شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

رباعی های فاطمیه ای *

6191
1

رباعی های فاطمیه ای بنام خدا

انگار گل سپید مریم گم شد

یا حاتم بی بدیل خاتم گم شد

یک فاطمه بودو یک علی فاطمه رفت

یک مصرع شاه بیت عالم گم شد

قنفذ پی دلداری او آمده بود

مسمار به غمخواری اوآمده بود

چون دید کسی بر سر بالینش نیست

آتش به پرستاری او آمده بود

خون ریخت ز سینه اش زمسمار بپرس=دستی که شکست ز دست اغیار بپرس

گر دوشاهد صادق از من طلبی=برخیز و برو از در و دیوار بپرس

دردا که فراق ناتوان ساخت مرا=در بستر ناتوانی انداخت مرا

از زخم چنان شدم که در بالینم= صدبار اجل آمو نشناخت مرا

آن شب که علی خشت لحدرا میچید===دستش به کفن بود ودلش میلرزید

این صحنه آخرش تماشایی بود===زانوزدو خاک همسرش رابوسید

مادر اگر دس

  • جمعه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 08:11
  • نوشته شده توسط
  • احمدصدرایی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن ثابت جو

نوحه همراه سبک برای دانلود -(یارب به ‌چشمانم ـ اشكِ غم جاریست) * حسن ثابت جو

4234
2

نوحه همراه سبک برای دانلود -(یارب به ‌چشمانم ـ اشكِ غم جاریست) بنام خدا

یارب به ‌چشمانم ـ اشكِ غم جاریست

می‌رود یارم ـ مظلومه زهرا

قلبم شده زخمی ـ زخمِ من كاریست

می‌رود یارم ـ مظلومه زهرا

احساسِ حیدر الماسِ حیدر

ای یاسِ حیدر مظلومه زهرا

مظلومه زهرا (۴)

* * *‌

می‌سوزم از داغت ـ كنجِ این خانه

همچو پروانه ـ‌ مظلومه زهرا

هجرت دل من را ـ كرده ویرانه

عشقِ دردانه ـ‌ مظلومه زهرا

ناهید حیدر خورشید حیدر

امیدِ حیدر مظلومه زهرا

مظلومه زهرا (۴)

* * *‌

هر جا كه دیدم من ـ یادگاریت

جای زاریت ـ‌ گریان شدم من

دیدم به‌پشت‌ در ـ قطره‌های‌خون

میخ ِ در گلگون ـ نالان ‌شدم‌ من

دستم كشیدم بر ـ زخمِ بازویت

زخمِ پهلویت ـ اشكم روان شد

غسل وكفن‌كردم ـ تاكه آن ‌

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 09:06
  • نوشته شده توسط
  • احمدصدرایی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

نوحه واحد برای شهیده بی ضریح مدینه دختر آفتاب حضرت فاطمه * حسن ثابت جو

5427
1

نوحه واحد برای شهیده بی ضریح مدینه دختر آفتاب حضرت فاطمه زهرا تو همه بود و نبود حیدری

زهرا تو گلِ یاسِ كبودِ حیدری

* * *

سرشكِ غم به دامانم

شرر افتاده بر جانم

بدان كه بعدِ تو زهرا

چو مردی خانه ویرانم

* * *

ز هجرت ناله‌ دارم من

غمِ آلاله دارم من

به برگِ زخمی جسمت

هزاران ژاله دارم

* * *

چه سازم با دلِ خونم

امان از حالِ اكنونم

شب و صحرا و تنهایی

تو لیلی من چو مجنونم

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 09:14
  • نوشته شده توسط
  • احمدصدرایی
ادامه مطلب

نوحه برای فاطمیه همراه باسبک برای دانلود *

4780
0

نوحه برای فاطمیه همراه باسبک برای دانلود بنام خدا

مادر نگاهش به چشم سرخ منه

نگاه من به خونای روی پیرهنه

هزارو یک شکوه زیر لب دارم از زمونه خدایا

پیراهن مادر آخه پر از لکه های خونه خدایا

آرزو دارم که مادر من زنده بمونه خدایا

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

شور میزنه قلب من برای بابا

آخه میمیره بدون مادر خدایا

نمک روخوردن اما شکستن نمکدونواین اهالی

جواب نداره سلام بابام تو این دیارو حوالی

مادر دیگه اشک بابارو پاک میکنه با خسته حالی

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مادر سرش

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 11:04
  • نوشته شده توسط
  • احمدصدرایی
ادامه مطلب

شعر زمینه جانسوز برای مادرم حضرت زهرا(س) *

6770
3

شعر زمینه جانسوز برای مادرم حضرت زهرا(س) در ابتدا عذرخواهی می کنم به دلیل این که در فایل صوتی ضمیمه شده به علت سرماخوردگی صدای حقیر اصلا مطلوب نیست ولی از آنجایی که هرف رساندن ملودی و آهنگ قطعه شعر مورد نظر بود بالاجبار با همین صدای گرفته این قطعه اجرا شد.

این قطعه زیبا در سال ۱۳۸۲ در هیئت انصاراالرضا (ع) مشهد مقدس توسط مداح اهل بیت هادی عبدی خوانده شد که به علت این که خیلی به دل بنده حقیر نشست در حافظه ام نیز ثبت شد.

به دلیل گذشت زمان نسبتا طولانی و احتمال خطای حافظه شاید برخی از کلمات کمی پس و پیش شده باشد به همین دلیل اگر احیانا به نظرتان این شعر مشکلی داشت بنده را در جریان بگذارید.

زهرا ای سرو خمیده قامت

ای یاس بنفشه پیکر

هم

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری برای شهادت مادر سادات (امتحان همینه) *

4499

شعری برای شهادت مادر سادات (امتحان همینه) اونا که فصل بهارو به روز سیاه کشوندن

جمع شدن با چن تا هیزم باغ لاله روز سوزوندن

جاری شدپایین چشمات چشمه آب کبودی

بال پروازت شکسته توی آسمون دودی

زخمی شد درخت عمرت وقتی که تبر پا می زد

غیرتش خرج نگا شد هر کسی دلش جا می زد

اونا که روزیشونو از سفره لطف تو بردن

عمریه آب حیات از چشمه مهر تو خوردن

چی شد از صدای سیب گریه بهشتی خستن

پل اعتراضشون رو به روی اشک تو بستن

ریسمون انداختن به جون دستای حیدر کرار

بوسه گاه مصطفی رو میخ زدن به قاب دیوار

قدر یوسف شما رو ندونستن و فروختن

برای قامت خونت پیرهن عزا می دوختن

پاشیدن نمک به روی صدای زخمی خونه

علی رو تنها گذاشتن بدون عذر وبهونه

شما یکتنه

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 19:06
  • نوشته شده توسط
  • محسن
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر شهادت حضرت زهرا(س) (ای کشتی شکسته که پهلو گرفته ای) *استاد سید هاشم وفایی

6165
10

شعر شهادت حضرت زهرا(س) (ای کشتی شکسته که پهلو گرفته ای) ای کشتی شکسته که پهلو گرفته ای

برگو چرا تودست به پهلو گرفته ای

گل را خدا برای سرور آفریده است

ای گل چرا به غصه وغم خو گرفته ای

گاهی زدرد شانه زدل آه می کشی

گاهی زدرد، دست به بازو گرفته ای

ازماجرای کوچه نگفتی به من بگو

اکنون چرا زمحرم خود رو گرفته ای

دیوار گشته است عصای تو باز هم

بینم که دست برسر زانو گرفته ای

دیشب نماز ناقله ی تو نشسته بود

دیدم که دست خویش به پهلو گرفته ای

هرگه که دربه روی علی باز می کنی

خوشحال می شوم که تو نیرو گرفته ای

رنگی زداغ گرکه «وفایی» به شعر توست

چون لاله ها زباغ ولا بوگرفته ای

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 19:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

غزلی زیبا برای شهادت حضرت زهرا(س) (فصل غم است ای دل غمدیده گریه کن) *استاد سید هاشم وفایی

4935

غزلی زیبا برای شهادت حضرت زهرا(س) (فصل غم است ای دل غمدیده گریه کن) فصل غم است ای دل غمدیده گریه کن

بنشین به کنج خلوت و پوشی ده گریه کن

ایام فاطمیه رسید و در این فضا

عطر عزای فاطمه پیچیده گریه کن

از شعله های داغ جگر سوز او چو شمع

آتش بگیر ای دل تفتیده گریه کن

در ماتم حبیبه و محبوبه اش خدا

اکنون که سوز دل به تو بخشیده گریه کن

همراه غنچه های گلستان مرتضی

بر آن گلی که دست ستم چیده گریه کن

چون کودکی یتیم به خلوت سرای غم

با یاد مادری که نخندیده گریه کن

شبها به پشت پنجره های بقیع او

تا اشک دیده تو نخشکیده گریه کن

تنها نه فاطمیه(وفائی)که تا ابد

فصل غم است با دل تفتیده گریه کن

سید هاشم وفائی

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار دهه فاطمیه (قصد داری بروی و بدنم می لرزد) * سید محمد جوادی

8308
1

اشعار دهه فاطمیه (قصد داری بروی و بدنم می لرزد) قصد داری بروی و بدنم می لرزد

مادر آینه ها بی تو تنم می لرزد

گر چه سخت است ولی خوب تماشایم کن

به خدا بازوی خیبر شکنم می لرزد

بلبل زخمی باغم تو بگو علت چیست؟

چه شده غنچه ناز چمنم می لرزد

از همان روز که از کوچه غم برگشتی

تا بدین ساعت غربت،حسنم می لرزد

آن قدر لرزه به اندام علی افتاده

گوئیا بر تن من پیرهنم می لرزد

تا به امروز ندیدند بلرزد کوهی

کوه بودم ولی امروز تنم می لرزد

سید محمد جوادی

منبع : سایت شیعتی

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 20:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر زیبای عشق یعنی (در عزای حضرت فاطمه) * مجید امیری

5160
1

شعر زیبای عشق یعنی (در عزای حضرت فاطمه) عشق یعنی معنی بالا بلند
عشق یعنی دوری از هر دام و بند
گر که خواهی عشق را معنی کنم
بحر باشم بایدت باشی چو نم
تا که آگه گردی از معنای عشق
باخبر گردی تو از سودای عشق

عشق یعنی با سر اندر خون شدن
در ره لیلای خود مجنون شدن
عشق یعنی در بدر در کوه و دشت
در بدر گشتن پی سلطان هشت
عشق یعنی پای نشناسی ز سر
در پی محبوب خود شو در بدر
عشق یعنی واله و شیدای یار
از پی دلدار گشتن دلفکار
عشق یعنی نام خود بردن زیاد
همچو مجنون نام لیلا در نهاد
عشق یعنی سر بزیر پای دوست
عشق یعنی هر چه او خواهد نکوست
عشق یعنی نام دلبر بر زبان
نام او چون شکر اندر عمق جان
عشق یعنی آتش اندر جان شدن
سوختن در آتش و درمان شدن
عشق یعنی نا

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار روضه برای فاطمیه(عاقبت از بند غم شد خسته جان فاطمه) *

4365

اشعار روضه برای فاطمیه(عاقبت از بند غم شد خسته جان فاطمه) عاقبت از بند غم شد خسته جان فاطمه

پرگرفت از آشيان مرغ روان فاطمه

گر بسوزد عالمى از اين مصيبت نى عجب

سوخته يكسر زآتش كين آشيان فاطمه

وامصيبت بعد مرگ احمد ختمى مآب

دادن جان بود هردم آرمان فاطمه

آسمان شد نيلگون چون ديد نيلى روى او

خُرد شد از ضربت در استخوان فاطمه

محسن شش ماهه اش در راه داور شد شهيد

ريخت خون در ماتمش از ديدگان فاطمه

نيمه ی شب بهر تدفينش مهيّا شد على

عاقبت شد در دل صحرا مكان فاطمه

منع كرد از ناله طفلان را ولى ناگه ز دل

ناله ها زد همسر والانشان فاطمه

اى فلك ترسم شوى وارون كه افكندى شرر

از غم مرگش به جان كودكان فاطمه

نيست «مردانى» نشان از تربت پاكش ولى

مهدى (عج) يى آ

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 11:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

یک ترکیب بند زیبا از علیرضا قزوه برای حضرت زهرا(س) *

5543
2

یک ترکیب بند زیبا از علیرضا قزوه برای حضرت زهرا(س) شوق عراق و شور حجاز است در دلم

جامه دران و سوز و گداز است در دلم

پل می زنم به خویش مگو از کدام راه

راهی که رو به آینه باز است در دلم

قد قامت الصلاه من از جای دیگر است

قد قامت کدام نماز است در دلم

شب را چراغ گم شدن روز کرده ام

ذکرت چراغ راز و نیاز است در دلم

تشبیه نارساست ، حقیقت کلام توست

ابهام و استعاره ، مجاز است در دلم

مجموعه ی نیاز تویی ای نماز ناب

دیگر چه حاجتی به نیاز است در دلم

یاس کبود پیش تو خار است فاطمه (س)

نامت گل همیشه بهار است فاطمه( س)

شب را خدا ز شرم نگاه تو آفرید

خورشید را ز شعله ی آه تو آفرید

شمسی تر از نگاه تو منظومه ای نبود

صد کهکشان ز ابر نگاه تو آفرید

آه

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری جانسوز از وداع حضرت علی و فاطمه (ای آفتاب روشنم ای همسرم مرو) *

9436
7

شعری جانسوز از وداع حضرت علی و فاطمه (ای آفتاب روشنم ای همسرم مرو) اي آفتاب روشنم اي همسرم مرو

اينگونه از مقابل چشم ترم مرو

با تو تمام زندگيم بوي سيب داشت

اي ميوه بهشتي پيغمبرم مرو

جان مرا بگير خدا حافظي مكن

از روبروي ديده ي نا با ورم مرو

تا قول ماندن از تو نگيرم نمي روم

اي سايه بلند سرم. از سرم مرو

لطف شب عروسي دختر به مادر است

پس لااقل به خاطر اين دخترم مرو

علی اکبر لطیفیان

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

زبانحال حضرت زهرا(س)-(از آسمان آمدم من از سمت عرش يگانه ) * علی اکبر لطیفیان

3047
1

زبانحال حضرت زهرا(س)-(از آسمان آمدم من از سمت عرش يگانه ) از آسمان آمدم من از سمت عرش يگانه
از آن طرفـها كه بامش هرگـز ندارد كرانه
اول بنـا بود چندين و چنـد روزي بمانم
در گوشه اي از مدينه در برهـه اي از زمانه
نزديك هجده نفس بود عمرم در اين خاك خاكي
يك عمر هجده بهاره يك عمر پيغمبرانـه
مي خواستم پر بگيرم برگردم آنجـا كه بـودم
بالم شكست و نشستم دو ماه در كنج لانه
كردند كاري كه هر شب پيش نـگاه مدينه
سر مي زدم كوچه كوچه ، در مي زدم خانه خانه
هم دستم از شانه افتـاد هم شانه از دستم افتـاد
تـا كه پريشان بمانـد اين گيسوي دختـرانه
بالم اگر پربگيرد پـرواز از سر بگيـرد
ديگـر نمي ماند از من حتي نشان ِ نشانه
من مال اينجـا نـبودم تـا كه در اينجـا بمانـم
از آسمان آم

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای یل خیبر شکن ) * میثم مومنی نژاد

862
1

شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای یل خیبر شکن  ) ای یل خیبر شکن ابکنی یا اباالحسن
گریه بر زهرا کن و گریه بر طفلان من

ای زحق محروم علی
اولین مظلوم علی

خانه ات را یا علی آب و جارو کرده ام
شستشو با اشک خود زخم پهلو کرده ام

ای زحق......

گر دوباره بعد من دشمن آتش آورد
تو بمان در خانه و پشت در زینب رود

ای زحق.....

باغبان شرمنده ام شعله بر گلشن گرفت
غنچه ات را ضربه ی میخ در از من گرفت

ای زحق محروم....

  • سه شنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 15:49
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

درد دلهای امیرالمومنین با حضرت زهرا(س)- (وقتش شده نگاه به دور و برت کنی) *

3041
1

درد دلهای امیرالمومنین با حضرت زهرا(س)- (وقتش شده نگاه به دور و برت کنی) وقتش شده نگاه به دور و برت کنی
فکری برای این همه خاکسترت کنی
عذر مرا ببخش، دوایی نداشتم
تا مرهم کبودی چشم ترت کنی
امشب خودم برای تو نان می پزم ولی
با شرط اینکه نذر تب پیکرت کنی
مجبور نیستی، که برای دل علی
یک گوشه ای بنشینی و چادر سرت کنی
من قبله و تو در شرف روبه قبله ای
پس واجب است روی به این همسرت کنی
زحمت مکش خودم به حسین آب می دهم
تو بهتر است، فکری برای پرت کنی
ای کاش از بقیه ی پیراهن حسین
معجر ببافی و کفن دخترت کنی
من، زینب، حسن، همه ناراحت توایم
وقتش شده نگاه به دورو برت کنی

علی اکبر لطیفیان

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار روزهایبعد رحلت پیامبر(ص)-(روز شادى رفت و با شام عزا سر مى كنم) *

2940

اشعار روزهایبعد رحلت پیامبر(ص)-(روز شادى رفت و با شام عزا سر مى كنم) روز شادى رفت و با شام عزا سر مى كنم
افسر از فرقم فتاد و، خاك بر سر مى كنم

اى رسول هاشمى! باب گرامى! بعد تو
لعن و نفرين بر جهان سفله پرور مى كنم

برگرفتى از سرم تا سايه اى تاج شرف
جامه ى ماتم زهجران تو در بر مى كنم

همچون يعقوب از فراق يوسف، اى والا پدر
بيت الاحزان مى نشينم، گريه را سرمیکنم

تافتى اى مهر عالمتاب تا روى از جهان
آسمان دامن خود را پر اختر مى كنم

آتش غم بس دلم در سينه مى سوزد چو عود ز
دود آه از سينه بيرون همچو مجمر میکنم

اى در مقصود خلقت! در عزايت روز و شب
مردمان ديده را در خون شناور مى كنم

اى دُر مقصود خلقت در عزايت روز و شب
مردمان دیده را در خون شناور میکنم

تا عدو، روى مرا ن

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر برای دهه فاطمیه و مصیبت های فاطمه الزهرا *

4652
1

شعر برای دهه فاطمیه و مصیبت های فاطمه الزهرا اين روضه ها امروز و فردا کردنش سخت است

بايد بگويم گرچه معنا کردنش سخت است

لکنت گرفته پلک تو در بين آن کوچه

اين راز سربسته ست افشا کردنش سخت است

چشمي که دست سنگي آن بي حيا بسته

مقداد مي دانست که وا کردنش سخت است

دستي که بين کوچه ها از پا تو را انداخت

فهميد قدّ حيدري تا کردنش سخت است

حالا که داري خواهشي تابوت مي خواهي؟

اسباب مرگ تو !؟ مهيّا کردنش سخت است

با غسل زير پيرهن فکر علي بودي

زخم نود روزه تماشا کردنش سخت است

‹

داغ کبود کوچه ها آنقدر روشن بود

فهميد دست فتنه ، حاشا کردنش سخت است

شاعر : یوسف رحیمی

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 21:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)-(خشکانده بود رایحه ی باغ سیب را) *

2675
1

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)-(خشکانده بود رایحه ی باغ سیب را) خشکانده بود رایحه ی باغ سیب را

دستی که بسته بازوی مرد نجیب را

از دست داده اند ز گل های پیرهن

یعقوب های عاطفه صبر و شکیب را

با پای خسته ندبه ی خود تا بقیع برد

مردی که عرش می بَرَد امن یجیب را

باید علی بماند و زهرا سفر کند

باید چه کرد قسمت خود را نصیب را؟

تنها به چاه می شود این بار باز گفت:

آن طعنه های مردم دنیا فریب را؟

تابوت مرگ را به سر دوش می نهد

امشب مسیح شانه گرفته صلیب را

شاعر: جواد محمد زمانی

  • دوشنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • میلاد محمودی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی واحد به همراه سبک نوحه *

7652
5

شعر سینه زنی واحد به همراه سبک نوحه نه شمع و چراغ نه صحن و رواق نه گلدسته و گنبد

نه ایوون طلا نه صحن و سرا چقدر خاکیه مرقد

قربون اون کبـوتری کـه خـاکیه بال و پرش تو بقیع

هر زائری اونجا میره غصه می شه همسفرش تو بقیع

هنوزم داره خاکش ، تب نالة مادر
که می شد گل اشکش ، کنار بقیع پرپر

-------------------------------

نه یک سایه بون داره تربتش نه حتی یه سنگ قبر

غریب بوده و غریب می مونه چیه چاره غیر از صبر

اون آقـای غریبی که خاکی ترین مرقده صحن و سراش

خدا گواست که یه روزی می کشیدند سجاده از زیر پاش

شهادت میده این خاک، با چشمایی غرق خون
که شد پیکر لاله ، یه روز اینجا تیر بارون

شاعر:یوسف رحیمی

سبک واحد

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 21:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شور سینه زنی برای دهه فاطمیه (هر کی تو دنیا سیاپوش عزای فاطمه می شه) *

4522
4

شور سینه زنی برای دهه فاطمیه (هر کی تو دنیا سیاپوش عزای فاطمه می شه) هر کی تو دنیا سیاپوش عزای فاطمه می شه

خدا می دونه رو سپید محشر واهمه می شه

توی هیئت ، زیر سایه ت ، عمریه که برا تو سینه زنم

توی محشر ، می شه مادر ، پیرهن مشکی عزات کفنم

نذر نگاه تو کرده مادر ، خدا هم آیات کوثرش رو

داده به دست تو ای شفیعه ، شفاعت روز محشرش رو

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دست خودم نیست بیقرارم قبرشو آخر ببینم

یا که پائین پای صحن حرم خاکیش بشینم

دلم خونه ، پریشونه ، بسکه غربت می باره از حرمش

چه دلگیرم ، که می میرم، آخر از درد و داغ عمر کمش

کبوتر خسـتة دل من ، تو آسمونا رهائه امشب

یه پای دل گیره تو مدینه ، یه پای دل کربلائه امشب

************

شوق زیارت تو روا

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 21:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوخه واحد برای شهادت بزرگ بانوی اسلام *

3619
3

نوخه واحد برای شهادت بزرگ بانوی اسلام این روزا که ، غربت و غم

با شمیم یاس پرپر ، می پیچه تو صحن قلبم

پا می گیره ناله هامون ، هم نوای فاطمیه

می سوزیم لحظه به لحظه ،‌ پا به پای فاطمیه

آخر حاجت می گیریم وای وای

که از داغش بمیریـم وای وای

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

رو دلامون ، غم می شینه

بعضیها هم مثه مادر ، نگاهاشون نمی بینه

بسکه با گریه و شیون ، می کوبند سرو به دیوار

بسکه می زنند تو روضه ، لطمه و سیلی به رخسار

دل عـالم گرفـته وای وای

خدا هم دم گرفته وای وای

********

روزیمونه ، دل پر خون

سه ماهه در اعتکافِ ، غم مادره چشامون

توی روضه مثه مادر ، پشت در آتیش میگیریم

توی کوچه های خاکی ، صد هزار دفعه میمیریم

چ

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 21:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار زمینه برای دهه فاطمیه *

6207
6

اشعار زمینه برای دهه فاطمیه شبیه چشمات دل من ، رنگ و بوی غم میگیره

تو قفس دلواپسی ، زینبـت آخر می میـره

مادر سادات ، اکثر اوقات ، ابریه چشمات

گرد پیری رو سرت نشسته هرچند جوونی

تو می خوای شونه کنی موی منو نمی تونی

چند روزه که میری پشت در خونه می شینی

آروم آروم برا محـسنت لالایی می خونی

ماتم می گیره دور و برتو ، غم می ریزه از چشم تر تو

زخمیه چرا بال و پر تو

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شکسته آتیش بلا ، حریـم بال و پـرتو

الهی زینب بمـیره ، خاکی شده معجر تو

سورة مریم ، مادر عالم ، ملیکة غم

هرم نـاله مـی ریزه از آسمون نفسـات

ابری و بارونیه تو این روزا حال و هوات

خوب می دونم چرا آروم و قرار نداری تو

در

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 21:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت بی بی فاطمه الزهرا(آیینه ام شکسته من از او شکسته تر) *

4164
2

شعر شهادت بی بی فاطمه الزهرا(آیینه ام شکسته من از او شکسته تر) آیینه ام شکسته من از او شکسته تر

او خسته زمانه و من نیز خسته تر

بغضی نشسته در وسط سینه من و..

بغضی درون سینه زهرا شکسته تر

این روزها نفس زدنش با شماره است

اما نفس نفس زدن من گسسته تر

دست علی که بسته شود بسته می شود

دست زمین و پای زمان نیز بسته تر

از این به بعد خانه من فاطمیه است

پیدا نمی کنید مکانی خجسته تر

از لطف فاطمه است اگر هیئتی شدید!

در حلقه های سینه زنی دسته دسته تر

محسن ناصحی

منبع: سایت شیعتی

  • جمعه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 20:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

یاس و لاله - دوبیتی فاطمی ـ ویژه شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) * حسن ثابت جو

731

یاس و لاله - دوبیتی فاطمی ـ ویژه شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) به طوفان وجودم موج ناله
من و تاریکی و آب و پیاله
عجین با خون شده هر برگ جسمت
تو را من یاس گویم یا که لاله؟

  • دوشنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(اي ماه من رو شونه هات كوهي ز آهه *

8980
15

شعر شهادت حضرت زهرا(س)(اي ماه من رو شونه هات كوهي ز آهه اي ماه من رو شونه هات كوهي ز آهه
رخسار تو در پشت يك ابر سياهه
نزار در خونه دل و بكوبه
خورشيد عشق من نگو وقته غروبه
با چشم كم سو،اون دست و بازو
كردي تو ياري با وجود درد پهلو
حيدر غريبه (4)
از چشم من سيلاب خون گرديده جاري
ميل تراوش دارد ابر نو بهاري
رسيده به اسمون به خدا پژواك آهم
نزار ز نفس،بيفته علي،اي تكيه گاهم
حرف نگفته، رودل دل نهفته
تنهام نزار اي كشتي پهلو گرفته
حيدر غريبه(4)
مونده حسن با غصه و افسوس كوچه
دق مي كنه فرزندم از كابوس كوچه
بگو چي شده ،كه چشم تو زهرا تار تاره
به وقت بلند شدن كمكت ديوار داره
دل پر شرر كن،رفع خطر كن
از اين سفر اي خوب من
صرف نظر كن
حيدر غريبه(4)
چه مي شد گر مرا ما

  • پنج شنبه
  • 11
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 10:33
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

ترجیع بند خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها -( در یم عشق و کرم لولوء مرجانم من ) * محمد سیمزاری

5576
1

ترجیع بند خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها -( در یم عشق و کرم لولوء مرجانم من ) در یم عشق و کرم لولوء لالایم من بنگریدم که همان ام ابیهایم من
پدرم ختم رُسُل اشرف مخلوقات است بنتِ محبوب خدا عترت طاهایم من
همسرم مظهر عدل است و جلال حق است صورت عشق خدا،جلوه ی مولایم من
شیر حق شوهر شایسته و شایان من است همنشین شه بی یاور و تنهایم من
پدر و همسر من هر دو یم عرفانند ساحل پر گُهر بین دو دریایم من
دختر ختم نبی اُمِّ امامت هستم نزد حق صاحب این رُتبه ی والایم من
من چراغ رهِ ظلمانی دنیای شما ساقی فائضه ی حوض تولّایم من
حق منم،لطف منم،عدل منم، داد منم سرورِمحشرم و محشرِ فردایم من
سوره ی قدر منم ،قدر شناسید مرا لابه لای همه آیات هویدایم من
من همان کوثرِ اعطاء شده ی رحمانم ابتران! چشم گ

  • چهارشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 02:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر روضه حضرت زهرا(س) -(روزی که حُرمتِ حرم مصطفی شکست ) * رضا باقریان

1726

شعر روضه حضرت زهرا(س) -(روزی که حُرمتِ حرم مصطفی شکست ) یا زهرا(س)
روزی که حُرمتِ حرم مصطفی شکست

در بینِ هجمه‌ها درِ بیت‌الولا شکست

کوچه شلوغ بود و ارازل به صف شدند

طوری به در زدند که از چند جا شکست

شهر مدینه لایق لطف و صفا نبود

از بی بصیرتی دل آل عبا شکست

خصمِ پلید در وسطِ کوچه‌ها چه کرد

بُغضِ نَهُفته‌ی پسرم بی‌صدا شکست

ظلم مغیره، زندگیَم را خراب کرد

از دست این پلید، دلم بارها شکست

زهرا مقابل حسن افتاد بر زمین

پس بیشتر غرورِ من و مجتبی شکست

کارِ قلاف بود که یارم ز دست رفت

کارِ قلاف بود که شیرِ خدا شکست

بودند کلِ شهر، ولی یک نفر نگفت

جرمش چه بود و بازوی زهرا چرا شکست

با اینکه خم نگشت قدم زیرِ بارِ ظلم

دیدی چگونه داغ تو پشت مرا شکست

  • دوشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

سینه زنی ویژۀ ایام فاطمیه با نوایِ حاج سید مجید بنی فاطمه -(طرفدار علی .. پاشو مادری کن برایِ دلِ زینب) *

530

سینه زنی ویژۀ ایام فاطمیه  با نوایِ حاج سید مجید بنی فاطمه  -(طرفدار علی .. پاشو مادری کن برایِ دلِ زینب) طرفدار علی ..
پاشو مادری کن برایِ دلِ زینب
گرفتار علی ..
صدا نالۀ تو منو میکشه هر شب
پاشو یار علی ، طرفدار علی ..

مویِ زینب ، دو سه ماهه که شونه نخورده عزیزم
پاشو خانم ، تا که دنیارو رویِ قدمات بریزم
دیدی چی شد ، نشد آخر سر پسرمُ ببینم
این روزا من ، تویِ خونه نشستمُ خیلی مریضم

سرم سنگینه زهرا
تویِ کوچه مغیره تا منو میبینه زهرا
غم عالم رویِ قلبِ علی میشینه زهرا
امون از کارِ دنیا .. امون از کارِ دنیا ..

نرو جان علی ..
که هنوز تو جوونی و علی جوونه
بمون پیش علی ..
که علی به هوای تو زنده بمونه
نرو جان علی .. نرو جانِ علی ..

دیدم هر شب ، که رو بسترِ تو پر لالۀ خونه
دیده زینب ، میگن همسایه ها ماد

  • پنج شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی حضرت زهرا(س)-(یادت نرود چه نو بهاری داریم) *

4277
3

رباعی حضرت زهرا(س)-(یادت نرود چه نو بهاری داریم) یادت نرود چه نو بهاری داریم

محبوب تر از بهار، یاری داریم

هنگام ورود خود به ما گفت بهار -

با «سیصد و سیزده» قراری داریم!

شاعر: سعید حدادیان

  • سه شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • میلاد محمودی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد