

خودم چادرت را رفو می کنم
لباس تو را شستشو می کنم

تو ای شمع من، سخت سوسو نزن
ورم کرده بازوت، جارو نزن

مرنج و مرنجان مرا این همه
دم آخری، نان نپز فاطمه

برایت خودم پخت و پز می کنم
در خانه را هم عوض می کنم

تو با خس خس سرفه های شبت
چه می آوری بر سر زینبت؟!

گل چار فصلم، بهارت کجاست
بگو فاطمه گوشوارت کجاست

شاعر : امیر عظیمی

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مرثیه حضرت زهرا (س) -( کسی هم رتبه ی صدیقه ی کبرا نخواهد شد ) * سید علیرضا شفیعی

1327
2

مرثیه حضرت زهرا (س) -( کسی هم رتبه ی صدیقه ی کبرا نخواهد شد ) تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد
شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد

نه آسیه ،نه حوا و نه مریم ؛ تا قیامت هم
کسی هم رتبه ی صدیقه ی کبرا نخواهد شد

تو را کوثر لقب داده خدا ؛ خیر کثیری تو
به غیر از تو کسی تاویل اعطینا نخواهد شد

فقیران و یتیمان و اسیران یکصدا گفتند:
رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد

نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه
زمین روشن بدون زهره ی زهرا نخواهد شد

تو خورشیدی دم صبح و ستاره موقع مغرب
تو که باشی جهان مقهور ظلمت ها نخواهد شد

"بحق فاطمه" گفتیم بعد از ذکر "یا فاطر"
که "یافاطر" بدون "فاطمه" معنا نخواهد شد

خداوند آفرید او را برای تو که می دانست
کسی غیر از ع

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

مرثیه حضرت زهرا (س) -( خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد ) * قاسم صرافان

1744
1

مرثیه حضرت زهرا (س) -( خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد ) خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد
خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد

مادرم او را گرفت و تازیانه پشت هم،
هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد

دست مادر آخرش واشد، نمیگویم چطور
اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد

من فقط میدانم آن روز و در آن کوچه، چه شد
من فقط دیدم، چرا افتاد مادر، پا نشد

حال و روزش فکر میکردم که بهتر میشود
هر چه ماندم منتظر، فردا وفرداها ... نشد

هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها ... نبود
هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد

من عصای پیری مادر شدم در کودکی
پیر هجده ساله، جز با تکیه بر من، پا نشد

آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی
آری، آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد

تا که مادر

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
مرحوم محمد حسن فرحبخشیان - ژولیده نیشابوری

حضرت زهرا (س) -( من علی ام که خدا قبله نما ساخت مرا ) *مرحوم محمد حسن فرحبخشیان - ژولیده نیشابوری

14453
42

حضرت زهرا (س) -( من علی ام که خدا قبله نما ساخت مرا ) من علی ام که خدا قبله نما ساخت مرا
جزخدا و نبی و فاطمه نشناخت مرا
من که یکباره در ازقلعه ی خیبر کندم
داغ زهرابخدا ازنفس انداخت مرا

شاعر : محمد حسن فرحبخشیان - ژولیده نیشابوری

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:09
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

مرثیه حضرت زهرا (س) -( مهمان قلب ماست غم جاودانه‌اش ) *استاد محمد جواد غفورزاده

1053

مرثیه حضرت زهرا (س) -( مهمان قلب ماست غم جاودانه‌اش ) زهرا كه بود بار مصيبت به شانه‌اش
مهمان قلب ماست غم جاودانه‌اش

درياى رحمت است حريمش، از آن سبب
فُلك نجات تكيه زده بر كرانه‌اش

شب‌هاى او به ذكر مناجات شد سحر
اى من فداى راز و نياز شبانه‌اش

باللَّه كه با شهادت تاريخ، كس نديد
آن حق‌كُشى كه فاطمه ديد از زمانه‌اش

مى‌خواست تا كناره بگيرد ز ديگران
دلگير بود و كلبه‌ی احزان، بهانه‌اش

تا شِكوه‌ها ز امّت بى‌مهر سر كند
ديدند سوى قبر پيمبر، روانه‌اش

طى شد هزار سال و گذشتِ زمان نبرد
گَردِ ملال از در و ديوار خانه‌اش

افروختند آتش بيداد آن چنان
كآمد برون ز سينه‌ی زهرا زبانه‌اش

آن خانه‌اى كه روح‌الامين بود مَحرمش
يادآور هزار غم‌است آستانه‌اش

گلچين روزگا

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا آهی

مرثیه حضرت زهرا (س) -( شکسته شد کمرم فاطمه زجا برخیز ) * رضا آهی

1421

مرثیه حضرت زهرا (س) -( شکسته شد کمرم فاطمه زجا برخیز ) شکسته شد کمرم فاطمه زجا برخیز

ترحمی بنما یار باوفا برخیز

بدون تو به زمین میخورد یل یلها

سلاله ی نبوی جان مرتضی برخیز

چراغ خانه ی من قوت دلم زهرا

گره ز کار علی وا کن و بیا برخیز

غریب گشتم و بشنو تو التماس مرا

بیا برای رضامندی خدا برخیز

غریق ترس عجیبی ببین شده حسنم

تسلیه دل لرزان مجتبی برخیز

ببین که گیسوی زینب به شانه محتاج ست

دلش تو خوش کن و ای نازنین ما برخیز

ببین فتاده حسین ات ز رنگ و رو زهرا

بیا به نور دو عین ات، گل ولا برخیز

دلم شکسته و زخمی و کوه دردم من

به اشک دیده ی این خسته، دلربا برخیز

به پای درد تو من رفته ام از این دنیا

ببخش بر تن بی جان من بقا برخیز

بیا زکیه دوباره

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 04:48
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها با صدای حاج میثم مطیعی -( ای جان حیدرت به فدایت، سخن بگو ) *

7592
1

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها با صدای حاج میثم مطیعی  -( ای جان حیدرت به فدایت، سخن بگو ) ای جان ِ حیدرت به فدایت، سخن بگو
جانم به لب رسید برایت، سخن بگو
زهرا! دل ِ علی برا حرف زدنت تنگ شده،زهرای من وقتی صورتت رو می دیدم،غم های عالم از دلم می رفت،غیر این مدت آخر كه قضیه بر عكس شد،وقتی صورت مباركت رو نگاه می كردم،غم های عالم به دلم می نشست،زهرا! دلم برا صدای ِ ملكوتیت تنگ شده،صدات غم از دل ِ علی می بُرد.
جانم به لب رسید برایت، سخن بگو
باعلی¬حرف بزن"کَلِّمینِی" زهراجونم وقتی نافله می¬خوندی، صدای مباركت رو می شنیدم،وقتی قرآن تلاوت می كردی،وقتی علی رو صدا می زدی:یاابالحسن!. اما زهرا الان كنار تربتت نشستم،یه صدا زدنت علی رو كشت،هنوز ناله ی یا فضه ی تو مانده به گوشم،اون لحظه ای كه فضه رو

  • پنج شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:39
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

روضه حضرت زهراسلام الله علیها با صدای حاج محمود کریمی -( گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد ) *

3134
2

روضه حضرت زهراسلام الله علیها با صدای حاج محمود کریمی  -( گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد ) گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
چهل نفر همه رفتند و یک نفر آمد
چنان بلند شدو دست سمت سر آمد
به سوی فاطمه دیوار مثل "در" آمد....
همیشه کوچه غم اهل سوختن باشد
خصوصا اینکه تماشا گرش حسن باشد
حسن که ضربه ی سختی به طاقتش میخورد
حسن که ضربه ی اصلی به غیرتش میخورد
چه خوب بود خودش فرمود که سیلی به صورتش ...
ولی از این همه بادی به صورتش میخورد
همین نسیم حسن را هزار سال بس است
برای گریه ی هر شب همین خیال بس است
اینم یه کوچه ، بارمون تو کوچه افتاده امشب ...
گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
کوچه در و دیوارش چی بود؟
زسمت کوچه ی سر نیزه ها خبر آمد
دوره گودال جمعیت کوچه باز کردن
که شمر جای مغیره در این گذر آمد
ول

  • پنج شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:26
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها با صدای حاج محمود کریمی -( امشب اول علی آستین رو بالا زد ) *

2441
18

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها با صدای حاج محمود کریمی  -( امشب اول علی آستین رو بالا زد  ) امشب اول علی آستین رو بالا زد ، شروع کرد اول غسل سر ،صورت ،سمت راست ، سمت چپ .... اول سر و صورت و شست ، بسم الله ... جای مهر رو شست ، صورت کبود و شست یه ناله ... ، نالش بلند شد ، ساکتش کردن همچین که دستش به بازو رسید یه وقت دیدن آقا داره داد میزنه ...
فقط اینجا غسل قطع نشد ، همچین به زخم پهلو رسید آخه خانم گفته بود منو از زیر پیرهن غسل بده ،چشم نمی بینه چه خبره، به گودی زخم سینه رسید .... وای ..... تو غسل باید بدن رو برگردونن به چپ و راست همچین که بدن رو برگردون ، زخم های بستر سر باز کرد ... ، حالا تازه خود بی بی خودش رو غسل داده این خون آبه ها رو شسته ... اسما میگه پرسیدم خانم چرا این کار رو

  • پنج شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:35
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 آرمان صائمی

فاطمیه -( اينهمه سرفه نكن..عمرم به آخر مى رسد ) * آرمان صائمی

1220

فاطمیه -( اينهمه سرفه نكن..عمرم به آخر مى رسد  ) حضرت زهرا س-بستر
اينهمه سرفه نكن..عمرم به آخر مى رسد
اينهمه ناله نزن..صبر دلم سر مى رسد

هر زمان پهلو به پهلو مى شوى تو فاطمه
فضه با حال خرابى دست بر سر مى رسد

از چه گويم؟از كدامين درد؟از حال دلم؟
يا كه از اشك حسينت تا به خواهر مى رسد

بى هوا روى زمين مى افتم از غم جان تو
هر زمان كه پاى من بر پشت اين در مى رسد

چندوقتى مى شود شانه نخورده موى عشق
عاقبت بر موى او يك دست ديگر مى رسد

شاعر : آرمان صائمی

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا (س) -( مادرم پشت در افتاد به دادم برسید ) * عبدالحسین میرزایی

12106
13

شهادت حضرت زهرا (س) -( مادرم پشت در افتاد به دادم برسید ) مادرم پشت در افتاد به دادم برسید
پشت در با پسر افتاد به دادم برسید

ضربه آنقدر به پهلوی گلش کاری بود
که زشاخه ثمر افتاد به دادم برسید

در زجا کنده شد افتاد به روی مادر
جان او در خطر افتاد به دادم برسید

مادرش نیست به داد دل دختر برسد
فضه در دردسر افتاد به دادم برسید

با همان حال به دنبال علی رفت ولی
چند قدم پیشتر افتاد به دادم برسید

هر چه کردند نمی کرد رها حیدر را
کار با ده نفر افتاد به دادم برسید

یک نفر نیست بگیرد غلاف از قنفذ
ضربه اش کارگر افتاد به دادم برسید

آنقدر در وسط کوچه زدند زهرا را
مثل یک محتضر افتاد به دادم برسید

مردم شهرمدینه چقدر نامردید
دخت خیرالبشر افتاد به دادم برسید

  • شنبه
  • 4
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:19
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 امیر عباسی

زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -(من و این همه غم زهرا زهرا) * امیر عباسی

6013
17

زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -(من و این همه غم زهرا زهرا) ((من و این همه غم زهرا زهرا/سپرم شده خم زهرا زهرا))

تویی بهونه ی اشک حسنین/همیشگی شده گریه ی حسین/کجایی ای زهرا

کجایی ای زهرا…

رفتی از بر من زهرا زهرا/گل پرپر من زهرا زهرا

فِراق تو شده غصه ی دلم/حلال کن علی و از تو خجلم/حبیبه ی طاها

کجایی ای زهرا…

غم ِ من بی حساب زهرا زهرا/سلامم بی جواب زهرا زهرا

ببین که گواه ِ غربتم اینه/شده انیس من چاه مدینه/واویلا وویلا

کجایی ای زهرا…

  • جمعه
  • 22
  • دی
  • 1396
  • ساعت
  • 03:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مناجات شب جمعه و موضوع فاطمیه -(پرونده ام شده است پر از اشتباه، آه) * محمد جواد شیرازی

6663
2

شعر مناجات شب جمعه و موضوع فاطمیه -(پرونده ام شده است پر از اشتباه، آه) پرونده ام شده است پر از اشتباه، آه
شرمنده ام از این سر و روی سیاه، آه

حمد شفا برام بخوانید نیمه شب
دل مرده ام ازین همه کوه گناه، آه

آهی نمانده بین بساطم! مرا ببین
وضعیت خراب دلم را نگاه! آه

عمرم گذشت و دیر به خود آمدم، دریغ
فهمیده ام که رفت سرِ من کلاه، آه

بگذار تا که گریه کنم باز، زار زار
بگذار تا که ناله زنم باز، آه... آه...

لا یمکن الفرار...، شدم خسته سَیّدی
بیرون مکن مرا ز حرم یا اِله، آه

من را ببخش تا که علی شادمان شود
دور از نجف شدم چقدر زابراه، آه

از غربت علی و غم حضرت بتول
باید کشید از دل پر غُصه گاه، آه

نامردها به پهلوی زهرا لگد زدند
وقتی که بود مادر ما پا به ماه، آه

طوری زدن

  • جمعه
  • 22
  • دی
  • 1396
  • ساعت
  • 20:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

واحد سنگین حضرت زهرا سلام الله علیها * فرید آلبوغبیش

3868
6

واحد سنگین حضرت زهرا سلام الله علیها واحد سنگین حضرت زهرا سلام الله علیها

زهرا پاشو عزیزم فکری برای من کن

بچت حالش خرابه فکری برا حسن کن

زانوشو بغل گرفته
یه گوشه نشسته تنها
زیر لب میگه یه چیزی
نبودی تو کوچه بابا

بدجوری زد اون بی حیا مادر مو
بدجوری زد اون بی هوا مادر مو

ای وای از این غم
فریاد از این غم

بند دوم

زندگی بی تو زهرا برای من تمومه

بعد تو توی خونه خوشی برام حرومه

خاطرات تلخی دارم
گله دارم از زمونه
هر روز و باید ببینم
این در و هی توی خونه

کاشکی که خونم در و دیوار نداشت
یا اگه داشت کاشکی که مسمار نداشت

ای وای از این غم
فریاد از این غم

خط خطی : فرید آلبوغبیش

۱۳ بهمن ۹۶

  • جمعه
  • 13
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • فرید آلبوغبیش
ادامه مطلب

شعر مدح و مصیبت حضرت زهرا - «ادّعای مدح تو جز ادعایی بیش نیست» * وحید ولوی

2414
1

شعر مدح و مصیبت حضرت زهرا - «ادّعای مدح تو جز ادعایی بیش نیست» ادّعای مدح تو جز ادعایی بیش نیست
گر نبودی، کل دنیا، خواب هایی بیش نیست
ای دلیل خلقت عالم، تمام سرّ ناب
لذت این زندگی بی تو عزایی بیش نیست
با تو باید در سلوک کبریایی بود و بس
راه های دیگرش جز ادعایی بیش نیست
از نخ سجاده ی تو می شود حاجت گرفت
«انتها»ی ما کنارت «ابتدا»یی بیش نیست
خانه ات را گشته ام جز چند ظرف ساده ای
یا حصیری یا سفالی یا عبایی بیش نیست
دختر پیغمبری اما به روی سفره ات
قرص نانی یا نمک، دیگر غذایی بیش نیست
--
خانه ات را بی حیاها شعله ی آتش زدند
از تو جز خاکستری یا ردپایی بیش نیست
پیش چشم مرتضی در پشت «در» افتادی و
غیر فضّه دیگر آنجا آشنایی بیش نیست
شد نفس هایت بریده، تکه تکه، وای وا

  • پنج شنبه
  • 28
  • دی
  • 1396
  • ساعت
  • 23:34
  • نوشته شده توسط
  • وحید ولوی
ادامه مطلب

شعر سوزناک مصیبت حضرت زهرا س - کوچه را جارو زد و خاکسترش را جمع کرد * وحید ولوی

22149
45

شعر سوزناک مصیبت حضرت زهرا س - کوچه را جارو زد و خاکسترش را جمع کرد کوچه را جارو زد و خاکسترش را جمع کرد
تکه های مانده از بال و پرش را جمع کرد

روی خاک کوچه پر بود از ردِ خونش هنوز
خاک های پر ز خون پیکرش را جمع کرد

یادش آمد آن دوشنبه فاطمه افتاده بود
فضه آمد، همسرِ پشت درش را جمع کرد

تا نماند چادرش خاکی به زیر دست و پا
زینب آمد زود آنجا چادرش را جمع کرد

«زینبم کوچه نرو، کوچه ندارد امنیت»
از میان دست و پاها ، دخترش را جمع کرد

فاطمه با پیکری مجروح آمد کوچه، تا ...
مرتضی تنها نباشد، خاطرش را جمع کرد

بعد از آن روز دوشنبه، مرتضی در خانه ماند
چون جنینی بین زانوها سرش را جمع کرد

تا نگیرد بغض های زینب از او صبر را
اشک های چشم خیس دخترش را جمع کرد

جای خالی مانده

  • پنج شنبه
  • 28
  • دی
  • 1396
  • ساعت
  • 23:17
  • نوشته شده توسط
  • وحید ولوی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 17 ـ ذکر / واحد سنگین ـ محسن(ع) -(ای نشكفته پرپرم ای سربازِ حیدرم) * حسن ثابت جو

1312
4

سبک 17 ـ ذکر / واحد سنگین ـ محسن(ع) -(ای نشكفته پرپرم ای سربازِ حیدرم) سبک ۱۷ ـ ذکر / واحد سنگین ـ محسن(ع)
ای نشكفته پرپرم ـ ای سربازِ حیدرم
اولین فدایی‌ام ـ تنها رفتی از برم
از من جدا شدی محسن
از غم رها شدی محسن
مادر فدا شدی محسن(۲)
یابن الفاطمه یا محسن(۴)
سردار حمایتی ـ حامی ولایتی
داری از فشارِ در ـ پیشِ حق شكایتی
بودی تو یاور زهرا
تنها دلاورِ زهرا
سردار لشگرِ زهرا
یابن الفاطمه یا محسن(۴)
ای محرم به راز من ـ مرغِ عشقِ نازِ من
از داغت ز چشم خود ـ خون بارم نیازِ من
ای التماسِ من محسن
ای غنچهْ یاسِ من محسن
مردِ حماسِ من محسن
یابن الفاطمه یا محسن(۴)
بی تو عمرِ من تباه ـ رفتی ای تو تكیه‌گاه
از چه رو شدی خزان ـ ای گلگونِ بی‌گناه
گرمیِ جانِ من محسن
ای همزبانِ من محسن

  • سه شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 23:35
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا س -(امشب که شبِ غربت طفلانِ علی است، دل نوحه گر کوثرِ قرآن علی است) * هستی محرابی

6562
2

شهادت حضرت زهرا س -(امشب که شبِ غربت طفلانِ علی است، دل نوحه گر کوثرِ قرآن علی است) السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ

امشب که شبِ غربتِ طفلانِِ علی است
دل نوحه گرِ کوثرِ قرآنِ علی است
بانو تو که رفتیّ و بدان بعدِ تو دیگر
تا حشر ولی شامِ غریبانِ علی است!

#هستی_محرابی

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 00:42
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک4ـ ذکر / شور ـ صدیقه -(ای همسرِ صدیقه ی شهیده) * حسن ثابت جو

2211
2

سبک4ـ ذکر / شور ـ صدیقه -(ای همسرِ صدیقه ی شهیده) سبک۴ـ ذکر / شور ـ صدیقه
مرو زهرا ـ علی تنها(۲)
مرو بانوی مظلومه مرو زهرا(۴)
***
ای همسرِ صدیقه ی شهیده
ای از مدینه درد و غم کشیده
شام سیاه قلبم و سحر كن
خیز و دوباره بر علی نظر كن
زهرا ببین همچون تو قد شكستم
كنارِ بسترت غمین نشستم
***
زینب نشسته تو چشاش ستاره
روی لبش امّ یجیب و داره
می‌گه ببین، من زینبِ تو هستم
یه وقت نشه مادر بری ز دستم
یه كم نگاه به چشمای ترم كن
چادرِ خاكی تو بیار سرم كن
***
سخن بگو دلم آروم نداره
بی تو حسین سر به دیوار می‌ذاره
حرفای زینبم پر از شراره
زهرا ببین حسن چطور می‌باره
درد دلاش عالم رو می‌سوزونه
خاطره‌هاش كرده دل و دیونه
شاهدِ حال و احوالِ تو بوده
می‌گه تو كوچه دنبا

  • سه شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 22:19
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

زمزمه اول مجلس امام زمان عج و فاطمیه * رامین برومند

5885
12

زمزمه اول مجلس امام زمان عج و فاطمیه سلام ای یوسف زهرا
تا کی آقا ز تو دوری
بگو کی میرسه پایا
ن ِ این دوری و مهجوری

سلام ای مهربون من
کجایی دلربای ما
گرفتاریم خودت مولا
دعایی کن برای ما

کجایی ای پناه من
کجایی آخرین معصوم
دمشقی ، کربلایی ؟ یا
کنار قبر نامعلوم

بیا آقا بسه دوری تو با هجران دلای ما رو سوزوندی
میشد کاشکی میومدی خودت امروز برامون روضه میخوندی
———————————————

بخون از روضه ی کوچه
از افلاکی ترین چادر
بگو از مادری خسته
از اون خاکی ترین چادر

هوای کوچه چی شد که
یهو با سایه ای بد شد
و با دستای اون خار کن
جلوی مادرت سد شد

بخون از گوش و گوشواره
بخون که بیحیا خندید
بگو از غیرتش حسن
چجور تو کوچه میلرزید

بیا آقا بخون روضه نگ

  • جمعه
  • 19
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:10
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک2 ـ ذکر / سنگین ـ یاس -(ای مدینه یاس باغ خانه‌ام كو؟) * حسن ثابت جو

3329
3

سبک2 ـ ذکر / سنگین ـ یاس -(ای مدینه یاس باغ خانه‌ام كو؟) ای مدینه یاس باغ خانه‌ام كو؟
یاور من گرمی كاشانه‌ام كو؟
دست من در كوچه بستی
شاخه‌ی یاسم شكستی
بر تماشایم نشستی
یار و یاور فاطمه ـ یاسِ پرپر فاطمه (۲)
دیده‌ام در حالِ غسل او شبانه
جای میخ و جای سیلی، تازیانه
غسلِ جسمش می‌دهم او را شبانه
كُشته من را ناله‌های كودكانه
بارالها یاورم كو؟
دیده‌ام نیلی شده رو
دست من خورده به پهلو
یار و یاور فاطمه ـ یاسِ پرپر فاطمه (۲)
یار من با رفتنش پیرم نموده
از مدینه تا ابد سیرم نموده
ای مدینه من دگر زهرا ندارم
از فراقش سر به چاهِ غم گذارم
غصه‌ در جانم نهان بود
یاسِ من خیلی جوان بود
در جوانی قد كمان بود
یار و یاور فاطمه ـ یاسِ پرپر فاطمه (۲)
ای مدینه دیدی آخر ناله

  • سه شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 22:42
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

یاس ـ شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) -(یاس یعنی بوی دل، بوی بهشت) * حسن ثابت جو

3739
3

یاس ـ شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) -(یاس یعنی بوی دل، بوی بهشت) یاس یعنی بوی دل، بوی بهشت
یاس یعنی فاطمه، حیدر سرشت
یاس یعنی كمترین عمرِ جهان
یاس یعنی مادرِ صاحب زمان
یاس یعنی كوچه و آه و شرر
یك گل و یك غنچه با هم پشتِ در
یاس یعنی قوّتِ دستِ علی
هستِ او پیوسته با هستِ علی
یاس یعنی خانه داری نوجوان
مادری افتاده حال و نیمه جان
یاس یعنی شانه بر موی حجاب
ناله در بیداری و در وقت خواب
یاس یعنی حیدر و غسل و كفن
اشكِ چشمِ زینب و آه حسن
یاس یعنی یا حسینِ زیرِ لب
بوسه بر زیر گلویی نیمه شب
یاس یعنی مهدی و وقتِ ظهور
انتقام از غاصبین پر غرور
یاس یعنی انتقام از عاملین
سیلی محكم به روی قاتلین
یاس یعنی ما مدینه می‌رویم
با امیرِ بی‌قرینه می‌رویم

  • پنج شنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 10:12
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

چهارپاره جانسوز حضرت زهرا س -(شمعِ من سوسو مزن حیدر خجالت میکشد) * طاها تحقیقی

2042
2

چهارپاره جانسوز حضرت زهرا س -(شمعِ من سوسو مزن حیدر خجالت میکشد) شمعِ من سوسو مزن حیدر خجالت میکشد

دست بر پهلو مزن حیدر خجالت میکشد

خواهشی دارم که با دستِ شکسته فاطمه

خانه را جارو مزن حیدر خجالت میکشد

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 5 ـ ذکر / واحد سنگین ـ آجرک الله -(زمزمه‌ی ارض و سما فاطمه) * حسن ثابت جو

3294
3

سبک 5 ـ ذکر / واحد سنگین ـ آجرک الله -(زمزمه‌ی ارض و سما فاطمه) زمزمه‌ی ارض و سما فاطمه
ناله و اشک مصطفی فاطمه
گلشن مرتضی خزان از غمش
گشته مدینه کربلا فاطمه
شیعه گوید به آه جان کاه
یابن الزهرا آجرک الله
یابن الزهرا آجرک الله (۴)
نیمه شب و دفن و کفن فاطمه
غسل به زیر پیرهن فاطمه
ناظر این غصه شده زینبت
اشک حسین آه حسن فاطمه
خون شد قلبش بقیت الله
یابن الزهرا آجرک الله
یابن الزهرا آجرک الله (۴)

  • پنج شنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 10:26
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 14 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ بضعة النبی -(شد كشته بَضعةالنبى در اوج بی‌گناهی) * حسن ثابت جو

5612
23

سبک 14 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ بضعة النبی -(شد كشته بَضعةالنبى در اوج بی‌گناهی) سبک ۱۴ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ بضعة النبی
شد كشته بَضعةالنبى در اوج بی‌گناهی
قبر نهانش می‌دهد بر غربتش گواهی
عالـَم برای غمهایﺣﻴﺪرماتم گرفتـه
مهدى برای مظلومه مادر ماتم گرفتـه
مظلومه زهـرا ـ مظلومه زهـرا ـ مظلومه زهـرا(۲)
هر جا شعار فاطمه ولایتِ ﻋﻠﻰ بود
تنها گناه فاطمـه حمایتِ ﻋﻠﻰ بود
دیگـر مدینـه شبهای درد و زاری ندارد
زهرا شهید وﺣﻴﺪر غریب‌ و یاری ندارد
مظلومه زهـرا ـ مظلومه زهـرا ـ مظلومه زهـرا(۲)

  • پنج شنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 10:36
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

شعر مصیبت حضرت زهرا س - از تو انکار و ز من اصرار زهرا جان بمان * وحید ولوی

1667
1

شعر مصیبت حضرت زهرا س - از تو انکار و ز من اصرار زهرا جان بمان از تو انکار و ز من اصرار زهرا جان بمان
پر نزن از خانه ام ای یار زهرا جان بمان
بی تو دیگر می شود سرد و خزانی زندگی
حال و روزم بعد تو غمبار زهرا جان بمان
خانه قبرم می شود، تنگ و خموش و سوخته
سوخته از غصه ای تبدار زهرا جان بمان
بغض خود را وا کن و درد دلت را بازگو
فاش کن یک جرعه از اسرار زهرا جان بمان
تا که چشمم بر در خانه می افتد، ناگهان
خاطراتی می شود تکرار زهرا جان بمان
گفتنش حتی برایم سخت باشد ، وای وای
پشت در افتادی و مسمار ... ، زهرا جان بمان
من خودم دیدم هجومی شد، تو ماندی پشت در
تکیه گاهت شد فقط دیوار، زهرا جان بمان
پای من صدبار افتادی زمین ، ای کاش من
جان سپارم از غمت صدبار زهرا جان بمان

  • پنج شنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 21:30
  • نوشته شده توسط
  • وحید ولوی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 12 ـ ذکر / واحد سنگین ـ یتیمان -(این یتیمان که باور ندارند) * حسن ثابت جو

2512
2

سبک 12 ـ ذکر / واحد سنگین ـ یتیمان -(این یتیمان که باور ندارند) سبک ۱۲ ـ ذکر / واحد سنگین ـ یتیمان
این یتیمان که باور ندارند
فاطمه رفته مادر ندارند
حیدر و نیمه شب، بی‌قراری
گوید این جمله با حال زاری
وای از این زینب و خانه داری(۲)
یا زهرا ـ عالم به اشک و زمزمه
یا زهرا ـ شد آسمان در همهمه
یا زهرا ـ یا فاطمه یا فاطمه
یا زهرا ـ یا زهرا
یا زهرا ـ یا فاطمه یا فاطمه(۳) یا زهرا
نیمه شب دفن مادر چگونه؟
گریه‌ی طفل مضطر چگونه؟
مانده این عقده‌ها پای سینه
چاره اش دست آن بی‌قرینه
تسلیت غصه دار مدینه(۲)
یا زهرا ـ عالم به اشک و زمزمه
یا زهرا ـ شد آسمان در همهمه
یا زهرا ـ یا فاطمه یا فاطمه
یا زهرا ـ یا زهرا
یا زهرا ـ یا فاطمه یا فاطمه(۳) یا زهرا

  • جمعه
  • 6
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک ۹ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ سرشک -(سرشكِ غم به دامانم ) * حسن ثابت جو

1562
2

سبک ۹ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ سرشک -(سرشكِ غم به دامانم ) سبک ۹ ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ سرشک
سرشكِ غم به دامانم
شرر افتاده بر جانم
بدان كه بعدِ تو زهرا
چو مردی خانه ویرانم
همه ی بود و نبود حیدری
تو گلِ یاسِ كبودِ حیدری
ای به آل نبی
نورِ کوثر مرو
جان من می روی
جان حیدر مرو
یا زهرا ـ یا زهرا(۴)
ز هجرت ناله‌ دارم من
غمِ آلاله دارم من
به برگِ زخمی جسمت
هزاران ژاله دارم
کودکانت همه گریان یک طرف
زینب زار و پریشان یک طرف
ای امید حسن
ای ضیاء دو عین
جسم و غسل و کفن
پیش چشم حسین؟
یا زهرا ـ یا زهرا(۴)

  • جمعه
  • 6
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 11:26
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد